Abstract
This paper reviews the results of a comprehensive investigation including more than 100 fatigue damage cases, reported for steel and composite bridges. The damage cases are categorized according to types of detail. The mechanisms behind fatigue damage in each category are identified and studied. It was found that more than 90% of all reported damage cases are of deformation-induced type and generated by some kind of unintentional or otherwise overlooked interaction between different load-carrying members or systems in the bridge. Poor detailing, with unstiffened gaps and abrupt changes in stiffness at the connections between different members were also found to contribute to fatigue cracking in many details
چکیده
این مقاله به بررسی نتایج حاصل از یک بازرسی کامل از 100 مورد خرابی ناشی از خستگی که در پل های فولادی و مرکب به وقوع پیوسته است ، می پردازد. موارد خرابی برحسب نوع جزئیات شان طبقه بندی شده اند. فرآیندهای خرابی ناشی از خستگی در هر زمینه شناخته شده و مورد بررسی قرار می گیرد. بنا به گزارشات ، 90% موارد خرابی گزارش شده ، به دلیل تغییر شکل ایجاد شده توسط برخی از اندرکنش های بین اعضای باربر یا سیستم های موجود در پل ها می باشد که ممکن است به صورت خودجوش بوده و یا از آن غفلت شده باشد. جزئیات ناقص به همراه شکاف های سخت نشده و تغییرات ناگهانی در سختی اتصالات بین اعضا ، باعث ایجاد ترک های ناشی از خستگی می گردد.
1-مقدمه
پل ها در تمام جوامع مدرن، به عنوان زیرساخت های حیاتی به شمار می آیند. در اروپا ، همانند دیگر قسمت های جهان صنعتی و توسعه یافته، پیشرفت سریع صنعتی در نیمه اول قرن 19 همراه با گسترش چشمگیر زیرساخت ها از جمله پل ها بوده است. بسیاری از راپل های ساخته شده در آن دوره ، هنوز قابل استفاده می باشد ، علی رغم این که عمر آنها از نظر فنی در بسیاری از موارد به سر رسیده است. طی پژوهشی که اخیرا در اروپا در مورد پل های بزرگراهی و پل های ریل دار (پل های عبور قطار) صورت گرفته است، بیش از 70% این پل ها ، بیش از 50 سال عمر داشته اند و حدود 30% آنها بیش از صد سال از زمان بهره برداری شان گذشته است. علاوه براین ، این پل ها در معرض تقاضاهای سخت تر از جمله افزایش بارهای ترافیکی به منظور رسیدن به بهره وری بیشتر در سیستم های حمل ونقل بوده اند. در مورد پل های فولادی ، خستگی به عنوان مشکل اصلی در چنین سازه هایی به شمار می رود که باعث محدود شدن ظرفیت باربری و کاهش عمر این گونه سازه می گردد. شناسایی دقیق نقاط و اعضای در معرض خستگی در یک پل ، به همراه بازرسی های منظم و زمان بندی مناسب جهت تعمیر و تقویت پل ، باعث تضمین عملکرد پل ها در دوره بهره برداری آنها می شود. همچنین در ساخت و سازهای جدید ، توجه به این نکته حائز اهمیت است که عناصر سازه ای که در معرض خستگی قرار دارند ، در طول فاز طراحی مورد احتساب قرار نمی گیرند…