دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای کلسیم - ارزیابی غده پاراتیروئید و متابولیسم کلسیم

کلسیم - ارزیابی غده پاراتیروئید و متابولیسم کلسیم
ca
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشكی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی کلسیم - ارزیابی غده پاراتیروئید و متابولیسم کلسیم و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
‎ capsule کپسول ، پوشه ، ‎ -1 غشا یا ساختمان کیسه ای شکلی که عضو یا قسمتی را در بر گیرد ‎ -2 محفظه کوچک قابل حلی است که مواد داروئی بد طعم را درون آن میریزند ‎ -3 پوششی که دور بعضی باکتریها را میگیرد کپسول مفصلی ، ساختمانی ‎ articular c است لیفی که انتهاهای دو استخوان را بهم متحد کرده و یک مفصل متحرک ایجاد میکند کپسول گوشی ، ساختمانی است ‎ auditory c غضروفی در جنین که بعدا گوش خارجی از آن به وجود میاید کپسول میکربی ، پوشش و ‎ bacterial c لفافه ایست از جنس ژلاتین که یاخته میکربی ار احاطه میکند وجود اینپوشش به حدت میکرب بیماریزا ارتباط داده میشوداین پوشش معمولا از یک پلی ساکارید ساخته شده ولی گاهی نوع پلی پپتیدی هم دیده میشود به واژه ‎ Tenon s c Bonnet s c مراجعه فرمائید ‎Bowman s c malpighian c کپسولهای مغزی ، ‎ c s of the brain دو لایه از ماده سفید در مغز که عبارتند از : ‎ -1 کپسول خارجی : لایه نازکی از ماده سفید در بین پوتامن و پیش دیوار ‎ -2 کپسول داخلی ، با نوار پهنی از ماده سفید که هسته عدسی شکلی را از تالاموس و سر هسته دم دار جدا میکند کپسول غضروف ، منطقه ‎ cartilage c قلیا دوست (بازوفیلیک) ماده بنیادی غضروف که یک حفره و یاخته های غضروفی درون آنرا محدودمیکند ‎dental c periodontium کپسول خارجی ، لایه ای از ‎ external c رشته های سقید که حد خارجی جسم مخطط مخ را تشکیل میدهد کپسول گلیسون ، پوششی از ‎ Glisson s c بافت همبند که سرخرگ کبدی ، مجرای کبدی و سیاهرگ کبدی را در بر گرفته است ‎c of heart pericardium کپسول داخلی ، نوار پنهی از ‎ internal c ماده سفید که هسته عدسی شکل را از تالاموس و هسته دم دار جدا میکند کپسول مفصلی ، رباط در بر گیرنده ‎ joint c مفصل کپسول عدسی ، کیسه شفافی که ‎ c of lens عدسی چشم را در بر گرفته کپسول مالپیگی ، پوشش ‎ malpighian c سلولی دو لایه ایست که کلافه مویرگی گلومرولهای کلیه را در بر میگیرد کپسول بینی ، کیسه ایست غضروفی ‎ nasal c در جنین که بینی از آن بوجود میاید کپسول بصری ، ساختمانیست در ‎ optic c جنین که از آن صلبیه چشم بوجود میاید کپسول کلیوی ، ماده ایست لیفی ‎ renal c (فیبرو) یا چربی ورا که کلیه را میپوشاند ، لایه لیفی داخلی آن با آسترسینوس کلیه متصل میباشد ‎ sodium iodide I-131 c s کپسولهای ید ورسدیم ید ‎- ‎ 131 ، کپسولهائی هستند حاوی ید رادیو آکتیو بشکل یدورسدیم که در تست ها یا آزمونهای بیماری غده تیروید و در درمان تومرها (نئوپلاسمها) مورداستفاده قرار میگیرند ‎ suprarenal c adrenal gland کپسول تنون ، بافت همبندی ‎ Tenon s c است که کره چشم را میپوشاند
‎ cavity گودال ، حفره ، فضای خالی بخصوص فضائی در داخل بدن یا یکی از اعضا بدن (در دندانپزشکی سوراخی است که بعلت کرم خوردگی در دندان ایجاد شده باشد) حفره شکمی ، قسمتی از ‎ abdominal c محوطه بدنی که بین دیافراگم و لگن خاصره قرار دارد حفره امنیونی ، کیسه ای است ‎ amniotic c بسته که در بین جنین و آمنیون قرار گرفته و محتوی مایع آمنیوتیک می باشد حفره دهانی ‎ buccal c ‎ cleavage c blastocoele حفره درهم ، نوعی ضایعه ‎ complex c کرم خوردگی دندان که سه یا چند سطح یک دندان را فرا گرفته است حفره مرکب ، نوعی ضایعه کرم ‎ compound c کرم خوردگی دندان که دو سطح از یک دندان را فرا گرفته است حفره حقه ای ، به واژه ‎ acetabulum cotyloid c مراجعه فرمائید حفره جمجمه ای ، فضائی که بوسیله ‎ cranial c استخوانهای جمجمه احاطه شده است حفره دندانی ، ضایعه دندانی که ‎ dental c بسبب خراب شدن مینا و عاج در دندانی که دچار کرم خوردگی شده تولید میشود حفره دوری ، حفره ای است در ‎ glenoid c سر استخوان کتف که با استخوان بازو مفصل میشود حفره مغز استخوانی ، حفره ‎ medullary c داخل استخوانهای دراز که حاوی مغز استخوان است حفره بینی ، حفره مفروش با مخاط ‎ nasal c که در هر طرف دیواره یا سپتوم بینی در داخل بینی قرار دارد ‎ nerve c pulp c حفره دهانی ، محوطه محصور بین ‎ oral c استخئانهای فک و ضمائم مربوط به آنها (مثل عضلات و مخاطها) حفره لگنی ، که در میان ‎ pelvice c استخوانهای لگن خاصره بخصوص در زیر خط ایلیوم پکتینه قرار دارد حفره برون شامه ای ، یک ‎ pericardial c فضای بالقوه بین ورقه احشائی برون شامه (اپی کارد) و لایه پریکارد سروزی حفره صفاقی ، یک فضای ‎ peritoneal c با القوه بینورقه احشائی و ورقه جداری صفاق که در حال عادی وجود ندارد حفره جنبی یک فضای بالقوه ‎ pleural c که بین ورقه ریوی و ورقه جداری جنب جای دارد این دو ورقهدر شخص سالم رویهم میلغزند حفره آماده ، تراشیدن ‎ prepared c قسمتهای پوسیده دندان و آماده کردن حفره ای در آن جهت پر کردن حفره جنبی صفاقی ، ‎ pleuroperitoneal c حفره سلومیک در جنین که بعدا توسط پرده دیافراگم نقسیم میشود و جنب و صفاق را از یکدیگر متمایز میکند حفره جلو صفاقی ، بافتهای ‎ preperitoneal c شل زیر صفاقی که در جلوی مثانه قرار گرفته اند حفره پولپ ، اطاقک مرکزی تاج دندان ‎ pulp c که نرمه دندان (پولپ) در آن قرار گرفته است حفره روزنمولر ، ‎ Rosenmuller s c فرو رفتگی هائی است در دو طرف حلق که در طرفین مدخل لوله استاش قرار دارند ‎segmentation c blastocoele حفره سروزی ، هر حفره ایکه ‎ serous c مثل حفره محصور بین صفاق و جنب با خارج بدن ارتباط نداشته و غشائی که آنرا مفروش کرده یک مایع آبکی تراوش کند حفره سینی شکل ، یکی از دو ‎ sigmoid c فرو رفتگی که در سر استخوان زند زیرین جهت مفصل شدن با استخوان بازو و زند زبرین وجود دارد حفره ساده ، نوعی پوسیدگی دندان ‎ simple c که فقط یک سطح از یک دندان بدان مبتلا شده باشد ‎somatic c coelom ‎somite c myocoele حفره زرده تخم بعضی حیوانات ‎ yolk c
‎ cavity گودال ، حفره ، فضای خالی بخصوص فضائی در داخل بدن یا یکی از اعضا بدن (در دندانپزشکی سوراخی است که بعلت کرم خوردگی در دندان ایجاد شده باشد) حفره شکمی ، قسمتی از ‎ abdominal c محوطه بدنی که بین دیافراگم و لگن خاصره قرار دارد حفره امنیونی ، کیسه ای است ‎ amniotic c بسته که در بین جنین و آمنیون قرار گرفته و محتوی مایع آمنیوتیک می باشد حفره دهانی ‎ buccal c ‎ cleavage c blastocoele حفره درهم ، نوعی ضایعه ‎ complex c کرم خوردگی دندان که سه یا چند سطح یک دندان را فرا گرفته است حفره مرکب ، نوعی ضایعه کرم ‎ compound c کرم خوردگی دندان که دو سطح از یک دندان را فرا گرفته است حفره حقه ای ، به واژه ‎ acetabulum cotyloid c مراجعه فرمائید حفره جمجمه ای ، فضائی که بوسیله ‎ cranial c استخوانهای جمجمه احاطه شده است حفره دندانی ، ضایعه دندانی که ‎ dental c بسبب خراب شدن مینا و عاج در دندانی که دچار کرم خوردگی شده تولید میشود حفره دوری ، حفره ای است در ‎ glenoid c سر استخوان کتف که با استخوان بازو مفصل میشود حفره مغز استخوانی ، حفره ‎ medullary c داخل استخوانهای دراز که حاوی مغز استخوان است حفره بینی ، حفره مفروش با مخاط ‎ nasal c که در هر طرف دیواره یا سپتوم بینی در داخل بینی قرار دارد ‎ nerve c pulp c حفره دهانی ، محوطه محصور بین ‎ oral c استخئانهای فک و ضمائم مربوط به آنها (مثل عضلات و مخاطها) حفره لگنی ، که در میان ‎ pelvice c استخوانهای لگن خاصره بخصوص در زیر خط ایلیوم پکتینه قرار دارد حفره برون شامه ای ، یک ‎ pericardial c فضای بالقوه بین ورقه احشائی برون شامه (اپی کارد) و لایه پریکارد سروزی حفره صفاقی ، یک فضای ‎ peritoneal c با القوه بینورقه احشائی و ورقه جداری صفاق که در حال عادی وجود ندارد حفره جنبی یک فضای بالقوه ‎ pleural c که بین ورقه ریوی و ورقه جداری جنب جای دارد این دو ورقهدر شخص سالم رویهم میلغزند حفره آماده ، تراشیدن ‎ prepared c قسمتهای پوسیده دندان و آماده کردن حفره ای در آن جهت پر کردن حفره جنبی صفاقی ، ‎ pleuroperitoneal c حفره سلومیک در جنین که بعدا توسط پرده دیافراگم نقسیم میشود و جنب و صفاق را از یکدیگر متمایز میکند حفره جلو صفاقی ، بافتهای ‎ preperitoneal c شل زیر صفاقی که در جلوی مثانه قرار گرفته اند حفره پولپ ، اطاقک مرکزی تاج دندان ‎ pulp c که نرمه دندان (پولپ) در آن قرار گرفته است حفره روزنمولر ، ‎ Rosenmuller s c فرو رفتگی هائی است در دو طرف حلق که در طرفین مدخل لوله استاش قرار دارند ‎segmentation c blastocoele حفره سروزی ، هر حفره ایکه ‎ serous c مثل حفره محصور بین صفاق و جنب با خارج بدن ارتباط نداشته و غشائی که آنرا مفروش کرده یک مایع آبکی تراوش کند حفره سینی شکل ، یکی از دو ‎ sigmoid c فرو رفتگی که در سر استخوان زند زیرین جهت مفصل شدن با استخوان بازو و زند زبرین وجود دارد حفره ساده ، نوعی پوسیدگی دندان ‎ simple c که فقط یک سطح از یک دندان بدان مبتلا شده باشد ‎somatic c coelom ‎somite c myocoele حفره زرده تخم بعضی حیوانات ‎ yolk c ، فضای تو خالی
کانال ، هر نوع معبر یا مجرا در بدن کانال آلکوک نیام یا غلافی ‎ Alcock s c است که توسط فاسیای سدادی تشکیل شده و محتوی سرخرگ داخلی است لوله گوارش ، که از دهان ‎ alimentary c شروع و به مقعد ختم میشود ‎ -1 مجرای مقعدی ، انتهائی ترین ‎ anal c قسمت لوله گوارش ک از خط شانه ای شروع و به لبه مقعد منتهی میشود مجرای عنکبوتی ، فضائی ‎ arachnoid c است در زیر غشا عنکبوتیه مخ که سیاهرگهای بزرگ گالن از آن می گذرند ‎ c of Arantius ductus venosus به واژه ‎ ductus مراجعه فرمائید ‎ archenteric c neurenteric c مجرای کلیه اولیه ‎ archinephric c کانال آرنولد ، معبری است ‎ Arnold s c در قسمت خاره ای استخوان گیجگاهی که شاخه گوشی عصب پنوموگاستریک از آن عبور می کند ‎ arterial c ductus arteriosus به واژه ‎ ductus مراجعه فرمائید مجرای دهلیزی ‎ atrioventricular c بطنی ، کانال معمول مرتبط کننده دهلیز و بطن قلب در دوران جنینی ، این کانال گاهی اوقات به شکل ناهنجاری در شخص باقی میماند کانال برنارد ، مجرای کمکی ‎ Bernard s c یا فرعی لوزالمعده مجرای بیشا ، معبر کوچکی ‎ Bichat s c در زیر غشا عنکبوتیه مخ که محل عبور سیاهرگهای مغزی می باشد مجرای زایمانی ، مجرائی است که ‎ birth c نوزاد در هنگام تولد از آن عبور میکند کانال برون ، حفره رحمی و ‎ Braune s c مهبل بعد از اینکه دهانه رحم کاملا متسع شده باشد ‎ Braun s c neurenteric c ‎bullular c canal of Petit مجاری سباتی ‎ caroticotympanic c s صماخی ، کانالهای کوتاهی که از مجرای سباتی بطرف صماخ کشیده شده و محل عبور شاخه های شبکه کاروتیدی می باشند مجرای سباتی ، مجرائی است ‎ carotid c در داخل قسمت خاره ای استخوان گیجگاهی که محل عبور سرخرگ سبات داخلی می باشد مجرای گردن زهدان ‎ cervical c ‎ c of Cloquet hyaloid c مجرای حلزونی ، فضائی است ‎ cochlear c بین غشا رایسنر ‎ Reissner و غشا قاعده ئی در گوش مجرای کورتی ، معبری است که ‎ Corti s c بوسیله قوسهای کورتی در گوش تشکیل شده ‎ crural c femoral c ‎ c of Cuvier ductus venosus به واژه ‎ ductus مراجعه فرمائید کانالهای دندانی ، مجاری ‎ dentinal c s موئینی که در عاج دندان وجود دارند کانال دورلو ، مجرائی است ‎ Dorello s c در نوک استخوان گیجگاهی ‎ fallopian c aqueduct of Fallopius به واژه ‎ aqueduct مراجعه فرمائید مجرای رانی ، قسمت میانی ‎ femoral c غلاف رانی که در طرف جانبی قاعده رباط گود قرار دارد کانال فرن ، مجرائی که در ‎ c of Ferrein بین لبه های آزاد پلکها موقعی که رویهم قرار میگیرند ایجاد میشود مجاری فونتانا ، این ‎ c s of Fontana مجاری فضاهای حلقه ای شکلی هستند در صلبیه که در محل چسبیدن صلبیه به عنبیه قرار دارند مجرای گارتنر ، باقیمانده ‎ c of Gartner های جنینی مجرای ولف در جنس مونث کانال هاورس ، یکی از مجاری ‎ haversian c مرتبط سیستم هاورس در استخوان متراکم که حاوی رگهای خونی و لنفی ، اعصاب و مغز استخوان است مجرای کبدی و هر یک از شاخه های ‎ hepatic c کوچک آن ‎ Hirschfeld s c s interdental c s کانال هوگجیر ، مجرائی ‎ c of Huguier است کوچک که در بین قسمت صدفی و خاره ای استخوان گیجگاهی واقع شده و گذرگاه عصب طناب صماخی می باشد مجرای هانتر ، مجرائی است ‎ Hunter s c سه گوش که در عضله نزدیک کننده بزرگ ران قرار دارد و محل عبور سرخرگ و سیاهرگ رانی و عصب صافن طویل میباشد مجرای هوشک ، مجرائی ‎ Huschke s c است که از اتحاد دکمه های حلقه صماخی ایجاد میشود مجرای هیالوئید ، مجرائی است ‎ hyaloid c که از میان جسم زجاجیه عبور کرده و گذرگاه سرخرگ هیالوئید در زمان جنینی می باشد مجرای پیشین ، مجرائی است ‎ incisor c که در پشت دندان پیشین بالائی بدهان باز میشود کانال زیر کاسه چشمی ، ‎ infra orbital c مجرای کوچکی است که بطور مایل در کف کاسه چشم قرار گرفته و گذرگاه عصب و سرخرگ زیر کاسه چشمی می باشد مجرای مغبنی ، فضائی است ‎ inguinal c که در حاشیه پائینی در هر طرف بین لایه هائی که جدار شکم را تشکیل میدهند ایجاد شده این فضا در زن گذر گاه رباط گرد و در مرد محل عبور طناب منوی است کانالهای بین دندانی ، ‎ interdental c s مجاری مخصوصی میباشند که در زوائد آلوئولر فک تحتانی در بین ریشه دندانهای پیشین میانی و طرفی قرار دارند ‎ Jacobson s c tympanic c مجرای لونبرگ ، ‎ c of Loewenberg قسمتی از مجرای حلزونی است که در بالای غشا کورتی قرار دارد مجرای گونه ای ، مجرائی است ‎ malar c که در استخوان گونه قرار داشته و گذر گاه عصب فکی فوقانی میباشد مجرای مغز استخوانی ، ‎ medullary c حفره میانی استخوانهای طویل که حاوی مغز استخوان می باشد به واژه ‎ duct مراجعه ‎ Muller s c فرمائید مجرای بینی ، مجرائی است واقع ‎ nasal c در قسمت خلفی استخوان بینی که گذرگاه عصب بینی است ‎nasopalatine c incisor c مجرای عصبی ، مجرائی است که ‎ neural c در ورقه خارجی جنین ایجاد شده و بعدها حفره مغزی نخاعی را تشکیل میدهد مجرای عصبی ‎ - روده ای ، ‎ neurenteric c مجرائی است که در جنین بطور موقتی دو حفره زرده و آمنیون را بهم متصل میکند کانال نوک ، زائده لوله ای ‎ c of Nuck از صفاق که در مجرای مغبنی جنین مونث پیش رفتگی پیدا میکند مجرای غذائی ‎ nutrient c of bone استخوان ، به واژه ‎ haversian c مراجعه فرمائید کانال نافی ‎ omphalomesenteric c روده بندی ، ‎ omphalomesenteric d به لغت زیر واژه ‎ duct مراجعه فرمائید ‎ parturient c birth c مجرای اطراف رگی ، ‎ perivascular c اعضای لنفاوی در اطراف یک رگ خونی مجرای پتی ، مجرای کوچکی ‎ c of Petit است در اطراف عدسی چشم مجرائی است در کپسول گلیسون ‎ portal c کبد که گذر گاه شاخه های سرخرگ کبدی ، وریدباب و مجرای کبدی میباشد ‎ pterygold c vidian c مجرای رجلی ‎ - کامی ، ‎ pterygopalatine c مجرائی است در استخوان شب پره ای وکامی که گذرگاه رگ ها و اعصاب میباشد مجرای ریشه دندانی ، قسمت تو خالی ‎ pulp c ریشه دندان که محل قرار گرفتن پولپ دندان است مجاری ‎ Recklinghausen s c رکلین ها وزن ، ‎-1 مجاری لنفاوی کوچکی که در بافتهمبندموجودبوده و بنظر میرسد شاخه های انتهائی مجاری لنفی باشد ‎-2 مجاری قرنیه ای ‎ root c pulp c مجرای روزنتال ، کانال ‎ c of Rosenthal یا مجرای مارپیچی ستونک حلزون گوش کانال کیسکی ‎ sacculocochlear c حلزونی ، مجرائی است در گوش که کیسک را به حلزونمربوط میکند مجرای خاجی ، ادامه مجرای ‎ sacral c ستون مهره ای در استخوان خاجی مجاری ساویوتی ، شکافهائی ‎ Saviotti s c s که از طریق مصنوعی بین یاخته های ترشحی لوزالمعده ایجاد میکنند مجرای شلم ، سینوس سیاهرگی ‎ Schlemm s c صلبیه (مجرای مدوری است که در محل اتصال صلبیه و قرنیه در چشم وجود دارد) مجاری نیم دایره ای ، ‎ semicircular c s کانالهای طویل لابیرنت گوش (این مجاری بصورت مجاری غشائی و استخوانی میباشند بطوریکه مجاری غشائی در داخل مجاری استخوانی قرار داشته و قطر آنها یک چهارم مجاری استخوان می باشد کار این مجاری دادن اطلاعات درباره وضعیت قرار گرفتن سر و ارزیابی تعادل و وضع بدن در مکان و فضا می باشد) ‎spermatic c inguinad canal مجرای نخاعی ، مجرائی است در ‎ spinal c داخل ستون مهره ها که گذرگاه طناب نخاعی میباشد مجرای مارپیچی ، کانال حلزون ‎ spiral c گوش که نردبان دهلیزی ، فضای نردبانی میانی و نردبان صماخی را در بر میگیرد ‎ Stilling s c hyaloid canal مجرای تارسی ، مجرائی است ‎ tarsal c در زیر سرعضله دور کننده شست پا مجرای لوله ای صماخی ، ‎ tubotympanal c لوله ای است در جنین در حال رشد که بتدریج صماخ و لوله استاش از آن بوجود میاید مجرای صماخی ، مجرائی ‎ tympanic c است واقع در قسمت خاره ای استخوان گیجگاهی که گذرگاه عصب ژاکوبسون میباشد مجرای رحمی ، تمام محوطه رحم ‎ uterine c را مجرای رحمی مینامند ‎ vertebral c spinal c مجرای ویدینیا رجلی ، مجرائی ‎ vidian c است در استخوان شب پره که رگ ها و اعصاب رجلی از آن عبور میکنند کانالهای ولکمن ، مجاری ‎ Volkmanns c s متعددی که در لایه زیر ضریعی استخوان قرار داشته و با مجاری هاورس در ارتباط هستند مجرای بینی قاعده ای ، ‎ vomerobasilar c مجرائی است که در محل اتصال استخوان تیغه بینی و استخوان شب پره ایجاد شده مجرای ویرسونگ ، ‎ c of Wirsung به واژه ‎duct ‎ pancreatic زیر کلمه ‎ duct مراجعه فرمائید مجرای ‎ zigomaticotemporal c وجنه ای ‎ - گیجگاهی ، به واژه ‎ zygomaticoemporal foramen زیر کلمه ‎ foramen مراجعه فرمائید انگشتان پنجه ای ، حالت چنگالی شکل در انگشتان دست یا پا

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله پزشكی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI پزشكی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه پزشكی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین پزشکی

با تلاش مترجمان گروه پزشکی، یک دیکشنری تخصصی برای رشته پزشکی ایجاد شده است. این دیکشنری می تواند برای ترجمه انگلیسی به فارسی و یا فارسی به انگلیسی اصطلاحات رشته پزشکی استفاده گردد. بانک لغات و اصطلاحات دیکشنری پزشکی را به طورت مرتب بروزرسانی می کنیم و اصطلاحات جدیدی به ان می افزاییم.

واژه نامه تخصصی پزشكی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی پزشكی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه