دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای داده ورودی ، داده ورودی داده های آماده برای پردازش ،

داده ورودی ، داده ورودی داده های آماده برای پردازش ، معلومات یا داده های ورودی معطیات ورودی ، داده های اولیه
input data
پیشنهاد شما چیست؟
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته مهندسی كامپيوتر است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی داده ورودی ، داده ورودی داده های آماده برای پردازش ، معلومات یا داده های ورودی معطیات ورودی ، داده و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
اجرای داده ها، اداره داده ها، مجری داده.
administrative data
داده قیاسی
analog data
اطلاعات اولیه
basic data
انبوهی از داده ها
bulk data
ضبط داده روی یک فرم
capture of data
داده های رده بندی شده مجموعه ای از داده ها که براساس ویژگیهایشان دسته بندی شده باشند ، داده‌های رده‌بندی شده
classified data
داده های پیراسته داده هایی که خطاهای آنها تصحیح و کیفیت آنها با توجه به اهداف خاص بالا برده شده باشد ، داده‌های پیراسته
cleansed data
داده روشن نسخه ای از پیام یا داده که علاوه بر طرفهای مجاز برای کاربران دیگر نیز مفهوم باشد
clear data
داده های خوشه بندی شده داده هایی که براساس روابط بین آنها دسته بندی شده باشند ، داده‌های خوشه‌بندی شده
clustered data
داده های گرداوری شده داده هایی که از منابع متفاوت و پراکنده جمع آوری شده باشد ، داده‌های گردآوری شده
collected data
داده های چکیده داده هایی که تحت فرایند چکیده سازی قرار گرفته باشند ، داده‌های چکیده
compact data
داده های فشرده داده هایی که با رمزبندی به روشی خاص فضای کمتری را به خود اختصاص دهند ، داده‌های فشرده
compressed data
داده های متوالی ؛ داده های پیوسته
contibuous data
داده های متوالی ، داده های پیوسته داده های متوالی
continuous data
داده کنترلی ، [داده های کنترلی] داده هایی که اطلاعات مربوط به زمان بندی و راه یابی مورد استفاده در همگام سازی و هدایت داده های دیگر یا مدیریت عملیات ابزاری چون گذرگاه یا در گاه را در خود جای میدهند
control data
داده های برگردان شده داده هایی که رمزبندی آنها از صورتی به صورت دیگر تغییر یافته باشد ، داده‌های برگردان شده
converted data
داده ، اطلاعات اطلاعات کلمه data جمع کلمه ی datum و به معنی یک واقعیت واحد است به کارگیری داده برای انجام محاسبات یا تصمیم گیری « پردازش داده » نام دارد ، داده ها ؛ داده ، داده جمع کلمه لاتین datum به معنای موردی از اطلاعات می باشد طبق قائده یک مورد از اطلاعات باید"داده" و بیش از یک مورد باید "داده" گفته شود اما در عمل ، کلمه data به شکل جمع و مفرد به کار می رود ، داده ها اعداد و متن و مانند آن که می توان آنها را به شکل خاصی مرتب کرد تا امکان ذخیره سازی و پردازش آنها به وسیله رایانه فراهم شود ، داده ها ، ارقام ، داده‌ها
data
داده دیجیتالی
digital data
داده رقمی
digutal data
داده گسسته
discrete data
داده های جاسازی شده، داده های تعبیه شده، داده های قرارداده شده
embedded data
جاسازی داده
embedding data
داده پوشیده داده ای روشن که تبدیل به رمز شده باشد و معنای آن برای گیرنده غیر مجاز قابل درک نباشد
enciphered data
داده های رمزبندی شده داده های تغییر داده شده ای که برای اشخاص یا طرفهای غیر مجاز مفهوم نباشد ، داده‌ های رمز بندی شده
encrypted data
داده های وارد شده داده هایی که به یک سامانه اطلاعاتی وارد شده باشد ، داده‌ های وارد شده
entered data
داده های استخراجی داده هایی خاص که از یک پرونده داده ای جدا و بیرون کشیده شده باشد ، داده‌های استخراجی
extracted data
صفحه وجود دارد اما چیزی نشان داده نمی شود این ایراد در سندی رخ می دهد که بطور درستی جدول بندی نشده ویا اطلاعات مربوط به header سند خالی است
file contains no data
داده های گروبندی شده مجموعه ای از داده ها که بر اساس کاربرد و کارکردشان دسته بندی شده باشد ، داده‌های گروه‌بندی شده
grouped data
داده های بالا بعد
high-dimensional data
داده با ابعاد بالا
Highly dimensional data
عدم توازن
Imbalanced Data
دادن ورودی ، درونداد ، ورودی ، ورودی اطلاعاتی که به کامپیوتر ارائه شده است ارئه اطلاعات به کامپیوتر ( توجه داشته باشید که واژه ی ورودی و خروجی ف همیشه از نطقه نظر کامپیوتر به کار می رود ) داده ی ورودی ممکن است اعداد یا رشته های کاراکتری ( فهرستی از نامها ) باشد کامپیوتر ورودی را از طریق یک دستگاه ورودی ، مانند صفحه کلید ، یا از یک دستگاه ذخیره ، مانند دیسک گردان دریافت می کند ، [ورودی ، وارد کردن] اطلاعاتی که از طریق صفحه کلید یا فایل ذخیره شده در دیسک ، جهت پردازش وارد کامپیوتر میگردد این کلمه معمولا به عنوان اسم یا صفت به کار میرود اما به عنوان فعل نیز اغلب به مفهوم وارد کردن اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد ، درون‌ داد
input
کنترل کننده ورودی - خروجی
input - output controller
دستورات ورودی و خروجی
input - output instructions
ترتیب ورودی - خروجی
input - output order
مدخل های ورودی -خروجی
input - output ports
ورودی
input (device)
الفبای ورودی
input alphabet
ناحیه ورودی ، [ناحیه ورودی] نگاه کنید به ‎ input buffer
input area
بلاک ورودی ، واحد ورودی
input block
کران ورودی ، وسیله ای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده ها انجام بدهد ، وسیله ای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده ها انجام بدهدR> ، وسیله ای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده ها انجام بدهد کران ورودی
input bound
[میانگیر ورودی] قسمتی از حافظه کامپیوتر که برای ذخیره سازی موقت اطلاعات وارد شده جهت پردازش ، کنار گذاشته میشود نیز نگاه کنید به ‎ buffer
input buffer
[کانال ورودی] نگاه کنید به ‎ channel ، ‎ input/output channel
input channel
دستگاه ورودی ، دستگاه ورودی دستگاههایی مانند موس و کیبورد و
input device
نگاه کنید به ‎ device driver
input drive
میدان ورودی
input field
صف برنامه ورودی
input job queue
مسیل برنامه ورودی
input job stream
رسانه ورودی
input media
وضعیت ورودی ، حالت ورودی ، حالت ورودی وضعیت ورودی
input mode
واحد ورودی - خروجی
input- outpput unit
ورودی خروجی
input output
ورودی خروجی
input- output
حملات ورودی/خروجی
input output attack
پهنای باند ورودی - خروجی
input -output bandwidth
شرایطی که در آن سرعت واحد پردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم می شود
input- output bound
گذرگاه ورودی - خروجی
input- output bus
کانال ورودی - خروجی
input -output channel
سیستم کنترل ورودی - خروجی
input -output control system
دستگاه ورودی - خروجی
input- output device
میانگیر ورودی -خروجی
input- output interface
عملکرد ورودی-خروجی
input- output operation
رویه ورودی -خروجی
input -output procedure
پردازشگر ورودی - خروجی ، پردازنده ورودی -خروجی
input- output processor
سیستم برنامه سازی ورودی-خروجی
input- output programming system
علامت ورودی - خروجی
input- output symbol
سیستم ورودی - خروجی
input- output system
[درگاه ورودی] نگاه کنید به ‎ input/output port
input port
صف ورودی
input queue
تخصیص حالت ورودی
Input State Assignment
مسیل ورودی ، جریان سیر ورودی ، مسیل ورودی داده هایی که به میبزبان فرستاده می شود ، [جریان ورودی ، مسیل ورودی] جریانی از اطلاعات که به عنوان رشته ای از بایتهای مربوط به یک کار یا مقصد خاص ، مورد استفاده قرار میگیرند در برنامه نویسی ، جریان ورودی ، میتواند مجموعه ای از کاراکترهای خوانده شده از صفحه کلید به داخل حافظه ، یا بلوکی از داده های خوانده شده از دیسک و یا نوشته شده در آن باشد مقایسه کنید با ‎ output stream
input stream
صف کار ورودی
input work queue
ورودی/ خروجی با حروف اختصاری I/O (که "آی او" تلفظ می شود) ، دو فعالیت از سه فعالیت (ورودی ، پردازش ، خروجی) مشخصه یک کامپیوتر است ورودی/ خروجی به امور گردآوری داده ها برای کار ریزپردازنده و ارائه نتایج حاصله از طریق ابزاری چون صفحه نمایش ، دیسک گردان یا چاپگر ، اطلاق می گردد صفحه کلید و ماوس ابزارهای ورودی هستند که اطلاعات را در اختیار ریزپردازنده قرار می دهند نمایشگر و چاپگر نیز ابزارهای خروجی هستند که نتایج حاصله را در اختیار کاربر قرار می دهند دیسک گردان هم ابزار ورودی و هم ابزار خروجی است زیرا هم می تواند اطلاعات ذخیره شده را ارائه بدهد و هم داده های پردازش شده را ذخیره کند ، [ورودی ‎ / خروجی] با حروف اختصاری ‎ I/O (که ((آی ا)) تلفظ میشود)) ، دو فعالیت از سه فعالیت (ورودی ، خروجی) مشخصه یک کامپیوتر است ورودی‎/ خروجی به امور گردآوری داده ها برای کار ریز پردازنده و ارائه نتایج حاصله از طریق ابزاری چون صفحه نمایش ، اطلاق میگردد صفحه کلید و ماوس ، ابزارهای ورودی هستند که اطلاعات را در اختیار ریز پردازنده قرار میدهند نمایشگر و چاپگر نیز ابزارهای خروجی هستند که نتایج حاصله را در اختیار کاربر قرار میدهند دیسک گردان هم ابزار ورودی و هم ابزار خروجی است زیرا هم میتواند اطلاعات ذخیره شده را ارائه بدهد و هم داده های پردازش شده را ذخیره کند
input/output
[ناحیه ورودی ‎ / خروجی] نگاه کنید به ‎ input/output buffer
input/output area
[میانگیر ورودی ‎ / خروجی] قسمتی از حافظه کامپیوتر که برای ذخیره سازی موقت اطلاعات ورودی و خروجی کنار گذاشته میشود ابزارهای ورودی‎/ خروجی اغلب میتوانند بدون دخالت ‎ CPU در این میانگیر بنویسند ، بنابراین هنگام پر شدن میانگیر ، برنامه میتواند به کار خودش ادامه دهد که در نتیجه سرعت اجرایی برنامه افزایش مییابد نیز نگاه کنید به ‎ buffer
input/output buffer
[گذرگاه ورودی ‎ / خروجی] یک مسیر سخت افزاری داخل کامپیوتر که برای انتقال اطلاعات بین ریز پردازنده و ابزارهای ورودی و خروجی مورد استفاده قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ bus
input/output bus
[کانال ورودی ‎ / خروجی] یک مسیر سخت افزاری از ‎ CPU به گذرگاه ورودی‎/ خروجی است که از طریق آن اطلاعات بین ریز پردازنده و ابزارهای ورودی و خروجی انتقال مییابند نیز نگاه کنید به ‎ bus
input/output channel
مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایند ورودی و خروجی طراحی شده است ، سیستم کنترل ورودی و خروجی
input/output control system
[کنترل کننده ورودی ‎ / خروجی] یک مدار کنترلی به همراه ابزارهای ورودی یا خروجی یا درگاهها که یک رابط سخت افزاری (نوعی مترجم) بین ابزارهای ورودی‎/ خروجی و ریز پردازنده را شکل میدهد کنترل کننده ورودی‎/ خروجی عملیات را تحت نظارت قرار داده و امور مربوط به دریافت ورودی و ارسال خروجی را انجام میدهد ، بدین ترتیب یک وسیله ارتباطی دائمی را برای ریز پردازنده فراهم میسازد تا ریز پردازنده بتواند به کارهای دیگر خود بپردازد به عنوان مثال ، ممکن است کد صفحه کلید یک ریز پردازنده و مدار داخلی جهت ثبت ضربات کلیدی و ترجمه آنها به کدهای دودویی قابل فهم برای ریز پردازنده کامپیوتر داشته باشد همچنین دیسک گردان نیز به وسیله یک کنترل کننده کار میکند که امور پیچیده الکترونیکی مربوط به استقرار هدهای خواندن‎/ نوشتن ، خواندن از دیسک و نوشتن روی آن ، و حتی کنترل اشکالات و خطاها را نیز انجام میدهد بیشتر کنترل کننده ها به نرم افزاری احتیاج دارند که امکان دریافت و پردازش اطلاعات ارائه شده به وسیله کنترل کننده را برای کامپیوتر فراهم میسازند ابزار ورودی‎/ خروجی‎1 ابزار ورودی‎/ خروجی‎input/output device7$ یک ابزار سخت افزاری که برای گذاردن اطلاعات در اختیار کامپیوتر و دریافت اطلاعات از آن ، مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین ابزار ورودی‎/ خروجی بسته به وضعیت موجود ، اطلاعات را در یکی از دو مسیر موجود ارسال میکند دیسک گردان ، مثالی از یک ابزار ورودی‎/ خروجی است برخی از ابزارها فقط برای دریافت ورودی مورد استفاده قرار میگیرند ، مثل: صفحه کلید ، ماوس ، قلم نوری و دسته بازی‎ ; ابزارهای دیگری نیز فقط برای ارائه خروجی قابل استفاده هستند مثل: چاپگر و مونیتور برای بیشتر ابزارها باید روال نرم افزاری خاصی (بنام راه انداز ابزار) نصب شود که امکان انتقال اطلاعات بین کامپیوتر و آن را فراهم میسازد
input/output controller
دستگاه ورودی و خروجی ، [ابزار ورودی ‎ / خروجی] یک ابزار سخت افزاری که برای گذاردن اطلاعات در اختیار کامپیوتر و دریافت اطلاعات از آن ، مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین ابزار ورودی‎/ خروجی بسته به وضعیت موجود ، اطلاعات را در یکی از دو مسیر موجود ارسال میکند دیسک گردان ، مثالی از یک ابزار ورودی‎/ خروجی است برخی از ابزارها فقط برای دریافت ورودی مورد استفاده قرار میگیرند ، مثل: صفحه کلید ، ماوس ، قلم نوری و دسته بازی‎ ; ابزارهای دیگری نیز فقط برای ارائه خروجی قابل استفاده هستند مثل: چاپگر و مونیتور برای بیشتر ابزارها باید روال نرم افزاری خاصی (بنام راه انداز ابزار) نصب شود که امکان انتقال اطلاعات بین کامپیوتر و آن را فراهم میسازد
input/output device
[رابط ورودی ‎ / خروجی] نگاه کنید به ‎ input/output controller
input/output interface
[درگاه ورودی ‎ / خروجی] کانالی که اطلاعات از طریق آن بین ابزار ورودی یا خروجی و ریز پردازنده مبادله میشود ‎ CPU به هر درگاه به عنوان یک یا چند آدرس از حافظه نگاه میکند که با استفاده از آدرسهای مزبور ، داده هایی را به درگاه ارسال کرده و یا از آن دریافت میدارد سخت افزارهای تخصصی از جمله برد مدارهای افزودنی ، داده های دریافت شده از ابزارها را در آدرسهایی از حافظه جای داده و داده های موجود در حافظه را به آنها ارسال میکنند توجه داشته باشید که برخی از درگاهها فقط به ورودی یا خروجی اختصاص دارند نیز نگاه کنید به ‎ port
input/output port
[پردازنده ورودی ‎ / خروجی] سخت افزاری که برای برداشتن بار عملیات ورودی و خروجی از روش واحد پردازش اصلی ، طراحی شده است به عنوان مثال ، یک پردازنده سیگنال دیجیتال میتواند بدون وارد آوردن فشار بر روی ‎ CPU ، عملیات وقتگیر و پیچیده تجزیه تحلیل و شبیه سازی الگوهای صوتی را انجام دهد نیز نگاه کنید به ‎ front-end processor
input/output processor
[دستور ورودی ‎ / خروجی] یک دستورالعمل برنامه ای که باعث انتقال اطلاعات بین حافظه و ابزار ورودی یا خروجی میگردد
input/output statement
اصطلاحی برای وضعیتی است که در آن ، مدت زمان طولانی عملیات خواندن و نوشتن داده ها در یک ابزار ذخیره سازی مانند دیسک گردان ، باعث کند شدن کار ریز پردازنده کامپیوتر میگردد این حالت وقتی پیش میآید که حین کار در حال انجام ، بطور مکرر به دیسک رجوع شود یا سرعت ابزار ذخیره سازی نسبت به سرعت ریز پردازنده خیلی پایین باشد به عنوان مثال ، ممکن است ریز پردازنده ای بتواند خیلی سریع تغییراتی در یک پایگاه داده های بزرگ ذخیره شده روی دیسک ایجاد کند ، در حالی که دیسک گردان مورد استفاده به کندی عمل میکند
input/output-bound
نگاه کنید به ‎ input/output-bound
input-bound
ورودی و خروجی
input-output
پهنای باند ورودی - خروجی ، پهنای باند ورودی ‎ - خروجی
input-output bandwidth
شرایطی که در ان سرعت واحد پردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم می شود ، شرایطی که در آن سرعت واحد پردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم می شود
input-output bound
گذرگاه ورودی ‎ - خروجی
input-output bus
کانال ورودی - خروجی ، کانال ورودی ‎ - خروجی
input-output channel
سیستم کنترل ورودی - خروجی ، سیستم کنترل ورودی ‎ - خروجی
input-output control system
کنترل کننده ورودی - خروجی ، کنترل کننده ورودی ‎ - خروجی
input-output controller
دستگاه ورودی و خروجی
input-output device
دستورات ورودی و خروجی
input-output instructions
میانگیر ورودی ‎ - خروجی
input-output interface
عملکرد ورودی ‎ - خروجی
input-output operation
ترتیب ورودی ‎ - خروجی
input-output order
مدخل های ورودی ‎ - خروجی
input-output ports
رویه ورودی - خروجی
input-output procedure
پردازنده ورودی ‎ - خروجی پردازشگر ورودی ‎ - خروجی
input-output processor
سیستم برنامه سازی ورودی ‎ - خروجی
input-output programming system
تعیین مسیر ورودی -خروجی ، تعیین مسیر ورودی ‎ - خروجی
input-output redirection
علامت ورودی ‎ - خروجی
input-output symbol
سیستم ورودی ‎ - خروجی
input-output system
واحد ورودی - خروجی
input-output unit
نویز ارجاع به ورودی
input-referred noise
وارد کردن
inputting
یکپارچگی داده ها
integrity of data
داده موثر
live data
داده موثر
lived data
داده قابل فهم برای ماشین - نوعی داده که به صورتی از طریق دستگاه ورودی می تواند وارد کامپیوتر شود نمونه های این نوع داده ها شامل دیسکها و نوارهای مغناطیسی ، دیسکای نوری ، کارتهای سوراخ دار و کدهای میله ای است
machine-readable data
داده های مدیریتی
management data
داده های اصلی
master data
داده های پزشکی
Medical data
فرا داده
Meta data
فراداده
metadata
داده میکروآرایه ای
micro-array data
داده های تلفن همراه
mobile data
داده های چند بعدی
multimedia data
ابر داده ی شبکه
Network Metadata
داده اسمی
nominal data
داده ترتیبی یا وصفی
ordinal data
داده اصلی
original data
داده خروجی ، داده های خروجی
output data
داده های شخصی داده های متعلق به شخص حقیقی مشخص و معین
personal data
داده آلوده شده
polluted data
داده های شخصی داده های متعلق به شخص حقیقی مشخص و معین
private data
داده ‌های شخصی
private data, personal data
داده های حفاظت شده اطلاعاتی در یک سامانه که در برابر دستیابی غیر مجاز به داده ها و تغییر عمدی یا سهوی آنها به طور ناخواسته یا به دلیل خطاهای کاربری و خرابیهای رایانه ای محافظت شده باشد ، داده ‌های حفاظت شده
protected data
داده های اولیه، داده های خام
Raw data
نگاه کنید به ‎ RXD
receive data
داده دریافت شده
received data
افزونگی داده
redundant data
داده های باز نموده داده های ارائه شده در قالبهایی چون نمودار و جدول و اعداد ، داده ‌های باز نموده
represented data
[داده های منبع] ساختارهای داده ای ، الگوها ، رویه های تعریفی ، روالهای مدیریتی ، طرح شمایلها ، و موارد مشابهی که همراه منابع خاصی چون فهرست گزینش (منو) ، پنجره یا کادر ارتباطی مورد استفاده قرار میگیرند
resource data
داده نمونه
sample data
زمانبندی کلان داده ها
scheduling of big data
داده سری
serial data
[داده های منبع] داده های اصلی که برنامه کاربردی کامپیوتر براساس آن عمل میکند‎ ; به عنوان مثال ، اطلاعات مربوط به شغل کارمندان و گزارشات عملکردی میتواند داده های منبع پایگاه داده های کارمندان یک شرکت باشد
source data
داده های ساخت یافته
structured data
داده سمبلیک
symbolic data
داده جدولی
tabular data
داده آزمون
test data
داده های متنی
textual data
داده های وابسته به زمان
TIME-DEPENDENT DATA
داده های ردگیری شده داده هایی که دریافت و در جایی دیگر به کار گرفته یا نمایش داده شده باشد ، داده‌های ردگیری شده
tracked data
داده های تراکنشی
Transactional data
داده های رسانده داده هایی که از جایی به جای دیگر منتقل شده باشد ، داده‌های رسانده
transferred data
انتقال داده
transforming data
نگاه کنید به ‎ TXD
transmit data
داده های ارسال شده ، داده های مخابره شده ، داده های مخابره شده داده های ارسال شده
transmitted data
داده های معاملاتی
transnational data
داده های غیرقطعی
uncertain data
داده های بدون برچسب
unlabeled data
داده دیدگاه ؛ داده نما؛ سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق آن استفاده کنندگان می توانند بطور محاوره ای از تلویزیون های محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند ، سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطور محاوره ای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند ، داده نما ، سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق آن استفاده کنندگان می توانند بطور محاوره ای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما داده دیدگاه
viewdata
داده های دیداری سازی شده ، داده های دیداری اطلاعات عددی و متنی که به قالب نگاره ای تبدیل شده باشد ، داده‌های دیداری سازی شده
visualized data
ارائه خدماتی درباره خروجی های کامپیوتر و
vital product data
داده شکل موج
waveform data
وبی از داده ها
Web of data
داده ها در بدترین حالت
worst-case data

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله مهندسی كامپيوتر هستید؟
ثبت سفارش ترجمه جدید
موسسه البرز ادیت مقاله ISI مهندسی كامپيوتر را هم انجام می دهد:
ثبت سفارش ویرایش مقاله جدید
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه مهندسی كامپيوتر باشید:
ارسال سفارش تولید محتوا
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ارسال سفارش پارافریز مقاله
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:
ثبت سفارش ترجمه فیلم

دیکشنری تخصصی و آنلاین مهندسی کامپیوتر

سایت ترجمه تخصصی البرز یک دیکشنری تخصصی برای دانشجویان و اساتید رشته کامپیوتر آماده کرده است. کلیه اصطلاحات تخصصی رشته کامپیوتر را در قالب یک دیشکنری آنلاین ارائه نموده ایم.
این دیکشنری به صورت دو زبانه می باشد. برای ترجمه اصطلاحات کامپیوتر از انگلیسی به فارسی، متن خود را انگلیسی تایپ نمایید. همچنین برای ترجمه اصطلاحات از فارسی به انگلیسی، متن خود را به فارسی تایپ نمایید. جستجو انجام می گیرد و کلیه معادل های انگلیسی لغت مورد نظر شما نمایش داده خواهد شد.
گروه مهندسی کامپیوتر، دیکشنری تخصصی کامپیوتر را مرتب بروزرسانی کرده و لغات جدیدی به آن می افزاید. این دیکشنری منبع قابل اعتمادی جهت انجام ترجمه تخصصی کامپیوتر است.


ورود به دیکشنری تخصصی کامپیوتر

واژه نامه تخصصی مهندسی كامپيوتر بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی مهندسی كامپيوتر بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

مهندسی كامپيوتر مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی مکانیک مهندسی صنايع مهندسي شيمی مهندسی پزشکی مهندسی مواد و متالوژی مهندسی پليمر مهندسی معدن مهندسی نفت مهندسي نساجی مهندسی شهرسازی محيط زيست مهندسی هوافضا مهندسی HSE مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی خودرو مهندسی دریا علوم مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

حسابداری حقوق مديريت روانشناسی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی علوم اقتصادی مديريت جهانگردی علوم ارتباطات اجتماعی زبان و ادبيات فارسی علوم اجتماعی فلسفه علوم جغرافيايی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

شيمی زيست شناسی فیزیک رياضی زمين شناسی نانوفناوری ژئوفيزيك و هواشناسی علوم کامپیوتر

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی دامپزشكی علوم آزمايشگاهی دندانپزشكی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر

معماری معماری داخلی
Skip Navigation Links
ثبت سفارش ترجمه