این مقاله تحلیلی تجربی را بکار برده است تا تاثیرات قیمت نفت بر تولید ناخالص داخلی چهار اقتصاد بزرگ نوظهور با رشد سریع یعنی برزیل، روسیه، هند و چین را که بصورت جمعی به عنوان کشورهای BRIC شناخته می شوند را با استفاده از نمونه مشاهدات از سال 1987 تا 2014  بررسی کند. اولین مرحله در تحلیل تجربی شامل بررسی عادی بودن سری های زمانی می باشد. سپس حداقل مربعات معمولی (OLS)، مدل اثرات ثابت (FEM) و مدل اثرات تصادفی (REM) برای یافتن تاثیر قیمت نفت بر تولید ناخالص داخلی مورد استفاده قرار گرفتند. برای انتخاب بین مدل اثرات ثابت و مدل اثرات تصادفی، تست هاسمن استفاده شد به این دلیل که توزیع مجانبی مربع کای را دارد. نتایج تست هاسمن نشان داد که، مدل اثرات ثابت مناسبترین مدل برای مطالعه بود، بنابراین، در نهایت متغیرهای ساختگی برای تخمین مدل اثرات ثابت مورد استفاده قرار گرفتند.

به طور کلی، نتایج نشان می دهند که قیمت نفت رابطه‌ی مثبتی با تولید ناخالص داخلی دارد. مقادیر ضریب منفی چین (-3.284280) و هند (-0.0866646) نشان می دهند که افزایش در قیمت نفت رابطه ای منفی با تولید ناخالص داخلی دارد و از طرف دیگر، مقادیر ضریب مثبت روسیه و برزیل تاثیر مثبت قیمت افزایش یافته‌ی نفت بر تولید ناخالص داخلی به تصویر می کشد.

-1مقدمه

قیمت نفت، کشورهای پیرامون جهان را به طور متفاوتی تحت تاثیر قرار می دهد. در کل، قیمت های پایین، برای وارد کنندگان نفت مطلوب در نظر گرفته می شوند به این دلیل که نه تنها مخارج مصرف کننده را اصلاح می کند بلکه تعادل تجاری یک کشور را نیز بهبود می بخشد. بنابراین، افزایش در قیمت های نفت تاثیر منفی قابل توجهی بر رشد تولید ناخالص داخلی در تمامی کشورهای واردکننده ی نفت دارد. از طرفی دیگر، کاهش در قیمت نفت برای صادرکنندگان نفت نامطلوب است به این دلیل که می تواند درآمدهای کشورهای صادرکننده نفت را کاهش دهد جاییکه صادرکننده ها نقش بغایت مهمی در حمایت از رشد اقتصادی و امور مالی دولت ایفا می کنند…

میتوانید از لینک ابتدای صفحه، مقاله انگلیسی را رایگان دانلود فرموده و چکیده انگلیسی و سایر بخش های مقاله را مشاهده فرمایید