عنوان ترجمه شده مقاله: یک مدل ژنتیکی جدید برای کانسارهای سولفید Ni-Cu-PGE عظیم وابسته به بازالت های طغیانی سیبری

چکیده

توده نفوذی خارالاخ، یکی از توده­ های نفوذی گابروئی چند فازی سیل مانند متعددی است که کانسارهای Ni-Cu-PGE رده جهانی در ناحیه نوریلسک – تالناخ را شکل داده است . کانسنگ ­های سولفیدی توده نفوذی خارالاخ، با مقادیر δ³⁴S (10 – 12%) و غلظت PGE بالا (مثلاً تا 10 ppm Pt) مشخصه­ یابی می­ شوند. این مقادیر δ³⁴S، نیازمند افزوده شدن گوگرد پوسته ­ای با نسبت­ های ایزوتوپی بالا مثلاً گوگرد موجود در صخره ­سنگ­ های محلی حامل ماده تبخیری (δ³⁴S، حدود 20 %) و همچنین نیازمند ضرایب R (نسبت­ های جرمی ماگما/سولفید) کمتر از 400 در حین جدایی سولفید هستند، در حالیکه اگر میزان پلاتین ماگما مشابه با مقادیر گدازه ­های غالباً تخلیه نشده هم ­عصر باشد (حدود 10 ppm)، این مقدار پلاتین مستلزم ضرایب R بسیار بالاتر (بیش از 2000) است. این ناسازگاری را می­ توان با واجذب سولفید در جریان جدید ماگمای ناشی از گوشته به تالار استوار عمیق برای تشکیل ماگمای غنی از PGE شرح داد. برهم­ کنش ماگمای غنی از PGE با صخره ­سنگ ­های محلی حامل ماده تبخیری در سیستم تقویت­ شده سطوح پوسته ­ای بالاتر، سبب تولید مایعات سولفیدی با میزان PGE و δ³⁴S بالاتر می­ شود. محاسبات تعادل جرمی نشان می ­دهند که برای شرح مقدار δ³⁴S بالای کانسنگ ­های سولفیدی، به کمتر از 0.9 درصد وزنی انباشت انیدریت صخره ­سنگ­ های محلی حامل ماده تبخیری نیاز داریم. این مدل اگرچه اساساً مبتنی بر داده­ های کانسار خارالاخ است اما می­ توان آن را برای دیگر کانسارهای Ni-Cu-PGE  هم عصر به کار گرفت. برای کانسارهای نوریلسک 1 و تالناخ هم ­عصر، عمق انباشت انیدریت در سیستم ­های تقویت­ شونده مربوطه، باید متفاوت باشد. این مدل، با مدل­ های پیشنهادی پیشین از نظر جزئیات متفاوت است اما این ایده را که تخلیه عناصر کالکوفیل در بازالت­ های طغیانی قاره­ای، ابزار اکتشافی مفیدی برای کانسارهای Ni-Cu-PGE مربوط به توده ­های نفوذی نیمه ­آتشفشانی هم ­عصر است، تقویت می­ کند.

1-مقدمه

در مقاله حاضر که مربوط به زایش کانسنگ ­های سولفید Ni-Cu-PGE در توده ­های نفوذی نیمه ­آتشفشانی متعدد از جمله توده نفوذی خارالاخ در ناحیه نوریلسک – تالناخ سیبری است، به سهم عناصر کالکوفیل از بازالت­ های طغیانی همزمان پرداخته می ­شود. یک گروه تحقیقاتی به رهبری نالدرت (Naldrett 1992؛ Naldrett et al. 1992, 1996؛ Naldrett and Lightfoot, 1999) یک مدل مجزائی را پیشنهاد کردند که بر ارتباط مستقیم بین توده­ های نفوذی حامل کانسنگ و بخش خاص گدازه ­های هم­ سن (یعنی بخش نادژدینسکی) تکیه دارد که این بخش فاقد عناصر کالکوفیل از جمله عناصر Ni، Cu، Au و گروه پلاتین است....

میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید.