دیکشنری تخصصی البرز مجموعه ای کامل از لغات و اصطلاحات تخصصی همه رشته ها

معادل های انگلیسی برای سی ، نام یک زبان برنامه نویسی همه منظوره سیستم عامل

سی ، نام یک زبان برنامه نویسی همه منظوره سیستم عامل یونیکس ( Unix) به زبان سی نوشته شده است نسخه جدید تری از آن به نام سی+ + نیز وجود دارد ، BORS HT-بورشت سر واژه ای برای باتری ، اضافه ولتاژ ، زنگ ، نظارت ، آمیخته ( کدک) ، آزمایش ؛ مجموعه عملیاتی هستند که در یک مرکز تلفن توسط خط مشترک انجام می گیرد ، coulomb-کولن ( سی ) واحد بار الکتریکی در دستگاه SI که مقدار بار الکتریکی گذرنده از سطح مقطع معینی از رسانا را به ازای جریان ثابت 1A نشان می دهد ، capacitor-خازن سی عنصری متشکل از دو صفحه ی رسانا که توسط یک ماده ی دی الکتریک نظیر هوا ، کاغذ ، میکا ، سرامیک ، شیشه ، یا پلی استر از هم جدا شده اند خازن انرژی الکتریکی را ذخیره می کند ، و جریان متناوب را بسته به مقدار ظرفیت خود و بسامد جریان عبور می دهد قبلاُ condenser نامیده می شد ، carbon-کربن عنصری غیر فلزی با عدد اتمی 6 و وزن اتمی 12 که در ساخت جاروبکهای موتور ( دی سی ) و الکترودهای باتریها و پیلها به کار می رود مخلوط پودرکربن و خاک رس ماده ی اصلی مقاومتهای مجزای کربنی است از کربن دانه ای نیز به عنوان عنصر مقاومت - متغیر در میکروفونهای زغالی استفاده می شود گرافیت و الماس شکلهای مختلف کربن هستند ، Celsius temperature scale-مقیاس دمای سیلیوس [سی] استاندارد بین المللی سیستم متریک برای اندازه گیری دما فاصله بین نقطه انجماد ، که در 0/01 درجه ی سلسیوس تنظیم شده است ، و نقطه ی جوش ، که در 100 درجه ی سلسیوس تنظیم شده است ، برابر با 99/9 درجه است صفر مطلق نیز برابر با 273/16- درجه ی سلسیوس است استاندارد بین المللی قبلی مقیاس دمای سانتیگراد بود که در سال 1948 به استاندارد جدید تغییر یافت این دو مقیاس اندکی با هم اختلاف دارند زیرا نقطه ی انجماد در مقیاس سانتیگراد 0 درجه سانتیگراد است حال آنکه نقطه مرجع 0/01 درجه در مقیاس سلسیوس برای انجام محاسبات مناسبتر است برای تبدیل درجه سلسیوس ( یا سانتیگراد ) به درجه فارنهایت باید آن را در 1/8 ضرب و نتیجه را با 32درجه جمع کرد دو مقیاس فارنهایت و سلسیوس در نقطه ی 40- اف 40- درجه سلسیوس مشابه هستند ، character-نویسه نمادی که یک حرف ، عدد ، یا علایم تقطه گذاری را مشخص می کند ترکیب نویسه ها اطلاعات یا خطوط یک برنامه کامپیوتری را تعریف می کند در سیستمهای دهدهی به رمز دودویی ( بی سی دی) هر گروه از نویسه ها نماسنده یک نویسه دیگر است نویسه ها به صورت یک بایت یا هشت بیت در حافظه ذخیره می شوند ، برق پذیری (خازن)

پیشنهاد شما چیست؟

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته مهندسی برق است.

واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی سی ، نام یک زبان برنامه نویسی همه منظوره سیستم عامل یونیکس ( Unix) به زبان سی نوشته شده است نسخه و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است

فارسی

انگلیسی تلفظ

( تی ) مضاعف ترکیبی ترکیبی از دو اتصال موجبر T - شکل که طراحی آنها به گونه ای است که انتقال انرژی توسط میزان بارگذاری هر بازوو تطبیق بین باروها تعیین می شود

combined double

( سی ) نما صفحه ی نمایش رادار که نمایش c را تولید می کند

c scope

( سی آی ای ) گروهی مشورتی بین المللی که غالب استاندارد های اساسی مربوط به رنگ و نور در سیستمهای تلویزیون رنگی را وضع کرده است

commission internationale de ieclairage

cable television-تلویزیون کابلی نوعی سیستم توزیع برنامه های تلویزیونی که با دریافت سیگنالهای تمام ایستگاههای محلی و تعداد ی ایستگاه راه دور توسط آنتهای قوی و واقع در نقاط مرتفع ، آنها را روی کانالهای جداگانه تقویت می کند و مستقیماً از طریق کابلهای هم محور هوایی یا زیر زمینی به گیرنده های مشترکان ارسال می کند با استفاده از این سیستم می توان ایستگاههای بیشتری زا با کیفیت بالا دریافت کرد

catv

cadmium sulfide-سولفید کادمیم ماده ای نیمه رسانا با باند ممنوع 2 4eV و بیشترین دمای کاری 870 درجه ی سانتی گراد

cds

cadmium-کادمیم عنصری فلزی که به منظور افزایش احیم پذیری ، رسانایی سطحی و نیز عدم خوردگی روی سخت افزار فولادی تجهیزات الکترونیکی آبکاری می شود عدد اتمی آن 48 و وزن اتمی آن 112/4 است ، citizens band-باند شهروندی ؛ باند خصوصی [ سی بی] باند بسامدی اختصاص یافته از سوی « اف سی سی » برای استفاده اشخاص این باند از 40 کانال با گستره بسامدی از 26/960 مگاهرتز برای کانال 1 تا 27/405 مگاهرتز برای کانال 40 تشکیل شده است

calcium-کلسیم سی ای عنصر فلزی نرم و به زنگ سفید ، نقره ای که به عنوان پوشش کاتد در برخی لامپهای نوری استفاده می شود عدد اتمی ان 20 و وزن اتمی آن 40/08 است

calorie-کالری واحد مقدار گرما در سیستم متریک ، تقریباً برابر با مقدار گرمایی است که دمای 1 گرم آب را 1درجه سانتی گراد بالا می برد

cal

candela per square meter-کاندلابر متر مربع واحد درخشایی در دستگاه ( اس آی )

cd/m2

candela-کاندلا واحد شدت درخشندگی در دستگاه (اس آی ) یک کاندلا به صورت شدت روشنایی یک و شصت سانتی متر مربع از تابشگر جسم سیاه در دمای انجماد پلاتین تعریف می شود قبلاً شمع candie نامیده می شد ، compact-disk player-پخش دیسک-فشرده[ سی دی ] دستگاه الکترومکانیکی که با استفاده از صفحه گردان موتوری و سیستم پخش الکترواپتیکی سیگنالهای شنیداری لازم برای تقویت را تولید می کند به شکلهای مختلفی نظیر قابل حمل و یا استریو ساخته می شود ، compact disk-دیسک فشرده ( سی دی ) دیسکی پلاستیکی به قطر چهار وپنج و هشت دهم اینچ که می تواند صدای انسان ، موسیقی و سایر صداها را به شکل حفره های میکروسکوپی ، که توسط لیزر تولید می شوند ، روی شیار های مارپیچی ذخیره کند با تابندن نور لیزر به روی حفره های در حال چرخش و مدوله شدن نور بازتابیده ، صدا ی ضبط شده دوباره پخش می شود

candian standards Assoclation-انجمن استاندارد کانادا ( سی اس آی ) سازمانی مستقل که با وضع استانداردهای ایمنی و آزمایش مواد ، قطعات و محصولات پذیرش آنها را برای استفاده بازار کانادا معین می کند

csa

carbon-dioxide laser-لیزر دیوکسید کربن نوعی لیزر گازی که ماده ی فعال اصلی آن دیوکسید کربن است با افزودن گازهای دیگری نظیر هلیم و نیتروژن توان خروجی افزایش می یابد از آنجا که این لیزر می تواند به صورت پیوسته با توانهای خروجی حدود کیلووات کار کند ، در کار بردهایی نظیر برش ، جوشکاری ، سوراخکاری ، و گرمایش از آن استفاده می شود همچنین در ارتباطات راه دور و هدایت مستقیم بمبها و موشکهای لیزری به کار می رود تلمبه زنی آن به روشهای مختلف نوری ، الکتریکی ، یا شیمیایی صورت می گیرد عملکرد پالسی لیزر ، بالترین توان میانگین خروجی را می دهد

co laser

carbon-monoxide laser-لیزر مونوکسید کربن لیزری که ماده ی فعال اصلی آن مونوکسید کربن است بیشترین توان خروجی آن در طول موجهای 4/9 تا 5 7 میکورن به دست می آید

colaser

card information structure metaformat-ساختار اطلاعاتی کارت ( سی آی اس ) صفحه ی اغازین در کار حافظه PCMCIA/JEIDA که اطلاعات اساسی مربوط به فن آوری کارت و فرمت آن را در اختیار سیستم میزبان قرار می دهد

cis

carier - sense multiple - access with collision detection-قرار دادی در شبکه های محلی لن که به ایستگاههای شبکه اجازه می دهد یا گوش دادن به خط ، آمادگی شبکه برای ارسال اطلاعات را بررسی کنند اگر دو یا چند ایستگاه همزمان بخواهند اطلاعات خود را ارسال کنند ، هر کدام متوجه یک برخورد شده و ارسال را قطع می کنند و پس از انتظار به مدت زمان تصادفی ، ارسال را از سر می گرند

csma/cd

carrier -interference ratio-نسبت حامل به تداخل نسبت c/i نسبتی برای مشخص کردن میزان تداخل در رله های مایکروویو و سایر سیستمهای ارتباطی برای این منظور ابتدا سیگنال مطلوب اندازه گیری و سپس با قطع آن سیگنال نامطلوب موجود اندازه گرفته می شود نسبت دو مقدار اندازه گیری شده بر حسب دسی بل بیان می شود

c/i ratio

cathode-ray oscilloscope; oscilloscope;scope-نوسان نمای پرتوکاتدی [ سی آر او] ؛ اسیلوسکوپ ؛ اسکوپ ابزاری آزمایشگاهی برای نمایش مقادیر لحظه ای و شکل موجهای کمیات الکتریکی متغیر با زمان به روی صفحه فلوئورسان و با استفاده از پرتوهای کاتدی

cro

cathode-ray tube-لامپ پرتو- کاتدی [ سی ار تی] نوعی لامپ باریکه- الکترونی که در آن الکترونهای گسیل شده از سوی کاتد داغ به وسیله ی تفنگ الکترونی به صورت باریکه ای در می آیند که روی سطح مقطع کوچکی از صفحه فلوئورسان متمرکز می شود با استفاده از صفحات انحراف الکتروستاتیکی درونی یا پیچکهای انحراف الکترومغناطیسی بیرونی می توان موقعیت و شدت باریکه را تغییر داد و شکلهای مختلف را روی صفحه ظاهر کرد

crt

CDMA با دسترسی چند گانه به روش رزرو بسته ها

cdma/ packet reservation multiple access

Cellular Telecommunications Association lndustry-انجمن صنعت ارتباطات راه دور سلولی [ سی تی ای آی ] سازمانی که استانداردهای تلفن را در آمریکا وضع می کند

ctia

center of gravity-گرانیگاه [سی جی] نقطه ای در رو یا درون جسم که برایند نیروهای وزن ، صرفنظر از نحوه قرارگیری جسم ، ماهواره از آن می گذرد و بنابراین می توان وزن یک جسم را با بردار نیرویی که از گرانیگاه آن می گذرد و جهت آن رو به پایین است نمایش داد

center tap-سر وسط[ سی تی] پایانه ای وقع در مرکز الکتریکی یک مقاومت ، پیچک ، یا وسایل دیگر ، computed tomography-پرتونگاری مقطعی محاسبه ای [ سی تی ] نوع روش عکسبرداری برای تشخیص پزشکی که در آن یک پرتو افکن چرخان ، پرتوهای ایکس را به صورت محوری در اطراف بدن بیمار مب تاباند و داده های به دست آمده پس از پردازش توسط کامپیوتر ، تصویری دو بعدی از مقطعی از بدن بیمار را روی نمایشگر لامپ پرتو- کاتدی نمایش می دهند با این روش تصویر سه بعدی نیز می توان به وجود آورد

centimeter-سانتیمتر [ سی ام] واحدی که از واحدهای بنیادی سانتیمتر گرم و ثانیه در سیستم « سی جی اس» ساخته شده است

central office-اداره مرکزی [ سی او] مرکز تلفن اصلی که معمولاُ تا چند کیلومتری مشترک قرار دارد و دارای شبکه راهگزینی پیامهای تلفنی برای حدود 1000 مشترک است

central processor unit-واحد پردازنده مرکزی [ سی پی یو] قلب هر سیستم کامپیوتری که دستورالعملهای برنامه ریزی شده را اجرا می کند سی پی یو دارای واحد حساب و منطق [ ای ال یو] برای انجام عملیات ریاضی و منطقی ، واحد کنترل برای ترجمه و اجرای دستورالعملها ، و حافظه داخلی برای ذخیره موقت متغیرهای برنامه و سایر عملیات است

cpu

ceramic dual-line package-بسته دو ردیفه سرامیکی [ سردیپ] نوعی بسته یندی قطعات الکترونیکی که در آن قاب سر سیمها بین دو لایه سرامیکی قرار می گیرد و سپس با پخت پودر شیشه بین آنها کاملاُ درزبندی می شود

cerdip

ceramic leaded-chip carrier-جا تراشه ی پایه دار سرامیکی [ سی ال سی سی] نوعی بسته ی تخت مربع- شکل برای بسته بندی مدارهای مجتمع که از سرامیک ساخته شده است و در هر چهار گوشه ی آن پایه های اتصال و حداکثر 84 پایه وجود دارد

clcc

ceramic package-بسته ی سرامیکی [ سرپک] بسته ای سرامیکی مشابه با بسته های سردیپ که پایه های آن از دو یا چهار طرف بسته بیرون آمده اند و نوعاُ برای تصب سطحی روی تخته مدارها به کار می روند

cerpack

character per inch-نویسه در اینچ [ سی پی آی] واحدی که تعداد نویسه های چاپ شده یا تولید شده در هر اینچ را مشخص می کند

cpi

charge-coupled device-وسیله تزویج -باری[ سی سی دی] نوعی وسیه انتقال بار نیمه رسانا که اساسُ از یک لایه نیمه رسانای زیرین ، یک لایه عایق اکسید در وسط ، و یک لایه بالایی از الکترودهای فلزی تشکیل شده است اعمال ولتاژ منفی به هر الکترود منجر به ایحاد منطقه تهی در لایه زیرین و ذخیره حامل های اقلیت و حامل اطلاعات می شود با انتقال ولتاژ منفی به الکترود مجاور ، اطلاعات ذخیره شده نیز جا به جا می شوند

ccd

chemical -vapor deposition-نشست بخار شیمیایی فرایند پوشاندن ماده از طریق گرم کردن آن تا نقطه ی ذوب در محفظه خلأ و تزریق گازهایی به داخل محفظه که توسط جسم جذب شده و به آن می چسبد از این فرایند برای آلایش نیمه رساناها با اتمهای دهنده یا پذیرنده و تغییر مشخصات الکتریکی آنها استفاده می شود برای تشکیل لایه های فلزی یا اکسید نیز به کار می رود

cvd

chlorine-کلر [ سی ال] عنصری گازی با عدد اتمی 17 و وزن اتمی 35/5 یکی از اکساینده های مهم در فرایند ساخت الکترونیکی است

chlorofluoro carbons-کلروفلوئورکربن ها [ سی اف سی ها] ترکیباتی غیر قابل اشتعال و با چسبندگی متفاوت که نقطه جوش آنها کمتر از دمای متعارف تا بالاتر از 200 درجه سلسیوس متغییر است این مواد دارای گذردهی پایین ( تقریباً2/0 ) و رسانایی ویژه خیلی کم هستند همچنین به لحاظ شیمیایی خنثی هستند و حلالیت کمی در سایر مواد دارند بخار این مایعات دارای استحکام دی الکتریکی بسیار بالایی است علاوه بر کاربرد در سیستمهای تهویه مطبوع و یخچالها به عنوان عامل انتقال دهنده گرما در فرایندهای لحیمکاری فاز- بخار و نیز عنوان عامل پاک کننده در تخته مدارهای با لحیمکاری موجی به کار می روند

cfcs

clear to send-آماده دریافت ( سی تی اس ) سیگنال واسط مودم که به تجهیزات پایانی داده ها دستور شروع ارسال را می دهد

cts

closed - circuit television-تلویزیون مدار - بسته ( سی سی تی وی ) کاربرد تلویزیون در مواردی غیر از پخش عمومی و گسترده آن ، تلویزیونهای مورد استفاده در کارخانه یا گردهماییها از این نوع هستند /

cctv

clphony equlpment-تجهیزات تلفن رمزی تجهیزاتی که به منظور در هم سازی یا بازسازی پیامهای صوتی همراه با فرستنده / گیرنده های رذادیویی یا تلفنی به کار می روند در نوعی از این دستگاهها ، گفتار ابتدا به رشته ای از پالسهای روشن / خاموش تبدیل می شود و سپس با پالسهای مولد کلید مخلوط می شود برای بازیابی گفتار در محل گیرنده ، باید با استفاده از مواد کلید مشابه ، خروجی آن از سیگنال دریافتی کم شود سپس پالسهای روشن / خاموش را می توان به گفتار اصلی تبدیل کرد

cipher+ telepony

code - excited linear predictive coding , vector - sum exciter linear predictive coding-رمز گذاری پیشگویی - خطی و انگیزش - رمزی نوعی روش رمز گذاری رقمی گفتار

celp - vselp

code division multiaccess-تقسیم رمز با دستیابی چند گانه ( سی دی ام ای ) نوعی استاندارد امریکایی برای خدمات تلفن بی سیم رقمی و مخابرات ماهواره ای در این حالت گفتار و اطلاعات رمزی و قطعه بندی شده از مسیرهای مختلف به طرف مقصد خود حرکت می کنند به گوبه ای که بسامدهای رادیویی آنها مشترک است با استفاده از روشهای همبستگی آشکار سازی در محل گیرنده اطلاعات و یا گفتار بازیابی می شود

cdma

code division multiplex-تسهیم با تقسیم رمز ( سی دی ام ) نوعی روش تسهیم که در آن دو یا چند خط ارتباطی به صورت همزمان تمام کانال ارسال را اشغال می کنند ساختار سیگنال رمز در این حالت به گونه ای است که گیرنده معین تنها به سیگنالهای مخصوص خود پاسخ می دهد و سایر سیگنالها را به عنوان نویز در نظر می گیرد

cdm

coder - filter- decoder-رمز گذار- پالایه - رمز گشا ( کوفیدک ) ترکیبی از کدک ، پالا یه و مراجع ولتاژلازم برای رمز گذاری و رمز گشایی صدا در کارت مشترک تلفن

cofidec

collision avoidance system-سیستم احتراز از برخورد ( سی ای اس ) سیستم الکترونیکی هوابرد که به صورت خودکار در مورد برخورد احتملی در هواپیما در هوا هشدار می دهد

cas

color graphics adapter-تطبیق دهنده گرافیکی رنگی [ سی جی ای] تخته مداری برای نمایشگر های رنگی کامپیوتر های شخصی که سیگنالهای ویدیوئی قرمز ، سبز ، آبی و تقویت ( آر جی بی آی ) و سیگنال ویدیوئی مخلوط را فراهم می کند این روش حداکثر 16 رنگ را پشتیبانی می کند

cga

color phase alternation-تناوب فاز رنگ [ سی پی ای] تغییر متناوب فاز رنگ یک یا چند مؤلفه زیر حامل رنگ نمایی بین دو مجموعه مقادیر مشخص در سیستم تلویزیون رنگی

cpa

COMLOGNET-کاملوگنت ( شبکه لجستیک رزمی ) شبکه ی طویل ارسال داده ها برای پردازش و توزیع سریع اطلاعات لجستیک در مراکز ارتباطی خودکار و کامپیوتری این شبکه داده های ورودی را ترجمه و اطلاعات را بر اساس اولویت به نشانیهای مختلف ارسال می کند

combat logistic network

commission internationale de iEclairage-( سی آی ای ) گروهی مشورتی بین المللی که غالب استاندارد های اساسی مربوط به رنگ و نور در سیستمهای تلویزیون رنگی را وضع کرده است

cie

communications satellite corp-شرکت مخابرات ماهواره ای ( کامست ) شرکتی که بر اساس قانون مخابرات ماهواره ای مصوب 1962 ، به منظور ارائه ی خدمات مخابرات ماهواره ای تاسیس شد

comsat

communications security-ایمنی مخابرات ( کامسک ) حفاظت اطلاعات ارسال شده از طریق تبدیل آنها به شکل غیر قابل فهم برای شنونده ی غیز مجاز و سپس تبدیل آنها به شکل اصلی در ایستگاه مورد نظر ، communication security device-وسیله ی ایمنی مخابرات نوعی مدار مجتمع نیمه رسانا که برای رمز گذاری سیگنالهای مخابراتی به کار می رود از این وسیله در ابتدا در انتهای خط ارتباطی ( کابل ، تار نوری ، یا بسامد رادیویی ) برای جلو گیری از دسترسی غیر مجاز به اطلاعات ارسال شده استفاده می شود

comsec

compact flash Association-سازمانی که استانداردهای لازم برای سازندگان کارتهای حافظه ی کامپیوتری را وضع می کند

cfa

compact-disk read-only memory player-بخش حافظه فقط خواندنی دیسک -فشرده [ سی دی- رام] یکی از وسایل جانبی کامپیوتر شخصی که با استفاده از صفحه گردان موتوریس و سیستم پخش الکترواپتیکی حفره های موجود روی دیسک فشرده را به سیگنال های شنیداری و دیداری تبدیل می کند به کمک آن می توان متن ، گرافیک ، داستان ویا فیلمها و بازیهای ویدیوئی را ذخیره و پخش می کند

cd-rom

compact-disk-interactive system-سیستم بر هم کنشی دیسک فشرده [سی دی آی] دستاوردی بر اساس فناوری دیسک فشرده برای مصارف خانگی که در آن کاربر می تواند با استفاده از گیرنده های تلویزیونی یا ویدیو و سیستمهای صوتی خانگی خروجی سیستم را انتخاب کند سی دی-آی کاربردهای تجاری و صنعتی نیز دارد

cd-i

compandor-فشرده - بازکننده ترکیب دو مدار متراکم کننده و بازکننده برای فشرده سازی گستره ی دامنه ی سیگنالها و سپس بازیابی آنها این ترکیب نسبت سیگنال - به - نویز را بهتر می کند در حال حاضر مدارهای مجتمع فشرده - بازکننده ی کاملی وجود دارند که امکان دسترسی به هریک از واحد های فشرده کنتده و یا باز کننده را نیز در اختیار قرار می دهند واحد فشرده ساز مدار مجتمع می تواند به تنهایی کنترل خودکار سطح شنیداری را در گیرنده های رادیو انجام دهد

com pressor - expan dor

compatible current - sinking logic-منطق جریان - خورهمساز ( سی سی اس ال ) خانواده ای از مدارهای مجتمع منطقی که می تواند به جای منطق ترانزیستور - دیود ( دی تی ال ) به کار رود

ccsl

compatible discrete four - channel sound-صدای چهار - باندی گسسته ی همساز نوعی سیستم صوتی که بین چهار مجموعه میکروفون در استودیوی ضبط و چهار مجموعه بلند گوی خروجی سیستم ، چهار کانال مستقل در نظر می گیرد به این ترتیب برای ضبط صفحه ها و نوارهای مغناطیس با این سیستم ، چهار کانال روی آنها باید وجود داشته باشد

cd- 4 sound

complementary metal - oxide semiconductor-نیمه رسانای فلز - اکسید مکمل ( سی ماس ) ترکیبی از ماسفت های مد - افزایشی کانال - p و کانال - n روی تراشه سیلیسیمی که به صورت مدارهای رقمی پوش - پول مکمل متصل شده اند اتلاف توان کم در حالت ایستا و سرعت بالا از جمله ویژگیهای آن است

cmos

complementary unijunction transistor-ترانزیستور تک پیوندی مکمل [ سی یوج تی ] نوعی قطعه نیمه رسانا با مشخصات شبیه به ترانزیستور های تک پیوندی استاندارد و با این تفاوت که قطبیت ولتاژها و جریانهای اعمال شده به آن مخالف یکدیگر است

cujt

complementary-transisor logic-منطق ترانزیستور - مکمل [ سی تی ال] خانواده ای منطقی که از ترانزیستور های مکمل استفاده می کندو عموماً در مجتمع سازی مقیاس - کوچک یا متوسط به کار می رود

ctl

computer -aided design-طراحی به کمک کامپیوتر [ کد] روشی برای ایجاد اصلاح و ذخیره یک طرح گرافیکی به کمک کامپیوتر ، مانند طراحی مدارهای مجتمع از مدار اولیه تا آرایش نهایی بسته بندی آن

cad

computer- aided instruction-آموزش به کمک کامپیوتر استفاده از یک کامپیوتر با تعاد زیادی پایانه ی دانش آموزی متصل به خط برای جایگزینی یا مکمل شدن با آموزش سر کلاسی

cai

computer-aided engineering-مهندسی به کمک کامپیوتر [ سی ای ای ] کاربرد کامپیوتر ها و نرمافزارهای مختلف در تمام جنبه های مهندسی با استفاده از کامپیوتر ها نوعاً ایستگاه های کاری و نرم افزارهای مناسب می توان انواع نمودارهای بلوکی و تابعی ، جانمایی تخته مدارها ، ماسکهای مدارهای مجتمع ، طرحواره های الکترونیکی ، نمودارهای سیمکشی الکتریکی و لوله کشی مکانیکی را تهیه کرد همچنین به کمک ایستگاههای کار می توان نقشه های سه بعدی مربوط به قطعات و دستگاههای مکانیکی و طرحهای معماری را ترسیم کرد ابزارهای نرم افزاری امکان چرخش نقشه های سه بعدی در فضا و رنگ آمیزی متنوع آنها را فراهم می سازد همچنین می توان مشخصات ، فهرست قطعات ، دستورالعملهای کار و نگهداری ، و گزارشها را همراه نقشه ها ضمیمه کرد

cae

computer-aided graphics-گرافیک به کمک کامپیوتر استفاده از کامپیوتر ، نوعاً ایستگاه کار یا رایانه ی شخصی پیشرفته ، برای نمایش اجسام یا مفاهیم به صورت سه بعدی و رنگی به عنوان مثل می توان به تحلیل و طراحی مدل خودرو و یا هواپیما و نیز نقشه های متحرک هواشناسی اشاره کرد همچنین می توان مفاهیم علمی نظیر دینامیک گردبادها ، پیوندها ی شیمیایی ، بر هم کنش ذرات اتمی ، و فعالیتهای آتشفشانی و زلزله ها را به صورت گرافیکی و متحرک نمایش داد

cag

computer-aided manufacturing-ساخت و تولید به کمک کامپیوتر [ کم] به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مناسب برای کمک به ساخت محصولات و یا فراوری مواد شیمیایی استفاده از نتایج طراحی به کمک کامپیوتر ( کد) برای ساخت ماسکهای مدار مجتمع ، ماسکهای مدار چاپی ، و نقشه های مقیاس بندی شده می تواند به ساخت مدارهای مجتمع ، تخته مدارها ، قطعات مکانیکی و دستگاه ها کمک کند با ارسال میتقیم داده های رقمی به دستگاهها می توان عملیات برش ، شکل دهی ، تراش ، و خراطی را به صورت خودکار انجام داد و کیفیت محصول نهایی را بررسی و آزمایش کرد ، بادامک

cam

continuous - transmission frequency - modulated sonar-سونار بسامد - مدوله شده ارسال - پیوسته ( سونار سی تی اف ام ) نوعی سیستم سونار که بسامد ارسال آن به صورت پیوسته و به شکل دندانه - اره ای خطی تغییر می کند در این صورت بسامد پژواک دریافت شده از جسم متناسب با فاصله آن است اختلاف بسامد های ارسال و دریافتی توسط تحلیلگر بسامد اندازه گیری و نتایج آن به ننمایشگر پرتو- کاتدی ppi ارسال می شود

ctfm sonar

continuous - wave laser-لیزر موج - پیوسته ( لیزر سی دبلیو ) لیزری که باریکه نور هممدوس را به صورت پیوسته تولید می کند و در کاربردهایی نظیر مخابر ات استفاده می شود حد اکثر توان میانگین آن عموماً کمتر از حالت پالسی است

cwlaser

continuous -wave radar continuous - wave doppler rader-رادار موج پیوسته ( رادار سی دبلیو ) نوعس سیستم رادار که فر سظتنده آن انرژی رادیویی رتا به صورت پیوسته ارسال می کند کسر کوچکی از این انرژی توسط هدف به طرف آنتن گیرنده پژواک می شود تغییر اندک در بسامد رادیویی بر اثر پدید ه انتقال دوپلری (doppler shitt ) موجب شناسایی موج بازتابیده از سیگنال ارسالی می شود رادار موج - پیوسته می تواند اهداف متحرک را از زمینه های ثابت و بازتابنده تمیز دهد و نسبت به رادار پالسی به پهنای باند کمتری نیاز دارد

cw radar

continuous wave-موج پیوسته ( سی دبلیو ) موج رادیویی یا راداری با دامه و بسامد ثابت

continuously variable slope delta mudulation-مدوله کننده ی دلتا با شیب پیوسته - متغیر ( سی وی اس دی ) روشی برای تبدیل سیگنال قیاسی ( نظیر تصویر یا صدا ) به جریانی از بیتهای متوالی

cvsd

cooperative engagement capadility-توانایی رزم مشترک ( سی ای سی ) اصطلاحی درارتش آمریکا برای پوشش و کنترل کامپیوتری تمام سیستم های رادار درگیر در یک نبرد توسط شبکه ی فرماندهی واحد در این حالت هر یک از فرندهان ، با اطلاع از وضعیت کلی تمام عملیات جنگی در حوزه ی مسئولیت خود می توانند در مورد آرایش نظامی هر یک از واحد های رزمی هوایی ، دریایی ، یا زمینی یا تمام آنها در آن منطقه تصمیم گیری کنند

cec

counter-countermeasure-ضد جنگ الکترونیکی [سی سی ام] هر نوع روش ، مدار ، یا سیستمی که بر علیه عملیات جنگ الکترونیکی دشمن ببه کار رود مانند روشهای استخراج سیگنالهای راداری مربوط به هدف از میان سیگنالهای مزاحم و اخلالگر

ccm

crosstalkunit-واحد تداخل ارتباطی ( سی یو ) معیاری از تزویج بین دو مدار عدد تداخل ارتباطی در یک نقطه از ضرب یک میلیون در نسبت جریان یا ولتاژ آن نقظه به جریان یا ولتاژ در مبدا سیگنال تداخلی به دست می آید امپدانس این نقاط مساوی فرض می شود ، copper-مس فلزی نرم ، چکش خوار و به رنگ قرمز مایل به نارنجی که دارای عدد اتمی 29 و وزن اتمی 63/5 است بعد از نقره ، بهترین رسانای گرما و الکتریسیته به شمار می رود مس پر مصرف ترین فلز برای ساخت سیم ، کابل و میله های جریان الکتریکی است با آبکاری آن روی فولاد می توان یک رسانای خوب و محکم به وجود آورد همچنین به کمک روشهای زدایش شیمیایی ، می توان مسیرهای نازک مسی را روی تخته های مدار چاپی ایجاد کرد آلیاژ آن با طلا موجب چکش خواری بیشتر طلا می شود

CSMA با تشخیص برخورد

csma cpllision detection

current- mode logic-منطق مد- جریانی [ سی ام ال ] منطقی که در آن ترانزیستورهای غیر اشباعی را منبع جریان - ثابتی تغذیه می شوند که با سرعت بسیار زیادی از یک ترانزیستور دیگر وصل می شود

cml

cycle per minute-چرخه در دقیقه [ سی پی ام ] واحد بسامد هر عمل

cpm

cycle per second-چرخه در ثانیه [ سی پی اس ] واحد پیشین بسامد ، که در حال حاضر هرتز نامیده می شود و علامت اختصاری آن هرتز است

cps

cycling redundancy check-بررسی چرخه ای افزونگی [ سی آر سی ] نوعی روش کشف خطا که در آن نویسه کنترل در بلوک ارسال شده باید باقیمانده ی تقسیم بیتهای متوالی بلوک بر یک عدد دودویی معین باشد

crc

EMI هدایتی

conducted EMI

International Radio Consultative Committe-کمیته ی مشورتی بین المللی رادیویی [ سی سی آی آر] سازمان بین المللی که استاندارهای پخش رادیو و تلویزیونی را در سراسر دنیا وضع می کند

ccir

International Telgraph and Telephone cousultative comittee-کمیته ی مشورتی بین المللی تلگراف و تلفن ] سی سی آی تی تی ] کمیته ی مشورتی وابسته به سازمان ملل متحد برای پیشنهاد و استانداردهای بین المللی جهت مخابره ی داده ها ، consultative committee in international telegraphy ant telephony-انجمن مشورتی تلگراف و تلفن جهانی ( سی سی آی تی تی ) انجمنی مشورتی که از سوی سازمان ملل متحد به منظور پیشنهاد و معرفی استانداردهای جهانی برای ارسال داده ها تاسیس شده است استانداردهای مخابراتی جهانی نظیر v22bis و v22, v21 توسط این انجمن وضع شده است

ccitt

ا- ام - اس سی ماس ترکیب فن آوری های سسیلیسیم - روی - یاقوت و سی ماس

cmos sos

ابر توده ای از الکترونها که در اطراف کاتد یک لامپ خلأ و در غیاب ولتاژهای مثبت روی صفحه انحراف یا نمایش در حال چرخش هستند

cloud

ابزار های فشرده سازی

compression tools

آبشاری

Cascade

آبگیر مجرا

conduit penstock

اتاق تمیز اتاقی در زبندی شده و تحت فشار که به منظور جلوگیری از اثر منفی آلودگیهایی نظیر ذرات معلق هوا بر مشخصه های الکتریکی ، نوری و مکانیکی قطعات در دست ساخت طراحی شده است هوای ورودی اتاق کاملاً تصفیه شده و رطوبت و دمای آن با توجه به محدوده مجاز کنترل می شود همچنین استافده از سیستمهای جداگانه تهویه مطبوع و گرمایش از بروز آلودگی مضاعف جلو گیری می کند فشار هوای اتاق بالاتر از فشار معمولی است تا بخار و بخارهای شیمیایی به بیرون ان رانده شوند استاندارد اولیه طراحی اتاقهای تمیز استاندارد B 209 است که آنها را بر حسب میزان ذرات معلق با ضخامت بیش ار 0/3 میکرو متر در هر فوت مکعب از هوا رده بندی می کند اتاق تمیز رده 1 تنها می تواند یک ذره در هر فوت مکعب هوا داشته باشد جدید ترین اتاقهای تمیز مورد استفاده در فرایند ساخت مدارهای مجتمع با حداقل ابعاد 1 میکرومتر دارای رده های بین 1 تا 10 هستند

clean room

اتاق فرمان بخشی از فضا پیما که خدمه و تجهیزات ارتباطی و دور سنجی اصلی را حمل می کند

command module

اتاقک

chamber

اتاقک محقظه ای برا یتجهیزات فشار - قوی

cubicle

اتاقک کابل

cable box

اتحادیه ، کنسرسیوم مجموعه ای از چند سازمان برای رسیدن به هدف مشترکی که فراتر از توانایی هر یک از سازمانهاست به عنوان مثال می توان از سماتک ( SEMATECH ) نام برد

consortium

اتصال مسیر سیمی و مستقیم عبور جریان بین دو نقطه از مدار

connection

اتصال ، زبانه ی اتصال ، برخورد 1 قسمت رسانای کی رله ، کلید ، یا اتصال دهنده که با تماس با قسمت دیگر موجب قطع یا وصل مدار می شود 2 کشف اولیه هواپیما ، کشتی ، زیر دریایی ، یا خودروهای دشمن روی صفحه نمایش رادار یا سایر تجهیزات آشکار سازی ، تماس ، کنتاکت

contact

اتصال به ظرفیت

capacity ground

اتصال پرسی اتصالی که در پشت آن استوانه ای تو خالی برای عبور سیم وجود دارد پس از قرار گرفتن سیم در سوراخ ، این دو با استفاده از ابزارهای مخصوص به یکدیگر پرس می شوند در واقع نوعی اتصال بدون لحیم است

crimp contact

اتصال دهنده ی کابل هم محور مجموه ای از رابط های نر و ماده برای بر قراری اتصال موقت یا دائمی بین دو کابل هم محور و بدون تاثیر بر مشخصه های امپدانسی آنها

coaxial cable connector

اتصال زنجیره ای اتصال سری طبقات تقویت کننده ، شبکه ها ، یا مدارهای تنظیم به گونه ای که خروجی هر طبقه ورودی طبقه بندی را تغذیه می کند ، اتصال آبشاری

cascade connection

اتصال زنجیره ای ( آبشاری )

cascading

اتصال سری خازن

capacitor series connected

اتصال کاسکود

cascode

اتصال متقاطع نوعی آرایش سیستمی برای ارتباط دو وسیله ی مخابراه داده ها یا دو پایه ی داده ها

crossed pinning

اتصال مرکزی

center contact

اتصال موازی خازن

capacitor parallel connected

اتصالهای مدارهای چند فاز

connections of polyphase circuits

اتقال دهنده کانال مداری در سیستم های رادیو- تلفنی که با انتقال یک یا چند کانال بسامد- صوتی از کانالهای معمولی به کانالهای بالاتر ، همشنوایی بین کانالها را کاهش می دهد مدار مشابهی در گیرنده ، این کانالها را سر جای خود بر می گرداند

chnnel shifter

اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد

conversion loss of frequency changer cry

اتلاف تبدیل

conversion loss

اتلاف مسی ، اتلاف IR افت توان در یک سیم پیچ به دلیل مقاومت سیمهای مسی آن در برابر عبور جریان الکتریکی

copper loss , ir loss

اتلاف هسته افت توان در ترانسفورمر یا القا گر هسته - آهنی در اثر جریانهای گردابی یا پسماند در هسته آهنی ، اتلاف هسته ، اتلاف آهن

core loss

اتلاف همفرودی از دست رفتن شمارشها به دلیل وقوع رویدادهای یوننده در فواصل زمانی کوچکتر از حد تفکیک زمانی سیستم شمارشگر

coincidence loss

اثر چترینگ

Chattering effect

اثر خازنی

capacitive effect

اثر کانال جریان نشتی که در سطوح بین امیتر و کلکتور برخی از ترانزیستور ها جاری می شود

channel effect

اثر کسینوس اثری در سرعت سنجهای لیزری یا ریز موج که در آن سرعت اندازه گیری شده و سرعت واقعی توسط کسینوس زاویه ی بین خط مرکزی باریکه و خط حرکت وسیله ی متحرک به هم مربوط می شوند

cosine effect

اثر کلکتور - پیرو اثری که در ساخت فلیپ فلاپ های تک - ترانزیستوری با استفاده از ترانزیستور دو قطبی معمولی به کار می رود با نزدیک شدن سریع بیس یک ترانزیستور اشباع امیتر مشترک به ناحیه قطع ، ولتاژ کلکتور نیز از آن پیروی می کند و تا قبل از رسیدن به ولتاژ تغذیه کلکتور در مقدار حد اکثر باقی می ماند

collector - follower effect

اثر گیراندازی حذف یک سیگنال ضعیف و بسامد- مدوله شده ( اف ام) توسط سیگنال اف ام قویتر هنگامی که بسامد هر دو یکسان یا نزدیک به هم باشد

capture effect

اثر هسته

core effect

اجاق بلور اجاقی با دمای کنترل شده که دمای بلور را ثابت نگه می دارد و رانش بسامد آن را به حداقل می رساند

crystal oven

احتراق

combustion

احتمال رده

class probability

احتمال شرطی

conditional probability

اختلاف پتانسیل تماس اختلاف بین توابع کار دوماده ی مماس تقسیم بر بار الکترون

contact - potential difference

اختلاف پتانسیل ثابت

constant potential

اختلاف پتانسیل مجاورتی

contact-potential difference

اختلاف نظر

controvercy

اخلال موج - پیوسته ارسال سیگنالهای مزاحم با دامه و بسامد ثابت از طریق رادار و به منظور تغییر مشخصات بهره ی گیرندههای راداری دشمن

continuous - wave jamming

اداره مرکزی [ سی او] مرکز تلفن اصلی که معمولاُ تا چند کیلومتری مشترک قرار دارد و دارای شبکه راهگزینی پیامهای تلفنی برای حدود 1000 مشترک است

central office

آدرس کد یا آدرس دستور

code address

آدرس نگه داری

care of address

ادوات توان سفارشی

Custom Power Devices

ادوات جفت شده با بار

charge coupled devices

آرایش 1 جانمایی ماشینهایی که برای کار در یک سیستم برنامه ریزی و به هم متصل شده اند 2 جانمایی قطعاتی که بای انجام عمل مداری مود نظر به هم متصل شده اند ، آرایش ، پیکر بندی ، ساختار

configuration

آرایه استوانه ای نوعی آنتن پویش الکترونیکی که در آن صدها دو قطبی عمودی در قالبهای استوانه ای و به شکل دایره کنار هم چیده شده اند از آن به عنوان پرسشگر در سیستم کنترل رفت و آمد هوایی استفاده می شود

cylindrical array

آرایه چبی شف نوعی آنتن آرایه ای که تغذیه عناصر آن به گونه ای است که ضریب آرایه ایجاد شده بر حسب چند جمله ای چبی شف بیان می شود در این حالت برای گلبرگ فرعی معین ، پهنای باریکه اصلی به حداقل می رسد

chebyshev array

آرایه خازنی

capacitive-array

آرایه خازنی

capacitive array

ارایه خدمت بدون اتصال

connectionless service

ارایه خدمت بر اساس اتصال

connection oriented service

ارائه سی

c-display

ارائه سی

c-scan

آرایه هم خط ، آرایه خطی نوعی آنتن آرایه ای که از تعداد زیادی دو قطبی نیم موج تشکیل شده است که به صورت سربه سر و همقاز به هم متصل شده اند

collinear array , linear array

آرایه ی پرده ای نوعی آنتن آرایه ای که در آن تعدادی عنصر سیمی عمودی بین دو کابل معلق کشیده شده اند یک پرده دیگر می تواند به عنوان بازتابنده در پشت آن قرار گیرد عناصر فعال معمولاً دو قطبی نیم موج هستند

curtain array

آرایه ی کانال بندی شده یک آرایه- دریچه ی نیم رسانا که روی تراشه ی آن سلولهای اساسی در سطرها و ستونهایی مرتب شده اند این آرایش امکان مسیر دهی اتصالات در فضای ( کانال) بین سطرها و دریچه ها را فراهم می سازد بازده مسیردهی در این روش تقریباُ 90 درصد است

channeled array

آرایه ی همدیس آرایه ای از آنتنها با قطع و وصل الکترونیکی و به شکل دایره ، استوانه ، نیم کره ، یا نظایر آن که الگوهای تابشی خاص برای سیستمهای ناوبری ، رادار و کنترل موشک ایجاد می کند

conformal array

آرایه‌های هدایت جریان

current steering arrayes

ارتباط دوگانه نوعی ارتباط دو سویه که در آن دو بسامد رایدویی با مشخصه ی انتشار متشابه در دو جهت مخالف ارسال می شوند

cross - channel communication

ارتباطات مویرگی

capillary communications

ارجاع متقابل

cross reference

ارزیابی هزینه

COST EVALUATION

ارزیابی هزینه ها

cost assessment

ارژ ، باردهی ؛ شارژ 1 فرایند تبدیل انرژی الکتریکی به شیمیایی در باتریهای ثانویه 2 فرایند تغذیه ی خازن یا سایر وسایل ذخیره کننده ی انرژی الکتریکی ، بارگیری ، شارژ ، پر کردن

charging

ارسال حاملی روشی برای ارسال سیگنالها که طی آن موج حامل تک بسامدی توسط سیگنال مورد نظر مدوله می شود

carrier transmission

ارسال رنگ ارسال یک موج سیگنال برای کنترل هر دو مقدار درخشایی و رنگ نمایی در تصویر

color transmission

آرمیچر استوانه ای

cylindrical armature

آرمیچر مدار بسته

closed coil armature

از کار افتادگی

crash

از نظر مفهومی

conceptually

ازدحام و تراکم

congestion

آزمایش با کادمیم

cadmium test

آزمایش پیوستگی نوعی آزمایش الکتریکی برای تعیین وجود ومحل یک اتصال باز

continuity test

آزمایش کابل

cable test

ازمون ارتباطي

communicative testing

استات سلولز ماده ای گرمانرم Thermoplastic که به شکل گسترده ای به عنوان بستر نوارهای مغناطیسی و فیلم سینمایی به کار می رود به صورت شفاف یا کدر و به رنگهای مختلف ساخته می شود

cellulose acetate

استاندارد بسامدی باریکه - سزیمی مجموعه ای از یک نوسان ساز کوارتز دقیق ، یک ترکیب گر بسامد و تعدادی طبقات ضرب کننده که بسامدهای استاندارد نظیر 1و 5 مگاهرتز را با دقت 1 قسمت در 10 به توان 11 تولید می کند اساس کار آن مقایسه پیوسته خروجی با بسامد 9192/631770 مگاهرتز مربوط به مشدد باریکه- اتمی سزیمی است

cesium-beam frequency standard

استراتژی کنترل

control strategy

استراتژی محافظه کارانه

conservative strategy

استناد

citation

استوانه ؛ سیلندر اشاره به آرایش سه بعدی شیرهای ذخیره داده ها که توسط پشته ای از دیسکهای حافظه در سخت دیسکهای کامپیوتری به وجود می آید

cylinder

استوانه ای

cylindrical

اشباع آند

current saturation

اشباع هسته

core saturation

اشعه با مربع کوسکانت

cosecant squared beam

اشعه کاتدی

cathode rays

اشعه کیهانی

cosmic rays

اشعه مجرایی

canal rays

اشکار ساز بلوری نوعی دیود بلوری که با یکسو کردن سیگنال ( آر اف ) مدوله شده ، مستقیماً سیگنال صدا یا تصویر را آشکار می کند در گیرنده های ریز موج نیز این دیودها سیگنال ( آر اف ) ورودی را با سیگنال نوسان ساز محلی ترکیب و سیگنال ( آی اف ) تولید می کنند

cryhstal detector

آشکار ساز تلورید - کادمیم نوعی پیل نور رسانا با توانایی کار پیوسته تا دماهای حدود 400درجه ی سانتی گراد که در آشکار سازهای زیر قرمز ، تابشهای هسته ای ، پرتوهای گاما و نیز در پیلهای خورشیدی استفاده می شود

cadmium-telluride detector

آشکار ساز خازنی متجاوز نوعس سیستم هشدار دهنده ی محیطی که در آن حضور جسم متحرکت موجب تغییر ظرفیت انتن - به زمین و به کار افتادن سیستم می شود با نزدیک شدن متجاوز به آنتن آویزان افقی در منطقه حفاظت شده ، سیگنال هشدار ارسال می شود

capacitance-operated intrusion detector

آشکار ساز فاز رنگ مداری در گیرنده های تلویزیون رنگی که بسامد و فاز سیگنال رگبار ورودی را با سیگنال 3/579545 مگاهرتز داخلی مقایسه و ولتاژ تصحیح لازم را به لامپ رآکتانسی اعمال می کند

color phase detector

آشکار ساز نشت جریان وسیله ای حفاظتی در تجهیزات الکترونیک و الکتریکی که هر گونه نشت جریان از طریق عایق و یا سایر مسیر های ناخواسته را نشان می دهد

current - leak detector

آشکار ساز همدوس آشکار سازی در رادار نشاندهنده ی هدف متحرک که دامنه ی سیگنال خروجی آن به جای قدرت به فاز سیگنال پژواک بستگی دارد

coherent detector

اشکار سازی حامل سیگنال مربوط به مودم در استاندارد RS-232C که به پایانه ی متصل نشان می دهد مودم سیگنالی را از مودم راه دور دریافت کرده است

carrier detect

آشکار سازی همدوس نوعی آشکارسازی که در آن سیگنال پالس - مدوله شده ی دریافتی دارای همبستگی مضاعف با سیگنالهای تولید شده محلی است

coherrent detection

آشکارساز بلورین

crystal detector

آشکارساز کنتاکتی

contact detector

آشکارسازی کاما

comma detection

آشکارسازی همدوس

coherent detection

آشوب

chaos

آشوب و هرج و مرج

chao

آشوب؛برگشت زمینه؛آشوب راداری پژواکهای نامطلوب که بر اثر عموالی نظیر زمین ، دریا ، باران ، اجسام ساکن ، پوشال و جنگ الکترونیکی و شن روی صفحه رادار ظاهر می شوند

clutter; background return; radar clutter

آشوبناک

chaotic

اصطکاک کولنی اصطکاکی که بین دو سطح خشک به وجود می آید

coulomb friction

اضافه جریان

current surge

اطلاعات زمینه‌ای

Contextual information

اطمینان درجه اطمینان از اینکه میزان و آهنگ خرابی خاص از حد مشخصی تجاوز نمی کند

confidence

اعتبارسنجی متقابل

cross validating

اعوجاج عبوری

cross distortion

اعوجاج گذر از صفر

Crossover distortion

اعوجاج گذر از صفر ، اعوجاج همگذری

crossover distotion

افت فشار کاتد

cathode (potential) fall

افت کنتاکتی

contact drop

افت هاله

corona loss

افت ولتاژ هدایتی

conducting voltage drop

افروختگی کاتد تابش درخشنده ای که تمام یا بخشی از کاتد یک لامپ تخلیه - تابانی - کاتد- سرد را در بر می گیرد ، فضای روشن کاتد

cathode glow

اقدام اصلاحی

corrective action

اقدامات کنترلی

control actions

اقیانوس لایه ای پیوسته

continuously stratified ocean

آلدهید [ترکیبات آلی شامل ریشه

cho-] aldehyde

القا کتایی بحرانی کمترین القا کنایی لازم برای چوک ورودی در یکسو ساز تمام موج که مانع از صفر شدن جریان آن در تمام زمانها می شود ، القا کنایی بحرانی کمترین القاکنایی لازم برای چوک ورودی در یکسو ساز تمام موج که مانع از صفر شدن جریان آن در تمام زمانها می شود

critical inductance

الکترود کنترل الکترودی در لامپ الکترونی که جریان بین دو یا چند الکترود دیگر را بر قرار می کند یا تغییر می دهد ، الکترود فرمان

control electrode

الکترودهای هم صفحه الکترودهایی که در یک صفحه نصب می شوند

coplanar electrodes

الکترودی که میدان الکتریکی آن سبب همگرایی دو یا چند باریکه الکترونی می شود

convergence electrode

الکترون رسانایی

conduction electron

الکتریسیته تماسی

contact electricity

الگوریتم اجماع

Consensus Algorithm

الگوی آزمایشی میله - رنگی الگویی آزمایشی از میله های عمودی به رنگهای مختلف که برای بررسی نحوه ی عملکرد گیرنده تلویزیون رنگی استفاده می شود

color - bar text pattern

الگوی رسانا شکل طراحی شده برای ماده ی مقاومتی یا رسانا

conductive pattern

الگوی شارژ

charging pattern

الگوی شطرنجی

crosshatch patterm

الگوی فلکی

constellation pattern

الگوی کسکانت مربع نوعی الگوی تابش آنتن رادار زمینی که در هر قطاع آن اجسام نزدیک نسبت به اجسام دورتر انرژ ی کمتری دریافت می کنند در این حالت شدت میدان با مربع کسکانت زاویه ی ارتفاع تغییر می کند برای ایجاد این الگو می توان قسمت بالایی بازتابنده ی سهوی را به طرف بالا خم کرد به کمک این الگوی تابشی می توان سیگنالهای پژواک تقریباً یکسانی را از اجسام هم ارتفاع ولی با فاصله از هم دریافت کرد همچنین این الگو در آنتهای رادار هوایی می تواند میدان الکتریکی یکنواختی را در امتداد سطح زمین تولید کند

cosecant - squared pattern

آلودگی رنگح باز تولید نامطلوب رنگها در گیرنده ی تلویزیون رنگی بر اساس تداخل مسیرهای اجزای رنگ

color contamination

آماده دریافت ( سی تی اس ) سیگنال واسط مودم که به تجهیزات پایانی داده ها دستور شروع ارسال را می دهد

clear to send

آماده سازی اصطلاح خطوط و تجهیزات ارسال داده ها برای تطبیق امپدانس و دامنه و یا متعادل سازی

conditioning

امپدانس مشخصه ، امپدانس مشخصه امپدانسی که در صورت اتصال به سرهای خروجی یک خط انتقال با طول نامشخص ، طول ظاهری آن را به بی نهایت می رساند در نتیجه هیچگونه موج ایستا روی خط وجود نخواهد داشت و نسبت ولتاژ به جریان در هر نقطه از خط یکسان خواهد بود در موجبر تطبیق یافته ، امپدانس مشخصه برابر با نسبت ولتاژ « آر ام اس» به کل جریان طولی « آر ام اس» در نقاط مشخصی روی قطر موجبر است برای یک قطعه آکوستیک امپدانس مشخصه به صورت نسبت فشار صدای مؤثر در هر نقطه به سرعت مؤثر ذره در آن نقطه تعریف می شود ، ناگذرایی ماهیتی

characteristic impedance

امپدانس های مزدوج امپدانس هایی که مولفه های مقاومتی آنها برابر است اما مولفه های راکتانسی آن در عین برابر بودن دارای علامت مخالف هم هستند

conjugate impedeances

امضای کد

codesign

امنیت سایبری

cybersecurity

آموزش به کمک کامپیوتر استفاده از یک کامپیوتر با تعاد زیادی پایانه ی دانش آموزی متصل به خط برای جایگزینی یا مکمل شدن با آموزش سر کلاسی

computer- aided instruction

آموزش پرش درجا روشی که طی آن آزمونهای کامپیوتری به جای شروع از محلهای متعدد و متغیر در حافظه ، فقط از محلهای مشخصی از حافظه اجرا می شوند

crippled leapfrog test

آموزش زبان ارتباطي

communicative language teaching

امیتر مشترک

common emiter

انباشته ، جمع شونده

cumulative

انتخاب

choice

انتخاب جریان - همفرودی انتخاب یک سلول مغناطیسی از حافظه ی کامپیوتری به منظور خواندن یا نوشتن ار طریق اعمال همزمان دو یا چند جریان

coincidence - current selection

انتشار دی اکسید کربن

carbon dioxide emission

انتشار متقابل

counter propagation

انتقال بیتها در کامپیوتر که طی آن ارقام خارج شده از یک طرف کلمه به طرف دیگر آن وارد می شوند

cyclic shift

انتگرال کانولوشن ( حلقوی )

convolution integral

انتگرال گیری ترازی

contour integration

انتگرالگیر خازنی مداری شامل یک خازن که جریان گذرنده از آن متناسب با تابعی است که باید از آن انتگرال گرفته شود ولتاژ خازن بعد از زمان مشخص برابر با انتگرال تابع خواهد بود از این مفهوم در مدارهای قیاسی - به - رقمی استفاده می شود

capacitor integrator

آنتن آرایه ای خطی پیوسته نوعی آنتن آرایه ای که دارای تداد زیادی منابع بسیار نزدیک به هم است

continuous linear antenna array

آنتن آرایه ای کولمر نوعی آنتن آرایه ای صفحه ای با بهره ی بالا که از مجموعه ای از عناصر غیر مشدد افقی و عمودی تشکیل شده است و می تواند امواج با قطبیدگی افقی و عمودی تولید کند

coulmer antenna array

آنتن استوانه ای آنتنی که دارای تعدادی استوانه ی تو خالی به عنوان عناصر تابشگر است

cylindrical antenna

آنتن با بازتابنده گوشه دار

corner reflector antenna

آنتن باز تابنده ی بوقی - مخروطی نوعی آنتن بازتابنده ی بوقی با سطح مقطع دایره ای و وجوه راست به شکل مخطورط تغذیه ی آن توسط موجبر دایره ای و از سر کوچکتر بوق صورت می گیرد

conical horn reflector antenna

آنتن بازتاب - زاویه ای نوعی آنتن که باز تابنده ی آن به شکل دو صفحه رسانای عمود بر هم است معمولاً تغذیه ی آن توسط یک دو قطبی یا آرایه ای از دو قطبی های هم خط واقع بر نیمساز زاویه ی بین دو صفحه انجام می پذیرد صفحه ها را می توان بصورت ورقه های فلزی ، یا به شکل شبکه ی سیمی برای کاهش اثر باد ساخت بیشترین دریافت آن در امتداد نیمساز صورت می گیرد این آنتن برای باند ( یو اچ اف ) تلویزیون مناسب است

corner - reflecting antenna , corner antenna

آنتن برگ-شبدری نوعی آنتن فرستنده «وی اچ اف» و همه جهتی که از تعدادی تابنده چهار -عنصری افقی تشکیل شده است که به صورت عمودی و به فاصله نیم طول موج از هم قرار گرفته اند هر واحد افقی دارای چهار حلقه به شکل شبدر چهار برگی است بیشترین تابش واحدها در صفحه افقی روی می دهد

clover-leaf antenna

آنتن دایره ای و آنتن مدور نوعی دو قطبی خمیده و دایره ای شکل به گونه ای که خط انتقال و دو انتهای خم در دوطرف قطر آن قرار میگرند نصب افقی این آنتن ، منجر به تابش آن در همه جهتها می شود و تابش عمودی آن ناچیز است

circular antenna

آنتن سطح - موجدار نوعی آنتن مایکروویو شامل موجبر تغذیه و یک سطح فلزی موج دار عرضی که امواج سطحی را هدایت می کند

corrugated - surface antenna

آنتن شانه ای نوعی آنتن پهن باند برای سیگنالهای با قطبش عمودی این آنتن دارای نیمی از انتن اسکلت - ماهی است که به صورت عمودی نصب و با یک خط هم محور تغذیه می شود

comb antenna

آنتن قفسی

cage aerial

آنتن قفسی گونه ای از آنتنهای دو قطبی ( dipole ) که عناصر متعدد و فعال آن به صورت افقی و با قالب دایره ای به عناصر دو قطبی متصل می شوند اتصال موازی عناصر فعال به کمک حلقه های دایره ای یک ساختار استوانه ای قفس مانند پدی می آورد تغذیه آنتن از مرکز آن و به کمک خط انتقال دو سیمه یا کابل هم محور انجام می شود

cage antenna

آنتن کاسگرین نوعی آنتن مایکروویو که تغذیه گر آن در نزدیکی یا روی سطح بازتابنده ی اصلی نصب می شود و جهت آن به طرف آینه ای واقع در کانون سطح بازتابنده است انرژی تغذیه گر ابتدا به آینه تابیده و سپس از طریق آن به روی بازتابنده اصلی پخش می شود با این روش ، که از فن آوری تلسکوپ نوری الهام گرفته است دیگر نیازی به نصب یک تغذیه گر سنگین در فاصله دوری از بازتابنده ی اصلی نیست

cassegrain antenna

آنتن کسکانت آنتنی که دامنه ی باریکه ی آن متناسب با کسکانت زاویه ی افت نسبت به افق تغییر می کند

cosecant antenna

آنتن کسکانت - مربع آنتنی با الگوی تابش کسکانت مربع

casecant - squared antenna

آنتن لوزی گون پرده ای نوعی آنتن لوزی شکل چند سیمه که در گستره وسیع بسامدی دارای امپدانس ثابتی است

curtain rhombic antenna

آنتن مارپیچ مخروطی نوعی آنتن قطبش - دایره ای و مستقل از بسامد به شکل مخروط وارونه که دارای الگوی تابش یکسویه است ، آنتن مارپیچ مخروطی نوعی آنتن قطبش - دایره ای و مستطیل از بسامد به شکل مخروط وارونه که دارای الگوی یکسو یه است

conical helix antenna

آنتن متقاطع نوعی آنتن متشکل از یک زوج عنصر افقی که هر یک دارای خم عمودی در مرکز خود هستند خط انتقال در محل خمها به آنتن وصل می شود این آنتن در صورت نصب در صفحه ی افقی ، سیگنالهایی با قطیدگی افقی تولید می کند

cross antenna

آنتن مخروطی

cone antenna

آنتن مخروطی

conical antenna

آنتن مخروطی نوعی آنتن پهن باند با عناصر مخروطی شکل

conical antenna; cone antenna

انتن مکعبی آنتن آرایه ای تمام موج که عناصر ان 12 ضلع که مکعب را تشکیل می دهند

cubical antenna , cbical quad antenna

آنتن هرتز تغذیه - مرکزی نوعی دو قطبی نیم موج که دارای تغذیه گرهای فاصله دار روی خط انتقال خود است روی بسامد بنیادی خود به صورت جریانی و روی تمام هماهنگهای زوج به صورت ولتاژی تغذیه می شود این آنتن در گستره 1/6 تا 30 مگاهرتز عملیات ارسال و دریافت را انجام می دهد

center-fed zepp

آنتن هم محور آنتنی که در آن رسانای داخلی خط هم محور به اندازه ربع طول موج بیرون آمده است و با تاکرودن رسانای خارجی خط به میزان ربع طول موج ، قسمت تابشگر ساخته می شود

coaxial antenna , sleeve antenna

انجمن استاندارد کانادا ( سی اس آی ) سازمانی مستقل که با وضع استانداردهای ایمنی و آزمایش مواد ، قطعات و محصولات پذیرش آنها را برای استفاده بازار کانادا معین می کند

candian standards assoclation

انجمن صنعت ارتباطات راه دور سلولی [ سی تی ای آی ] سازمانی که استانداردهای تلفن را در آمریکا وضع می کند

cellular telecommunications association lndustry

انجمن مشورتی تلگراف و تلفن جهانی ( سی سی آی تی تی ) انجمنی مشورتی که از سوی سازمان ملل متحد به منظور پیشنهاد و معرفی استانداردهای جهانی برای ارسال داده ها تاسیس شده است استانداردهای مخابراتی جهانی نظیر v22bis و v22, v21 توسط این انجمن وضع شده است

consultative committee in international telegraphy ant telephony

انحراف ساعت نوعی جابجایی فاز که به دلیل تاخیر متفاوت بخشهای مختلف سیستم توزیع سیگنال ساعت ایجاد می شود انحراف بیش از حد خطاهایی را در هنگام پردازش داده ها ایجاد می کند

clock skew

اندازه گیر خلا کاتد - سرد نوعی اندازه گیر خلا که جریان یونش را به جای استفاده از کاتد داغ به وسیله میدان الکتریکی قوی انئازه می گیرد در محفظه اندازه گیر یک اند حلقوی وجود دارد که در دو طرف آن دو کاتد زیر کوئیمی یا نوریمی قرار گرفته اند اعمال ولتاژ بالا بین آند و کاتدها ، منجر به تحریک الکترونها از دو کاتد شده و میدان مغناطیسی یک آهنربای دائم این الکترونها را با حرکت مارپیچی به طرف آند حلقوی با بایاس مثبت هدایت می کند بسیاری از الکترونها چندین با مسیر حلقوی آند را طی و در این فاصله گاز موجود در محفظه را یونیده می کنند جریان مربوط به یونهای مثبت که توسط کاتد منفی جمع آوری می شوند متناسب با فشار گاز ( خلا) است گسترده ی کاری اندازه گیری از 10 به توان منفی 8 تا 2ضربدر 10 به توان منفی 2 torr است

cold- cathode vacuum gage

اندازه گیر ضریب قدرت

cos @ meter

انرژی پاک

clean energy

انقباض

contraction

انقباضی

contractive

آهن هسته نوعی آهن نرم که در ساخت هسته ترانسفورمرها ، چوکها و رله ها استفاده می شود

core iron

آهنربای چنبری

closed footed magnet

آهنربای خلوص رنگ نوعی آهنربا با واقع در روی گردن لامپ تصویر رنگی که با تغییر مسیر باریکه الکترونی موجب بهبود خلوص رنگ می شود

color-purity magnet

آهنربای سرامیکی نوعی آهنربای دائمی که از مخلوط فشرده و متخلخل سرامیک و پودر مغناطیسی ساخته می شود

ceramic magnet

آهنربای همگرایی مجموعه آهنرباهایی که میدان مغناطیسی لازم برای همگرایی دو یا چند باریکه الکترونی را در لامپ تصویر سه تفنگی تلویزیون رنگی فراهم می کنند

convergence magnet; beam magnet

آهنگ خطای حافظه ی نهان تعداد دفعاتی که عملوند مورد نیاز سی پی یو در حافظه ی نهان پیدا نشده است این عدد معیاری از کارایثی الگوریتم حافظه ی نهان خواهد بود

cache miss rate

آهنگ ساعت آهنگ انتقال بیتها یا کلمه ها از یکی از بخشهای داخلی کامپیوتر به بخش دیگر

clock rate

آهنگ شمارش آهنگ میانگین وقوع رویدادها که توسط سیستم شمارش مشاهده می شود

counting rate

آهنگ شمارش - سنج ابزاری که آهنگ وقوع پالسهای وارد شده به شمارشگر تابش را با میانگین گیری در یک فاصله ی زمانی نشان می دهد

counting-rate meter

آهنگ نمونه برداری رنگ تعدا دفعات نمونه برداری از هر رنگ اولیه در ثانویه در سیستم تلویزیون رنگی

color sampling rate

اوسیلاتور رنگ

color oscillator

اوسیلاتور رنگ

color-subcarrier oscillator

اولیه درشت رنگ نمایی مولفه کم اهمیت تر از دو اولیه ی رنگ نمایی در سیگنال تلویزیونی رنگی که سیگنال Q نامیه می شود از آنجایی که پهنای باند این سیگنال به 0/5 مگاهرتز محدود می شود تاثیر آن تنها بر تغییرات درشت و بزرگ تصویر رنگی محسوس است مولفه ی دیگر ، اولیه ی ریز رنگ نمایی با سیگنال است که پهنای باند آن تا 1/5 مگاهرتز می رسد

coarse chrominance primary

اولیه ی رنگ نمایی رنگ غیر فیزیکی که توسط هر یک از مولفه های I یا Q از سیگنال رنگ نمایی مشخص می شود این سیگنالهای رنگ نمایی ، مولفه های الکتریکی باقیمانده بعد از حذف سیگنال درخشایی از سیگنال تمام رنگی فرستنده را تشکیل می دهند

chrominance primary

آویز انداری زنجیره ای

catenary suspension

آویز چند شاخه

cluster

آویز مرکب

combination fixture

آویزانداری مرکب

compound catenary

ایستای دوره ای

cyclostationarity

ایمنی مخابرات ( کامسک ) حفاظت اطلاعات ارسال شده از طریق تبدیل آنها به شکل غیر قابل فهم برای شنونده ی غیز مجاز و سپس تبدیل آنها به شکل اصلی در ایستگاه مورد نظر

communications security

آینه جریان ، آینه جریان آرایشی از دو یا چند ترانزیستور به گونه ای که جریان یک گره ، عیناً در گره دگر ظاهر می شود مثلاً اگر سوسهای دو ترانزیستور ماسفت به هم بسته شوند و گیت آنها به یکی از درینها متصل شود جریان درین اول در درین دوم ظاهر خواهد شد ، آیینه جریان

current mirror

اینورتر تزویج متقابل

Cross-coupled inverter

اینورتر چند سطحی آبشاری

Cascaded Multilevel Inverter

اینورتر چند سطحی پل H آبشاری

Cascaded H Bridge Multilevel Inverter

اینورتر چندسطحی آبشاری

Cascade multilevel inverter

اینورتر منبع ولتاژ آبشاری

Cascaded voltage source

باتری با مدار بسته

closed circuit battery

باتری سی

c battey

بادبزن جابجاگر

commutator air blast

بار ، باز؛ خرج؛ باردهی ؛ شارژ 1 کمیتی که انرژی الکتریکی ذهیره شده در خازن ، باتری ذره بنیادی یا جسم عایق را مشخص می کند بار الکتریکی نیز نامیده می شود 2 ماده یا قطعه ای که باید توسط کوره القایی یا دی الکتریکی گرم شود 3 تبدیل انرژی دی الکتریک به انرژی شیمیایی در باتری انباره با گذاردن جریان مستقیم از آن

charge

بار الکترون

charge of the electron

بار توان ثابت

constant power load

بار ثابت

constant load

بار خارجی متصل

connected load

بار خازن

condenser charge

بار خازنی باری که رآکتانس خازنی آن بیش از رآکتانس القایی است این بار دارای جریان پیشفاز است

capacitive load

بار خشک هم محور نوعی بار برای کابلهای هم محور

coaxial dry load

بار فشرده

condensive load

بار کلاک

Clock load

بار محاسباتی

computational burden

بارگذاري جريان

Current Loading

باز فرستنده ی همدوس نوعی با زیفررستنده که بین بسامد و فاز سیگنالهای ورودی و خروجی آن رابطه ثابت وجود دارد

coherent transponder

باز گذاری پیوسته روشی برای بار گذاری روی خطوط انتقال از طریق پوشاندن مانه ی مغماطیسی به دور هر سیم و در نتیجه توزیع یکنواخت الفا کنایی در طول خط

continuous loading

بازار رقابتی

competitive market

بازارهای رقابتی

competitive markets

بازتابنده غیر فعال رمزی نوعی بازتابنده رادار که ویژگیهای بارتاب آن را می توان متناسب با رمز از پیش معینی تغییر داد

coded passive reflector

بازتابنده ی استوانه ای نوعی بازتابنده که در واقع بخشی از یک استوانه است

cylindrical raflector

بازتابنده ی زاویه ای نوعی باز تابنده ی راداری که از سه سطح رسانای عمود بر هم تشکیل شده است این باز تابنده امواج الکترو مغناطیسی را به طرف منبع خود بر می گرداند با استفاده از ان می توان موقعیت کشتی ها را با استفاده از رادار بهتر تشخیص داد ، منعکس کننده گوشه ای

corner reflector

بازدار

choke

بازده بلور تغییر دهنده بسامد

crystal frequency-changer efficiency

بازده شدتی مبدل

current ratio of transformer

بازده صنعتی

commercial efficiency

بازدهی بالای مبدل

conversion high efficiency

بازدهی تبدیل 1 نسبت تئان خروجی ( ای سی ) به توان ورودی ( دی سی ) در لامپ الکترونی یا قطعه ی نیمه رسانا 2 نسبت ولتاژ خروجی یک مبدل در بسامد خاص به ولتاژ ورودی دز بسامد ی دیگر ، بازده تبدیل

conversion efficiency

بازدهی شمارش نسبت تعداد میانگین فوتون ها یا ذرات یوننده ای که منجر به تولید شمارش می شوند به تعداد میانگین ذرات برخورد کننده به سطح حساس شمارشگر تابش

counting efficiency

بازدهی کلکتور نسبت توان مفید خروجی به توان ( دی سی ) ورودی به ترانزیستور که معمولاً بر حسب در صد بیان می شود

collector efficiency

بازر گذاری پیچکی قرار دادن بارهای القایی در فواصل منظم ار یک خط انتقال و به منظور بهبود مشخصه انتقال آن در باند بسامدی مورد نظر

coil loading

بازوک هم محور ، میله ی تطبیق هم محور بخشی از کابل هم محور یا موجبر منشعب می شود تا تغییرات مطلوب را در مشخصه آن ایجاد کند

coaxial stub

بازی رایانه ای

computerized game

بازی مشارکتی

cooperative game

بازیابی شارژ

Charge recycling

بازیهای تعاونی

cooperative games

بازۀ همدوسی

coherence interval

باطری مرکزی

central battery

بافر جریان دارای جریان کارآمد

current-efficient current buffer

بافرهای کلاک

Clock buffers

بالابر

crane

بامد ساز دهدهد همدوس نوعی بسامد ساز با گستره وسیع بسامدهای خروجی ، مثلاً از جریان مستقیم تا 100 کیلو هرتز و با پله های دهدهدی

coherent decade frequency synthesizer

باند « سی» باند مربوط به بسامدهای بین 4/0 تا 8/0 گیگاهرتز ، متناظر با طول موجهای 7/5 و 3/75 سانتیمتر و مطابق با استاندارد 1976- 521 ال ای ای ای

c band

باند ارتباطی

communication band

باند رسانش ؛ نوار رسانش باند انرژی مربوط به حرکت الکترونهای آزاد در ماده ی جامد معمولاً باند رسانش خالی یا دارای تعداد کمی الکترون است ، نوار هدایت ، نوار رسانایی

conduction band

باند شهروندی ؛ باند خصوصی [ سی بی] باند بسامدی اختصاص یافته از سوی « اف سی سی » برای استفاده اشخاص این باند از 40 کانال با گستره بسامدی از 26/960 مگاهرتز برای کانال 1 تا 27/405 مگاهرتز برای کانال 40 تشکیل شده است

citizens band

باند هدایت

conductance band

باندهای شیمایی

chemical bonds

بانک خازنی

capacitor bank

بایاس قطع ولتاژ بایاس « دی سی» که باید به شبکه لامپ الکترونی اعمال کرد تا جریان آن دو را متوقف کند یا ولتاژی که برای قطع جریان کلکتور ترانزیستور دو قطبی باید به بیس آن وارد شود

cutoff bias

بایاس کاتد بایاسی که از قرار دادن یک مقاومت بین کاتد وزمین در مدار برگشت کاتد مشترک ایجاد می شود عبور جریان الکترود از این مقاومت وافت ولتاژ حاصل از الکترود شبکه رانسبت به کاتد لامپ خلأ منفی می کند

cathode bias

بایت متوالی

consecutive byte

بحران انسانی فاجعه انگیز

catastrophic humanitarian crisis

بحرانی

critical

بخش حافظه فقط خواندنی دیسک -فشرده [ سی دی- رام] یکی از وسایل جانبی کامپیوتر شخصی که با استفاده از صفحه گردان موتوریس و سیستم پخش الکترواپتیکی حفره های موجود روی دیسک فشرده را به سیگنال های شنیداری و دیداری تبدیل می کند به کمک آن می توان متن ، گرافیک ، داستان ویا فیلمها و بازیهای ویدیوئی را ذخیره و پخش می کند

compact-disk read-only memory player

بخش ظرفیتی جرقه

capacity component of spark

بخش مشتریان

customer segment

بدون جریان

current less

بر خورد کولنی بر خورد دو ذره ی باردار از آنجایی که میدان الکتریکی دو ذره ی باردار در فواصل طولانی نیز بر هم کنش دارند بنابر این سطح مقطع برخورد آنها بسیار بزرگ تر از حالتی است که یکی از ذرات خنثی باشد

coulomb collision

بر هم گفتاری ، هم شنوایی ، تداخل صداها در تلفن

cross talk

برابر ساز کانال

Channel equalization

برازش منحنی

Curve-fitting

برازش منحنی

curve fitting

برخورد ، تداخل

conflict

برخورد ، تصادم

collision

برخورد دهنده

Collider

برخورد نوع اول

collision of the first kind

برخورد نوع دوم

collision of the second kind

بُرد عرضی

cross-range

بردار جریان

current vector

بردار ستونی

column vector

برداشت سلول

cell harvest

بررسی چرخه ای افزونگی [ سی آر سی ] نوعی روش کشف خطا که در آن نویسه کنترل در بلوک ارسال شده باید باقیمانده ی تقسیم بیتهای متوالی بلوک بر یک عدد دودویی معین باشد

cycling redundancy check

برش

clamp

برش جریان

current chopping

برش حذف قله های شکل موج در سطح دامنه معین

choooing

برقگیر شانه ای

comb lightning arrester

برگشت به سر سطر

carriage return (cr)

برگشت مشترک سیم برگشت مشترک بین دو یا چند مدار

common return

برگیر بلوری ؛ پیکاپ بلوری ؛ برگیر پیزوالکتریک نوعی برگیر گرامافون که جابه جایی سوزن آن روی شیارهای صفحه منجر به تغییر شکل بلور پیزوالکتریک و تولید ولتاژ شنیداری در خروجی می شود ماده ی پیزوالکتریک معمولاً نمک راشل یا تیتانات باریم است

crystal pickup; piezoelectric pickup

برنامه ریزی شارژ

charge scheduling

برنامه کامپیوتری روالی برای حل یک مسئله یا انجام عملیات پردازش اطلاعات روی کامپیوتر ، برنامه رایانه

computer program

برنامه محاوره ای

conversational style program

برنامه مشتری ، برنامه کاربر

client program

برنامه نویسی فهرستی از سلسله عملیات لازم برای انجام روال یا حل مسئله ای که به رمز کامپیوتر نوشته شده است ، کد گذاری

coding

برندسازی مشترک

cobranding

بسامد بحرانی ، بسامد قطع بیشترین بسامدی که در آن موج رادیویی عمودی توسط یون سپهر بازتاب می شود سیگنالهای رادیویی با بسامد بیشتر از بسامد بحرانی بدون بازتاب از یون سپهر عبور خواهند کرد

critical frequency , cutoff frequency

بسامد بحرانی ، بسامد قطع بیشترین بسامدی که در آن موج رادیویی عمودی توسط یون سپهر بازتاب می شود سیگنالهای رادیویی با بسامد بیشتر از بسامد بحران بدون بازتاب از یون سپهر عبور خواهند کرد

critical frequency ,cutoff frequency

بسامد حامل

carrier frequency

بسامد حامل ، بسامد مرکزی ، بسامد سکون بسامد فرستنده ی رادیویی یا راداری مدوله نشده ، یا بسامد میانگین موج گسیل شده هنگامی که توسط یک سیگنال متقارن دوله شود

carrier frequency, center frequency , resting frequency

بسامد ساز همدوس بسامد ساز که بسامد خود را فقط از یک منبع ، مثلاً تشدیدگر اتمی ، استخراج می کند

coherent frequncy synthesizer

بسامد ساعت بسامد اصلی پالسهای متناوبی که عملیات کامپیوتر رقمی را زمانبندی می کند

clock frequncy

بسامد سنج خط هم محور بخش کوتاهی از خط هم محور که به صورت مدار تشدید عمل می کند و بر حسب بسامد یا طول موج مدرج شده است

coaxial - line frequency meter , coaxial wavemeter

بسامد سیکلوترون بسامد چرخش باریکه الکترونی حول یک محور در حضور میدان مغناطیسی ثابت و عمود بر آن این بسامد فقط به شدت میدان مغناطیسی بستگی دارد تحت این شرایط ، باریکه الکترونی سطح یک مخروط را در فضا می پیماید

cyclotron frequency

بسامد قطع ؛ بسامد بحرانی بسامد محدود کننده ای که فراتر از آن مشخصه های قطعه یا مدار نظیر تضعیف بهره یا بازدهی با چنان سرعتی تغییر می کنند که دیگر خروجی آن قابل استفاده نخواهد بود

cutoff frequency; critical frequency

بسامد لرزش بحرانی بسامد ی که در آن حس می شود منبع نور از حالت پالسی به حالت پیوسته تغییر کدره است کوچک ترین بسامدی که در آن تصویر تلویزیونی لرزش نخواهد داشت در حدود 60 هرتز است

critical flicker frequncy

بسامدی که درآن حس می شود منبع نور زا حالت پالسی به حالت پیوسه تغییر کرده است کوجکترین بسامدی که در آن تصویر تلویزیونی لرزش نخواهد داشت در حدود 60 هرتز است

critical flicker frequency

بسپار رسانا نوعی پلاستیک با رسانندگی بالا و نزدیک به فلزات

conducting polymer

بست کابل

cable support

بست کابل

cable cleat

بست کابل

come-along clamp

بست کابل نوعی بست برای حمایت مکانیکی کابل در سر اتصال یا خروجی آن

cable clamp

بست مهاردار نوعی بست پیچی که بعد از باز شدن نمی افتد

captive fastener

بسته

closed

بسته بندی در مقیاس تراشه اصطلاحی که به مجموعه فرایندها و مواد مورد استفاده د نوعی بسته بندی و حفاظت تراشه های نیمه رسانا اشاره می کند ابعاد کلی این نوع بسته ها کوچکتر از بسته های دوردیفه ( دیپ) و نصب سطحی است و تنها اندکی از خود تراشه یا مهره ی نیمه رسانا بزرگتر است

chip- scale packaging

بسته دو ردیفه سرامیکی [ سردیپ] نوعی بسته یندی قطعات الکترونیکی که در آن قاب سر سیمها بین دو لایه سرامیکی قرار می گیرد و سپس با پخت پودر شیشه بین آنها کاملاُ درزبندی می شود

ceramic dual-line package

بسته ی سرامیکی [ سرپک] بسته ای سرامیکی مشابه با بسته های سردیپ که پایه های آن از دو یا چهار طرف بسته بیرون آمده اند و نوعاُ برای تصب سطحی روی تخته مدارها به کار می روند

ceramic package

بقا

conservation

بلندگوی مخروطی بلندگویی با یک محرک مغناطیسی که به صورت مکانیکی به مخروط کاغذی یا سلولزی تزویج شده است

cone loudspeaker

بلندگوی هم محور بلندگویی که قسمت تولید صدای زیر ( تویتر ) آن در مرکز قسمت تولید صدای بم ( ووفر ) قرار گرفته است

coaxial loudspeaker

بلور نوعی ماده ی نیمه رسانا با پیزو الکتریک طبیعی یا مصنوعی که اتمهای آن از ساختار هندسی منظمی برخوردارند ، بلور ، کریستال ، بلور کوارتز

crystal

بلور آماده نتیجه عمل برش نهایی روی بلور نیمه رسانا یا پیزوالکتریک

crystal blank

بلور دان مجفظه ای برای حفاظت مکانیکی و اتصال مناسب به صفحه ی بلور کوارتز - با نصب صفحه ی بلوری ، مجموعه واحد بلور ( crystal unit ) نامیده می شود

crystal holder

بلور سی تی - برش نوعی بلور کوارتز که جهت برش آن بسامد تشدید زیر 500 کیلو هرتز را تولید می کند

ct- cut crystal

بلورین - بلوری ماده ای تک بلوری است که اتمهای آن در فقط یک آرایه پیوسته مرتب شده باشند ف ماده ای چند بلوری است که دارای چند آرایه ی اتمی باشد اگر اتمها در آرایه های منظمی قرار نگرفته باشند ماده بی شکل یا آمورخواهد بود

crystalline

بلوک توضیح

comment block

بند

chord

به دام اندازی بار؛ بارزنی پدیده ای پارازیتی در قطعات نیمه رسانا که مانع از حرکت آزادانه الکترونها یا حفره ها می شود

charge trapping

به طور دوره ای

cyclical

بهره برداری هماهنگ شده

coordinated operation

بهره جریان نسبت جریانخروجی ترانزیستور یا سایر وسایل تقویت کننده به جریان ورودی آن در شرایط مشخص

current gain

بهره حلقه بسته

closed loop gain

بهره داری هماهنگ

coodinated opetaion

بهینه سازی حلقه بسته

close loop optimization

بهینه سازی محدب

convex optimization

بهینه سازی مقید

Constrained optimization

بوش پنبه ای

cotton sleeving

بوش لوله حفاظ

conduit bushing

بوقی دایره ای مقطعی از موجبر دایره ای که ب شکل بوق به سمت بیرون گسترش می یابد به عنوان تغذیه گر باز تابنده ها یا عدسیهای ریز موج به کار می رود

circular horn

بوقی مخروطی نوعی آنتن با سطح مقطع دایره ای و وجوه راست

conical horn

بیت پرچم نقلی

carry flag

بیت وارسی ( تست )

check bit

بیس مشترک

common base

بیسیم

cordless

بیماران بخش مراقبت‌های ویژه

critical care patients

پا ‎ - میل مدور

circular mil-foot

پادگره جریان ، حلقه جریان نقطه ای با حداکثر جریان در طول یک خط انتقال ، آنتن ، یا هر عنصر که دارای امواج ایستا باشد

current antinode , current loop

پارامتر آرایه تطبیقی

conformant array parameter

پارامترهای ساختاری

constitutive parameters

پارامترهای کنترلی

control parameter

پارک توان سفارشی

custom power park

پاسخ چالش

challenge response

پاسخ رنگ حساسیت یک وسیله به طول موجهای مختلف نور

color response

پاسخ ضربه کانال

Channel Impulse Response

پاسخ کامل

complete response

پاشیدگی رنگی مشخصه ای از تازهای نوری شیشه ای یا پلاستیکی که طی آن طول موج نور و سرعت سیر آن در تار دارای مقادیر متفاوتی است علت این پدیده ، چگونگی فرایند ساخت تار نوری و نیز اختلاف ضریب شکست بین قسمت هسته و پوشش آن است

cheomatic dispersion

پاک کردن 1 بر گرداندن عنصر حافظه یا مدار دودویی به حالت از پیش معین که معمولا صفر منطقی است 2 کلیدی روی ماشینهای حساب که یا کل مسئله و یا فقط آخرین ورودی صفحه کلید را پاک می کند ، پاک کردن ، ورودی پاک کننده ، پاک کردن - صفر کردن

clear

پالایه ( کی ) - ثابت نوعی عدسی ریز موج که به صورت کرده دی الکتریک جامد ساخته شده است هر موج الکترومغناطیسی تخت که روی نقطه ای از کره متمرکز شود ، به صورت باریکه ی موازی از طرف دیگر آن خارج می شود ویژگیهای کانونی سازی آن مشابه با عدسی لونبرگ ( luneberg ) است

constantk filter

پالایه بلوری نوعی مدار تنظیم شده با گزینندگی بالا که دارای یک یا چند بلور کوارتز است در تقویت کننده های ( ای اف ) گیرنده های مخابراتی و به منظور افزایش گزینندگی استفاده می شود ، صافی بلورین

crystal filter

پالایه چبی شف نوعی پالایه « کی» ثابت که در ازای تولید موجکهای دامنه در باند عبور خود دارای بسامد قطع تیزی است ، فیلتر چبیچف

chebyshev filter

پالایه شبکه - بلوری پالایه ای بلوری که دارای یک زوج بلور تطبیق یافته با بسامد بالاتر به صورت شنت است برای بهبود پاسخ در باندگذر می توان طبقات پالایه ی بیشتری را به صورت زنجیره ای اضافه کرد

crystal tattice filter

پالایه هم محور بخشی از خط هم محور که دارای عناصر سلفی و خازنی درونی به منظور عبور امواج مطلوب است

coaxial filter

پالایه ی بازدارنده هم محور نوعی پالایه تنظیم شده متحرک که با قرار گرفتن در اطراف سیم رسانا هر گونه تابش الکتریکی آن را در بسامد معین محدود می کند

coaxial stop filter

پالایه ی چهچهه ای پالایه ای که برای فشرده سازی پالس در رادار چهچهه ای استفاده می شود

chirp filter

پالایه ی رنگی ورقه ای فلزی که طول موجهای مشخصی از نور را جذب کرده و بقیه را عبور می دهد

color filter

پالایه ی موج مخلوط ترکیبی از دو یا چند پالایه ی پایین گذر ، باگذر ، میان گذر ، یا میان نگذر

composite wave filter

پالایه ی نردبانی سرامیکی نوعی پالایه ی نردبانی که در ساختمان آن تعداد زیادی عنصر سرامیکی پیزوالکتریکی با تزویج الکتریکی به کار رفته است تعداد این عناصر پهنای باند عبور پالایه را تعیین می کند

ceramic ladder filter

پالایه ی ورودی - چوک پالایه ای در منابع تغذیه که اولین عنصر آن یک چوک سری است

choke-input filter

پالایه ی ورودی -خازنی پالایه ای در منابع تغذیه که خازن موازی آن اولین عنصر بعد از یکسو ساز است

capacitor-input filter

پالس ابری پالسی در لامپ ذخیره -باری که در اثر قطع و وصل باریکه الکترونی و به دلیل آثار بار فضا تولید می شود

cloud pulse

پالس بسامد حامل حاملی که دامنه ی آن به وسیله ی پالس مدوله شده است دامنه ی حامل مدوله شده قبل و بعد از پالس صفر است

carrer- frequency pulse

پالس جریان

current pulse

پالس ساعت

clock pulse

پالس مخلوط پالس مورد استفاده در سیستمهای ناوبری پالسی که از تعدادی پالس همپوش که از یک منبع و در مسیرهای مختلف دریافت شده اند ، تشکیل می شود

composite pulse

پالس نمایی یک طرفه

causal exponential pulse

پالس های برشگر سرگرد

corve top chopper pulses

پایدار سازی جریان

current stabilizing

پایداری بسامد مرکزی توانایی یک فرستنده در حفظ بسامد مرکزی خود در غیاب هر گونه مدوله کننده ی

center-frequency stability

پایداری شرطی

conditional stable

پایگاه سلولی مجموعه آنتنها و تجهیزات ارسال و دریافت رادیویی برای ارتباط بین تلفنهای همراه سلولی و مرکز راهگزینی تلفن همراه ( mobile telephone switching office) در سیسم تلفن همراه سلولی

cell site; land station

پاینده

conservative

پایه انتخابگر تراشه

chip select

پایه پیام

color-burst pedestal

پایه کربن

carbon holder

پایه ی رگبار رنگ مولفه پالسی و مستطیل - شکل که بخشی از رگبار رنگ است

color - burst pedestal

پتانسیل تماسی

contact potential

پتانسیل کولنی تابعی اسکالر که کار انجام شده برای انتقال ذره ای با بار مثبت بسیار کوچک را از بی نهایت به میدان یک ذره ی بار دار واقع در خلا نشان می دهد

coulomb potential

پچیدگی ذاتی

complexity inherent

پخش بار تداومی/مداوم

Continuation power flow

پخش دیسک-فشرده[ سی دی ] دستگاه الکترومکانیکی که با استفاده از صفحه گردان موتوری و سیستم پخش الکترواپتیکی سیگنالهای شنیداری لازم برای تقویت را تولید می کند به شکلهای مختلفی نظیر قابل حمل و یا استریو ساخته می شود

compact-disk player

پدیده‌ چترینگ

Chattering phenomena

پدیده کرونا

Corona effect

پدیده ی تعویض بار پدیده ای که در آن یک یون مثبت با انرژی جنبشی کافی به مولکولی برخورد می کندو با گرفتن الکترون به صورت خنثی در می آید ملکول نیز به یون مثبت تبدیل می شود ، پدیده تبادل بار

charge-exchange phenomenon

پدیدۀ چترینگ

chattering phenomenon

پراکندگی رنگی

chromatic dispersion

پراکندگی کولنی پراکندگی ذرات باردار در هنگام عبور از ماده و در اثر نیرو های الکتروستاتیکی که از سوی ذرات باردار دیگر به آنها وارد می شود

coulomb scattering

پراکندگی همدوس نوعی پراکندگی که در آن فاز ذرات یا فوتونهای ورودی رابطه معینی با ذرات یا فوتونهای پراکنده شده دارد

coherent scattering

پرتو کاتدی باریکه ای از الکترونها نظیر آنچه توسط کاتد داغ یک لامپ الکترونی و یا کاتد تحت تأثیر بمباران یونهای مثبت در لامپ تخلیه- گازی گسیل می شود ، اشعه کاتدی

cathode ray

پرتوسنج کروکس پرتوسنجی که نشان می دهد انرژی تابیده شده از سوی خورشید می تواند حرکت ایجاد کند در این دستگاه یک آسسیاب بادی چهار پره ای و بسیار کوچک در لامپ خلا با محفظه ی شیشه ای کار گذاشته شده است یک طرف پره ها صیقلی و طرف دیگر آنها تیره است جذب انرژی تابشی توسط قسمتهای تیره موجب گرم شدن آنها و جنبش بیشتر مولکولهای گاز موجود در لامپ نسبت به طرف صیقلی پره ها می شود در نتیجه ، سطوح تیره پره ها ضمن چرخش از منبع تابش دور می شود

crookes radiometer

پرتونگاری محاسبه ای نوعی روش عکسبرداری بر اساس تابش پرتوهای ایکس و برای مقاصد تشخیص پزشکی تصویر پرتو- ایکس توسط لیزر پویش شده و سیگنال خروجی برای نمایش بلافاصله روی لامپ پرتو- کاتدی به صورت رقمی در می آید به این ترتیب با حذف زمان لازم برای ظهور فیلم پرتو- ایکس ، تشخیص به سرعت انجام می پذیرد همچنین داده های رقمی را می توان در پرونده مخصوص ذخیره و یا مستقیماً روی کاغذ چاپ کرد

computed radiography

پرتونگاری مقطعی محاسبه ای [ سی تی ] نوع روش عکسبرداری برای تشخیص پزشکی که در آن یک پرتو افکن چرخان ، پرتوهای ایکس را به صورت محوری در اطراف بدن بیمار مب تاباند و داده های به دست آمده پس از پردازش توسط کامپیوتر ، تصویری دو بعدی از مقطعی از بدن بیمار را روی نمایشگر لامپ پرتو- کاتدی نمایش می دهند با این روش تصویر سه بعدی نیز می توان به وجود آورد

computed tomography

پرتوهای ایکس مشخصه پرتوهای مغناطیسی ای که بر اثر بازآرایی الکترونها در پوسته های داخلی اتمها گسیل می شوند طیف تابش شامل خطوط مشخه عنصر است صفحه هدف در یک لامپ پرتو ایکس عموماُ هر دو نوع پرتو ایکس پیوسته و مشخصه را گسیل می کند

characteristic x-rays

پرداخت بدون تماس

contactless payment

پردازش هترودین هم خط نوعی سیستم پردئازش نوری که تابع همبستگی آن از یک مدوله ساز فرا صوتی نور به دست می آید سیگنال خروجی از باریکه مرجع استخراج می شود به گونه ای که دو باریکه تا قبل از ورود به دهانه آشکار سازی هم خط هستند پس از آن تغییرات طول مسیر نوری فاز هر دوباریکه سیگنال و مرجع را همزمان مدوله می کند و اختلاف فازها توسط فرایند هترودین از بین می روند

collinear heterodyning

پررنگی

color saturation

پرسشگر رمزی نوعی پرسشگر که سیگنال خروجی آن رمز لازم برای راه اندازی سیستم راهنمای راداری یا رادیویی را در خود دارد

coded interrogator

پرش های شرطی

conditional jumps

پژواک ابری الگوی پژواک تولید شده روی صفحه ی رادار بر اثر بازتاب سیگنال از ابر

cloud echo

پژواک همدوس نوعی پژواک رادرای که دامنه و فاز آن در گستره معین نسبتاً ثابت است

coherent echo

پسخورد جریانی پسخوردی که به صورت سری به مدار ورودی تقویت اعمال می شود

current feedback

پسخورد خازنی عمل پسخورد از طریق خازنی که بین ورودی و خروجی مدار قرار گرفته است

capacitive feedback

پشت سر هم

cascaded

پشته پتانسیل مجاورتی

contact-potential barrier

پل برق رسانایی

conductivity bridge

پل خازنی پلی برای مقایسه ی ظرفیت دو خازن ، نظیر پل ( شرینگ ) یا پل یونیورسال ، پل ظرفیت خازن

capacitance bridge

پل کابل

cable clip

پل کری - فاستر نوعی پل برای اندازه گیری القا کنایی متقابل القا گر ها بر حسب ظرفیت بر حسب القا کنایی متقابل

carey- foster bridge, heydweiller bridge

پل کمپبل نوعی پل( ای سی ) برای اندازه گیری القاکنایی متقابل در این پل القا کتابیهای متقابل استاندارد و مجهول با یکدیگر مقایسه می شوند

campbell bridge

پل کمپبل - کولپیتس توعی پل ( ای سی ) که با روش جانشینی ، ظرفیتهای خازنی را اندازه می گیرد

campbell-colpitts bridge

پل مزدوج پلی که در مقایسه با توپولوژی پل معمولی ، جای مدار آشکار ساز و تغذیه آن عوض شده است

conjugate bridge

پل مقایسه 1 نوعی مدار پل که در صورت تغییر ولتاژ خروجی نسبت به ولتاژ مرجع ، ولتاژ خطا تولید می کند سیگنال خطا از طریق پسخورد منفی ( negative feedback ) ولتاژ خروجی را تصحیح و توازن پل را دوباره بر قرار می کند 2 نوعی پل که دو مقدار امپدانس را مقایسه و در خروجی نسبت آنها را تولید می کند

comparison bridge

پمپ کانون گریز

centrifugal pump

پنجره ازدحام

congestion window

پنجره ی خازنی دیافراگمی رسانا واقع در یک یا هر دو دیواره ی جانبی موجبر که اثر آن معادل با سوسپانس خازنی موازی با موجبر است

capacitive window

پنهان سازی

cloaking

پهنای باند کانال رنگ نمایی ، پهنای باند رنگ نمایی پهنای باند مسیر مورد نظر برای حمل سیگنال رنگ نمایی در سیستم تلویزیون رنگی

chrominance- channel bandwidth , chrominance bandwidth

پهنه کاتد

cathode region

پوش علّی

causal envelope

پوشال یکی از روشهای جنگ الکترونیکی غیر فعال ( ای سی ام) با استفاده از ابری از هزاران قطعه سیم یا ورقه فلزی نازک که طول برش آنها به گونه ای است که به صورت دو قطبیهایی با بسامد تشدید گسترده رفتار می کنند پاشیدن آن در اطراف هواپیما یا سایر وسایل رزمی موجب گمراهی رادار دشمن و جلوگیری از ردگیری و تعیین موقعیت ، مسیر و سرعت آن می شود همچنین موشکهای هدایت شونده با رادار نیز با این روش منحرف و یا یر در گم می شوند

chaff

پوشش رسانا پوششی با مقاومت سطحی کم که مانع از انباشت بارهای الکتریکی ساکن در روی آن می شود استفاده از آن از بروز تخلیه الکترواستاتیکی جلوگیری می کند

conductive coating

پوشش همدس لایه نازکی از اپوکسی ، سیلیکون یا سایر مواد عایق که از طریق افشاندن یا فرو بردن ، پوشش محافظ و یکنواختی روی سطوح نامنظم مدار مجتمع یا قطعه الکترونیکی به وجود می آورد

conformal coating

پویش دایره ای نوعی روش پویش که در آن چرخش دایره ای آنتن رادار منجر به تولید صفحه یا مخروطی بازاویه راس نزدیک به 180 درجه می شود ، تقطیع مدور

circular scanning

پویش سی [ سیستم حامل برای فرود کنترل شده هواپیماهای نیروی دریایی ] نوعی سیستم فرود ابزاری همه- هوایی برای ماوهای هواپیمابر و در این روش دو فرستنده واقع در روی کشتی باریکه ای به شکل صلیب تولید می کنند که محل تلافی آنها مسیر فرود را مشخص می کند گیرنده های و ابزارهای موجود در هواپیما نیز موقعیت دقیق هواپیما را نسبت به مسیر فرود به خلبان نشان می دهند

c scan carrier system for controlled approach of nevel aircraft

پویش مخروطی نوعی پویش راداری که در آن باریکه رادار به شکل مخروطی است که محور آن بر محور بازتابنده منطبق است ، تقطیع مخروطی

conical scanning

پیام اختلاف رنگ

color difference signal

پیام اعتباری

credit message

پیام رنگ تابی

carrier chrominance signal

پیام رنگ تابی ، پیام رنگی حامل

carrier color signal

پیام مرکب تلویزیونی

composite television signal

پیام همزمان ساز رنگ

color-sync signal

پیام«سی» روشی براساس وزن دهی بسامدها که آثار نویز را براساس میزان مزاحمت آن برای مشترک در سیستم خدمات تلفنی استاندارد و یا سیستم خدمات داده ها ارزیابی می کند

c message

پیچ رنگ

chroma-control

پیچشگر نوعی قطعی ی موج - آکوستیکی - سطحی که از طریق بر هم کنش غیر خطی بین دو موج با جهت مخالف هم ، سیگنالها را پردازش می کند در گونه ای از این وسیله ، دو بسامد ورودی متفاوت به سرهای مقابل اعمال می شود و سیگنال بسامد مجموع آنها روی سطح بین دو ورودی آشکار می شود

convolver, acoustic convolver

پیچک ( ال ) الفاگر چندین دور سیم که با ایجاد القا کنایی در مدار الکتریکی ، منجر به تولید شار مغناطیسی یا واکنش مکانیکی در براب رتغییر شار مغناطیسی می شود در مدارهای بسامد بالا پیچک ممن است کسری از یک دور سیم باشد اندازه ی الکتریکی پیچک القا کنایی نامیده شده و بر حسب هانری بیان می شود همچنین مخالفت پیچک در برابر جریان متناوب امپدانس نام دارد که برحسب اهم بیان می شود امپدانس پیچک با بسامد افرایش می یابد

coil (l) inductor

پیچک پیچ سیستمی دستی یا موتوری برای پیچاندن تکی یا گروهی پیچکها

coil winder

پیچک جبران کننده

compensating coil

پیچک کاهنده

current limiting reactor

پیچک همگرایی یکی از پیچکهایی که باریکه های الکترونی لامپ تصویر سه تفنگی تلویزیونی رنگی را همگرا می کند

convergence coil

پیش بینی رقم نقلی

carry look-ahead

پیشامد احتمالی

contingency

پیشوند چرخشی

Cyclic Prefix

پیکاپ بلورین

crystal pickup

پیل استاندارد کلارک

clark (standard) cell

پیل بیکرومات

chromic acid cell

پیل پنجه کلاغی

crow-foot zinc

پیل فوتوولتایی اکسید - مس نوعی پیل فوتوولتایی که عنصر حساس آن متشکل از لایه هایی از مس و اکسید مس است بر خوردنور به پیل ، ولتاژی را در آن ایجاد می کند

copper - oxide photovoltaic cell

پیل کادمیمی نوعی پیل استاندارد که به عنوان مرجع ولتاژبه کار می رود در دمای 20 درجه سانتی گراد و لتاژ آن 1/0186 ولت است

cadmium cell

پیل کربنی

carbon cell

پیل نور رسانای سلنید - کامیم نوعی پیل نور رسانا که در آن از سلنید کادمیم به عنوان ماده ی نیمه رسانا استفاده شده است زمان پاسخ سریع و حساسیت بالایی در براب ر طول موجهای بلند نور ، نظیر نور لامپهای التهابی یا برخی منابع نور زیر قرمز دارد

cadmium-selenide photoconductive cell

پیل نور رسانای سولفید - کادمیم نوعی پیل نور رسانا با استفاده از پولک کوچکی از سولفید کادمیم که نسبت مقاومت تاریکی به روشنایی آن بسیار بالا است برخی از مدل های آن مستقیماً به عنوان کلید کنترل شونده نوری و با تغذیه مستقیم از برق 220v-AC به کار می روند

cadmium-sulfide photoconductive cell

پیلهای برق وارانی

counter e.m.f. cell

پیوستگی وجود یک مسیر کامل برای جاری شدن جریان الکتریکی

continuity

پیوسته ، دایم

continuous

پیوسته ، متصل به هم

connected

پیوند اسکنه ای روشی برای پیوند سیمهای اتصال طلا یا آلومینیم از بالشتک تراشه نیمه رسانا به قاب پایه ها با استفاده از نوعی ابزار اسکنه مانند ، گرما و فشار همزمان به انتهای سیم وارد می شود

chisel bond

پیوند سرد ، نقطه ی سرد محل پیوند سیمها ی ترموکوپل با سیمهای رابط دستگاه اندازه گیری این پیوند معمولاً دارای دمای اتاق است

cold junction

پیوند کلکتور پیوندی نیمه رسانا بین الکترودهای بیس و کلکتور یک ترانزیستور معمولاً در جهت معکوس بایاس می شود و جریان گذارنده از آن توسط بارهای اقلیت کنترل می شود

collector junction

پیوند کووالانسی

covalent band

پیوند کووالانسی زوج الکترون مشترک بین دو اتم همسایه

covalent bond

تابش سیکلوترونی گسیل تابشهای الکترومغناطیسی از سوی ذراتی که در یک میدان مغناطیسی می چرخند در سرعتهای کم ، این تابشها به صورت یک خط طیفی با بسامد سیکلوترون ظاهر می شوند در سرعتهای بالاتر این خط طیفی به باندی از بسامدها تبدیل می شود که همگانهای بسامد سیکلوترون را در خود جای داده است

cyclotron radiation

تابش کورونا

corona glow

تابش مشخصه تابش مربوط به اتمی که یک الکترون آن از بین برود طول موج تابش گسیل شده تنها به عنصر و سطح انرژی بستگی دارد

characteristic radiation

تابش همدوس ابشی که در آن نقاط واقع بر سطح مقطع باریکه دارای رابطه فازی معینی هستند در تابش غیر همدوس این رابطه تصادفی است باندهای تداخلی تنها بین بارکه های همدوس مشاهده می شوند

coherent radiation

تابع توزیع انباشته ، تابع توزیع تجمعی

cumulative distribution function

تابع چرخه ای ؛ تابع دوره ای تابعی که با آهنگ دلخواه و قابل تغییر ، توالی معینی از مقادیر را مرتباً به خود می گیرد

cyclice function

تابع چگالی احتمال شرطی

conditional probability density function

تابع دو - همبستگی کمیتی ریاضی که به صورت حاصلضرب دو تابع زمانی تعریف می شود

cross- correlation function

تابع کارتئودوری

Caratheodory function

تابع متعارفی

conventional function

تابع مقایسه

comparison function

تابع هزینه

cost function

تابع همدوسی تابعی که همبستگی دو کمیت مولد یک خط طیفی را تعیین می کند این تابع در تمام بسامدها بهنجار شده است و تنها مقادیر بین 0 و 1 را اختیار می کند مقدار 1 به مفهوم آن است که خط طیفی در نقطه مشاهده کالماً یا منبع همدوس است و مقادیر 0/5 به ترتیب نشان می دهد 50 و 0 درصد توان در بسامد مشخص در نقطه مشاهد با منبع همدوس است

coherence function

تابلوی فرمان

control panel

تالی

consequent

تاو ، کرل ، حلقه شدن ، حلقه بردار

curl

تایید ، تثبیت

confirm

تبدیل کردن تعییر نحوه ی نمایش داده ها از شکلی به شکل دیگر ، مثلا ً از دودویی به دهدهی یا از دیسک به نوار

convert

تبدیل کرولت

curvelet transform

تبدیل کلارک

Clark transformation

تبدیل کلارک

clarke transform

تبدیل گر قطب کمکی

commutating pole converter

تبدیل گر مرکب

compound converter

تبدیل لوله حفاظ

conduit bushing adapter

تبدیلات انقباضی

Contractive Transformations

تپش شمار قلب تقویت کننده ای الکترونیکی که آهنگ ضربان قلب را سنجیده و ثبت می کند

cardiotachometer

تجزیه چولسکی

Cholesky decomposition

تجزیه کانتورلت

countorlet decomposition

تجهیزات تلفن رمزی تجهیزاتی که به منظور در هم سازی یا بازسازی پیامهای صوتی همراه با فرستنده / گیرنده های رذادیویی یا تلفنی به کار می روند در نوعی از این دستگاهها ، گفتار ابتدا به رشته ای از پالسهای روشن / خاموش تبدیل می شود و سپس با پالسهای مولد کلید مخلوط می شود برای بازیابی گفتار در محل گیرنده ، باید با استفاده از مواد کلید مشابه ، خروجی آن از سیگنال دریافتی کم شود سپس پالسهای روشن / خاموش را می توان به گفتار اصلی تبدیل کرد

clphony equlpment

تجهیزات فرمان تجهیزات رادیویی برای دریافت یا ارسال فرامین ، مثلاً بین دو هواپیما یا بین هواپیما و زمین

command set

تحرک حامل سرعت میانگین رانش حامل ها در یک نیمه رسانای همگن و در واحد میدان الکتریکی ، معمولاً تحرک الکترونها و حفره ها با هم تفاوت دارند

carrier mobility

تحریک بار

charge excitation

تحریک برخوردی

collision excitation

تحریک مختلط

compound excitation

تحریک هم مرکز

concentric excitation

تحلیل رمز ، رمز شکنی فرایند تبدیل متن رمزی به متن ساده بدون آگاهی قبلی از کلید رمز ، کشف رمز

cryptanalysis

تحلیل های هزینه فایده

cost-benefit analyses

تخته مدار تخته ای از جنس پلاستیک ، سرامیک یا فلز عایق شده که روی آن قطعات مدار نصب می شوند ، مدار شکن وسیله ای حفاظتی که در شرایط عبور جریان اضافه بار overtoad current به صورت خودکار اتصالهای الکتریک آن باز می شود

circuit board

تخریب کاتد تخریب ناحیه فعال کاتد با بمباران یونهای مثبت

cathode disintegration

تخصیص کانال

channel assignment

تخصیص کانال

channel allocation

تخلیه جریان

current-drainage

تخلیه خازن

capacitor discharge

تخلیه همرفتی دور شدن جریان از ذرات باردار ، به صورت مرئی یا نامرئی ، از جسمی که توسط ولتاژ به اندازه کافی بالا باردار شده است

convective discharge

تخمین جریان

Current estimation

تخمین فشرده

compressive estimation

تخمین کانال

channel estimation

تداخل الکترومغناطیسی مد-مشترک تداخلی که در آن پتانسیل دو سیگنال یا سیمهای تغذیه به صورت یکسان و همزمان نسبت به زمین تغییر می کند

common-mode electomagnetic inter ference

تداخل رسیده سیگنالهای تداخلی که وارد خطوط تلفنی یا تغذیه شده باشند

conducted interference

تداخل رنگ - گذر تداخلی که در کانال رنگ نمایی گیرنده ی تلویزیونی رنگی توسط سیگنال سیاه و سفید ایجاد می شود

cross - color interference

تداخل مد-مشترک سیگنالهای تداخلی که بین ورودیها یک مدار تفاضلی مرجع مشترکی نظیر زمین ظاهر می شوند

common-mode interference

تداخل هم کانال تداخل بین دو سیگنال مشابه در یک کانال رادیویی

cochannel interference

تداخل هم‌کانال

co-channel interference

تراپاسخگر دوبانده تراپاسخگر که به سیگنال پرسش دریافتی ، با بسامد متفاوتی پاسخ می گوید

crossband transponder

ترادیسنده ی خازنی عنصری که تغییرات ظرفیت متغیرهایی نظیر شتاب ، تغییر مکان ، شارش ، سطح شاره ، نیرو ، خلأ ، فشار ، سرعت ، و امواج صدا را حس می کند

capacitive transducer

تراز

contour

تراشه ، تراشه 1 قطعه نیم رسانای بسته بندی نشده ای که از پولک آن بریده شده است و نوعاً مربوط به مدارهای مجتمع است از اصطلاح مهره die برای قطعات مجزا نظیر دیود ، ترانزیستور ، یا ترانزیستور توان استفاده می شود 2 به مدارهای مجتمع بسته بندی شده نیز گفته می شود ( که در واقع چنین نیست ) 3 قطعه بسیار ریز فعال یا غیر فعال ، عموماً مستطیل - شکل و به طول کمتر از یک چهارم اینچ ، مانند مقاومت نسبت سطحی که به صورت لایه فلزی مقاومتی روی تراشه سرامیکی ساخته می شود ، خازن چند لایه ( ام ال سی) ، یا خازن تانتالیمی

chip

تراشه مهره های فریت

chip ferrite beads

ترافیک مخابراتی

communication traffic

تراکم ، غلظت

concentration

ترانزیستور اثر میدانی مبتنی بر نانو لوله های کربنی

CNTFET

ترانزیستور اثر میدانی نانولولۀ کربنی

carbon nanotube field effect transistor

ترانزیستور تک پیوندی مکمل [ سی یوج تی ] نوعی قطعه نیمه رسانا با مشخصات شبیه به ترانزیستور های تک پیوندی استاندارد و با این تفاوت که قطبیت ولتاژها و جریانهای اعمال شده به آن مخالف یکدیگر است

complementary unijunction transistor

ترانزیستور مدوله کننده ی - رسانندگی ترانزیستوری که ویژگیهای فعال آن بر اساس مدوله کننده مقاومت حجمی نیمه رسانا توسط حامل های اقلیت است

conductivity - modulation transistor

ترانزیستورهای مکمل زوج ترانزیستورهایی نظیر ان پی ان و پی ان پی یا ماسفت های کانال - ان و کانال - پی که از نظر مشخصه و مقادیر نامی یکسان هستند اما مخالف یکدیگر محسوب می شوند این ترانزیستور ها از ورودی مشترک ، خروجی پوش - پول می سازند

complementary transistors

ترانزیستورهای نانولوله‌ی کربنی

Carbon-nanotube (CNT) transistors

ترانسفور ماتور با سر وسط قابل تغییر

center tapped transrorme

ترانسفور مر جریان - ثابت ترانسفور مری که در صورت تغذیه از منبع ولتاژ ثابت ، جریان ثانویه خود را به صورت خودکار و علیرغم تغییرات باز ثابت نگه می دارد

constant - current transformer

ترانسفورماتور جریان

current transformer ( c t )

ترانسفورماتور جریان ، ترانسفورمر جریان نوعی ترانسفورمر اندازه گیری که سیم پیچ اولیه آن به صورت سری با مداری قرار می گیرد که جریان آن باید اندازه گیری یا کنترل شود اندازه گیری جریان در سیم پیچ ثانویه انجام می گیرد ، مبدل جریان

current transformer

ترانسفورمر تزویج

coupling transformer

ترانسفورمر توان حامل ترانسفور مری که توان ( ای سی ) حامل به یک تقویت کننده ی مغناطیسی می دهد

carrier- power transformer

ترانسفورمر جریان

Current-Transformer

ترانسفورمر زمزاییک ترانسفر مری که در دماهای زمزاییک رقمی به کار می رود

cryogenic transformer

ترانسفورمر کنتر ل نوعس سنکرو که سیگنال خروجی روتورآن تابعی از موقعیت محور و ورودی الکتریکی استاتور است

control transformer , control synchro

تراورس

crossarm

ترتیب تلفیقی ، دنباله ترتیبی ، دنباله تلفیقی

collating sequence

ترکیب

composition

ترکیب

compounding

ترکیب عطفی ، مقارنه 1 عملق منطقی با استفاده از عملگر ( و ) ( AND ) یا ضرب منطقی 2 وضعیتی که در آن یک سیاره یا فضا پیما ، با در نظر گرفتن مرکز زمین به عنوان مبنا ، در طول سماوی خورشید قرار می گیرد

conjunction

ترکیب کننده

combiner

ترکیب معمول

common syntax

ترکیبگر رنگ بخشی از فرستنده تلویزیونی رنگی که در آن با استفاده از ماتریس بندی و تسهیم سیگنالهای قرمز ، سبز و آبی یک سیگنال تلویزیونی سازگار تولید می شود

colorplexer

ترمیستور زمزاییک ترمیستوریکه برای کار در مایع زمزاییک طراحی شده است یکی از کاربردهای آن آشکارسازی سطح مایعات است که در آن ترمیستور در اثر عبور جریان کم اندکی گرم می شود این گرما در درون مایع زمزاییک خیلی سریع تر تلف می شود و تغییر مقاومت حامل از آن برای اشکار سازی یا کنترل سطح مایع به کار می رود ژرمانیم به دلیل پایدار ی عالی در دماهای زمزاییکی کار برد گسترده ای در اینگونه ترمیستور دارد

cryogenic thermistor

ترمیستور کربورندمی نوعی ترمیستور که عنصر حسگر آن به شکل قرص یا میله ای از جنس مخلوط کربورندم و سرامیک ساخته می شود و دارای مشخصه ی ضریب دمای منفی ( NTC) در گستره ی وسیع مقاومتی است

carborundum thermistor

ترمیم از کار افتادگی

crash recovery

ترمیم خزش برگشت تدریجی به ابعاد یا مشخصات اولیه ، پس از برداشتن بار یا عوامل دیگری که منجر به ایجاد خزش شده اند

creep recovery

ترویج مد-مشترک نوعی تزویج که در سرهای متفاوت ، سیگنالهای مشابهی را نسبت به زمین ایجاد می کند

common-mode coupling

تزویج ، کوپلاژ ، تزویج 1 رابطه ی متقابل بین دو مدار که منجر به انتقال انرژی از یکی به دیگری می شود تزویج می تواند به صورت مستقیم و توسط سیم ، مقاومتی و از طریق یک مقومت ، القایی و توسط ترانسفورمر یا چوک ، و یا خازنی و به وسیله ی یک خازن انجام شود 2 قطعه ای نرم یا سخت که سرهای دو محور را به یکدیگر محکم می کند ، جفتگری

coupling

تزویج بخرانی درجه ای از تزویج بین دو مدار تنظیم شده که در آن جریان تشدید در مدار ثانویه به حد اکثر خود می رسد اگر تزویج کمتر از حالت بحرانی باشد ، جریان ثانویه مقدار کمتری دارد و پهنای باند مدار باریک تر خواهد بود چنانچه تزویج بیشتر از حالت بحرانی باشد منحنی پاسخ پهن تر می شود و پهنای باند نیز بیشتر می شود در عین حال منحنی پاسخ داری دو قله خواهخد بود

critical coupling , optimum coupling

تزویج تقاطعی معیاری از انتقال نامطلوب انرژی از کانالی در محیط انتقالی به کانال دیگر

cross- coupling

تزویج تنگاتنگ تزویجی که به دلیل نزدیکی سیم پیچهای اولیه و ثانویه ترانسفور مرهای ( ار اف ) ایجاد می شود ، جفتگری قوی

close coupling

تزویج چوکی تزویج بین دو بخش از سیستم موجبر که تماس مکانیکی مستقیم با یکدیگر ندارند

choke coupling

تزویج خازنی

capacitance coupling

تزویج خازنی انتقال انرژی از مداری به مدار دیگر توسط خازن ، جفتگری خازنی

capacitive coupling

تزویج شده

coupled

تزویج کاواکی روشی بری وارد یا خارج کردن انرژی در یک کاواک وشدد در خطهای هم محور از حلقه ها و پرابهای سیمی و در موجبرها از سوراخ یا شیار برای عمل تزویج استفاده می شود

cavity coupling

تزویج گر ، تزویجگر وسیله ای که انرژی را از مداری به مدار دیگر منتقل می کند ، جفتگر

coupler

تزویج متقابل

cross-coupled

تزویج مد عرضی

cross-mode coupling

تزویجگر جهتی - خازنی نوعی تزویجگر جهت دار که در ازای اتصال تزویج آن ، هنگامی که در جهت طولی در موجبر قرار گیرد ، کوتاهتر از ربع طول موج هواهد بود

capacitance-loop directional coupler

تسهیم با تقسیم رمز ( سی دی ام ) نوعی روش تسهیم که در آن دو یا چند خط ارتباطی به صورت همزمان تمام کانال ارسال را اشغال می کنند ساختار سیگنال رمز در این حالت به گونه ای است که گیرنده معین تنها به سیگنالهای مخصوص خود پاسخ می دهد و سایر سیگنالها را به عنوان نویز در نظر می گیرد

code division multiplex

تشخیص حامل

carrier sense

تشدید سیکلوترونی روشی برای شتابدهی الکترونها بر اساس اصول فیزیکی سیکلوترونها ، نظیر آنچه در پیرایش الکتریکی فضاپیماها استفاده می شود در این روش الکترونهای پلاسما توسط میدانهای متعامد الکتریکی و مغناطیسی به دام می افتند با چرخش مارپیچی الکترونها در اطراف خطوط نیروی مغناطیسی ، آنها مرتباً انرژی از میدان الکتریکی دریافت میکنند تا اینکه در سرعتهای بالا توانایی بر خورد با سایر ذرات و پراکنده شدشن را پیدا می کنند تنها جهت فرار الکترونها از تله از طریق نازل خروج ( اگزوز ) است که در نتیجه فشار لازم برای پیشرانش را فراهم می کنند

cyclotron resonance

تشدید کاواکی 1 بسامد تشدید مشدد کاواک 2 بسامد تشدید طبیعی دیوارک بلندگو ، که در گستره شنیداری به صورت تقویت نامطلوب صداها روی این بسامد بروز می کند

cavity resonance

تشدید مخروطی بسامدی که در آن دیافراگم یا مخروط یک بلندگو به راحتی نوسان می کند برای به حداقل رساندن اثر تشدید مخروطی باید با طراحی دقیق و با قرار دادن بلندگو در محفظه مناسب مانع از ایجاد خروجی آکوستیکی قوی در بسامد تشدید شد

cone resonance

تشکیل دهنده

constituent

تصحیح کمیتی که با افزودن به مقدار محاسبه شده یا اندازه گیری شده مقدار واقعی را می دهد

correction

تصحیحگر میدان رنگ سیله ای اقع در بیرون لامپ تصویر رنگی که با تولید میدان الکتریکی یا مغناطیسی و تأثیر بر باریکه ی الکترونی منحرف شده میدان های رنگی یکنواخت تری را به وجود می آورد

color field corrector

تضعیف ابری تضعیف تابش الکترومغناطیسی بر اثر پراکندگی در ابرها

cloud attenuation

تضعیف جریان نسبت جریان سیگنال ورودی به یک ترادیسنده به جریان بار متصل به آن بر حسب دسی بل

current attenuation

تضعیف کننده قطبی نوعی موجبر با طول قابل تنظیم که میزان تضعیف سیگنالهای گذرنده از درون موجبر را تغییر می دهد

cutoff atlenuator

تضعیف کننده هم محور نوعی تضعیف کننده که ساختمان و پایاندهی آن برای کار با کابل هم محور مناسب است

coaxial attenuator

تطبیق اجزاء مدار

Component matching

تطبیق دهنده گرافیکی رنگی [ سی جی ای] تخته مداری برای نمایشگر های رنگی کامپیوتر های شخصی که سیگنالهای ویدیوئی قرمز ، سبز ، آبی و تقویت ( آر جی بی آی ) و سیگنال ویدیوئی مخلوط را فراهم می کند این روش حداکثر 16 رنگ را پشتیبانی می کند

color graphics adapter

تطبیق سیکل به سیکل

cycle to cycle adaption

تغذیه جریانی تغذیه در نقطه ی دارای بیشترین جریان ، مثلا در مرکز آنتن تمام - موج

current feed

تغذیه کاتلر

cutler feed(ing)

تغذیه کاتلر نوعی کاواک مشدد که انرژی « آر- اف» را از انتهای موجبر به بازتابنده رادار انتقال می دهد

cutler feed

تغییر مفهوم

Concept Change

تغییر همگام

co-variation

تقارن مکمل مداری که دارای آرایش متقارنی از ترانزیستورهای NPN و PNP یا ماسفتهای کانال - N و کانال P است ومی تواند بدون نیاز به ترانسفور مر ورودی یا وارونگر فاز عمل پوش - پول را انجام دهد

complementary symmetry

تقاطع

cross

تقاطع

cross over

تقسیم رمز با دستیابی چند گانه ( سی دی ام ای ) نوعی استاندارد امریکایی برای خدمات تلفن بی سیم رقمی و مخابرات ماهواره ای در این حالت گفتار و اطلاعات رمزی و قطعه بندی شده از مسیرهای مختلف به طرف مقصد خود حرکت می کنند به گوبه ای که بسامدهای رادیویی آنها مشترک است با استفاده از روشهای همبستگی آشکار سازی در محل گیرنده اطلاعات و یا گفتار بازیابی می شود

code division multiaccess

تقوپت کننده اتصال - مدوله شده تقویت کننده ای که دارای مدار برشگر در قسمت ورودی خود است و سیگنالهای ( دی سی ) و ( ای سی ) با بسامد بسیار کم را به بسامد های بالاتر مانند 50 یا 400 هرتز تبدیل می کند موج مدوله شده حامل توسط تقویت کننده ( ای سی ) تا سطح مورد نظر تقویت و سپس مدوله کننده یی می شود گاهی اوقات از همان سیستم مدوله کننده اولیه برای مدوله کننده یی استفاده می شود

contact - modulated amplifier

تقویت جریان نسبت جریان سیگنال خروجی به جریان سیگنال ورودی در ترانزیستور ، لامپ الکترونی تقویت کننده مغناطیسی ، یا هر وسیله تقویت کننده دیگر از ضرب لگاریتم بهره جریان در 20 ف مقدار آن بر حسب دسی بل به دست می آید

current amplirication

تقویت کننده رده « ای بی» تقویت کننده ای که ولتاژهای بایاس و متناوب بیس آن به گونه ای است که جریان کلکتور بک ترانزیستور خاص در همه زمانهای جاری نمی شود اما مدت آن بیشتر از نصف چرخه کامل ورودی است تقویت کننده ترانزیستوری رده« ای بی» برای سیگنالهای کوچک به صورت رده « ای» و برای سیگنالهای بزرگ به صورت رده« بی» عمل می کند ، فزون ساز درجه آ ب

class ab amplifier

تقویت کننده زنجیره ای اتصال سری یک تقویت کننده ی ترانزیستوری امتر - مشترک با یک طبقه ی بیس مشترک مقاومت ورودی و بهره ی جریان این تقویت کننده همان مقادیر مربوطه به طبقه امتر کشترک و مقاومت خروجی آ نیز تقریباً برابر با مقاومت خروجی زیاد طبقه بیس مشترک است در تقویت کننده ها تنظیم شده تلویزیونی به کار می رود و کارایی آن بیشتر در بسامدهای 25mhz به بالا ست ، فزون ساز کاسکودی

cascode amplifier

تقویت کننده کلاس A

class a amplifier

تقویت کننده میدان - متقاطع نوعی تقویت کننده موج - پیشرو و باریکه ای که بر هم کنش میدان - متقاطع در آن منجر به پایداری خوب فاز ، بازدهی بالا ، بهره بالا ، و پهای باند وسیع در قسمت عمدهی طیف ریز موج می شود

crossed - field amplifier

تقویت کننده ی اختلاف - جریانی جایگزینی برای تقویت کنده ی عملیاتی که می تواند کارهای متنوعی به غیر از تقویت ولتاژ ( دی سی ) انجام دهد قسمت تقویت کنند ه دارای چهار ترانزیستور است که سه تای آن در آرایش آمیتر مشترک کار می کنند این تقویت کننده بدون منبع تغذیه منفی کار می کند اما در عین حال نیاز به مدارهای بیرونی دارد

current - diffenecing amplifier , norton amplifier

تقویت کننده ی بار تقویت کننده ای که تغییرات ظرفیت در ترادیسنده های خازنی نظیر میکروفون خازنی را به تغییرات متناظر ولتاژ در خروجی تبدیل می کند اغلب از تقویت کننده های عملیاتی برای این منظور استفاده می شود

charge amplifier

تقویت کننده ی برشگر - پایا نوعی تقویت کننده که از دو تقویت کننده تزویج - مستقیم و برشگر ، با اتصال موازی تشکیل شده است تقویت کننده برشگر ، پایداری تقویت کننده تزویج - مستقیم را در برابر رانش به ویژه در صورت استفاده ار پسخورد منفی افزایش می دهد تقویت کننده تزویج - مستقیم نیز گستره بسامدی تقویت کننده برشگر را وسیعتر می کند

chopper-stabilized amplifier

تقویت کننده ی برشگر تقویت کننده ای که ورودی « دی سی» آن پس از عبور از پالایه پایین گذر ه وسیله یک یا دو برشگر به سیگنال مربعی « ای سی» تبدیل می شود پس از انجام تقویت ، سیگنال موج مربعی دوباره یکسو شده و خروجی مطلوب و تقویت شده « دی سی» را تولید می کند

chopper amplifier

تقویت کننده ی بیس مشترک نوعی تقویت کننده ی دو قطبی اساسی که پایانه بیس آن بین ورودی و خروجی مشترک است

common- base amplifier, grounded - base amplifier

تقویت کننده ی پارامتری زمزاییک نوعی تقویت کننده یپارالمتری که به منظور افزایش عمر مفید آن تا دمای حدود 17 کیلو گرم سرد شده است

cryogenic parametric amplifier

تقویت کننده ی ترانزیستور - مکمل تقویت کننده ای که دارای آرایش متقارن و مکلملی از ترانزیستورهای پی ان پی و ان پی ان است

complementary- transistor amplifier

تقویت کننده ی تزویج - کاتدی نوعی تقویت کننده زنجیره ای لامپی که تزویج طبقات آن به وسیله مقاومت کاتد مشترک لامپها انجام می پذیرد

cathode-coupled amplifier

تقویت کننده ی تزویج - مستقیم مکمل نوعی تقویت کننده ی تز یج - مستقیم که طبقات ترانزیستوری NPN و PNP آن به صورت یک در میان قرار گرفته اند و در نتیجه تزویج مستقیم و پسخورد منفی آن به راحتی انجام می پذیرد

complementray direct-coupled amplifier

تقویت کننده ی جبران شده تقویت کننده ی پهن باندی که گستره ی بسامدی آن با انتخاب عناصر ثابت مدار گسترش یافته است

comensated amplifier

تقویت کننده ی جریان تقویت کننده ای که نسبت به جریان سیگنال ورودی ، جریان خیلی بیشتری را در خروجی تحویل می دهد ، تقویت کننده جریان

current amplifier

تقویت کننده ی حامل نوعی تقویت کننده ی جریان مستقیم که سیگنال ورودی ( دی سی ) آن پس از پالایش توسط پالایه ی پایین گذر ، برای مدوله کننده ی یک حامل استفاده می شود سپس سیگنال ( ای سی ) به دست آمده به روش متداول تقویت می شود خروجی تقویت شده ( دی سی ) از یکسو سازی و پالایش سیگنال حامل به دست می آید تقویت کننده ی بر شگر از نمونه های متداول تقویت کننده ی حامل است که با استفاده از یکیا دو برشگر سیگنال ورودی ( دی سی ) را به سیگنال ( ای سی ) موج مربعی تبدیل و پس از تقویت آن را یکسو می کند

carrier amplifier

تقویت کننده ی درین - مشترک نوعی تقویت کننده ی ترانزیستوری اثر - میدانی ( فتی ) که پایانه ی درین آن بین ورودی و خروجی مشترک است سیگنال ورودی بلین گیت و زمین اعمال می شودو خروجی از سورس و زمین گرفته می شود تقویت کننده ی درین مشترک در مدارهایی که نیاز به ظرفیت ورودی کم و یا توانایی کار با سیگنالهای ورودی بزرگ داشته باشند به کار می رود این مدار قابل قیاس با تقویت کننده ی ترانزیستوری امیتر پیرو است

common - drain amplifier

تقویت کننده ی رده ( بی ) تقویت کننده ای که بیس آن تقریباً در مقدار قطع بایاس شده است در نتیجه مقدار جریان کلکتور در نبودن ولتاژمتناوب روی بیس نزدیک به صفر است و با آمدن سیگنال ولتاژ ، جریان برای تقریباً نصف چرخه جاری می شود بنابر این هر ترانزیستور تقویت کننده ی ترانزیستوری رده ( بی ) باری نیمی از چرخه سیگنال در ناحیه فعال کار می کند ، فزون ساز درجه ب

class b amplifier

تقویت کننده ی رده ( سی ) نوعی تقویت کننده که بایاس بیس آن به گونه ای است که جریان کلکتور هر ترانزیستور در غیاب ولتاژ متناوب بیس صفر است و با آمدن سیگنال متناوب تنها برای زمانی که بسیار کمتر از نیم چرخش سیگنال است جاری می شود بنابر این هر ترانزیستور تقویت کننده ترانزیستوری رده ناحیه فعال کار می کند ، فزون ساز درجه سی

class c amplifier

تقویت کننده ی رده « ای» تقویت کننده ای که در آن ولتاژهای بایاس و متناوب بیس طوری انتخاب می شوند که جریان کلکتور ترانزیستور در تمام زمانها جاری است بنابراین در تقویت کننده ترانزیستوری رده « ای» هر یک از ترانزیستورها در تمام چرخه سیگنال در ناحیه فعال خودکار می کند ، فزون ساز درجه آ

class a amplifier

تقویت کننده ی زنجیره ای نوعی تقویت کننده ی چند طبقه که طبقات آن پشت سر هم ، طوری قرار گرفته اند که خرجی هر طبقه توسط طبقه بعدی تقویت می شود ، تقویت کننده زنجیره ای

cascade amplifier

تقویت کننده ی سرچین تقویت کننده ای که مقدار لحظه ای خروجی آن به حد اکثر مشخصی محدود شده است

clipper amplifier

تقویت کننده ی سورس - مشترک نوعی تقویت کننده ترانزیستوری اثر - میدانی ( فتی ) که پایانه ی سورس آن بین ورودی و خروجی مشترک است سیگنال ورودی بین گیت و سورس اعمال می شود و خروجی از دو سر درین و سورس گرفته می شود این ارایش دارای امپدانس ورودی بالا ، امپدانس خروجی متوسط به بالا و بهره ولتاژ بزرگتر از یک است این مدار مشابه با تقویت کننده دو قطبی امیتر - مشترک است

common - source amplifier

تقویت کننده ی شبکه- مشترک نوعی تقویت کننده لامپی که شبکه کنترل آن در بسامد کاری در پتانسیل صفر قرار می گیرد سیگنال ورودی بین کاتد و زمین اعمال می شود و بار خروجی به دو سر آند و زمین متصل می شود این تقویت کننده دارای امپدانس ورودی کم و ایمنی در برابر نوسان پسخوردی است

common-grid amplifier

تقویت کننده ی کاتد - مشترک تقویت کننده ای لامپی که کاتد آن در بسامد کاری در پتانسیل صفر قرار می گیرد سیگنال ورودی به شبکه کنترل و زمین داده می شود و بار بین آند و زمین قرار می گیرد

common - cathode amplifier

تقویت کننده ی کلکتور - کشترک ، امیتر پیرو نوعی تقویت کننده ی ترانزیستوری دو قطبی که پایانه کلکتور آن بین ورودی و خروجی مشترک است سیگنال ورودی بین بیس و زمین اعمال می شود معمولاً کلکتور به منبع تغذیه متصل است بهره ی جریان ولتاژ از بیس تا امیتر کوچک از یک است اما بهره ِ جریان مقدار بزرگی دارد این مدار دارای آمپدانس ورودی زیاد و امپدانس ورودی زیاد و آمپدانس خروجی کم است

common - collector amplifier , emitterfollower , grounded - collector amplifier

تقویت کننده ی گیت مشترک نوعی تقویت کننده ترانزیستوری اثر - میدانی ( فتی ) که پایانه گیت آن بین دهنه های ورودی و خروجی مشترک است سیگنال ورودی بین سورس و زمین اعمال می شود و خروجی از دو سر درین و زمین گرفته می شود این تقویت کننده برای تبدیل امپدانس ورودی کم به امپدانس خروجی زیاد و نیز تقویت در بسامد های بالا به کار می رود این مدار قابل قیاس با تقویت کننده ترانزیستوری بیس - مشترک است

common - emitter amplifier , grounded - emitter amplifier

تکالیف شناختی

cognitive tasks

تکامل تفاضلی مبتنی بر توالی آشوبناک

chaotic sequence-based differential evolution

تکذیب ، نقض ، تناقض گویی

contradiction

تکرار کننده ی حامل سیستم ارسال رادیویی مورد استفاده در تله تایپها که در آن انتقال بسامد حامل در یک جهت به مفهوم ( علامت ) و در جهت مخالف آن به مفهوم سیگنال (فاصله ) است

carrier repeater

تکلیس

calcination

تکمیلی ، مکمل اصطلاحی در مورد مدارهای مجتمع که به مفهوم استفاده از عناصر با قطبیت مخالف به گونه ای است که عملکرد آنها مکمل یکدیگر باشد مدار دو قطبی مکمل شامل دو نوع ترانزیستور NPN و PNP و مدار سی ماس مکمل دارای هر دو نوع ترانزیستور کانال-P و کنال -N است قطعات و مدارهای مکمل با ولتاژ و جریانهای مثبت و منفی کار می کنند

complementary

تلفات ثابت

constant losses

تلفات مدار

circuit loss

تلفات مسی

copper loss

تلفات مسی

copper losses

تلفات هادی

corona losses

تلفات هدایتی

conducting loss

تلفات هدایتی

Conduction Loss

تلفات هسته ای

core losses

تلفن بی سیم دستگاه تلفنی که گوشی آن از طریق خط رادیویی با برد محدود به واحد اصلی مرتبط می شود گوشی تلفن دارای فرستنده-گیرنده رادیویی و صفحه کلید برای شماره گیری است واحد اصلی یا مادر نیز یک فرستنده -گیرنده است که مستقیماً به شبکه تلفن وصل می شود تلفن همراه سلولی ( cellular mobile telephone) در واقع نوعی تلفن بی سیم اما با برد خیلی بیشتر است که ارسال و دریافت پیامها را از طریق ایستگاه رله محلی و متصل به شبکه تلفن عمومی انجام می دهد

cordless telephone

تلفن حاملی نوعی سیستم تلفن که در آن موج حامل تک - بسامدی جهت ارسال روی خطوط سیمی توسط سیگنال صدا مدوله می شود

carrer telephony

تلفن همراه سلولی نوعی فرستنده گیرنده کوچک ، سبک و قابل حمل که در سیستم تلفن همراه سلولی به عنوان دستگاه تلفن استفاده می شود تلفن همراه از باتری تغذیه می شود و دارای صفحه کلید و نمایشگر الفبای عددی است

cellular mobile telephone

تلگراف حاملی نوعی سیستم تلگراف که در آن موج حامل تک - بسامدی جهت ارسال روی خطوط سیمی مدوله می شود

carier telegraphy

تلمیه ی زمزاییک ، پمپ زمزاییک نوعی پمپ خلاکه دمای سطح داخلی محفظه ی آن در حدود 77 کیلو گرم یا کمتر است این سطح با میعاد مولکولهای گاز داخل محفظه ، فشار داخلی را پایین می آورد با گرم کردن متناوب محفظه ، گازهای مایع شده از بین می روند

cryopump

تلویزیون رنگی سیستمی که تصاویر را با رنگهای اولیه باز تولید می کند پهنای باند آن مانند تلویزیون سیاه و سفید برابر با 6 مگاهرتز است اطلاعات همزمانی رنگ روی زیر حامل 3/579545 مگاهرتز ارسال می شود

color television

تلویزیون کابلی نوعی سیستم توزیع برنامه های تلویزیونی که با دریافت سیگنالهای تمام ایستگاههای محلی و تعداد ی ایستگاه راه دور توسط آنتهای قوی و واقع در نقاط مرتفع ، آنها را روی کانالهای جداگانه تقویت می کند و مستقیماً از طریق کابلهای هم محور هوایی یا زیر زمینی به گیرنده های مشترکان ارسال می کند با استفاده از این سیستم می توان ایستگاههای بیشتری زا با کیفیت بالا دریافت کرد

cable television

تلویزیون مدار - بسته ( سی سی تی وی ) کاربرد تلویزیون در مواردی غیر از پخش عمومی و گسترده آن ، تلویزیونهای مورد استفاده در کارخانه یا گردهماییها از این نوع هستند /

closed - circuit television

تلویزیون مدار بسته

closed circuit television

تماس گیرنده

caller

تماس نقاط مزدوج

conjugate-points contact

تموج جابجاگر

commutator ripple

تن دهی معادل آکوستیکی و مکانیکی ظرفیت عکس آن سفتی ( stiffness) است

compliance

تناظر

correspondence

تناوب فاز رنگ [ سی پی ای] تغییر متناوب فاز رنگ یک یا چند مؤلفه زیر حامل رنگ نمایی بین دو مجموعه مقادیر مشخص در سیستم تلویزیون رنگی

color phase alternation

تنظیم با آمپر ثابت

constant amperage regulation

تنظیم با آمپر ثابت

constant current regulator

تنظیم با سرعت ثابت

constant speed regulation

تنظیم بادامکی

cam type regulation

تنظیم خازنی عمل تنظیم با استفاده از خازن متغیر

capacitive tuning

تنظیم دامنه ی حامل تغییر دامنه ی موج حامل در فرستنده ی دامنه - مدوله شده در شرایطی که مدوله کننده ی به صورت متقارن اعمال شود

carrier - amplitude regulation

تنظیم دقیق درجه بندی ، کالیبراسیون

calibration

تنظیم زنجیری سرعت موتور

concatenation motor control

تنظیمگر جریان وسیله ای که جریان خروجی منبع ولتاژ را علیرغم تغییرات امپدانس بار در مقدار معینی ثابت نگه می دارد ، ناظم شدت

current regulator

تنظیمگر کلیکی نوعی تنظیمگر مکانیکی که به صورت ضربه ای یا فشاری روی کانالهای تلویزیونی مورد نظر تنظیم می شود

click tuner

تنفس شین-استوک

Cheyne—Stokes respiration

تنه ؛ شاسی قاب فلزی یا ساختار جعبه مانندی که با نصب اجزای الکترونیکی روی آن مداری عملیاتی نظیر گیرنده رادیو یا تلویزیون ، ضبط صوت ، یا منبع تغذیه به وجود می آید در حال حاضر عمدتاً از تخته های مدار چاپی به جای آن استفاده می شود

chassis

توابع محدودیت

constraint functions

توابع محک پیچیده

Composite benchmark functions

توابع مکمل دو تابع نقطه - تحریک که مجموع آنها مقدار ثابت و مثبتی است

complementary function

توابع همبستگی

correlation functions

توازن رنگ تنظیم مدار های مربوط به سه تفنگ الکترونی لامپ تصویر رنگی به منظور جبران اختلاف نورافشانی نقاط فسفری سه رنگ روی صفحه ی نمایش لامپ

color balance

توافق

collusion

توان پالس دار قشرده

Compact Pulsed Power

توان پیوسته ظرفیت تحمل توان یک تقویت کننده ی شنیداری یا نظایر آن برای سیگنال سینوسی بر حسب وات ( آر - ام - اس ) بیان می شود

continuous power

توان سنج جعبه ای

cradle dynamometer

توان شمعی شدت درخشندگی بر حسب کاندلا

candle power

توان مختلط

complex power

توان مصرفی

consumed power

توانایی رزم مشترک ( سی ای سی ) اصطلاحی درارتش آمریکا برای پوشش و کنترل کامپیوتری تمام سیستم های رادار درگیر در یک نبرد توسط شبکه ی فرماندهی واحد در این حالت هر یک از فرندهان ، با اطلاع از وضعیت کلی تمام عملیات جنگی در حوزه ی مسئولیت خود می توانند در مورد آرایش نظامی هر یک از واحد های رزمی هوایی ، دریایی ، یا زمینی یا تمام آنها در آن منطقه تصمیم گیری کنند

cooperative engagement capadility

توانایی مدار در هم گذار گفتار برای دریافت پیامهای پاک حتی در حالت عملیاتی خود

clear- voice override

توربین گازی سیکل ترکیبی

combined cycle gas turbine

توری ورقه ای هم محور نوعی توری ورقه ای متشکل از تعدادی استوانه فلزی هم مرکز و به درازای نصف طول موج که در مرکز یک موجبر هم محور قر ار گرفته اند مدهای نامطلوب انتشار را حذف می کند

coaxial sheet gration

توزیع با شدت ثابت

constant current distribution

توزیع با ولت ثابت

constant potential distribution

توزیع بار

charge distribution

توزیع جریان

current distribution

توزیع جریان نقدی

cash flow distribution

توضیحات

comments

تولید همزمان

cogeneration

تیغه جابجاگر

commutator bar

تئوری وفاق عمومی

consensus theorem

ثابت مقدار غیر متغیر در یک فرایند

constant

ثابت زمانی ظرفیت

capacitive time constant

ثبات رمز ابزاری که پیامهای رمز دریافت شده به صورت رادیویی یا سیمی را به صورت دائمی و از طریق سوراخ کردن حفره ها یا ایجاد علایم خط و نقطه در نوار ثبت می کند ، رمزنگار

code recorder

ثبات کنترل ثباتی که مشخصات دستورالعمل بعدی را که باید توسط کامپیوتر اجر ا شود در خود ذخیره می کند

control register

ثبات نمودار ثباتی که نمودار تغییرات متغیر وابسته را بر حسب متغیر مستقل به وسیله قلم جوهری روی کاغذ معمولی ، سوزن گرم روی کاغذ حساس به گرما ، باریکه نوری یا الکترونی روی کاغذ حساس ، نور یا به روشهای دیگر رسم می کند

chart recorder

ثبات نمودار - دایره ای نوعی ثبات که همزمان با چرخش کامل و آهسته یک نمودار دایره ای توسط موتور ، سیگنالهای فرمان به قلم یا قلمهای آن ارسال می شود بعد از تکمیل هر چرخش ، صفحه نمودار جدیدی باید روی ثبات قرار داده شود

circular - chart recorder

ثبات های گرفتن

capture registers

ثبوت رنگ بر هم نهی دقیق تصاویر قرمز ، سبز و آبی برای تولید تصویر رنگی نهایی

color registration

جا تراشه قطعه ای ، معمولاً مربع شکل ، که دارای فضایی برای نصب تراشه های مدار مجتمع در آن و پایه هایی است که از هر چهار طرف آن بیرون آمده اند

chip carrier

جا تراشه ی پایه دار سرامیکی [ سی ال سی سی] نوعی بسته ی تخت مربع- شکل برای بسته بندی مدارهای مجتمع که از سرامیک ساخته شده است و در هر چهار گوشه ی آن پایه های اتصال و حداکثر 84 پایه وجود دارد

ceramic leaded-chip carrier

جابه جایی پذیر ، اصل جا به جایی

commutative

جایابی خازن

capacitor location

جبران جریان روشی برای جبران رسانایی شنت و پراکنده در سرهای منبع تغذیه جریان - پیوسته

current compensstion

جبران ساز سری کنترل پذیر

csc

جبران سازي

compensation

جبران سازی

compensate

جبران کننده

COMPENSATOR

جبران؛ترمیم 1 اصطلاح پاسخ دامنه-بسامد تقویت کننده برای گسترش پهنای باند آن یا یکنواخت تر کردن پاسخ آن روی پهنای باند موجود 2 وارد کردن اتمهای دهنده ، به داخل نیمه رسانای نوع p یا اتمهای پذیرنده به داخل نیمه رسانای نوع-N ، تحصیح ، جبران

compensation

جبران‌سازی انحنا

curvature compensation

جذب ابری تضعیف تابش الکترومغناطیسی بر اثر جذب توسط ذرات آب موجود در ابر

cloud absorption

جرقه زنی تخلیه - خازنی سیستمی برای احتراق خوردوها که در آن یک ( اس آی آر ) انرژی ذمخیره شده در خازن را د دو سر شکاف شمعهای خودرو تخلیه می کند برای تخلیه ی منتهی به جرقه لازم است ولتاژ خازن توسط ترانسفورمر پالسی بالا برده شود

capacitive-discharge ignition

جرقه کنتاکت

contact sparking

جریان ( یا ) شارش الکترونها یا حفره ها که بر حسب آمپر ( A) یا اجزاء آن ( میلی آمپر - میکرو آمپر ) ، نانو آمپر ، و پیکو آمپر ، اندازه گیری می شود جریان از طریق اعمال میدان الکتریکی به رسانا یا با تغییر میدان الکتریکی در دو سر خازن ایجاد می شود ، شدت جریان ، جریان

current

جریان الکترولیت

circulation of electrolyte

جریان باردهی ؛ جریان شارژ جریانی که پس از اعمال ولتاژ در خازن جاری می شود

charging current

جریان بحرانی ، جریان بحرانی جریانی در ماده ی ابر رسانا که دذ دمای مشخص و در غیاب میدانهای مغناطیسی خارجی مرز بین حالت عادی و حالت ابر رسانایی ماده را مشخص می کند در حالت ابر رسانایی جریان ماده کمتر از مقدار بخرانی خواهد بود ، شدت بحرانی

critical current

جریان بیشینه

crest value

جریان تماسی

contact current

جریان حامل جریانی متناوب با بسامد بالا که برای اهداف ارتباطی یا کنترلی روی بسامد های معمولی خطوط تلفن ، تلگراف و برق سوار می شود در صورت مدله شدن جریان حامل با سیگنال صدا ، می توان ارتباط تلفنی را روی خطوط برق برقرار کرد ازمدوله کننده ی بسامد جریان حامل برای حمل داده ها و فرمان دادن به رله ها استفاده می شود

carrier current

جریان خازنی

capacitive current

جریان خزشی رسانش الکتریسیته در سطح ماده ی دی الکتریک ، مد الکتریسیته

creepage

جریان دایم ، جریان یکنواخت

continuous current

جریان دایم ، شدت ثابت

constant current

جریان دزدی وضعیتی که در آن یکی از چند عنصر یا مدار موازی ، جریانی بیش از سهم خودش می کشد و اغلب منجر به نقص یا خرابی می شود

current hogging

جریان رسانش جریان مربوط به جاری شدن الکترونها در جسم یا حامل ها در نیمه رسانا ، جریان هدایتی ، جریان رسانایی

conduction current

جریان قراردادی

convectional current

جریان کاتد

cathode current

جریان مرکب

combination current

جریان هوا

current of air

جریسان همرفتی آهنگ زمانی انتقال بارهای الکتریکی مربوط به جریانی از الکترونها از طریق سطح معین ، جریان همرفتی

convection current

جزء مولفه

component

جعبه ، قفسه محفظه گیرنده رادیو ، تلویزیون ، یا سایر تجهیزات الکترونیکی

calnet

جعبه انشعاب

conduit box

جعبه پیچک

coil box

جفت کن ( رابط ) با جهت مخالف

contradirectional copler

جلای رنگ بعدی از سیستم رنگ « مانسل» که عمدتاً درجه روشنی یا اشباع رنگ را مشخص می کند

chroma;munsell chroma

جمع کنترلی ، چک سام

checksum

جنگ الترونیکی روشها و یا وسایلی که برای تضعیف کارایی عملیاتی فعالیتهای دشمن به کار گرفته می شود

countermeasures

جهت بلور زاویه ی برش بلور نیمه رسانا نسبت به وجوه آن

crystal orientation

جهت پاد ساعت گرد

counter clock wise ( ccw )

جهت جریان

current direction

جهت یاب حلقه-جبران شده نوعی جهت یاب رادیویی با یک آنتن حلقوی که خطای قطبش آن توسط سیستم آنتن اضافی جبران شده است

compensated-loop direction finder

جهت یاب همبستگی نوعی گیرنده ی جهت یاب راداری که سیگنالهای اخلال را دریافت می کند با تحلیل همبستگی سیگنالهای دریافتی در چند ایستگاه مشابه ، می توان فاصله و سمت تجهیزات اخلالگر دشمن را شناسایی کرد

correlation direction finder

جهت یابی آنتن - جابجا شده نوعی گیرنده ی رادیویی که به ترتیب به آنتن های یک آرایه ی دایره ای وصل می شود تابا تشخیص انتقال فازهای جابجایی ( کموتاسیون ) جهت ورود امواج رادیویی را تعیین کند

commutated- antenna direction - finding

جهتهای بلوری جهتهایی که وضعیت تقارن بلور را نسبت به سه محور با مبداء مشترک توصیف می کنند

crystalline directions

جهش ؛ جهش زن ؛ بازیابی « دی سی» ؛ بازسازی« دی سی» معرفی یک سطح مرجع که رابطه مشخصی را با شکل موج پالسی مثلاً در قله های مثبت یا منفی آن داشته باشد

clamping; dc reinsertion; dc restoration

جوراب کابل

Cable sleeving

جوش سرب با جرقه کربن

carbon arc lead burning

جوشکاری با جرقه کربن

carbon arc welding

جوشن خازن

condenser plate

جیرجیر؛ چهچهه 1 تغییر نامطلوب در بسامد حامل موج- پیوسته در هنگام کلیدزنی آن 2 صدای شنیده شده در گیرنده ی رمز هنگامی که بسامد حامل فرستنده به صورت خطی در مدت زمان پالس رمز افزایش می یابد

chirp

چاپر، برش دهنده

chopper

چاک

clearance space

چاک هسته

core gap

چترینگ(لرزش)

cahttering

چدن

cast iron

چرخک ، چرخ طیار در ضبط صوتها ، به چرخ کوچکی گفته می شود که با نوار درگیر شده و در هنگام پخش یا ضبط آن را با سرعت ثابتی از مقابل هد عبور می دهد

capstan

چرخه بردار

circulation of a vector

چرخه در ثانیه [ سی پی اس ] واحد پیشین بسامد ، که در حال حاضر هرتز نامیده می شود و علامت اختصاری آن هرتز است

cycle per second

چرخه در دقیقه [ سی پی ام ] واحد بسامد هر عمل

cycle per minute

چرخه زنی ؛ نوسان تغییر متناوب متغیر تحت کنترل در یک سیستم کنترل خودکار از مقداری به مقدار دیگر

cycling; oscillation

چگالی احتمال تجمعی

cumulative probability density

چگالی الکترون

concentration of electron

چگالی بار بار موجود در واحد سطح یا واحد حجم

charge density

چگالی جریان جریانی که از واحد سطح مقطع یک رسانا عبور می کند

current density

چگالی حامل بار

charge carrier density

چگالی قطعه تعداد قطعات در واحد سطح یا در واحد حجم

component density

چگالی نویسه تعداد نویسه های ضبط شده در واحد طول یا سطح برای نوار مغناطیسی این چگالی از 200تا 1000 نویسه در هر اینچ خطی ( یا 80 تا 400 نویسه در هر سانتیمتر خطی) متغیر است

character density

چند جمله ای مشخصه

characteristic polynomial

چنگال کابل

cable grip

چوک؛ انسداد 1 نوعی القاگر که در برابر بسامدهای بالاتر از گستره ی بسامدی مشخص ، امپدانس بالایی از خود نشان می دهد و در عین حال از عبور جریان مستقیم جلوگیری نمی کند 2 شیار یا ناپیوستگی دیگری در سطح موجبر که شکل و ابعاد آن مانع عبور امواج در گستره بسامدی معین می شود

choke; choke coil

حاشیه رنگ هاله ای که در مرزهای مناطق دارای رنگهای متفاوت در تصویر تلویزیون رنگی دیده می شود

color edging

حافظه رایانه

computer memory

حافظه ی نهان نوعی حافظه ی نیمه رسانای کوچک و بسیار سریع که در نزدیکی واحد پردازش مرکزی ( سی پی یو ) و حافظه ی اصلی کامپیوتر قرار می گیرد و به کمک آن سی پی یو دسترسی سریع تری به بلوک های داده پیدا می کند حافظه ی نهان به طور خودکار با داده ها و دستورالعملهای فراخوانده شده مرتبط هستند ، پر می شود زیرا احتمال درخواست این اطلاعات بسیار بیشتر از بقیه خواهد بود حافظه ی نهان نوعاً با منطق ( ای سی ال ) ساخته می شود تا سریع ترین زمان دستیابی را داشته باشد

cache memory

حالت پسخورد رمز

cipher feedback mode

حامل ، حامل 1 بسامد اصلی یک فرستنده در غیاب سیگنال مدوله کننده 2 الکترون یا حفره ی متحرک در یک نیمه رسانا

carrier

حامل بار ، حامل ؛ حامل بار الکترون یا حفره ی متحرک در ماده ی نیمه رسانا ، باربر

charge carrier

حامل پیوسته حاملی که روی آن اطلاعات به طور پیوسته و بدون ایجاد وقفه ارسال می شود

continuous carrier

حامل رنگ

color carrier

حائل بلور نوعی کلید مکانیکی برای اتصال کوتاه کابل هم محور یا موجبر ، که در صورت بسته شدن مانع از رسیدن انرژی « آر اف» به آشکار ساز بلوری و خرابی آن می شود

crystal shutter

حجم هوای ثابت

constant air volume

حد تفکیک فرمان بیشترین حد تغییر متغیر فرمان در سیستم کنترل پسخوردی بدون آنکه تغییری در متغیر کنترل شونده ی نهایی ایجاد کند

command resolution

حد تفکیک کنتراست تعداد سطوح خاکستری در هر دانه ( پیکسل ) از تصویر رقمی که از رابثه 2 به توان تعداد بیتهای هر پیکسل تعیین می شود

contrast resolution

حد مجاز کار پیوسته مقدار باز قابل تحمل یک وسیله یا دستگاه برای زمان نا معین و بدون افزایش دمای خارج از حد مشخص

continuous - duty rating

حذف حامل 1 حذف بسامد حامل بعد از مدوله کننده یمتعارف در محف فرستنده و جایگذاری دوباره آن در قطه دریافت و قبل از مدوله زدایی 2 حذف حامل هنگامی که هیچ سیگنال مدوله کننده ی برای ارسال وجود ندارد

carrier suppression

حذف رقابتی

competitive exclusion

حذف نویز طنین - پیوسته نوعی روش حذف نویز که طی آن یک طنین پیوسته و با بسامد عموماً کمتر از 200 هرتز توسط فرستنده ی ( اف ام ) به همراه سیگنال صدای اصلی فرستاده می شود این طنین ، موجب فعال شدن مدار حساس به بسامد در گیرنده می شود و امکان دریافت پیام اصلی را فراهم می کند در این حالت سیگنالهای فاقد بسامد درست طنین یا بدون طنین شنیده نخواهند شد

continuous - tone squelch

حذف وجه مشترک

common mode rejection

حرارت و توان ترکیبی

combined heat and power

حساب کردن

calculate

حساسیت تابشی کاتد نسبت جریان گسیل فوتوالکتریکی به شمار تابشی روی فوتوکاتد در طول موج معین با شرایط مشخص تابش

cathode radiant sensitivity

حساسیت درخششی کاتد نسبت جریان گسیل فوتوالکتریکی به شمار درخششی روی فوتوکاتد در شرایط مشخص برتابندگی

cathode luminous sensitivity

حساسیت یکسوکننده بلورین

current sensitivity of a crystal rectifi

حسگر تصویر تزویج - باری نوعی قطعه تزویج - باری که با تابش متمرکز نور به سطح آن ، بارهایی را تولید می کند با دریافت نقاط تصویر به صورت ترتیبی ، سیگنالی مشابه با سیگنالهای تلویزیونی در خروجی به دست می آید

charge-coupled image sensor

حسگر گاز شیمیایی حسگری که با فن آوری سیلیسیمی فلز- اکسید ، پوسه نازک ساخته می شود و نسبت به وجود سطوح خطرناک گاز در خانه ، وسیله نقلیه یا کارخانه هشدار ، می دهد با قرار دادن عنصر گرمکن در لایه ی اس آی او 2 واقع در بین بستر سیلیسیمی و پوسه ی حساس فلز- اکسید ، دمای آن تا سطح حساسیت لازم برای گاز مورد نظر بالا برده می شود رسانش بین اتصالهای حسگر ، منجر به تولید سیگنال هشدار دهنده می شود بسته به ترکیب پوسه نازک ، گازهای مختلفی نظیر مونوکسید کربن ( اس او) یا متان ( سی اچ 4) حس می شود

chemical gas sensor

حسگری فشرده

حسگری مشارکتی طیف

Cooperative Spectrum Sensing

حفاظ هاله حفای که به منظور باز توزیع خطوط نیروی الکتریکی در بالای نقطه ی با بیشترین پتانسیل قرار داده می شود

corona shield

حفاظت کابل

cable protection

حفاظت کرونا

corona protection

حفره

cavity

حفره استوانه ای

cylindrical cavity

حق تالیف

حلقه بسته

closed-loop

حلقه تزویج حلقه رسانا در موجبر یا کاواک مشدد که برای نقل و انتقال انرژی به کار می رود

coupling loop

حلقه تکرار شرطی

conditional lloping

حلقه جریان

current loop

حلقه کنترل

Control loop

حلقه های لغزان

collector rings

حلقه-بسته ، حلقه بسته 1 برنامه ای کامپیوتری که چرخه ی دستورالعملهای آن مرتباً اجرا می شود 2 مسیر تغذیه سیگنال از خروجی سیستم کنترل به ورودی آن به منظور مقایسه با مقادیر مرجع و رسیدن به حالت مطلوب

closed loop

حلقوی

convoluted

حمام مس

copper bath

حملات برش

cutting attacks

حملات شبکه کامپیوتری

Computer network attacks

حوادث پی در پی

cascading failure

حوزه‌ی کلاک

Clock domain

حول خورشید

circumsolar

خار هسته

core pin

خازن

capacitor,

خازن

capacitor

خازن تراشه ای نوعی خازن بدون پایه و بسیار ریز که در تخته مدارهای با نصب سطحی استفاده می شود ، مانند خازن سرامیکی چند لایه یکپارچه ( ام ال سی)

chip capacitor

خازن تزویج خازنی که ضمن عبور دادن جریان متناوب ، مانع از عبور جریان مستقیم می شود خازن به شکل گسترده ای برای اتصال دو طبقه یا مدار به کار می رود ، خازن ترویج

coupling capacitor

خازن ساعتگرد نوعی خازن متغیر که ظرفیت آن با چرخش ساعگرد صفحه متحرک افزایش می یابد

clockwise capacitor

خازن سرامیکی ، خازن سرامیکی خازنی که دی الکتریک آن یک ماده سرامیک نظیر تیتانات باریم است با تغییر درصد ترکیب می توان به ضریب دمایی با گستره ی وسیع دست یافت الکترودها معمولاُ به صورت پوشش آلیاژ نقره در دو طرف قرص سرامیکی و یا در داخل و خارج لوله سرامیکی تشکیل می شوند بعد از اتصال سر سیمها و لحیمکاری آنها به دو الکترود ، کل مجموعه با یک پوشش عایق حفاظت می شود

ceramic capacitor

خازن گذاری

capacitor installation

خازن گیرشی

clamped capacitor

خازن های زوج ضربدری

cross-coupled capacitors

خازنی

capacitive

خدمات رادیویی شهروندی ؛ خدمات رادیویی شهری خدمات مخابرات رادیویی برای ارتباطات رادیویی خصوصی یا مشخص نظیر سیگنالدهی رادیویی یا کنترل رادیویی اجسام باندهای بسامدی شامل 460 تا 470 مگاهرتز برای کاربردهای عمومی و باند اطراف 27 مگاهرتزی برای کنترل راه دور

citizens radio service

خدمات مشتری

customer service

خرابی لینک ارتباطی

communication link failure

خرابی های زنجیره ای

cascading failures

خروج جرم از تاج خورشیدی

Coronal Mass Ejection

خروجی رایانه

computer output

خزش تغییرات تدریجی در ابعاد یا مشخصات با گذشت زمان و یا استهلاک

creep

خزش وات سنج

creeping of wattmeter

خزینه سازی

countersink

خط بحرانی

critical line

خط تراز

contour line

خط ترویج

coupling line

خط حامل هر خط انتقالی که برای ارتباط حاملی چند کاناله استفاده می شود

carrier line

خط مخلوط خط یا مداری که یک زوج تسهیمگر ( multiplexer) یا متراکم ( concentrator ) را به هم وصل می کند

composite line

خطاهای رایانه

computer errors

خطاهای نهفته

cryptographic errors

خطای ابطال

cancellation error

خطای مد-مشترک ولتاژ خطایی که بر اثر ولتاژهای مد-مشترک ورودی در سرهای خروجی تقویت کننده عملیاتی ظاهر می شود

common-mode error

خطوط ارتباطی ( مخابراتی )

communication lines

خطوط پر ترافیک

congested lines

خلوص رنگ عدم حضور رنگهای نامطلوب در نقاط ظاهر شده روی صفحه ی لامپ تصویر تلویزیون رنگی

color purity

خمیر جابجاگر

commutator compound

خمیر نقره رسانا پودر نقره ای که به سرامیک یامواد عایق دیگر اعمال می شود و پس از پخت در دمای مناسب ، سطح یا مفصل رسانا و محکمی را به وجود می آورد

conductive silver paste

خنثی ساز تقاطعی روشی در تقویت کننده های پوش - پول که در آن با استفاده از یک خازن خنثی ساز ، پخشی از ولتاژ ( ای سی ) آند - کاتد یک لامپ به دار شبکه کاتد لامپ دیگر اعمال می شود

cross- nutralization

خنثی کننده

coercive

خنک سازی همرفتی ، سرمایش همرفتی انتقال گرما از طریق حرکت طبیعی و رو به بالای هوای گرم از جسم مورد نظر

convection cooling

خودآزمایی حلقوی

Circular self-test

خوردگی ، خورندگی

corrosion

داده های سانسور شده

censored data

دارایی های مکمل

complementary assets

دامنه برخورد

collision domain

دایره ای

circular

دایره بهره ثابت

constant gain circle

دایورسیتی مشارکتی

cooperative diversity

در مالکیت مشتری

customer-owned

درپوش باتری

cell cover

درج کاراکتری

character stuffing

درجه بند جریان ، کالیبراتور جریان نوعی منبع جریان مستقیم و یا متناوب که جریانهای قابل تنظیم و دقیقی را برای درجه بندی آمپر سنجها و سایر وسایل اندازه گیری جریان فراهم می کند

current callibrator

درشتی

Coarseness

درصد ثابت

constant percentage

درگاه موازی سنترونیکس واسط استاندارد پذیرفته شده در صنعت برای اتصال کامپیوترهای شخصی به چاپگرها

centronics parallel port

دره مرکزی

central valley

دروازه همزمان

coincidence gate

دریچه بندی آشوب نوعی روش دریچه بندی برای ایجاد تصویر مطلوب روی صفحه رادار ظاهر می شوند

clutter gating

دریچه پیام رنگی

color gate

دریچه ساعتدار مداری منطقی که عملیات قطع و وصل ان توسط پالسهای ساعت کنترل می شود

clocked gate

دسترسی چند گانه با تشخیص حامل

carrier sense multiple access ( csma )

دسترسی چند گانه با تقسیم بندی در حوزه کد

code division multiple access ( cdma )

دسترسی چندگانه‌ی با تقسیم کدی

Code-division multiple access

دستگاه پخش کاستی ، پخش دستگاهی که برای پخش کاستهای ضبط شده روی نوار مغناطیسی طرح شده است

cassette player

دستگاه سگث

c.g.s. system

دستگاه ضبط کاستی ، ضبط صوت دستگاهی که برای ضبط و پخش کاستهای نوار مغناطیسی طرح شده است

cassette recorder

دستگاه ضبط و پخش نوار کاست

cassette recorder/player

دستگاه کلاسیک

classical system

دستگاه مختصات دستگاهی که موقعیت یک نقطه را در سطح یا فضا توسط به ترتیب دو یا سه مختص مشخص می کند

coordinate system

دستگاه های چرنکف

Cerenkov Devices

دستگاههای همگرد

control transmitter

دستور احضار

call statement

دقت کنترل میزان نزدیکی بین متغیر کنترل شده ی نهایی و مقدار ایده آل در سیستم کنترل پسخوردی

control accuracy

دقت و ریز بینی زمانی برخورد و تخصیص پویا

collision resolution and dynamic allocation

دکارتی

cartesian

دگمه انگلیسی

cleat knob

دماسنج تصحیح

correction thermometer

دمای بحرانی دمایی که در کمتر از آن ماده ابر رسانا ، در غیاب جریان و میدانهای مغناطیسی خارجی ، به حالت ابر رسانایی می رود و برای دماهای بیشتر از آن در حالت عادی خود قرار خواهد داشت

critical temperature

دمای بدنه دمای بدنه بیرونی یک قطعه ، که معمولاً ترانزیستور یکسوساز یا توان است ، به منظور بررسی وضعیت گرمایی آن

case temperature

دمای جیوه متراکم

condensed-mercurytemperature

دمای رنگ دمای یک تابشگر جسم- سیاه که همان رنگ نور مورد مطالعه را تولید می کند

color temperature

دمای زمزاییک دمای واقغ در محدوده ی چند درجه ی صفر مطلق (273/16 درجه ی سانتی گراد )

cryogenic temperature

دمسازی

consonance

دنبالگر جریان

current follower

دو - همبسته ساز نوعی همبسته ساز که در آن سیگنال مرجع محلی در سیگنال ورودی ضرب می شود نتیجه پس از همرار شدن توسط پالایه ی پایین ، گذر ، تقریبی از تابع دو - همبستگی می دهد با دانستن مشخصه های مهم سییگنالهای ضعیف می توان آنها را به کمک دو - همبسته ساز در حضور نویز آشکار کرد

cross- correlator

دو برابر کننده ی ولتاژ متعارف مداری که در آن هر یک از خازنهای سی 1 و سی 2 در نیم چرخه های متوالی تا حداکثر ولتاژ ورودی « ای سی » باردار می شوند سپس با تخلیه ی متوالی بار خازنها در مقاومت بار ، ولتاژ دو سر آن به دو برابر ولتاژ اوج « ای سی » می رسد

conventional voltage doubler

دو راهه ، دو بانده ارتباط دو سویه که طی آن دو بسامد رادیویی با مشخصه ی انتشار متفاوت در دو جهت مخالف ارسال می شوند

crossband

دو شاخه برق ، رابط متصل کننده ، اتصال دهنده ، رابط اصطلاحی عام در مورد وسیله مکانیکی که دو رسانا را به هم متصل می کند و مسیر رسانای کم مقاومت و بدون درزی را به وجود می اورد این قطعات به شکلها و ابعاد مختلفی ساخته می شوند و به وفور در سیمها و دستگاههای الکترونیکی و الکتریکی به کار می رون عموماً اتصال دهنده ها از دو قسمت تشکیل می شوند ، یک قسمت که به سر کابل یا سیم وصل می شود و قسمت مکمل آن که روی کابل پریز ، یا تخته مدار قرار می گیرد بنابر این هر رابط یا اتنصال دهنده دارای یک سر اتصال سر plug و یک سر اتصال داده ( jack ) است امروزه ، انواع متنوعی از اتصال دهنده های الکترونیکی برای کابلهای هم محور ، کابل نواری ، کابل چند سیمه ، تخته مدارها ، تلفن ، قطعات صوتی ، تصویری ، تارهای نوری ، تلویزیون کابلی و خطوط برق ارائه شده است

connector

دو شاخه کابل

cable plug

دو شیار صدای نوری پهلو به پهلو که یکی نیمه مثبت سیگنال و دیگری نیمه منفی را حخمل می کند و نیم چرخه های غیر فعال ، شیار بدون نور است با نور بسیار کمی را ارسال می کند

class b push- pull sound track

دو قطبی هم راستا

collinear dipole

دوبرابر کننده ی ولتاژزنجیره ای نوعی مدار دو برابر کننده ی ولتاژ ( ای سی ) در هر نیم چرخه خازن c1 از طریق دیود d2 تامقدار اوج ولتاژ( ای سی ) باردار می شود در نیم چرخه ی بعدی خازن c2 از طریق d1 و توسط خازن c 1 و نیز منبع ولتاژ ورودی به اندازه دو برابر ولتاژ اوج ( ای سی ) بازدار می شود

cascade voltage doubler

دوراهه کردن ، دوبانده کردن استفاده از یک بسامد پرسش و چندین بسامد پاسخ یا یک بسامد پاسخ و چندین بسامد پرسش

corssbanding

دوربین تصویر برداری ویدئویی ، کم کوردر نوعی دوربین ویدئویی قابل حمل که مجهز به سیستم ضبط صدا و تصویر تمام رنگی روی نوار است استفاده از عدسی های تله فرتو در این دوربینها قابلیت تصویر برداری از فواصل نزدیک تا دور را به آن می دهد

camcorder

دوربین تلویزیونی

camera tube

دوره ، چرخه ، سیکل 1 توالی کاملی از مقادیری که هر کمیت متناوب به خود می گیرد و شامل رسیدن به اوج ردر یک جهت بازگشت به صفر ، رفتن به اوج در جهت مخالف ، و بازگشت به صفر است تعداد چرخه ها در یک ثانیه بسامد نامیده می شود 2 مجموعه ای از عملیات که متناوباً تکرار می شود 3 اجرای ماشین در یک سیکل کاری

cycle

دوره ای - مغناطیده تحت تاثیر یک نیروی مغناطیده که تغییرات آن در فاصله زمانی بین دو حد مشخص به اندازه ای است که القای مغناطیسی نقاط متناظر در چرخه های متوالی ثابت می ماند

cyclically magnetized

دوره در ثانیه

cycle-per second

دوره رسانایی

conducting period

دوسویه ساز قطبش - دایره ای نوعی دو سویه ساز که با استفاده از دو توری بازتابنده و متشکل از شیارهای فلزی نزدیک به هم ، عمل دریافت و ارسال امواج میلیمتری زا همزمان انجام می دهد موج قطبش - عمودی فرستنده به وسیله این دو توری به یک موج قطبش - دایره ای با دو مولفه عمود بر هم و با 90 درجه اختلاف فاز زمانی تبدیل می شود موج قطبش دایره ای بازتابیده از نوری اول به یک موج قطبش افقی خطی تبدیل شده و پس از بازتاب کامل توسط نوری دوم وارد گیرنده می شود

circular - polarization duplexer

دوشاخه رابط

connector plug

دی الکتریک خازن

condenser dielectric

دیافراگم خازنی پنجره ای مشدد در موجبر که راکتانس خازنی معادل را بسامد ارسال تولید می کند

capacitive diaphragm

دیسک فشرده ( سی دی ) دیسکی پلاستیکی به قطر چهار وپنج و هشت دهم اینچ که می تواند صدای انسان ، موسیقی و سایر صداها را به شکل حفره های میکروسکوپی ، که توسط لیزر تولید می شوند ، روی شیار های مارپیچی ذخیره کند با تابندن نور لیزر به روی حفره های در حال چرخش و مدوله شدن نور بازتابیده ، صدا ی ضبط شده دوباره پخش می شود

compact disk

دیلم وسیله یا مداری که بر خروجی یک منبع تغذیهن نظارت می کند و هر گاه ولتاژ از مقدار معینی تجاوز کرد به سرعت و تا قبل از وارد عمل شدن فیوزها یا مدار شکنهای کند ، یک مسیر کم مقاومت دو سر خروجی قرار می دهد

crowbar

دینامیک آشوبناک

Chaotic dynamics

دیوایس میدان متقاطع

cross field device

دیود

crystal diode

دیود ، دو قطبی بلورین

crystal rectifier

دیود جابجا گر دیودی در مدار تنظیمگر قطع و وصلی که در موقع قطع کلید ترانزیستوری جریان چوک پالایه را فراهم می کند

commutation diode

دیود جهش دیودی که ولتاژ مدار را به سطح معینی می بندد

clamping diode

دیود خازنی

capacitance diode

دیود ذخیره- باری نوعی دیود نیمه رسانا که زمان خاموشی آن به دلیل انباشت بار به میزان قابل توجهی افزایش یافته است

charge-storage transistor

دیود سر چین نوعی دیود شکستی دوسویه که قله های سیگنال ورودی را در هر دوچرخه مثبت و منفی در سطح معینی محدود می کند

clipper diode

دیود گیرشی

catching diode

دیود مرکزگذار

centering diode

دیود هم محور دیودی که قطرو پایه های آن با کابل هم محور سازگار است و یا اینکه برای قرار گرفتن در درون کابل هم محور طراحی شده است

coaxial diode

ذخیره کردن بار

charge accumulation

ذخیره ی بار ؛ انباشت بار تجمع بار در بیس ترانزیستور دو قطبی یا دیود نیمه رسانا از طریق شارش حامل ها تا زمان رسیدن به شیب تراکم مورد نیاز برای جریان خروجی کلکتور یا دیود

charge storage

ذرات باردار ذرات حاصل از تابش : ذران آلفا و پروتون دارای بار مثبت ، و ذرات بتا و الکترون دارای بار منفی هستند یونها نیز می توانند ذرات باردار مثبت یا منفی باشند

charged particles

ذره باردار

charged particle

رابط پیل باتری

cell connector

رابط کامپیوتری نوعی رابط چند پایه ای که امکان اتصال یا قطع همزمان 25 یا تعداد بیشتری پایه را فراهم می سازد این رابطها ، به منظور جفت شدن صحیح رابطهای نر و ماده ، نوعاً به شکل دی ساخته می شوند

computer connector

رابط لبه -کارتی نوعی رابط مستطیلی که با بالشتکهایا انگشتیها ی اتصال روی تخته های مدار -چاپی جفت می شود و اتصال بین قطعات تخته مدار را تکمیل می کند این رابط دارای دو ردیف اتصال فنری مقابل هم است که محکم با تخته مدار درگیر می شوند

card-edge connector

رادار پالس - همدوس نوعی رادار که در آن نوسانهای ( آر اف ) پالسهای تکراری ، رابطه فازی ثابتی با نوسان های پیوسته دارند

coherent - pulse radar

رادار چهچهه ای نوعی رادار که در آن سیگنال روبش - بسامدی ارسال و پژواک آن از هدف دریافت می شود با فشرده سازی زمانی این سیگنال در نهایت پالس باریکی به نام سیگنال چهچهه به دست می آید برای فشرده سازی از شبکه ای استفاده می شود که تدخیری متناسب با بسامد ایجاد می کند ویژگی های این رادار عبارت اند از ایمنی بالا در برابر جنگلهای الکترونیک و حذف ذاتی سیگنالهای نویز تصادفی

chirp radar

رادار شناختی HF

Cognitive HF radar

رادار کنترل - دقیق رادار زمینی که در شرایط آب و هوایی نامطلوب و دید ناکافی به زمین نشستن هواپیما کمک می کند

close - control radar

رادار موج پیوسته ( رادار سی دبلیو ) نوعس سیستم رادار که فر سظتنده آن انرژی رادیویی رتا به صورت پیوسته ارسال می کند کسر کوچکی از این انرژی توسط هدف به طرف آنتن گیرنده پژواک می شود تغییر اندک در بسامد رادیویی بر اثر پدید ه انتقال دوپلری (doppler shitt ) موجب شناسایی موج بازتابیده از سیگنال ارسالی می شود رادار موج - پیوسته می تواند اهداف متحرک را از زمینه های ثابت و بازتابنده تمیز دهد و نسبت به رادار پالسی به پهنای باند کمتری نیاز دارد

continuous -wave radar continuous - wave doppler rader

رادیو شناختی

cognitive radio

رادیو گوشی نوعی گیرنده ی رادیویی که با استفاده از یک طبقه ی آشکار ساز بلوری ، سیگنالهای دریافتی را مدوله می کند ولی فاقد هر گونه طبقه ی تقویت است

cystal set

رادیوی ترانزیستوری

crystal set

رآکتانس حلقه ای

cyclic reactance

راکتانس خازن

condensive reactance

راکتانس خازنی راکتانس مربوط به ظرفیت یک خازن یا مدار مقدار آن از رابطه ی 27 اف سی ر 1/6 به دست می آید که در آن بسامد بر حسب هرتز و سی ظرفیت بر حسب فاراد است رآکتانی خازنی بر حسب اهم بیان می شود ، رآکتانس ظرفیتی

capacitive reactance

رانش مفهوم

concept drift

راه انداز هم مجور نوعی ترادیسنده که کابل هم محور را به مجبر ، کاواک یا سایروسایل زیر موج تزویج می کند

coaxial iauncher

راه اندازی خازن

capacitor starting

ربات موازی کابل-محوز

Cable-driven Parallel Robot

ردٌ مد-مشترک[سی ام آر] ؛ردٌ همفاز توانایی یک تقویت کننده در حذف سیگنال مد-مشترک و همزمان پاسخ به سیگنال ناهمفاز معمولاً بر حسب دسی بل بیان می شود

common-mode rejection; in-phase rejection

ردگیری دایره ای مبنای زمان تولید شده بر اثر اعمال موج سینوسی هم دامنه و هم بسامد ، ولی با 90 درجه اختلاف فاز ، به صفحه های انحراف افقی و عمودی لامپ پرتو- کاتدی در نتیجه مسیر ردگیری یک دایره است که دامنه سیگنالها به صورت انحرافهای شعاعی به درون یا بیرون آن ، مشخص می شود

circular trace

ردگیری مکمل اتصال داخلی دو منبع تغذیه رگوله شده به گونه ای ک هیکی از آنها رفتار دیگری را کنترل می کند ولتاژ خروجی منبع تغذیه ی پیروبرابر یا متناسیب با منبع تغذیه اصلی اما با قطبیت مخالف با آن است

complementary tracking

رده ( اس ) فرایند استتار مدارهای الکترونیکی مورد استفاده در ماهوارهای نظامی مدار رده ( اس ) باید مطابق استاندارد های MIL - M - 38510 - , MIL - STD - 883C استتار شده باشد

class s

رده ( بی ) فرایند استتار مدارهای الکترونیکی مورد استفاده در سیستمهای نظامی زمینی مدار رده ( بی ) باید مطابق استانداردهای MIL - M 38510 , MIL - STD - 883C استتار شده باشد

class b

رده ، دسته

category

ردیاب شیمیایی نوعی عنصر ردیاب که ویژگیهای شیمیایی آن مشابه با ماده ای است که با آن مخلوط شده است

chemical tracer

رژیم کاری پیوسته و ناپیوسته

continious and discontinious operating regime

رسانا ، هادی

conductive

رسانایی متقابل وارون

conversion transconductance

رسانایی[ جی] معیاری از توانایی ماده برای رسانش الکتریسیته رسانایی عکس مقاومت ماده است و بر حسب زیمنس بیان می شود رسانایی ، بخش مقاومتی یا حقیقی ادمتانس را تشکیل می دهد

conducance

رسانش انتقال انرژی توسط محیط ساکن ، هدایتی ، رسانش

conduction

رسانندگی توانایی ماده در رسانش جریان الکتریکی که بر حسب مقدار جریان در واحد ولتاژ اعمال شده اندازه گیری می شود و با عکس مقاومت برابر است در نیمه رسانا رسانندگی نوع -ان مربوط به رسنش الکترونها و رسانندگی نوع -پی مربوط به حفره ها است ، هدایت ویژه ، ضریب هدایت ، برق رسانایی

conductivity

رسانه ارتباطی ، محیط انتقال اطلاعات

communication medium

رشته حروف

character string

رشد تصاعدی مشروط شبکه های مولد تخاصمی

Conditional Progressive Growing of Generative Adversarial Networks

رفتار آشوبی

chaotic behavior

رقابت بحرانی

critical race

رقم دهدهی رمزی رقمی دهدهدی که با الگویی چهار بیتی از صفر و یکها بیان می شود

coded decimal digit

رقم نقلی ، نقلی سیگنالی در کامپیوتر که هنگامی تولید می شود که جمع دو رقم هم ستون مساوی یا بیشتر ازمبنای سیستم عددی مورد استفاده باشد و یا اینکه اختلاف دو رقم از صفر کمتر شود

carry

رقیب

challenger

رکاب

climber

رگبار رنگ یک رشته نوسان با بسامد زیر حامل رنگ نمایی 3/579545 مگا هرتز که به دنبال هر پالس افقی در سیستم تلویزیون رنگی ارسالم می شود این رگبار به عنوان بسامد مرجع برای تلید مورج پیوسته ای با همان بسامد و با فاز قفل شده به آن عمل می کند

color burst

رله باتری پرکن

cutout relay

رله توازن - جریانی نوعی رله که هنگامی عمل می کند که مقدار دو جریان ورودی به نسبت مشخصی برسد

current - balance relay

رله جریانی رله ای که به جای ولتاژ بر اساس مقدار جریان مشخص عمل می کند

current relay

رله زبانه ای تقاطعی نوعی رله ی زبانه ای ( قمیش دار ) که دارای دو تا پنج کلید زبانه ای ، یک پیچک نگهدارنده ، و در پیچک انطباق شمار است تغذیه ی همزمان دو پیچک انطباق شمار منجر به بسته شدن یک کلیکد زبانه ای می شود که به طور دائم و به صورت سری به پیچک نگهدارندهی متصل شده است سپس پیچک نگهدارنده اتصال تمام کلید ها زبانه ای را بسته نگه می دارد تااینکه یا از بیرون قطع شود و یا پالسی با علامت مخالف به یکی از پیچکهای انطباق شمار اعمال شود

crosspoint reedrelay

رله کنترل

control relay

رله ی خازنی نوعی رله ی الکترونیکی که به تغییرات ظرفیت کوچک ، نظیر نزدیک شدن دست به سیم یا صفحه حساس ، پاسخ می دهد

capacitance relay

رله ی هم محور رله ای که بدون هر گونه عدم تطبیق و ایجاد بازتاب ، مدار کابل هم محور را باز و بسته می کند

coaxial relay

رم اس - ا - اس سی ماس نوعی حافظه دستایب - تصادفی بر اساس ترکیبی از فن آوری های سلیسیم - روی - یاقوت و سی ماس

cmos sos ram

رم الکترونیک ، کرویو الکترونیک شاخه ای از الکترونیک که با مطالعه و کاربرد ابر رسانایی و سایر پدیده های دما - پایین در سیستمها و قطعات الکترونیکی سر و کار دارد

cryoelectronics

رم سی ماس نوعی حافظه دستیابی - تصادفی که در ساخت آن از فن آوری نیمه رسانای فلز - اکسید مکمل استفاده شده است

cmos ram

رم فیزیک ، کربوفیزیک فیزیک پدیده ها در دماهای بسیار پایین و نزدیک به صفر مطلق

cryophysics

رمز مجموعه ای از نمادها و قواعد برای تعریف و مشخص کرده اطلاعات ، نظیر رمز مورس ، رمز رنگی ( ایی آی ای ) رمز دودویی و سایر زبانهای ماشین در کامپیوترهای رقمی ، رمز ، کد

code

رمز افزار دستگاهی الکترونیکی شامل مدارهای رمز گذاری و رمز گشایی پیامها به گونه ای که برای دشمن قابل فهم نباشد

crytogear

رمز خوان وسیله ای برای قرائت رمز های چاپی ، مغناطیسی ، میله ای ، پرتوزا وسایر علایم رمزی که روی محصولات ، بسته بندیها و یا اجسام متحرک قرار داده می شوند

code reader

رمز دودویی چرخه ای هر نوع رمز دودویی که در هنگام رفتن از عددی به عدد دیگر بلافاصله بعد از آن تنها یک بیت آن تغییر می کند ، مانند رمزگیری

cyclic binary code

رمز رنگی سیستمی از رنگها که برای مشخص کردن مقدار یا سرهای قطعات به کار می رود در صنایع الکترونیکی از رمزهای رنگی استاندار ELA استفاده می شود ، علامت مشخصه رنگ

color code

رمز زنجیره ای توالی متناوبی از کلمه های ان- بیتی که در آن هر کلمه از روی کلمه مجاور خود و با انتقال یک رقم آن به سمت راست یا چپ ، حذف بیت اول و افزودن یک بیت به آخر آن ساخته می شود هیچگونه کلمه تکراری در این توالی روی نمی دهد نمونه این رمز برای کلمه های 3 بیتی عبارت است از 0000010101010111111101000000

chain code

رمز شناسی

cryptology

رمز کامپیوتر سیستم ارقام دودویی یا سایر رمزهای ماشینی که در کامپیوتر ها به کار می روند

computer code

رمز گذار 1 وسیله ای که با تولید پالسهای با طول و با فواصل متغیر ، رمزهایی را تولید می کند ، مانند رمز گذارهای مورد استفاده در سیستمهای پسشگر و راهنمای رادیویی 2 وسیله ای که رشته ای از دستورالعملهای کامپیوتری را به رمز های قابل قبول توسط دستگاه ترجمه می کند

coder

رمز گذار - رمزگشا ( کد ک ) عملیات رقمی - به - قیاسی و قیاسی - به - رقمی روی کارت مشترک تلفنی در مرکز تلفن

coder - decoder

رمز گذار- پالایه - رمز گشا ( کوفیدک ) ترکیبی از کدک ، پالا یه و مراجع ولتاژلازم برای رمز گذاری و رمز گشایی صدا در کارت مشترک تلفن

coder - filter- decoder

رمز گذاری پیشگویی - خطی و انگیزش - رمزی نوعی روش رمز گذاری رقمی گفتار

code - excited linear predictive coding , vector - sum exciter linear predictive coding

رمز گذاری خازن روشی برای مشخص کردن مقدار یک خازن با استفاده نقاط یا نوار های رنگی

capacitor color code

رمز محرمانه رمزی که به منظور ارسال پیامهای محرمانه جابجا ییهایی در آن صورت گرفته است

clpher

رمز میله ای رنگی نوعی رمز میله ای که در آن یک یا چند میله ی رنگی با میله های سیاه و سفید ترکیب شده اند به این ترتیب چگالی رمز گذاری دودویی داده های چاپ شده روی برچسبها یا خودکالاها به منظور کنترل موجودی و یا مقاصد دیگر افزایش می یابد

color - bar code

رمزنگاری ، رمز نگاری رمز گذاری و رمز گشایی پیامها به منظور ارسال محرمانه ی آنها

cryptography

رمزی ، کد

cipher

رنگ ، رنگ مشخصه ای از نور که بر حسب درخشایی ، طور موج غالب و خلوص مشخص می شود درخشایی معرف اندازه درخشندگی است طول موج تعیین کننده ی رنگمایه است و از حدود A 4000 برای بنفش تا 7000a برای قرمز ( 400 تا 700 nm ) تغییر می کند خلوص نیز مربوط به جلا یا سیر شدگی رنگ است و میزان وضوح آن را مشخص می کند

color

رنگ سنج ابزاری که یک رنگ را از طریق تعیین شدت سه مؤلفه اصلی آن مشخص می کند

colorimeter

رنگ سنجی دانش سنجش رنگها

colorimetry

رنگ مکمل رنکی که در صورت افزوده شدن به رنگ دیگری با نسبت معین ، رنگ سفید تولید می کند

complementary color

رنگ نمایی اختلاف بین یک رنگ با رنگ مرجع معین و با روشنایی یکسان این مرجع در تلویزیون رنگی ، رنگ سفید با مختصات ایکس مساوی است با 310 هزارم و وای مساوی است با 316 هزارم روی نمودار رنگمندی است ، رنگ تابی

chrominance

رنگبندی کیفیت زنگ نور که توسط مختصات رنگمندی تعریف می شود رنگمندی فقط تابعی از مایه و اشباع رنگ است و به روشنایی ( درخشایی ) آن بستگی ندارد رنگمندی تمانم رنگها از جمله سایه های خاکستری ، را شامل می شود در حالی که رنگ نمایی chrominance برای رنگهای غیر از خاکستری تعریف می شود

chromatcity

رنگهای اولیه رنگهای اصلی قرمز ، سبز و آبی که از ترکیب آنها با نسبتهای مختلف می توان تمام رنگهای دیگر را روی صفحه تلویزیون رنگی به وجود آورد

color primaries

رنگهای مکمل

complementary colors

رنگی مرتبط با رنگ

chromatic

رنگینی

chromaticity

رنگینی

chroma

روتور استوانه ای

cylindrical rotor

روتور قفسه ای

cage rotor

روش آزمون های پی در پی

cut and try method

روش استفادۀ مجدد از جریان

Current-Reused Technique

روش خوشه بندی

Clustering technique

روش کالیبراسیون

calibration procedure

روش هماهنگ سازی

coordination technique

روشنایی ثابت

constant luminance

روکش

cladding

روکش کابل

cable sheath

رونوشت

copy

ریبوت CPU

CPU reboot

ریپل جریان

current ripple

ریز شبکه های خوشه ای

Clustered Microgrids

ریل کنتاکت

contact rail

رئوستای کربنی

carbon rheostat

زانویی لوله حفاظ

conduit elbow

زاویه بحرانی ، زاویه بحرانی 1 کوچک ترین زاویه نسبت به خط قائم که در آن موج رادیو یی توسط یون سپهر بازتاب می شود در زوایای کوچک تر از آن امواج رادیو یی از یون سپهر عبور می کنند و به طرفل زمین بازتاب نخواهند شد 2 کوچکترین زاویه نسبت به خط عمود یک تار نوری که به آزادی آن نور برخوردی به هسته ی تار در امتدار آن انتشار خواهد یافت در زوایای کوچک تر از آن ، نور توسط پوشش جانبی تار جذب شده و به طرف رسانای تار بر نمی گردد

critical angle

زاویه تماس

contact angle

زاویه هدایت

Conducting angle

زبان رایانه

computer languge

زبان مشترک زمان ماشینی که بین مجموعه ای از کامپیوترها و تجهیزات مرتبط با آنها مشترک است

common language

زبان‌آموز، داوطلب، شركت‌كننده

candidate

زبانه ی اتصال قسمت متحرک رله که به صورت لولایی یا چرخش عمل می کند

clapper

زدایش شیمیایی برداشتن ماده از سطح نیمه رسانا با استفاده از محلولهای زداینده اسیدی

chemical etching

زغال کربنی

carbon brush

زغال گردآور

collector brush

زمان اتصال 1 در سیستم مخابره ی کامپیوتری داده ها به زمان قطع و وصل لازم برای برقراری اتصال بین دو پایانه گفته می شود 2 در سیستم تلفن عبارت است از مدت زمان لازم برای اتصال بین دو نقطه

connect time

زمان پیش گرمایش کاتد حداقل زمانی که ولتاژ گرمکن باید زودتر از ولتاژ بقیه الکترودها به لامپ الکترونی اعمال شود

cathode preheating time

زمان پیوسته

continuous-time

زمان پیوسته

continuous time

زمان تبدیل زمان یک اندازه گیری کامل توسط مبدل قیاسی - به رقمی

conversion time

زمان تصحیح ، زمان آرامش زمان لازم برای رسیدن و تثبیت متغیر کنترل شونده در محدوده ی معینی در حول نقطه کنترل به دنبال تغییری که در متغیر مستقل یا شرایط کاری سیستم کنترل پیش می آید

correction time , setting time

زمان سرچینی ثابت زمانی مدار محدود کننده

clipping time

زمان سنج چرخه ؛ زمان بند چرخه زمان سنجی که طبق برنامه زمانی مشخص مداری را قطع یا وصل می کند

cycle timer

زمان محاسبات

computational time

زمان محاسبه

calculating time

زمان محاسبه

computation time

زمان مکالمه

call time

زمپا ، کریوستات وسیله ای برای حفظ دماهای زمزاییک

cryostat

زمزایی ، زمزاییک دانش مطالعه ی پدیده های فیزیکی در دماهای بسیار کم و نزدیک به صفر مطلق در این دماها هر گونه تغییر اندک در شدت میدان مغناطیسی منجر به تغییرات زیاد جریان در مواد ابررسانا می می شود

cryogenics

زمین شناسی اتصال به شاسی فلزی که نقش مسیر برگشت مشترک را برای منبع تغذیه ایفا می کند اتصال زمین شاسی لزوماً با اتصال زمین واقعی یکی نیست

chassis ground

زمین کاذب مجموعه ای از سیمها یا رساناها واقع در ارتفاعی بالاتر از سطح زمین و عایق نسبت به آن که به جای اتصال زمین در آنتنها استفاده می شوند ، سیم متقابل

counterpoise

زنجیره شبکه ای از ایستگاه های رادیویی ، تلویزیونی یا راداری که توسط خطوط تلفنی ، کابلهای هم محور یا خطوط ارتباط رادیویی خاص یه هم متصل هستند و به صورت گروهی کار می کنند ، شبکه زنجیری

chain

زنجیره ای کردن بلاک رمز

cipher block chaining

زنگ رمزی نوعی سیستم زنگ تلفنی که در آن تعداد و یا مدت زنگها ایستگاه مورد نظر را مشخص می کند

code ringing

زوج ؛ تزویج 1 دو فلز که نظیر ترموکوپل به هم متصل شده باشند 2 اتصال دو مدار به گونه ای که سیگنال ها بتوانند از یکی به دیگری منتقل شوند ، تزویج شدن ، پیوستن ، زوج

couple

زوج کابل

cable pair

زوج مزدوج

conjugate pair

زیر حامل رنگ نمایی ، حامل رنگ نمایی ، زیر حامل حامل 3/579545 مگاهرتزی که باندهای کناری آن به منظور حمل اطلاعات رنگ به سیگنال تک رنگ افزوده شده اند زیر حامل رنگ به صورت مدوله نشده و به شکل رگبار رنگ ارسال می شود و در گیرنده برای مقاصد همزمانسازی به کار می رود

chrominance subcrrier , chrominance carrier , subcarrier

زیر روال بسته برنامه ای فرعی در کامپیوتر که فاصله ای دورتر از برنامه اصلی (روال)در حافظه ذخیره شده است ورود به این زیرروال توسط پرش انجام می شود و در انتهای مجددآ به نقطه ی مناسب از روال اصلی برگشت صورت می گیرد

closed subroutine

زیر شبکه ارتباطی

communication subnet

زیر لایه همگرایی

convergence sublayer

ساخت

construction

ساخت و تولید به کمک کامپیوتر [ کم] به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مناسب برای کمک به ساخت محصولات و یا فراوری مواد شیمیایی استفاده از نتایج طراحی به کمک کامپیوتر ( کد) برای ساخت ماسکهای مدار مجتمع ، ماسکهای مدار چاپی ، و نقشه های مقیاس بندی شده می تواند به ساخت مدارهای مجتمع ، تخته مدارها ، قطعات مکانیکی و دستگاه ها کمک کند با ارسال میتقیم داده های رقمی به دستگاهها می توان عملیات برش ، شکل دهی ، تراش ، و خراطی را به صورت خودکار انجام داد و کیفیت محصول نهایی را بررسی و آزمایش کرد

computer-aided manufacturing

ساختار اطلاعاتی کارت ( سی آی اس ) صفحه ی اغازین در کار حافظه PCMCIA/JEIDA که اطلاعات اساسی مربوط به فن آوری کارت و فرمت آن را در اختیار سیستم میزبان قرار می دهد

card information structure metaformat

ساختار بلوری

crystal structure

ساختار متحد

corporate structure

ساختاری ، تشکیل دهنده

constitutive

سازکار

compliant

سازگار

consistent

سازگاری ، سازگاری ؛ هم سازی توانایی سیستم جدید در ارائه ی خدمات به کار بران سیستم قدیمی

compatibility

سازمانی که استانداردهای لازم برای سازندگان کارتهای حافظه ی کامپیوتری را وضع می کند

compact flash association

ساعت منبع پالسهای زمانی دقیق برای همزمانسازی در کامپیوتر رقمی یا به عنوان مبنای زمان در سیستمهای فرستنده

clock

ساعت سزیمی نوعی ساعت اتمی که توسط بسامد ارتعاش طبیعی اتمهای سزیم در مشدد باریکه - اتمی تنظیم می شود

cesium clock

ساعت کنترل - بلوری نوعی ساعت الکترونیکی که زمان سنجی آن توسط نوسان ساز بلوری کوارتز انجام می پذیرد یک مقسم بسامد مدار - مجتمع نیز در آن به کار رفته است که نمایشگرهای رقمی یا عقربه ای را به کار می اندازد

crystal - controlled watch

ساعتگرد

clock eise ( cw )

سانتی- پیشوندی که 10 به توان 2- یا 0/01 را نشان می دهد

centi-

سانتی آمپر

centiampere

سانتیمتر [ سی ام] واحدی که از واحدهای بنیادی سانتیمتر گرم و ثانیه در سیستم « سی جی اس» ساخته شده است

centimeter

سایبان

canopy

سببی ، علی

causal

ستون

column

سد پتانسیل تماس وجود تپه پتانسیل در محل تماس سطوح در جسم به دلیل تشکیل لایه سد

contact -potential barrier

سر چین - محدود کننده وسیله ای که خروجی آن در محدوده ی معین مقادیر ورودی تابعی از سیگنال ورودی و در خارج از این محدوده دارای مقدار ثابت است

clipper - limiter

سر چینی 1 قطع ابتدا و انتهای گفتار به دلیل قطع و وصل کلید ها در سیستمهای ارسال صدا 2 نوعی اعوجاج صدا که در آن اضافه بار بیش از حد تقویت کننده ها منجر به قطع قله های شکل موج صدا می شود 3 هر عملی که موجب قطع قله های سیگنال تلویزیونی نظیر قله های مثبت ( سفید ) یا منفی ( سیاه ) سیگنال تصویر یا قله های سیگنال همزمانی شود 4 limiting

clipping

سر کابل

cable head

سر وسط[ سی تی] پایانه ای وقع در مرکز الکتریکی یک مقاومت ، پیچک ، یا وسایل دیگر

center tap

سرامیک مخلوطی ار ترکیبهای غیر آلی و غیر فلزی که ایتدا به صورت ماده ای چکش خوار ( نظیر گل رس) آماده می شود و سپس با پخت در کوره به شکل جامد شیشه مانند در می آید سرامیکهایی نشیر اکسید آلومین ( آلومینا) به عنوان بسته عایق در مدارهای مجتمه یا آمیخته به کار می روند در ترادیسنده های پیزوالکتریکی میز از سرامیک تیتانات باریم استفاده می شود

ceramic

سربار محاسباتی

computational overload

سرپیچ دوشاخه خور

current tap

سرپیچ شمعدانی

candelabra lampholder

سرخرگ سبات

carotid artery

سرد کنندگی

cooling

سرزین

ceresin

سرعت باد راه انداز

cut-in wind speed

سرعت بحرانی

critical speed

سرعت ثابت

constant speed

سرعت قطع پایین

cut-in speed

سرعت محاسبه

calculating speed

سرمایش زمزاییکی چرخه - بسته روشی برای خنک کردن آشکار سازهای زیر قرمز و سایر قطعات زمزاییکی با استفاده از میعان گازی نظیر نیتروژن گاز تولید شده بعد از سرمایش دوباره برای میعان به متراکم ساز بر گردانده می شود

closed - cycle cryogenic cooling

سرمت سر واژه ای برای سرامیک - فلز سرمت مخلوطی است از پودر یک فلز گرانبها نظیر ، پالادیم ، پودر شیشه ، و یک چسب فرار که به صورت پوسه ی ضخیم رسانا روی بستر سرامیکی قرار داده شده استو سپس با پخت کوره ای سخت می شود عناصر مقاومتی سرمتی در ساخت انواع مختلف مقاومتها و پتانسیومترها به کار می روند

cermet

سزیم [ سی اس] عنصر فلزی قلیایی و نقره ای رنگ با عدد اتمی 55 و وزن اتمی 132/9 در صورت استفاده از آن به عنوان ماده کاتد می تواند مقدار قابل توجهی الکترون گسیل کند نوسان اتمهای سزیم در یک مشدد به عنوان استاندارد مرجع برای اندازه گیری بسامد و زمان به کار می رود

cesium

سطح تماس

contact area

سطح حامل شدت یا سطح سیگنال حامل مدوله نشده در نقطه خاصی از سیستم رادیویی که بر حسب دسی بل نسبت به سطح مرجع بیان می شود

carrier level

سطح خزشی

creepage surface

سطح سر چینی دامنه ای که در آن شکل موج بریده می شود

clipping level

سطح سنج خازنی نوعی نشاندهنده ی سطح که ماده مورد نظارت آن دی الکتریک خازنی است که بین منبع فلزی و الکترود عایق عمود بر منبع تشکیل می شود با این روش می توان عمقهای تا حدود 60 متر را به دقت اندازه گرفت

capacitance level indicator

سطح مشخصه

characteristic surface

سطح مقطع

cross section area

سطح مقطع ، مقطع عرضی

cross cection

سطح مقطع پراکندگی همدوس سطح مقطع مربوط به پراکندگی همدوس

coherent - scattering cross- section

سطح مقطع موثر

cross section

سطح نویز حامل سطح نویزی که به دلیل تغییرات نامطلوب سیگنال ( آر اف ) در غیاب هر گونه مدوله کننده ی تولید می شود

carrier noise level , residual modulation

سطح نویز مدار نسبت نویز مدار در نقطه ای از مدار فرستنده به یک نویز مرجع ، معمولاً بر حسب دسی بل روی نویز مرجع ( dBM ) یا دسی بل تنظیم شده ( dBa ) بیان می شود

circuit- noise level

سطح همگرایی سطحی که در هنگام پویش لامپ پرتو -کاتدی توسط نتقاط تلافی باریکه های الکترونی اسجاد می شود

convergence surface

سطوح کنترل

control surfaces

سفارشی

custom

سگمنت کد

code segment

سلول

cell

سلول تحت آزمایش

Cell Under Test

سلولئید

celluloid

سمت قطب نما سمتی که نسبت به شمال قطب نما تعیین می شود

compass bearing

سمت هدف مکان نمایی اندازه گیری سمت هدف به کمک مکان نمای صفحه نمایش پی پی ال رادار

cursor target bearing

سنجش جریان

current measurement

سنجه جریان ، جریان سنج

current meter

سنکرون سازی شبکۀ عصبی مختلط

complex-valued neural network

سورس مشترک

common source

سولفید کادمیم ماده ای نیمه رسانا با باند ممنوع 2 4eV و بیشترین دمای کاری 870 درجه ی سانتی گراد

cadmium sulfide

سونار بسامد - مدوله شده ارسال - پیوسته ( سونار سی تی اف ام ) نوعی سیستم سونار که بسامد ارسال آن به صورت پیوسته و به شکل دندانه - اره ای خطی تغییر می کند در این صورت بسامد پژواک دریافت شده از جسم متناسب با فاصله آن است اختلاف بسامد های ارسال و دریافتی توسط تحلیلگر بسامد اندازه گیری و نتایج آن به ننمایشگر پرتو- کاتدی ppi ارسال می شود

continuous - transmission frequency - modulated sonar

سویچ چندکاره

combination switch

سوئیچ زنی خازنی

capacitive switching

سیبر نتیک مطالعه تطبیقی روشهای ارتباطی و کنترل خودکاری که بین انسان و ماشین مشترک است

cybernetics

سیر شدگی رنگ درجه اختلاط یک رنگ با سفید سیر شدگی بالا به منزله کم بودن رنگ سفید است مانند رنگ قرمز سیر سیر شدگی کم نیز به معنای زیاد بودن میزان رنگ سفید است ، نظیر صورتی روشن دامنه ی سیگنالهای رنگ نمایی کیو و آی تعیین کننده سیر شدگی رنگ در گیرنده تلویزیون رنگی است

color saturation; saturation

سیر کولاتور؛ چرخشگر بخشی از موجبر با چندین سر که آرایش آنها به گونه ای است که انرژی ورودی به یک سر در جهت مشخص به سر مجاور منتقل می شود

circulator ; microwave circulator

سیروز کبدی

cirrhosis of the liver

سیستم احتراز از برخورد ( سی ای اس ) سیستم الکترونیکی هوابرد که به صورت خودکار در مورد برخورد احتملی در هواپیما در هوا هشدار می دهد

collision avoidance system

سیستم استریوی همساز نوعی سیستم استریو که صدای تک - باندی مربوط به نوار کاست یا گیرنده ی رادیو را به صورت رضایت بخشی پخش می کند

compatible stereo system

سیستم انتقال بی سیم حلقه بسته

closed-loop wireless power transmission (WPT)

سیستم بر هم کنشی دیسک فشرده [سی دی آی] دستاوردی بر اساس فناوری دیسک فشرده برای مصارف خانگی که در آن کاربر می تواند با استفاده از گیرنده های تلویزیونی یا ویدیو و سیستمهای صوتی خانگی خروجی سیستم را انتخاب کند سی دی-آی کاربردهای تجاری و صنعتی نیز دارد

compact-disk-interactive system

سیستم بلوری یکی از هفت حالت اصلی بلور بر اساس تقارن شکل ظاهری یا ساختار داخلی این سیستمها عبارت اند از مکعبی ، چهار گوشی ، شش گوشی ، سه گوشی ، راستگوشه ، تک میل ، و سه میل

crystal system

سیستم پاینده

conservative system

سیستم تشخیص به کمک کامپیوتر

CAD system

سیستم تک - کنار باندی همساز نوعی سیستم تک - کنار باندی که بدون هر گونه اعوجاجی توسط گیرنده های رادیویی معمولی با مدوله کنده ی دامنه ( ای ام ) قابل دریافت است

compatible single - sideband system

سیستم تلفن همراه سلولی نوعی سیستم تلفنی که با استفاده از خطوط ارتباطی « ار اف» ، سیگنالهای صدا و داده را از تلفن همراه سلولی ( ایستگاه یا واحد سیار ) و پایگاه سلولی ( ایستگاه پایه یا زمینی ) به منظور عملیات رله به مرکز راهگزینی ارتباطات راه دور سیار ( mobile telecommunications switching office[MTSO]) ، که متصل به شبکه های تلفنی ثابت است ، ارسال و یا از آن دریافت می کند با تقسیم هر منطقه ی جغرافیایی به چندین سلول می توان تعداد کانالهای رادیویی را افزایش داد در این حالت سلولهای مجاور دارای بسامد ارسال و دریافت متفاوتی خواهند بود

cellular mobile telephone system

سیستم تلویزیونی رنگی همساز سیستمی که با استفاده از آن گیرنده های تلویزیونی سیاه و سفید می توانند تصویر سیاه و سفید را از سیگنال تصویر رنگی ارسال شده دریافت کنند برای این منظور اطلاعات تصویر رنگی به یک سیگنال درخشایی و دو سیگنال رنگ نمایی تقسیم می شود سیگنال درخشایی معادل با سیگنال تصویر تلویزیونی سیاه و سفید است و فقط توسط گیرنده ی سیاه و سفید استفاده می شود

compatible color television system

سیستم حامل سیستمی که با استفاده از یک مدار عملیات متعدد مخابراتی و مستقل از هم را انجام می دهد

carrier system

سیستم حامل همدوس نوعی سیستم باز فرستنده که حامل پرسشگر آن با مضرب خاصی از بسامد دو باره ارسال می شود

coherent- carrier system

سیستم حلقه بسته

closed loop system

سیستم حلقه بسته

closed-loop system

سیستم رقابتی

contention system

سیستم رمزنگاری

cryptosystem

سیستم زنجیره ای

cascade system

سیستم کنترل مجموعه ای از عناصر حسگر / تقویت کننده ها و وسایل کنترل که به اتفاق هم وضعیتی از فرایند یا دستگاه کنترل می کنند

control system

سیستم کنترل چرخه-بسته نوعی سیستم کننترل که در آن از تغییرات کمیت کنترل شونده مستقیماً برای تخریک کنترل کننده استفاده می شود

closed-cycle control system

سیستم کنترل حلقه-بسته نوعی سیستم کنترل ، شامل یک یا چند حلقه کنترل پسخوردی(feedback control loops) ، که پیوسته پاسخ سیستم را با فرامین ورودی مقایسه می کند با استفاده از یک حسگر نظیر رمزگذار(encoder) ، دورسنج(tachometer) ، یا ترموستات در حلقه ی پسخورد هر گونه اختلاف بین فرمان ورودی و پاسخ سیستم حس شده و سیگنال خطایی تولید می شود که به قسمت تقویت کننده / کنترل کننده ارسال می شود خروجی تقویت کننده سیگنال ورودی موتور یا محرکهای دیگر را طوری تغییر می دهد که خروجی آنها سیگنال خطا را صفر کند کار حسگر ها متناسب با عمل کنترل نظیر سرعت ، وضعیت یا دما است سیستم کنترل حلقه بسته دست کم دارای یک حلقه پسخورد است

closed-loop control system; feedback control system

سیستم متمرکز

Centralized system

سیستم مخابراتی مدار - بسته روش برای سیگنالدهی با استفاده از افزایش یا کاهش جریان

closed - circuit communication system

سیستم مکعبی

cubic system

سیستم های مخابراتی

communication systems

سیستم هزینه یابی

Costing system

سیستم همدوس نوعی سیستم ناوبری که سیگنال خروجی آن از مدوله زدایی سیگنال دریافتی و بعد از اختلاط آن با سیگنال محلی و دارای فاز ثابت نسبت به سیگنال ارسالی به دست می آید این امر امکان استفاده ار اطلاعات موجوددر فاز سیگنال دریافتی را فراهم می کند

coherent system

سیستمهای پیوسته با زمان

continuous time systems

سیستمهای مخابراتی

communications systems

سیکل شارژ

charge cycle

سیکلوترون نوعی شتابدهنده ذرات باردار با استفاده از یک میدان الکتریکی بسامد- ثابت که با حرکت مارپیچی ذرات و د حضور میدان مغناطیسی عبور بر مسیر آنها ، همگام است

cyclotron

سیکلوکانورتر کموتاتوری

commutated cycloconverter

سیگنال آشوبی

Chaotic Signal

سیگنال تصویر رنگی سیگنال الکتریکی ای که اطلاعات کامل تصویر رنگی بجز سیگنالهای همزمانی را در بر دارد شکلی از این سیگنال دارای مؤلفه تک رنگ به همراه زیر حاملی است که با اطلاعات رنگ نمایی مدوله شده است

color piture signal

سیگنال تصویر مخلوط ، سیگنال مخلوط ، سیگنال ویدئویی مخلوط سیگنال تصویر کاملی که فرستنده ی تلویزیونی خارج می شود این سیگنال دارای اطلاعات تصویر ، پالسهای محو ، پالسهای همزمانی سیاه و سفید ، زیر حامل رنگ ، رگبار رنگ و سایر اطلاعات لازم برای ارسال تصویر رنگی است

composite picture signal , composite signal , composite video signal

سیگنال تصویری همدوس سیگنالی در سیستمهی نشاندهنده ی هدف متحرک که از ترکیب سیگنال پژواک رادار یا خروجی نوسان ساز موج پیوسته به دست می آید این سیگنال بعد از طی مراحل تاخیر ، آشکار سازی ، تقویت و تفریق از قطار پالس بعدی به سیگنالی تبدیل می شود که تنها اهداف متحرک را نمایش می دهد

coherent video

سیگنال تفاضل رنگ سیگنالی که پس از افزوده شدن به سیگنال تک رنگ در گیرنده ی تلویزیون رنگی سیگنالهای لازم برا تحریک نقاط سه گانه لامپ تصویر رنگی را تولید می کند سه سیگنال تفاضل رنگ وجود دارد سیگنال G-V که کانال سبر را تغذیه می کند ، به همینن ترتیب سیگنال R-Y کانال قرمز و سیگنال B-Y کانال آبی را تغذیه می کنند

color - difference signal

سیگنال چهچهه ای

chirped signal

سیگنال حامل

carrier signal

سیگنال دهی کانال مشترک

common channel signaling

سیگنال دهی وابسته به کانال

channel associated signaling

سیگنال رنگ هر سیگنالی که میزان رنگمندی تصویر تلویزیونی رنگی را کنترل می کند ، مانند سیگنال تصویر رنگی و سیگنال رنگ نمایی

color signal

سیگنال رنگ مخلوط سیگنال تصویر رنگی همراه با تمام سیگنالهای محور و همزمانی بنابراین سیگنال رنگ مخلوط دارای سیگنال درخشایی ، دو سیگنال رنگ نمایی ، پالسهای همزمانی افقی و عمودی ، پالسهای محو افقی و عمودی و سیگنال رگبار رنگ خواهد بود ، پیام رنگی مرکب

composite color signal

سیگنال رنگ نمایی بخشی از سیگنال تلویزیونی که اطلاعات مربوط به رنگ تصویر را حمل می کند ، پیام رنگ تابی

chrominance signal

سیگنال کنترل سیگنالی که به مدار کنترل و تصحیح کننده فرایند یا سیستم تحت کنترل اعمال می شود

control signal

سیگنال مد-مشترک سیگنالی که همزمان به دو ورودی تقویت کننده متعادل یا سایر وسایل تفاضلی اعمال می شود

common-mode signal

سیگنال همزمانی رنگ ترتیبی از رگبارهای رنگ که بجز در فواصل زمانی مربوط به محو عمودی به صورت پیوسته ظاه می شوند هر رگبار در زمانثابتی نسبت به پالس همزمانی افقی روی می دهد

color- sync signal

سیگنال ویدئوی همدوس سیگنال خروجی آشکار ساز ویدئو در سیستم رادار همدوسی که هدف متحرک را نمایش می دهد

cohered video

سیم رسانایی نازک ، عایقف و بسیار نرم این اصطلاح در مورد کابل میکروفون ، کابل تلفن خانگی ، کابل دو سیمه و سایل خانگی و کابل رابط بین موش ( mouse ) وکامپیوتر به کار میرود ، بند

cord

سیم با روکش پنبه ای

cotton covered wire

سیم پیچ

coil

سیم پیچ ( سلف ) بازدار

choke self

سیم پیچ آهنربایی مرکب

compound field winding

سیم پیچ جبران گر

compensating winding

سیم پیچ زنجیری

chain winding

سیم پیچ سر وسط دار

center tapped coil

سیم پیچ کسینوسی سیم پیچی در یوغ انحراف لامپ پرتوکاتدی که از تغییرات تمرکز باریکه در هنکام پویش صفحه ی نمایش جلو گیری می کند

cosine winding

سیم پیچ کنترل سیم پیچی در تقویت کننده مغناطیسی یا ولکنشگری سیر شدگی که با اعمال نیروهای محرکه مغناطیسی ، هسته را کنترل می کند

control winding

سیم پیچ مختلط

compund winding

سیم پیچ مختلط

compound coil

سیم پیچ مرکب جمع پذیر

cumulative compound winding

سیم پیچهای کموتاتور

commutator windings

سیم پیچی متمرکز

Concentrated winding

سیم روی کف مشبک اطاق

cellular metal floor raceway

سیم سبیل گربه ای سیمی انعطاف پذیر و با جهت گیری دقیق برای اتصال به سطح بلور نیمه رسانا در نقطه ای که منجر به یکسوسازی شود ، سوزن بلور

catwhisker

سیم کابل

cable core

سیم کاذب سیم مخصوصی برای اعمال برق به گیرنده رادیو یا تلویزوین در شرایطی که پوشش محافظ آن به منظور تعمیر از جای خود برداشته شده است و سیستم محافظ برق از مدار خارج شده است

cheater cord

سیم کشی از لوله

conduit wiring

سیم لعابدار پنبه ای

cotton enameled wire

سیم متقاطع

cross-over

سیم مس اندود

copper clad

سیم مسی

copper wire

سیمان جابجاگر

commutator cement

سیمانی شدن باتری

cementation

سینی کابل

Cable Tray

شاخص تفکیک رنگ

Colour Rendering Index

شاخص های هزینه

Cost Indexes

شاخه ( انشعاب ) مشترک

common branch

شاخه جریان

current branch

شاخه های مزدوج دوشاخه از شبکه که آرایش آنها طوری است که ولتاژ اعمال شده به هر یک از شاخه ها ، پاسخی را در شاخه دیگر ایجاد نمی کند

conjugate branches

شار جریان

current flow

شارژر

charger

شاره ثابت

conservative flux

شبکه مصحح ، شبکه اصلاحی ، شبکه شکل دهی شبکه ای که به منظور بهبود ویژگیهای انتقالی یا امپدانس یک مدار و یا هر دو در آن کار گذاشته می شود

corrective network , shaping network

شبکه ( سی ) شبکه ای متشکل از سه شاخه امپدانس سری ، سرهای آزاد این شبکه به یک زوج پایانه و سرهای پیوند دار به زوج پایانه دیگر متصل می شوند

c network

شبکه ( کی ) - ثابت شبکه ای نردبانی که حاصلضرب امپدانس سری و شنت آن در گستره ی کار شبکه مستقل از بسامد است

constant - k network

شبکه بلوری

crystal lattice

شبکه تقاطعی ؛ شبکه مقسم ؛ شبکه مقسم بلندگو شبکه ای که خروجی تقویت کننده ی بسامد - شنیداری را به دو یا چند باند بسامدی تقسیم می کند باند زیر بسامد تقاطع ، بلندگوی و وفر و باند بالای آن قویتر را تغذیه می کند

crossover network; dividing network ; loud speaker dividing network

شبکه توزیع رایج ، شبکه های توزیع مرسوم و متداول

CDN

شبکه جبران

Compensation network

شبکه رنگ

color grid

شبکه عصبی کانولوشن

convolution neural network

شبکه کنترل الکترودی در لامپ الکترونی که معمولاً بین آند و کاتد قرار می گیرد و جریان آند را کنترل می کند ، شبکه فرمان

control grid

شبکه متصل شبکه ای با حداقل یک مسیر بین هر زوج گره آن هر مسیر از شاخه های شبک9 تشکیل می شود

connected network

شبکه مخابراتی

communication network

شبکه مصالحه شبکه ای که برای متعادل ساختن مدارهای مخابراتی متصل شده به آن ، نظیر حلقه ی ارتباطی مشترک تلفنی به کار می رود این شبکه مصالحه ای بین حدود توازن امپدانسی برقرار می کند

compromise net

شبکه های رایانه

computer networks

شبکه های رلۀ همیاری

cooperative relay networks

شبکۀ رادیو شناختی

Cognitive Radio Network

شبیه ساز مدار

circuit simulator

شبیه سازی رایانه ای

computer simulation

شبیه سازی مدار روشی برای شبیه سازی رفتار مدار قبل از ساخت نمونه ی آزمایشی آن برای این منظور مدلهای دقیقی از عناصر الکترونیکی نظیر ترانزیستور ، دیود ، مقاومت و خازن در حافظه کامپیوتر ذخیره می شود سپس با تعریف اتصالات این عناصر در مدار ، کامپیوتر معادله های اصلی مدار را با استفاده از روشهای عددی تجزیه و تحلیل می کند و تتایج شبیه سازی را نمایش داده و یا چاپ می کند

circuit simulation

شتابدهنده پتانسیل - ثابت شتابدهنده ای که با اعمال ولتاژ ( دی سی ) ثابت به لامپ شتاب دهخنده ، یونها یا الکترونهای پر - انرژی تولید می کند

constant - potenticl accelerator

شدت بحرانی شبکه

critical grid current

شدت پر کردن

charging rate

شدت جریان

current strength

شدت جریان

current intensity

شدت صدا بر حسب دسی بل در مقیاس سی [ دی بی سی ] شدت صدا بر حسب دسی بل که توسط صدا سنج استاندارد با مقیاس وزن دهی « سی» اندازه گیری شده باشد در این مقیاس ، بسامدها به صورت یکنواخت در فاصله در فاصله ی 70 تا 400 هرتز وزن دهی می شوند

c - scale sound level in decibels

شرایط جریان ثابت

constant current condition

شرط ، ‌وضعیت ، وضعیت

condition

شرطی

conditional

شرکت

company

شرکت مخابرات ماهواره ای ( کامست ) شرکتی که بر اساس قانون مخابرات ماهواره ای مصوب 1962 ، به منظور ارائه ی خدمات مخابرات ماهواره ای تاسیس شد

communications satellite corp

شریان کاروتید مشترک، سرخرگ سابت مشترک

Common carotid artery

شطرنجی

crosshatch

شعاع کووالانسی بلوری که توسط پیوندهای کووالانسی نگه داشته شده است

covalent crystal

شعاع کووالانسی شعاع مؤثر اتم در پیوند کووالانسی

covalent radius

شکست ساحلی خمش امواج رادیویی در هنگام عبور از مناطق ساحلی و به دلیل تغییر پوشانده شده است کاتد اکسید اندوده نمونه ی آن است

coastal refraction

شکل بسته

closed form

شلجمی مقدار ولت قطع

critical-voltage parabola

شلجمی مقدار ولت قطع

cut-off parabola

شمارش ، شماره 1 پاسخ سیستم شمارنده ی اتمی به هر تابش فرود آمده روی آن 2 تعداد کل رویدادها که توسط شمارنده نشان داده می شود

count

شمارش معکوس 1 روند مرحله به مرحله ی آماده شدن موشک برای پرتاب 2 نسبت پالسهای پرسشگر بدون پاسخ توسط سیستم تراپاسخگر به تعداد کل پالسهای دریافتی

countdown

شمارشگر کنترلی مداری در کامپیوتر که محل ذخیره ی دستورالعمل بعدی ک باید اجرا شود را ثبت می کند

control counter

شمارنده ، شمارشگر 1 ابزاری که توالی مشخصی از رویدادها را پس از آشکارسازی و جمعبندی ، نمایش می دهد شمارنده ی الکترونیکی یا بسامد سنج رقمی وسیله ای است که بسامد شکل موجها را از طریق شمارش تناوب آنها در یک ثانیه اندازه می گیرد و نتیجه را به صورت عددی برحسب هرتز نمایش می دهد 2 r adiation 3 accumlator

counter

شمارنده پایین شمار

count down counter

شماره حساب مشتری

customer account

شماره مشتری

customer number

شمع ‎ - پا

candle-foot

شناخت نویسه فن آوری حس و رمزگذاری نویسه های چاپی یا دستنویس در کامپیوتر

character recognition

شناختی رادیویی

شناسایی تغییرات

Change detection

شناسه ثابت

constant identifier

شیار ساعت شیاری ضبط شده که الگوی سیگنال مرجع زمان را در خود دارد

clock track

شیار صدای پوش - پول رده ( ای ) دو شیار صدای نوری و پهلو به پهلو که با اختلاف فاز 180 درجه نسبت به هم ارسال می شوند هر دو نیمه مثبت و منفی موج صدا به صورت خطی روی شیارها ضبط می شوند

class a push-pull sound track

شیب کلاک

Clock slope

شیر مبدل

converter valve

شیشه چلکوجناید

Chalcogenide glass

شیمی سپهر لایه ای از جو زمین واقع در ارتفاع بین 30 تا 80 کیلومتری که در آن واکنشهای شیمیایی - نوری روی می دهد اکسید نیتریک موجود در این لایه ابر یونیده ای را به وجود می آورد که سیگنالهای رادیویی را می تاباند

chemosphere

شیمیایی

chemical

صافی رنگ

color killer

صد بخشی

centigrade

صدا زدن ، فراخوان 1 پیامی زادیو یی که ضمن معرفی ایستگاه فرستنده ، ایستگاه گیرنده ی مورد نظر را نیز مشخص می کند ، 2 انتقال کنترل به یک زیر روال در حین اجرای برنامه کامپیوتری ، ارتباط ، تماس ، فراخوانی

call

صدای چهار - باندی گسسته ی همساز نوعی سیستم صوتی که بین چهار مجموعه میکروفون در استودیوی ضبط و چهار مجموعه بلند گوی خروجی سیستم ، چهار کانال مستقل در نظر می گیرد به این ترتیب برای ضبط صفحه ها و نوارهای مغناطیس با این سیستم ، چهار کانال روی آنها باید وجود داشته باشد

compatible discrete four - channel sound

صفحه استوانه ای تلویزیون

cylindrical faceplate

صفحه باتری کربنی

carbon battery plate

صفحه بلوری ؛ صفحه کوارتز صفحه ای که به دقت از بلور کوارتز جدا می شود و پس از پرداخت به ابعاد نهایی و زدایش به منظور افزایش بازدهی و پایداری آن ، دو وجه اصلی آن با فلز پوشانده می شود تا اتصالات فلزی به آن وصل می شوند

crystal plate; quartz plate

صفحه شمارش گردونه ای واقع در انتهای محور کنترل یک پتانسیومتر دقیق که موقعیت محور را به دقت نمایش میدهد برخی از این صفحه ها می توانند به صورت رقمی تا 1000 دور و نیز کسری از یک دور را نشان دهند

counting dial

صفحه فرکانس مختلط

complex frequency plane

صفحه فلزی خازن

capacitor plate

صفحه کنترل

control plane

صفحه مختلط

complex plane

صفحه همگرایی صفحه ای که نقاط روی آ« محل انحراف باریکه های الکترونی لامپ پرتو- کاتدی را به منظور همگرا شدن مشخص می کند

convergence plane

صلیبی

cruciform

صنعت رایانه

computer industry

صنعت سیمان

Cement Industry

صیقل دهی شیمیایی برداشتن چند میکرومتر از سطح ماده نیمه رسانا با استفاده از محلول اسیدی مناسب

chemical polishing

ضبط دامه - ثابت روشی برای ضبط صدا که در آن بسامدهای هم - شدت با دامه یکسان ضبط می شوند در نتیجه ، دامه ضبط شده مستقل از بسامد خواهد بود

constant - smplitude recording

ضبط سرعت - ثابت نوعی روش ضبط صدا که در آن سیگنالهای ورودی با دامه ای متناسب با عکس بسامد ضبط می شوند

constant - velcity recording

ضد جنگ الکترونیکی [سی سی ام] هر نوع روش ، مدار ، یا سیستمی که بر علیه عملیات جنگ الکترونیکی دشمن ببه کار رود مانند روشهای استخراج سیگنالهای راداری مربوط به هدف از میان سیگنالهای مزاحم و اخلالگر

counter-countermeasure

ضدپنهان‌کاری

counter-stealth

ضرایب لامپ ثابتهایی که مشخصه های لامپ الکترونی را مانند ضریب تقویت و رسانایی متقابل تعریف می کنند

coefficients tube

ضرب کننده باریکه - دایره ای ضرب کننده ای که باریکه دایره ای الکترونها را در چهار ربع فلزی عایق از هم می تاباند ترکیب جریانهای جمع اوری شده از چهار مربع ، جریانی متناسب با حاصلضرب متغیر های ورودی که باریکه را منحصر کرده اند تولید می کند

circular- beam multiplier

ضرب کننده ظرفیت مداری که با استفاده از تقویت کننده های عملیاتی مقدار خازن ورودی را در یک ظریب ثابت یا قابل تنظیم ضرب می کند

capacitance multipller

ضرب کننده ی همفرودی ، ضرب کننده ی احتمال نوعی ضرب کننده که بر اساس این نظریه کار می کند که احتمال وقوع همزمان دو رویداد مسقل متناسب با حاصلضرب احتمال وقوع هر یک از آنهاست سیگنال متناسب با دامنه سیگنال است در نیتجه فاصله ی زمانی همفرودی دو قطار پالس متناسب با حاصلضرب احتمال رویدادها خواهد بود

coincidence multiplier , probability multiplier

ضربه جریان

corrent impulse

ضریب ، عامل مشترک

coefficient

ضریب اصلاحی

correction factor

ضریب القای متقابل

coefficient of mutual induction

ضریب اوج نسبت مقدار اوج به مقدار مؤثر دو کیت متناوب نظیر جریان متناوب سینوسی

crest fuctor

ضریب اوج ، ضریب اوج نسبت مقدار اوج به مقدار مؤثر دو کیت متناوب نظیر جریان متناوب سینوسی

crest factor

ضریب تزویج عددی بین صفر و یک که درجه تزویج بین دومدار را مشخص می کند برحسب درصد نیز بیان می شود بیشتر ین تزویج با 1 و نبودن تزویج با 0 مشخص می شود ، ضریب ترویج

coefficient of coupling

ضریب تزویج ، ضریب تزویج 1 نسبت حداکثر تغییر انرژی الکترونی که از یک فضای بر هم کنشی عبور می کند به حاصل ضرب ولتاژ اوج متناوب در بار الکترونی 2 coefficient of coupling ، ضریب ترویج

coupling coefficient

ضریب تغییر

Coefficient of variation

ضریب خودالقاگری

coefficient of self-induction

ضریب ظرفیت، فاکتور ظرفیت

capacity factor

ضریب مقیاس جریان

current scale factor

ضریب همبستگی

correlation coefficient

طبقه بندی کردن مرتب کردن در گروههایی با ویژگیهای مشترک بنابر این تابشهای الکتومغناطیسی رهگیری شده را می توان به گروههای سیگنال رادار ، ناوبری ، اخلالگر ، و کنترل موشک طبقه بندی کرد

classify

طبقه بندی شده حاوی اطلاعاتی که افشای آنها ممنوع است

classified

طبقه تست با تقسیم بندی در حوزه کد

code division test bed

طبقه ی رده ( دی ) یک طبقه ترانزیستوری دوقطبی که با تغییر ناگهانی بین دو وضعیت اشباع و قطع به عنوان کلید قطع وصل به کار می رود

class d stage

طبقه‌بندی آماده‌سازی حرکت

Classification of Movement Preparation

طراحی با کمک رایانه

computer aided design ( cad )

طراحی به کمک کامپیوتر

computer aided design (cad)

طراحی به کمک کامپیوتر [ کد] روشی برای ایجاد اصلاح و ذخیره یک طرح گرافیکی به کمک کامپیوتر ، مانند طراحی مدارهای مجتمع از مدار اولیه تا آرایش نهایی بسته بندی آن

computer -aided design

طراحی سيستم تشخيص حملات سایبری

Cyber-attacks detection system

طرح سفارشی

costom design

طرح شطرنجی

crosshatch pattern

طرح مدار

circuit design

طرز نمایش مختلط

complex notation

طنین مختلط موج صدای حاصل از ترکیب چند مؤلفه سینوسی ساده با بسامد های مختلف

complex tone

طول اتصال مسافتی که دوسطح اتصال مکمل هم در موقع باز و بسته شدن طی می کنند

contact wipe

طول موج بحرانی طول موج فضای آزاد که متناظر با بسامد بحرانی است

critical wavelength

طول موج جذب بحرانی طول موج مربوط به سطح معینی از انرژی الکترون در اتم یک عنصر مشخص که در آن نا پیوستگی جذب رخ می دهد

critical absorption wavelength

طول موج قطع

cut-off wavelength

طول موج قطع 1 نسبت سرعت امواج الکترومغناطیسی در فضای آزاد به بسامد قطع موجبر 2 طول موج متناظر با بسامد قطع

cutoff wavelength

طول موج مکمل طول موجی از نور که در صورت ترکیب بانسبت معین با رنگ خاص ، یک نور مرجع استاندارد تولید می کند رنگهای ارغوانی که هیچگونه طول موج غالبی ندارند ، شامل بنفش غیر طیفی ، ارغوانی ، سرخابی ، و رنگهای قرمز غیر طیفی ، با استفاده از طول موجهای مکمل خود مشخص می شوند

complementary wavelength

طیف پیوسته طیف موجی که مولفه های آن به صورت پیوسته روی گیتره بسامد ی توزیع شده اند

continuous spectrum

طیف توان پیوسته طیف توانی که با آنتگرال نامعین یک تبایع چگالی طیفی نمنایش داده می شود طیف توان تمام سیستمهای فیزیکی به صورت پیوسته است

continuous opwer spectrum

طیف متقابل

cross spectrum

ظرفیت ، ظرفیت 1 بار مجاز یا بار حداکثر یک ماشین که با اصطلاحاتی نظیر دور در دقیقه یا بار بر حسب تن تعریف می شود 2 بار الکتریکی که یک باتری ( یا پیل ) می تواند در خود نگه دارد ( آمپر - ساعت) 3 معیاری از ذخیره ی انرژی الکتریکی در خازنها بر حسب فاراد یا واحدهای متداولتر نظیر میکروفاراد یا پیکوفاراد

capacity

ظرفیت پیچک

capacity of coil

ظرفیت حمل جریان بیشترین جریانی که می تواند از یک رسانا یا وسیله به صورت پیوسته عبور کند بدون آنکه به ویژگیهای الکتریکی یا مکانیکی آن آسیب دائمی وارد شود

current - carrying capacity

ظرفیت خازن

capacity of condenser

ظرفیت خازن

condenser capacity

ظرفیت خازن ، برق پذیری خازن

capacitance of a capacitor

ظرفیت خازنی ، ظرفیت 1 اندازه ی الکتریکی یک خازن واحد اصلی آن فاراد است اما معمولاً از واحد های کوچک تری نظیر میکروفاراد ، نانو فاراد ، و پیکو فاراد استفاده می شود 2 ویژگی ذخیره ی الکتریسیته در دو سیم مجاور که توسط ماده ی عایق از هم جدا شده اند ، برق پذیری

capacitance

ظرفیت راه اندازی باتری

cranking capacity of battery

ظرفیت رسانا

capacitance of a conducting body

ظرفیت سنج ابزاری برای اندازه گیری مقدار ظرفیت خازنها یا مدارها

capacitance meter

ظرفیت سیم

capacitance of a conductor

ظرفیت کانال بیشترین تعداد بیتها یا عناصر اطلاعاتی که در واحد زمان در کانال معین قابل حمل است

channel capacity

ظرفیت کلکتور ظرفیت لایه تهی مربوط به پیوند کلکتور ترانزیستور

collector capacitance

ظرفیت گذر کلکتور ظرفیت دو سر ناحیه گذار کلکتور - به - بیس که تراکم ناخالصی آن متغیر است

collector transition capacitance

عامل انقباض پذیری

contractivity factor

عایق ( دی الکتریک ) خازن

capacitor dielectric

عایق انگلیسی

cleat

عایق بندی رده ( اچ ) نوعی عایق بندی با استفاده از مواد غیر آلی نظیر آزیست ، فایبر گلاس ، و میکا همراه با چسبنده هایی نظیر سیلیکون که می تواند دماهای تا 180 درجه سانتی گراد را تحمل کند

class h insulation

عایق بندی رده ( بی ) نوعی عایق بندی که در آن از مواد غیر آلی نظیر ازیست ، میکا ، فایر گلاس به همراه چسبنده های آلی استفاده می شود و می تواند دماهای تا 130 درجه سانتی گراد را تحمل کند

class b insulation

عایق بندی رده ( سی ) نوعی عایق بندی که در آن از مواد آلی نظیر شیشه ، میکا ، چینی ، کوارتز با توانایی تحمل دمای بیش از 220 درجه سانی گراد استفاده می شود

class c insulation

عایق بندی رده « ای» نوعی عایق بندی با استفاده از موادی نظیر پنبه ؛ پشم ، کاغذ ، و سایر مواد آلی مشابه که به یک مایع در الکتریک آغشته و یا در آ« غوطه ور شده است و می تواند دماهای تا حدود 105 درجه سلسیوس را تحمل کند

class a insulation

عایق کابل

cable insulation

عبارت بسته

Closed form expression

عبارت شرطی

conditional expression

عدد مختلط

complex number

عدد مرکب

composite unmber

عدسی اندوده نوعی عدسی با پوششی از پوسه ی نازک شفاف که ضریب شکست آن طوری است که تلفات بازتاب نور زا به حد اقل می رساند فلوئورید منیزیم ، اکسید سیلیسیم ، فلوئورید سدیم ، و اکسید تیتانیم از جمله پوششهای متداول هستند

coated lens

عدسی موازی ساز در اپتیک به عدسی شیشه ای یا پلاستیکی گفته می شود که پرتو های واگرای یک منبع نور را به صورت موازی در می آورد

colliomator lens

عقربه سی او دی

c-o-d indicator

علامتدهی حاملی استفاده از سیگنالهای طنین ( تن ) برای زنگ و سایر علامتدهیها در سیستم مخابرات حاملی

carrier signaling

علامتگذاری دهدهی رمزی نوعی سیستم علامتگذاری که ر آن هر رقم دهدهد به صورت جداگانه به مجموعه ای از صفر و یکها تبدیل می شود به عنوال مثال ، در علامتگذاری دهدهی رمزی 1-2--4-8 عدد 13 به صورت 00010011 نمایش داده می شود در حالی که در علامتگذاری خالص دودویی این نمایش به شکل 1101 است

coded decimal notation

علایم شناسایی حروف و اعداد شناسایی که از سوی کمیسیون ارتباطات فدرال و سایر مراجع صلاحیت دار به ایستگاههای فرستنده ی رادیویی و تلویزیونی در سراسر جهان اختصاص یافته است

call letters

عملکرد رایانه

computer operation

عملگر اتصال

concatenation operator

عملیات ترکیب و خلاصه سازی

composition and abstraction operations

عناصر پارازیتی مدار و سربازه های مدار آثار مقاومتی ، خازنی و القایی ناخواسته ای که در اثر نزدیکی زیاد سیمها و رساناهای مدار در بسامدهای رادیو یی به وجود می آیند

circuit parasitics

عناصر ترویج

coupling elements

عناصر زنجیره ای

cascade elements

عنصر کنترل کامپیوتری با معماری و پردازش موازی و توالی معینی از دستورالعملها که توسط چندین پردازنده اجرا می شود

control element

عیار سنجی کولنی اندازه گیری مجموع جریان عبوری از یک الکترود در فرایند شیمیا یی عیار سنجی

coulometric titration

عیب کابل

cable fault

غلظت

concnetration

غیرتماسی

contactless

فاخته

Cuckoo

فاز رنگ اختلاف فاز بین سیگنال رنگ نمایی ( آی یا کیو) و مرجع حامل رنگ نمایی در گینده های تلویزیون رنگی

color phase

فاز مبنای حامل رنگ

color carrier reference

فاصله اطمینان احتمال قرار گرفتن مشخصه عملکرد در گستره معینی از مقادیر که عموماً بر حسب درصد بیان می شود

confidence interval

فاصله ایمن حد اقل فاصله بین دو جسم رسانا یا یک رسانا با زمین

clearance

فاصله تماسی

contact distance

فاصله کانال اختلاف الکتریکی یا آکوستیکی بین کانالهای چپ و راست در سیستمهای استریو

channel separation

فاصلۀ زمانی هماهنگی

Coordination time interval

فاکتور ( عامل ) هدایت

conductivity factor

فاکتور تمرکز

concentration factor

فرار جریان کلکتور افزایش مداوم جریان کلکتور به دلیل افزایش دمای پیوند آن در اثر عبور جریان

collector - current runaway

فراگیری کانال

channel training

فرایند چوکرالسکی فرایند رشد شمشهای تک - بلور از مواد نیمه رسانایی نظیر سیلیسیم ، آرسنیدگالیم ، یا فسفید گالیم در این روش میله ای محوری که دانه ای از بلور در یک سر آن قرار گرفته است ، در ظرف حاوی بلور مذاب فرو برده می شود سپس میله به آهستگی و همزمان با چرخش در مذاب ؛ از آن بیرون کشیده می شود در نتیجه این کار بلور در اطراف دانه شروع به رشد می کند و عموماً به شکل شمش استوانه ای در می آید بلور موجود در کوره توسط القای بسامد رادیویی در حالت مذاب نگه داشته می شود

czochralski process

فرآیند خوشه بندی

clustering process

فرایند سی ماس نوعی فن آوری ساخت مدارهای مجتمع که ترانزیستورهای فت کانال-Nو کانال-p با مد افزایشی را روی یک بستر ترکیب می کند برای دستیابی به سرعت و چگالی بیشتر ، از فرایند های استاندارد گیت فلزی و گیت پلی سیلیسیمی استفاده می شود

cmos process

فرستنده بلور - پایدار فرستنده ای با کنترل خودکار بسامد که در آن یک نوسان ساز بلوری ، بسامد مرجع را تولید می کند

crystal- stabilixed transmitter

فرستنده ی کنترل - بلوری فرستنده ای که بسامد حامل آن مستقیماً توسط مشخصات الکترومکانیکی واحد بلور کوارتز کنترل می شود

crystal - controlled transmitter

فرکانس بحرانی

critical frequency

فرکانس قطع

cut off frequency

فرکانس قطع

cutoff frequency

فرکانس قطع

cut-off frequency

فرکانس قطع ، بسامد تقاطع ؛ بسامد گذرا 1 بسامدی که در آن شبکه ی مقسم به کانالهای دارای بسامد بلاتر و پایین تر از آن و با بار مشخص ، توان مساوی تحویل می دهد

Crossover Frequency

فرکانس کلاک

clock frequency

فرکانس گوشه

corner frequency

فرمان 1 دستوالعملی که از سوی واحد پردازنده مرکزی ( سی پی یو ) برای اجرا به واحد کنترل کننده ( controller ) فرستاده می شود فرمان اجرا به روشهای مختلفی نظیر استفاده از صفحه کلید ، زدن کلید تابعی مخصوص ، پایه کمک ماوس ( mouse ) صادر می شود 2 فرمان یا تصحیحی که با استفاده از سیگنالهای زیر قرمز یا ( آر اف ) برای جسم متحرک راه دور ، نظیر فضا پیما ، موشک ، یا روبات ارسال می شود همچنین باز کردن در گاراژ یا تغییر کانال تلویزیون نیز به کمک فرمانهای راه دور انجام پذیر است فرامین را می توان با استفاده از سیگنالهای زیر قرمز ، صوتی ، فراصوتی ، راتدیویی و یا از طریق سیم و به صورت الکتریکی صادر کرد

command

فرمان ها

commands

فرمان ها و محیط ها

commands and environments

فریز رنگ هاله ی رنگی که در مرزهای اجسام در تصویر تلویزیون رنگی به وجود می آید و در اثر آن اجسام کوچک به چندین رنگ دیده می شوند این پدیده بر اثر تغییر وضعیت جسم روی می دهد

color fringing

فزون ساز رنگ تابی

chrominance amplifier

فساد کاتد اثر شیمیایی گازهای باقیمانده در لامپ الکترونی روی گسیلمندی کاتد آن

cathode poisoing

فسفر سانی کاتدی نورافشانی دیرگذر بر اثر بمباران یک فلز توسط الکترونهای پر سرعت در خلأ

cathodophosphorescence

فشار اتصال مقدار فشار ی که مجموعه ای از اتصالات را به هم نگه می دارد

contact pressure

فشار ثابت

constant pressure

فشرده

compact

فشرده - بازسازی فرایند متراکم ساختن یا کاهش گستره ی دینامیکی سیگنال موسیقی یا صدا ( نوعاً در محل فرستنده ) و سپس باز کردن یا بازیابی سیگنال در محل گیرنده طبق یک مشخصه و انتقال خاص ( معمولا قانون فشرده - بازسازی لگاریتمی ) این عمل عمدتاً برای بهبود نسبت سیگنال - به - نویز اس بر روی ان انجام می شود

companding

فشرده - بازکننده ترکیب دو مدار متراکم کننده و بازکننده برای فشرده سازی گستره ی دامنه ی سیگنالها و سپس بازیابی آنها این ترکیب نسبت سیگنال - به - نویز را بهتر می کند در حال حاضر مدارهای مجتمع فشرده - بازکننده ی کاملی وجود دارند که امکان دسترسی به هریک از واحد های فشرده کنتده و یا باز کننده را نیز در اختیار قرار می دهند واحد فشرده ساز مدار مجتمع می تواند به تنهایی کنترل خودکار سطح شنیداری را در گیرنده های رادیو انجام دهد

compandor

فشرده ، مختصر و موجز

concise

فشرده ساز بخشی از مدار فشرده-بازکننده که گتسره ی شدت سیگنالها در نقاط ارسال یا دریافت مدار را فشرده می می کند فشرده ساز با تقویت سیگنالهای ضعیف و تضعیف سیگنالهای قوی ، گستره ی دامنه ی کوچکتری را تولید می کند

compressor

فشرده سازی

compression

فشنگ ، وسیله ضبط صدا ، پیکاپ گرامافون

cartridge

فضاپیمای کاسینی فضاپیمایی که از سوی ناسا به منظور کاوش سیاره زحل و قمر اصلی آن تایتان ، در سال 1997 به فضا پرتاب شد

cassini spacecrf

فضای اوسیلاسیون زای

catcher space

فضای تاریک کاتد

cathode dark space

فضای تاریک کاتد ، فضای تاریک هیتورف

crookes dark space

فضای تاریک کاتد؛ فضای تاریک کروکس ناحیه نسبتاُ تاریکی بین کاتد و منطقه تابشهای منفی در لامپ تخلیه - تابانی کاتد - سرد

cathode dark space; crookes dark space

فعال ساز تراشه

chip enable (ce)

فعالیت های شناختی

cognitive functions

فقط رمز

cipher only

فلانژ چوکی نوعی فلانژ موجبر با شیار گردی در سطح خود که ابعاد آن مانع از نشست انرژی مایکروویو در گستره بسامدی معین می شود

choke flange

فلزات قلیایی خاکی شامل Ca, Ra, Ba, Sr

ca, ra, ba, sr

فلی فلاپ _ آراس ) ساعتدار فلیپ فالپی که اگر ورودینشانش ( اس ) آن با آمدن پالس ساعت فعال شود خروجی 1 و اگر ورودی باز نشانس ( آر ) فعال شود خروجی 0 تولید می کند

clocked rs flip - flop

فلیپ فلاپ ساعتدار اتصال دو فلیپ فلاپ در آرایش اصلی - پیرو به منظور حذف خازن با سایر عناصر تاخیری در موقع بالا بودن ولتاژ ساعت ، فلیپ فلاپ اصلی اطلاعات ورودی را ذخیره می کند و با پایین آمدن ساعت آن را به فلیپ فلاپ پیرو منتقل می کند

clicked flip-flop

فنر اتصال

contact spring

فنرگذرانی از لوله

conduit rodding

فهرست زنجیره ای فهرستی کامپیوتری با ترتیب تصادفی که در آن شناسه هر فقره موقعیت فقره بعدی را مشخص می کند

chained list

فولاد ریخته گری

cast steel

فيبر چلکوجنايد

chalcogenide fibers

فیبر کریستال

crystal fiber

فيبرهاي کريستال فوتوني چلکوجنايد

chalcogenide photonic crystal fibers

فیدبک غیرخطی مرکب

composite nonlinear feedback

فیلامان اندوده فیلامان لامپهای خلا که به منظور افزایش گسیل الکترونها با اکسید های فلزی پوشانده شده است

coated filament

فیلامان‌های مارپیچی کواکسیال

Coaxial Helical Filaments

فیلتر خازنی

capacitor filter

فیلتر خط شانه ای

comb line filter

فیلتر شانه ای ، پالایه شانه ای نوعی پالایه که اتلاف جایگذاری آن به گونه ای است که رشته ای از باندهای گذر یا توقف در فواصل مساوی و با مضربی از بسامد معین تولید می کند نمایش این طیف روی نوسان نما به دانه های یک شانه شباهت دارد پالایه ی شانه ای سیگنال درخشایی V ( سفید و سیاه ) و رنگ نمایی c ( رنگ ) را از سیگنال مخلوط ویدئو جدا می کند

comb filter

فیلتر نوع C

C-type filter

فیوز پر کردن

charging fuse

فیوز فشنگی

cartridge fuse

فیوز کات اوت

cut out fuse

فیوز مرکزگریز

centrifugal cutout

قاب

chassi

قابل شمارش

countable

قابل قیاس و اندازه گیری

commensurable

قابلیت ، توانایی

capability

قاعده پیچ بطری بازکنقاعده چوب پنبه کش

corkscrew rule

قاعده کارلسن

carlsons rule

قالب پیچک ، بوبین قالبی توخالی به شکل استوانه یا مستطیل و از جنس پلاستیک ، کاغذ مومی یا سایر مواد عایقف مناسب که پیچک هسته - هوا روی آن پیچیده می شود

coil form , bobbin

قانون ابطال

cancellation law

قانون چایلد در هر دیود گرمایونی جریانی برابر است با 3 تقسیم بر 2 ولتاز آند تقسیم بر مربع فاصله بین الکترودها بنابراین جریان دیود تنها توسط بار فضا محدود می شود

child's law

قانون کولن

coulomb's law

قانون کولن ، قانون جاذبه ی الکترو استاتیکی نیروی دافعه یا جاذبه ی بین دو ذره ی الکتریکی تناسب مستقیم با حاصل ضرب مقدار آنها و نسبت عکس با مربع فاصله ی بین آنها دارد

coulomb s law , law of electrostatic attraction

قانون گسیل کسینوسی انرژی گسیل شده از یک سطح تابشگر در هر جهت متناسب با کسینوس زاویه ی بین آن جهت و خط عمود بر سطح است

cosine emission law

قدرت محاسباتی

calculating power

قرار داد مخابراتی ، پروتکل مخابراتی قواعد حاکم بر تبادل اطلاعات روی خط ارتباطی متصل بین وسایل مختلف

communication protocol

قرار دادی در شبکه های محلی لن که به ایستگاههای شبکه اجازه می دهد یا گوش دادن به خط ، آمادگی شبکه برای ارسال اطلاعات را بررسی کنند اگر دو یا چند ایستگاه همزمان بخواهند اطلاعات خود را ارسال کنند ، هر کدام متوجه یک برخورد شده و ارسال را قطع می کنند و پس از انتظار به مدت زمان تصادفی ، ارسال را از سر می گرند

carier - sense multiple - access with collision detection

قراردادها

contracts

قراردادی ، متعارف

conventional

قرص زغالی

carbon disk

قضیه فرعی ، ‌ نتیجه

corollary

قضیۀ کولاژ

collage theorem

قطب جابجاگری ، قطب کمکی

commutating pole

قطب فرعی

consequent pole

قطب نما

coppass

قطبش - متقاطع مولفه ای از میدان الکتریکی که بر مولفه قطبش مورد نظر عمود است

cross- polarization

قطبش دایره ای نوعی قطبش که در آن بردارهای موج با دامنه ثابت به طور پیوسته دور یک نقطه می چرخند

circular polarization

قطبش متقاطع

cross-polar

قطبنما

compass

قطع

cut in

قطع کوچکترین ولتاژ بایاس در آرایش معینی از منابع تغذیه که جریان خروجی ترانزیستور ، لامپ الکترونی ، یا سایر وسایل فعال را متوقف می کند

cutoff

قطع جریان نوعی مدار مقاومت - منفی در منابع تغذیه رگوله شده که به منظور حفاظت از بارهای حساس و به حداقل رساندن آسیبهای ناشی از اضافه بار ، همگام با کاهش مقاومت بار به صورت خودکار جریان بار را نیز کاهش می دهد

current cutoff

قطع خطوط قوا

cutting line of force

قطع کردن ، برش ، قطع 1 قطعه ای از بلور با دو سطح اصلی موازی برشها بر حسب جهت نسبت به محورهای بلور طبیعی مشخص می شوند مانند برش ایکس ، برش وای ، برش بی تی و برش ای تی 2 دستوری برای توقف عملیات ، خاموش کردن دوربین تلویزیونی ، یا از مدار خارج کردن میکروفونها در استودیوی رادیویی

cut

قطع کن وسیله ای الکتریکی که به صورت دستی یا خودکار جریان را قطع می کند ، مانند مدار شکن ، فیوز یا کلید ، فیوز خودکار

cutout

قطع متناوب کلاک

clock gating

قطع و مجزا شده

cut off

قطعه ( وسیله ) منطقی برنامه پذیر پیچیده

complex programmable logic device

قطعه انتقال - باری قطعه ای نیمه رسانا که بر اساس جا به جایی بارهای ذخیره شده بین نقاط معین کار می کند مانند قطعات تزریق -باری و تزویج - باری

charge-transfer device

قطعه انتقال بار

charge transfer device

قطعه بهمنی کنترل شده قطعه ای نیمه رسانا که بیشترین و کمترین ولتاژ شکست بهمنی آن به دقت مشخص شده است و می تواند جهشهای ناگهانی ولتاژ را در این منطقه بهمنی به صورت نا محدود و بدون هیچگونه اسیبی جذب کند

controlled avalanche device

قفس ، در فقس کردن قفل کردن ژیروسکوپ یک وسیله کنترل شونده که با بدنه در وضعیت ثابت قرار گیرد ، محفظه

cage

قلب سنج ابزاری الکترونیکی - پزشکی که نیروی عمل قلب را اندازه می گیرد

cardiometer

قید ، محدود کردن ، اجبار

constraint

قیمت بحرانی

critical price

کابل ، کابل یک خط انتقال ، مجموعه ای از خطوط انتقال ، یا مجموعه ای از سیم های عایق که به صورت مکانیکی به شکل فشرده و انعطاف پذیری آمده اند ، کابل هادی

Cable

کابل ارتباطی

communication cable

کابل کشی

cabling

کابل کواکسیال

coaxial cable

کابل هم محور ، خط هم محور ، خط انتقال هم محور نوعی خط انتقال که رسانای مرکزی آن توسط عایق از رسانای دوم ، که به شکل لوله ای فلزی آن را دربر گرفته ، جدا شده است خط هم محور ، و خط انتقال هم محور نیز نامیده می شود

coaxial cable , coax , coaxial line , coaxial transmission line

کابل هم مرکز

concentric cable

کابینت

cabinet

کات ست

cut set

کات ست

cutset

کاتالوگ

catalog

کاتالیز گر ماده یاوضعیتی برای شروع سریع یک واکنش شیمیایی یاواکنشهای دیگر

catalyst

کاتد

cathode

کاتد پرانی

cathode sputtering

کاتد پیرو نوعی مدار لامپ- خلأ که در آن سیگنال ورودی بین شبکه کنترل و زمین اعمال می شود و بار بین کاتد و زمین قرار می گیرد این مدار دارای امپدانس خروجی کم ، امپدانس ورودی زیاد و بهره کمتر از واحد است آند در بسامد کاری با زمین هم پتانسیل است ، فزون ساز کاتدی

cathode follower

کاتد سرد کاتدی که کار آن به بالا رفتن دمایش نسبت به دمای محیط بستگی ندارد

cold cathode

کاتد مشترک کاتدی که در دو یا چند بخش از یک لامپ استفاده می شود

common cathode

کادمیم عنصری فلزی که به منظور افزایش احیم پذیری ، رسانایی سطحی و نیز عدم خوردگی روی سخت افزار فولادی تجهیزات الکترونیکی آبکاری می شود عدد اتمی آن 48 و وزن اتمی آن 112/4 است

cadmium

کار پیوسته

continuous duty

کار پیوسته اسمی

continuous rating

کار قطبش - متقاطع عملکرد دو فرستنده ی مایکرو ویو متقاطع با بسامد حامل وآنتن مشترک با استفاده از تغذیه گرهای قطبش - متقاطع

cross- polarization operation

کاراکتر ، نویسه ، نویسه نمادی که یک حرف ، عدد ، یا علایم تقطه گذاری را مشخص می کند ترکیب نویسه ها اطلاعات یا خطوط یک برنامه کامپیوتری را تعریف می کند در سیستمهای دهدهی به رمز دودویی ( بی سی دی) هر گروه از نویسه ها نماسنده یک نویسه دیگر است نویسه ها به صورت یک بایت یا هشت بیت در حافظه ذخیره می شوند ، کاراکتر - حرف

character

کاراکترهای کنترل تبادل اطلاعات

communications control characters

کاراکترون علامت تجاری نوعی لامپ پرتو کتدی که حروف یا اعداد را نمایش می دهد

charactron

کارآموزی به کمک رایانه

computer aided training

کارت - راه انداز وسیله ای جانبی در ریز کامپیوترها برای خواندن و نوشتن در کارتهای حافظه

card drive

کارت اعتاری با نوار مغناطیسی کارت اعتباری دارای یک یا چند نوار مغناطیسی ، شامل داده های لازم برای استفاده از اعتبار در یکی از پایانه های نقاط خرید دارای ارتباط دائم یا غیر دائم مشخصه های کارت شامل رمزهای محرمانه شناسایی شخصی و داده های رمز شده دائمی به منظور به حداقل رساندن سوء استفاده و تقلب در استفاده از کارتها است

cagnetic -stripe credit card

کارتخوان

card reader

کارتریج سرامیکی وسیله ای شامل نوعی پیزوالکتریک که در برگیرهای گرامافون و میکروفونی استفاده می شود هر چند ولتاژ خروجی کارتریجهای سرامیکی کمتر از کارتریجهای بلوری است اما حساسیت آنها نسبت به دما و رطوبت کمتر است

ceramic cartridge

کارد با کارت نوعی تخته مدار کوچک

card

کاست بدنه ی نوارهای مغناطیسی با دو قرقره که به راحتی داخل دستگاههای ضبط و پخش صوت قرار می گیرد

casette

کالری واحد مقدار گرما در سیستم متریک ، تقریباً برابر با مقدار گرمایی است که دمای 1 گرم آب را 1درجه سانتی گراد بالا می برد

calorie

کالری سنج ابزاری برای اندازه گیری مقدار گرما همچنین با استفاده از اثار گرمایی امواج مایکروویو می توان انرژی آنها را با این وسیله اندازه گرفت

calorimeter

کامپیوتر ؛ کامپیوتر ماشینی که می تواند اطلاعات را پس از دریافت ، پردازش کند و نتایج را به شکل مورد نظر نمایش دهد نمونه های آن عبارت اند از کامپیوتر های رقمی ، قیاسی و آمیخته ، رایانه ، کامپیوتر

computer

کامپیوتر ساختن فرایند تبدیل عملیاتی که قبلاً توسط وسایل مکانیکی ، نظیر ساعت ، یا الکترومکانیکی ، نظیر موتورها و رله ها ، انجام می شدند به عملیات تحت کنترل کامپیوتر به عنوان نمونه می توان از ماشینهای حساب ، ترازوها ، دوربینها و ابزارهای آزمایشگر کامپیوتری نام برد

computerize

کامل

complete

کاملا تزویج شده

closed coupled

کاملوگنت ( شبکه لجستیک رزمی ) شبکه ی طویل ارسال داده ها برای پردازش و توزیع سریع اطلاعات لجستیک در مراکز ارتباطی خودکار و کامپیوتری این شبکه داده های ورودی را ترجمه و اطلاعات را بر اساس اولویت به نشانیهای مختلف ارسال می کند

comlognet

کامیت نام یک زبان برنامه نویسی همه منظوره و کاربر - گرا

comit

کانال ، کانال 1 باندی از بسامدهای رادیویی که برای اهداف خاص تخصیص یافته است کانال پخش برنامه های تلویزیونی دارای پنهای باند 6 مگاهرتزی در مقایسه با کانال 10 کیلو هرتزی ایستگاه های رادیویی با مدوله کننده ی دامنه ( ای ام) است 2 هر تقویت کننده ی شنیداری می تواند چندین کانال ورودی داشته باشد مثلاُ تقویت کننده ی استریو دست کم دارای دو کانال است 3 مسیری برای شارش داده ها در کامپیوتر 4 ناحیه ای که سورس و درین ترانزیستورهای اثر میدانی ( فت) را از هم جدا می کند با اعمال ولتاژ به الکتروگیت ، رسانایی کانال تغییر می کندو جریان گذرنده از کانال کنترل می شود طول کانال پارامتر مهمی بری تعیین سرعت و جریان فت است

channel

کانال اطلاعات بسته ای مشترک

common packet data channel

کانال بسته مشترک

comoon packet channel ( cpch )

کانال بند حلقه ای از ماده ی نیم رسانای نوع مخالف که به منظور ایجاد جدایی الکتریکی و جلوگیری از تشکیل عناصر پارازیتی در اطراف ترانزیستورهای یک مدار مجتمع نفوذ داده می شود

channel stopper

کانال بندی فرایند تقسیم یک باند ارسال پهن برای کار با مدارهایی که به پهنای باند کمی نیاز دارند

channelizing

کانال پاک نوعی کانال پخش استاندارد که ایستگاه یا ایستگاههای اصلی آن خدمات خود را در حوزه ی گسترده ای ارائه می کنند ایستگاههای موجود روی کانال پاک در خوزه اولیه ارائه خدمات خود از هر گونه تداخل ناخوشایند پاکسازی شده اند و در همه یا بخش عمده ای از حوزه ثانویه خدمات نیز دارای چنین ویژگی هستند

clear channel

کانال حامل مجموعه تجهیزات و خطوطی که مدار کامر جریان حامل را از بین دو یا چند نقطه به وجود می آورند

carrier channel

کانال رده ( ای ) نوعی مدار ارسال داده ها با سرعت ارسال تا b/s 1200

class e channel

کانال رده ( دی ) مداری که داده های نوار پانچی را با سرعت 240 کلمه در دقیقه و یا 10 کارت پانچ 80 ستونی را در هر دقیقه ارسال می کند

class d channel

کانال رمزی نوعی سیستم مخابراتی کامل و مجهز به وسایل رمز گذاری و رمز گشایی و دارای دو یا چندپایانه ی سیمی یا رادیویی

cryptochannel

کانال رنگ نمایی مسیر مورد نظر برای حمل سیگنال رنگ نمایی در سیستم تلویزیون رنگی ، کانال رنگ تابی

chrominance channel

کانال کم تراکم

Coarse channel

کانال کنترل مشترک رادیویی

common control channel ( ccch )

کانال کنترلی ، کانال کنترل کانالی برای ارسال اطلاعات کنترلی از ایستگاه زمینی تلفن همراه سلولی به ایستگاه متحرک تلفن سلولی ، یا بر عکس

control channel

کانال گزین کلید یا آلت کنترلی دیگری که گیرنده تلویزیون را روی کانال مورد نظر تنظیم می کند

channel selector

کانال گیر تقویت کننده ای با پهنای باند منساب برای تقویت کانالهای تلویزیونی در سیستمهای تلویزیونی کابلی و در نقاطی که سیگنالهای تلویزیونی ضعیف هستند ، این تقویت کننده به دریافت بهتر ایستگاه مورد نظر کمک می کند

channel strip

کانال گیر ، کانال بند

channel stop

کانال مخابراتی کانال رادیویی یا سیم که اطلاعات را بین دو یا چند نقطه جابجا می کند

communication channel

کانال مخفی

convert channel

کاندلا واحد شدت درخشندگی در دستگاه (اس آی ) یک کاندلا به صورت شدت روشنایی یک و شصت سانتی متر مربع از تابشگر جسم سیاه در دمای انجماد پلاتین تعریف می شود قبلاً شمع candie نامیده می شد ، کاندلا ( واحد شدت نور )

candela

کاندلابر متر مربع واحد درخشایی در دستگاه ( اس آی )

candela per square meter

کانوالو

convolve

کانولوشن ، حلقوی

convolution

کانولوشن دایره ای

circular convolution

کانونیکال

canonical

کاهش ولتاژ صرفه‌جویانه

conservation voltage reduction

کاواک خط نواری متقاطع نوعی کاواک با دو خط نوار متقاطع که کره ای از نارسنگ ایتریم - آهن در محل تلاقی آنها قرار داده شده است تا بیشترین تزویج را در سطوح کم توان ایجاد کند تزویج سطوح بالای توان در این کاواک ناچیز است

crossed stripline cavity

کاواک هم محور نوعی کاواک مشدد استوانه ای که در آن یک رسانای مرکزی به پیستونها یا سایر قطعات بازتابنده متصل شده است این رسانا موج مورد نظر را دریافت می کند

coxial cavity

کاوه تزویج ؛ پراب تزویج پرابی که به منظور نقل و انتقال انرژی در موجبر یا کاواک مشدد استفاده می شود ، میله جفتگری

coupling probe

کاویتاتور

cavitator

کبالت

cobalt

کتاب رمز

code book

کجراهی رنگی 1 نقصی در عدسیهای نوری که رنگهای متفاوت را در نقاط مختلف متمرکز میکند و حاشیه های رنگی پدید می آور عدسی نابرنگ این خطا را تصحیح می کند 2 نقصی در تفنگ الکترونی لامپ پرتو- کاتدی که طی آن الکترونها با سرعتهای متفاوتی کاتد را ترک می کنند و در نتیجه اختلاف انحراف آنها در عدسی های الکترونی و پیچکهای انحراف منجر به بزرگی و مات شدن نقطه روشن روی صفحه می شود

chromatic aberration

کدک ، coder - decoder-رمز گذار - رمزگشا ( کد ک ) عملیات رقمی - به - قیاسی و قیاسی - به - رقمی روی کارت مشترک تلفنی در مرکز تلفن

CODEC

کدهای زنجیره ای

chain codes

کران کرامر optimization

Cramer-Rao bound

کربن ، کربن عنصری غیر فلزی با عدد اتمی 6 و وزن اتمی 12 که در ساخت جاروبکهای موتور ( دی سی ) و الکترودهای باتریها و پیلها به کار می رود مخلوط پودرکربن و خاک رس ماده ی اصلی مقاومتهای مجزای کربنی است از کربن دانه ای نیز به عنوان عنصر مقاومت - متغیر در میکروفونهای زغالی استفاده می شود گرافیت و الماس شکلهای مختلف کربن هستند

carbon

کربن سازی

carbonize

کربن گذاری لامپ

carboning a lamp

کربن هسته دار

cored carbon

کربورندم ترکیبی از کربن و سیلیسیم که به عنوان ماده ی ساینده استفاده می شود بلور آن در آشکارسازی و یکسو سازی امواج رادیویی به کار می رود ، کربوراندم

carborundum

کروس اسمبلر

cross assembler

کروماترون ، کروماتون

chromatron

کروماتوگرام

chromatogram

کروماتون ، کروماترون

chromaton

کرومل علامت تجاری آلیاژ نیکل - کروم که ر ساخت ترموکوبلها استفاده می شود

chromel

کرونوترون وسیله ای که قادر به اندازه گیری فواصل زمانی میلی میکروثانیه ای است در نوعی از آن ، پالسهای تعیین کننده فاصله زمانی به خط انتقال اعمال می شود و فاصله بین آنها روی خط اندازه گیری می شود

chronotron

کرونیستور نوعی زمان سنج بسیار ریز ک با توجه به اصول آبکاری الکتریکی می تواند مجموع کارکرد زمانی تجهیزات را تا چندین هزار ساعت محاسبه و ثبت می کند

chronistor

کریو ترون وسیله ی قطع و وصلی و کنترل شوند با جریان که بر اساس ابر رسانایی کار می کند و کاربردهای بالقوره ای در مدارهای کامپیوتری دارد

cryotron

کریوترونیک شاخه ای از الکترونیک که با طراحی ، ساخت و کاربرد وسایل زمزاییکی سر و کار دارد

cryotronics

کریوزیستور نوعی وسیله ینیمه رسانای زمزاییک با یک پیوند PN بایاس - کعکوس که یونش بین دو اتصال اهمی را کنترل می کند بعد از یونش می توناند به عنوان کلید سه سر ، تقویت کننده ی پالس ، یا ننوسان ساز استفاده شود

cryosistor

کس تبدیل نسبت تعداد الکترونهای دریافت کننده انرژی به تعداد کل ذرات کوانتومی به علاوه تعداد الکترونهای گسیل شده در مدمعینی از تحریک زدایی هسته

conversion fraction

کشپار رسانا ماده سیلیکون لاستیک مانند که ذرات فلزی معلق در آن الکتریسیته را هدایت می کنند

conductive elastomer

کشش بلور روشی برای رشد شمشهای بلور در یک محیط حفاظت شده در این حالت یک دانه ی بلوری در محلول مذاب بلور قرار داده می شود و به آهستگی بالا کشیده می شود ، و همزمان شمش بلور روی آن رشد می کند

crystal pulling

کشش جریان جریانی که تنوسط بار از منبع تغذیه کشیده می شود

curent dranin , drain

کلاس ، ‌رده ، رده

class

کلایسترون تقویت کننده - زنجیره ای کلابسترونی که به منظور افزایش توان و تقویت خروجی دارای سه کاواک مشدد است مشدد اضافی بین مشددهای ورودی و خروجی قرار می گیرد و توسط باریکه ی دسته ای حاصل از مشدد اول تحریک می شود و به نوبه ی خود هرچه بیشتر الکترونهای باریک را دسته بندی می کند

cascade- amplifier klystron

کلاینت

client

کلر [ سی ال] عنصری گازی با عدد اتمی 17 و وزن اتمی 35/5 یکی از اکساینده های مهم در فرایند ساخت الکترونیکی است

chlorine

کلروفلوئورکربن ها [ سی اف سی ها] ترکیباتی غیر قابل اشتعال و با چسبندگی متفاوت که نقطه جوش آنها کمتر از دمای متعارف تا بالاتر از 200 درجه سلسیوس متغییر است این مواد دارای گذردهی پایین ( تقریباً2/0 ) و رسانایی ویژه خیلی کم هستند همچنین به لحاظ شیمیایی خنثی هستند و حلالیت کمی در سایر مواد دارند بخار این مایعات دارای استحکام دی الکتریکی بسیار بالایی است علاوه بر کاربرد در سیستمهای تهویه مطبوع و یخچالها به عنوان عامل انتقال دهنده گرما در فرایندهای لحیمکاری فاز- بخار و نیز عنوان عامل پاک کننده در تخته مدارهای با لحیمکاری موجی به کار می روند

chlorofluoro carbons

کلسیم سی ای عنصر فلزی نرم و به زنگ سفید ، نقره ای که به عنوان پوشش کاتد در برخی لامپهای نوری استفاده می شود عدد اتمی ان 20 و وزن اتمی آن 40/08 است

calcium

کلکتور ، جمع کننده ، جمع کننده 1 یکی از سه ناحیه ی ترانزیستور پیوندی دو قطبی معمولا پیوند بیس - کلکتور دربایاس معکوس قرار می گیرد تا حامل های اقلیت تزریق شده از آمیتر به داخل بیس را به طرف کلکتور بکشاند پایه یا پایانه ی متصل به این ناحیه نیز کلکتور نامیده می شود و متناظر با آند لامپ الکترونی است و ناحیه دیگر بیس ( base ) و آمیتر ( emitter ) نام دارند 2 الکترودی در لامپ موج - رونده که یونها یا الکترونها پس از انتقال انرژی خود به مارپیچ داخل لامپ ، جذب آن می شوند

collector

کلکتور مشترک

common collector

کلمه رمز

codeword

کلید تعویض

commutating switch

کلید جابجاساز کلیدی الکترونیکی یا مکانیکی که مجموعه ای از عملیات قطع و وصل را به ترتیب خاصی ، مثل آنچه در ارسال کمیات مختلف از راه دور لازم است انجام می دهد

commutator switch , sampling switch , scanning switch

کلید رابط

connector switch

کلید زنی در مدار

circuit switching

کلید زنی کاتدی کلید زنی فرستنده ها به کمک کلیدی در مسیر کاتد یک لامپ خلأ که مدارهای دی سی را به صورت همزمان به شبکه و آند اعمال می کند

cathode keying

کلید فرمان

control switch

کلید کنترل شونده با جریان نوعی وسیله ی نیمه رسانا که بایاس کترل کننده ی آن ، بسته به وضعیت قطع یا وصل کلید ، آن را در حالت مقاومت زیاد یا کم قرار می دهد

current - controlled switch

کلید ماتریسی ، کلید تقاطعی نوعی کلید در سیستمهای تلفن که دارای آرایش سه بعدی از اتصالات و یک سیستم معناطیسی است انتخاب هر یک ار اتصالات طبق مختصات ماتریسی آنها صورت می گیرد

crossbar switch

کلید منطقی مکمل یک زوج ترانزیستوری مکمل با رورودی مشترک که اتصالات داخلی آن به گونه ای است که در هر لحظه یکی از ترانزیستورهای قطع و دیگری وصل است جریان بار تنها در فاصله زمانی قطع و وصل و تغییر سطح ولتاژ از 1 منطقی به صفر منطقی جاری می شود

complementary logic switch

کلید هم محور کلیدی که اتصال بین کابل هم محور را با آنتن ، فرستنده ، گیرنده ، یا سایر وسایل بسامد - بالا بدون هر گونه عدم تطبیق امپدانسی بر قرار می کند

coaxial switch

کلیدزنی خازنی

Capacitor switching

کلیک نوعی اختلال الکتریکی کوتاه مدت نظیر آنچه توسط کلیدهای ارسال رمز تولید می شود

click

کما نقصی در تصویر لامپ پرتو کاتدی که طی ان نقاط دور از مرکز صفحه نمایش به صورت ستاره ی دنباله دار دیده می شوند

coma

کمک پردازنده

coprocessor

کموتاتور

commutator

کموتاسیون

commutation

کموتاکتیک

chemotactic

کموتاکسی

Chemotaxis

کنار باندهای رنگ سیگنالهایی که میزان 0/4 مگاهرتز در بالا و پایین سیگنال یرز حامل رنگ 3/579545 قرار گرفته اند کنار باندهای رنگ اطلاعات مربوط به رنگ نمایی تصویر را که در مرحله آشکار سازی از زیر حامل رنگ حذف می شود ، در خود ذخیره می کنند

color sidebands

کنتاکت کربنی

carbon contact

کنتاکتور ، وصل کن نوعی رله پرکار که مدارهای قدرت الکتریکی را کنترل می کند توان آن نوعاً بالغ بر 20 w است ، اتصال دهنده ، کنتاکت گر

contactor

کنتترل زنجیره ای نوعی سیستم کنترل خودکار که در آن بخشهای مختلف سیستم کنترل به ترتیب به هم متصل شده اند به گونه ای که هر بخش عملکرد بخش بعدی را تنظیم می کند ، تنظیم زنجیری

cascade control

کنتر کنتراست پنج کنترل دستی برای تنظیم شدت سایه روشنهای تصویر تلویزیونی معمولاً کنترل کنتراست با تغییر بهره ی تقویت کننده ویدئو انجام می گیرد در گیرنده ی تلویزیون رنگی کنترل کنتراست از دو قسمت تشکیل می شود یک قسمت سیگنال درخشاییو قسمت دیگر سیگنالهای رنگ نمایی را کنترل می کند و در نتیجه بدون تغییر رنگ درجه کنتراست تنظیم می شود ، پیچ تباین

contrast control

کنتراست

contrast

کنترل ، کنترل 1 عاملی که باعث راه اندازی ، توقف ، یا تنظیم بخشی از یک سیستم می شود 2 بخشی از رایانه ی رقمی که دستورالعملها را با توالی صحیح فراخوانی ، رمز گشایی و اجرا می کند و بر اساس آن سیگنالهای مناسب را به واحد حساب و منطق یا قسمتهای دیگر ارسال می کند 3 بررسی درستی عملیات که به صورت ریاضی در بر خی کامپیوتر ها استفاده می شود 4 آزمایشی که میزان خطا در مشاهدات یا اندازه گیریهای تجربی را تعیین می کند

control

کنترل اجازه ارتباط

call admission control

کنترل افزودنگی دوره ای

cyclic redundancy check

کنترل بلوری کنترل بسامد یک نوسان ساز با استفاده از بلور کوارتز ، تنظیم با بلور

crystal control

کنترل پذیر

controllable

کنترل پذیری

controllability

کنترل پذیری حالت کامل

complete state controllability

کنترل پیش بین مقید

constrained MPC

کنترل پیوسته نوعی روش کنترل خودکار که در آن کمیت کنترل شونده دائماً اندازه گیری می شود و بر اساس ان تصحیحات لازم صورت می گیرد

continuous control

کنترل جریان

Current control

کنترل جلای یرنگ ؛ کنترل رنگ ؛ کنترل اشباع رنگ کنترل تعبیه شده در گیرنده های تلویزیونی رنگی که با تغییر دامنه سیگنال حامل رنگ نمایی در قسمت مدوله زدایی درجه اشباع یا روشنی رنگمایه های تصویر را تنظیم می کند وضعیت صفر این کنترل ، تصویر را به سیاه و سفید تبدیل می کند

chroma control; color; color- saturation control

کنترل حلقه بسته

closed loop control

کنترل حلقه بسته

close loop control

کنترل حلقه بسته

closed-loop control

کنترل درشت تنظیم کلی و اولیه ی یک مشخصه یا کمیت

coarse control

کنترل دسته فرمان

control stick steering

کنترل شده با جریان

current controlled

کنترل کامپیوتری اصطلاحی که در مورد کنترل فرایندهای صنعتی ، ماشینهای ابزار ، پرواز هواپیما ، موتورهای خودرو ، ابزارهای اندازه گیری ، لوازم خانگی و نظایر آن توسط کامپیوتر یا پردازنده مرکزی با برنامه نویسی تنرم افزاری به کار می رود

computer control

کنترل کننده

Controller

کنترل کننده جبران ساز

compensation controller

کنترل کنندۀ شارژ

Charge controller

کنترل متمرکز

Centralized control

کنترل مد - جریانی روشی برای کنترل مبدلهای قطع و وصلی که در آن یک مدار کنترل دو حلقه ای در پاسخ به جریان خروجی عمل مدوله مننده ی پهنای پالس ( پی دبلیو ام ) را تنظیم می کند

current - mode control

کنترل مرکز گذاری یکی از دو پیچ کنترل برای تنظیم موقعیت تصویر روی صفحه نمایش لامپ پرتو-کاتدی یکی از این دو کنترل تصویر را در جهت افقی و دیگری آن را درجهت عمودی جا به جا می کند مرکز گذاری با تنظیم ولتاژ « دی سی» اعمال شده به صفحه های انحراف و یا با تنظیم جریان مستقیم عبوری از پیچکهای انحراف انجام می پذیرد ، پیچ مرکزگذار

centering control

کنترل مرکزی

central control

کنترل مشارکتی

Cooperative control

کنترل هماهنگ

Coordinated control

کنترل همگرایی کنترل تعبیه شده در گیرنده تلویزیون رنگی که با تنظیم پتانسیل الکترود همگرایی در لامپ تصویر سه تفنگی رنگی ، همگرایی مطلوب را ایجاد می کند

convergence control

کنترل و نظارت

control/monitor

کنترلر تصحیح کننده منبع تغذیه

corrector power supply controller

کنترلر مقاوم

controllers robust

کندانسور ، چگالنده ، همگراساز 1 سیستمی ار عدسیها که پرتوهای نور را روی یک نقطه متمرکز یا کانونی می کند 2 اصطلاحی منسوخ برای خازن Capacitor

Condenser

کندانسیت

condensite

کنستانتان آلیاژِ از 60% مس و 40% نیکل که به دلیل پایین بودن ضریب دمای مقاومت آن برای ساخت مقاومتهای سیم پیچی دقیق به کار می رود به عنوان زوج آهن یا مس در ترموکوپیل نیز استفاده می شود

constantan

کنش بلور ، فعالیت بلور معیاری از دامنه ی نوسان یک صفحه ی بلور پیزو و الکتریک تحت شرایط خاص

crystal activity

کورونا ، هاله ، تخلیه ی هاله دار نوعی تخلیه ی الکتریکی به رنگ آبی مایل به ارغوانی که در صورت افزایش ولتاژ از مقدار بحرانی روی سطح جسم و اطراف آن ظاهر می شود علت این پدیده یونش هوای اطراف توسط ولتاژ زیاد است ، هاله بنفش

corona

کوکی

کولمب

columb

کولن ( سی ) واحد بار الکتریکی در دستگاه SI که مقدار بار الکتریکی گذرنده از سطح مقطع معینی از رسانا را به ازای جریان ثابت 1A نشان می دهد

coulomb

کولن سنج ابزاری که مقدار الکتریسیته را بر حسب کولن اندازه می گیرد

coulombmeter

کولن سنج الکترولیتی نوعی پیل الکترولیتی که با توجه به واکنشهای شیمیایی انجام شده در آن مقدار الکتریسیته را بر حسب کولن اندازه می گیرد

coulometer

کونوسکوپ ابزاری اپتیکی برای تعیین محل محور z یا محور اپتیکی در بلور کوارتز

conoscope

کوهرر

coherer

کوواریانس متقابل

cross covariance

گاززدایی تماسی جذب گاز های موجود در لامپ الکترونی بر اثر تماس با لایه گاززدای پاشیده شده در آن

contact gettering

گام پیچک

coil pitch

گذرایی حلقه ای

cyclic admittance

گذرایی مختلط

complex admittance

گذردهی مختلط

complex permittivity

گذرگاه در سیستم تلفن به ابتصالهایی گفته می شود که مسیر پیامهای تلفنی را تعیین می کنند

crosspoint

گذرگاه سطح - قطعه رسانایی برای ارسال و دریافت سیگنالهای ریز پردازنده که پایه های ورودی و خروجی آن دارای توابع و زمان بندی معین است

component -level bus

گذرگاه کنترل ، باس کنترل

control bus

گراف وابستگی متقابل اجزاء

component interdependency graph

گرافیت کلوییدی گرافیت پودری ، شکلی از کربن که در آب ، گلیسرین ، یا حلالهای دیگر معلق می شود و به عنوان حفاظ رسانا روی سطوح درونی و بیرونی لامپ پرتو- کاتدی یا سایر لامپهای الکترونی به کار می رود

colloidal graphite

گرافیک به کمک کامپیوتر استفاده از کامپیوتر ، نوعاً ایستگاه کار یا رایانه ی شخصی پیشرفته ، برای نمایش اجسام یا مفاهیم به صورت سه بعدی و رنگی به عنوان مثل می توان به تحلیل و طراحی مدل خودرو و یا هواپیما و نیز نقشه های متحرک هواشناسی اشاره کرد همچنین می توان مفاهیم علمی نظیر دینامیک گردبادها ، پیوندها ی شیمیایی ، بر هم کنش ذرات اتمی ، و فعالیتهای آتشفشانی و زلزله ها را به صورت گرافیکی و متحرک نمایش داد

computer-aided graphics

گرانیگاه [سی جی] نقطه ای در رو یا درون جسم که برایند نیروهای وزن ، صرفنظر از نحوه قرارگیری جسم ، ماهواره از آن می گذرد و بنابراین می توان وزن یک جسم را با بردار نیرویی که از گرانیگاه آن می گذرد و جهت آن رو به پایین است نمایش داد ، مرکز ثقل

center of gravity

گرداننده

circulator

گردش

circulation

گردش به چپ

counterclockwise rotation

گردش به راست

clockwise rotation

گرما گیر صفحه ی - سرد نوعی صفحه تخت و رسانای گرما که دارای هسته ای تو خالی برای گردش هوا یا مایعات جهت خنک کردن مدارهای الکترونیکی و به ویژه مدارهای چاپی است نوعاً از صفحات الومینویمی تخت و دارای لوله های مسی برای این منظور استفاده می شود برای افزایش قابلیت دفع گرما می توان از ساختارهای پره ای و لوله های گرما ( heat pipe ) استفاده کرد

cold- plate heatsink

گره جریان نقطه ای با جریان صفر در روی خط انتقال ، آنتن ، یا سایر عناصری که دارای امواج ایستا هستند

current node

گروه کانال اپ تجهیزات مخابراتی برای تسهیم کانالهای صدا در یک سیگنال انتال رقمی ( نوعاُ 24 کانال در آمریکا و 30 کانال در اروپا )

channel bank

گروه های همدوس

coherent groups

گزارش تطبیق

compliance report

گسترش کسرهای متوالی

continued fraction expansion

گسیل کاتد

cathode emission

گشتاور دندانه

cogging torque-

گشتاور دندانه ای

Cogging Torque

گفتگو کردن

converse

گلبرگ کما گلبرگ فرعی در الگوی تابش آنتن مایکروویو که در اثر حرکت رفت و برگشت بازتابنده ی آن و جاروب باریکه در فضا تولید می شود در اینجا دیگر عنصر تغذیه در مرکز بازتابنده وجود ندارد به این ترتیب نیاز به مفصل چرخان در موجبر تغذیه حذف می شود

coma lode

گودی کربن مثبت

crater in positive carbon

گوسی مختلط متقارن مدور

circularly symmetric complex Gaussian

گوشه

corner

گیت مشترک

common-gate

گیت مشترک

common gate

گیر اندازی ، دریافت ، گرفتن

capture

گیرند ه مخابراتی گیرنده ای که صدا یا پیامهای رمز ارسال شده توسط سیستم مخابراتی رادیویی را دریافت می کند

communication reciver

گیرنده مخابرات

communication receiver

گیرنده ی تصویری- بلوری رادار یا سایر گیرنده های مایکروویو با قابلیت تنظیم گسترده که تنها از یک آشکار ساز بلوری و یک تقویت کننده ی صدا یا تصویر استفاده می کنند

crystal video receiver

گیرنده ی رهگیر تراکمی نوعی گیرنده ی تجسس و مراقبت الکترومغناطیسی که با استفاده از روشهای فشرده سازی پالسی می تواند همزمان تمام سیگنالهای موجود در طیف پهن (آراف) را تجزیه و تحلیل و مرتب کند و سرعت تحلیل آن 10000 بار بیشتر از گیرنده ی سوپر هترودین یا تحلیلگر طیف است در گونه ای از آن ، سه پالایه ی موج - اکوستیک سطحی مشابه هم و با پاشندگی زیاد به کار رفته است که دو تای آن به عنوان خطوط انبساط در نوسان ساز غیر فعال محلی و پالایه سوم به عنوان خط فشرده سازی پالس در واحد پردازش سیگنال گیرنده به کار می رود

compressive intercept receiver

گیرنده ی کانال بندی شده نوعی گیرنده ی رادیویی که وی سیگنالهای همزمان دریافت شده تبدیل بسامد-به -زمان انجام می دهد ، و یک خروجی با فرمت موازی تولید می کند

channelized receiver

گیره

clip

گیره سوسماری

crocodile clip

لامپ اشعه کاتدی

cathode ray tube ( crt )

لامپ اشعه کاتدی

cathode ray tube

لامپ با افروزه کربنی

carbon filament lamp

لامپ بخار - سزیمی لامپی که بر اثر عبور جریان از بین دو الکترود واقع در بخار سزیم یونیده نور تولید می کند

cesium-vapor lamp

لامپ پرتو- کاتدی [ سی ار تی] نوعی لامپ باریکه- الکترونی که در آن الکترونهای گسیل شده از سوی کاتد داغ به وسیله ی تفنگ الکترونی به صورت باریکه ای در می آیند که روی سطح مقطع کوچکی از صفحه فلوئورسان متمرکز می شود با استفاده از صفحات انحراف الکتروستاتیکی درونی یا پیچکهای انحراف الکترومغناطیسی بیرونی می توان موقعیت و شدت باریکه را تغییر داد و شکلهای مختلف را روی صفحه ظاهر کرد

cathode-ray tube

لامپ تصویر رنگی نوعی لامپ پرتو- کاتدی که دارای سه نوع رنگ فسفری متناوب است با پوشش و تحریک مناسب این رنگها می توان تصویر رنگی را در گیرنده ی تلویزیونی تشکیل داد

color picture tube

لامپ حساس به نور سزیمی لامپی که کاتد آن با سزیم پوشانده شده است و بیشترین حساسیت آن به بسامدهای زیر قرمز است

cesium phototube

لامپ داشبورد

cowl lamp

لامپ ذخیره - باری پرتو - کاتدی نوعی لامپ ذخیره باری که اطلاعات آن به وسیله باریکه ی پرتو کاتدی نوشته می شود

cathode-ray charge tube

لامپ ذخیره ای پرتو کاتدی نوعی لامپ ذخیره ای که اطلاعات آن توسط باریکه پرتو کاتدی نوشته می شود

cathode-ray storage tube

لامپ ذخیره ای نویسه نگار نوعی لامپ نویسه نگار که صفحه نمایش خود را تا زمان برقرار بودن ولتاژهای عملیاتی حفظ می کند با کاهش لحظه ای یکی از ولتاژها ، این صفحه پاک می شود

caracter-writing storage tube

لامپ سرامیکی نوعی لامپ الکترونی با محفظه ی سرامیکی که می تواند دماهای بیش از 500 درجه سلسیوس را تحمل کند کاربرد نمونه آن در موشکهای هدایت شونده است

ceramic tube

لامپ شمارشگر کاتد - سرد نوعی کامپ شمارشگر که دارای یک آند و سه مجموعه 10 کاتدی است دومجموعه از کاتدها ف تخلیه تابان را متناسب با پالسهای تحریک و با توالی صحیح به هر یک از 10 کاتد خروجی هدایت می کنند این لامپ برای ذخیره ی دادها ، شمارش ، تنظیم و دریچه بندی به کار می رود

cold - cathode counter tube

لامپ شمارنده ؛لامپ شمارشگر 1 نوعی لامپ الکترونی که ذره ی برخورد کننده یا رگباری از تابشهای برخورد کننده به آن را به پالسهای الکتریکی تبدیل می کند برای این منظور عموماً جریانی که بر اثر یونش گاز توسط تابش از لامپ عبور می کند ، اندازه گیری می شود 2 نوعی لامپ الکترونی با یک الکترود ورودی و 10 یا بیشتر الکترود خروجی ، به گونه ای که هر پالس ورودی به ترتیب موجب انتقال رسانش به الکترود بعدی می شود لامپهای قطع و وصل باریکه و لامپهای شمارشگر کاتد -سرد از نمونه های آن هستند

counter tube; radiation - counter tube

لامپ فلورسنت فشرده

Compact Fluorescent Lamp

لامپ کاتد - سرد هر لامپ الکترونی که دارای کاتد سرد باشد ، مانند یکسو ساز کاتد -سرد ، لامپ نئون ، لامپ نوری و تنظیمگر ولتاژ

cold-cathode tube

لامپ کروکس نمونه ی ابتدایی لامپ پرتو - کاتدی که توسط فیزیکدان انگلیسی و کروکس در سال 1879 ساخته شد او دریافت که با گذراندن جریان از لامپی که حاوی مقداری گاز است پرتو های کاتدی ایجاد شده سایه ای را روی ماده ی فلوئورسان واقع در انتهای لامپ به وجود می آورد جریان الکترونها توسط یک پیچک القایی تامین می شد با تغییر ولتاژ ، وضعیت خلا ، و مقدار گاز ، نوارها و پالسهایی از نور رنگی به دست آمد رونتگن ، و نه کروکس ، موفق شد با استفاده از لامپ مشابه پرتوهای ایکس را نیز تولید کند ، لامپ کروکس ، لامپ اشعه ایکس

crookes tube

لامپ کولیج نوعی لامپ پرتو - ایکس که الکترونها را با استفاده از کاتد راغ تولید می کند

coolidge tube

لامپ مبدل نوعی لامپ الکترونی که وظایف مخلوط کننده و نوسان ساز محلی را در مبدل هترودین انجام می دهد

converter tube

لامپ محدودکننده

clipper (tube)

لامپ میدان - متقاطع ( نوع - ام ) لامپی که بر اساس دو میدان الکتریکی ( دی سی ) و مغناطیسی متعادل کار می کند اصطلاح نوع - ام به لامپهایی اشاره می کند که گسیل الکترون در آنها به میدان مغناطیسی وابسته است لامپهای میدان - متقاطع متداول عبارت اند از forward - wave crossed - fieid amplifiers backward - wave crossed - wave crossed - field osciliators

crossed - field tube

لامپ میزان نما

cathode ray tuning indicator

لامپ نوری تکثیر کننده میدان - متقاطع نوعی لامپ نوری تکثیر کنده که در آن بر هم کنش میدان الکتریکی ( آر فاف ) با میدان مغناطیسی ( دی سی ) عمود بر آن منجر به گسیل ثانویه و پیاپی الکترونها از یک الکترودفعال می شود با استفاده از این لامپ می توان باریکه های لیزری مدوله شده را در گستره ی گیگاهرتز آشکار و تقویت کرد

crossed - field multiplier phototube

لایه کاتد

cathode layer

لایه‌کربن

carbon-film

لرزش اتصال قطع و وصل کنترل نشده ، و در عین حال محدود ، اتصالات رله در هنگام بسته شدن آن

contact bounce

لرزش اتصال باز و بسته شدن ناخواسته و طولانی مدت اتصالهای الکتریکی نظیر رله

chatter; contact chatter

لرزش رنگ اثر نوسانات مربوط به رنگمندی و درخشایی در گیرنده تلویزیون رنگی

color flicker

لرزش رنگمندی نویزی در گیرنده تلویزیون رنگی که تنها بر اثر نوسانات رنگمندی تولید می شود

chromaticity flicher

لکه ( خال ) کاتد ، لکه کاتدی

cathode spot

لوله کابل

cable shield

لیزر تلمبه- شیمیایی لیزری که در آن پالسهای نور لازم برای تلمبه زنی ، به جای انرژی الکتریکی با استفاده از واکنشهای شیمیایی تولید می شود

chemically pumped laser

لیزر دیوکسید کربن نوعی لیزر گازی که ماده ی فعال اصلی آن دیوکسید کربن است با افزودن گازهای دیگری نظیر هلیم و نیتروژن توان خروجی افزایش می یابد از آنجا که این لیزر می تواند به صورت پیوسته با توانهای خروجی حدود کیلووات کار کند ، در کار بردهایی نظیر برش ، جوشکاری ، سوراخکاری ، و گرمایش از آن استفاده می شود همچنین در ارتباطات راه دور و هدایت مستقیم بمبها و موشکهای لیزری به کار می رود تلمبه زنی آن به روشهای مختلف نوری ، الکتریکی ، یا شیمیایی صورت می گیرد عملکرد پالسی لیزر ، بالترین توان میانگین خروجی را می دهد

carbon-dioxide laser

لیزر زمزاییک لیزری که به منظور افزایش خروجی میانگین آن در دماهای زمزاییک ، معمولاً کمتر از 80 کیلو گرم کار می کند

cryogenic laser

لیزر شیمیایی نوعی لیزر گازی که وارونی جمعیت در آن بر اثر واکنش شیمیایی بین گازهایی نظیر هیدروژن و کلر ، دوتریم و فلوئور ، یا بین دیوکسید کربن با یکی از دو گاز فلورید هیدروژن یا فلورید دوتریم به وجود می آید شروع واکنش شیمیایی به صورت خالص و بدون نیاز به منبع انرژی بیرونی و یا به روشهایی نظیر تخلیه الکتریکی یا نور درخشی انجام می پذیرد طول موج این لیزر در محدوده 2 تا 100 میکرومتر است

chemical laser

لیزر کاتافروتیک

Cataphoretic Laser

لیزر کی لیت لیزر مایعی که از نوع کی لیت خاک- نادر ( ترکیب فلز آلی ) استفاده می کند شروع برانگیزش در بخش آلی مولکولهای مایع است که پس از انتقال آن به یونهای فلزی عمل لیزر شروع می شود گستره ی عادی طول موجهای آن بین 0/3 تا 1/2 میکرومتر است

chelate laser; rare-earth chelate laser

لیزر گازی موج - پیوسته نوعی لیزر با محفظه کوارتز که با مخلوطی از گازهای هلیم و نئون در فشار کم پر شده است و دارای آینه های زاویه - بروستر در دو انتها و یک سیستم اپتیکی خارجی است اعمال میدان ( آر اف ) موجب بر انگیزش اتمهای لامپ و گسیل اتفاقی فوتونها می شود بازتاب این فوتونها به داخل گاز ، اتمهای نئون را تحریک می کند و تکرار این فرایند منجر به بروز نوسانات پایدار و شروع تابش لیزری همدوس می شود قسمت مفید این تابش از آینه های با گذردهی 1% عبور می کند و باریکه ای با پهنای بسیار کم به وجود می آورد

continuous - wave gas laser

لیزر موج - پیوسته ( لیزر سی دبلیو ) لیزری که باریکه نور هممدوس را به صورت پیوسته تولید می کند و در کاربردهایی نظیر مخابر ات استفاده می شود حد اکثر توان میانگین آن عموماً کمتر از حالت پالسی است

continuous - wave laser

لیزر موج‌پیوسته

continuous-wave laser

لیزر مونوکسید کربن لیزری که ماده ی فعال اصلی آن مونوکسید کربن است بیشترین توان خروجی آن در طول موجهای 4/9 تا 5 7 میکورن به دست می آید

carbon-monoxide laser

ماتریس درهم ریختگی

confusion matrix

ماتریس زنجیره ای

chain matrix

ماتریس ستونی

column matrix

ماتریس نیروی کوریولیس

Coriolis matrix

ماده ی اتصال فلزی با رسانندگی الکتریکی و گرمایی زیاد ، مقاومت تماس کم ، مقاومت بالا در برابر خوردگی ، و عدم چسبندگی یا ذوب در شرایط کار مواد متواول برای ساخت اتصالها عبارت اند از مس ، نقطه ، و طلا و آلیاژ های آنها ، آلیاژ پلاتین و پالادیم ، تنگستن و مولیبدن

contact material

ماژول مخابراتی

communication module

ماشین تقویت شده

compensated machine

ماشین جابجاگری

commutating machine

ماشین حساب

calculator

ماشین حساب

calculating machine

ماشین حساب وسیله ای برای انجام عملیات حسابی روی داده های عددی که از طریق صفحه کلید به آن داده می شود مدلهای الکترونیکی جیبی از باتری یا پیل خورشیدی تغذیه می شوند نمونه های بزرگتر و رومیزی با برق ( ای سی ) کار می کنند و برخی از آنها عمل چاپ روی نوار کاغذی را نیز انجام می دهند

calculotor

ماشین دارای کموتاتور

commutator machine

ماشین شناختی ماشینی با توانایی یاد گیری

cogitive machine

ماشین مختلط

compund machine

ماگنترون با همنواگرهای جعبه ای

cavity magnetron

مانایی فشاری

compression set

ماهواره ارتباطی ، ماهواره ی مخابراتی ماهواره ای مدار - گرد که سیگنالهای رادیویی ، تلویزیونی و امثال آن را بین ایستگاههای زمینی در فواصل هزاران کیلومتری از هم رله می کند ماهواره در مدار زمین - ساکن و در فاصله 35/880 کیلومتری از سطح زمین قرار می گیرد بنابر این ارسال امواج رادیویی با سرعت نور از ایستگاه زمینی به طرف ماهواره یا برعکس در حدود 0/12 ثانیه طول می کشد

communication satellite

مبدل

Converte

مبدل

converter

مبدل ( تراگردان ) خازنی

capacitance transducer

مبدل با شدت ثابت

constant-current transformer

مبدل با ولت ثابت

constant potential transformer

مبدل جبران کننده

compensating transformer

مبدل جریان

Current Transducer

مبدل خازنی

capacitor transformer

مبدل رمز ، رمزگشا مبدلی که اطلاعات رمزی را به سیستم رمز دیگری تبدیل می کند

code converter, decoder

مبدل کاک نوعی مبدل منبع تغذیه قطع و وصلی با موجکهای خروجی کم که در مواقعی که به مجزا سازی ورودی / خروجی نیازی نیست استفاده می شود

cuk converter

مبدل کسکید شده

cascade converter

مبدل هسته دار

core transformer

مبدل، معنی2، معنی3

Converters

مترجم ، کامپایلر

compiler

متصل کردن ، به هم پیوستن

concatenate

متغیر مختلط

complex varible

متغیرهای کنترلی

control variable

متمرکز

centralized

متمرکز ساز نوعی سیستم قطع و وصلی که به تعدا زیادی مشترک تلفنی یا خط داده ها امکان می دهد از تعداد کمتری خطوط انتقال یا پهنای باند کوچکتر استفاده کنند یکی از راههای انجام این کار ذخیره پیامها تا در دسترس قرار گرفتن خطوط و سپس انتخاب پیامها برای ارسال بر اساس ترتیب ورود یا اولویت بندی خاص است

concentrator

متن پاک پیامی فاقد رمز و مفاهیم پنهانی

cleartext

متن رمزی

cipher text

متن ساده انتخاب شده

chosen plaintext

متناسب

commensurate

متناظر

correspondent

متوالی ، پشت سر هم

consecutive

مثال خلف

counter example

مثلث رنگ مثلثی که روی نمودار رنگمندی ترسیم می شود و کل گستره رنگهای قابل استخراج از سه رنگ اویه را نمایش می دهد

color triangle

مجادله نوعب روش کار در کانالهای ارتباطی چند پایانه ای نظیر شبکه ی محلی لن (LAN) که در آن هر ایستگاه در صورت اشغال بودن کانال صف در خواستهای مجادله ای بر حسب زمان یا ترتیب مشخص دیگری توسط یک کامپیوتر کنترل می شود

contention

مجازی

cyber

مجتمع سازی در سطح تراشه دو یا چند تراشه / یا فن آوری که به منظور کوچک سازی و کاهش هزینه ها در یک مدار مجتمع با هم ترکیب شده باشد

chip-level integration

مجموعه فشرده

compact set

مجموعه های کامل

complete sets

محاسبه

calculating

محاسبه

compute

محاوره ای

conversational

محدب

Convex

محدودساز جریان ، محدود کننده جریان وسیله ای که عبور جریان را صر فنظر از ولتاژ اعمال شده ، به مقدار مشخصی محدود می کند

current limiter

محدودسازی جریان ، محدود کننده ی جریان یکی از ویژگیهای منابع تغذیه تنظیم شده که عمدتاً به جای تولید جریان ثابت عمل حفاظت در برابر اضافه بار و اتصال کوتاه را انجام می دهد

Current Limiting

محرک خروجی کنترل شده با slew rate

CSR Output driver

محرک خروجی کنترل شده با جریان

CC output driver

محفظه ، بدنه ، حالت

case

محمل وسیله ای که قطع های نظیر هد ضبط صوت را در مسیر معینی حمل می کند

carriage

محمل لوله های فلزی سخت و یا انعطاف پذیری که از داخل آنها سیمهای حامل جریان الکتریکی و عایق از هم گذرانده ، می شود ، لوله حفاظ

conduit

محیط انتقال پیوسته

continuous media

محیطی ، جنبی

circumferential

مخابرات ارسال اطلاعات بین دو یا چند نقطه از طریق سیم یا به وسیله امواج رادیویی دو اصطلاح مخابرات و مخابرات راه دور اغلب به جای هم استفاده می شوند ، امامعمولا در مسافت های طولانی ، مخابرات راه دور اصطلاح ارجح است ، مخابرات ، ارتباط

communication

مخابرات سلولی

cellular communication

مخابرات فیبر نوری هم‌دوس

Coherent Optical Fiber Communications

مخابرات و ارتباطات

communications

مختص یکی از دو یا چند مقداری که موقعیت نیبت به محورهای مرجع دستگاه مختصات را تعیین می کنند

corrdinate

مختص رنگمندی یکی از دو مختص x یا y که تشابه دقیق یا زنگمندی یک رنگ را روی نمودار رنگمندی CIE مشخص می کند

chromaticity coordinats , color coordinate , trichromatic coefflcient

مختصات

coordinates

مختصات استوانه ای

cylindrical coordinates

مختصات دکارتی

Cartesian coordinates

مختلط ، پیچیده

complex

مختلط ، مرکب ، جسم مرکب

compound

مخروط دیافراگم مخروطی شکل یک بلندگو ، شیپور ، مخروط

cone

مخروط سکوت رادیویی ناحیه ای مخروطی شکل واقع در بالای آنتن یک فرستنده راهنمای رادیویی که در آن هیچگونه سیگنالی توسط خلبان هواپیما شنیده نمی شود

cone of radio silence

مخروط صفرها سطحی مخروطی که مربوط به جهت تابشهای جزئی آنتن است

cone of nulls

مخروطی

conical

مخلوط کن بلوری وسیله ای ک بر اساس مشخصات غیر خطی دیود بلوری ، دو بسامد را با هم مخلوط می کند در گیرنده های رادار ، سیگنال دریافتی با استفاده از این روش با سیگنال نوسان ساز محلی مخلوط شده و سیگنال « آی اف» را تولید می کند ، ترکیب کننده دیودی

crystal mixer

مد الکترولیت

creeping of electrolyte

مد حفره

cavity mode

مد محاوره ای حالتی از کار کامپیوتر که امکان پاسخهای متقابل بین کاربر و کامپیوتر را از طریق صفحه کلید فراهم می کند

conversational mode

مد- مشترک سیگنالهایی که دامنه وفاز آنها در هر دو ورودی مشترک است ، نظیر سیگنالهای مد ، مشترک در تقویت کننده تفاضلی

common-mode

مدار گروهی از عناصر الکترونیکی و الکتریکی متصل به هم عمل خاصی نظیر قطع و وصل ، تقویت ، پالایش یا تبدیل داده ها را انجام می دهند

circuit

مدار بایاس کسکودی

Cascode Bias Circuit

مدار بسته مسیری کامل برای عبور جریان

closed circuit

مدار ترکیبگر مداری در دوربیهای تلویزیونی رنگی که سیگنالهای درخشایی و رنگ نمایی را با سیگنالهای همزماین ترکیب می کند

combiner circuit

مدار تک سیم

composited circuit

مدار جهش مداری که سطح « دی سی » یک شکل موج را بازسازی می کند برای بازیابی مؤلفه « دی سی» سیگنال ویدئو بعد از حذف آن توسط تقویت کننده های « ای سی» با تزویج خازنی به کار می رود و در نتیجه مقدار روشنایی میانگین تصویر از روی آن مشخص می شود ، مدار گیرشی ، مدار محدودکننده

clamping circuit

مدار چاچر

Chopper Circuit

مدار چوا

Chua’s circuit

مدار خازنی ، مدار ظرفیتی

capacitive circuit

مدار خروجی - مکمل نوعی مدار منطقی با دو خروجی که یکی از آنها صفر منطقی و دیگری یک منطقی است

complementary - output circuit

مدار دایره ای مدار چرخش کامل به دور زمین در ارتقاع ثابت

circular orbit

مدار دو کنترلی نوعی مدار فشرده - بارکن که در آن سیگنالهای ورودی به فرده ساز ، عمل مدار بازکننده را نیز کنترل می کنند

cross- control circuit

مدار سی ماس

Cmos circuit

مدار شکن

circuit-breaker

مدار شکن

circuit breaker

مدار شکن

circuit- breaker

مدار شمارش مداری که با استفاده از روشهای تقسیم بسامد و باردار کردن یک خازن ولتاژی متناسب با تعداد پالسهای شمرده شده تولید می کند

counting circuit

مدار شمارنده مداری که پالسهای مربوط به واحدهای تحت شمارش را دریافت و ولتاژی متناسب با شمارش کل خروجی تولید می کند ، کنتور رادار

counter circuit

مدار علامت مدار ارتباطی یکسو یه ای که اطلاعات مربوط به کنترل برنامه را حمل می کند

cue circuit

مدار قطع رنگ مداری در گیرنده تلویزیون رنگی که هنگام دریافت برنامه های سیاه و سفید ترانزیستورها یا لامپهای تقویت رنگ نمایی را در ناحیه قطع بایاس می کند

color killer circuit

مدار کنترل 1 داری که عملی را در یک ماشین ، وسیله ، یا سیستم کنترل می کند 2 یکی از مدارهایی که به دستورالعملهای موجود در برنامه کامپیوتر ی پاسخ می دهد 3 مداری که سیم پیچ کنترل تقویت کننده مغناطیسی را تغذیه می کند

control circult

مدار مجتمع سفارشی نوعی مدار مجتمع قیاسی یا رقمی که صرفاً برای کاربرد خاصی طراحی و ساخته شده است این مدارها به دو شکل کاملاً سفارشی ( full- custom) یا نیمه سفارشی ( semicustom) عرضه می شوند در مدار مجتمع کاملاً سفارشی ، تمام ماسکها به صورت اختصاصی باید در اختیار قرار گیرند ، اما مدار نیمه سفارشی تنها به دو یا سه ماسک اختصاصی در مراحل پایانی ساخت نیاز دارد

custom integrated circuit

مدار مجتمع هم ساز خانواده ای از مد ار های مجتمع که سطوح منطقی ورودی / خروجی و مشخصه کاری آنها با یک یا چند خانواده دیگر از مدارهای مجتمع سازگار است

compatible integrated circuit

مدار محدود کننده ، مدار برشگر

clipping circuit

مدار مرکب

compound circuit

مدار مغناطیسی بسته مسیر چرخش کامل شارژ مغناطیسی در اطراف هسته فرٌو مغناطیسی

closed magnetic circuit

مدار هدایت جریان

current steering circuit

مدار همفرودی ، شمارشگر همفرودی ، دریچه ی همفرودی مداری که فقط هنگامی پالس مشخصی در خروجی تولید می کند که تعداد معینی با ترکیب از دو یا چند پایانه ی ورودی ، پالسهایی را در فاصله زمانی معین دریافت کننند

coincidence circuit ,coincidence couter coincidence gate

مداربند

circuit closer

مدارگان و مجموعه مدار کل مدارهای الکتریکی یا الکترونیکی یک دستگاه یا سییستم ، مدار بندی

circuitry

مدت گرم سازی کاتد

cathode heating time

مدرج شده

calibrated

مدرج کردن ، کالیبرده کردن

calibarate

مدرج کردن ، کالیبره کردن 1 تعیین مقدار درست در هر مقیاس از سنجه ها یا وسایل دیگر از طریق اندازه گیری و یا مقایسه با مقدار استاندارد 2 تنظیم مقدار وسیله کنترل کننده متناظر با مقادیر خاص ولتاژ ، جریان ، بسامد یا مشخصه های دیگر ، درجه بندی

calibrate

مدل دیود جفت شده

coupled diode model

مدل فاکتورگیری ماتریسی ضمنی

Context Aware Matrix Factorization Model

مدل مار جفت شده

coupled snake model

مدلسازی و کنترل سیستمهای پیچیده

complex systems modeling and control

مدولاسیون طول کانال

channel-length modulation

مدولاسیون فاز متقابل

cross-phase modulation

مدولاسیون موج پیوسته

continuous wave modulation

مدولاسیون‌های با پوش ثابت

constant envelope modulations

مدوله زدای رنگ نمایی مداری در تلویزیونهای رنگی که مولفه های I وQ را از سیگنال رنگ نمایی و بسامد زیر حامل رنگ نمایی استخراج می کند

chrominance - demodulator

مدوله ساز رده « ای» نوعی تقویت کننده ی رده « ای» که انرژی سیگنال لازم برای مدوله کننده حامل را فراهم می کند

class a modulator

مدوله ساز رنگ نمایی مداری در فرستنده های تلویزیونی رنگی که مولفه های I یا Q از سیگنال رنگ نمایی را با توجه به مولفه های رنگ نمایی بسامد ویدئویی و زیر حامل رنگ نمایی تولید می کند

chrominance modulator

مدوله سازی رده ( بی ) نوعی تقویت کننده رده ( بی ) که انرژی سیگنال لازم برای مدوله کنندهی حامل را فراهم می کند معمولاً به صورت پوش - پول بسته می شود

class b modulator

مدوله کننده دامنه گه در سیگنال بسامد شنیداری به یک شبکه یک لامپ تترود یا پنتود ؛ که به عنوان مدوله ساز کار می کند اعمال می شود

clamp-tube modulation

مدوله کننده ی پالس کاتدی انجام مدوله کننده ی در تقویت کننده یا نوسان ساز با اعمال پالسهای بیرونی به مدار کاتد

cathode pulse modulation

مدوله کننده ی تداخلی نوعی تداخل که در آن حامل سیگنال مطلوب توسط یک سیگنال نامطلوب با بسامد حامل متفاوت ماوله می شود در این خالت برنامه ی پخش شده از سوی ایستگاه نامطلوب در این حالت برنامه ی پخش شده از سوی ایستگاه نامطلوب در زمینه ی برنامه اصلی شنیده می شود مدوله کننده ی تداخلی هنگامی روی می دهد که طبقه ی اول گیرنده با داشتن ویژگی غیر خطی به عنوان آشکار ساز سیگنالهای نامطلوب قوی عمل کند

cross - modulation

مدوله کننده ی جریان - ثابت نوعی سیستم مدوله کننده ی دامنه که در آن مدار خروجی تقویت کننده ی سیگنال و تقویت کننده یا مولد موج حامل از طریق یک پیچک به منبع جریان - ثابت متصل می شوند در نتیجه ، تغییرات جریان آند تقویت کنننده ی سیگنال ، تغییرات مشابه ولی با علامت مخالف را در جیان آند طبقه حامل ( آر اف تولی می کند که مجر بهمدوله شدن حامل به شکل مورد نظر می شود

constant - current modulation

مدوله کننده ی جریان - همرفتی تغییر زمانی مقدار جریان همرفتی که از سطح زمین معینی عبور می کند ، یا فرایند ایجاد مستقیم چنین تغییری در لامپ مایکروویو

convection-current modulation

مدوله کننده ی چهچهه ای ؛ مدوله کننده ی روبش - بسامدی نوعی مدوله کننده ی که در آن سیگنال حامل باند بسامدی مجاز را مرتباً و با آهنگ ثابت جارو می کند در محل گیرنده ، این پالس پهن و با میانگین توان بالا با استفاده از روشهای خط - تأخیر به پالس باریکی تبدیل می شود که ضمن تقویت سیگنال مطلوب ، سیگنالهای ناخواسته را از آن جدا می کند در سیستم های رادار و سونار و به منظور به حداقل رساندن آثار پژواک چند مسیری ، نویز همشنوایی ، و جا به جایی بسامدها از این روش استفاده می شود

chirp modulation; swept-frequency modulation

مدوله کننده ی حامل تغییر برخی از مشخصه های حامل مطابق با موج مدوله کننده

carrier modulation

مدوله کننده ی دلتا با شیب پیوسته - متغیر ( سی وی اس دی ) روشی برای تبدیل سیگنال قیاسی ( نظیر تصویر یا صدا ) به جریانی از بیتهای متوالی

continuously variable slope delta mudulation

مدوله کننده ی رسانندگی تغییر در رسانندگی نیمه رسانا از طریق تغییر چگالی حامل ها

conductivity modulation

مدوله کننده ی کاتد عمل مدوله کننده ی دامنه با اعمال ولتاژ مدوله کننده ی به کاتد مدار لامپ الکترونی ای که دارای موج حامل است

cathode modulation

مدوله کننده ی مرکب نوعی روش مدوله کننده که در آن یک یا چند سیگنال زیر حاملهای مربوط به خود را مدوله می کنند و این زیر حاملها به نوبه ی خود حامل اصلی را مدوله می کنند

compound modulation

مرجع حامل رنگ نمایی سیگنالی پیوسته که باسمد آن مشابه با زیر حامل رنگ نمایی در سیستم تلویزیون رنگی و فاز آن نسبت به سیگنال رگبار رنگ ثابت است این سیگنال به عنوان مرجع برای مقایسته فاز سیگنال رنگ نمایی و انجام مدولاسیون یا مدوله کننده یی به کار می رود در گیرنده های رنگی توسط نوسان ساز کنترل شونده ی بلوری تولید می شود نام های دیگر آن عبارت اند از مرجع زیر حامل رنگ نمایی ، مرجع حامل رنگ ، و مرجع زیر حامل رنگ

chrominance-carrier reference

مرجع همدوس سیگنال مرجعی با بسامد پایدار که فاز سایر سیگنالها به منظور برقراری همدوسی در سراسر سیستم به آن قفل می شود

coherent reference

مرز کاتد

cathode border

مرکب ، مخلوط

composite

مرکز ، وسط

center

مرکز ارتباط

communication center

مرکز پخش

center of distribution

مرکز جرم

center of mass

مرکز گذاری فرایند قراردادن تصویر لامپ پرتو کاتدی در مرکز صفحه آن

centering

مرکزوارها

centroids

مرکزی

central

مزدوج مختلط

complex conjugate

مس ، مس فلزی نرم ، چکش خوار و به رنگ قرمز مایل به نارنجی که دارای عدد اتمی 29 و وزن اتمی 63/5 است بعد از نقره ، بهترین رسانای گرما و الکتریسیته به شمار می رود مس پر مصرف ترین فلز برای ساخت سیم ، کابل و میله های جریان الکتریکی است با آبکاری آن روی فولاد می توان یک رسانای خوب و محکم به وجود آورد همچنین به کمک روشهای زدایش شیمیایی ، می توان مسیرهای نازک مسی را روی تخته های مدار چاپی ایجاد کرد آلیاژ آن با طلا موجب چکش خواری بیشتر طلا می شود

copper

مساله بی نهایت گرایی

count to infinity problem

مسیر بحرانی در مدارهای کامپیوتری ، نوعاً به طولانی ترین مسیر رسانای مدار گفته می شود که آهنگ پالس ساعت کل مدار را تعیین می کند

critical path

مسیر جریان

current path

مسئله رنگ آمیزی

coloring problem

مشاهدات غیرشهودی

counterintuitive observations

مشترک

common

مشتری

costumer

مشتری ، کاربر

clint

مشتری ، مصرف کننده

customer

مشتق کسری کاپوتو

Caputo fractional derivative

مشخصات جریان

current characteristics

مشخصه ، مفسر 1 هر ویژگی قابل سنجش از یک وسیله 2 قمست صحیح مقدار لگاریتمی واقع در سمت چپ ممیز

characteristic

مشخصه فرمان

control characteristic

مشخصه های محدود کنندۀ جریان

current limiting characteristics

مشدد باریکه - اتمی سزیمی مشددی که در آن اتمهای تبخیر شده از مایع سزیم به صورت باریکه در آمده و تحت تأثیر یک میدان مغناطیسی قرار می گیرند؛ سپس با عبور از کاواک مشدد بر هم کنش مغناطیسی بیشتری به آنها وارد می شود یکی از کاربردهای آن کنترل بسامد نوسان سازهای ریزموج است

cesium atomic-beam resonator

مشدد خط هم محور نوعی مشدد یا استفاده از قطعه ای از خط هم محور که در یک یا هر دو سر اتصال کوتاه شده است

coaxial -line resonator

مشدد کاواکی فضایی کاملاُ محصور توسط رسانای فلزی که طوری تحریک شده است که به عنوان منبع نوسانات الکترومغناطیسی رفتار می کند ابعاد و شکل محفظه ، بسامد تشدید را تعیین می کند ، تشدید کننده حفره ای ، همنواگر جعبه ای

cavity resonator

مشدد هم کانون نوعی موج سنج برای طول موجهای میلیمتری که از دو آینه کروی روبه روی هم تشکیل شده است تغییر فاصله آینه ها بر انتشار انرژی الکترومغناطیسی بین آنها اثر می گذارد و در نتیجه می توان مستقیماً طول موج فضای آزاد را اندازه گرفت عملکرد هم کانون هنگامی روی میدهد که مرکز انحنای یکی از آینه ها روی سطح دیگری قرار گیرد

confocal resonator

مصرف

consumption

مصرف کننده

consumer

معادلات مدار

circuit equations

معادله پیوستگی

continuity equation

معادله چایلد ‎ - لنگمیورقانون چایلد ‎ - لنگمیور

child-langmuir equation

معادله مشخصه

characteristic equation

معلول

crippled

معماری بسته کامپیوتری که نوع سخت افزار ، نرم افزار و وسایل جانبی به کار رفته در آن به گونه ای است که تنها می تواند با کامپیوترهای دیگر ی که توسط همان سازنده ساخته شده اند سازگار باشد

closed architecture

معماری گسترش یافته ی حافظه ی فقط خواندنی دیک فشرده نوعی سی دی - رام با قالب رمز گذاری مشخص برای ذخیره ی اطلاعات شنیداری به شکل رقمی

compact- disk , read - only memory extended architecture

معیار ، محک

criterion

معیار تبهگنی

criterion of degeneracy

مغزی پیچک

coil form

مغناطیس تصحیح

compensating magnet

مغناطیس مرکب

compound magnet

مفصل چوکی نوعی اتصال بین دو موجبر که در آن دو فلانژ چوکی مکمل هم پیوستگی مؤثر الکتریکی را بدون نیاز به پیوستگی فلزی در دیواره های داخلی موجبر فراهم می کنند

choke joint

مفصل چوکی ال شکل

choke flange joint

مفصل کابل

cable sleeve

مفهوم ، معنی

concept

مقاومت بار کلکتور

collector load resistor

مقاومت تراشه ای نوعی مقاومت بدون پایه و بسیار ریز که در تخته مدارهای آمیخته یا با نصب سطحی استفاده می شود بای ساخت آن پوسه ی ضخیمی از ماده مقاومتی روی بستر سرامیکی مشانده شده و سپس در کوره پخت قرار می گیرد

chip resistor

مقاومت ترکیب- کربنی نوعی مقاومت حجمی که از مخلوط پودر کربن و ملاط خاک رس به دست می آید این ترکیب نوعاً با قالب استوان ای که سیمهایی از دو انتهای آن بیرونآمده اند ، در کوره پخته می شود مقدار مقاومت آن با افزایش دما کاهش می یابد و از رطوبت نیز تاثیر می پذیرد

carbon-composition resitor

مقاومت تماس مقدار مقاومت ب ر حسب اهم ببین اتصالهای بین اتصالهای رله ، کلید یا وسایل دیگر در هنگام تماس آنها با هم عموماً این مقدار کسر کوچکی از یک اهم است ، مقدار مقاومت کنتاکت

contact resistance

مقاومت حس جریان مقاومتی که به صورت سری با بار قرار می گیرد و ولتاژ دو سر آن به عنوان معیاری از جریان بار برای مقاصد تنظیمی استفاده می شود

curent -sensing resistor

مقاومت سرمتی مقاومتهایی که از مخلوط پودر ریز فلزات گرانبها با مواد عایق و پخت آنها بر روی بستر سرامیکی ساخته می شوند

cermet resistor

مقاومت کاتد مقاومتی در مدار کاتد یک لامپ خلأ مقدار آن طوری انتخاب می شود که افت ولتاژ دو سر آن در اثر عبور جریان لامپ الکترود شبکه را در بایاس منفی مناسب قرار دهد

cathode resistor

مقاومت کربنی

carbon resistor

مقاومت لایه - کربنی مقاومت ثابت یا متغیری که از پوشاندن بستر سرامیکی با لایه ی نازکی از مخلوط کربن و ملاط ساخته می شود با برداشتن لایه کربن اضافی می توان به مقدار دقیقی برای مقاومت دست یافت

carbon-film resistor

مقاومت محدود کننده ی جریان مقاومتی که به صورت سری با مدار الکتریکی قرا رم گیرد تا عبور جریان را به مقدار معینی محدود کند برای حفاظت از لامپها و قطعات دیگر در موقع گرما شدن به کار می رود

current - limiting resitor

مقایسه

comparison

مقایسه کننده

comparator

مقایسه گر رنگ ابزاری فوتو الکتریکی برای مقایسه ی یک رنگ ناشناخته با نمونه ی رنگی استاندارد رنگ مجهول و رنگ استاندارد را می توان یک در میان در محل اندازه گیری قرار داد و یا از دو سیستم اندازه گیری مشابه برای تغذیه ی نشانگر صفر استفاده کرد

color comparator , photoelectric color comparator

مقدار جریان

current value

مقدار حداکثر ، اوج

crest

مقدار مختلط مقدار یک امپدانی که شامل مقادیر دامنه و فاز به صورت تابعی از بسامد است

complex value

مقدار مقاومت بحرانی

critical resistance

مقره سقفی

ceiling button

مقره کاس و گوژ

cap & cone insulator

مقره های کامپوزیتی خط انتقال

Composite Line Insulators

مقرون به صرفه

cost-effective

مقسم جریان

current divider

مقطع کابل

cable section

مقیاس دمای سیلیوس [سی] استاندارد بین المللی سیستم متریک برای اندازه گیری دما فاصله بین نقطه انجماد ، که در 0/01 درجه ی سلسیوس تنظیم شده است ، و نقطه ی جوش ، که در 100 درجه ی سلسیوس تنظیم شده است ، برابر با 99/9 درجه است صفر مطلق نیز برابر با 273/16- درجه ی سلسیوس است استاندارد بین المللی قبلی مقیاس دمای سانتیگراد بود که در سال 1948 به استاندارد جدید تغییر یافت این دو مقیاس اندکی با هم اختلاف دارند زیرا نقطه ی انجماد در مقیاس سانتیگراد 0 درجه سانتیگراد است حال آنکه نقطه مرجع 0/01 درجه در مقیاس سلسیوس برای انجام محاسبات مناسبتر است برای تبدیل درجه سلسیوس ( یا سانتیگراد ) به درجه فارنهایت باید آن را در 1/8 ضرب و نتیجه را با 32درجه جمع کرد دو مقیاس فارنهایت و سلسیوس در نقطه ی 40- اف 40- درجه سلسیوس مشابه هستند

celsius temperature scale

مکالمه کنفرانسی نوعی مکالمه رادیویی یا تلفنی که امکان صحبت همزمان بین سه یا چند نفر را فراهم می کند

conference call

مکان نما ، مکان نما 1 در فن آوری رادار به خط شعاعی درخشانی گفته می شود که به صورت الکترونی روی صفحه نمایش پی پی ال ظاهر می شود با چرخاندن مکان نما و همراستایی آن با علامت هدف یا جسم ، می توان سمت آن را به دقت با توجه به درجه بندی های اطراف نمایشگر تعیین کرد 2 در فن آوری کامپیوتر ، به نشانه زن کوچکی روی صفحه نمایش گفته می شود که محل ورود متن را مشخص می کند نوعاً به صورت یک خط افقی کوتاه یا جعبه ای که رنگ آن با رنگ زمینه متضد است نمایش داده میشود به کمک کلیدهای صفحه کلید یا موش می توان مکان نما را به هر موقعیت ددلخواه روی نمایشگر منتقل کرد

cursor

مکان نما خاموش

cursor off

مکان نما روشن

cursor on

مکانیسم رادیو شناختی

cognitive radio mechanism

مکعب

cube

مکمل

constrait

مکمل مکمل یک عدد که از کم کردن ارقام آن از عدد مبنا منهای یک ، افزودن 1 به رقم کم - ارزش ترین و اجرای تمام عملیات نقلی لازم به دست می اید نتیجه مکمل واقعی(true complement) است بنابراین مکمل دوی عدد دودویی 10010 برابر با 01110 است به همین ترتیب مکمل ده عدد دهدهی 2456 برابر با 7454 خواهد بود در بسیاری از کامپیوتر ها ، عدد منفی را با مکمل عد مثبت متناظر با آن نمایش می دهند ، مکمل کردن

complement

مگنترون استوانه ای شکل اولیه لامپهای الکترونی میدان متقاطع که فاقد کاواکهای چند گانه داخلی است

cylindrical magnetron

مگنترون بسامد- سیکلوترونی نوعی مگنترون که بسامد کار آن به همگامی بین میدان الکترونی « ای سی» و نوسانات الکترونها در جهت موازی با این میدان بستگی دارد نمونه آن مگنترون آند شکافته است که یک مشدد بین آندهای آن وجود دارد

cyclotron-frequency magnetron

مگنترون هم محور نوعی مگنترون که از یک کاتد هم محور و احاطه شده توسط کاواکهای متعدد تشکیل شده است

coaxial magnetion

منبع تغذیه ولتاژ - ثابت منبع تغذیه رگوله شده ای که با تغییر خودکار جریان بار ، ولتاژ ( دی سی ) دو سر بار را به ازای گستره مشخص مقادیر مقاومت بار ، ولتاژ خط ، دما و سایر متغیر ها ثابت نگه می دارد

constant - voltage power supply

منبع جريان

Current source

منبع جریان

current supply

منبع جریان

current source

منبع جریان مرکب

composite current source

منبع کنترل شده

controlled source

منحنی

curve

منحنی اطمینان منحنی ای که به کمک آن می توان حداکثر میزان خرابی یک قطعه در 1000 ساعت اول کار آن را با درصد اطمینان مشخص تعیین کرد

confidence curve

منحنی آهنگ شمارش منحنی ای که چگونگی تغییر آهنگ شمارش را بر حسب ولتاژ وارده به شماشگر تابش نشان می دهد این منحنی عموماً با یک جهش سریع در ولتاژ آستانه شروع می شود سپس در مسیر ثابت و مسطحی را طی می کند و با یک جهش تیز و ناگهانی دیگر به انتها می رسد معمولاً با شمارشگر در ناحیه ثابت ( موسوم به plateau) کار می کند که در آن آهنگ شمارش چندان تحت تاثیر ولتاژ قرار نمی گیرد

counting - rate curve

منحنی درجه بندی ، منحنی کالبراسیون نموداری از داده ها که برای هر مقدار قرائت شده از سنجه یا وسیله کنترلی ، مقدار درست را نشان می دهد

calibration curve

منحنی قابلیت

capability curve

منحنی مشخصه

characteristic curve

منحنی مشخصه منحنی ای که رابط بین دو مقدار متغیر را نشان می دهد

chracteristic curve

منحنی نگار

curve tracer

منحنیهای مشخصه کلکتور مجموعه ای از منحنیهای مشخصه ی ولتاژ کلکتور بر حسب جریان کلکتور ، به ازای مقدار ثابت جریان بیس ترانزستور

collector characteristic cuves

منطق ترانزیستور - مکمل [ سی تی ال] خانواده ای منطقی که از ترانزیستور های مکمل استفاده می کندو عموماً در مجتمع سازی مقیاس - کوچک یا متوسط به کار می رود

complementary-transisor logic

منطق ترکیبی

combinational logic

منطق ترکیبی منطقی که خروجیهای آن فقط تابعی از حالت ورودیها و تاخیر موجود در مسیر منطقی است در حالی که در منطق ترتیبی خروجیها ، علاوه بر حالتهای ورودی و تاخیر های موجود به حالت قبلی آرایه منطقی و وجود فواصل زمانی گسسته نیز بستگی دارند

combinatorial logic

منطق جریان - خورهمساز ( سی سی اس ال ) خانواده ای از مدارهای مجتمع منطقی که می تواند به جای منطق ترانزیستور - دیود ( دی تی ال ) به کار رود

compatible current - sinking logic

منطق جریان - ده منطقی که در هنگام بالا بودن خروجی دریچه راه انداز ، جریان از این خروجی به ورودی دریچه راه اندازی شده جاری می شود منطق مقاومت - مقاومت نمونه آن است

current- sourcing logic

منطق جریان- خور منطقی که در آن جریان خروجی ترانزیستورها از طریق هر یک از ورودیهای صفر ( پایین) به طبقه قبلی برگشت می کند اگر همه ورودیها یک ( بالا) باشند ، ترانزیستور در وضعیت سیر شده است و خروجی آن پایین خواهد بود بنابراین می تواند جریان ورودی دریچه های اضافی و متعدد را به داخل خود بکشد

current-sinking logic

منطق مد- جریانی [ سی ام ال ] منطقی که در آن ترانزیستورهای غیر اشباعی را منبع جریان - ثابتی تغذیه می شوند که با سرعت بسیار زیادی از یک ترانزیستور دیگر وصل می شود

current- mode logic

منطقه ی همگرایی کانالی برای انتقال صدا که در عمق 760 تا 4570 متری زیر آب بر اثر تغییرات توأم فشار و دما به وجود می آید این کانال ، موجب بازتاب سیگنال پایین - رو سونار به طرف سطح می شود به گونه ای که در فاصله ی 55 کیلومتری از فرستنده سونار به سطح آب می رسد چنانچه جسم بازتابنده ای در این مسیر وجود داشته باشد ، سیگنال در همان مسیر به طرف تجهیزات سونار بازتاب می کند

convergence zone

منظومه

constellation

منقبض شدن

contract

مهره ماسوره

conduit coupling

مهندسی به کمک کامپیوتر [ سی ای ای ] کاربرد کامپیوتر ها و نرمافزارهای مختلف در تمام جنبه های مهندسی با استفاده از کامپیوتر ها نوعاً ایستگاه های کاری و نرم افزارهای مناسب می توان انواع نمودارهای بلوکی و تابعی ، جانمایی تخته مدارها ، ماسکهای مدارهای مجتمع ، طرحواره های الکترونیکی ، نمودارهای سیمکشی الکتریکی و لوله کشی مکانیکی را تهیه کرد همچنین به کمک ایستگاههای کار می توان نقشه های سه بعدی مربوط به قطعات و دستگاههای مکانیکی و طرحهای معماری را ترسیم کرد ابزارهای نرم افزاری امکان چرخش نقشه های سه بعدی در فضا و رنگ آمیزی متنوع آنها را فراهم می سازد همچنین می توان مشخصات ، فهرست قطعات ، دستورالعملهای کار و نگهداری ، و گزارشها را همراه نقشه ها ضمیمه کرد

computer-aided engineering

مهندسی رایانه

computer engineering

مهندسی مخابرات ارتباطات

coomunication engineer

مهندسی همزمان مفهومی در مدیریت مهندسی که با گماشتن همزمان گروههای کاری روی قسمتهای مختلف یک پروژه منجر به کاهش زمان رسیدن محصول به بازار و بهبود کیفیت آن می شود این گروهها شامل نیروهای مهندسی ، ساخت ، بازاریابی و کنترل کیفیت و مصرف کننده ی نهایی در فاز تعریف محصول می شوند

concurrent engineering

موازی ساختن اصلاح مسیر الکترونها در باریکه ی سیلابی ، یا پرتوهای مختلف باریکه پویش ، به منظور موازی سازی آنها

collimate

موازی ساز وسیله ای که اجزای یک باریک را به زاویه ی فضایی خاصی محدود می کند

collimator

موازی سازی 1 همترازی دقیق سیستم مکانیکی آنتن رادار از طریق مقایسه آن با وسیله ای اپتیکی که روی نقاطی با سمت و ارتفاع معین همتراز شده است 2 فرایند متمرکز کردن پرتوهای نور یا مسیر الکتورنها یا ذرات دیگر در یک باریکه موازی

collimation

موتور احتراقی

combustion engine

موتور با آمپر ثابت

constant current motor

موتور با خازن راه اندازی نوعی موتور که در زمان شروع به کار خازنی وارد مدار آن می شود بعد از رسیدن سرعت موتور به حد معین ، خازن و سیم پیچ کمکی آن به طور خودکار از مدار خارج می شود بعد از آن موتور به عنوان موتور القایی کار می کند

capacitor- start motor

موتور با سرعت ثابت

constant speed motor

موتور خازنی

capacitor motor

موتور دارای کلکتور

collector motor

موتور قطب چنگالی

claw pole motor

موتور مختلط

compound motor

موتور مرکب

compound-wound motor

موتورهای احتراق تراکمی

comression ignition engines

موج استوانه ای موجی که سطوح همفاز آن مجموعه ای از استوانه های هم محور به وجود می آورند

cylindrical wave

موج الکتریکی دایره ای نوعی موج الکتریکی عرضی که خطوط نیروی الکتریکی آن به شکل دایره های متحد المرکز هستند

circular electric wave

موج پایدار

c.w.

موج پیوسته ( سی دبلیو ) موج رادیویی یا راداری با دامه و بسامد ثابت ، موج پایدار

continuous wave

موج تراکمی موجی در یک محیط کشسان که منجر به تغییر حجم عناصر محیط بدون ایجاد چرخش در آنها می شود موج تحت تراکمی درواقع یک موج طولی است

compressional wave

موج جریان

current wave

موج حامل

carrier wave

موج دار

corrugated

موج رادیویی با تداخل حامل

carrier interference ratio

موج رادیویی کیهانی موج رادیو یی با منشا غیر زمینی ، مانند نویز رادیویی کهکشانی و نویز رادیویی خورشیدی

cosmic radio wave

موج سانتیمتری موج رادیویی با طول موج بین 1 تا 10 سانتیمتر که متناظر با گستره بسامدی ابر بالا ( اس اچ اف) از 3 تا 30 گیگاهرتز است

centimetric wave

موج سیکلوترونی موجی مرتبط با باریکه الکترونی یک لامپ موج- رونده

cyclotron wave

موج قطبش - دایره ای موجی الکترومغناطیسی که بردارهای میدان الکتریکی و / یا مغناطیسی آن در هر نقطه یک دایره را تعریف می کنند این اصطلاح معمولاً در مورد امواج عرضی به کار می رود

circularly- polarized wave

موج مغناطیسی دایره ای نوعی موج مغناطیسی عرضی که خطوط نیروی مغناطیسی آن به شکل دایره های متحد المرکز هستند

circular magnetic wave

موج وقفه ای همدوس نوعی نوج پیوسته ی وقفه دار که در آن فاز امواج در قطار پالسهای متوالی ثابت است

coherent inferrupted wave

موجبر باند « سی» موجبری مستطیلی به ابعاد 3/48 در 1/58 سانتیمتر ، که در مد غالب خود برای طول موجهای 3/7 تا 5/1 سانتیمتر استفاده می شود

c-band waveguide

موجبر دایره ای موجبری با سطح مقطع دایره ای

circular waveguide

موجبر هم صفحه

Coplanar waveguide

موجودی مشتری

customer balance

مود عرضی

cross mode

مود هدایت پیوسته

continuous conduction mode

مورس اروپایی ، مورس جهانی

continental code

موشک پوشالدار موشکی پر از پوشال که بعد از شلیک از هواپیما یا کشتی در هوا منفجر می شود و هزاران دو قطبی ریز را در هوا پخش می کند به این ترتیب با ایجاد پژواک قابل توجهی در سیگنالهای رادار ، کشتی یا هواپیمای شلیک کننده از دید آن مخفی می ماند

chaff rocket

موشک کروز نوعی موشک بدون خلبان که می تواند توسط زیر دریایی ، کشتی ، یا هواپیمای بمب افکن پرتاب شود دونوع موشک کروز وجود دارد توماهاوک ( tomahawk ) که از زیر دریایی یاکشتی پرتاب می شود و هوا - پرتابی ( air- launched ) که از بمب افکنهای بلند پرواز شلیک می شود برد توماهاوک 1850 کیلو متر و وزن سر جمنگی آن 425 گکیلو گرم است در حالی که موشک کروز هوا- پرتابی می تواند سر جنگی 850 کیلو گرمی را تا مسافت 1200 کیلو متر حمل کند پس از برنامه ریزی و شلیک ، هر دو موشک به منظور مخفی ماندن از دید رادار دشمن مسیر های پیچ در پیچ و کم ارتفاع ( تا 60 متر ) را طی می کند سیستم اولیه ی هدایت موشک بر اساس تطبیق نقشه های کامپیوتری ذخیره شده در آن با مشخصات مناطق در حال عبور طراحی شده است اما در حال حاضر ناوبی این موشکها با دقت بیشتر و توسط گیرنده های ماهواره ای ( جی پی اس ) انجام می شود دقت بر خورد موشک به هدف در محدوده ی7 متر گزارش شده است هر دو نوع موشک قادر به حمل سرهای جنگی معمولی با هسته ای هستند

cruise misslle

مولد با جریان دایم ، مولد با آمپر ثابت

constant current generator

مولد با قطب جابجاگر

commutating pole generator

مولد با ولت ثابت

constant potential generator

مولد با ولتاژ ثابت

constant voltage generator

مولد جریان عغنصر ی دو سر که جریان آن مستقل از ولتاژ دو سرش است

current generator

مولد جریان - ثابت مولدی که جریان خروجی آن علیرغم تغییرات مقاومت بار اساساً ثابت است

constant - current generator

مولد شانه ای نوعی مولد سیگنال ورودی ( آر- اف ) با خطوط طیفی متعدد تبدیل می کند به گونه ای که هر خط مضربی از بسامد ورودی است

comb generator

مولد کامپایلر

Compiler generator

مولد مختلط

compound generator

مولد مرکب

compound-wound generator

مولد میله - رنگی نوعی مولد سیگنال های لازم برای ایجاد الگوی آزمایشی میله های رنگی در کانالهای مختلف را برای گیرنده تلویزیون رنگی تولید می کند

color - bar generator

مولد هاشور متقاطع مولدی که الگوی مرجع هاشور متقاطع برای تنظیم مدارهای تلویزیون رنگی تولید می کند

crosshatch generator

مولفه دستگاه متوازن

component of a symmetrical system

موم کارنوبا نوعی موم طبیعی با نقطه ذوب 85 درجه ی سانی گراد که برای عایق کاری استفاده می شود

carnauba wax

مویی در پیوند سیمی (wirebonding) به لوله ای تو خالی و ظریف از جنس تنگستن گفته میشود که سیم نازک از داخل آن هدایت می شود در مرحله بعد لوله مویی روی سیم به منظور ایجاد پیوند فشار وارد می کند ، مویی ، مویینه

capillary

میان گیر سلولئیدی

celluloid separator

میدان بحرانی ، میدان قطع کوچک ترین مقدار نظری برای چگالی شار مغناطیسی پایداری که بتواند از رسیدن الکترون گسیل شده با سرعت صفر از کاتد مگنترون به آند آن جلو گیری کند

critical field , cutoff field

میدان تناظری

correspondence field

میدان حلقوی

curl field

میدان متعامد

cross field

میدان مغناطیسی بحرانی میدانی که کمتر از آن ماده ی ابر رسانا در دمای مشخص و در غیاب جریان ، به حالت ابر رسانایی می رود و برای میدانهای بیشتر از آن در حالت عادی خود قرار خواهد داشت ، میدان مغناطیسی بحرانی میدانی که در کمتر از آن ماده ی ابر رسانا ، در دمای مشخص و در غیاب جریان ، به حالت ابر رسانایی می رود و برای میدانهای بپشتر از آن در حالت عادی خود قر ار خواهد داشت

critical magnetic field

میدان مغناطیسی متقابل

cross magnetizing

میرای بحرانی

critically damped

میرایی بحرانی ، میرایی بحرانی درجه ای از میرایی که سریع ترین پاس گذار را بدون فراجست یا نوسان می دهد ، خفیدگی بحرانی

critical damping

میز ، میز فرمان 1 محفظه بزرگی بر ای گیرنده ی تلویزیون یا رادیو که به جای میز روی زیمن قرار می گیرد 2 میز اصلی کنترل تجهیزات الکترونیکی در ایستگاه رادار ، ایستگاه رادیو تلویزیون یا برج مراقبت فرودگاه 3 قسمتی از یک رایانه ی بزرگ که به کمک آن می توان ارتباط دو طرفه بین مهندس با اپراتور و واحد پردازش مرکزی بر قرار کرد و عملیاتی نظیر اصلاح محتویات حافظه ، تصحیح خطا و کنترل ماشین را به صورت دستی انجام داد

console

میکروفون بلوری میکروفونی که با استفاده از پولک پیزوالکتریک ریال ه بین یک دیافراگم و یک الکترود قرار گرفته است ، امواج صدا را به سیگنال شنیداری تبدیل می کند ارتعاشهای صدا ولتاژی را بین دیافراگم و الکترود تولید می کنند عنصر پیزوالکتریک معمولاً نمک راشل یا آمونیم دی هیدروژن فسفات ( ای دی پی ) است همچنین از سرامیک تیتانات باریم نیز می توان به عنوان عنصر مبدل استفاده کرد مشخصات این سرامیک مشابه با میکروفون بلوری است هر دو نوع تحت عنوان میکروفونهای پیزوالکتریک شناخته می شوند

crystal microphone

میکروفون تماسی میکروفونی که ازتعاشهای مکانیکی را مستقیماً به ولتاژهایا جریانهای الکتریکی متناظر تبدیل می کند در هنگامی استفاه از آن برای تحلیل ارتعاش ماشین آلات ، باید آن را روی قسمتهای مختلف ماشین قرار داد درصورت استفاه از آن به عنوان میکروفون گلویی ، باید به گلوی گوینده تماس داده شود به همین ترتیب ، به عنوان میکروفون لبی باید روی لب گوینده گذاشته شود ، میکروفون کنتاکتی

contact microphone

میکروفون خازنی

condenser microphone

میکروفون خازنی میکروفونی متشکل از یک دیافراگم فلزی انعطاف پذیر و یک صفحه فلزی محکم که در مجموع خازنی دی الکتریک هوا را یه وجود می آورند امواج صدا موجب ارتعاش دیافراگم و تغییر ظرفیت خازن می شوند که بعداُ توسط تقویت کننده های مناسب به سیگنال تبدیل می شود

capacitor microphone; electrostatic microphone

میکروفون زغالی - میکروفون کربنی نوعی میکروفون که ارتعاش دیافراگم ان در اثر امواج صدا ، فشار متغیری را به ظرف حاوی دانه های کربن وارد می کند و متناسب با آن مقاومت میکروفون نیز تغییر می کند میکروفون زغالی دارای دانه های کربن است که مقاومت انها در اثر پراکندگی توسط فشار صدا تغییر می کند

carbon microphone

میکروفون سرامیکی میکروفونی که بر اساس ویژگیهای پیزوالکتریکی یک ترادیسنده ی سرامیکی مظیر تیتانات باریم کار می کند مشخصه آن مشابه با میکروفون بلوری است

ceramic microphone

میکروفون قلب وار میکروفونی که الگوی پاسخ آن به شکل قلب است دارای پاسخ تقریباً یکنواختی تا زاویه 180 درجه نسبت به یک جهت است در حالی که در جهت مخالف آن کمترین پاسخ را دارد

cardioid microphone

میل مدور ( به اختصار سی میل ) واحد سطح که برابر با سطح دایره ای به قطر 1 میل ( 0/001 اینچ یا 0/00254 سانتیمتر ) است برای تعیین مساحت سطح مقطع رساناهای گرد به کار می رود

circular mil

میله ی خازنی میله یا پیچی فلزی که عمود بر میدان الکتریکی موجبر قرار می گردد و سوسپانس خازنی برای تنظیم یا تطبیق موجبر فراهم می کند

capacitive post

ناپیوستگی هم محوری

coaxial discontinuity

ناحیه بحرانی

critical region

ناحیه گذار ناحیه ای در فضا که در ن عقریه ی نشانگر سیستم فرود ابزاری در وسط صفحه ی مدرج قرار می گیرد

crossover region

ناخالصی جبران شده ناخالصی پذیرنده یا دهنده در نیمه رسانا که توسط ناخالصی های با قطبیت مخالف خنثی شده باشد

compensated-loop impurity

ناظم کربنی

carbon pile regulator

ناظم ولتاژ با کنتاکت

contact voltage regulator

ناگذرایی حلقه ای

cyclic impedance

ناگذرایی مختلط

complex impedance

نامساوی کوشی شوارتز

Cauchy–Schwarz inequality

نانو الیاف کربنی

Carbon Nanofiber

نانو تیوب کربنی

CNT

نانو لوله های کربنی

carbon nano-tube

نانولوله های کربنی

carbon nano-tune

نای عایق

circular loom

نرخ بیت ثابت

constant bit rate

نرخ شارژ

charge rate

نرخ قطع

cut off rate

نزدیکترین نقطه مجاورت [سی پی ای] اصطلاحی در ناوبری راداری کشتیها برای برآورد نزدیکترین فاصله ممکن بین دو کشتی در حال حرکت با حفظ مسیر و سرعت خود چنانچه دو کشتی در مسیر موازی و یا در آستانه واگرایی باشند ، آنها در نقطه « سی پی ای» قرار دارند مقدار صفر برای (collision course) قرار دارند با ترسیم مسیر ها روی نمایشگر «پی پی آی» رادار می توان«سی پی ای» را به صورت گرافیکی تعیین کرد

closest point of approach

نسب بار به جرم نسبت بار الکتریکی ذره به جرم آن ، نسبت بار به جرم

charge-mass ratio

نسبت بهره تبدیل نسبت توان سیگنال خروجی به توان سیگنال ورودی در مبدل یا مخلوط کننده ی بسامد

conversion gain ratio

نسبت تبدیل

conversion ratio

نسبت تراکم نسبت تقویت در سطح سیگنال مرجع به تقویت در سطحی بالاتر

compression ratio

نسبت جریان

current ratio

نسبت حامل - به - نویز نسبت دامنه ی حاملی به دامنه ی نویز قبل از هر گونه عملیات غیر خطی نظیر محدود کننده ی و آشکار سازی دامنه

carrier - to- noise ratio

نسبت حامل به تداخل نسبت c/i نسبتی برای مشخص کردن میزان تداخل در رله های مایکروویو و سایر سیستمهای ارتباطی برای این منظور ابتدا سیگنال مطلوب اندازه گیری و سپس با قطع آن سیگنال نامطلوب موجود اندازه گرفته می شود نسبت دو مقدار اندازه گیری شده بر حسب دسی بل بیان می شود

carrier -interference ratio

نسبت حذف وجه مشترک

common mode rejection ratio

نسبت ردٌ مد-مشترک[سی ام آر آر ] نسبت مقدار مؤثر ولتاژ تداخلی مد-مشترک در سرهای ورودی یک تقویت کننده عملیاتی به اثر یا خطای تولید شده توسط تداخل مد-مشترک در خروجی هنگامی که به ورودی ارجاع داده شود(هنگامی که بر بهره تقویت کننده تقسیم شود ) مطلوب این است که این نسبت بالا باشد cmrr معرف میزان توانایی تقویت کننده در خذف اثر ولتاژی است که همزمان به دو ورودی آن وارد می شود

common-mode rejection ratio

نسبت فرمان

control ratio

نسبت کنتراست نسبت بیشترین مقدار درخشایی به کنترین ان در لامپ پرتو - کاتدی ، نمایشگر بلور - مایع ، یا نمایشگر کامپیوتر ( برای بهترین وضوح لازم است نسبت کنتراست حداقل 10-1 باشد

contrast ratio

نسبت گیراندازی معیاری از توانایی یک تنظیم گر ( اف ام ) در ردایستگاه ضعیفتر از بین دو ایستگاه با بسامد مشابه هر چه نسبت سیگنالهای مطلوب و نامطلوب بر حسب دسی بل پایین تر باشد ، کارایی تنظیم گر بهتر است

capture ratio

نشانگذار درجه بندی ، نشانگذار کالیبراسیون خط یا دایره ی نشانگذار که صفحه رادار را به بخشهای معینی تقسیم می کند تا بتوان اطلاعات مسافت ، سمت ، ارتقاع یا زمان را به دقت تعیین کرد ، فاصله یاب راداری

calibration marker

نشانگر ارتفاع ابر ابزاری فوتوالکتریکی برای اندازه گیری ارتفاع ابرها به کمک باریکه ی عمودی نور

ceiling-height indicator

نشانگر دو عقربه ای نشانگری در سیستم فرود ابزاری که موقعیت هواپیما را نسبت به مسیر حرکت نشان می دهد

crossed - pointer indicator

نشت بخار شیمیایی

chemical vapor deposition

نشت حامل بسامد حامل باقیمانده در سیستم حذف حامل

carrier leak

نشت خازنی

capacitive leak

نشست بخار شیمیایی فرایند پوشاندن ماده از طریق گرم کردن آن تا نقطه ی ذوب در محفظه خلأ و تزریق گازهایی به داخل محفظه که توسط جسم جذب شده و به آن می چسبد از این فرایند برای آلایش نیمه رساناها با اتمهای دهنده یا پذیرنده و تغییر مشخصات الکتریکی آنها استفاده می شود برای تشکیل لایه های فلزی یا اکسید نیز به کار می رود

chemical -vapor deposition

نظارت ساحلی

costal surveillance

نظر

comment

نظریه کوشی

cauchy theory

نفس کش پیل

cell vent

نقاط بحراني

critical points

نقاط تقاطع

cross points

نقشه مرکب

composite map

نقطه تماس

contact point

نقطه داغ سیم پیچ

coil hot-spot

نقطه فشردگی

compression point

نقطه کنترل مقداری از متغیر کنترل شونده که سیستم کنترل خودکار آن را تثبیت می کند

control point

نقطه کوری دمایی که در بالاتر از آن ماده ی فرو مغناطیسی ، حالت مغناطیسی خود را از دست می دهد

curie point

نقلی کامل انتشار رقم نقلی حاصل از افزودن نقلی در عملیات حسابی کامپیوتری

complete carry

نگاشت همدیسی

conformal mapping

نماد مدار

circuit symbol

نمایش به صورت بسته

closed form representation

نمایش لامپ پرتو کاتدی نشان دادن سیگنال دریافتی روی صفحه لامپ پرتو کاتدی

cathode-ray-tube display

نمایشگر « سی» صفحه ی نمایش مستطیلی رادار که در آن هدفها با نقاط روشن نشان داده می شوند و سمت و زاویه ی ارتفاع هر هدف به ترتیب توسط مختصات افقی و عمودی مشخص می شود

c display

نمودار کاغذ یا ماده دیگری که روی آن تصاویر گرافیکی توسط ابزار ثبات ثبت می شود ، نمایش ترسیمی ، نمودار

chart

نمودار اتصالات نموداری که اتصالات مورد نیاز بین بخشهای مختلف یک سیم الکترونیکی نظیر منابع تغذیه و مدارهای کنترل و دستگاههای تحت کنترل را نشان می دهد

connection diagram

نمودار اسمیت فشرده

compressed smith chart

نمودار رنگ

color chart

نمودار رنگمندی نموداری که در آن یکی از دو مختص رنگمندی بر حسب دیگری ترسیم شده است متداول ترین نوع آن ، نمودار CIEبرای تلویزیون های رنگی است

chromaticity diagram

نمودار رنگمندی ( سی آی ای ) نمودار استاندارد بین المللی برای تلویزیونهای رنگی که در آن طول موجهای رنگ بر حسب مختصات x و y رسم شده اند

cie chromaticity diagram

نمودار کاردیویید ، نمودار به شکل قلب نمودار قطبی به شکل قلب نمونه ی آن الگوی تابش یک آنتن دو قطبی به همراه بازتابنده است

cardioid diagram

نمودار مدار

circuit diagram

نمونه سازی به کمک کامپیوتر تشکیل مدلهای سه بعدی محصولات یا قالبهای ریخته گری محصولات از طریق تعریف پیاپی اجسام سه بعدی در لایه هایی که در مراحل مختلف فرایند و تحت کنترل کامپیوتر ایجاد می شوند

computer-aided prototyping

نوارچسب کمبره

cambric tape

نوآوری هایی محتوایی

Content Innovations

نور همدوس نوری با اساساً یک طول موج و رابطه فازی معین بین نقاط مختلف آن

coherent light

نورافشانی شیمیایی نورافشانی تولید شده در اثر واکنشهای شیمیایی

chemiluminescence

نورافشانی کاتدی نورافشانی تولید شده توسط الکترونهای پر سرعت هنگامی که این الکتونها فلزی را در خلأ بمباران می کنند ، مقدار اندکی از فلز تبخیر می شود و به حالت برانگیخته می رود که موجب گسیل تابش با مشخصه فلز می شود ، لومینانس کاتدی

cathodoluminescence

نورتابی تولید نور مرئی با استفاده از تابش زیر قرمز ، این تبدیل از نوع مستقیم است زیرا نور به جای تغییر مستقیم طول موجها به وسیله گرما تولید می شود

calorescence

نوسان حامل میزان انحراف کل موج مدوله شده با بسام یا فاز از کمترین بسامد لحظه ای تا بیشترین آن

carrier swing

نوسان ساز « کلیپ» نوع اصلاح شده نوسان ساز سلفی- خازنی کولیپتس در مدار تشدید آن خازن کوچکی به صورت سرس به مدار تانک اضافه شده است که به اتفاق هم بسامد تشدید را تعیین می کنند این مدار اثر ظرفیت تقویت کننده را روی بسامد خروجی به حداقل می رساند نوسان ساز « کلپ» می تواند با هر دو تقویت کننده ترانزیستوری دو قطبی و اثر میدانی کار کند و گستره ی بسامدس آن تا « یو اچ اف» می رسد

clapper oscillator

نوسان ساز بلوری نوسان سازی که بسامد خروجی آن توسط ویژگیهای مکانیکی بلور پیزوالکتریک تعیین می شود

crystal oscillator

نوسان ساز جلای رنگ نوعی نوسان ساز بلوری درگیرنده های تلویزیونی رنگی که سیگنال 3/579545 مگاهرتز را برای مقایسه با سیگنال ورودی زیر حامل رنگ نمایی با بسامد مشابه تولید می کند نوسان ساز زیر حامل رنگ نمایی ، نوسان ساز رنگ ، و نوسان ساز زیر حامل رنگ نیز نامیده می شود ، اوسیلاتور رنگ

chroma oscillator

نوسان ساز کرسینوترون نوعی نوسان ساز مایکروویو و موج - پسرو از نوع M که در آن الکترونها در فضایی از میدانهای متقاطع با ساختار موج - آهسته بر هم کنش می کنند ساختار موج - آهسته موازی با الکترود منفرد sole electrode است بین ساختار موج - آهسته زمین شده و الکترود منفرد منفی یک میدان الکتریکی ( دی سی ) اعمال می شود بر هم کنش میدان مغناطیسی ( دی سی ) با میدان الکتریکی ( دی سی) موجب خم شدن الکترونها به اندازه ی 90 درجه می شود همچنین بر هم کنش الکترونها با موچ پسر و منجر به شارش انرژی در خلاف جهت الکترونها می شود ساختار موح - آهسته در سرکلکتور پایان می یابد و سیگنال ( آر اف ) از سر تفنگ الکترونی گرفته می شود باز دهی این وسیله میدان - متقاطع بین 30 تا 60 درصد است

carcinotron oscillator

نوسان ساز کولپیتس نوعی نوسان ساز سلفی - خازنی ( LC ) که در مدار تانک آن ، که باسمد تشدید را معین می کند ، یک مقسم ولتاژ خازنی به کار رفته است بخشی از جریان مدار تانک از طریق خازن تزویج به بیس ترانزیستور بسخورد می شود این مدار ابتدا با استفاده از لامپهای خلا ارائه شد اما با ترانزیستور های دو قطبی یا اثر - میدانی نیز کار می کند نوسان ساز کولپیتس می تواند امواج سینوسی یا بسامد های تا حد ( یو اچ اف ) را تولید کند Clapp oscillator ، اوسیلاتور کولپیتس

colpitts oscillator

نوسان ساز موج - پسرو میدان - متقاطع یکی از انواع نوسان سازهای موج - پسرو که بر اساس میدان متقاطع کار می کند آمپلیترون و کارسینوترون نمونه های آن هستند

crossed- field backward - wave oscillator

نوسان نمای اشعه کاتدی

cathode ray oscilloscope

نوسان نمای پرتوکاتدی [ سی آر او] ؛ اسیلوسکوپ ؛ اسکوپ ابزاری آزمایشگاهی برای نمایش مقادیر لحظه ای و شکل موجهای کمیات الکتریکی متغیر با زمان به روی صفحه فلوئورسان و با استفاده از پرتوهای کاتدی

cathode-ray oscilloscope; oscilloscope;scope

نوع جریان

current type

نوع محاوره ای

conversational type

نوفه ( نویز ) آلایشی

contaminating noise

نوفه ( نویز ) کیهانی

cosmic noise

نوک برنده

cutting head

نوکهای کنتاکت

contact points

نویز اتصال نوسان مقاومت الکتریکی در محل پیوند دو فلز یا پیوند فلز یا نمیه رسانا

contact noise

نویز تزویج

coupling noise

نویز رنگی

coloured noise

نویز سنج مدار ابزاری برای اندازه گیری سطح نویز الکتریکی در مدارهای مخابراتی بر حسب دسی بل روی نویز مرجع

circuit- noise meter

نویز مدار نویز الکتریکی ناخواسته ای که در درون خود مدار یا توسط منابع بیرونی تولید می شود

clrcust noise

نویز مد-مشترک مؤلفه نویز مشترک بین خروجی مبدل و خطوط برگشت نسبت به ورودی مشترک

common-mode noise

نویسگان فهرستی از نویسه های قابل پذیرش در کامپیوتر یا وسیله ورودی / خروجی خاص

character set

نویسه خوان وسیله ای که با پویش نویسه های چاپی یا دستنویس ، رمزهای معادل آنها را برای استفاده در کامپیوتر یا سایر مدارهای پردازشگر تولید می کند متداولترین نمونه های تجاری این وسیله بر اساس روشهای نوری و مغناطیسی کار می کنند

character reader

نویسه در اینچ [ سی پی آی] واحدی که تعداد نویسه های چاپ شده یا تولید شده در هر اینچ را مشخص می کند

character per inch

نویسه ساز مولدی که حروف ، اعداد و نمادها را به ترتیب مورد نظر روی صفحه نمایش لامپ پرتو کاتدی یا سطوح نمایشگر ایجاد می کند همچنین می تواند مجهز به امکاناتی برای ثبت اطلاعات روی نگاتیو یا کاغذ عکاسی باشد

character generator

نویسه ی رمز ترکیبی از عناصر رمز ، مانند خط و نقطه یا صفر و یک ، که نویسه ای را نمایش می دهند

code character

نویسه ی کنترل ، نویسه ی فرمان نویسه ای که ظاهر شدن آن در برنامه یا متن خاص ، موجب شروع ، اصلاح ، یا توقف عمل کنترل در کامپیوتر یا بجهیزات مرتبط با آن می شود ، کاراکتر کنترل

control character

نیروگاه مرکزی

central station

نیروی اتصال نیروی وارد شده از سوی اتصال متحرک کلید یا رله به اتصال ثابت

contact force

نیروی برق رانی مجاورتی

contact electromotive force

نیروی برق وارانی

counter electromotive force

نیروی ضد محرکه الکتریکی ولتاژی که بر اثر تغییر جریان در یک مدار القایی ظاهر می شود علامت این ولتاژ در هر لحظه مخالف ولتاژ اعمل شده یا تولید شده است

counter electromotive force; back electromtive force

نیروی کوریولیس نیروی طبیعی مربوط به چرخش زمین که می تواند پرتابه ای را از مسیر پرواز خود منحرف کند

coriolis force

نیروی کولنی نیروی الکتروستانیکی جاذبه یا دافعه که از سوی یک ذره ی باردار به ذره ی دیگر وارد می شود

coulomb force

نیروی گریز از مرکز

centrifugal force

نیروی وادارنده ، نیروی وادارنده مغناطیسی نیروی مغناطیسی لازم برای صفر کردن چگالی شار در ماده ای که متناوباً توسط نیروهای مغناطیس کننده مساوی و مخالف هم مغناطیسی شده است ، نیروی خنثی کننده ، نیروی مغناطیس زدا

Coercive force

نیمه رسانای فلز - اکسید مکمل ( سی ماس ) ترکیبی از ماسفت های مد - افزایشی کانال - p و کانال - n روی تراشه سیلیسیمی که به صورت مدارهای رقمی پوش - پول مکمل متصل شده اند اتلاف توان کم در حالت ایستا و سرعت بالا از جمله ویژگیهای آن است

complementary metal - oxide semiconductor

نیمه رسانای مرکب نیمه رسانایی که در ساختمان آن به جای یک عنصر مانند سیلیسیم یا ژرمانیم ، ترکیبی از دو یا چند عنصر به کار رفته است نیمه رساناهای گروlll-v با استفاده از عناصر سه ظرفیتی گروه سوم جدول تناوبی ( مانند آلومینیم ، گالیم ، واندیم ) و عناصر پنج ظرفیتی گروه پنجم (مانند فسفر ، آرسنیک ، و آنتیموان) ساخته می شوند ترکیبهای دوتایی دارای دو عنصر ، ترکیبهای سه تایی درای سه عنصر و ترکیبهای چهارتایی دارای چهار عنصر در ساختمان خود هستند

compound semiconductor

نیمه رسانای مکعبی نوعی نیمه رسانا که محور های ساختار بلوری آن ( z,y,x ) به یکدیگر عمود هستند و در نتیجه فاصله ی اتمها در هر جهت یکسان است

cubic semiconductor

نیمه‌رسانای اکسید فلزی مکمل

complementary metal-oxide-semiconductor

هادی

conductors

هادی

conductor

هادی مسی (رسانای مسی)

Cooper conductor

هارمونیک جریان

Current harmonics

هدایت ، رسانایی ، کندو کتانس

conductance

هدایت آسمانی ؛ هدایت سماوی هدایت موشک دوربرد با ارجاع به اجرام آسمانی موشک مجهز به انواع ژیروسکوپ ، ردگیر نوری یا رادیویی ستارگان ، سروو ، کامپیوتر ، و وسایل دیگری است که در مجموع با رصد ستارگان و محاسبه موقعیت ، موشک را در جهت صحیح هدایت می کند

celestial guidance

هدایت جریان

current conduction

هدایت در مسیر اصابت روش برای هدفگیری موشک تدافعی در مسیری که بر اساس مسیر پرتاب ، سرعت و مسیر حرکت موشک دشمن و به منظور برخورد با آن توسط کامپیوتر محاسبه شده است داده های ورودی که از رادار یا لیزر ردگیر به دست می آیند موشک تدافعی را قبل از پرتاب برنامه ریزی می کنند برنامه ی پرتاب را می توان توسط سیگنالهای لیزر یا ( آر اف ) اصلاح کرد

collision - course homing

هدایت فرمانی نوعی سیستم هدایت موشکی که اطلاعات مربوط به جهت پرواز را از نقطه ای بیرون از موشک برای آن ارسال می کند اطلاعات لازم برای کنترل عملکرد موشک با استفاده از روشهایی نیر دورسنجی ، رادار زمینی و ردگیری نوری به دست می آید ارسال فرامین نیز به روشهای رادیویی ، راداری یا نوری انجام می گیرد

command guidance

هدایت کردن

conduct

هرزگیر چرخک غلتکی لاستیکی که با فشار ارتجاعی نوار مغناطیسی را در برابر چرخک نگه می دارد

capstan idler

هزینه شارژ

charging cost

هسته

core

هسته جریان ، پیچک اصلی

current coil

هسته صلیبی نوعی هسته ی آهنی با یک شاخه ی مرکزی ، که تمام سیم پیچها در آن قرار می گیرند ، و چهار شاخه ی اضافی به شکل صلیب که به عنوان مسیر های برگشت شار مغناطیسی عمل می کنند

cruciform core

هسته مغناطیسی بسته

closed magnetic core

هسته ی پوشا نوعی هسته که با احاطه کردن پیچک ، حفاظت مغناطیسی انجام می دهد معمولاً دارای پایه ی مرکز ی از جنس پودر آهن است که از داخل سیم پیچ عبور می کند

cup core

هسته ی سی - شکل حلقه ای مغناطیسی با سیم پیچ مارپیچی که در ابتدا به شکل مستطیلی مورد نظر ساخته می شود و سپس به دو قطعه سی - شکل برش می خورد و در اطراف ترانسفورمر یا پیچک تقویت کننده مغناطیسی کار گذاشته می شود

c core

هم ارز شیمیایی

chemical equivalent

هم الکترون

coelectron

هم پخت اصطلاحی که به پخت کوره ای دو یا چند جسم مختلف مطابق با یک برنامه فراوری اشاره می کند نمونه آن ساخت خازنهای سرامیکی چند لایه از طریق پخت جوهر فلز روی لایه هایی از سرامیک ( سبز ) و همزمان پخت سرامیک در تراشه یکپارچه است

cofired

هم درخت

cotree

هم راستا ، هم امتداد

collinear

هم سنجی رنگ

color contrast

هم صفحه

coplanar

هم عامل

cofactor

هم فازی

coherency

هم قطبش

copular

هم محور

coaxial

همبستگی در مخابرات راه دور به درجه ی هم خوانی بین زوج سیگنالها گفته می شود

correlation

همبستگی سیگنال های انرژی

correlation of energy signals

همبستگی متقابل

cross correlation

همبستگی متقاطع

cross-correlation

همبسته

Correlated

همبسته ساز مداری که با محاسبه ی الکترونیکی تابع همبستگی می تواند سیگنالهای ضعیف را از نویز تشخیص دهد و جدا کند

correlator , correlation - type receiver

همبندی

cohesiveness

همپراش ، کوواریانس

covariance

همتا ، مقلد دستگاهی الکترونیکی ، معمولاً یک کامپیوتر شخصی ، که به دلیل بر خورداری از سیستم عامل مشابه ( oS ) و بنابر این اجرای نرم افزارهای مشابه می تواند کار مدل کامپیوتر دیگری را انجام دهد

clone

همجنس خواری استفاده قطعات یک وسیله یا دستگاه برای تعمیر وسیله با دستگاه دیگر

cannibalize

همدوس حرکت هماهنگ و یا دارای رابطه مشخص ، مثلاً بین ذرات سنکروترون یا بین فوتونها در باریکه لیزر همدوس

coherent

همدوسی وجودهمبستگی آماری یا زمانی بین فازهای دو یا چند موج

coherence

همزمانی رنگ مخلوط سیگنالی که تمام سیگنالهای همزمانی لازم برای عملکرد درست تلویزیون رنگی را در بر دارد این سیگنالها عبارت اند از پالسهای همزمانی و محو افقی و عمودی و سیگنال رگبار رنگ

composite color sync

همشنوایی ، تداخل سیگنالی 1 صدای زمینه ای که همراه با صدای اصلی در گیرنده شنیده می شود و دلیل آن مدوله کننده ی تداخلی با سایر تزویجهای نامطلوب با کانالهای مخابراتی دیگر است 2 بر هم کنش سیگنالهای صدا و تصویر در سیستم تلویزیون که منجر به مدوله کنندهی ویدئو با حامل صدا یا مدوله کنندهی صدا با حامل تصویر می شود 3 بر هم کنش سیگنالهای رنگ نمایی و درخشایی درگیرنده ی تلویزیونی رنگی

crosstalk

همگذری؛ تقاطع 1 نقطه ای روی نمودار مدار که در آن دو مسیر اتصال از روی هم می گذرند همگذری با ایجاد انحنای روی یکی از خطوط و یا با نگهداشتن نقطه در محل تقاطع مشخص می شود 2 سیمی در کابل اتصال دهنده که دوس ر آن به شماره پایه های متفاوت وصل شده باشد ، همگذری ، عبور متقاطع ، تمرکز نخستین

crossover

همگرا

convergent

همگرایی تلافی باریکه های الکترونی لامپ پرتو کاتدی در یک نقطه مشخص ، مثلاً در محل روزنه ماسک لامپ تصویر تلویزیون رنگی لازم است همگرایی در هر دو حالت استاتیکی و دینامیکی وجود داشته باشد

convergence

همنواگر جعبه ای خروجی

catcher

هوش شناختی توانایی برنامه ریزی ، تعریف اهداف و مدلسازی محیط بر اساس اطلاعات دریافتی از حسگرهای ورودی

cognitive inteligence

هوش محاسباتی

Computational intelligence

واحد پردازش مرکزی

central processing unit (cpu)

واحد پردازشگر مرکزی

central processing unit ( cpu )

واحد پردازنده مرکزی [ سی پی یو] قلب هر سیستم کامپیوتری که دستورالعملهای برنامه ریزی شده را اجرا می کند سی پی یو دارای واحد حساب و منطق [ ای ال یو] برای انجام عملیات ریاضی و منطقی ، واحد کنترل برای ترجمه و اجرای دستورالعملها ، و حافظه داخلی برای ذخیره موقت متغیرهای برنامه و سایر عملیات است

central processor unit

واحد تداخل ارتباطی ( سی یو ) معیاری از تزویج بین دو مدار عدد تداخل ارتباطی در یک نقطه از ضرب یک میلیون در نسبت جریان یا ولتاژ آن نقظه به جریان یا ولتاژ در مبدا سیگنال تداخلی به دست می آید امپدانس این نقاط مساوی فرض می شود

crosstalkunit

واحد کنترل

control unit

واحد محاسبه

calculating unit

واحد مرکزی

central unit

وادارندگی مغناطیسی ویژگی مربوط به ماده مغناطیسی که توسط نیروی وادارنده متناظر با اشباع القایی ماده اندازه گیری می شود

coercivity

وادارنده سنج ابزاری که شدت مغناطیسی یک آهنربای طبیعی یا الکتذریکی را اندازه می گیرد

coercimeter

وارونگر چندسطحی آبشاری از نوع پل H

cascaded H-bridge multilevel inverter

واسط کنترل

control interface

واسطه رایانه

computer interface

واشر رسانا نوعی واشر فلزی نرم که موجب کاهش نشست « آر- اف» در مفصل حفاظها می شود

conductive gasket

واکنش زنجیری

chain reaction

وایرلس حلقه بسته

closed-loop wireless

وجه مشترک

common mode

ورق بلوری قطعه ی بلوری نسبتاً ضخیمی که بلورهای آماده از آن برش داده می شوند

crystal slab

ورودی مدار

circuit input

وریستور کربورندمی نوعی وریستور که مقاومت وابسته به ولتاژ آن مخلوطی از کربورندم و مواد سرامیکی است که در دمای بالا پخته شده اند مشخصه ی غیر خطی ولت آمپر آن به صورت KEI است که در آن n نوعاً عددی بین 1و6وk مقدار ثابت است

carborundum varistor

وسایل جانبی کامپیوتر

computer peripherals

وسیله برقی

current consuming device

وسیله تزویج -باری[ سی سی دی] نوعی وسیه انتقال بار نیمه رسانا که اساسُ از یک لایه نیمه رسانای زیرین ، یک لایه عایق اکسید در وسط ، و یک لایه بالایی از الکترودهای فلزی تشکیل شده است اعمال ولتاژ منفی به هر الکترود منجر به ایحاد منطقه تهی در لایه زیرین و ذخیره حامل های اقلیت و حامل اطلاعات می شود با انتقال ولتاژ منفی به الکترود مجاور ، اطلاعات ذخیره شده نیز جا به جا می شوند

charge-coupled device

وسیله زمزاییک وسیله ای که بر اساس ابر رسانایی تولید شده در دماهای نزدیک به صفر مطلق کار می کند

cryogenic device

وسیله ی ایمنی مخابرات نوعی مدار مجتمع نیمه رسانا که برای رمز گذاری سیگنالهای مخابراتی به کار می رود از این وسیله در ابتدا در انتهای خط ارتباطی ( کابل ، تار نوری ، یا بسامد رادیویی ) برای جلو گیری از دسترسی غیر مجاز به اطلاعات ارسال شده استفاده می شود

communication security device

وصل

cut-in

وضعیت تماس

contact position

وفاداری رنگ توانایی سیستم تلویزیون رنگی در باز تولید دقیق رنگهای اصلی

color fidelity

ولت سنج اوجی ولت سنجی که می تواند مقدار اوج ولتاژ اعمال شده به سر های آن را اندازه بگیرد

crest volmeter

ولت سنج باتری

cell tester

ولت سنج کادمیمی

cadmium meter

ولت شبکه

c bias

ولتاز مدوله کننده ی مخلوط ولتاژ مخلوط خروجی نوسان سازهای زیر حامل که برای مدوله کننده ی به فرستنده اعمال می شود و در سیستمهای دور سنجی کار برد دارد

composite modulation voltage

ولتاژ اتصال

contact voltage

ولتاژ بحرانی شبکه

critical grid voltage

ولتاژ برق

cut in voltage

ولتاژ تن دهی گستره ی ولتاژ خروجی لازم برای منبع تغذیه ی « دی سی» رگوله شده تا بتواند در گستره معین تغییرات مقاومت بار جریان را در مقدار ثابت و مشخص نگه دارد

compliance voltage

ولتاژ ثابت

constant voltage

ولتاژ جهش ولتاژی که توسط مدار جهش در سطح مطلوب نگه داشته شده است

clamping voltage

ولتاژ حالت مشترک

common-mode voltage

ولتاژ حفاظت

conservation voltage

ولتاژ قطع

cutoff voltage

ولتاژ مد - مشترک ولتاژ مشترک بین پایانه های ورودی یک وسیله نسبت به مرجعی مانند زمین /

common - mode voltage

ولتاژ مدار

circuit voltage

ولتاژ مدار -بسته ولتاژ دو سر منبع تغذیه هنگامی که جریان معین بار از آن کشیده می شود

closed-circuit voltage

ولتپای

constant voltage regulator

ولتپای

constant potential regulator

ویروس رایانه

computer virus

یکسو ساز جریان

current rectifier

یکسو ساز کاتد - سرد ، یکسو ساز پر از گاز نوعی لامپ گازی کاتد - سرد که ابعاد الکترودهای آن به میزان زیادی با یکدیگر متفاوت است در نتیجه عبور الکترونها در یک جهت خیلی بیشتر از جهت دیگر است

cold - cathode rectifier , gas - filled rectifier

یکسو کننده با ولت ثابت

constant potential rectifier

یکسوساز بخار - سزیمی نوعی لامپ گازی که گاز رسانای آن بخار سزیم و پوشش کاتد آن لایه متراکم و تک اتمی از سزیم است برای رسیدن به فشار بخار مطلوب لازم است که لامپ تا حدود 180 درجه سلسیوس گرم شود

cesium-vapor rectifier

یکسوساز چاپر

chopper rectifier

یکسوساز نیم‌موج متعارف

conventional half-wave rectifier

یکسوکننده بلورین ویدئو

crystal video rectifier

یکسوکننده تنظیم پذیر

controlled rectifier

یکسوکننده جابجاگری

commutating rectifier

یکسوکننده مجاورتی

contact rectifier

یکسوکننده مس ‎ - اکسید

copper-oxide rectifier

یونش برخوردی

collision ionization

یونش زنجیری

cumulative ionization

این واژه تخصصی را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله مهندسی برق هستید؟

ثبت سفارش ترجمه جدید

موسسه البرز ادیت مقاله ISI مهندسی برق را هم انجام می دهد:

ثبت سفارش ویرایش مقاله جدید

ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه مهندسی برق باشید:

ارسال سفارش تولید محتوا

پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism

ارسال سفارش پارافریز مقاله

ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

ثبت سفارش ترجمه فیلم

دیکشنری آنلاین مهندسی برق

دانشجویان محترم رشته مهندسی برق به بخش دیکشنری تخصصی مهندسی برق خوش آمدید. این دیکشنری شامل اصطلاحات و کلمات تخصصی برق الکترونیک، مخابرات، برق کنترل و برق قدرت می باشد. بانک لغات این دیکشنری آنلاین را به طور مرتب بروز رسانی کرده و تکمیل تر میکنیم. این دیکشنری برای ترجمه تخصصی برق بسیار مفید است.

برای استفاده از دیکشنری انگلیسی به فارسی مهندسی برق، عبارت خود را به صورت انگلیسی در کادر مربوطه تایپ نمایید. برای استفاده از دیکشنری فارسی به انگلیسی برق، عبارت خود را به صورت فارسی در کادر مربوطه تایپ فرمایید.

واژه نامه تخصصی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

مهندسی كامپيوتر مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی مکانیک مهندسی صنايع مهندسي شيمی مهندسی پزشکی مهندسی مواد و متالوژی مهندسی پليمر مهندسی معدن مهندسی نفت مهندسي نساجی مهندسی شهرسازی محيط زيست مهندسی هوافضا مهندسی HSE مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی خودرو مهندسی دریا علوم مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

حسابداری حقوق مديريت روانشناسی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی علوم اقتصادی مديريت جهانگردی علوم ارتباطات اجتماعی زبان و ادبيات فارسی علوم اجتماعی فلسفه علوم جغرافيايی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

شيمی زيست شناسی فیزیک رياضی زمين شناسی نانوفناوری ژئوفيزيك و هواشناسی علوم کامپیوتر

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی دامپزشكی علوم آزمايشگاهی دندانپزشكی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

معماری معماری داخلی

معادل های انگلیسی برای سی ، نام یک زبان برنامه نویسی همه منظوره سیستم عامل

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

واژه نامه تخصصی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

واژه نامه تخصصی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

ترجمه البرز

سایر خدمات ما

بیشتر بدانید

تماس با شعبه تهران

شعبه تهران

تماس با شعبه کرج

پشتیبانی 24 ساعته