دیکشنری تخصصی البرز مجموعه ای کامل از لغات و اصطلاحات تخصصی همه رشته ها

معادل های انگلیسی برای علامت اختصاری آهن ، آهن
موقعیت این عنصر در جدول

علامت اختصاری آهن ، آهن
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :Iron
شماره اتمی :26
وزن اتمی :55 847
آرایش الکترونی :2-8-14-2
نوع عنصر :فلزات حد واسط
گروه جدول تناوبی :8 - VlllB
دوره جدول تناوبی :4

پیشنهاد شما چیست؟

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.

واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی علامت اختصاری آهن ، آهن
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :Iron
شما و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است

فارسی

انگلیسی تلفظ

(زمین شناسی پزشکی) یک شکل ذخیره آهن به صورت پروتئین محلول که تا 23% آهن دارد

ferritin

1- خاک یا سنگی که آهن دارد ، یا به صورت ترکیبات آهن دو ظرفیتی (فرو) ویا سه ظرفیتی (فریک) می باشد 2-خاکی که دارای هیدرات آهن است ، آهنی ، آهن دار

ferruginous

آبیاری خاصلخیزی ، آبیاری با کود

fert irrigation

اثر برگشتی ، بازخورد ، پس خور

feedback

ادراره بزرگراه های فدرال

federal highway administration

از انواع آنتیموان دار gaunglite گانگلیت

fengluangite

آزمایش کودی

fertilization trial

اسفرولیتی که از ماده فلسیتی ساخته شده است منسوخ

felsosphaerite

آشکوب اروپایی: کامبرین بالایی (بالای منتورجین و زیر دولگلین)

festiniogian

اصطلاح غیر رسمی که برای هر سنگ آذرین روشن رنگی کاربرد دارد که در آن ، دانه های کانی آنقدر کوچک اند که نمی توان آنها را با چشم غیرمسلح شناسایی کرد
مقایسه شود با: فلسیت
مترادف: آفانیت ، دانه های کانی آنقدر کوچک اند که نمی توان آنها را با چشم غیرمسلح شناسایی کرد مقایسه شود با: فلسیت مترادف: آفانیت

felsitoid

اصطلاح کلی برای هر فلسیت پورفیریتیکی مترادف: آفانوفیر
مقایسه شود با: ویتروفیر گرانوفیر ، اصطلاح کلی برای هر فلسیت پورفیریتیکی مترادف: آفانوفیر مقایسه شود با: ویتروفیر گرانوفیر

felsophyre

افقی که سرشار از اکسید و هیدرات آهن باشد

fe horizon

اکسید آهن

fe2o3

اکسید آهن

fe2o3|iron oxide|iron oxide

الف) اصطلاحی که توسط لامفوژ (1902) برای کنگلومرایی متشکل از ماسه و گراول سطحی به یک توده سخت بوسیله اکسید آهن سیمانی شده ، اطلاق گردید این اکسید آهن از اکسیداسیون محلول های فروروی نمک های آهن حاصل شده است
ب) سخت رویه آهن دار
ریشه کلمه: آهن دار ferr uginous + بتن concrete
مقایسه شود با: کالکریت ، سیلکریت ، اطلاق گردید این اکسید آهن از اکسیداسیون محلول های فروروی نمک های آهن حاصل شده است ب) سخت رویه آهن دار ریشه کلمه: آهن دار ferr uginous + بتن concrete مقایسه شود با: کالکریت

ferricrete

الف) اصطلاحی که در قدیم در بخشهای فرانسوی شمال آفریقا برای خاکی که از سنگهای بلورین بازیک (قلیایی) که متحمل تغییر شیمیایی شده و به کار می‌رفته است و شامل مخلوطی از هیدراتهای آهن ، آلومینیوم و گاهی منگنز و تیتانیوم است
ب) یک خاک مرطوب استوایی که بوسیله شسته شدن سیلیس و بازها توسط محلولهای اسیدی ملایم یا خنثی تشکیل می شود و توسط محتوای بالای اکسید آهن ، تشخیص داده می شود یک “خاک فرالیتیک” دارای نسبت سیلیس به سسکی اکسید کمتر از 2 می باشد (وان ریپر ، 1962)
نیز نوشته می شود: ferrallite ، آلومینیوم و گاهی منگنز و تیتانیوم است ب) یک خاک مرطوب استوایی که بوسیله شسته شدن سیلیس و بازها توسط محلولهای اسیدی ملایم یا خنثی تشکیل می شود و توسط محتوای بالای اکسید آهن ، 1962) نیز نوشته می شود: ferrallite

ferralite

الف) در رده بندی IUGS ، یک سنگ درونی یا پلوتونیک که در آن ، مقدار F بین 60 و 100 ، M بین 30 و 50 و پتاسیم بیشتر از سدیم است
مقایسه شود با: ایژولیت
ب) یک فویدیت درونی که حاوی لوسیت و 30 تا 60 درصد کانی های مافیک ، مانند اولیوین ، آپاتیت و بیوتیت است و دارای اکسیدهای اوپاک ثانویه می باشد نام این سنگ ، که توسط پیرسون در سال 1905 داده شده ، از نام فرگوس کاونتی در ایالات مونتانا مشتق شده است مقایسه شود با: آرکیت ، میسوریت ، ایتالیت ، M بین 30 و 50 و پتاسیم بیشتر از سدیم است مقایسه شود با: ایژولیت ب) یک فویدیت درونی که حاوی لوسیت و 30 تا 60 درصد کانی های مافیک

fergusite

الف) گروهی از کانی های سنگ ساز نسبتاً نادر که از آلومینوسیلیکاتهای سدیم ، پتاسیم یا کلسیم ساخته شده و مقدار سیلیس آنها برای تشکیل فلدسپات بسیار کم است فلدسپاتوئیدها از نظر شیمیایی با فلدسپات ها مرتبط هستند اما از نظر شکل بلوری و خصوصیات فیزیکی متفاوت می باشند اینها جای فلدسپاتها را در سنگهای آذرینی می گیرند که نسبت به سیلیس تحت اشباع هستند یا حاوی آلکالی ها و آلومینیوم بیشتری از آن هستند که بتواند با فلدسپاتها سازگار شود فلدسپاتوئیدها ممکن است در یک سنگ ، مشترک با فلدسپاتها یافت شوند ولی هرگز با کوارتز یا در حضور سیلیس ماگمایی آزاد یافت نمی شوند نیز ببینید: foid فوئید Lenad لناد ب) کانی از گروه فلدسپاتوئید که شامل لوسیت ، نفلین ، سودالیت ، نوزآن ، هائوین ، لازوریت ، کانکریت و ملیلیت است مترادف: felspathoid Feldspathide

feldspathoid|felspathoid|felspathoid|feldspathide

الف) هرسینیت
ب) یک ماده مغناطیسی سنتز شده با ساختار اسپینل که حاوی آهن است و رسانای ضعیفی برای الکتریسیته می باشد ، الف) هرسینیت ب) یک ماده مغناطیسی سنتز شده با ساختار اسپینل که حاوی آهن است و رسانای ضعیفی برای الکتریسیته می باشد

ferrospinel

انجمن ایمنی انحادیه موتور خودرو

federal motor vehicle safety (fmvss)

انجمن ایمنی انحادیه موتور خودرو

federal motor vehicle safety (fmvss)|fmvss|fmvss|federal motor vehicle safety

آندزیتی که دارای خمیره فلسیتی می باشد یک آندزیت فلسیتی کاربرد آن توصیه نمی شود

felsoandesite

آنیت دارای آهن سه ظرفیتی: یک میکای سه هشت وجهی
ترکیب آرمانی: KFe32+(Si3Fe+3)O10(OH ، F)2
مقایسه شود با: آنیت ، آنیت دارای آهن سه ظرفیتی: یک میکای سه هشت وجهی ترکیب آرمانی: KFe32+(Si3Fe+3)O10(OH ، F)2 مقایسه شود با: آنیت

ferriannite

آهن - موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از: - نام عنصر :Iron - شماره اتمی :26 - وزن اتمی :55 847 - آرایش الکترونی :2-8-14-2 - نوع عنصر :فلزات حد واسط - گروه جدول تناوبی :8 - VlllB - دوره جدول تناوبی :4

fe|iron|iron

آهن دار

ferriferouse

آهن سیانید دار ، نمک اسید فرو سیانیک

ferricyanide

آهن کلسیم دار ، آهن کلسیت دار ، کانیهای آهن و کلسیم دار

ferrocalcite

آهن و منیزیم دار

ferromagnesian

بار اولیه
ماده معدنی استخراج شدهای که به کارخانه کانهآرایی واردمی شود (و در کارخانه کانه آرایی موادی که به هر دستگاه وارد می شود ) ، بار اولیه ماده معدنی استخراج شدهای که به کارخانه کانهآرایی واردمی شود (و در کارخانه کانه آرایی موادی که به هر دستگاه وارد می شود )

feed

باروری ، بارخیز و حاصلخیز

fertile

بلوک های پوسته ای یک الگوی موزائیکی یا چند وجهی که بوسیله تفروژنی تولید می شوند مترادف: tesserae

felder|tesserae|tesserae

بلوک های پوسته ای یک الگوی موزائیکی یا چند وجهی که بوسیله تفروژنی تولید می شوند
مترادف: tesserae

felder

پلت مدفوعی
دانههایی هستند که ساختمان داخلی مشخصی ندارند و از کلسیت دانهریز (کوچکتر از 5 میکرن) ساختهشدهاند اکثراً شکل تقریبی کروی یا بیضوی دارند و گمان می رود که اکثراً فضولات جانوران باشند در اکثر سنگهای آهکی اندازهشان بین سیلت درشت و ماسهای خیلیریز تغییر میکند که ظاهراً نشان دهنده اندازه نوع جانور تولیدکننده آنهاست

fecal pellet

پلت مدفوعی دانههایی هستند که ساختمان داخلی مشخصی ندارند و از کلسیت دانهریز (کوچکتر از 5 میکرن) ساختهشدهاند اکثراً شکل تقریبی کروی یا بیضوی دارند و گمان می رود که اکثراً فضولات جانوران باشند در اکثر سنگهای آهکی اندازهشان بین سیلت درشت و ماسهای خیلیریز تغییر میکند که ظاهراً نشان دهنده اندازه نوع جانور تولیدکننده آنهاست

fecal pellet|pellet|pellet|pellets

پنجره
در بریوزوآی پنجره ای ، شکاف بازموجود میان شاخه های مجتمع را گویند ، پنجره در بریوزوآی پنجره ای

fenestrule

پنجره یا روزنه تکتونیکی

fenster

پوداب ، زمین آبگیر
سیل گیر؛ لجن زار؛ مرداب؛ زمین مملو از آب و باتلاقی و اسفنجی که حاوی پوشش گیاهی در حال واپاشی قلیایی است و بوسیله نی ها ، که ممکن است تبدیل به تورب شوند ، تشخیص داده می شود برخی اوقات فروچاله های نواحی کارستی دیده می‌شود
مقایسه شود با: باتلاق ، زمین آبگیر سیل گیر؛ لجن زار؛ مرداب؛ زمین مملو از آب و باتلاقی و اسفنجی که حاوی پوشش گیاهی در حال واپاشی قلیایی است و بوسیله نی ها ، تشخیص داده می شود برخی اوقات فروچاله های نواحی کارستی دیده می‌شود مقایسه شود با: باتلاق

fen

پیشوندی که بیان کننده "یک کوادریلیوم" یا "یک میلیونیم یک بیلیون" می باشد

femto

تثبیت کود

fertilizer fixation

تخلخل شبکهای ، تخلخل پنجره ای

fenestral porosity

تخلخل شبکهای ، تخلخل پنجره ای

fenestral porosity|fenestral|fenestral

تخمیر

fermentation

تراورتن آهن دار

ferruginous sinter

ترکیب کود

fertilizer analysis

تشخیص حاصلخیزی

fertility diagnostic

تصویر طبقه بندی عوارض
شامل عکسبرداری هوایی مادون قرمز ، تصاویر ماهواره ای(چند طیفی و فرا طیفی) و اسکنرهای رقومی(حرارتی ، ریزموجها و ) میباشد این نوع تصاویر می تواند با دیگر تصاویر پایه یا مبنا تصحیح شده و در تحلیلهای gis مورد استفاده قرار گیرد ، تصویر طبقه بندی عوارض شامل عکسبرداری هوایی مادون قرمز

feature classification imagery

توده های کودهای انباشته

femiron

توصیه کودی

fertilizer recommendation

تیره گربه

felidae

چشمه آهندار

ferruginous spring

چمن ، زمین شخم خورده

ferratage

حاصلخیزی

fertility

حاضلخیزی خاک

fertility soil

حالت چمنی خاکها ، نمد مالی

feltinc

حاوی آهن سه ظرفیتی
مقایسه شود با: آهن دو ظرفیتی ، حاوی آهن سه ظرفیتی مقایسه شود با: آهن دو ظرفیتی

ferrian

حرکت فشاری

feed motion

خاک آبشویی یافته ضعیف ، خاک آبشویی شده ضعیف

feebly leached soil

خاک پودزولی ، هوموسی آهندار

ferruginous. humos podzol

خاک پودزولی ، هوموسی آهندار

ferruginous humos podzol

خاک ضعیف ، خاکهای لاغر و ضعیف

feeble earth

خاکهای پودری ژیپس دار که در زیر قشری از ژیپس قرار دارد و اغلب وسایط نقلیه در آن می لغزند

fech fech

خاکهای رسی ، رس

feta

خاک‌هایی قرمز ‌رنگ و غنی از اکسید آهن که ویژگی هوازدگی و محیط‌های خاک‌ساز حاره ای است (مناطق مرطوب حاره‌ای) این خاک‌ها ، عموماً دارای حاصلخیزی کم و غلظت پایین مواد مغذی و CEC ها می‌باشند و بنابر طبقه ‌بندی خاک توسط آمریکا اکسی‌سول ، خاک‌های فرالیتی یا لاتریتی نیز نامیده می شوند

ferralsols

خوراک دهنده ، ماشین که زغال را به یک کمربند حامل تغذیه می کند

feeder

دایک تغذیه کننده

feeder dyke

دایک تغذیه کننده

feeder dyke|feeder dykes|feeder dykes

در رده بندی خاک اداره کشاورزی آمریکا ، یک زیر رده از خاک از روی خاک اسپودسل که دارای نسبت آهن عنصری به کربن آلی ، حداقل برابر 6 است

ferrod

درجه کودی

fertilizer grade

دستگاهی برای انجام عمل جراحی لیزیک چشم ، که یک نوع لیزر می باشد برش های ظریف و دقیق را در چشم ایجاد می کند و به جای تیغ میکروکراتوم استفاده می شود

femtosecond

دشت بلوکی

felsenmeer

دولومیت آهن دار کانی که از نظر ترکیب حد واسط بین دولومیت و فرودولومیت می باشد بالاخص آنکریت

ferroan dolomite

ذخیره حاصلخیزی

fertility reserve

رارور ، حاصلخیز

fecund

ران سومین و غالباً بزرگترین مفصل پای حشرات
الف) استخوان ران یک چهارپا
ب) بخش سوم پای یک عنکبوت که بندگاه کپل را با بخش مقدم (بند دوم پای حشره ، یا برجستگی استخوان ران) و بندگاه زانو با بخش بعدی را تشکیل می دهد (کاسه زانو یا کشکک)
ج) مفصلی که به متعلق به بخش پروکزیمال یک اندام ثانویه prosomal یک مروستوم می باشد ، ران سومین و غالباً بزرگترین مفصل پای حشرات الف) استخوان ران یک چهارپا ب) بخش سوم پای یک عنکبوت که بندگاه کپل را با بخش مقدم (بند دوم پای حشره ، یا برجستگی استخوان ران) و بندگاه زانو با بخش بعدی را تشکیل می دهد (کاسه زانو یا کشکک) ج) مفصلی که به متعلق به بخش پروکزیمال یک اندام ثانویه prosomal یک مروستوم می باشد

femur

رشته شمارهگذاری شده منظم و منحصر به فرد که نمایانگر گروهی از عوارض در پایگاه دادههای فضایی است

feature code

روزنه (رسوب شناسی): اصطلاحی که توسط تبوت و همکاران (1965) برای حفره انقباضی یا وقفه ابتدایی یا تقریباً هم زمان در چارچوب سنگ استفاده شد که بزرگتر از روزنه های دانه پشتیبان می باشد این وقفه ممکن است یک فضای باز در سنگ باشد یا بطور بخشی یا کامل با رسوب یا سیمانی پر شده باشد که بطور ثانویه وارد سنگ شده است همچنین برای توصیف تخلخل و فابریک سنگی با عارضه های روزنه ای استفاده می شود (شوکت و پری 1970) جمع: fenestrae

fenestra|fenestrae|fenestrae

روزنه
(رسوب شناسی): اصطلاحی که توسط تبوت و همکاران (1965) برای حفره انقباضی یا وقفه ابتدایی یا تقریباً هم زمان در چارچوب سنگ استفاده شد که بزرگتر از روزنه های دانه پشتیبان می باشد این وقفه ممکن است یک فضای باز در سنگ باشد یا بطور بخشی یا کامل با رسوب یا سیمانی پر شده باشد که بطور ثانویه وارد سنگ شده است همچنین برای توصیف تخلخل و فابریک سنگی با عارضه های روزنه ای استفاده می شود (شوکت و پری 1970) جمع: fenestrae

fenestra

روزنه دار ، روزنه ای ، مشبک

fenestrated

روشی که طبق آن فعالیت بیولوژیکی خاک اندازه گیری می شود

feher and killian methode

زاج پرگون
الف) هالوتریکیت ب) آلونوژن ، زاج پرگون الف) هالوتریکیت ب) آلونوژن

feather alum

زمین تغذیه گر ، حوزه آبریز ، حوزه زهکشی

feeding ground

زمین کم پوشش
یک منطقه بدون درخت پوشیده از سنگ که در عرض جغرافیایی بالا قرار دارد و دارای پوشش زمین تنگ و نامتراکم از گیاهان ساده یا چمن و جگن هاست
مترادف: fjeldmark ، feldmark ، fell

fell-field

زمین کم پوشش یک منطقه بدون درخت پوشیده از سنگ که در عرض جغرافیایی بالا قرار دارد و دارای پوشش زمین تنگ و نامتراکم از گیاهان ساده یا چمن و جگن هاست مترادف: fjeldmark ، feldmark ، fell

fell-field|fjeldmark|fjeldmark|feldmark|fell

زون فرتو
اصطلاحی که توسط زمین شناسان قدیمی برای افق B قرمز رنگ یا قهوه ای مایل به قرمز حاصله تحت شرایط زهکشی آزاد زیر سطحی در مواد نفوذپذیر نزدیک سطح مانند لس یا ماسه و گراول استفاده می شد که تا سطح گسترده می شدند یا با لایه نازک تیل پوشانده می شدند (فلنیت 1957) این معادل گومبوتیل خوب زهکشی شده ، می باشد

ferreto zone

زون فرتو اصطلاحی که توسط زمین شناسان قدیمی برای افق B قرمز رنگ یا قهوه ای مایل به قرمز حاصله تحت شرایط زهکشی آزاد زیر سطحی در مواد نفوذپذیر نزدیک سطح مانند لس یا ماسه و گراول استفاده می شد که تا سطح گسترده می شدند یا با لایه نازک تیل پوشانده می شدند (فلنیت 1957) این معادل گومبوتیل خوب زهکشی شده ، می باشد

ferreto zone|ferreto|ferreto

زئولیت پرمانند ، زئولیت مومانند

feather zeolite|zeolite|zeolite

زئولیت پرمانند ، زئولیت مومانند

feather zeolite

ساب گری وک فلدسپاتی
اصطلاحی که توسط فولک (1954) برای ماسه سنگی استفاده شد که از مقادیر تقریباً برابر خرده سنگ از منشاء های آذرین و دگرگونی ساخته شده است؛ بالاخص ، ماسه سنگی که حاوی 25-10% فلدسپات و خرده سنگ آذرین ، 25-10% انواع میکا و خرده سنگ دگرگونی میکایی و 80%-50 کوارتز و چرت ، می باشد ، ساب گری وک فلدسپاتی اصطلاحی که توسط فولک (1954) برای ماسه سنگی استفاده شد که از مقادیر تقریباً برابر خرده سنگ از منشاء های آذرین و دگرگونی ساخته شده است؛ بالاخص

feldspathic subgraywacke

ساب لیت آرنایت فلدسپاتی ، ساب آرکوز خرده سنگی

feldspathic sublitharenite

ساحل تغذیه کننده
یک ساحل که بطور مصنوعی پهن شده و به عنوان تغذیه کننده سواحل پایین رو بوسیله جریانهای ساحلی طبیعی عمل می کند ، ساحل تغذیه کننده یک ساحل که بطور مصنوعی پهن شده و به عنوان تغذیه کننده سواحل پایین رو بوسیله جریانهای ساحلی طبیعی عمل می کند

feeder beach

سرخس
یک گیاه بی گل آوندی از رده فیلینسائه بسیاری از سرخس های جدید دارای برگ های پیچیده ای هستند که از یک ریزوم زیرزمینی رشد می کنند و هاگدان ها بر روی سطح برگ ها ، دسته بندی می شوند ، سرخس یک گیاه بی گل آوندی از رده فیلینسائه بسیاری از سرخس های جدید دارای برگ های پیچیده ای هستند که از یک ریزوم زیرزمینی رشد می کنند و هاگدان ها بر روی سطح برگ ها

fern

سرخسها

ferns

سنگ آهن دار

ferruginous limestone

سنگ چسبنده ، کوارتز بد بو ، سنگ مرکب از مواد آلی که در اثر سایش بوی نامطبوع تولید می کند

fetid quartz

سنگالهای آهن و منیزیم

ferro manganiferous concretion

سنگهای فاقد کانی فلدسپات

feldspar free rocks

سنگهای فلدسپات دار

feldspathic rocks

سیلیکات آهن و منیزیوم
مراجعه شود به سیلیکات تیره رنگ(Dark silicate) ، سیلیکات آهن و منیزیوم مراجعه شود به سیلیکات تیره رنگ(Dark silicate)

ferromagnesian silicate

شاخص فلسیک ، شاخص رنگینی
یک پارامتر شیمیایی برای سنگهای آذرین ، برابر با: (Na2O+K2O)/(Na2O+(K2O+CaO) ضربدر 100

این شاخص از 25 (بازالت) تا 100 (ریولیت) متغیر است اغلب به عنوان طول بر روی دیاگرام های تغییر ترکیب ترسیم می شود که بر روی آنها ، عرض ، نشان دهنده شاخص مافیک است این شاخص بازتاب کننده تغییرات حاصله توسط تبلور تفریقی کانی های فلسیک است (لسیمپون ، 1954)
مقایسه شود با: شاخص مافیک مخفف: FI ، شاخص رنگینی یک پارامتر شیمیایی برای سنگهای آذرین ، برابر با: (Na2O+K2O)/(Na2O+(K2O+CaO) ضربدر 100 این شاخص از 25 (بازالت) تا 100 (ریولیت) متغیر است اغلب به عنوان طول بر روی دیاگرام های تغییر ترکیب ترسیم می شود که بر روی آنها ، 1954) مقایسه شود با: شاخص مافیک مخفف: FI

felsic index

شبه فلدسپات ، فلدسپاتوئید ، الف) گروهی از کانی های سنگ ساز نسبتاً نادر که از آلومینوسیلیکاتهای سدیم ، پتاسیم یا کلسیم ساخته شده و مقدار سیلیس آنها برای تشکیل فلدسپات بسیار کم است فلدسپاتوئیدها از نظر شیمیایی با فلدسپات ها مرتبط هستند اما از نظر شکل بلوری و خصوصیات فیزیکی متفاوت می باشند اینها جای فلدسپاتها را در سنگهای آذرینی می گیرند که نسبت به سیلیس تحت اشباع هستند یا حاوی آلکالی ها و آلومینیوم بیشتری از آن هستند که بتواند با فلدسپاتها سازگار شود فلدسپاتوئیدها ممکن است در یک سنگ ، مشترک با فلدسپاتها یافت شوند ولی هرگز با کوارتز یا در حضور سیلیس ماگمایی آزاد یافت نمی شوند
نیز ببینید: foid فوئید Lenad لناد
ب) کانی از گروه فلدسپاتوئید که شامل لوسیت ، نفلین ، سودالیت ، نوزآن ، هائوین ، لازوریت ، کانکریت و ملیلیت است
مترادف: felspathoid Feldspathide

feldspathoid

شکستگی پر مانند
مترادف ناارجح برای ساختمان پرشکل با وجود اینکه این اصطلاح ، اولیه بوده و استفاده آن ممکن است منجر به ابهام یا درزه پر مانند شود ، شکستگی پر مانند مترادف ناارجح برای ساختمان پرشکل با وجود اینکه این اصطلاح

feather fracture

شمع حفاظی ، شمع ضربه گیر

fender pile

شیل آهن دار

ferruginous shale

شیل فلدسپاتی
شیلی که بوسیله محتوای فلدسپات بیش از 10% در اندازه سیلت و خمیره ریزتری از کانی های رسی کائولپنیتی تشخیص داده می شود و معمولاً همراه آرکوز است و نشان دهنده حذف مواد ریزتر از آوار آرکوزی درشت می‌باشد (کرومبین و اسلوس 1963 ، ص 175) مترادف: شیل کائولینیتی ، شیل فلدسپاتی شیلی که بوسیله محتوای فلدسپات بیش از 10% در اندازه سیلت و خمیره ریزتری از کانی های رسی کائولپنیتی تشخیص داده می شود و معمولاً همراه آرکوز است و نشان دهنده حذف مواد ریزتر از آوار آرکوزی درشت می‌باشد (کرومبین و اسلوس 1963

feldspathic shale

صفحه فدروف
میز یونیورسال ، صفحه فدروف میز یونیورسال

fedorov stage

ضریب حاصلخیزی

fertility coefficient

ضغیف ، کم زور ، ناتوان ، عاجز ، سست ، نحیف

feeble

طبقه بندی ، حاصلخیزی

fertility class

طبقه بندی متقاطع دالبری
یک نوع طبقه بندی متقاطع عدسی شکل که توسط نایت (1929) توصیف شده است این طبقه بندی متقاطع ، از خط القعرهای طویل ، نیمه بیضوی ، فرسوده و میل دار یا ساختارهای ملاقه ای شکل ساخته شده که بوسیله دسته لامینه هایی پر شده که بطور کلی با شکل خط القعرها همانند شده اند و همدیگر را بطوری قطع می کنند که فقط بخش های هر واحد حفظ می شود و در نتیجه ، باعث ظاهر دالبر مانند در مقطع می شود طبقات متقاطع بر روی سطوح مقعر بطوری نهشته شده اند که هر دو سطوح محدود کننده پایینی و طبقات متقاطع ، عدسی شکل هستند
، طبقه بندی متقاطع دالبری - یک نوع طبقه بندی متقاطع عدسی شکل که توسط نایت (1929) توصیف شده است این طبقه بندی متقاطع ، عدسی شکل هستند -

festoon cross-bedding

طول برد دریاچه ، طول خط آب

fetch length

عارض جغرافیایی مانند نقطه ، خط و پلی گون است

feature class|feature classes|feature classes

عارض جغرافیایی مانند نقطه ، خط و پلی گون است

feature class

عارضه ، خصیصه ، سیما ، چهره ، ریخت ، ترکیب ، نمایان کردن ، به طور برجسته نشان دادن

feature

عبارت باروری

fertility quotation

فابریک فنسترال ، فابریک شبکه ای ، ساختمان چشم پرنده ای حفرات منظم یا نامنظم در سنگهای آهکی میکریتی و پلتی ، این حفرات بوسیله رسوبات آهکی دانهریز (میکریت ، پلت و یا سیلت آهکی) و یا سیمان که از طریق شیمیایی رسوبگذاری شده است پر می شود منشأ این ساختمانها که از ویژگیهای محیطهای بین جزر و مدی و بالای مدی می باشد ، خروج گازهای ناشی از تجزیه مواد آلی و پر شدن حفرات ناشی از آن توسط کلسیت یا رسوبات می باشد مترادف با :bridseye structure

fenestral fabric|fenestral|fenestral|bridseye structure

فابریک فنسترال ، فابریک شبکه ای ، ساختمان چشم پرنده ای
حفرات منظم یا نامنظم در سنگهای آهکی میکریتی و پلتی ، این حفرات بوسیله رسوبات آهکی دانهریز (میکریت ، پلت و یا سیلت آهکی) و یا سیمان که از طریق شیمیایی رسوبگذاری شده است پر می شود منشأ این ساختمانها که از ویژگیهای محیطهای بین جزر و مدی و بالای مدی می باشد ، خروج گازهای ناشی از تجزیه مواد آلی و پر شدن حفرات ناشی از آن توسط کلسیت یا رسوبات می باشد مترادف با :bridseye structure

fenestral fabric

فدراسیون بین المللی نقشه برداری (fis)

federation international of surveying

فدراسیون بین المللی نقشه برداری (fis)

federation international of surveying|fis|fis

فرادها

ferrods

فرالیت

ferrallite

فران

ferran

فربریت
ترکیب شیمیایی :FeWO4
درصد مواد: FeO23 65% WO376 35%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:ولفرامات
رخ:کامل
جلا: نیمه فلزی ، مات
شکستگی: نامنظم
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی : : ترد
خاصیت مغناطیسی: متوسط
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، توده ای
ژیزمان :کمیاب ; آلمان شرقی ، امریکا ، بولیوی ، پرو و گروئنلند
خواص شیمیایی : در HC ، H2SO4 حل می شود
رنگ کانی : سیاه ، خاکستری سیاه
رنگ خاکه: قهوه ای تیره ، سیاه
تفاوت با کانی های مشابه :سختی ، انحلال در اسیدها
تشابه کانی شناسی : کولومبیت
پاراژنز : شئلیت ، ولفرامیت ، توپاز و غیره
منشا تشکیل : پنوماتولیتی
شکل بلورها:قرصی شکل ، منشوری
نام آن از نام یکنفر آلمانی (R Ferber) گرفته شده است ، فربریت - ترکیب شیمیایی :FeWO4 - درصد مواد: FeO23 65% WO376 35% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:ولفرامات - رخ:کامل - جلا: نیمه فلزی ، مات - شکستگی: نامنظم - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی : : ترد - خاصیت مغناطیسی: متوسط - اشکال ظاهری : بلوری ، توده ای - ژیزمان :کمیاب ; آلمان شرقی ، پرو و گروئنلند - خواص شیمیایی : در HC ، H2SO4 حل می شود - رنگ کانی : سیاه ، خاکستری سیاه - رنگ خاکه: قهوه ای تیره ، سیاه - تفاوت با کانی های مشابه :سختی ، انحلال در اسیدها - تشابه کانی شناسی : کولومبیت - پاراژنز : شئلیت ، توپاز و غیره - منشا تشکیل : پنوماتولیتی - شکل بلورها:قرصی شکل ، منشوری - نام آن از نام یکنفر آلمانی (R Ferber) گرفته شده است

ferberite

فرتی لیمتر

fertilimetere

فرماسیون اکسید یا هیدرات آهن ، اشباع از اکسید یا هیدرات آهن

ferruginisation

فروبازالت
گدازه ای که بوسیله غنی بودن زیاد نسبی و مطلق از آهن ، مشخص می شود “آهن کل ، معمولاً از 12 تا 13 درصد بیشتر می شود و MgO کمتر از 6% است و سیلیس ، که غنای کمی نیست به تئلولیتهای اولیه از خود نشان می دهد ، از حدود 48 تا 50% متغیر است” (مک بیرنی و ویلیامز 1969) ، فروبازالت گدازه ای که بوسیله غنی بودن زیاد نسبی و مطلق از آهن

ferrobasalt

فروترمولیت ، فرواکتینولیت

ferrotremolite

فروتیت ، داویدیت

ferutite

فرودولومیت
یک سازنده کانی با ترکیب شیمیایی: CaFe(Co3)2
با دولومیت هم شکل است اما احتمالاً به جز در آنکریت ، بطور طبیعی مشاهده نمی شود ، فرودولومیت یک سازنده کانی با ترکیب شیمیایی: CaFe(Co3)2 با دولومیت هم شکل است اما احتمالاً به جز در آنکریت

ferrodolomit

فروکوپیاپیت ، کوپیاپیت

ferrocopiapite

فروگابرو
نامی که توسط واگر و دیر در سال 1939 به سنگهای آذرینی داده شد که در منطقه بالایی توده نفوذی اسکرگارد در شرق گریلند قرار دارند و حاوی پیروکسن ها و اولیوین های غنی از آهن هستند این اصطلاح توسط واگر و براون (1967) به خاطر اصطلاح مناسب تر فرودیوریت کنار گذاشته شد ، فروگابرو نامی که توسط واگر و دیر در سال 1939 به سنگهای آذرینی داده شد که در منطقه بالایی توده نفوذی اسکرگارد در شرق گریلند قرار دارند و حاوی پیروکسن ها و اولیوین های غنی از آهن هستند این اصطلاح توسط واگر و براون (1967) به خاطر اصطلاح مناسب تر فرودیوریت کنار گذاشته شد

ferrogabbro

فرولیز

ferrolysis

فرومغناطیس

ferromagnetism

فری سیلیسیک ، کمپلکس

ferrisilicic complex

فری فایالیت ، لیهونیت

ferrifayalite

فری مغناطیس
یک نوع رده مغناطیسی ، که بطور ماکروسکوپی شبیه فرومغناطیس می باشد یون های مغناطیسی در محل های بلوری مختلف مقابل هم قرار می گیرند ، بدین معنا که بطور پادفرومغناطیسی جفت می شوند با این وجود ، یک مغناطیدگی خالص به خاطر نابرابری در تعداد یا بزرگی ممان مغناطیسی اتمی در دو مکان ، وجود دارد این نوع رده مغناطیسی در مگنتیت دیده می شود
مقایسه شود با: پاد فرومغناطیس ، فری مغناطیس یک نوع رده مغناطیسی ، وجود دارد این نوع رده مغناطیسی در مگنتیت دیده می شود مقایسه شود با: پاد فرومغناطیس

ferrimagnetism

فرّی مولیبدیت - ترکیب شیمیایی :Fe2 3+[MoO4]3 7H2O - درصد مواد: Fe2O322 25% MoO360 17% H2O17 58% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی: مولیبدنیت - رخ: کامل - جلا:الماسی ، ابریشمی - شفافیت: غیرشفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای رشته ای ، فلسی و خاکی - ژیزمان : فراوان ; آلمان شرقی ، ایتالیا ، اطریش ، چک و اسلواکی ، استرالیا ، روسیه ، امریکا و کانادا - خواص شیمیایی : محلول در اسیدها و آمونیاک به راحتی ذوب میشود - رنگ کانی : زرد - رنگ خاکه:زردروشن - پاراژنز :مولیبدنیت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:سوزنی ، فلسی - محل پیدایش: امریکا (کلرادو) - نام آن ازترکیب شیمیایی اش مشتق شده است - سختی 2 - چگالی 4 - 4 5

ferrimolybdite|molybdite|molybdite

فرّی مولیبدیت
ترکیب شیمیایی :Fe2 3+[MoO4]3 7H2O
درصد مواد: Fe2O322 25% MoO360 17% H2O17 58%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی: مولیبدنیت
رخ: کامل
جلا:الماسی ، ابریشمی
شفافیت: غیرشفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای رشته ای ، فلسی و خاکی
ژیزمان : فراوان ; آلمان شرقی ، ایتالیا ، اطریش ، چک و اسلواکی ، استرالیا ، روسیه ، امریکا و کانادا
خواص شیمیایی : محلول در اسیدها و آمونیاک به راحتی ذوب میشود
رنگ کانی : زرد
رنگ خاکه:زردروشن
پاراژنز :مولیبدنیت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:سوزنی ، فلسی
محل پیدایش: امریکا (کلرادو)
نام آن ازترکیب شیمیایی اش مشتق شده است
سختی 2
چگالی 4 - 4 5

ferrimolybdite

فری هیدرات ، نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+2O3•0 5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+2O3•0 5(H2O)

ferrihydrite

فری-آرجیلان

ferri-argillan

فلدسپات ، فلدسپار
فلدسپارها بیشترین گستردگی را در بین سایر گروه ها دارند و 60 درصد پوسته زمین را تشکیل می دهند؛آنها در ترکیب همه انواع سنگها قرار دارند (شیست های بلورین ، میگماتیت ها ، گنیس ها ، گرانیت ها ، و بیشتر سنگهای ماگمایی) و همچنین در کانی های رگه ای در غارها فلدسپارها معمولا رنگی سفید یا نزدیک به سفید دارند ، روشن و شفاف هستند (فلدسپارها در ترکیب خودشان رنگ ندارند و رنگشان بخاطر ناخالصی آنهاست) ، سختی آنها در مقیاس موس 6 ، ماکل های تکراری ، سیستم مونوکلینیک و تری کلینیک ، و در دو جهت کلیواژ(در ارتوکلاز با زاویه 90 درجه و در پلاژیوکلاز حدودا 86 درجه) دارند از تجزیه فلدسپار ها بخش عمده ای رس یا خاک و همچنین کانی کائولینیت بوجود می آید
الف) گروهی از کانی های سنگ ساز بسیار فراوان با فرمول عمومی زیر: MAl(Al ، Si)3O8 که M می توانند یکی از عناصر Rb ، Ba ، Ca ، Na ، K ، Sr یا آهن باشد فلدسپاتها فراوان ترین گروه کانی هستند و 60% پوسته کره زمین را تشکیل می‌دهند این کانی ها به عنوان سازنده های تمام انواع سنگها (بلورین ، شیستها ، میگماتیتها ، گنایس ها ، گرانیت ها و اغلب سنگهای دگرگونی) و به عنوان کانی های شکافی در ترک ها و کانی های حفره ایی در حفرات ظاهر می شوند فلدسپاتها معمولاً سفید یا تقریباً سفید و روشن و نیمه شفاف می باشند (این کانی ها هیچ رنگی به خودی خود ندارند اما به خاطر وجود ناخالصی ها رنگی می شوند) ، دارای سختی 6 در مقیاس سختی موس هستند و اغلب نشان دهنده دوقلویی (ماکل) می باشند ، دارای تقارن منوکلینیک یا تریکلینیک هستند و در دو جهت رخ خوب از خود به نمایش می گذارند ، فلدسپار فلدسپارها بیشترین گستردگی را در بین سایر گروه ها دارند و 60 درصد پوسته زمین را تشکیل می دهند؛آنها در ترکیب همه انواع سنگها قرار دارند (شیست های بلورین ، و در دو جهت کلیواژ(در ارتوکلاز با زاویه 90 درجه و در پلاژیوکلاز حدودا 86 درجه) دارند از تجزیه فلدسپار ها بخش عمده ای رس یا خاک و همچنین کانی کائولینیت بوجود می آید الف) گروهی از کانی های سنگ ساز بسیار فراوان با فرمول عمومی زیر: MAl(Al

feldspar

فلدسپات دار

feldspathic

فلدسپاتی شدن
تشکیل فلدسپات در یک سنگ ، معمولاً در نتیجه دگرگونی مواد آن ممکن است از سنگ درون گیر حاصل شوند یا بوسیله محلول های ماگمایی یا سایر محلول ها وارد شود ، فلدسپاتی شدن تشکیل فلدسپات در یک سنگ

feldspathization

فلدسپاتید

feldspathide

فلدسپاتیک لیتارنایت - این واژه هنگامی بکار می‌رود که نسبت F/RF بین 3/1 تا 1/1 باشد

feldespatic litharenite|litharenite|litharenite|lithic arenite|lithicarenite

فلدسپاتیک لیتارنایت
این واژه هنگامی بکار می‌رود که نسبت F/RF بین 3/1 تا 1/1 باشد

feldespatic litharenite

فلسی فیری
مترادفی برای مخفی بلورین که توسط کراس و همکاران ابداع شد (1906) ، فلسی فیری مترادفی برای مخفی بلورین که توسط کراس و همکاران ابداع شد (1906)

felsiphyric

فلسیت ، فلسیت
سنگ آذرین روشن رنگ ، ریز دانه ، بیرونی یا درونی کم عمق که ممکن است دارای فنوکریستهایی باشد و عمدتا از کوارتز و فلدسپار تشکیل شده است ، فلسیت - سنگ آذرین روشن رنگ

felsite

فلسیتیک
نوعی بافت در سنگ های آذرین که بوسیله اجتماع دانه های مخفی بلور و همسان دانه که غالبا کوارتز و فلدسپات هستند پدید می آید این بافت نتیجه سرد شدن بسیار سریع ماگماست و به طور معمول در ریولیتها دیده می شود ، فلسیتیک نوعی بافت در سنگ های آذرین که بوسیله اجتماع دانه های مخفی بلور و همسان دانه که غالبا کوارتز و فلدسپات هستند پدید می آید این بافت نتیجه سرد شدن بسیار سریع ماگماست و به طور معمول در ریولیتها دیده می شود

felsitic

فلسیک
صفتی است مشتق شده از فلدسپار ، فلدسپاتوئید ، سیلیس و کربن و برای سنگ آذرین دارای کانی های روشن فراوان بکار می رود ؛ همچنین هنگامی که کانی های کوارتز ، فلدسپار ، فلدسپاتوئید و موسکویت بصورت گروهی یافت شوند این واژه بکار می رود فلسیک مکمل مافیک می باشد ، فلسیک - صفتی است مشتق شده از فلدسپار

felsic

فمتو لیزیک فناوری در جراحی لیزر سطحی چشم ، در این روش به جای برداشتن لایه نازک قرنیه با تیغ میکروکراتوم با لیزر این عمل انجام می شود لایه برداشته شده توسط فمتو لیزیک بسیار نازک بوده و امکان این وجود دارد که بتوان لایه ای به ضخامت 90 میکرون از روی قرنیه برداشت و عوارض احتمالی فمتولیزیک نسبت به لیزیک به مراتب کمتر است Femto : پیشوندی که بیان کننده "یک کوادریلیوم" یا "یک میلیونیم یک بیلیون" می باشد

femtolasik|ts|ts|prk|lasik|laser|femto

فمتو لیزیک
فناوری در جراحی لیزر سطحی چشم ، در این روش به جای برداشتن لایه نازک قرنیه با تیغ میکروکراتوم با لیزر این عمل انجام می شود لایه برداشته شده توسط فمتو لیزیک بسیار نازک بوده و امکان این وجود دارد که بتوان لایه ای به ضخامت 90 میکرون از روی قرنیه برداشت و عوارض احتمالی فمتولیزیک نسبت به لیزیک به مراتب کمتر است
Femto : پیشوندی که بیان کننده "یک کوادریلیوم" یا "یک میلیونیم یک بیلیون" می باشد

femtolasik

فنیت ، فنیت
نوعی سنگ متاسوماتیک است فنیت ، در محل تماس توده های نفوذی آلکالین با سنگهای اطراف و در مراحل بعدی تشکیل می شود بنابراین فنیت در حاشیه اطراف توده های نفوذی آلکالین کشف می شود مهمترین چیزی که رخ می دهد این است که محلولهای غنی از سدیم به سنگهای اطراف نفوذ می کنند کوارتز با آلبیت و بیوتیت جانشین می شود و آمفیبولها با آژیرین جانشین می شوند هنگامی که فنیتی شدن ضعیف باشد ، می توان ساختار سنگ اولیه را تشخیص داد اما هنگامی که فرآیند پیشرفت کرده ، فنیت از سنگهای آلکالین دارای منشا ماگمایی ، غیرقابل تشخیص است
یک سنگ کوارتز فلدسپاتی که بوسیله متاسوماتیسم قلیایی در تماس با یک کمیکلس درونی کربناتیتی ، دگرسان شده است این فرآیند ، فینتی شدن خوانده می شود فنیت عمدتاً فلدسپات قلیایی است با مقداری آژیدین ، هورنبلند آلکالی پراکنده و اسفن و آپاتیت فرعی ، فنیت نوعی سنگ متاسوماتیک است فنیت ، غیرقابل تشخیص است یک سنگ کوارتز فلدسپاتی که بوسیله متاسوماتیسم قلیایی در تماس با یک کمیکلس درونی کربناتیتی

fenite

فنیتی شدن
نوعی دگرسانی در کربناتیتها و سنگهای آذرین قلیایی که با محلول های ماگمایی در ارتباط هستند ، این دگرسانی به دلیل بالا بودنسدیم و کلسیم و اکسید کربن محلول کانیهایی از نوع (na ، k)alsio4 نفلین ، سودالیت ، آمفیبول های سدیم دار ، کلسیت و دولومیت در سنگهای مجاور توده ها تشکیل می شود سنگهای قلیایی ، بویژه نفلین سینیت در صنایع سرامیک استفاده می شود نفلین سینیت در شرایط آب وهوایی مناسب می تواند تشکیل ذخایر بوکسیت نماید ، این سنگ همچنین حاوی زیرکن ، عناصر نادر ، اورانیوم وفلویور می باشد ، فنیتی شدن نوعی دگرسانی در کربناتیتها و سنگهای آذرین قلیایی که با محلول های ماگمایی در ارتباط هستند

fenitization

فورشتاین
مترادفی برای سنگ آتش زنه
ریشه کلمه: آلمانی فلینت یاخچماق ، فورشتاین مترادفی برای سنگ آتش زنه ریشه کلمه: آلمانی فلینت یاخچماق

feuerstein

فیج
اصطلاح رایج در ناحیه صحرا برای مسیرهای میان تلماسه ای پوشیده از ماسه ، فیج اصطلاح رایج در ناحیه صحرا برای مسیرهای میان تلماسه ای پوشیده از ماسه

feidj

فیروزه آهن دار یک نوع فیروزی که حاوی 5% Fe2O3 می باشد

ferri turquoise|turquoise|turquoise

فیروزه آهن دار
یک نوع فیروزی که حاوی 5% Fe2O3 می باشد

ferri turquoise

قانون فرل گزاره ای که بر طبق آن ، نیروی گریز از مرکز حاصل از چرخش کره زمین (نیروی کوریولیس) موجب یک انحراف چرخشی در جریان های آب و هوا به سمت راست در نیمکره شمالی و به سمت چپ در نیمکره جنوبی ، می شود

ferrel’s law|ferrel’s|ferrel’s|ferrel

قانون فرل
گزاره ای که بر طبق آن ، نیروی گریز از مرکز حاصل از چرخش کره زمین (نیروی کوریولیس) موجب یک انحراف چرخشی در جریان های آب و هوا به سمت راست در نیمکره شمالی و به سمت چپ در نیمکره جنوبی ، می شود

ferrel’s law

کانال تزریق ، مسیر ، تونل عبوری (کانسار)

feeding channel

کانه پرمانند
یک نوع کانی سولفید آنتیموان به شکل موی ، رشته‌ای یا پرمانند مانند استیبنیت یا بولانرژیت ، بالاخص ، صمیسونیت ، کانه پرمانند یک نوع کانی سولفید آنتیموان به شکل موی

feather ore

کانی ، عضوی از گروه ویلیئیت: Na2Fe22+Al(Po4)3

ferrowylliefte

کانی از سری محلول جامد فایالیت ، فورستریت که 70 تا 90 درصد دارای بخش فایالیت می باشد

ferrohortonolite

کانی اورتورمبیک
ترکیب شیمیایی: Ca2Mg2B4O7(OH)6
این کانی به همراه روئیت تشکیل یک سری را می دهد ، کانی اورتورمبیک ترکیب شیمیایی: Ca2Mg2B4O7(OH)6 این کانی به همراه روئیت تشکیل یک سری را می دهد

federovskite

کانی با ترکیب شیمیایی: Pt2FeNi
این کانی تشکیل یک سری محلول جامد با تولامینیت را می دهد ، کانی با ترکیب شیمیایی: Pt2FeNi این کانی تشکیل یک سری محلول جامد با تولامینیت را می دهد

ferronickleplatinum

کانی به رنگ سفید روشن با ترکیب شیمیایی: Al4(So4)(OH)10 5H2O
این کانی دارای فرمول مشابه بازلومینیت می باشد ولی از نظر الگوی پرتو ایکس با آن متفاوت است
نوشتن اشتباه: Felsobanyite ، کانی به رنگ سفید روشن با ترکیب شیمیایی: Al4(So4)(OH)10 5H2O این کانی دارای فرمول مشابه بازلومینیت می باشد ولی از نظر الگوی پرتو ایکس با آن متفاوت است نوشتن اشتباه: Felsobanyite

felsobanyite

کانی ثانویه زرد گوگردی ترکیب شیمیایی: Uo2)3(Vo4)2 6H2O) می باشد این کانی احتمالاً محصول شسته شده یا هوازده تیویامونیت می باشد نیز نوشته می شود: ferganite

ferghanite|ferganite|ferganite

کانی ثانویه زرد گوگردی
ترکیب شیمیایی: Uo2)3(Vo4)2 6H2O) می باشد
این کانی احتمالاً محصول شسته شده یا هوازده تیویامونیت می باشد
نیز نوشته می شود: ferganite

ferghanite

کانی های آهن و منیزیوم دار ، به سنگ آذرینی گویند که دارای یک یا چند کانی مجازی (نورماتیو) غنی از آهن تیره رنگ ، منیزیم یا کلسیم می باشد که به عنوان سازنده های اصلی نرم در نظر گرفته می شوند همچنین ، به چنین کانی هایی نیز گویند
ریشه کلمه: یک کلمه مخفف که از ferric آهنی + منیزیم m + ic مشتق شده است مقایسه شود با: بازیک سالیک مافیک فلسیک ، به چنین کانی هایی نیز گویند ریشه کلمه: یک کلمه مخفف که از ferric آهنی + منیزیم m + ic مشتق شده است مقایسه شود با: بازیک سالیک مافیک فلسیک

femic

کانیهای فرومنیزیم - انواعی از کانیهای سیلیکاته که دارای آهن و منیزیم فراوان هستند مثل الیوین ، پیروکسن ، آمفیبول و بیوتیت

ferromagnesian minerals|ferromagnesian mineral|ferromagnesian mineral

کانیهای فرومنیزیم
انواعی از کانیهای سیلیکاته که دارای آهن و منیزیم فراوان هستند مثل الیوین ، پیروکسن ، آمفیبول و بیوتیت

ferromagnesian minerals

کبالت آهن دار ، آهن کبالت دار

ferrocobaltite

کم پوشش
الف) اصطلاح رایج در اسکاتلند و شمال انگلستان برای دامنه کوه یا کوهپایه خشک و لم یزرع
ب) اصطلاح رایج در انگلستان برای بخشهای مرتفع یک زمین بایر ، کم پوشش الف) اصطلاح رایج در اسکاتلند و شمال انگلستان برای دامنه کوه یا کوهپایه خشک و لم یزرع ب) اصطلاح رایج در انگلستان برای بخشهای مرتفع یک زمین بایر

fell

کمپلکس فرو سیلیسیک

ferrosilicic. complex

کمیته داده های جغرافیایی فدرال (آمریکا) (fgdc)

federal geographic data committee

کمیته داده های جغرافیایی فدرال (آمریکا) (fgdc)

federal geographic data committee|fgdc|fgdc

کوارتز پرمانند
کوارتزی به شکل بلورهای ناکامل ، که قائده آنها با یک زاویه در امتداد یک سطح بلوری بطوری بهم می پیوندند که مقطع عرضی آن تقریباً بشکل یک پر به نظر می رسد ، کوارتز پرمانند کوارتزی به شکل بلورهای ناکامل

feather quartz

کوارتزیت فلدسپاتی
الف) اصطلاحی که توسط هوبرت (1960) برای ماسه سنگی استفاده شد که حاوی 95-70% کوارتز ، چرت و کوارتزیت دگرگونی ، 15-5% انواع فلدسپاتها و خرده سنگ بلورین فلدسپاتی و 15-5% انواع میکا و خرده سنگ دگرگونی میکادار می باشد مقایسه شود با: کوارتزیت میکایی
ب) اصطلاحی که توسط پتی جان (ص227 ، 1949) برای یک ماسه سنگ فدلسپاتی کاملاً سخت و بعدها (1954) به عنوان مترادفی برای ساب آرکوز استفاده شد ، کوارتزیت فلدسپاتی الف) اصطلاحی که توسط هوبرت (1960) برای ماسه سنگی استفاده شد که حاوی 95-70% کوارتز ، 15-5% انواع فلدسپاتها و خرده سنگ بلورین فلدسپاتی و 15-5% انواع میکا و خرده سنگ دگرگونی میکادار می باشد مقایسه شود با: کوارتزیت میکایی ب) اصطلاحی که توسط پتی جان (ص227

feldspathic quartzite

کود

fertilizer

کود ، مواد تقویت کننده خاک

fember

کود آبیاری

fertigation

کود دادن ، بارورکردن

fertilizing

کود کناری

fertilizer sidedressed

کوداختلاطی توده‌ای

fertilizer bulk-blended

کوداسیدزا

fertilizer acid-forming

کودآغازگر

fertilizer starter

کودپاشی برگی

fertilization foliar

کودتزریقی

fertilizer injected

کودتماسی

fertilizer pop-up

کوددانه‌ای

fertilizer granular

کودسرک

fertilizer top-dressed

کودسیال

fertilizer fluid

کودشناور

fertilizer suspension

کودکامل

fertilizer complete

کودکندرها

fertilizer controlled-release

کودکندرها

fertilizer delayed-release

کودکندرها

fertilizer slow-release

کودمختلط

fertilizer blended

کودمرکب

fertilizer compound

کودمعدنی

fertilizer inorganic

گدازه ریسمانی دالبری شده
یک نوع گدازه ریسمانی ، که سطح طنابی آن بوسیله جریان گدازه مذاب زیرین به اشکال دالبری درمی آید ، گدازه ریسمانی دالبری شده یک نوع گدازه ریسمانی

festooned pahoehoe

گروه فلدسپات - سختی : 6 - ماکل های تکراری - سیستم تبلور : مونوکلینیک و تری کلینیک - رخ :در دو جهت کلیواژ ، در ارتوکلاز با زاویه 90 درجه و در پلاژیوکلاز حدودا 86 درجه - فرمول کلی : Mal(Al ، Si)3O8 where M K ، Na Ca Ba Rb ، Sr ، and Fe - ترکیب شیمیایی بیشتر کانیهای گروه فلدسپات را می توان در سیستم ارتوکلاز- آلبیت- آنورتیت مطالعه کرد در این سیستم ، عضوهای سری که ترکیبی بین kalsi3o8 و naal2si2o8 دارند جزو فلدسپاتهای آلکالن و عضوهای سری بین naalsi3o8 و caal2si2o8 جزو فلدسپاتهای پلاژیوکلاز قرار می گیرند از تجزیه فلدسپار ها بخش عمده ای رس یا خاک و همچنین کانی کائولینیت بوجود می آید - وضعیت ساختمانی هر فلدسپات ، که به توزیع Al و Si در مواضع چهاروجهی شبکه ساختمان گفته می شود تابع دمای تبلور و تاریخچه گرمایی آن است

feldspar group|feldspar|feldspar

گروه فلدسپات
سختی : 6
ماکل های تکراری
سیستم تبلور : مونوکلینیک و تری کلینیک
رخ :در دو جهت کلیواژ ، در ارتوکلاز با زاویه 90 درجه و در پلاژیوکلاز حدودا 86 درجه
فرمول کلی : Mal(Al ، Si)3O8 where M K ، Na Ca Ba Rb ، Sr ، and Fe
ترکیب شیمیایی بیشتر کانیهای گروه فلدسپات را می توان در سیستم ارتوکلاز- آلبیت- آنورتیت مطالعه کرد در این سیستم ، عضوهای سری که ترکیبی بین kalsi3o8 و naal2si2o8 دارند جزو فلدسپاتهای آلکالن و عضوهای سری بین naalsi3o8 و caal2si2o8 جزو فلدسپاتهای پلاژیوکلاز قرار می گیرند از تجزیه فلدسپار ها بخش عمده ای رس یا خاک و همچنین کانی کائولینیت بوجود می آید
وضعیت ساختمانی هر فلدسپات ، که به توزیع Al و Si در مواضع چهاروجهی شبکه ساختمان گفته می شود تابع دمای تبلور و تاریخچه گرمایی آن است

feldspar group

گری وک فلدسپاتی الف) گری وکی که بوسیله مواد ناپایدار فراوان تشخیص داده می شود بالاخص ، ماسه سنگی که عموماً حاوی کمتر از 75% کوارتز و چرت و 15 تا 75 درصد خمیره رس آواری است و دارای دانه های فلدسپات (عمدتاً پلاژیوکلاز سدیم دار ، که نشان دهنده خاستگاه خاستگاه پلوتونیک است) فراوان‌تر از خرده سنگ است (که ناشن دهنده خاستگاه روی پوسته ای می باشد) (پتی جان 1954 ، 1957) ویلیامز و همکاران (1954) محتوای فلدسپات آن را بین 10-25 درصد و یک خمیره آرژیلی را بیش 10 درصد بیان می کنند این سنگ نسبت به گری وک آرکوزی ، کمتر فلدسپاتی می باشد و معادل گری وک درجه بالای کرینین (1954) است ب) اصطلاحی که توسط فولک (1954) برای ماسه سنگی استفاده شد که حاوی 25-90 درصد انواع میکا و ذرات سنگ دگرگونی ، 10-50 درصد انواع فلدسپات و قطعات سنگ آذرین و 0-65 درصد کوارتز و چرت می باشد مقایسه شود با: آرکوز ناخالص

feldspathic greywacke|greywacke|greywacke

گری وک فلدسپاتی
الف) گری وکی که بوسیله مواد ناپایدار فراوان تشخیص داده می شود بالاخص ، ماسه سنگی که عموماً حاوی کمتر از 75% کوارتز و چرت و 15 تا 75 درصد خمیره رس آواری است و دارای دانه های فلدسپات (عمدتاً پلاژیوکلاز سدیم دار ، که نشان دهنده خاستگاه خاستگاه پلوتونیک است) فراوان‌تر از خرده سنگ است (که ناشن دهنده خاستگاه روی پوسته ای می باشد) (پتی جان 1954 ، 1957) ویلیامز و همکاران (1954) محتوای فلدسپات آن را بین 10-25 درصد و یک خمیره آرژیلی را بیش 10 درصد بیان می کنند این سنگ نسبت به گری وک آرکوزی ، کمتر فلدسپاتی می باشد و معادل گری وک درجه بالای کرینین (1954) است
ب) اصطلاحی که توسط فولک (1954) برای ماسه سنگی استفاده شد که حاوی 25-90 درصد انواع میکا و ذرات سنگ دگرگونی ، 10-50 درصد انواع فلدسپات و قطعات سنگ آذرین و 0-65 درصد کوارتز و چرت می باشد مقایسه شود با: آرکوز ناخالص

feldspathic greywacke

گل بند ، هلال گل

festoon

لبه پر مانند
قطع شدن لبه نازک یک طبقه از سنگ رسوبی ، در جایی که این طبقه توسط نازک شدن ، قطع شدن یا گوه ای شدن از بین می رود نیز نوشته می‌شود: featheredge
مترادف: حاشیه چاقویی ، لبه پر مانند قطع شدن لبه نازک یک طبقه از سنگ رسوبی ، قطع شدن یا گوه ای شدن از بین می رود نیز نوشته می‌شود: featheredge مترادف: حاشیه چاقویی

feather edge

لیت واک فلدسپاتی بطور اساسی یک لیتیک گری وک (با بیش از 15% خمیره) است که در آن خرده سنگها بیش از فلدسپات است اما فلدسپات تشکیل 10 درصد یا بیشتر بخش ماسه ای را تشکیل می دهد (پتی جان ، پاتروسیور 1973)

feldspathic lithwacke|lithwacke|lithwacke

لیت واک فلدسپاتی
بطور اساسی یک لیتیک گری وک (با بیش از 15% خمیره) است که در آن خرده سنگها بیش از فلدسپات است اما فلدسپات تشکیل 10 درصد یا بیشتر بخش ماسه ای را تشکیل می دهد (پتی جان ، پاتروسیور 1973)

feldspathic lithwacke

ماسه سنگ سنگ دار فلدسپاتی الف) اصطلاحی که توسط مک براید (1963) برای لیت آرنایتی استفاده شد که حاوی مقادیر قابل ملاحظه ای فلدسپات است بالاخص ، ماسه سنگی که حاوی 10-50 درصد فلدسپات ، 25-90 درصد خرده سنگ ریزدانه و 0-65 درصد کوارتز ، کوارتزیت و چرت است ب) اصطلاحی که توسط فولک (1968) برای ماسه سنگی استفاده شد که حاوی کمتر از 75% کوارتز و کوارتزیت دگرگونی است و دارای نسبت F/R و 1:3 است که حاوی F نشان دهنده فلدسپاتها و قطعات گنایس و گرانیت و R نشان دهنده تمام ریزدانه ، می باشد مقایسه شود با: آرکوز سنگی

feldspathic litharenite|litharenite|litharenite|feldspathic

ماسه سنگ سنگ دار فلدسپاتی
الف) اصطلاحی که توسط مک براید (1963) برای لیت آرنایتی استفاده شد که حاوی مقادیر قابل ملاحظه ای فلدسپات است بالاخص ، ماسه سنگی که حاوی 10-50 درصد فلدسپات ، 25-90 درصد خرده سنگ ریزدانه و 0-65 درصد کوارتز ، کوارتزیت و چرت است ب) اصطلاحی که توسط فولک (1968) برای ماسه سنگی استفاده شد که حاوی کمتر از 75% کوارتز و کوارتزیت دگرگونی است و دارای نسبت F/R و 1:3 است که حاوی F نشان دهنده فلدسپاتها و قطعات گنایس و گرانیت و R نشان دهنده تمام ریزدانه ، می باشد
مقایسه شود با: آرکوز سنگی

feldspathic litharenite

ماسه سنگ فلدسپاتی
ماسه سنگ غنی از فلدسپات بالاخص ، ماسه سنگی که از نظر ترکیب حد واسط بین ماسه سنگ آرکوزی و ماسه سنگ کوارتزی است و حاوی 20-10% فلدسپات و کمتر از 20% خمیده ای از رس ، سری سیت و کلریت می باشد (پتی جان ، 1949) پتی جان (1957) اصطلاح را دوباره شرح داد و آن را به عنوان مترادفی برای ساب آرکوز استفاده کرد که ارجحیت کمتری دارد کرومبین و اسلوس (1963) اصطلاح را برای ماسه سنگ کوارتزی استفاده کردند که 25-10% فلدسپات (عمدتاً فلدسپات پتاسیم دار) دارد و ویلیامز و همکاران (1954) این اصطلاح را به عنوان یک اصطلاح کلی برای آرنایت فلدسپاتی وک فلدسپاتی استفاده کردند نیز ببینید: کوارتزیت فلدسپاتی ، آرکوز ، ماسه سنگ فلدسپاتی ماسه سنگ غنی از فلدسپات بالاخص

feldspathic sandstone

مترادفی برای پنجره (روزنه)
ریشه کلمه: فرانسوی: پنجره ، مترادفی برای پنجره (روزنه) ریشه کلمه: فرانسوی: پنجره

fenetre

مترادفی برای ریزبلورین که اولین بار توسط کراس و همکاران استفاده شد (1906)

felsophyric

مخمر

ferment

مدفوع جانداران

fecal pellets

مسافت موج
مسافتی یا طولی از سطح آب که باد در آبهای آزاد طی می کند ، مسافت موج مسافتی یا طولی از سطح آب که باد در آبهای آزاد طی می کند

fetch

مطالعات امکان سنجی ، مطالعات توجیه فنی و اقتصادی ، مطالعات اولیه

feasibility study

مقدار بارخیزی ، ارزش بارخیزی

fertility appreciation

منبع کودی

fertilizer source

مول تورب دار مناطق گرم و مرطوب را گویند

fen mull

میدان افتاده

feldmark

نازک سازی
(نقشه نگاری): روش کاهش خطوط پربندی به منظور اجتناب از تراکم در محل دامنه های تند یک روش قدیمی باریک کردن تراکم خطوط نزدیک انتهای خط پربندی جهت تقلیل آن که با ظهور روش نشانه گذاری ، دیگر از آن استفاده شد مترادف: نازک کردن حاشیه ، نازک سازی (نقشه نگاری): روش کاهش خطوط پربندی به منظور اجتناب از تراکم در محل دامنه های تند یک روش قدیمی باریک کردن تراکم خطوط نزدیک انتهای خط پربندی جهت تقلیل آن که با ظهور روش نشانه گذاری

feathering

نازک شدن ، پرگون شدن

featheredging

نسبت کودی

fertilizer ratio

نگاه کنید به complexe

ferrosilicic

نمایه شوری کود

fertilizer salt index

نمدی ، پیلوتاکسیتیک

felty

نمودار سه بعدی نمودار سه بعدی (ژئوشیمی)؛ دیاگرامی از عوامل شیمیایی ، مانند Eh و PH که مقاومت کانی را متاثر می کنند و دارای محدوده های مجزا هستند که توسط مرزهایی بین فازها در یک مجموعه از کانی ها ، سنگها یا سازنده ها ، تعیین می شود مقایسه شود با: حائل ژئوشیمیایی

fence diagram

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mg)2Si2O6

ferrosilite|orthoferrosilite|orthoferrosilite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mn)8Si6O15(OH ، Cl)10

ferropyrosmalite|pyrosmalite|pyrosmalite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mn++)(Ta ، Nb)2O6

ferrotapiolite|tapiolite|tapiolite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Zn ، Mg)2Al6BeO12

ferrotaaffeite|pehrmanite|pehrmanite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na ، K)2Mg(Si ، Al)18O36(OH) 9(H2O)

ferrierite|ferrierite|ferrierite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca(Fe++ ، Ca ، Mn)Si2O6

ferrobustamite|iron wollastonite|iron wollastonite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2[Fe++4(Al ، Fe+++)]Si7AlO22(OH)2 - نام آن به خاطر ترکیبات آهن دار آن و شباهت به هورنبلند گرفته شده است و اشاره دارد به کانی های با ارزش در کانسنگ ها دارد - نامهای دیگر این کانی : Barkevicite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaCe(Fe3+ ، Fe2+ ، Al)3[SiO4][Si2O7]O(OH) - وجه تسمیه : به خاطر شباهت با آلانیت و وجود آهن سه ظرفیتی - نامهای دیگر این کانی : Cerine

ferriallanite|cerine|cerine

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++Nb2O6

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++Ta2O6

ferrotantalite|tantalite|tantalite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na2Ca(Fe2+ ، Mg)4Fe3+(Si7Al)O22(OH)2 - وجه تسمیه : از کلمه یونانی به معنای "carrying down" که اشاره به ناحیه آتشفشانی دارد - نامهای دیگر این کانی :Cataphorite

ferrikatophorite|cataphorite|cataphorite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe++4Ti)Si6Al2O22(OH)2

ferrokaersutite|oxyhornblende|oxyhornblende

نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCaFe++(Fe++ ، Mn ، Fe3+ ، Mg)2(PO4)3

ferroalluaudite|ferro-alluaudite|ferro-alluaudite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ba ، K)(Fe++ ، Mg)3(Si2Al2)O10 (OH ، F)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ba

ferrokinoshitalite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ca ، Ce ، Na)(Nb ، Ta ، Ti)2(O ، OH ، F)6
وجه تسمیه : از نام Aleksandr Evgenevich Fersman (1883-1945) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca ، F)6 - وجه تسمیه : از نام Aleksandr Evgenevich Fersman (1883-1945)

fersmite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ca ، Na)(Fe ، Mg ، Ti)3(Al ، Fe)6(BO3)3Si6O18(OH)4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca

feruvite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ca ، Sr)5(AsO4 ، PO4)3(OH) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca

fermorite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ce ، La ، Nd)NbO4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ce

fergusonite-beta

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ce ، La ، Y) (Nb ، Ti)O4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ce

fergusonite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe ، Cu)(Rh ، Ir ، Pt)2S4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe

ferrorhodsite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe ، Ti)3O2(As2O5) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe

fetiasite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mg)2Si2O6

ferrosilite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mg)Al2Si2O6(OH)4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++

ferrocarpholite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mn)8Si6O15(OH ، Cl)10

ferropyrosmalite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Mn++)(Ta ، Nb)2O6

ferrotapiolite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Zn ، Mg ، Al)6Al14(Ti ، Fe)2O30(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++

ferrohogbomite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Zn ، Mg)2Al6BeO12

ferrotaaffeite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (K ، Ca ، Na)(W++++++ ، Fe3+)2(O ، OH)6•(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (K

ferritungstite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (K ، Na ، Ca)4(Fe++ ، Fe3+ ، Mn)2Si8O20(OH ، F) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (K

fenaksite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Na ، K)2Mg(Si ، Al)18O36(OH) 9(H2O)

ferrierite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Pb ، Cu)2-3(CO3)1 5-2(OH ، F)0 5-1[(Fe ، Al)2Si4O10(OH)2]•n(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Pb

ferrisurite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ](CaNa)Fe++3Al Fe3+Si7AlO22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ](CaNa)Fe++3Al Fe3+Si7AlO22(OH)2

ferrobarroisite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ](CaNa)Fe++4(Al ، Fe3+)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ](CaNa)Fe++4(Al

ferrowinchite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ](Li2Fe++3Al2)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ](Li2Fe++3Al2)Si8O22(OH)2

ferroholmquistite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ](Na ، Li)(Mg3 Fe3+2)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ](Na

ferri-ottoliniite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Ca2(Fe++3Al Fe3+)Si6Al2O22(OH) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Ca2(Fe++3Al Fe3+)Si6Al2O22(OH)

ferrotschermakite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Ca2(Fe2+)3( Fe3+)2(Si6Al2)O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Ca2(Fe2+)3( Fe3+)2(Si6Al2)O22(OH)2

ferri-ferrotschermakite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Ca2Fe++5Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Ca2Fe++5Si8O22(OH)2

ferro-actinolite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]CaNa(Fe++)3( Fe3+)2(Si7Al)O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]CaNa(Fe++)3( Fe3+)2(Si7Al)O22(OH)2

ferri-ferrobarroisite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Fe++5Al2Si6Al2O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Fe++5Al2Si6Al2O22(OH)2

ferrogedrite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Fe++7Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Fe++7Si8O22(OH)2

ferro-anthophyllite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Li2( Fe3+2Fe++3)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Li2( Fe3+2Fe++3)Si8O22(OH)2

ferri-clinoferroholmquistite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Li2Mg3( Fe3+)2(Si8O22)(OH) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Li2Mg3( Fe3+)2(Si8O22)(OH)

ferri-clinoholmquistite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]Na2(Fe++3Al2)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]Na2(Fe++3Al2)Si8O22(OH)2

ferroglaucophane

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: [ ]NaFe++ Fe3+Al(PO4)3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: [ ]NaFe++ Fe3+Al(PO4)3

ferrorosemaryite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ag24HgAs5S20 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ag24HgAs5S20

fettelite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Al4(SO4)(OH)10•5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Al4(SO4)(OH)10•5(H2O)

felsobanyaite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ba6 Fe3+3Si8O23(CO3)2Cl3•H2O ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ba6 Fe3+3Si8O23(CO3)2Cl3•H2O

fencooperite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: beta-Mn+++O(OH)
وجه تسمیه : از نام Walter Feitknecht (1899-1975) ، Swiss ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: beta-Mn+++O(OH) - وجه تسمیه : از نام Walter Feitknecht (1899-1975)

feitknechtite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca(Fe++ ، Ca ، Mn)Si2O6

ferrobustamite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca(Zn ، Cu++)( Fe3+ ، Zn)(AsO4)2(OH ، H2O)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca(Zn

ferrilotharmeyerite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca0 3(Fe++ ، Mg ، Fe3+)3(Si ، Al)4O10(OH)2•4(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca0 3(Fe++

ferrosaponite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca2(Fe++ ، Mg)3Al2(Si7Al)O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2(Fe++

ferritschermakite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca2(Mg ، Mn)2B4O7(OH)6 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2(Mg

fedorovskite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca2[Fe++4(Al ، Fe+++)]Si7AlO22(OH)2
نام آن به خاطر ترکیبات آهن دار آن و شباهت به هورنبلند گرفته شده است و اشاره دارد به کانی های با ارزش در کانسنگ ها دارد
نامهای دیگر این کانی : Barkevicite

ferrohornblende

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca2Fe++3Al2(Si7Al)O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2Fe++3Al2(Si7Al)O22(OH)2

ferro-aluminotschermakite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca2Fe++Al2BO3Si4O12(OH) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2Fe++Al2BO3Si4O12(OH)

ferroaxinite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca4(Na ، Ca)4(Ti ، Nb)4(Si2O7)2O8F3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca4(Na

fersmanite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca5(AsO3OH)2(AsO4)2•9(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca5(AsO3OH)2(AsO4)2•9(H2O)

ferrarisite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaCe(Fe3+ ، Fe2+ ، Al)3[SiO4][Si2O7]O(OH)
وجه تسمیه : به خاطر شباهت با آلانیت و وجود آهن سه ظرفیتی
نامهای دیگر این کانی : Cerine

ferriallanite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaNa(Fe++ ، Mg)3 Fe3+2[AlSi7O22](OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaNa(Fe++

ferribarroisite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaNa(Fe++ ، Mg)3 Fe3+2[AlSi7O22](OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaNa(Fe++

ferroferribarroisite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaNa(Fe++ ، Mg)4 Fe3+[Si8O22](OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaNa(Fe++

ferroferriwinchite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaV8O20•4(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaV8O20•4(H2O)

fernandinite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Cr3Fe1-x(x0 ، 6) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cr3Fe1-x(x0

ferchromide

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Cu2(Fe ، Zn)SnS4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu2(Fe

ferrokesterite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Cu2Pb6Bi8S19 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu2Pb6Bi8S19

felbertalite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++ Fe3+2(PO4)2(OH)2•6(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++ Fe3+2(PO4)2(OH)2•6(H2O)

ferrostrunzite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++ Fe3+2(PO4)2(OH)2•8(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++ Fe3+2(PO4)2(OH)2•8(H2O)

ferrolaueite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++Nb2O6

ferrocolumbite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++SnTa2O8 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++SnTa2O8

ferrowodginite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++SO4•6(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++SO4•6(H2O)

ferrohexahydrite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++Ta2O6

ferrotantalite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++TiTa2O8 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++TiTa2O8

ferrotitanowodginite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+ Fe3+2(PO4)2(OH)3•5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+ Fe3+2(PO4)2(OH)3•5(H2O)

ferristrunzite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+2/3 Fe3+4(SO4)6(OH)2•20(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+2/3 Fe3+4(SO4)6(OH)2•20(H2O)

ferricopiapite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+2Si4O10(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+2Si4O10(OH)2

ferripyrophyllite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+3(AsO4)2(OH)3•5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+3(AsO4)2(OH)3•5(H2O)

ferrisymplesite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+4(VO4)4•5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+4(VO4)4•5(H2O)

fervanite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+O(OH) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+O(OH)

feroxyhyte

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: FeSi ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: FeSi

fersilicite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: FeSi2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: FeSi2

ferdisilicite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: K2Cu++3(SO4)3O
وجه تسمیه : از نام S A Fedotov (1931-) ، Russian ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: K2Cu++3(SO4)3O - وجه تسمیه : از نام S A Fedotov (1931-)

fedotovite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: K2Fe++ Fe3+Si8O20(OH)4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: K2Fe++ Fe3+Si8O20(OH)4

ferroceladonite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: KNa4Ca4(Al ، Si)16O36(OH ، F)4•6(H2O)
وجه تسمیه : از نام Evgraf Stepanovich Fedorov (1853-1919) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: KNa4Ca4(Al ، F)4•6(H2O) - وجه تسمیه : از نام Evgraf Stepanovich Fedorov (1853-1919)

fedorite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Li( Fe3+ ، Mn++)PO4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Li( Fe3+

ferrisicklerite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na ، Ca ، Mn)(Fe++ ، Fe3+ ، Mg)Al(PO4)3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na

ferrowyllieite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na(CaNa)(Fe++ ، Mg)3 Fe3+2[Si6Al2O22](OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na(CaNa)(Fe++

ferritaramite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na(CaNa)Fe++5[Si8O22](OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na(CaNa)Fe++5[Si8O22](OH)2

ferrorichterite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na11Ca9( Fe3+ ، Fe++)2Zr3Nb[Si25O73](OH ، H2O ، Cl ، O)5
وجه تسمیه : از نام V G Feklichev (1933-1999) ، Russian ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na11Ca9( Fe3+ ، O)5 - وجه تسمیه : از نام V G Feklichev (1933-1999)

feklichevite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na2Ca(Fe2+ ، Mg)4Fe3+(Si7Al)O22(OH)2
وجه تسمیه : از کلمه یونانی به معنای "carrying down" که اشاره به ناحیه آتشفشانی دارد
نامهای دیگر این کانی :Cataphorite

ferrikatophorite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na3 Fe3+(SO4)3•3(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na3 Fe3+(SO4)3•3(H2O)

ferrinatrite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na3Sr(La ، Ce)FeSi6O17 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na3Sr(La

ferronordite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na6Fe++2(SO4)(CO3)4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na6Fe++2(SO4)(CO3)4

ferrotychite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaBF4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaBF4

ferruccite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe++4Al)Si6Al2O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe++4Al)Si6Al2O22(OH)2

ferropargasite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe++4Ti)Si6Al2O22(OH)2

ferrokaersutite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCa2Fe++5Si7AlO22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCa2Fe++5Si7AlO22(OH)2

ferro-edenite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCaFe++(Fe++ ، Mn ، Fe3+ ، Mg)2(PO4)3

ferroalluaudite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCaMg4 Fe3+Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCaMg4 Fe3+Si8O22(OH)2

ferriwinchite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCaNaMg3 Fe3+2[Si6Al2O22](OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCaNaMg3 Fe3+2[Si6Al2O22](OH)2

ferri-magnesiotaramite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++)3( Fe3+)2(Si7Al)O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++)3( Fe3+)2(Si7Al)O22(OH)2

ferric-ferronyboite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++4Al)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++4Al)Si8O22(OH)2

ferro-eckermannite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Pb2(Zn ، Fe)[(As ، S)O4]2•(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pb2(Zn

feinglosite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Pt2FeNi ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pt2FeNi

ferronickelplatinum

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Zn)4Sn2(Al ، Fe3+)15O30(OH)2

ferronigerite|nigerite|nigerite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Zn)4Sn2(Al ، Fe3+)15O30(OH)2

ferronigerite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: K2Fe++2Al2Si8O20(OH)4 ، نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: K2Fe++2Al2Si8O20(OH)4

ferro-aluminoceladonite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: Na(NaLi)(Mg2 Fe3+2Li)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: Na(NaLi)(Mg2 Fe3+2Li)Si8O22(OH)2

ferriwhittakerite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: Na15Ca6(Fe ، Mn)3Zr3NbSi25O73(O ، OH ، H2O)3(Cl ، F ، OH)2 ، نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: Na15Ca6(Fe

ferrokentbrooksite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: NaLi2( Fe3+2Mg2Li)Si8O22(OH)2 ، نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: NaLi2( Fe3+2Mg2Li)Si8O22(OH)2

ferripedrizite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++)3( Fe3+)2Li(Si8O22)(OH)2 ، نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++)3( Fe3+)2Li(Si8O22)(OH)2

ferroleakeite

نوعی کانی-در طبقه بندی Dana
فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++)3Al2(Si7Al)O22(OH)2 ، نوعی کانی-در طبقه بندی Dana - فرمول شیمیایی: NaNa2(Fe++)3Al2(Si7Al)O22(OH)2

ferronyboite

نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست
فرمول شیمیایی: (Na ، Ca)2Fe++(Fe++ ، Fe3+)2(PO4)3 ، نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست - فرمول شیمیایی: (Na

ferrohagendorfite

نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست
فرمول شیمیایی: (Pb ، Ba)3(PO4)2•8(H2O) (?) ، نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست - فرمول شیمیایی: (Pb

ferrazite

نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست
فرمول شیمیایی: Ca2(Fe++ ، Mg)3 Fe3+2(Si7Al)O22(OH)2 ، نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست - فرمول شیمیایی: Ca2(Fe++

ferroferritschermakite

نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست
فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe++4Al)Si6Al2O22Cl2 ، نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست - فرمول شیمیایی: NaCa2(Fe++4Al)Si6Al2O22Cl2

ferrochloropargasite

نیازکودی

fertilizer requirement

هیدراکسید آهن‌
(رسوب شناسی): اصطلاحی که توسط تیژه (1921) برای رسوب سیمانی شده غنی از آهنی استفاده شد که ذرات آن به هم نپیوسته اند
(سنگ شناسی آذرین): یک اصطلاح کلی که برای دانه ها ، فلس ها و رشته های غیرقابل شناسایی ، کمابیش شفاف یا بی شکل ، قرمز ، قهوه ای یا زرد اکسید آهن در خمیره یک سنگ پورفیریتیک کاربرد دارد (جوهانسن ، 1939 ، ص177) مقایسه شود با: اوپاسیت ، ویزیدیت ، هیدراکسید آهن‌ (رسوب شناسی): اصطلاحی که توسط تیژه (1921) برای رسوب سیمانی شده غنی از آهنی استفاده شد که ذرات آن به هم نپیوسته اند (سنگ شناسی آذرین): یک اصطلاح کلی که برای دانه ها

ferrite

واحد کودی

fertilizer unit

وحشی ، سبع

ferocious

وک فلدسپاتی ماسه سنگی که حاوی کوارتز ، چرت و کوارتزیت فراوان ، بیش از 10% خمیره آرژیلی و 25%-10 فلدسپات (خصوصاً پلاژیوکلاز سدیم دار) است و بوسیله فراوانی مواد ناپایداری تشخیص داده می شود که در آنها ، دانه های فلدسپات بیشتر از خرده سنگهای ریزدانه می باشد (ویلیامز و همکاران 1954 ، ص292 و ص316) این ماسه سنگ نسبت به وک آرکوزی کمتر فلدسپاتی و بوده بالغ تر می باشد مترادف: وک ساب آرکوزی

feldspathic wacke|wacke|wacke

وک فلدسپاتی
ماسه سنگی که حاوی کوارتز ، چرت و کوارتزیت فراوان ، بیش از 10% خمیره آرژیلی و 25%-10 فلدسپات (خصوصاً پلاژیوکلاز سدیم دار) است و بوسیله فراوانی مواد ناپایداری تشخیص داده می شود که در آنها ، دانه های فلدسپات بیشتر از خرده سنگهای ریزدانه می باشد (ویلیامز و همکاران 1954 ، ص292 و ص316) این ماسه سنگ نسبت به وک آرکوزی کمتر فلدسپاتی و بوده بالغ تر می باشد
مترادف: وک ساب آرکوزی

feldspathic wacke

یخ پرمانند (pipkrake)

feather ice

یخ پرمانند (pipkrake)

feather ice|pipkrake|pipkrake

یک کانی تری کلینیک قهوه ای ترکیب شیمیایی: Ca ، Na)4(Ti ، Nb)2Si2O11(F ، OH)2) برخی اوقات به غلط نوشته می شود: fersmannite

ferrsmanite|fersmannite|fersmannite

یک کانی تری کلینیک قهوه ای
ترکیب شیمیایی: Ca ، Na)4(Ti ، Nb)2Si2O11(F ، OH)2)
برخی اوقات به غلط نوشته می شود: fersmannite

ferrsmanite

یک کانی منوکلینیک که نشان دهنده یک عضو انتهایی نظری گروه آمفیبول می باشد و دارای ترکیب شیمیایی Ca2Fe5+2Si8O22(OH)2 است و یک نوع آکتینونیت می باشد که حاوی منیزیم سنیت و با ترمولیت هم شکل است مترادف: فروترمولیت

ferroactinolite

یک مترادف منسوخ برای فلسیت

felstone

یک نام نادر که برای گروهی از سنگهای آذرین استفاده می شود که حاوی بیشترین مقادیر فویدیتهای غنی از فلدسپاتویید هستند توسط جوهانسن (1939) برای سنگهای فلدسپاتوییدی تک کانی پیشنهاد داده شد

feldspathoidite

یک نوع ژادئیت به رنگی سبز زمردی یا مایل به آبی که در برمه یافت می شود ، خصوصاً نوعی که رنگش شبیه مرغ ماهی خوار دارای پرهای پشتی سبز ـ آب درخشان باشد ریشه کلمه: چینی یشم مرغ ماهی خواری

feits’ui

این واژه تخصصی را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟

ثبت سفارش ترجمه جدید

موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:

ثبت سفارش ویرایش مقاله جدید

ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:

ارسال سفارش تولید محتوا

پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism

ارسال سفارش پارافریز مقاله

ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

ثبت سفارش ترجمه فیلم

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

مهندسی كامپيوتر مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی مکانیک مهندسی صنايع مهندسي شيمی مهندسی پزشکی مهندسی مواد و متالوژی مهندسی پليمر مهندسی معدن مهندسی نفت مهندسي نساجی مهندسی شهرسازی محيط زيست مهندسی هوافضا مهندسی HSE مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی خودرو مهندسی دریا علوم مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

حسابداری حقوق مديريت روانشناسی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی علوم اقتصادی مديريت جهانگردی علوم ارتباطات اجتماعی زبان و ادبيات فارسی علوم اجتماعی فلسفه علوم جغرافيايی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

شيمی زيست شناسی فیزیک رياضی زمين شناسی نانوفناوری ژئوفيزيك و هواشناسی علوم کامپیوتر

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی دامپزشكی علوم آزمايشگاهی دندانپزشكی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

معماری معماری داخلی

معادل های انگلیسی برای علامت اختصاری آهن ، آهن
موقعیت این عنصر در جدول

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

ترجمه البرز

سایر خدمات ما

بیشتر بدانید

تماس با شعبه تهران

شعبه تهران

تماس با شعبه کرج

پشتیبانی 24 ساعته

معادل های انگلیسی برای علامت اختصاری آهن ، آهن موقعیت این عنصر در جدول

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

ترجمه البرز

سایر خدمات ما

بیشتر بدانید

تماس با شعبه تهران

شعبه تهران

تماس با شعبه کرج

پشتیبانی 24 ساعته

معادل های انگلیسی برای علامت اختصاری آهن ، آهن
موقعیت این عنصر در جدول