عنوان ترجمه شده مقاله: سبک‌شهودي: روابط با سبك‌های محلی/ جهانی و کلامی/ بصری، جنسیت،و استدلال‌های خرافی

The study explored various facets of the intuitive style and its relevance to learning and education from a dual-processing perspective, namely how it relates to other style constructs (analytical; visual and verbal; local and global), gender, and superstitious reasoning and how these are likely to impact upon learning in educational and occupational settings. The correlation between the intuitive style and the visual style was statistically significant, while the correlation between the intuitive style and the global style was non-significant. A small main effect of gender on the intuitive style was observed. The correlation between the intuitive style and superstitious reasoning was statistically significant. The six separate measures of styles used in this study have acceptable internal consistencies. A scale-level exploratory factor analysis revealed the relative independence of the intuitive and rational, and local and global scales; the verbal–visual measure was more problematic in this regard. The stereotype of female intuition did not receive strong support; it is recommended that educators be cautious of exhibiting biases in this regard. Consistent with previous research the intuitive style was found to be related to superstitious reasoning and paranormal beliefs and may therefore impact on reasoning and thinking in ways that are at odds with scientific understandings of causality. The implications of these findings for the assessment of styles and their applications are discussed

چکیده

این مطالعه جنبه های مختلف سبک شهودي و ارتباط آن با یادگیری و آموزش را از دیدگاه پردازش دوگانه مورد بررسی قرار می دهد، یعنی چگونه سبک شهودي به دیگر سازه های سبک (تحلیلی، بصری و کلامی. محلی و جهانی)، جنسیت، و استدلال خرافی ربط دارد و به احتمال زیاد به تاثیر بر یادگیری در محیط های آموزشی و شغلی مربوط می شود. همبستگي بین سبک  شهودي و سبک بصری از نظر آماري معنی دار بود، در حالی که همبستگی بین سبک شهودي و سبک جهانی غیر معنی دار بود.اثر اصلی جنس در سبک شهودي کوچک مشاهده شد. همبستگی  ميان سبک شهودي و خرافاتی ازنظر آماري معنی دار بود.شش اندازه گيري جداگانه از سبک های مورد استفاده در این مطالعه دارای سازگاری درونی قابل قبول بود.تجزیه و تحلیل عامل اکتشافی در سطح مقیاس، استقلال نسبی مقیاس شهودي و منطقی، و محلی و جهانی را نشان داد. اندازه گیری کلامی - بصری در این زمینه مشکل تر بود. کلیشه شهود زن حمایت قوی دریافت نکرد. توصیه می شود که مربیان  مراقب سوگيري در این زمینه باشند. همگام با پژوهش های قبلی سبک شهودي ، مشخص شد که استدلال خرافی و اعتقادات ماوراء الطبیعه به هم مربوط می شود و بنابراین ممکن است در استدلال و فکر کردن تاثیر داشته باشد با روشی که در تقابل با فهم علمی از علیت است.پیامدهای این یافته ها در ارزیابی سبک و کاربرد آنها بحث شده است.

1-مقدمه

سبک های شناختی به عنوان تفاوت های فردی، در روش هاي ترجیحی سازماندهی، پردازش، و نمایندگی اطلاعات تعریف شده است که "تا حدی ثابت، نسبتا پایدار ، و احتمالا ذاتی است" (پترسون، راینر، و آرمسترانگ، 2009، ص. 518). بسیاری از مدل ها ومقیاس ها در سبک های شناختی مختلف وجود دارد. تمرکز اصلی توجه در این مقاله به سبک شناختی شهودی است (سدلر، -اسمیت، 2009). سبک شناختی شهودی موضوع مهم مطالعه برای محققان سبک و مربیان به سه دلیل است: (1) جنبه اساسی پردازش اطلاعات انسان است (اپستاین، پاسینی، دنس-راج، و هاییر، 1996؛ هادکینسون و کلارک، 2007 ). (2) تعدادی مقیاس های خودگزارش دهی معتبر، قابل اعتماد و رقابتی برای ارزیابی آنها در دسترس است (به عنوان مثال: آلینسون و هیز، 1996؛ بتسچ، 2008؛ اپستاین و همکاران، 1996؛ اسکات و بروس، 1995.). (3) مربوط به درک تفاوت های فردی در زمینه های یادگیری خاص از جمله دبیرستان، آموزش عالی، و تنظیمات شغلی است...