دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای پروتاکتینیم
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت

پروتاکتینیم
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :Protactinium
شماره اتمی :91
وزن اتمی :(231)
آرایش الکترونی :2-8-18-32-20-9-2
نوع عنصر :خانواده اکتینیدها
دوره جدول تناوبی :7
pa
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی پروتاکتینیم
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :Protactinium
شماره ا
و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
پاپاگوئیت
فرمول شیمیایی :Ca2Cu2Al2 [(OH)6|Si4O12]
درصد مواد:CaO16 8% CuO23 83% Al2O315 27% SiO236% H2O8 1%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /100/
جلا: شیشه ای
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
نوع سختی:ترد
اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتمیکروکریستالین
ژیزمان : کمیاب ; امریکا
خواص شیمیایی : محلول در HCl
رنگ کانی : آبی روشن
رنگ خاکه: آبی روشن
پاراژنز : آلبیت ، کوارتز
منشا تشکیل :ثانوی
شکل بلورها: ایزومتریک
نام آن از نام قبیله سرخ پوستان پاپاگو Papago در آریزونای آمریکا اخذ شده است
سختی : 5 - 5 5
چگالی :3 25 ، پاپاگوئیت - فرمول شیمیایی :Ca2Cu2Al2 [(OH)6|Si4O12] - درصد مواد:CaO16 8% CuO23 83% Al2O315 27% SiO236% H2O8 1% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /100/ - جلا: شیشه ای - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی:ترد - اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتمیکروکریستالین - ژیزمان : کمیاب ; امریکا - خواص شیمیایی : محلول در HCl - رنگ کانی : آبی روشن - رنگ خاکه: آبی روشن - پاراژنز : آلبیت ، کوارتز - منشا تشکیل :ثانوی - شکل بلورها: ایزومتریک - نام آن از نام قبیله سرخ پوستان پاپاگو Papago در آریزونای آمریکا اخذ شده است - سختی : 5 - 5 5 - چگالی :3 25
پارا راملسبرژیت
ترکیب شیمیایی :NiAs2
درصد مواد: Ni28 15% As71 85%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی: سولفور
رخ: کامل
جلا:فلزی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: کدر(اپاک)
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای فشرده
ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی و شرقی ، چک و اسلواکی ، اطریش و کانادا
خواص شیمیایی : محلول در HNO3
رنگ کانی : سیاه
رنگ خاکه:خاکستری تیره
تفاوت با کانی های مشابه : اشعه X
تشابه کانی شناسی : راملسبرژیت
پاراژنز :گارنت ، گرسدورفیت ، نیکلین ، کوآنتیت و غیره
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها:قرصی
نام آن از نام کانی راملسبرژیت اخذ شده است
سختی : 5 5
چگالی :7 2 ، پارا راملسبرژیت - ترکیب شیمیایی :NiAs2 - درصد مواد: Ni28 15% As71 85% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی: سولفور - رخ: کامل - جلا:فلزی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: کدر(اپاک) - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای فشرده - ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی و شرقی ، اطریش و کانادا - خواص شیمیایی : محلول در HNO3 - رنگ کانی : سیاه - رنگ خاکه:خاکستری تیره - تفاوت با کانی های مشابه : اشعه X - تشابه کانی شناسی : راملسبرژیت - پاراژنز :گارنت ، کوآنتیت و غیره - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها:قرصی - نام آن از نام کانی راملسبرژیت اخذ شده است - سختی : 5 5 - چگالی :7 2
پاژیوفیلوم ، سنگواره گیاهی (از گروه مخروطیان)
شبیه به براکیوفیلوم بااین تفاوت که طول بخش آزاد از بخش بالشتک مانند بیشتر است
غالباً این جنس شباهت زیادی به brachyphyllum دارد با این تفاوت که طول قسمت آزاد که از راشیس دور می شود ازپهن ترین بخش بالشتک فولیول بیشتر است
فولیول ها لوزی شکل که برگهای آن حالت فلس مانند است وساقه کوتاهی دارد پهنای بخش آزاد در این جنس نسبتبه brachyphyllum ازارتفاع بیشتری برخوردار است در براکیوفیلوم نوک فولیول به ساقه چسبیده ولی در پاژیوفیلوم نوک فولیول از محور جدا است ، سنگواره گیاهی (از گروه مخروطیان) شبیه به براکیوفیلوم بااین تفاوت که طول بخش آزاد از بخش بالشتک مانند بیشتر است غالباً این جنس شباهت زیادی به brachyphyllum دارد با این تفاوت که طول قسمت آزاد که از راشیس دور می شود ازپهن ترین بخش بالشتک فولیول بیشتر است فولیول ها لوزی شکل که برگهای آن حالت فلس مانند است وساقه کوتاهی دارد پهنای بخش آزاد در این جنس نسبتبه brachyphyllum ازارتفاع بیشتری برخوردار است در براکیوفیلوم نوک فولیول به ساقه چسبیده ولی در پاژیوفیلوم نوک فولیول از محور جدا است
دوران پارینه سنگی ، دیرینه سنگی

آغاز از 500000 تا آغاز دوران میان سنگی (7000 قبل از میلاد)

اسم: اولین قسمت عصر حجر که مشخصه آن ظهور انسان و آلت و ابزار دست ساز او در برخی نواحی است همبستگی سطوح فرهنگی نسبی با سن واقعی (و بنابراین با واحدهای زمین چینه شناسی زمین شناسی) از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر ، متفاوت می باشد با این حال ، این دوره باستانی کم و بیش با پلیستوسن ، همزمان است
مقایسه شود با: mesolithic ، neolithic
نیز ببینید: middle paleolithic ، lower paleolithic ، upper paleolithic ، eolithic
مترادف: oldstoneage
صفت: مربوط به اولین قسمت عصر حجر
، دیرینه سنگی - - آغاز از 500000 تا آغاز دوران میان سنگی (7000 قبل از میلاد) - - اسم: اولین قسمت عصر حجر که مشخصه آن ظهور انسان و آلت و ابزار دست ساز او در برخی نواحی است همبستگی سطوح فرهنگی نسبی با سن واقعی (و بنابراین با واحدهای زمین چینه شناسی زمین شناسی) از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر ، همزمان است - مقایسه شود با: mesolithic ، neolithic - نیز ببینید: middle paleolithic ، eolithic - مترادف: oldstoneage - صفت: مربوط به اولین قسمت عصر حجر -
دیرینه گرده شناسی
شاخه ای از مباحث مربوط به گرده افشانی و مطالعه این فرآیند که به بررسی گرده ها و هاگهای فسیلی می پردازد امروزه این مبحث گسترش یافته و شامل بررسی توده های میکروسکوپیک فسیلی نیز می شود ، این توده ها شامل: بقایای حیواناتی چون کیتینوزوآنها ، هاگ قارچها ، تاژکداران ، آکریتاردها و دیگر موجوداتی که در مقابل اسید و شرایط اسیدی مقاوم بوده و در سنگهای رسوبی مربوط به دوره های مختلف ، یافت می شوند ، است (حتی در برخی مواقع موجودات غیر فسیلی و دیاتومه ها نیز جزء این گروه به حساب می آیند) معیار معمول برای اینکه موجود یا توده ای جزء این دسته به حساب آید ، کوچک بودن و نیز متشکل بودن از مواد آلی مقاوم (معمولاً مواد استخوانی یا شبه استخوانی) است که در کنار یکدیگر باعث حفظ شدن نمونه ها در سنگهای رسوبی شده و در نتیجه می توان آنها را به آسانی از چنین سنگهایی ، جدا کرد ، دیرینه گرده شناسی شاخه ای از مباحث مربوط به گرده افشانی و مطالعه این فرآیند که به بررسی گرده ها و هاگهای فسیلی می پردازد امروزه این مبحث گسترش یافته و شامل بررسی توده های میکروسکوپیک فسیلی نیز می شود
ساحلی ، نزدیک به دریا
(زغال سنگ):انواعی از نهشته های زغالسنگی که در امتداد حاشیه دریاها ، شکل می گیرند (در مقابل نهشته های زغالسنگ آب شیرین یا limnic)
(رسوب شناسی):در کنار دریا ولی غیر دریایی ، خصوصاً نهشته های دریایی ـ قاره ای که بر روی بخش رو به خشک ساحل و یا آبهای کم عمق شکل گرفته اند و یا محیط زیستهایی (مانند انواع ساحلی یا مردابی) که دارای مرزهای دریایی بوده و یا با دریا همجوارند این عنوان ، همچنین برای حوضه ها ، جلگه ها ، مردابها ، باتلاقها و دیگر نمونه‌های مشابهی که در آنها نهشته های خاکزاد یا خشکی زاد ، در کنار نهشته های قاره‌ای و دهانه ای قرار گرفته اند ، مانند دلتاهایی که بر روی سکوهای قاره ای با پوشش آبرفتی بسیار ضخیم ، شکل گرفته اند
ریشه کلمه: واژه یونانی paralia به معنای seacoast ، نزدیک به دریا (زغال سنگ):انواعی از نهشته های زغالسنگی که در امتداد حاشیه دریاها ، شکل می گیرند (در مقابل نهشته های زغالسنگ آب شیرین یا limnic) (رسوب شناسی):در کنار دریا ولی غیر دریایی ، شکل گرفته اند ریشه کلمه: واژه یونانی paralia به معنای seacoast
سازند شیلی پابده (پالئوسن تا الیگوسن) پهنه رسوبی ساختاری زاگرس که بُرش الگوی آن در تنگ پابده-شمال میدان نفتی لالی شامل مارن و شیل‌های خاکستری و لایه‌های آهک رُسی دریایی است که دو بخش غیر رسمی به نام‌های 1-بخش شیل ارغوانی: شیل و مارن آبـی و ارغوانـی و 2-بخش آهک‌های چرتی : شیل‌های خاکستری و لایه‌های آهک رُسی و گاهی چرت‌دار دارد به جز در لرستان ، مرز پایینی آن ناپیوسته است درلرستان مرز پایینی با سازند گورپی و مرز بالایی با سازند آسماری هم‌شیب و تدریجی است به صورت جانبی و زبانه‌ای با سازندهای امیران و کشکان و سازند تله‌زنگ و شهبازان جایگزین می‌شود
سازند شیلی پابده (پالئوسن تا الیگوسن)
پهنه رسوبی ساختاری زاگرس که بُرش الگوی آن در تنگ پابده-شمال میدان نفتی لالی شامل مارن و شیل‌های خاکستری و لایه‌های آهک رُسی دریایی است که دو بخش غیر رسمی به نام‌های 1-بخش شیل ارغوانی: شیل و مارن آبـی و ارغوانـی و 2-بخش آهک‌های چرتی : شیل‌های خاکستری و لایه‌های آهک رُسی و گاهی چرت‌دار دارد به جز در لرستان ، مرز پایینی آن ناپیوسته است درلرستان مرز پایینی با سازند گورپی و مرز بالایی با سازند آسماری هم‌شیب و تدریجی است به صورت جانبی و زبانه‌ای با سازندهای امیران و کشکان و سازند تله‌زنگ و شهبازان جایگزین می‌شود
گذرگاه ، گردنه
(زمین ریخت شناسی): الف) گذرگاهی طبیعی در مناطق مرتفع و صعب العبور مانند یک شکاف ، گودی یا دیگر مناطق نسبتاً پست یک رشته کوه که به عنوان یک گذرگاه در نظر گرفته می شوند و یا مجرایی در لبه متصل کننده دو قله که توسط دره ای دربر گرفته شده است
مقایسه شود با: ، notch ، gap ، col و
ب)نقطه تقاطع یک خط تراز که باعث شکل گیری دو حلقه می شود که هر کدام نشان دهنده نقاط هم ارتفاع یکی از دو قله یا کوه مجاور هم هستند
( دورسنجی): فرکانس عبوری از یک فیلتر فیلترهای بالا گذر ، داده هایی با فرکانس بالا و فیلترهای پایین گذر ، داده هایی با فرکانس پایین را عبور می دهند
( رودخانه): گذرگاهی در عرض یک رود ، آبگذر ، مترادف: گذرگاه ، گردنه (زمین ریخت شناسی): الف) گذرگاهی طبیعی در مناطق مرتفع و صعب العبور مانند یک شکاف ، گودی یا دیگر مناطق نسبتاً پست یک رشته کوه که به عنوان یک گذرگاه در نظر گرفته می شوند و یا مجرایی در لبه متصل کننده دو قله که توسط دره ای دربر گرفته شده است مقایسه شود با: ، col وب)نقطه تقاطع یک خط تراز که باعث شکل گیری دو حلقه می شود که هر کدام نشان دهنده نقاط هم ارتفاع یکی از دو قله یا کوه مجاور هم هستند ( دورسنجی): فرکانس عبوری از یک فیلتر فیلترهای بالا گذر ، داده هایی با فرکانس پایین را عبور می دهند ( رودخانه): گذرگاهی در عرض یک رود
لاوک خاکشویی
توانمندی سیستم برای نمایش دادن قسمتهای مختلف یک تصویر بدون تغییر مقیاس نمایش (room)
(خاک): لایه ، پوسته یا افقی سخت و سیمان مانند که درون خاک سطحی و یا در زیر آن شکل گرفته و با گذر زمان ، سخت و متراکم شده است لایه یا افق مزبور اغلب حاوی مقدار رس فراوانی می باشد معمولاً مانع حرکت آب و هوا و رشد ریشه گیاهان می شود ، خصوصاً hardpen یا لایه سخت خاک نیز ببینید: genetic pan; pressure pan
(زمین ریخت شناسی):(الف) یک فرورفتگی یا حوضه طبیعی کم عمق خصوصاً نمونه ای که حاوی حجمی از آب راکد مانند دریاچه ، تالاب و …است ، مانند گودی ای که در یکی از مرداب های جزر و مدی موجود در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در امریکا شکل گرفته و حاوی آبگیری دائم یا موقتی است (ب) عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای حفره‌ای که زمانی یک دهانه آتشفشانی فرعی بوده است
(یخ):(الف) مخفف واژه pandeake ice یا یخ پنکیکی یا یخ شل و نیمه متراکم (ب) قطعه ای از یخ پنکیکی (ج) کفه یخی (د) قطعه یخی بزرگ ، مسطح و نسبتاً نازک که قطری معادل با 60 متر داشته و ابتدا در یک خلیج یا در امتداد ساحل شکل گرفته و سپس بر روی دریا روان شده است
(نمک):(الف) یک کفه نمکی خصوصاً نمونه های موجود در افریقای جنوبی ، مقایسه شود با: vloer (ب) حوضه ای مصنوعی که جهت تولید نمک از طریق تبخیر آب شور یا شورابه ها ، در زمین ایجاد شده است همچنین ظرف یا مخزنی که از آن برای بخار کردن آب شور یا شورابه و تولید نمک استفاده می شود ، لاوک خاکشویی توانمندی سیستم برای نمایش دادن قسمتهای مختلف یک تصویر بدون تغییر مقیاس نمایش (room) (خاک): لایه ، خصوصاً hardpen یا لایه سخت خاک نیز ببینید: genetic pan; pressure pan (زمین ریخت شناسی):(الف) یک فرورفتگی یا حوضه طبیعی کم عمق خصوصاً نمونه ای که حاوی حجمی از آب راکد مانند دریاچه ، مانند گودی ای که در یکی از مرداب های جزر و مدی موجود در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در امریکا شکل گرفته و حاوی آبگیری دائم یا موقتی است (ب) عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای حفره‌ای که زمانی یک دهانه آتشفشانی فرعی بوده است (یخ):(الف) مخفف واژه pandeake ice یا یخ پنکیکی یا یخ شل و نیمه متراکم (ب) قطعه ای از یخ پنکیکی (ج) کفه یخی (د) قطعه یخی بزرگ ، مسطح و نسبتاً نازک که قطری معادل با 60 متر داشته و ابتدا در یک خلیج یا در امتداد ساحل شکل گرفته و سپس بر روی دریا روان شده است (نمک):(الف) یک کفه نمکی خصوصاً نمونه های موجود در افریقای جنوبی
یختوده
(الف):عنوانی عام برای هر گستره ای از یخهای دریایی (به غیر از یخ سریع) و بدون در نظر گرفتن نحوه نهشته شدن آنها که از مخلوطی ناهمگن از قطعات یخی با اندازه و سن مختلف که در اثر سایش و برخورد قطعات بزرگ یخهای شناور با یکدیگر ، به وجود آمده اند ، تشکیل شده است؛ مجموعه مزبور می تواند از اجزایی به هم پیوسته و یا نیمه گسسته تشکیل شده باشد ولی در هر حال سطح دریا را به گونه ای پوشانده است که هیچ آب آزادی در آن به چشم نمی خورد نیز ببینید: drift ice(یخرانه)
(ب):مواد یخی تشکیل دهنده یک گستره یخی دریایی ، مترادف:pack ، ice pock ، ice canopy واژه های ، ice pack pack ice برای قسمتی از دریا که حاوی یخهای شناور بوده و نیز خود یخهای شناور ، به کار می روند ، یختوده (الف):عنوانی عام برای هر گستره ای از یخهای دریایی (به غیر از یخ سریع) و بدون در نظر گرفتن نحوه نهشته شدن آنها که از مخلوطی ناهمگن از قطعات یخی با اندازه و سن مختلف که در اثر سایش و برخورد قطعات بزرگ یخهای شناور با یکدیگر ، تشکیل شده است؛ مجموعه مزبور می تواند از اجزایی به هم پیوسته و یا نیمه گسسته تشکیل شده باشد ولی در هر حال سطح دریا را به گونه ای پوشانده است که هیچ آب آزادی در آن به چشم نمی خورد نیز ببینید: drift ice(یخرانه) (ب):مواد یخی تشکیل دهنده یک گستره یخی دریایی

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه