دیکشنری تخصصی البرز

نتایج برای معنی فارسی dashed line

dashed line
خط چین
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
اصطلاحات انگلیسی مشابه با واژه تخصصی dashed line و معنی فارسی آنها در لیست زیر ارائه شده اند.
تلفظ انگلیسی
فارسی
وابسته به آلپ ، آلپی متعلق به کوههای آلپ ، یا به عبارت دیگر متعلق به نواحی بلندتر یک سیستم کوهستانی به آب و هوا ، ناهمواریها (مناظر یخچالی) حیات نباتی و غیره که معرف نواحی مربوط باشند از دیدگاه زمین ریخت شناسی؛ تعلق داشتن ، داشتن خصوصیات و یا شبیه بودن به آلپ اروپایی و یا هر کوه یا سیستم کوهی بسیار بلند و رفیع ، خصوصاً کوهی که بوسیله فرسایش های شدید یخچالی در حدی که منجر به کوه آهکی نوک تیز (صخره نوک تیز) ، سیرک برفی ، کوه شاخ و می باشد ، توصیف می شود مثلاً دریاچه آلپی که در نتیجه فرسایش یخچالی بوجود آمده و درون و یا در امتداد مرز ناحیه کوهستانی بلند قرار گرفته است؛ وقتی که به طور مشخص اشاره به آلپ اروپایی داشته باشد به صورت apline نوشته می شود از دیدگاه زمین شناسی ساختمانی؛ اصطلاح عمومی برای عوارض توپوگرافی و ساختمانی که از نظر پیچیدگی و عظمت شبیه و یادآور آلپ اروپایی می باشد بدون توجه به محل یا سن کوه و یا عوارض ، توصیف می شود از دیدگاه بوم شناسی؛ خصوصیت یا صفت توصیفی مناطق کوهستانی ، که شامل منطقه بین خط برف و دارمرز می باشد؛ به آب و هوا ، گیاهان ، برجستگی ، بوم شناسی و گفته می شود که به صورت غیر دقیق ، به ارتفاعات بلند و آب و هوای سرد تعلق دارند مقایسه شود با: میان کوهی ، کوه نشین ، کوهستانی
کورنالین
ترکیب شیمیایی :SiO2
درصد مواد: SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Fe ، Mg ، Ca ، Ni ، Cr
رده بندی:اکسید
شکستگی: صدفی
شفافیت: نیمه شفاف
ژیزمان :چک و اسلواکی ، هند ، برزیل ، مصر ، رومانی و عربستان
خواص شیمیایی : محلول در KOH
رنگ کانی : قرمز تا زرد ، قرمز
تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت
شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشورهای هرمی
کاربرد :برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد
محل پیدایش: هند
خواص فیزیکی و شیمیایی آن شبیه کالسدوئن است برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد
نام آن از کلمه یونانی corneus به معنای شاخی (corne) اخذ شده است
سختی : 6 - 7 ، کورنالین - ترکیب شیمیایی :SiO2 - درصد مواد: SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Cr - رده بندی:اکسید - شکستگی: صدفی - شفافیت: نیمه شفاف - ژیزمان :چک و اسلواکی ، رومانی و عربستان - خواص شیمیایی : محلول در KOH - رنگ کانی : قرمز تا زرد ، قرمز - تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت - شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشورهای هرمی - کاربرد :برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد - محل پیدایش: هند - خواص فیزیکی و شیمیایی آن شبیه کالسدوئن است برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد - نام آن از کلمه یونانی corneus به معنای شاخی (corne) اخذ شده است - سختی :
کوولین
فرمول شیمیایی : CuS
سیستم تبلور : هگزاگونال
رده بندی: سولفور
رخ: کامل - مطابق باسطح /0001/
جلا: مات - صمغی
شفافیت: کدر(اپاک)
اشکال ظاهری :بلورهای کمیاب - تجمع توده ای - دانه ای
ژیزمان : فراوان ; انواع هیدروترمال آن در امریکا ، نامیبیا ، یوگسلاوی ، رومانی ، آلمان ، شیلی ، بولیوی و
خواص شیمیایی : قابل حل در HNO3 گرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند
ترکیب شیمیایی : Cu66 48% ، S33 52% با انکلوزیون هایی از Fe ، Se ، Ag ، Pb
رنگ کانی :آبی متمایل به بنفش
رنگ خاکه : خاکستری یا سیاه
پاراژنز : - برونیت- کالکوزین - کالکوپیریت - پیریت - انارژیت و غیره
منشا تشکیل :منطقه تغییر ترکیب
ژیزمان :های سولفوره – هیدروترمال
شکل بلورها: بلورهای نازک شش گوش
کاربرد : کانسار مس
سایر ویژگی ها : به صورت پولک یا ورقه های کوچک نرم ، سبک ، با قابلیت هدایت الکتریکی خوب ، قابل حل در HNO3 گرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند
نام آن از نام کانی شناس ایتالیایی N Covelli کوولی(1829 -1790 ) گرفته شده است ، کوولین - فرمول شیمیایی : CuS - سیستم تبلور : هگزاگونال - رده بندی: سولفور - رخ: کامل - مطابق باسطح /0001/ - جلا: مات - صمغی - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری :بلورهای کمیاب - تجمع توده ای - دانه ای - ژیزمان : فراوان ; انواع هیدروترمال آن در امریکا ، بولیوی و - خواص شیمیایی : قابل حل در HNO3 گرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند - ترکیب شیمیایی : Cu66 48% ، Pb - رنگ کانی :آبی متمایل به بنفش - رنگ خاکه : خاکستری یا سیاه - پاراژنز : - برونیت- کالکوزین - کالکوپیریت - پیریت - انارژیت و غیره - منشا تشکیل :منطقه تغییر ترکیب - ژیزمان :های سولفوره – هیدروترمال - شکل بلورها: بلورهای نازک شش گوش - کاربرد : کانسار مس - سایر ویژگی ها : به صورت پولک یا ورقه های کوچک نرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند - نام آن از نام کانی شناس ایتالیایی N Covelli کوولی(1829 -1790 ) گرفته شده است
ناو زمین ، ژیوسنکلینال
تیوری ژیو سنکینال برای اولین بار در سال 1859 توسط " هال" ارایه شد وی در هنگام مطالعه بر روی رسوبات پالیوزوییک تحتانی کوههای آپالاش اظهار کرد که این رسوبات در نواحی کم عمق دریا برجای گذاشته شده اند رسوبات مزبور از ماسه سنگهای با جورشدگی خوب ، کربناتها وشیلها و مقدار خیلی کمی گری وک تشکیل شده است ضمنا" وی معتقد بود که کف حوضه بر اثر نیروی وزنی رسوبات در هنگام رسوبگذاری فرونشینی کرده وموجب چین خوردگی و دگرگونی رسوبات شده است
" کی "در سال 1951 اظهار داشت که ژیوسنکلنیال عبارت است از یک منطقه گسترده با فرونشینی زیادی است که در زیر مجموعه ای از سنگها قرار گرفته و کوهزایی از اختصاصات آن نمی باشد ، ژیوسنکلینال تیوری ژیو سنکینال برای اولین بار در سال 1859 توسط " هال" ارایه شد وی در هنگام مطالعه بر روی رسوبات پالیوزوییک تحتانی کوههای آپالاش اظهار کرد که این رسوبات در نواحی کم عمق دریا برجای گذاشته شده اند رسوبات مزبور از ماسه سنگهای با جورشدگی خوب ، کربناتها وشیلها و مقدار خیلی کمی گری وک تشکیل شده است ضمنا" وی معتقد بود که کف حوضه بر اثر نیروی وزنی رسوبات در هنگام رسوبگذاری فرونشینی کرده وموجب چین خوردگی و دگرگونی رسوبات شده است " کی "در سال 1951 اظهار داشت که ژیوسنکلنیال عبارت است از یک منطقه گسترده با فرونشینی زیادی است که در زیر مجموعه ای از سنگها قرار گرفته و کوهزایی از اختصاصات آن نمی باشد
شور ، نمکی
اسم: الف) نهشته ای طبیعی از هالیت یا هر نمک محلول دیگر مثلاً تبخیری نیز ببینید: salines
ب) شکل انگلیسی شده salina که در آن “شور” ممکن است اشاره به سیماهای متنوع از جمله پلایا ، کفه نمکی ، طاوه نمکی ، ماندآب شور ، دریاچه شور ، برکه شور و چاه آب شور یا کارگاه نمک سازی داشته باشد
ج) چشمه نمکی
د) اصطلاحی که در امتداد ساحل لوئیزیائا برای پیکره آب در پشت جزیره سدی کاربرد دارد

صفت: الف) نمکی ، شور حاوی کلرید سدیم محلول مثلاً آب دریا
ب) دارای شوری یا درجه شوری بیشتر از آب دریا مثلاً شورابه
ج) حاوی نمکهای محلول در تجمع هایی آنقدر بزرگ که برای ته نشین شدن کلرید سدیم کافی هستند بسیار شور ، خیلی شور
ب) به مزه ای که شبیه مزه نمک معمولی است گویند خصوصاً مانند آنچه در تعریف یا توصیف کانی ها استفاده می شود ، نمکی - اسم: الف) نهشته ای طبیعی از هالیت یا هر نمک محلول دیگر مثلاً تبخیری نیز ببینید: salines - ب) شکل انگلیسی شده salina که در آن “شور” ممکن است اشاره به سیماهای متنوع از جمله پلایا ، برکه شور و چاه آب شور یا کارگاه نمک سازی داشته باشد - ج) چشمه نمکی - د) اصطلاحی که در امتداد ساحل لوئیزیائا برای پیکره آب در پشت جزیره سدی کاربرد دارد - - صفت: الف) نمکی ، شور حاوی کلرید سدیم محلول مثلاً آب دریا - ب) دارای شوری یا درجه شوری بیشتر از آب دریا مثلاً شورابه - ج) حاوی نمکهای محلول در تجمع هایی آنقدر بزرگ که برای ته نشین شدن کلرید سدیم کافی هستند بسیار شور ، خیلی شور - ب) به مزه ای که شبیه مزه نمک معمولی است گویند خصوصاً مانند آنچه در تعریف یا توصیف کانی ها استفاده می شود
تورمالین ، کهربای ناب ، نوعی نمک اسید بورنیک و نمک اسید سیلیسیک
فرمول شیمیایی :NaFe2+ 3 (Al ، Fe3+)6 [(OH)4|(BO3)3|Si6O18]
ترکیب شیمیایی بسیار متغیر با انکلوزیون های مهمFe3+ ، Mn ، Ca و گاه حتی Cr ، Ti ، V ، Li و غیره
سیستم تبلور: رمبوئدریک
رده بندی:سیلیکات
رخ:ناکامل ، مطابق با سطح /1011/
جلا: شیشه ای
شکستگی:صدفی ، نامنظم
شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف
نوع سختی:شکننده
اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتمتراکم ، شعاعی ، رشته ای
ژیزمان : فراوان ; یافت شده درگرانیت ها ، دیوریت ها ، سینیت ها ، ‌ و گرانولیت ها و در سنگهای دگرگونی مجاورتی ، ناحیه ای و سنگهای رسوبی
خواص شیمیایی : در اسیدها نامحلول است
رنگ کانی : سیاه (شورل) ، قهوه ای تا قهوه ای سبز و قهوه ای سیاه (دراویت ، اوویت) ، صورتی تا قرمز تند (روبلیت) ، آبی تا سبزآبی (ایندیگولیت) ، سبز(وردلیت) ، بی رنگ
رنگ خاکه: سفید
تشابه کانی شناسی : آمفیبول ، آکتینوت ، ریه بکیت ، بریل ، آندالوزیت
سختی : 7 - 7 5
چگالی :2 9 - 3 2
پاراژنز : ارتوز ، آپاتیت ، کوارتز ، توپاز
منشا تشکیل :ماگمائی ، پگماتیتی ، دگرگونی ، رگه های تیپ آلپی
شکل بلورها: خورشید تورمالین ، منشوری ، آسیکولار
کاربرد : در الکتروتکنیک ، انواع رنگی آن به عنوان سنگ های قیمتی مصرف می شود
محل پیدایش: ایتالیا
انتهای بلورها در اثر حرارت شارژ الکتریسیته می دهد دارای لومینسانس زرد ، سبزدارد خواص الکتریکی دارد در اسیدها نامحلول است کانیهای مشابه آن آمفیبول ، بریل و آندالوزیت
نام آن از کلمه سیلانی tourmali که معرف صدور بلورها از سیلان به اروپا بوده است مشتق شده است
تورمالین نامی است که عوام به کانی های زیر اطلاق می کنند :
کانی های: Buergerite و Chromdravite و Dravite وFeruviteو Foitite و Liddicoatite و Olenite و Povondraite و Schorl و Uvite و Vanadiumdravite ، نوعی نمک اسید بورنیک و نمک اسید سیلیسیک - فرمول شیمیایی :NaFe2+ 3 (Al ، Fe3+)6 [(OH)4|(BO3)3|Si6O18] - ترکیب شیمیایی بسیار متغیر با انکلوزیون های مهمFe3+ ، Li و غیره - سیستم تبلور: رمبوئدریک - رده بندی:سیلیکات - رخ:ناکامل ، مطابق با سطح /1011/ - جلا: شیشه ای - شکستگی:صدفی ، نامنظم - شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی:شکننده - اشکال ظاهری :بلوری ، رشته ای - ژیزمان : فراوان ; یافت شده درگرانیت ها ، ناحیه ای و سنگهای رسوبی - خواص شیمیایی : در اسیدها نامحلول است - رنگ کانی : سیاه (شورل) ، بی رنگ - رنگ خاکه: سفید - تشابه کانی شناسی : آمفیبول ، آندالوزیت - سختی : 7 - 7 5 - چگالی :2 9 - 3 2 - پاراژنز : ارتوز ، توپاز - منشا تشکیل :ماگمائی ، رگه های تیپ آلپی - شکل بلورها: خورشید تورمالین ، آسیکولار - کاربرد : در الکتروتکنیک ، انواع رنگی آن به عنوان سنگ های قیمتی مصرف می شود - محل پیدایش: ایتالیا - انتهای بلورها در اثر حرارت شارژ الکتریسیته می دهد دارای لومینسانس زرد ، بریل و آندالوزیت - نام آن از کلمه سیلانی tourmali که معرف صدور بلورها از سیلان به اروپا بوده است مشتق شده است - تورمالین نامی است که عوام به کانی های زیر اطلاق می کنند : - کانی های: Buergerite و Chromdravite و Dravite وFeruviteو Foitite و Liddicoatite و Olenite و Povondraite و Schorl و Uvite و Vanadiumdravite

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه