Abstract
We examined the effects of specific and general rules on ethical decisions and demonstrated, across five studies, that specifically-framed rules elicited ethical decisions more strongly than generally-framed rules. The effectiveness of specific rules was explained by reductions in people’s moral rationalizations. Alternative explanations that people feared being caught and punished or that people perceive no clear connection between general rules and the ethical decision, were ruled out. General rules exerted some effect on ethical decisions. In fact, whereas specific rules failed to affect ethical decisions that did not explicitly correspond with the rule, the effect of the general rule depended less on the type of behavior a person encountered. Our findings further suggest that combining a specific with a general rule provided no additive advantage, as people may interpret the general rule in light of the specific rule. We discuss the theoretical and practical implications of these findings
چکیده
ما به بررسی اثر قوانین عمومی و اختصاصی روی تصمیمات اخلاقی پرداختیم و در 5 مطالعه نشان داده شد که قوانین دارای چهارچوب اختصاصی منجر به تصمیمات اخلاقی بیشتری در مقایسه با قوانین عمومی می شوند. اثر بخشی قوانین اختصاصی با کاهش توجیه اخلاقی افراد قابل تبیین بود. سایر تبیین ها عبارتند از ترس افراد از گیر افتادن و مجازات یا اینکه افراد ارتباط واضحی میان قوانین عمومی و تصمیم گیری اخلاقی قائل نیستند و این ارتباط را رد می کنند. قوانین عمومی تا حدی روی تصمیمات اخلاقی اثر دارد. در واقع، هنگامیکه قوانین اختصاصی تأثیری روی تصمیمات اخلاقی ندارند این ربطی به قوانین ندارد و تأثیر قانون عمومی به نوع رفتاری که فرد با آن مواجه می شود، کمتر وابسته است. یافته های ما پیشنهاد می کند که ترکیب قانون عمومی و اختصاصی تا زمانیکه افراد قانون عمومی را در پرتو قانون اختصاصی تفسیر می نمایند، فایده ی چندانی ندارد. ما مفاهیم نظری و عملی این یافته ها را مورد بحث و بررسی قرار دادیم.
1-مقدمه
قوانین رفتار اخلاقی، همگی هدف مشترکی دارند که آن هم بهبود فضاهای اخلاقی و رفتار است. اما قوانین حاکم بر رفتار اخلاقی، علی رغم هدف مشترکی که دارند، به لحاظ نحوه ی شکل گیری متفاوتند. برای مثال، قانون سربانز اوکسلی ایالات متحده در پاسخ به اقدامات غیر اخلاقی چند تن از رهبران عالی رتبه ی شرکت های آمریکایی، تصویب شد که بیان می کند، هیچ عضوی از هیأت مدیره در سودها یا پرداخت های حاصل از درآمد عمومی سهیم نمی شود (یا هر فرد دیگری که به وسیله ی کمسیون انتخاب می شود) مگر همان پرداختی های ثابت خودش. بنابراین قوانین این مصوبه بدون هیچ ابهامی، رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی را مشخص می کند...