Knowledge workers are important and growing group of employees. The major resource and tool of their work is knowledge. Due to its tacit dimension, knowledge is of intangible character which makes the management of knowledge workers difficult; managers cannot observe and control the most important part of the process of work of knowledge workers (it happens in their brains and is invisible) and they cannot use directive tools that fail with this group of employees. Managers of knowledge workers are advised to change their managerial role for the leadership one. The article discusses problematic of leadership of knowledge workers. Research on this problematic is a part of the research on knowledge workers, their management and leadership. The research started in autumn 2010 at the University of Economics Prague and the Police Academy of the Czech Republic in Prague and it still continues. The objective of the research is to verify some aspects of knowledge work and the management and leadership of knowledge workers. The research is a quantitative research based on the questionnaire. As both management and leadership are practical disciplines we decided to use Lee Iacocca’s concept of 9 Cs of leadership (leadership scorecard) as a basis for the research on leadership. The article provides the results of answers of 125 respondents and shows that managers in our country have great reserves in leadership techniques and skills

چکیده

کارکنان دانشی، گروه های رو به رشد و بااهمیتی از کارکنان می باشند. منبع اصلی و ابزار کار ایشان، دانش است. دانش به دلیل بعد تاکتیکی اش، ویژگی ناملموسی دارد که مدیریت کارکنان دانشی را دشوار ساخته است؛ مدیران قادر به مشاهده و کنترل مهم ترین بخش فرآیند کاری کارکنان دانشی(که در مغزشان رخ می دهد و نامشهود است) نیستند و نمی توانند از ابزار راهنما برای این گروه از کارکنان استفاده نمایند. مدیران کارکنان دانشی به تغییر نقش مدیریتی خود به رهبری توصیه می شوند. این مقاله  به بحث در مورد مسئله رهبری کارکنان دانشی می پردازد. پژوهش در این موضوع، بخشی از پژوهش در موردکارکنان دانشی، مدیریت و رهبری ایشان می باشد. این تحقیق در پاییز سال 2010 در دانشگاه اقتصاد پراگ و آکادمی پلیس جمهوری چک در پراگ، آغاز شد و همچنان ادامه دارد. هدف این تحقیق، بررسی برخی جنبه های کار دانش محور و مدیریت و رهبری کارکنان دانشی می باشد. روش تحقیق، کمّی و مبتنی بر پرسش نامه است. از آنجایی که مدیریت و رهبری، هر دو مقررات عملی می باشند، تصمیم به استفاده از ایده ی 9 C،  Lee Iacocca در رهبری( امتیازدهی رهبری) به عنوان اساس پژوهش در زمینه رهبری، گرفتیم. این  تحقیق، نتایج پاسخ های 125 پاسخ دهنده را دربردارد و نشان می دهد که مدیران کشور، پتانسیل بالایی در مهارت ها و تکنینک های رهبری دارند.

1-مقدمه

ادبیات موضوع در زمینه کارکنان دانشی؛ مفاهیم، تعاریف و رویکردهای مختلفی را ارائه می دهد اما تمامی نویسندگان بر این واقعیت اتفاق نظر دارند که کارکنان دانشی، گروه های رو به رشد و بااهمیتی از کارکنان می باشند. به زبان ساده، کارکنان دانشی افرادی هستند که منبع اصلی و ابزار کار ایشان، دانش است. اگرچه ممکن است نتیجه کار ایشان یک راهنمای دستی باشد، مهم ترین بخش کار ایشان در فکرشان انجام می شود که تعداد زیادی از متغیرها را تحلیل نموده و کار خود را برای توسعه این متغیرها، تنظیم می نمایند...