دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای نمایه مخروط

نمایه مخروط
cone index
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی نمایه مخروط و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
شاخص قلیایی – آهک
وسیله ای برای رده بندی سنگ های آذرین که بوسیله Peacock در سال 1931 معرفی شد که بر پایه درصد وزنی سیلیس موجود که درصد های وزنی CaO و K2O+NaO برابر باشند ، استوار است
چهار گروه شیمیایی سنگ های آذرین بر طبق این شاخص عبارت اند از: آلکالیک (وقتی که در صد سیلیس کمتر از 51 است) آلکالی ـ کلسیک (وقتی درصد سیلیس بین 51 و 56 است) کالک آلکالیک (وقتی درصد سیلی بین 56 و 61 است) و کلسیک (وقتی که درصد سیلیس بیش از 61 است)
مترادف: شاخص کالک آلکالی ، شاخص قلیایی – آهک وسیله ای برای رده بندی سنگ های آذرین که بوسیله Peacock در سال 1931 معرفی شد که بر پایه درصد وزنی سیلیس موجود که درصد های وزنی CaO و K2O+NaO برابر باشند ، استوار است چهار گروه شیمیایی سنگ های آذرین بر طبق این شاخص عبارت اند از: آلکالیک (وقتی که در صد سیلیس کمتر از 51 است) آلکالی ـ کلسیک (وقتی درصد سیلیس بین 51 و 56 است) کالک آلکالیک (وقتی درصد سیلی بین 56 و 61 است) و کلسیک (وقتی که درصد سیلیس بیش از 61 است) مترادف: شاخص کالک آلکالی
مخروط
(زمین شناسی دریایی): یک نوع بادبزن زیردریایی این اصطلاح اغلب برای توصیف یک بادبزن عمیق همراه با یک دلتای سازنده اصلی بکار می رود ، مانند می سی سی پی ، نیل و گنگ (کلینگ و استانلی 1976)
(زمین شناسی یخچالها): یک تپه یا کپه پرشیب ماسه ، شن و گاهی اوقات تخته سنگ با یک قائده بادبزن مانند از برون شست که در کنار جبهه یک یخچال توسط رودخانه های برفاب ، رسوبگذاری شده اند
(زمین ریخت شناسی): یک کوه ، تپه یا سایر زمین شکل ها که شبیه یک مخروط هستند و دارای سرازیری های نسبتاً پرشیب و یک نوک برجسته یا تیز می باشند به ویژه یک مخروط آبرفتی
(گیاه شناسی): یک شاخه پرمیوه که دارای یک گروه خاص از پولک برگهای دارای هاگ می باشد ، مانند آنچه در کاج دیده می شود
مقایسه شود با: Strobilus ، مخروط (زمین شناسی دریایی): یک نوع بادبزن زیردریایی این اصطلاح اغلب برای توصیف یک بادبزن عمیق همراه با یک دلتای سازنده اصلی بکار می رود ، نیل و گنگ (کلینگ و استانلی 1976) (زمین شناسی یخچالها): یک تپه یا کپه پرشیب ماسه ، رسوبگذاری شده اند (زمین ریخت شناسی): یک کوه ، تپه یا سایر زمین شکل ها که شبیه یک مخروط هستند و دارای سرازیری های نسبتاً پرشیب و یک نوک برجسته یا تیز می باشند به ویژه یک مخروط آبرفتی (گیاه شناسی): یک شاخه پرمیوه که دارای یک گروه خاص از پولک برگهای دارای هاگ می باشد ، مانند آنچه در کاج دیده می شود مقایسه شود با: Strobilus
مخروط فرونشینی
گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید
مخروط افت:
افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد
مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی) ، مخروط تخلیه ، مخروط فرونشینی گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید مخروط افت:افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی)
مخروط افت فشار
یک مخروط افت در یک سطح پتانسومتریک ، یک توده آب زیر زمینی تحت فشار ، مانند آنچه توسط تولمان (ص 562 – 1937) تعریف شده ، یک سطح فرضی که نشان دهنده شرایط افت فشار در یک آبخوان تحت فشار به خاط پمپاژ می باشد rectangular coordinates|rectilinear coordinates مختصات راست گوش
مختصات دو یا سه بعدی بر روی هر سیستمی که در آن ، محورهای مرجع با زاویه های قائم یکدیگر را قطع می کنند مختصات سطح یا صفحه ای همچنین یک سیستم مختصات که از مختصات متعامد استفاده می کند
مترادف: rectilinear coordinates ، مخروط افت فشار یک مخروط افت در یک سطح پتانسومتریک ، یک سطح فرضی که نشان دهنده شرایط افت فشار در یک آبخوان تحت فشار به خاط پمپاژ می باشد rectangular coordinates|rectilinear coordinates مختصات راست گوش مختصات دو یا سه بعدی بر روی هر سیستمی که در آن ، محورهای مرجع با زاویه های قائم یکدیگر را قطع می کنند مختصات سطح یا صفحه ای همچنین یک سیستم مختصات که از مختصات متعامد استفاده می کند مترادف: rectilinear coordinates
شاخص شکل افقی
عنوان ارائه شده توسط بوچر Bucher جهت بیان درجه عدم تقارن یک ساختار موجی (ریپل مارک) که به صورت نسبت طول افقی قسمت پرشیب (جهت جریان رو به پایین) به بخش با شیب ملایم (جهت بالا رفتن جریان) تعریف شده است Twenhofel توئن هافل به منظور اندازه گیری میزان تقارن یا عدم تقارن ساختارهای موجی شکل از عکس رابطه اخیر و Allen از نسبت طول یال به طول موج ساختار استفاده کرده اند مقایسه شود با vertical from index در این مورد به معنای واژه ripple symmetry index (شاخص تقارن ساختارهای موجی شکل) نیز مراجعه کنید ، شاخص شکل افقی عنوان ارائه شده توسط بوچر Bucher جهت بیان درجه عدم تقارن یک ساختار موجی (ریپل مارک) که به صورت نسبت طول افقی قسمت پرشیب (جهت جریان رو به پایین) به بخش با شیب ملایم (جهت بالا رفتن جریان) تعریف شده است Twenhofel توئن هافل به منظور اندازه گیری میزان تقارن یا عدم تقارن ساختارهای موجی شکل از عکس رابطه اخیر و Allen از نسبت طول یال به طول موج ساختار استفاده کرده اند مقایسه شود با vertical from index در این مورد به معنای واژه ripple symmetry index (شاخص تقارن ساختارهای موجی شکل) نیز مراجعه کنید

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه