دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای علامت اختصاری عنصر لانتان ، لانتان
موقعیت این عنصر

علامت اختصاری عنصر لانتان ، لانتان
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :Lanthanum
شماره اتمی :57
وزن اتمی :138 91
آرایش الکترونی :2-8-18-18-9-2
نوع عنصر :خانواده لانتانیدها
la
پیشنهاد شما چیست؟
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی علامت اختصاری عنصر لانتان ، لانتان
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :L و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ

نام صحیح تر آن konsevat-lagerstatten است اصطلاحی ابداع شده از سوی دیرینه شناسان آلمانی برای مجموعه سنگواره هایی که به صورت استثنایی و کم نظیر حفظ شوند
lagerstatten
آب باره
رشته خاکریزی که بطور طبیعی گرداگرد کرانه های دریاچه ای را در برگرفته باشد ، آب باره رشته خاکریزی که بطور طبیعی گرداگرد کرانه های دریاچه ای را در برگرفته باشد
lake rampart
آبشار گدازه ، وقتی که جریان های ملتهب گدازه از روی پرتگاه عبور کرده وبطرف پائین جریان پیدا می کنند این آبشارها بوجود می آید
lava cascade
آبشار گدازه
ریزش آبشار مانند گدازه های سیال و سرد ، از روی صخره یا سطحی پرشیب ، آبشار گدازه ریزش آبشار مانند گدازه های سیال و سرد
lave cascade
اتصال پوششی ، اتصال رویهم
lap point
اثرگذار لیزری
laser tracking
ارزیابی زمین
land evaluation
آرماتور جانبی ، آرماتور عرضی
lateral reinforcement
آزمایشگاه
عبارت است از اتاقی متشکل از تجهیزات ویژه که برای انجام آزمایشها آنالیزها اندازه گیریها و تحقیقات علمی استفاده می شود ، آزمایشگاه عبارت است از اتاقی متشکل از تجهیزات ویژه که برای انجام آزمایشها آنالیزها اندازه گیریها و تحقیقات علمی استفاده می شود
laboratory
استالاکیت های گدازه ای ، توده های استالاکیت شکلی که در اثر ریزش مواد گدازه ای بداخل مجاری زیر سطح گدازه تشکیل می شوند
lava stalactites
استالاکیت های گدازه ای ، توده های استالاکیت شکلی که در اثر ریزش مواد گدازه ای بداخل مجاری زیر سطح گدازه تشکیل می شوند
lava stalactite
استالاکیت های گدازه ای ، توده های استالاکیت شکلی که در اثر ریزش مواد گدازه ای بداخل مجاری زیر سطح گدازه تشکیل می شوند
lava stalactite|lava stalactites|lava stalactites
استراحت زمین
land resting
استلاگمیت های گدازه ای
lava stalagmites
آشکار ساز لبه لاپلاسی
laplacian edge enhancement
آشکوب دور میوسن میانی ، 14 8 تا 16 4 میلیون سال پیش
langhian
آشکوب لادینین _ آشکوب دوره تریاس میانی ، 227 تا 234 میلیون سال قبل
ladinian
افت خط عبوری
lane drop
آماده سازی زمین
land preparation
آمایش سرزمین
land use plan
امتداد یاب لیزری
laser alignment
انحراف رنگی عرضی
lateral chromatic aberration
اندوختگاه لیبیل
labile pool
انرژی شبکه ای
lattice energy
انعکاس لابرتنی
انعکاس انرژی الکترومغناطیسی از یک شی در تمام جهات به طور یکسان ، انعکاس لابرتنی انعکاس انرژی الکترومغناطیسی از یک شی در تمام جهات به طور یکسان
lambertian reflection
اواخر برخورد
late orogenic
این اصطلاح معادل واژه براکیوپود می باشد
lamp shell
بار جانبی
lateral load
بار لایه‌ای
layer charge
بالتوری حشرات شکاری مانند شیرمورچه و شته خوار
lacewing
بخش شیلی لافان(سنونین پیشین)
یک واحد شیلی در فارس ساحلی(پهنه رسوبی ساختاری زاگرس) که بین سازند سَروَک (در زیر) و سازند ایلام (در بالا) قرار دارد هم ارز سازند سورگاه می باشد
laffan formation
بخش شیلی لافان(سنونین پیشین) یک واحد شیلی در فارس ساحلی(پهنه رسوبی ساختاری زاگرس) که بین سازند سَروَک (در زیر) و سازند ایلام (در بالا) قرار دارد هم ارز سازند سورگاه می باشد
laffan formation|laffan|laffan
برخاست زمین ، بالا آمدن زمین
land uplift
بزرگ مقیاس
large scale
بزرگنمایی عرضی
lateral magnification
بست چپ وراست ، مهار بندی افقی
lacing
بلور نازک وطویل یک کانی ، توفال‌ ، توفال‌ کوبی‌ کردن‌ ، آهن‌ نبشی‌
lath
به سنگ تبدیل کردن
lapidify
بهسازی زمین
land reclamation
پارگی لایه ای
lamellar tearing
پالایش زمین
land farming
پراکندگی جانبی
lateral dispersion
پس گرفتگی خشکی از دریا یا مرداب
land accretion
پهنک لامینا ، لایه نازک وجداشدنی در سنگهای رسوبی ، لایک ، پهنک
lamina
پوشش سطحی زمین در یک محدوده مشخص
مانند ناحیه کشت غلات ، پوشش سطحی زمین در یک محدوده مشخص مانند ناحیه کشت غلات
land cover
پیتر سیمون لاپلاس
در 23 مارس 1749 در حوالی پون لوک فرانسه متولد شد لاپلاس علاوه بر نجوم و ریاضیات استادی عالیقدر در علم فیزیک بود و در باره لوله های مویین و انتشار امواج صوتی مطالعات فراوانی داشت از مهمترین آثار لاپلاس تیوری تحلیلی احتمالات را که در سال 1812 نوشته است می توان نام برد وی روز 5 مارس 1812 در 78 سالگی در گذشت ، پیتر سیمون لاپلاس در 23 مارس 1749 در حوالی پون لوک فرانسه متولد شد لاپلاس علاوه بر نجوم و ریاضیات استادی عالیقدر در علم فیزیک بود و در باره لوله های مویین و انتشار امواج صوتی مطالعات فراوانی داشت از مهمترین آثار لاپلاس تیوری تحلیلی احتمالات را که در سال 1812 نوشته است می توان نام برد وی روز 5 مارس 1812 در 78 سالگی در گذشت
laplace
تاول های گدازه ای برآمدگی های کوچک توخالی که در سطح بعضی از جریان های گدازه ای ظاهر می شونداین برآمدگی ها بر اثر فرار گاز از گدازه بوجود می آیند
lava blisters
تاول های گدازه ای برآمدگی های کوچک توخالی که در سطح بعضی از جریان های گدازه ای ظاهر می شونداین برآمدگی ها بر اثر فرار گاز از گدازه بوجود می آیند
lava blisters|lava blister|lava blister
تبخیر زمین
land evaporation
تخته پوش ، مبارزه بر علیه فرسایش در مسیر آبکندها ومسیل ها را گویند ، عایق بندی ، تخته پوشش
lagging
تخریب جانبی ، فرسایش جانبی
lateral erosion
تسطیح زمین
land planing
تسطیح زمین ، تسطیح اراضی
land leveling
تسطیح زمین ، هموار کردن زمین
land grading
تسطیح زمین ، هموار کردن زمین
land smoothing
تصفیه سطحی
land treatment
تغییر شکل جانبی تیر
lateral deflection of beam
تغییر شکل نسبی جانبی
lateral strain
تغییر مسیر
lane changing
ته نشست دریاچه ای
lacustrine sediment
ته نشین ، نهشته
laisse
توده آبی که بوسیله خشکی محصور واز دریا جدا شده باشد
land locked
توده نفوذی لایه لایه
layered intrusion
تورب متورق ، تورب سیلت ولای دار که متورق می گردد به رنگ قهوه ای یا شکلاتی است
laminated peat
توزیع لاپلاس-گاوس
laplace-gauss distribution
توزیع لاپلاس-گاوس
laplace-gauss distribution|laplace|laplace
تونل گدازه ای مجرا یا تونلی که در زیر سطح مواد مذاب بوجود می آید
lava tunnel
تیر مشبک ، تیر شبکه ای
lattice beam
تیغه ، صفحه برگ مانند صفحه ورقی ، برگ ، عضو شبیه لایه
lamella
تیغه های موازی ، لامینار ، ورقه ای ، ساختمان ورقه ای خاک ، خطی ، آرام ، لایه ای
laminar
ثبت املاک
land management
ثبت زمین
land registry
جاده جنگلی ، در مناطق جنگلی راه سنگفرش نشده وپر از علف وگیاه را گویند
laie
جانبی ، مربوط به پهلوها ، معبرتونلی
معبرتونلی :فضایی افقی که اغلب موازی یاتحت زاویه ای نسبت به راه باربری قرارمی گیرد و معمولا هوارسانی یابرخی خدمات جنبی ازطریق آن انجام می گیرد ، معبرتونلی معبرتونلی :فضایی افقی که اغلب موازی یاتحت زاویه ای نسبت به راه باربری قرارمی گیرد و معمولا هوارسانی یابرخی خدمات جنبی ازطریق آن انجام می گیرد
lateral
جریان خطی
یک رژیم جریانی که مسیرهای اجزای آن صاف و یا بمقدار بسیار کم کروی و موازی است ، جریان خطی یک رژیم جریانی که مسیرهای اجزای آن صاف و یا بمقدار بسیار کم کروی و موازی است
laminar flow
جریان خطی یکنواخت
laminar uniform flow
جریان گدازه ، جریان مواد مذاب ، رودخانه ای که در اثر حرکت مواد مذاب بیرون داده شده از یک آتشفشان بوجود می آید ، جریان گدازه ای
برونریزی گدازه بر روی سطح زمین از طریق یک مجرا و شکاف آتشفشان ، جریان گدازه ای برونریزی گدازه بر روی سطح زمین از طریق یک مجرا و شکاف آتشفشان
lava flow
جوش رویهم
lap weld
چراغ ، لامپ ، پوشش الکتریکی که برای قابل رویت شدن پوشیده می شود
lamp
چرخه کولابی ، به مرحله انباشته شدن وپرشدگی یک مرداب بوسیله رسوبات وفرسایش بعدی این رسوبات توسط امواج آب دریا گفته می شود ، چرخه کولابی
به مرحله انباشته شدن و پرشدگی یک مرداب بوسیله رسوبات وفرسایش بعدی این رسوبات توسط امواج آب دریا گفته می شود ، چرخه کولابیبه مرحله انباشته شدن و پرشدگی یک مرداب بوسیله رسوبات وفرسایش بعدی این رسوبات توسط امواج آب دریا گفته می شود
lagoon cycle
چشم انداز ، منظره طبیعی
landscape
چوب تابستانی
late wood
حرارت نهان مقدار حرارتی که تحت فشار ودرجه حرارت ثابت از یک جسم خارج یا توسط آن جسم جذب می شود ، گرمای نهان
مقدار گرمای جذب ش یا آزاد شده از یک گرم آب در هنگام تغییر حالت ، گرمای نهان مقدار گرمای جذب ش یا آزاد شده از یک گرم آب در هنگام تغییر حالت
latent heat
حوضه دریاچه ای
lake basin
خاک دریاچه‌ای
lacustrine soil
خاک لاتریتی
lateritic soil
خاک های آبرفتی طغیانی ، گل لای محتوی رس آبی رنگ یا رس سیاهرنگ با بوی مرکب
lakovis
خاکریزی
رجوع شود به sanitary landfill ، خاکریزی رجوع شود به sanitary landfill
landfill
خانواده لانتانیدها در جدول تناوبی - عبارتند از : - Cerium( Ce) ، Dysprosium (Dy) ، Erbium (Er) ، Europium (Eu) ، Gadolinium (Gd) ، Holmium (Ho) ، Lanthanum( La) ، Neodymium( Nd) ، Promethium( Pm) ، Praseodymium( Pr) ، Samarium( Sm) ، Terbium( Tb) ، Thulium( Tm) ، Ytterbium( Yb)
lanthanide series|lanthanide|lanthanide
خانواده لانتانیدها در جدول تناوبی
عبارتند از :
Cerium( Ce) ، Dysprosium (Dy) ، Erbium (Er) ، Europium (Eu) ، Gadolinium (Gd) ، Holmium (Ho) ، Lanthanum( La) ، Neodymium( Nd) ، Promethium( Pm) ، Praseodymium( Pr) ، Samarium( Sm) ، Terbium( Tb) ، Thulium( Tm) ، Ytterbium( Yb)
lanthanide series
خرگوش شکلان ، لاگومورف ها ، راسته ای از حیوانات جونده پستاندارکه دارای دو ردیف دندان ثنایای فوقانی پشت سرهم واز اولیگوسن به بعد شناخته شده اند
lagomorpha
خط عبور ، خط عبوری ، خط
lane
خط عبوری
lane line
خطوط مواصلات ، خطوط ارتباطی زمین ، منطقه پیاده شدن منطقه فرود محل آماده شده یا موقتی مناسب جهت عملیات به وسیله هلی کوپتریا هواپیمای دارای بال ثابت با توانایی های پرواز و فرود عمودی یا در باندهای خیلی کوتاه
landing zone|lz|lz
خطوط مواصلات ، خطوط ارتباطی زمین ، منطقه پیاده شدن
منطقه فرود محل آماده شده یا موقتی مناسب جهت عملیات به وسیله هلی کوپتریا هواپیمای دارای بال ثابت با توانایی های پرواز و فرود عمودی یا در باندهای خیلی کوتاه
landing zone
دارای برگ تیغه ای ، تیغه هائی که روی هم قرار گرفته اند ، لایه ای ، ورقه ای
lamellar
دریاچه ، آبهای گسترده وملایمی را گویند که بوسیله خشکی احاطه شده است
lake
دریاچه ای
توده آبی که سطح آن آزاد است و شیب محسوسی ندارد (سطح آن نسبتا هموار است) تالاب ها (دریاچه کم عمق و کوچک) و زمین های مرطوب (پهنه های با زهکشی سطحی ضعیف از قبیل باتلاق و مرداب که ممکن است آب طی چند فصل در آن راکد بماند) جزء تعریف کلی دریاچه می باشند ، دریاچه ای توده آبی که سطح آن آزاد است و شیب محسوسی ندارد (سطح آن نسبتا هموار است) تالاب ها (دریاچه کم عمق و کوچک) و زمین های مرطوب (پهنه های با زهکشی سطحی ضعیف از قبیل باتلاق و مرداب که ممکن است آب طی چند فصل در آن راکد بماند) جزء تعریف کلی دریاچه می باشند
lake lacustrine
دریاچه ای که در اثر لغرش یا ریزش تخته سنگ ها بوجود می آید
land slide lake
دریاچه گدازه ، دریاچه مواد مذاب
lava lake
دریاچه‌ای ، دریاچه ای
lacustrine
دشت گدازه ای ، زمین تقریباً‌ مسطح وهمواری که از مواد مذاب پوشیده شده باشد
lava plain
دشت های کولابی ، رسوبات صاف ومسطح شده مناطق کولابی را گویند
lagoon plains
دفع سطحی
land disposal
دلتای گدازه ، دلتائی که در اثر جریان پیدا کردن چریان های گدازه ای بداخل یک دریاچه بوجود می آید
lava delta
دهانه های دریاچه مانند
در آتشفشانهای نوع هاوایی دیده می شود ، دهانه های دریاچه مانند در آتشفشانهای نوع هاوایی دیده می شود
lake crater
دوکفه ایها ، لاملی برانش ها
lamellibranchiata
دیرماگمایی
سنگهای دیرماگمایی در مرحله پایانی انجماد توده های نفوذی تشکیل و در نزدیکی بام آنها دیده می شوند این سنگها از نظر همانندی ترکیب ، وابسته به سنگهای نفوذی و زاینده خود هستند ولی در مقیاس کوچکتر آنجا که به شکل دایک با ساخت منطقه ای درونی ، و نا یکنواختی در اندازه دانه ها و وجود دگرسانی متاسماتیک در پاراژنز می باشند ، با نفوذیهای ماگمایی اختلاف دارند پگماتیت و کانه های با ارزش آنها از این گروه هستند ، دیرماگمایی سنگهای دیرماگمایی در مرحله پایانی انجماد توده های نفوذی تشکیل و در نزدیکی بام آنها دیده می شوند این سنگها از نظر همانندی ترکیب
late magmatic
دیواره تیغه ای ، دیواره نازک لایه ای
پوسته یک ریشه پا که از لایه های نازک و صفحه مانند آراگونیت یا کلسیت تشکیل شده است ، بگونه ای که هر لایه که به همراه مخزنی جدید شکل می گیرد ، تمامی قسمتهای پوسته قبلی را می پوشاند ، دیواره نازک لایه ای پوسته یک ریشه پا که از لایه های نازک و صفحه مانند آراگونیت یا کلسیت تشکیل شده است
lamellar wall
ذخایر دریاچه سوپریور
ذخایر آهن دریاچه سوپریور نسبتا بزرگ و در اعماق کم با سن 2 میلیارد سال می باشد ، ذخایر دریاچه سوپریور ذخایر آهن دریاچه سوپریور نسبتا بزرگ و در اعماق کم با سن 2 میلیارد سال می باشد
lake superior
رادیولاریت
ladiolarite
رسوبگذاری آزمایشگاهی
laboratory sedimentation
روانه های گلی ، کوله های گلی ، روانه گل
گونه ای جریان گلی است که در دامنه های آتشفشانی ، هنگامی که خاکستر آتشفشانی و آوار از آب اشباع شده و بسرعت به سمت پایین حرکت می کنند ،
جریان سیل حاصل از تخریبی های آتشفشانی غنی از آب است که در اثر نیروی ثقلی بسمت پایین آتشفشان جاری می شود ، روانه گل گونه ای جریان گلی است که در دامنه های آتشفشانی ، جریان سیل حاصل از تخریبی های آتشفشانی غنی از آب است که در اثر نیروی ثقلی بسمت پایین آتشفشان جاری می شود
lahar
روش لاپلاس
laplace's method
روش لاپلاس
laplace's method|laplace|laplace
زمان تأخیر
زمانی بین شروع باران شدید و رخداد سیلاب ، زمان تأخیر زمانی بین شروع باران شدید و رخداد سیلاب
lag time
زمین بکر
land wild
زمین خشکی ، قسمتی از کره زمین که از آب بیرون است
land
زمین ریخت
landform
زمین لغزش ، فروریزش زمین ، ریزش یا فرو ریزی تخته سنگ های کوه ، زمین لغزش
لغزش قسمتی از دامنه کوهها در اثر سست شدن خاکها و حرکت آن در اثر نیروی جاذبه زمین
land slide
زمین لغزش ، لغزش قطعه یا تخت سنگ ها
land slip
زمین لغزش حرکت توده ای از مواد سنگی ، واریزه ای یا هرچیزی که در پای یک دامنه باشد (cruden 1991)
landslide|land slide|land slide
زمین لغزش لغزش قسمتی از دامنه کوهها در اثر سست شدن خاکها و حرکت آن در اثر نیروی جاذبه زمین
land slide|land slides|land slides
زمین لغزه
landslip|landslide|landslide
زمین لغزه
landslip
زمین لغزه ، زمین لغزش
حرکت توده ای از مواد سنگی ، واریزه ای یا هرچیزی که در پای یک دامنه باشد (cruden 1991)
landslide
زنجیر مساحی ، از یکصد قطعه درست شده است
land chain
زهکش اراضی
land drain
زهکشی جانبی
lateral drain
زهکشی زمین ، زهکشی اراضی
land drainage
زیر راسته ای از دایناسور های راسته ornithopod و زیر رده ornithischian می باشند دایناسورهای منقار دار اردک مانند با تاجی بر روی سر
lambeosaurids
زیر راسته ای از دایناسور های راسته ornithopod و زیر رده ornithischian می باشند دایناسورهای منقار دار اردک مانند با تاجی بر روی سر
lambeosaurids|lambeosaurid|lambeosaurid
زیر کلاس استعداد زمین
land capability subclass
ساختمان شبکه‌ای
lattice structure
ساختمان ورقه ای ، نوعی ساختمان درسنگ ها که موجب جدا شدن سنگها بصورت ورقه های نازک می گردد ، لایه‌بندی ، لایه بندی ، لامیناسیون
lamination
سازند لشکرک (اردویسین پیشین تا میانی)
با 175 متر ضخامت ، توسط گانسر و هوبر (1962) شناسایی و توسط گلاس (1965) ، در خاور قله لشکرک (شمال طالقان ، باختر کلاردشت) مطالعه و معرفی شده که مرز زیرین آن با سازند لالون گسلی و در بالا با سازند آهکی مبارک (کربنیفر) پوشیده می شود حاوی شیل و ماسه سنگ و سنگ آهک گره دار به رنگ سُرخ است
دیگر سازند های پهنه رسوبی ساختاری البرز
lashkarak formation
سازند لشکرک (اردویسین پیشین تا میانی) با 175 متر ضخامت ، توسط گانسر و هوبر (1962) شناسایی و توسط گلاس (1965) ، در خاور قله لشکرک (شمال طالقان ، باختر کلاردشت) مطالعه و معرفی شده که مرز زیرین آن با سازند لالون گسلی و در بالا با سازند آهکی مبارک (کربنیفر) پوشیده می شود حاوی شیل و ماسه سنگ و سنگ آهک گره دار به رنگ سُرخ است دیگر سازند های پهنه رسوبی ساختاری البرز
lashkarak formation|lashkarak|lashkarak
سازند ماسه سنگی لالون (انتهای کامبرین زیرین)
در پهنه رسوبی ساختاری البرز قرار دارد شباهت های ظاهری به ویژه رنگ و سنگ شناسی این سازند با ماسه سنگ های دونین اروپا ماسه سنگ سُرخ قدیمی (old red sandstone)سبب شده بود تا این سازند به سن دونین دانسته شود ولی ، جایگاه چینه شناسی و نشانه های فسیلی موجود ، تعلق آن را به کامبرین پیشین حتمی ساخته است
در محل بُرش الگو واقع در دامنه خاوری دره لالون ، و دیگر نقاط ایران ، سازند لالون شامل ضخامت متغیری (600 – 400 متر) از ماسه سنگ های آرکوزی ، متوسط دانه ، کوارتزی ، متراکم ، به رنگ سُرخ ارغوانی است که به داشتن چینه بندی متقاطع و موج نقش ، شاخص است وجود گارنت ، آپاتیت ، گلوکونیت و فسفات سبب شده تا این ماسه سنگ ها نتیجه تخریب توده های گرانیتی و سنگ های دگرگونی دانسته شوند که در محیط های رودخانه ای اکسیده انباشته شده اند
دیگر سازند های پهنه رسوبی ساختاری البرز
lalun sandstone formation
سازند ماسه سنگی لالون (انتهای کامبرین زیرین) در پهنه رسوبی ساختاری البرز قرار دارد شباهت های ظاهری به ویژه رنگ و سنگ شناسی این سازند با ماسه سنگ های دونین اروپا ماسه سنگ سُرخ قدیمی (old red sandstone)سبب شده بود تا این سازند به سن دونین دانسته شود ولی ، جایگاه چینه شناسی و نشانه های فسیلی موجود ، تعلق آن را به کامبرین پیشین حتمی ساخته است در محل بُرش الگو واقع در دامنه خاوری دره لالون ، و دیگر نقاط ایران ، سازند لالون شامل ضخامت متغیری (600 – 400 متر) از ماسه سنگ های آرکوزی ، متوسط دانه ، کوارتزی ، متراکم ، به رنگ سُرخ ارغوانی است که به داشتن چینه بندی متقاطع و موج نقش ، شاخص است وجود گارنت ، آپاتیت ، گلوکونیت و فسفات سبب شده تا این ماسه سنگ ها نتیجه تخریب توده های گرانیتی و سنگ های دگرگونی دانسته شوند که در محیط های رودخانه ای اکسیده انباشته شده اند دیگر سازند های پهنه رسوبی ساختاری البرز
lalun sandstone formation|lalun|lalun
سپر گدازه ای
lava shield
ستون بست دار
latticed column
ستون مشبک با بست چپ وراست
laced column
سخت شدگی تاخیری یا پایانی
late diagenesis
سختی جانبی
lateral stiffness
سر بار خط عبوری ، بار گسترده
lane loading
سرریز جانبی
lateral spillway
سرریز چند وجهی ، سرریز کنگره ای
labyrinth weir
سری فرورفتگیهای جانبی
گروهی از گودیهای کوچک کاسه مانند در لبه های جانبی بیرونی پوشش صفحه ای ادریوسترویید لبتودیسید (lebetodiscidedriosteroid) که در کنار خط درزهای پوش صفحه های آمبولاکرایی مجاور قرار گرفته ، با روزنه های بیرونی موجود در پوشش صفحه ای همراهند ، سری فرورفتگیهای جانبی گروهی از گودیهای کوچک کاسه مانند در لبه های جانبی بیرونی پوشش صفحه ای ادریوسترویید لبتودیسید (lebetodiscidedriosteroid) که در کنار خط درزهای پوش صفحه های آمبولاکرایی مجاور قرار گرفته
lateral depression series
سطح جانبی
lateral surface
سطح زمین
land surface
سنک آهک دریاچه ای
lacustrine limestone
سنگ
labi
سنگ‌ ارمنی‌ ، لاجورد کاشی‌ ، سنگ‌ لاجورد ، لاجورد اصل‌
lapis lazuli|azure|azure
سنگ ارمنی ، لازولیت سنگ لاجوردی ، لازولیت ، سنگ لاجورد ، Blue spar
ترکیب شیمیایی :Mg ، Fe)Al2[OH|PO4]2)
درصد مواد:MgO6 34% FeO11 3% Al2O332 06% P2O544 63% H2O5 67 Mg/Fe1:1
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:فسفات
رخ:ناقص
جلا: شیشه ای
شکستگی: نامنظم ، خشن (تراشه ای)
شفافیت: نیمه کدر ، کدر(اپاک)
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات توده ای ، دانه ای
ژیزمان :کمیاب ; اطریش ، سوئیس ، چک و اسلواکی ، برزیل ، سوئد ، ماداگاسکار ، امریکا و
خواص شیمیایی : به سختی در اسیدها حل می شود
رنگ کانی : آبی ، سبز متمایل به آبی ، سفید ، متمایل به آبی
رنگ خاکه: سفید
تفاوت با کانی های مشابه :ذوب شدگی ، چگالی ، انحلال در اسیدها ، واکنش های شیمیایی و اشعه X
تشابه کانی شناسی : تورکوئیز ، لازوریت
پاراژنز : موسکویت ، کوارتز و غیره
منشا تشکیل :پگماتیتی ، ادخال های کوارتزیتی متامورفیک
شکل بلورها:دانه های پیرامیدال
محل پیدایش: چک و اسلواکی
لومینسانس سیاه دارد
نام آن از واژه عربی azul یعنی آسمان و کلمه یونانی lithos اخذ شده است
سختی : 5 - 6
چگالی : 3
lazulite
سنگریزه
last
سنگریزه درشت
labyas
سنگی شدن
lapidification
سواحل گدازه ای ، سواحلی که در اثر سرد شدن مواد مذاب بوجود آمده اند
lava flow coast
سویافت ترجیحی شبکه ، جهت یابی ترجیحی شبکه ای(LPO) - - سویافت ترجیحی محورها یا صفحات بلورشناسی درسنگهای دگرگونی ، این جهت گیری ناشی از دگرریختی پلاستیک (لغزش بلوری و یا تبلور مجدد پویا) بوده ، به ساختار کانی و نیز شرایط فیزیکی بلورها (همچون دما ، فشار و تنش) طی دگرریختی وابسته است ، درحالیکه در سنگهای آذرین جهت گیری مزبور بیشتر به شکل اولیه بلورها طی نهشت یا جریان یافتگی مرتبط است با shape preferred orietntation مقایسه شود -
lattice preferred orientation|lpo|lpo
سویافت ترجیحی شبکه ، جهت یابی ترجیحی شبکه ای(LPO)

سویافت ترجیحی محورها یا صفحات بلورشناسی درسنگهای دگرگونی ، این جهت گیری ناشی از دگرریختی پلاستیک (لغزش بلوری و یا تبلور مجدد پویا) بوده ، به ساختار کانی و نیز شرایط فیزیکی بلورها (همچون دما ، فشار و تنش) طی دگرریختی وابسته است ، درحالیکه در سنگهای آذرین جهت گیری مزبور بیشتر به شکل اولیه بلورها طی نهشت یا جریان یافتگی مرتبط است با shape preferred orietntation مقایسه شود
lattice preferred orientation
سیستم اختلاط گاز
هدف از کاربرد دستگاه برای مسایل دفاعی ، دورسنجی نشرهای هواپیما ، کنترل نشرهای پراکنده از تل های باطله ، کنترل و بازنگری حصارها در کارخانه های مواد شیمیایی ، نظارت و مراقبت از وسایل کنترل کننده مواد زاید و باطله ، کنترل آلوده کننده های هوامی باشد اما بیشترین مصارف انها در آلودگی هوا(آشکار سازی گازهای مختلف)است
landfill gas meters
سیستم اختلاط گاز
هدف از کاربرد دستگاه برای مسایل دفاعی ، دورسنجی نشرهای هواپیما ، کنترل نشرهای پراکنده از تل های باطله ، کنترل و بازنگری حصارها در کارخانه های مواد شیمیایی ، نظارت و مراقبت از وسایل کنترل کننده مواد زاید و باطله ، کنترل آلوده کننده های هوامی باشد اما بیشترین مصارف انها در الودگی هواست زیرا آنها قادر به اشکار سازی گازهای مختلف هستند
landfill gas meter
سیستم اختلاط گاز هدف از کاربرد دستگاه برای مسایل دفاعی ، دورسنجی نشرهای هواپیما ، کنترل نشرهای پراکنده از تل های باطله ، کنترل و بازنگری حصارها در کارخانه های مواد شیمیایی ، نظارت و مراقبت از وسایل کنترل کننده مواد زاید و باطله ، کنترل آلوده کننده های هوامی باشد اما بیشترین مصارف انها در آلودگی هوا(آشکار سازی گازهای مختلف)است
landfill gas meters|landfill gas|landfill gas
سیستم اختلاط گاز هدف از کاربرد دستگاه برای مسایل دفاعی ، دورسنجی نشرهای هواپیما ، کنترل نشرهای پراکنده از تل های باطله ، کنترل و بازنگری حصارها در کارخانه های مواد شیمیایی ، نظارت و مراقبت از وسایل کنترل کننده مواد زاید و باطله ، کنترل آلوده کننده های هوامی باشد اما بیشترین مصارف انها در الودگی هواست زیرا آنها قادر به اشکار سازی گازهای مختلف هستند
landfill gas meter|landfill gas|landfill gas
سیستم اسکنر چند طیفی که تشعشات الکترومغناطیسی را در چهار باند جمعآوری میکند
6/0 –5/0 میکرومتر ، 7/0-6/0 میکرومتر ، 8/0-7/0 میکرومترو1/1 – 8/0 میکرومتر
landsat mss
سیستم اسکنر چند طیفی که تشعشات الکترومغناطیسی را در چهار باند جمعآوری میکند 6/0 –5/0 میکرومتر ، 7/0-6/0 میکرومتر ، 8/0-7/0 میکرومترو1/1 – 8/0 میکرومتر
landsat mss|landsat|landsat
سیستم نقشهگر موضوعی که تشعشات الکترومغناطیسی حاصل از سلول تفکیک رنگ زمینی 30 متری را در هفت کانال زیر جمع آوری میکند
landsat tm|landsat|landsat
سیستم نقشهگر موضوعی که تشعشات الکترومغناطیسی حاصل از سلول تفکیک رنگ زمینی 30 متری را در هفت کانال زیر جمع آوری میکند
landsat tm
شاغول لیزری
laser plummet
شاهتیر شبکه ای
lattice girder
شبکه ، شبکه بندی ، شبکه
آرایشی با گره‌های تکراری در یک الگوی منظم سه بعدی شبکه بلوری آرایش ویژه ساختارهای شیمیایی و فیزیکی ترکیبات بلورین می‌باشد
در سنگ شناسی : الگوی تصویری نقاط(یا گره ها) که در آن ، هر نقطه ، محیطی دارد که مشابه نقاط دیگر الگوست
، شبکه - آرایشی با گره‌های تکراری در یک الگوی منظم سه بعدی شبکه بلوری آرایش ویژه ساختارهای شیمیایی و فیزیکی ترکیبات بلورین می‌باشد - در سنگ شناسی : الگوی تصویری نقاط(یا گره ها) که در آن ، محیطی دارد که مشابه نقاط دیگر الگوست -
lattice
شبکه کاری ، مشبک سازی
latticework
شستن ، شستشو ، جعبه چوبی برای حمل آب
launder
شکستگی صفحه ای
lamellated fracture
شکستگی متورق
laminar fracture
شکل اراضی
land forms
شکل زمین شکل هندسی سطح زمین
land form
شکل‌‌دهی زمین ، شکل دادن زمین
land forming
صفحه آرایی ، طرح بندی
طرح یا الگوی راهها و کارهای اصلی
طرح اصلی استخراج معدن مسیولیت مدیر است که بوسیله گروه طراح انجام می گیرد ، طرح بندی طرح یا الگوی راهها و کارهای اصلی طرح اصلی استخراج معدن مسیولیت مدیر است که بوسیله گروه طراح انجام می گیرد
layout
ضریب بارلیسی ، این ضریب در سال 1830 توسط lacey پیشنهاد شده
laceys silt factor
طبقه‌بندی استعداد زمین
land capability classification
طبقه‌بندی زمین
land classification
طرح نقشه ، یک طرح کامل
lay out
طغیانگر پیچ در پیچ ، سرریز پیچاپیچ ، سرریزکنگره ای
labyrinth spillway
عرض جغرافیایی ، حدو جغرافیایی از طول وعرض ، عرض جغرافیایی
موقعیت شمال - جنوب نقطهای روی زمین به صورت زاویه بین سطح زمین در آن نقطه و صفحه استوا تعریف می شود ، عرض جغرافیایی موقعیت شمال - جنوب نقطهای روی زمین به صورت زاویه بین سطح زمین در آن نقطه و صفحه استوا تعریف می شود
latitude
علامت گذاری
جای دادن یا قرار دادن متن توصیفی روی نقشه به ویژه قرار دادن متن توصیف کننده ویژگیهای عارضهای بخصوص ، علامت گذاری جای دادن یا قرار دادن متن توصیفی روی نقشه به ویژه قرار دادن متن توصیف کننده ویژگیهای عارضهای بخصوص
labellng
عمق یابی لیزری
laser bathymetry
عمل تشکیل لاتریت
laterization
عمل لیزر در ضخامت قرنیه چشم(پزشکی)
لیزیک و PRK اعمالی هستند که برای اصلاح عیوب انکساری چشم نظیر نزدیک بینی ، دوربینی و آستیگماتیسم به کار می روند
laser assisted in situ keratomileusis (lasik )
عمل لیزر در ضخامت قرنیه چشم(پزشکی) لیزیک و PRK اعمالی هستند که برای اصلاح عیوب انکساری چشم نظیر نزدیک بینی ، دوربینی و آستیگماتیسم به کار می روند
laser assisted in situ keratomileusis (lasik )|lasik|lasik|laser|laser assisted in situ keratomileusis|prk
عناصر سنگدوست با یون بزرگ
عناصری با میل ترکیبی با ترکیبات اکسیژن دار بویژه کانیهای سیلیکاته که دارای شعاع یونی بزرگتر از عناصر متداول سنگ هستند ، عناصر سنگدوست با یون بزرگ عناصری با میل ترکیبی با ترکیبات اکسیژن دار بویژه کانیهای سیلیکاته که دارای شعاع یونی بزرگتر از عناصر متداول سنگ هستند
large-ion lithophile element
غار گدازه ، غارهائی که در اثر جریان گدازه در زیر سطح آن بوجود می آیند
lava cave
فابریک پلاسمیک لاتیسپیک
lattisepic plasmic fabric
فابریک لامینهای
وجود این فابریک نشانگر آن است که اندازه و نوع ذرات کربناته که در محیط رسوبی انباشته می شود در زمانهای مختلف تغییر می کند این پدیده می تواند بخاطر تغییرات متناوب انرژی آب و بیرون آمدن قسمتی از رسوبات در موقع جزر و مد در نواحی ساحلی و فعالیت جلبکهای سبز – آبی در محیطهای دریایی بین جزر و مد (intertidal) و محیطهای بالای مد (super tidal) و عوامل دیگر تشکیل شود
laminated fabric
فابریک لامینهای وجود این فابریک نشانگر آن است که اندازه و نوع ذرات کربناته که در محیط رسوبی انباشته می شود در زمانهای مختلف تغییر می کند این پدیده می تواند بخاطر تغییرات متناوب انرژی آب و بیرون آمدن قسمتی از رسوبات در موقع جزر و مد در نواحی ساحلی و فعالیت جلبکهای سبز – آبی در محیطهای دریایی بین جزر و مد (intertidal) و محیطهای بالای مد (super tidal) و عوامل دیگر تشکیل شود
laminated fabric|laminated|laminated
فاضلاب روی جانبی ، فاضلابروی فرعی
lateral sewer
فرامینیفرهای درشت ، فرامینیفرهای دارای ساختمان داخلی ساده
larger foraminifera
فرورفتگی عضله انقباض جانبی
حفره ای کوچک که در نزدیکی یک یا هر دو زاویه قاعده ای سپر سخت پوستان مژه پا که جهت ابزاری برای اتصال ماهیچه جانبی عمل می کند که جمع شده ، به پایین کشیده می شود ، فرورفتگی عضله انقباض جانبی حفره ای کوچک که در نزدیکی یک یا هر دو زاویه قاعده ای سپر سخت پوستان مژه پا که جهت ابزاری برای اتصال ماهیچه جانبی عمل می کند که جمع شده
lateral depressor pit
فروریزش زمین ، فرولغزش زمین
land fall
فشار جانبی تراکمی
lateral compression
فلات گدازه های ، زمین مرتفع ومسطحی که چندین کیلومتر مربع مساحت داشته وبوسیله لایه ای از مواد مذاب مدفون شده باشد
lava plateau
فواره های مواد مذاب ، فواره های گدازه ای
lava fountains
فیلتر بهبود لبه لاپلاسی
laplacian edge enhancement filter
فیلتر بهبود لبه لاپلاسی
laplacian edge enhancement filter|laplacian edge enhancement|laplacian edge enhancement
قاعده توالی لاپلاس
laplace's succession rule|laplace|laplace
قاعده توالی لاپلاس
laplace's succession rule
قانون اسنل ، قانون توالی
law of succession
قانون انطابق طبق این قانون لایه های زیرین مسن تر از لایه های فوقانی می باشند ، قانون توالی طبقات
در یک توالی تغییر شکل نیافته از سنگهای رسوبی که هر لایه از لایه ی فوقانی خود قدیمی تر و از لایه زیرین خود جوانتر است
law of superposition
قانون انعکاس ، قانون بازتاب
law of reflection
قانون انکسار
law of refraction
قانون بازدهی نزولی
law of diminishing returns
قانون تحمل
law of tolerance
قانون توالی جانوران وگیاهان
law of fauna and floral succession
قانون توالی طبقات در یک توالی تغییر شکل نیافته از سنگهای رسوبی که هر لایه از لایه ی فوقانی خود قدیمی تر و از لایه زیرین خود جوانتر است
law of superposition|superposition|superposition
قانون جاذبه
law of gravity
قانون جاذبه ، قانون نیوتون
law of universal gravitation
قانون حداقل
law of the minimum
قطب نمای مساحی
land compass
قطعات داربستی که به صورت خطی در بخش فوقانی یک چاه قرار می گیرند ، یا از میان زمین نرم عبور می کنند
lagging board
قطعه خشکی که دو قاره را بیکدیگر متصل و وسیله رفت و‌آمد حانوران دوران های گذشته را فراهم می کرده است
land bridge
کاربری زمین
land use
کارگر معدن
labouring
کانالهای فرعی
lateral canal
کانی هائی که در مراحل آخر تبلور ماگمائی به وجود می آیند
late magmatic minerals
کانیهای سیلیکاتی لایه‌ای
layer silicate minerals
کاهش عرض عبور(خطوط)
lane narrowing
کرمینه ، لارو ، نوزاد حشراتی که دگردیسی کامل دارند تا مرحله شفیرگی
larva
کف سنگ یا توده آذر آواری که از لاپیلی بوجود آمده باشد
lapilli tuff
کلوخه های خاک
lahh
کمانش پیچشی جانبی
lateral torsional buckling
کمانش جانبی
lateral buckling
کمانش جانبی تیر
lateral buckling of beam
کولاب ، مرداب ، باریکه ای که از آبهای شور ونمک دار که بوسیله حاشیه ساحلی از دریا جدا می گردد
lagon
کولابی ، نبودی ، هسته ای کولابی ، دارای گونه فسیلی بسیار کم زیرا با اشبا از نمک یا فاقد نمک های لازم زیستی می باشند
lacunar
کوهزائی لارامیدین ، کوهزائی بعد از کرتاسه
laramidian orogeny
گدازه ، توده گداخته ای که از دهانه آتشفشان بیرون می ریزد ، گدازه
ماگمایی که به سطح می رسد (سنگ مایعی که از آتشفشان خارج می شود) و روی سطح زمین بیرون می ریزد به مواد مشابهی که در اثر سرد شدن جامد شده اند هم اطلاق می شود لاوا معمولا سریع حرکت نمی کند ، اما می تواند منجر به خسارات زیادی از جمله آتش سوزی شود ، گدازه ماگمایی که به سطح می رسد (سنگ مایعی که از آتشفشان خارج می شود) و روی سطح زمین بیرون می ریزد به مواد مشابهی که در اثر سرد شدن جامد شده اند هم اطلاق می شود لاوا معمولا سریع حرکت نمی کند
lava
گدازه پوش
lava flows
گدازه های زبانه ای شکل
lava tongue
گرادیان حرارتی
lapse rate
گرانی سنج لاکست-رمبرگ
سیستم معلق لرزه نگاری قائم با دوره تناوب طولانی که قابلیت اندازه گیری اختلاف ثقلی را داراست می توان با تطبیق دادن سیستم باحالات ناپایدار ، میزان حساسیت آنرا بالا برد
مترادف: zero-length-spring gravimeter ، گرانی سنج لاکست-رمبرگ سیستم معلق لرزه نگاری قائم با دوره تناوب طولانی که قابلیت اندازه گیری اختلاف ثقلی را داراست می توان با تطبیق دادن سیستم باحالات ناپایدار ، میزان حساسیت آنرا بالا برد مترادف: zero-length-spring gravimeter
lacoste-romberg gravimeter
گرانیت لاهیجان(تریاس)
بزرگ ترین توده نفوذی البرز شمالی است که از انواع دانه متوسط بیوتیت دار و گرانودیوریت است در جنوب لاهیجان ، تزریق گرانیت یاد شده در سنگ های دگرگونه کربنیفر با ایجاد یک هاله دگرگونی در رخساره هورنبلند هورنفلس همراه است و از سوی دیگر قلوه های گرانیتی را می توان درون کنگلومرای ژوراسیک دید یافته های موسوی (1373) گواهی بر ذوب پوسته های اقیانوسی تتیس کهن ، در زمان تریاس پسین باشد
lahigan granite
گرانیت لاهیجان(تریاس) بزرگ ترین توده نفوذی البرز شمالی است که از انواع دانه متوسط بیوتیت دار و گرانودیوریت است در جنوب لاهیجان ، تزریق گرانیت یاد شده در سنگ های دگرگونه کربنیفر با ایجاد یک هاله دگرگونی در رخساره هورنبلند هورنفلس همراه است و از سوی دیگر قلوه های گرانیتی را می توان درون کنگلومرای ژوراسیک دید یافته های موسوی (1373) گواهی بر ذوب پوسته های اقیانوسی تتیس کهن ، در زمان تریاس پسین باشد
lahigan granite|lahigan|lahigan|laheigan|lahijan
گسترش جانبی
در گسترش جانبی(حرکت محسوس تقریبا افقی می باشد و مواد زمین در اثرهر دو عامل برش درطول یک سطح شکست یا در یک منطقه شکستگی و کشش در طول یک سطح تقریبا عمودی ، شکسته می شوند دراین نوع از حرکات یک لایه زمین شناسی که در زیرقرار گرفته است بایید شکسته و با حرکت به سمت بیرون لایه های روی خود را حمل نماید
، گسترش جانبی در گسترش جانبی(حرکت محسوس تقریبا افقی می باشد و مواد زمین در اثرهر دو عامل برش درطول یک سطح شکست یا در یک منطقه شکستگی و کشش در طول یک سطح تقریبا عمودی ، شکسته می شوند دراین نوع از حرکات یک لایه زمین شناسی که در زیرقرار گرفته است بایید شکسته و با حرکت به سمت بیرون لایه های روی خود را حمل نماید
lateral spread
گنبد گدازه های ، توده های گدازه که شکل خارجی آنها شبیه به گنبد است ، گنبد گدازه ای
توده ی گنبدی شکل که همراه کوههای قدیمی آتشفشانی است و هنگامی تشکیل می شود که گدازه ی ضخیمی به آرامی از دودکش خارج شود گنبدهای گدازه ای می توانند همانند درپوشی عمل می کنند و مانع فوران مواد گاز دار می شوند ، گنبد گدازه ای توده ی گنبدی شکل که همراه کوههای قدیمی آتشفشانی است و هنگامی تشکیل می شود که گدازه ی ضخیمی به آرامی از دودکش خارج شود گنبدهای گدازه ای می توانند همانند درپوشی عمل می کنند و مانع فوران مواد گاز دار می شوند
lava dome
گودال گدازه ، گودال مواد مذاب
lava pit
لابرادو ، فلدسپات پلاژیوکلاز مخلوط حد واسط سدیم وکالسیم با بلورهای کوتاه نسبتاً پهن خاکستری در سنگ های دیوریتی گابروئی لابرادوریت ها وبازالت ها دیده می شود
labrador
لابرادوریت ، از سنگ های آذرین خروجی از تیپ آندزیتی ، لابرادوریت(Ab40 ، An60)
ترکیب شیمیایی : Ca ، Na)[Al 1 ، 2 Si 3 ، 2 O8])
ترکیب شیمیاییآمیزش های مختلف آلبیت تا آنورتیت
سیستم تبلور: تری کلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /010/ و /001/
جلا: شیشه ای ، صدفی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: شفاف ، نیمه کدر
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، توده ای
ژیزمان :کمیاب ; ایتالیا ، فنلاند ، روسیه ، گروئنلند ، کانادا و امریکا
خواص شیمیایی : رنگ شعله را سبز رنگ می کند ، نامحلول در اسیدها
رنگ کانی : سیاه ، خاکستری سیاه ، آبی ، مرواریدی ، قرمز
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه :سختی ، چگالی ، انحلال در اسیدها ، اشعه X ، خواص نوری ، واکنش های شیمیایی
تشابه کانی شناسی : آمبلی گونیت ، اسکاپولیت ، ژهلنیت ، میلیلیت ، اورتوز ، سانیدین ، میکروکلین
پاراژنز : مسکویت ، بیوتیت ، کوارتز
منشا تشکیل :ماگمایی ، دگرگونی
شکل بلورها:منشوری ، قرصی شکل ، ماکله
محل پیدایش: کانادا
اولین بار در منطقه لابرادور کانادا کشف شد
سختی : 6 - 6 5
چگالی : 2 61 - 2 76
labradorite
لابرادوریت(Ab40 ، An60) - ترکیب شیمیایی : Ca ، Na)[Al 1 ، 2 Si 3 ، 2 O8]) - ترکیب شیمیاییآمیزش های مختلف آلبیت تا آنورتیت - سیستم تبلور: تری کلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /010/ و /001/ - جلا: شیشه ای ، صدفی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: شفاف ، نیمه کدر - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، توده ای - ژیزمان :کمیاب ; ایتالیا ، فنلاند ، روسیه ، گروئنلند ، کانادا و امریکا - خواص شیمیایی : رنگ شعله را سبز رنگ می کند ، نامحلول در اسیدها - رنگ کانی : سیاه ، خاکستری سیاه ، آبی ، مرواریدی ، قرمز - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه :سختی ، چگالی ، انحلال در اسیدها ، اشعه X ، خواص نوری ، واکنش های شیمیایی - تشابه کانی شناسی : آمبلی گونیت ، اسکاپولیت ، ژهلنیت ، میلیلیت ، اورتوز ، سانیدین ، میکروکلین - پاراژنز : مسکویت ، بیوتیت ، کوارتز - منشا تشکیل :ماگمایی ، دگرگونی - شکل بلورها:منشوری ، قرصی شکل ، ماکله - محل پیدایش: کانادا - اولین بار در منطقه لابرادور کانادا کشف شد - سختی :
labradorite|ab40|ab40|an60|spectrolite
لابیرنتودونت ، از دوزیستان دوره کربونیفرو پرمین که گستردگی آنها در تریاس زیاد بوده ودارای دندان های پیچاپیچی بوده اند
labyrinthodonta
لاپیس لازولی ، سنگ ارمنی ، یک سنگ تزئینی که دارای رنگ آبی شفاف می باشد ، سنگ‌ ارمنی‌ ، لاجورد کاشی‌ ، سنگ‌ لاجورد ، لاجورد اصل‌
lapis lazuli
لاپیلی - قطعه ای از سنگ آتشفشانی که وقتی ماگما در اثر انبساط گازها بدرون هوا پرتاب می شود ، تشکیل می شود
lapilli|lapillus|lapillus
لاپیلی ، تکه ها یا قطعات کروی شکل گدازه که شباهت به نخود دارند ، لاپیلی
قطعه ای از سنگ آتشفشانی که وقتی ماگما در اثر انبساط گازها بدرون هوا پرتاب می شود ، تشکیل می شود
lapilli
لاتریت ، خاک سرخی که در مناطق استوائی یافت می گردد ، لاتریت
در طبقه بندی ، به خاکی گفته می شود که حاصل هوازدگی در جا در سنگ های آذرین در مناطق گرمسیری می باشد در طی این فرایند خاکی ایجاد می شود که شامل تمرکز بالایی از اکسید آهن و آلومینیوم و تمرکز کمتری از سیلیسیم باشد ، لاتریت در طبقه بندی
laterite
لاتریت ، لاتوسول
latosol
لاتریتی شدن رجوع شود به laterization
lateritization|laterization|laterization
لاتریتی شدن
رجوع شود به laterization
lateritization
لاتورفین ، الیگوسن تحتانی
lattorfian
لاجورد
lazuli|azure|azure
لاجورد
lazuli
لارازیا ، قاره فرضی که در نیمکره شمالی وجود داشته ودر اثر جداشدن این قاره در اواخر دوران کربنیفر ، خشکی های فعلی نیمکره شمالی وجود آمده است ، لورازیا
قسمت شمالی پانگه آ شامل امریکای شمالی ، آسیا و اروپا (اورازیا) است
، لورازیا قسمت شمالی پانگه آ شامل امریکای شمالی ، آسیا و اروپا (اورازیا) است
laurasia
لارامین ، قسمت بالائی کرتاسه فوقانی
laramian
لارنتین ، ماقبل کامبرین
laurentian
لاروی کیت ، لارویکیت
سی‌نیت هولولوکوکرات که فلدسپاتهای آن دارای رخساره مالگاشیتیک هستند در این سنگ فلدسپات از یک آنتی‌پرتیت اولیگوکلاز و میکروکلین تشکیل شده و به علت رسوب ذرات اکسید آهن در سطوح کلیواژ ، رنگ ماکروسکوپی سنگ ، صورتی است ، لارویکیت - سی‌نیت هولولوکوکرات که فلدسپاتهای آن دارای رخساره مالگاشیتیک هستند در این سنگ فلدسپات از یک آنتی‌پرتیت اولیگوکلاز و میکروکلین تشکیل شده و به علت رسوب ذرات اکسید آهن در سطوح کلیواژ
larvikite
لازوریت - فرمول شیمیایی : (Na ، Ca)8Al6Si6O24 (S ، SO4) - گروه کانی شناسی (شیمیایی): سیلیکات - گروه کانی (ساختاری): تکتوسیلیکات - رنگ:آبی براق ، تیره و گاه بنفش - جلا:تیره و صمغی - سیستم تبلور:کوبیک - کلیواژ: خفیف و در شش جعت - شکستگی :نا مشخص - سختی: 5 - 5 5 - رنگ خاکه:آبی روشن - وزن مخصوص : 2 3 - 2 4 - کانیهای همراه: کلسیت ، پیریت و بعضی از پیروکسن ها - شرایط تشکیل: این کانی با وجود عمومیت ، کمیاب است این کانی اگر با سایر کانیها همراه باشد به نام لاپیس لازولی خوانده میشود نام این کانی از رنگ آن اقتباس شده و به معنی آبی تیره است و معمولا این کانی را بلورهای ریز پیریت همراهی می کند
lazurite|lapis lazuli|lapis lazuli|lasurite|ultamarine pigment
لازوریت
فرمول شیمیایی : (Na ، Ca)8Al6Si6O24 (S ، SO4)
گروه کانی شناسی (شیمیایی): سیلیکات
گروه کانی (ساختاری): تکتوسیلیکات
رنگ:آبی براق ، تیره و گاه بنفش
جلا:تیره و صمغی
سیستم تبلور:کوبیک
کلیواژ: خفیف و در شش جعت
شکستگی :نا مشخص
سختی: 5 - 5 5
رنگ خاکه:آبی روشن
وزن مخصوص : 2 3 - 2 4
کانیهای همراه: کلسیت ، پیریت و بعضی از پیروکسن ها
شرایط تشکیل: این کانی با وجود عمومیت ، کمیاب است این کانی اگر با سایر کانیها همراه باشد به نام لاپیس لازولی خوانده میشود نام این کانی از رنگ آن اقتباس شده و به معنی آبی تیره است و معمولا این کانی را بلورهای ریز پیریت همراهی می کند
lazurite
لازولیت ، سنگ لاجورد ، Blue spar - ترکیب شیمیایی :Mg ، Fe)Al2[OH|PO4]2) - درصد مواد:MgO6 34% FeO11 3% Al2O332 06% P2O544 63% H2O5 67 Mg/Fe1:1 - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:فسفات - رخ:ناقص - جلا: شیشه ای - شکستگی: نامنظم ، خشن (تراشه ای) - شفافیت: نیمه کدر ، کدر(اپاک) - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات توده ای ، دانه ای - ژیزمان :کمیاب ; اطریش ، سوئیس ، چک و اسلواکی ، برزیل ، سوئد ، ماداگاسکار ، امریکا و - خواص شیمیایی : به سختی در اسیدها حل می شود - رنگ کانی : آبی ، سبز متمایل به آبی ، سفید ، متمایل به آبی - رنگ خاکه: سفید - تفاوت با کانی های مشابه :ذوب شدگی ، چگالی ، انحلال در اسیدها ، واکنش های شیمیایی و اشعه X - تشابه کانی شناسی : تورکوئیز ، لازوریت - پاراژنز : موسکویت ، کوارتز و غیره - منشا تشکیل :پگماتیتی ، ادخال های کوارتزیتی متامورفیک - شکل بلورها:دانه های پیرامیدال - محل پیدایش: چک و اسلواکی - لومینسانس سیاه دارد - نام آن از واژه عربی azul یعنی آسمان و کلمه یونانی lithos اخذ شده است - سختی : 5 - 6 - چگالی : 3
lazulite|blue spar|blue spar|klaprothite
لاژنیت ، دیوریت الیگوکلازدار
laugenite
لاسینیا قطعه داخلی آرواره زیری
lacinia
لاک فیلم ، در مقطع خاک اثر لاک را گویند
lacfilm
لاکازینا ، از فورامینفرهای دوکی شکل که اندازه آن حدود یک سانتیمتر بوده است
lacazina
لاکتودنسیمتر
چگالی سنج ویژه برای تعیین چگالی شیر ، لاکتودنسیمتر چگالی سنج ویژه برای تعیین چگالی شیر
lactodensimeter
لاکولیت ، قرار گرفتن مجموعه وسیعی از سنگ های آذرین در بین لایه های رسوبی را لاکولیت گویند
laccolite
لاکولیت ، قرار گرفتن مجموعه وسیعی از سنگ های آذرین در بین لایه های رسوبی را لاکولیت گویند ، لاکولیت
توده آذرین نفوذی عدسی شکل که بصورت موازی در لایه ها نفوذ کرده ، سنگ های بالای لاکولیت شبیه یک گنبد به سمت بالا خم شده اند
، لاکولیت توده آذرین نفوذی عدسی شکل که بصورت موازی در لایه ها نفوذ کرده ، سنگ های بالای لاکولیت شبیه یک گنبد به سمت بالا خم شده اند
laccolith
لاگ ، باتلاق ، باتلاق های کناره های مناطق تورب زار را گویند ، خِلنگ‌زار مرتفع
lagg
لاگنیده ها ، از فورامینیفرهای پیچیده یا غیر پیچیده که اغلب چند حفره ای با پوسته سخت شیشه ای وفیبیری شکل
lagenideae
لاگومیده ها ، خانواده خرگوش
lagomydae
لامبیوساروس به معنی سوسمار لامب است که به احترام لاورنس لامب کانادایی نامگذاری شد دایناسوری تاج دار و منقار اردکی بود ، تاج توخالی و استخوانی داشت که به سمت جلو کج بود تا حدود 15-9متر رشد می کرد و به 6/5 تن وزن می رسید این جانور بزرگترین دایناسور منقار اردکی شناخته شده است متعلق به رده اورنیتیسکیا (دایناسورهای پرنده مانند) و زیر رده اورنیتوپودا می باشد در طول دوره کرتاسه یعنی حدود 65تا83 میلیون سال پیش زندگی می کرد یک جانور گله ای بود که به منظور تولید مثل از نواحی ساحلی به نواحی مرتفع تر کوچ می کردند به وسیله دکتر ویلیام پارکس در سال 1923 در احترام به لاورنس لامب ، اولین شکارچی فسیل کانادایی نامگذاری شد بسیاری از فسیل های این دایناسور در آمریکای شمالی مونتانا(ایالات متحده) ، باجا کالیفرنیا(مکزیکو) و آلبرتا(کانادا) این دایناسور اولین دایناسور منقار اردکی است که در آمریکای شمالی یافت شد پوست فسیل شده و اثر دست این دایناسور نیز یافت شده است
lambeosaurus
لامپروشیست ، لامپروفیرهای دگرگون شده که دارای بیوتیت قهوه ای رنگ وهورنبلاند سبز رنگ می باشند
lamproschist
لامپروفیر ، لامپروفیر
سنگ آذرین تیره رنگنواحی نیمه عمیق ، که دایک تشکیل می‌دهند معمولاً داری بیوتیت یا هورنبلند همراه با اوژیت می‌باشند ، لامپروفیر - سنگ آذرین تیره رنگنواحی نیمه عمیق
lamprophyre
لامیروفیری نوعی ساخت که در سنگ های لامپروفیر دیده می شود
lamprophyric
لانتان - موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از: - نام عنصر :Lanthanum - شماره اتمی :57 - وزن اتمی :138 91 - آرایش الکترونی :2-8-18-18-9-2 - نوع عنصر :خانواده لانتانیدها
la|lanthanum|lanthanum
لاندنین ، پلئوسن فوقانی
landenian
لانژیت
ترکیب شیمیایی :Cu3[(OH)4|SO4] H2O
درصد مواد:CuO67 66% O315 32% O217 02%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی: سولفات
رخ: کامل ، مطابق با /001/
جلا:شیشه ای
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای خاکی و رشته ای
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; انگلیس ، چک و اسلواکی ، فرانسه ، آلمان ، اطریش ، امریکا و
خواص شیمیایی : دراسیدها و آمونیاک محلول است ، درآب نامحلول است
رنگ کانی : آبی مایل به سبز
رنگ خاکه:آبی مایل به سبز
تشابه کانی شناسی : پوسن ژاکیت
پاراژنز :ژیپس ، کالکوپیریت و غیره
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:ایزومتری یا طویل مطابق سطح /100/ ، ماکله
محل پیدایش:
نام آن از نام فیزیکدان وینی Von Lang گرفته شده است
سختی :2 5 - 3
چگالی :3 5 ، لانژیت - ترکیب شیمیایی :Cu3[(OH)4|SO4] H2O - درصد مواد:CuO67 66% O315 32% O217 02% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی: سولفات - رخ: کامل ، مطابق با /001/ - جلا:شیشه ای - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای خاکی و رشته ای - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; انگلیس ، امریکا و - خواص شیمیایی : دراسیدها و آمونیاک محلول است ، درآب نامحلول است - رنگ کانی : آبی مایل به سبز - رنگ خاکه:آبی مایل به سبز - تشابه کانی شناسی : پوسن ژاکیت - پاراژنز :ژیپس ، کالکوپیریت و غیره - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:ایزومتری یا طویل مطابق سطح /100/ ، ماکله - محل پیدایش: - نام آن از نام فیزیکدان وینی Von Lang گرفته شده است - سختی :2 5 - 3 - چگالی :3 5
langite
لانگ بینیت با فرمول K2SO4 2MgSO4 و% 69/22 K2O یکی از کانی های مهم پتاسیم می باشدکه به رنگهای خاکستری ، بیرنگ و … دیدهمی شود درصورت خلوص میزان K2O ، آن 69/22 درصد است این کانی سختی 4 ، وزن مخصوص 83/2 دارد در آب کمی محلول و بی مزه است و فاقد کلیواژ می‌باشد این کانی در سیستم کوبیک متبلورمی شود لانگ بینیت مهمترین منبع تولید پتاسیم در نیومکزیکو است
langbeinite
لاوندولانیت
ترکیب شیمیایی : Ca ، Na)2 Cu5 [Cl(AsO4)4] 4 ، (5H2O
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی: آرسنیات
رخ: خوب ، مطابق با /001/
جلا:شیشه ای ، ابریشمی
شفافیت: شفاف
اشکال ظاهری : فلسی ، آگرگاتهای رشته ای و خوشه ای ، پوسته ای و قشری
ژیزمان : کمیاب ; چک و اسلواکی ، آلمان ، شیلی ، امریکا و ایران
رنگ کانی : آبی ، آبی اسوخودوس
رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی
پاراژنز :اریتریت ، الیونیت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:پهن و کوتاه
محل پیدایش: شیلی
نام آن ازرنگ اسطوخودوس (lavand) گرفته شده است
سختی 2 5
چگالی 3 54 ، لاوندولانیت - ترکیب شیمیایی : Ca ، (5H2O - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی: آرسنیات - رخ: خوب ، مطابق با /001/ - جلا:شیشه ای ، ابریشمی - شفافیت: شفاف - اشکال ظاهری : فلسی ، پوسته ای و قشری - ژیزمان : کمیاب ; چک و اسلواکی ، امریکا و ایران - رنگ کانی : آبی ، آبی اسوخودوس - رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی - پاراژنز :اریتریت ، الیونیت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:پهن و کوتاه - محل پیدایش: شیلی - نام آن ازرنگ اسطوخودوس (lavand) گرفته شده است - سختی 2 5 - چگالی 3 54
lavendulanite
لاویالیت ، یک سنگ بازالتی دگرگون شده که دارای فنوکسریتهای کانی لابرادوریت که در یک خمیره آمفیبولی قرار گرفته اند می باشند
lavialite
لای ولجن ، گل ولای ناشی از ذوب شدن یخ ها
labarido
لایروب نردبانی
ladder dredge
لایه ، رگه ، پوسته زیر مجموعهای از داههای فضایی که با یک عنوان موضوعی سروکار دارد
layer|layers|layers
لایه ، طبقه ، رگه ، پوسته
زیر مجموعهای از داههای فضایی که با یک عنوان موضوعی سروکار دارد
layer
لایه ای ، لاله لایه ، لامینهای
laminated
لب بالا لب رویی لبه جلوی دهان که به قطعه زیر پیشانی اتصال دارد
labrum
لب پایین لب زیرین حشره ، لبه صدف حلزون ، لب شکافته گلبرگ
labium
لبه های پهن انتهایی و حسی لب پایین
labellum
لبی ، مربوط به لب زیرین ، شفوی و آویخته به لبهای فرج
labial
لجن های دریاچه ای
lagoon oozes
لغزیدن ، لغزش ، متحرک
labile
لوله گدازه
تونلی در گدازه سخت شده که به صورت مجرای افقی برای جریان گدازه از منفذ آتشفشان عمل می کند لوله گدازه اجازه می دهد گدازه سیال در فاصله طولانی به پیش رود
lava tube
لوله گدازه تونلی در گدازه سخت شده که به صورت مجرای افقی برای جریان گدازه از منفذ آتشفشان عمل می کند لوله گدازه اجازه می دهد گدازه سیال در فاصله طولانی به پیش رود
lava tube|lava tubes|lava tubes
لومونتیت - فرمول شیمیایی :Ca[Al2Si4 O12] 4H2O - درصد مواد: CaO11 92% Al2O321 67% SiO251 09% H2O15 32% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل - جلا: شیشه ای ، صدفی ، کدر - شفافیت: نیمه شفاف - نوع سختی:شکننده - اشکال ظاهری :بلور ، آگرگاتالیافی ، توده ای ، خاکی - ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی ، چک و اسلواکی ، ایتالیا ، امریکا و برزیل - خواص شیمیایی : حل شونده در HCl - رنگ کانی : سفید ، خاکستری ، زرد ، قرمز - رنگ خاکه: سفید - تشابه کانی شناسی : باونیت - پاراژنز : هولاندیت ، چاباسیت - منشا تشکیل :هیدروترمال - شکل بلورها: منشوری - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از نام یک کانی شناس (Laumont) گرفته شده است - سختی : 3 - 3 5 - چگالی :2 25 - 2 35 - نامهای دیگر این کانی : Caporcianite
laumontite|caporcianite|caporcianite|leonhardite|lomonite
لومونتیت
فرمول شیمیایی :Ca[Al2Si4 O12] 4H2O
درصد مواد: CaO11 92% Al2O321 67% SiO251 09% H2O15 32%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل
جلا: شیشه ای ، صدفی ، کدر
شفافیت: نیمه شفاف
نوع سختی:شکننده
اشکال ظاهری :بلور ، آگرگاتالیافی ، توده ای ، خاکی
ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی ، چک و اسلواکی ، ایتالیا ، امریکا و برزیل
خواص شیمیایی : حل شونده در HCl
رنگ کانی : سفید ، خاکستری ، زرد ، قرمز
رنگ خاکه: سفید
تشابه کانی شناسی : باونیت
پاراژنز : هولاندیت ، چاباسیت
منشا تشکیل :هیدروترمال
شکل بلورها: منشوری
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از نام یک کانی شناس (Laumont) گرفته شده است
سختی : 3 - 3 5
چگالی :2 25 - 2 35
نامهای دیگر این کانی : Caporcianite
laumontite
ماسه گرد
lake sand
ماهواره لندست در سال 1972 اولین سری ماهوارههای لندست با دوربین و سنجندههایrbv ، mssو tm در چهار و هفت باند ، به منظور جمع آوری اطلاعات درباره کیفیت منابع روی زمین ، توسط ایالات متحده آمریکا در مدار زمین قرارگرفته شد مسیر حرکت این ماهواره از قطب جنوب به سمت شمال است این ماهوارهها در مدار نزدیک به قطب از 81 درجه شمال_شمال شرق به 81 درجه جنوب_جنوب غربو در ارتفاع 705 کیلومتری به دور زمین در گردشند ؛ مدار لندست نسبت به دو قطب زمین حدوداً 9 درجه تمایل دارد
landsat|landsats|landsats|satellite|sputnik|land sat
ماهواره لندست
در سال 1972 اولین سری ماهوارههای لندست با دوربین و سنجندههایrbv ، mssو tm در چهار و هفت باند ، به منظور جمع آوری اطلاعات درباره کیفیت منابع روی زمین ، توسط ایالات متحده آمریکا در مدار زمین قرارگرفته شد مسیر حرکت این ماهواره از قطب جنوب به سمت شمال است این ماهوارهها در مدار نزدیک به قطب از 81 درجه شمال_شمال شرق به 81 درجه جنوب_جنوب غربو در ارتفاع 705 کیلومتری به دور زمین در گردشند ؛ مدار لندست نسبت به دو قطب زمین حدوداً 9 درجه تمایل دارد
landsat
ماهواره‌های لندست
landsat satellites
مثلث لاگاتو ، نشان دادن تصویربوسیله یک مثلث قائم الزاویه
lagatu triangle
مجرای جانبی ، مجاری که توسط رودخانه هائی که از زیر کوه های یخی سرچشمه می گیرند بوجود می آیند
lateral channel
محوطه سازی ، نما سازی
landscaping
محوطه نشست و برخاست
landing-and-take-off area
محوطه نشست و برخاست
landing-and-take-off area|landing-and-take-off|landing-and-take-off
محیط دریاچه ای
lacustrine environment
مخروط آتشفشانی مخروطی که در محل خروج گدازه های آتشفشانی در سطح زمین در داخل قاره ها یا اقیانوسها تشکیل می شود
lava cone|lava cones|lava cones
مخروط جانبی ، مخروط های کوچک که در دامنه یک کوه آتشفشان بوجود می آید
lateral cone
مخروط گدازه ، مخروط آتشفشان ، گدازه مخروطی شکل ، مخروط آتشفشانی
مخروطی که در محل خروج گدازه های آتشفشانی در سطح زمین در داخل قاره ها یا اقیانوسها تشکیل می شود
lava cone
مرداب ، برکف ، باتلاق ، لاگون
خلیج کوچکی در نزدیکی ساحل است که بواسطه ریف یا جزیره موازی ساحل محصور شده است ، لاگون خلیج کوچکی در نزدیکی ساحل است که بواسطه ریف یا جزیره موازی ساحل محصور شده است
lagoon
مرمر دورنما ، نوعی مرمر که نقوش آن پس از صیقل دادن شباهت به دورنما دارد
landscape marbel
مطلب
توصیف بافتی عارضه جغرافیایی واقع بر روی نقشه ، مطلب توصیف بافتی عارضه جغرافیایی واقع بر روی نقشه
label
معدن سنگ لوح
labassero
مغزه گیری جانبی
lateral coring
منطقه منابع اراضی
land resource area
منظره سازی
landscape painting
مهاجرت جانبی ، مهاجرت نفت یا گاز در یک لایه نفوذ پذیر بموازات لایه بندی رسوبات
lateral migration
مهار بندی جانبی ، مهار عرضی ، باد بندی جانبی
lateral bracing
مهار خاک
land tie
مورن جانبی پشته ای از رسوبات یخزاری در امتداد کناره های یخزار آلپی که عمدتاَ از ذراتی فروریخته از دیواره های دره ترکیب یافته است
lateral moraine|lateral moraines|lateral moraines
میان گدازه ، جریان های گدازه ای بسیار وسیع که سطح زمین را بمسافت چندین کیلومتر مربع پوشانیده وپستی بلندی های اولیه آن را پر می کند
lava field
ناپایداری جانبی
lateral instability
ناحیه منابع اراضی
land resource region
نبود حفره دار ، شکاف دار ، فاصله خالی ، انقطاع
lacuna
نسیم زمین ، نسیمی که از طرف زمین بجانب دریا می وزد این نسیم در اثر سرد شدن غیریکنواخت خشکی وآب دریا بوجود می آید
land breeze
نشست زمین ، فرو نشست زمین
land subsidence
نظام اطلاعات زمینی_lis نظامی برای اخذ ، ذخیره ، کنترل ، ترکیب کردن ، مدیریت ، تحلیل و نمایش داده های مربوط به زمین مانند کاربری ، مالکیت و توسعه آن
land information system|lis|lis
نظام اطلاعات زمینی_lis
نظامی برای اخذ ، ذخیره ، کنترل ، ترکیب کردن ، مدیریت ، تحلیل و نمایش داده های مربوط به زمین مانند کاربری ، مالکیت و توسعه آن
land information system
نظام تصویر لامبرت ، سیستم نقشه برداری مخروطی
lambert projection system
نظام تصویر لامبرت ، سیستم نقشه برداری مخروطی
lambert projection system|lambert projection|lambert projection
نظام تصویر هم مساحت لامبرت
lambert's equal-area projection system|lambert's equal-area|lambert's equal-area
نظام تصویر هم مساحت لامبرت
lambert's equal-area projection system
نقشه استعداد زمین
land capability map
نقشه بزرگ مقیاس
large scale map
نقشه بزرگ مقیاس
large scale map|large scale maps|large scale maps
نمودارگیری جانبی
lateral logging
نهشته های دریاچه ای ، نهشته دریاچه‌ای ، رسوب دریاچه ای
lacustrine deposit
نهشته های کولابی
lagoon deposits
نوعی آسفالت ناخالص وغیر مرغوب
land asphalt
نوعی خاک که جریان آب در آن خشک می گردد
laire
نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ce ، La)2(CO3)3•8(H2O)
lanthanite|neodymite|neodymite
نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (K ، Ba ، Na)(Ti ، Nb)(Si ، Al)2(O ، OH)7 (H2O)
labuntsovite|labuntsovite|labuntsovite|titanoelpidite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: ((Mn ، Mg)9 Fe3+3(PO4)8(OH)3•9(H2O ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: ((Mn
landesite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ca ، K)8(Al ، Mg ، Fe)(Si ، Al)10O25(SO4) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca
latiumite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ca ، Na)(Nb ، Ti ، Fe)O3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca
latrappite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Ce ، La)2(CO3)3•8(H2O)
lanthanite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Co ، Ni)As ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Co
langisite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Cu ، Ag)21(Pb ، Bi)2S13 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Cu
larosite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Fe++ ، Ni)Cl2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Fe++
lawrencite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (K ، Ba ، Na)(Ti ، Nb)(Si ، Al)2(O ، OH)7 (H2O)
labuntsovite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Mn ، Ca)4(Mn ، Fe)9SbSi2O24 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Mn
langbanite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Na ، Ca)2(Mn ، Fe++)(Zr ، Ti ، Nb)Si2O7(O ، OH ، F) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na
lavenite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Na ، Ca)6(Ca ، Na)3Si16O38(F ، OH)2•3(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na
lalondeite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (Na ، K ، Sr)35Ca12Fe3Zr6TiSi51O144(O ، OH ، H2O)9Cl3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Na
labyrinthite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: (NH4)B5O6(OH)4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (NH4)B5O6(OH)4
larderellite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: AgHgAsS3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: AgHgAsS3
laffittite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: AgInS2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: AgInS2
laforetite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: As2(Se ، S)3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: As2(Se
laphamite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Bi4(Se ، S)3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Bi4(Se
laitakarite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca(IO3)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca(IO3)2
lautarite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Ca2SiO4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Ca2SiO4
larnite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaAl2Si2O7(OH)2•(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaAl2Si2O7(OH)2•(H2O)
lawsonite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CaFe++As+++3O7•3(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CaFe++As+++3O7•3(H2O)
lazarenkoite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Cu3[(As ، P)O4]2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu3[(As
lammerite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CuAsS ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CuAsS
lautite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: CuNiSbS3 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: CuNiSbS3
lapieite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++ Fe3+2(SiO4)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++ Fe3+2(SiO4)2
laihunite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe++3 Fe3+6(PO4)4(OH)12 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe++3 Fe3+6(PO4)4(OH)12
laubmannite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Fe3+2(SO4)3•6(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Fe3+2(SO4)3•6(H2O)
lausenite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: HCa4Mg2Al4(SO4)8F9•32(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: HCa4Mg2Al4(SO4)8F9•32(H2O)
lannonite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Hg3S2(Cl ، Br)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Hg3S2(Cl
lavrentievite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Mn++ Fe3+2(PO4)2(OH)2•8(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Mn++ Fe3+2(PO4)2(OH)2•8(H2O)
laueite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na(H3O)(UO2)3(SeO3)2O2•4(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na(H3O)(UO2)3(SeO3)2O2•4(H2O)
larisaite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na2(Sr ، Ba)2Ti3(SiO4)4(OH ، F)2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na2(Sr
lamprophyllite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Na4CeTiPSi7O22•5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Na4CeTiPSi7O22•5(H2O)
laplandite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaAl(PO4)F ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaAl(PO4)F
lacroixite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaCaCu5(AsO4)4Cl•5(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaCaCu5(AsO4)4Cl•5(H2O)
lavendulan
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: NaMnZn2(Ti ، Fe3+)6Ti12O38 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: NaMnZn2(Ti
landauite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Pb2(SO4)O ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pb2(SO4)O
lanarkite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Pb22Sb26S61 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pb22Sb26S61
launayite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Pb7F12Cl2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pb7F12Cl2
laurelite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: PbCl(OH) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: PbCl(OH)
laurionite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: PbCu++4(OH)6(SO4)2•3(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: PbCu++4(OH)6(SO4)2•3(H2O)
lautenthalite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: PbZnSiO4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: PbZnSiO4
larsenite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Pd3Pb2S2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Pd3Pb2S2
laflammeite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: RuS2 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: RuS2
laurite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: TlAl(SO4)2•12(H2O) ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: TlAl(SO4)2•12(H2O)
lanmuchangite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی:( (Mn ، Mg)9Zn4(SO4)2(OH)22•8(H2O ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی:( (Mn
lawsonbauerite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی:( MgCO3•5(H2O ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی:( MgCO3•5(H2O
lansfordite
نوعی گدازه متخلخل که دارای ترکیبات ریولیتی می باشد
lava forth
نیروی جانبی
lateral force
نیمرخ عرضی
latitudinal profile
همپوشی ، پوشش
lap
همزمانی دو یا چند بر چسب روی نقشه
label conflict
واحد استعداد زمین
land capability unit
واحد منابع اراضی
land resource unit
ورقه ورقه ، لایه مانند ، ورقه مانند ، شاخک ورقی نوعی شاخک با مفصلهای ورقی
lamellate
وصله پوششی
lap splice
یخرفت جانبی ، مورن جانبی
پشته ای از رسوبات یخزاری در امتداد کناره های یخزار آلپی که عمدتاَ از ذراتی فروریخته از دیواره های دره ترکیب یافته است
lateral moraine
یخی که از برف یا باران در سطح زمین بوجود می آید
land ice
یک لایه در مقیاس لایه بندی بسیار نازک (لایه تیغه مانند(ضخامت آن کمتر از یک سانتیمتر است
laminae

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
ثبت سفارش ترجمه جدید
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ثبت سفارش ویرایش مقاله جدید
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
ارسال سفارش تولید محتوا
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ارسال سفارش پارافریز مقاله
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:
ثبت سفارش ترجمه فیلم

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

مهندسی كامپيوتر مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی مکانیک مهندسی صنايع مهندسي شيمی مهندسی پزشکی مهندسی مواد و متالوژی مهندسی پليمر مهندسی معدن مهندسی نفت مهندسي نساجی مهندسی شهرسازی محيط زيست مهندسی هوافضا مهندسی HSE مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی خودرو مهندسی دریا علوم مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

حسابداری حقوق مديريت روانشناسی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی علوم اقتصادی مديريت جهانگردی علوم ارتباطات اجتماعی زبان و ادبيات فارسی علوم اجتماعی فلسفه علوم جغرافيايی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

شيمی زيست شناسی فیزیک رياضی زمين شناسی نانوفناوری ژئوفيزيك و هواشناسی علوم کامپیوتر

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی دامپزشكی علوم آزمايشگاهی دندانپزشكی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

معماری معماری داخلی
Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه