Over the last few decades several countries have turned to inflation targeting as a policy choice for instilling stability into their economies. Prior studies have shown that inflation targeting has reduced inflation in those countries without significantly impacting GDP. This study seeks to improve upon these results by identifying the impact of timing on the policy decision as well as its impact as related to specific regions of the world. The focus is on developing countries across six regions. We find significant regional variation in developing countries in our sample in terms of the direction of changes in inflation following a switch to the inflation targeting policy. Moreover, although the impact of inflation targeting on real GDP is minimal overall, there is a statistically significant increase in real GDP among developing countries in certain regions only, namely, Europe, Latin America, and the Middle East

چکیده

طی چند دهه اخیر برخی کشورها برای ثبات بخشیدن به اقتصادهایشان به هدف گذاری تورم بعنوان یک گزینه سیاستی نگاه کرده اند. تحقیقات قبلی نشان داده اند که هدف گذاری تورم در آن کشورها بدون تأثیر مهم بر GDP ، تورم را کاهش داده است. این پژوهش سعی می کند بوسیله شناسایی اثر زمان بندی بر تصمیم سیاستی مانند اثر آن در ارتباط با مناطق مخصوصی از دنیا، این نتایج را بکار برد. این تحقیق بر روی کشورهای در حال توسعه در شش منطقه، تمرکز دارد. در کشورهای در حال توسعه در نمونه ما بر حسب نوع تغییرات تورم در پی برگزیدن سیاست هدف گذاری تورم، متوجه تغییر اساسی منطقه ای شدیم. علاوه بر این، اگرچه اثر هدف گذاری تورم بر GDP واقعی بطور کلی بسیار کم است، در میان کشورهای در حال توسعه در مناطق بخصوصی، یعنی اروپا، آمریکای لاتین و خاورمیانه، از لحاظ آماری افزایش قابل توجهی در GDP واقعی وجود دارد.

کلید واژگان : تورم، هدف گذاری (تورم)، رشد (اقتصادی)، بین الملل، اقتصادهای نوظهور.

1- مقدمه و انگیزش

هدف گذاری تورم بدون انتقاد نیست. اذعان شده است هدف گذاری تورم چند مزیت دارد که شامل موارد زیر می شود:

1 – کاهش یافتن اختیارات بانک مرکزی که منجر می شود به کاهش رشد تولیدات؛

2 – احتیاط بیش از اندازه که منجر می شود به عدم توانایی در نفوذ به پیش بینی های تورم؛

3 – وجود بی ثباتی بالای نرخ ارز هنگامیکه هدف گذاری تورم سطوح نرخ ارز را نادیده بگیرد؛ و

4 – عدم توانایی در موفقیت هدف گذاری تورم در کشورهایی که پیش شرط های مورد نیاز را ندارند. 1

پیرو روش شناسی انجام گرفته توسط Brito و Bystedt (2010) و بکارگیری این روش شناسی در نمونه بزرگی از کشورهای در حال توسعه، هدف این تحقیق بررسی بیش تر تأثیر هدف گذاری تورم بر رشد تولیدات و تورم می باشد. ما با استفاده از یک نمونه بزرگتر از کشورهای در حال توسعه که شامل جمع چندین هدف گذار تورم در سال های اخیر می باشد، پژوهش قبلی را بسط می دهیم. بعلاوه، بر خلاف تحقیقات پیشین، اثرات هدف گذاری تورم بر مناطق مختلف را جهت ضبط اثرات منطقه ای پیرو تحقیقات Brito و Bystedt (2006) بطوریکه اثرات منطقه ای بخصوصی وجود دارند، بررسی می کنیم.

قادر بودن به ارزیابی چگونگی تحت تأثیر قرار دادن مناطق مختلف به طور مجزا توسط هدف گذاری تورم برای درک اثرات هدف گذاری تورم و اجرای سیاست های مناسب در هر کشور مجزا و از این رو مناطق بخصوص، امری است بسیار مهم و تأمل برانگیز. نتایج، کاربردهای سیاستی گسترده ای دارند. برای مثال، مؤسسات پولی بین المللی مانند صندوق بین المللی پول (IMF) ، بانک جهانی، بانک مرکزی اروپا و از این قبیل می توانند تشخیص دهند که آیا با استفاده از نظام هدف گذاری تورم، رشد اقتصادی و پایداری تورم منطقه ای حاصل می شود یا نه. اگر در عملکرد نظام های هدف گذاری تورم تفاوت هایی باشد، انجمن های منطقه ای IMF و بانک جهانی این مسائل را با تشکیل میزگردهای سیاستی به بحث می گذارند که منجر می شود به پایداری بیش تر اقتصاد جهانی و همکاری بین سیاستمداران و بانک های مرکزی در کشورهای منطقه و مؤسسات بین المللی در کنار IMF و بانک جهانی. لذا بطور محتمل این مؤسسات بین المللی با درک بهتری از تفاوت های عملکرد نظام هدف گذاری تورم در مناطق مختلف با تک تک کشورها و از این رو تک تک مناطق به مشاوره  می پردازند…