Abstract
We carried out a study to relate the implementation of a clinical supervision (CS) model with the supervised nurses’ emotional intelligence capabilities. 38 paired questionnaires with the Portuguese version of the Manchester Clinical Supervision Scale (MCSS) and the Veiga Branco Emotional Intelligence Capabilities Scale (VBEICS) were obtained. SPSS version 18.0 was used to treat data. We verified a significant weak correlation between the ‘self-motivation’ subscale of the VBEICS and the ‘personal issues’ subscale of the MCSS (-0,386). Our study pointed out that when the supervised nurses were more self-motivated they discussed less personal issues
چکیده
ما این مطالعه را به منظور بررسی ارتباط میان مدل نظارت بالینی (CS) با قابلیت های هوش هیجانی پرستاران تحت نظارت انجام دادیم. 38 جفت پرسشنامه به همراه نسخه ی پرتغالی مقیاس نظارت بالینی (MCSS) و مقیاس قابلیت های هوش هیجانی ویگابرانکو (VBEICS) اجرا شد. برای تحلیل داده ها از SPSS18 استفاده شد. به همبستگی معنادار ضعیفی میان خرده مقیاس "خود انگیختگی" VBEICS با خرده مقیاس "مسائل شخصی" MCSS (0.386-) رسیدیم. مطالعه ی ما نشان داد که پرستاران تحت نظارت در زمانیکه مسائل شخصی کمتری دارند، خودانگیختگی بیشتری را گزارش می نمایید.
1-مقدمه
هوش هیجانی برای پرستاران حیاتی است. دانش هیجانی؛ روابط دانشگاهی، محیط های مراقبتی سلامت و مراقبت بیماران را تحت تأثیر قرار می دهد و از این رو هوش هیجانی لازمه فعالیت پرستاری محسوب می شود (فرش واتر و استریکلی، 2004؛ به نقل از اسمیت، پرومنتو- مک گراث و کامینگز، 2009 ص 1630). نویسندگانی همچون کلری و فریمن (2005) نظارت بالینی در پرستاری را دارای فوایدی می دانند که شامل؛ ارتقاء مراقبت از بیمار، کاهش خطا، افزایش کارایی، ارتقاء عملکرد کارکنان و کاهش فرسودگی روانی است (نیکن، 1997؛ سورنیسون و بورگن همر، 1997). سایر فوایدش برای کارکنان شامل افزایش رضایت شغلی، بهبود یکپارچگی در دانش نظری و عملی کارکنان، افزایش اعتماد به نفس، عزت نفس و همدلی می باشد...