صفحه اصلی
خدمات مهندسی كامپيوتر
ترجمه تخصصی مهندسی كامپيوتر
ترجمه مقاله مهندسی كامپيوتر
ترجمه کتاب
ترجمه کاتالوگ
ترجمه فوری
ترجمه فیلم
ویرایش مقاله مهندسی كامپيوتر
بررسی سرقت ادبی
تنظیم مقاله
گواهی نیتیو
پارافریز مقاله
تولید محتوا
مقاله ترجمه شده مهندسی کامپیوتر
دیکشنری تخصصی مهندسی كامپيوتر
قیمت ترجمه
راهنما
نحوه ثبت سفارش ترجمه
نحوه ثبت سفارش ویرایش مقاله
ارسال و پیگیری درخواست پشتیبانی
تخفیف های ترجمه
درباره ما
سوابق موسسه ترجمه البرز
تماس با ترجمه البرز
وبلاگ البرز
ضمانت و گارانتی خدمات
حق مالکیت معنوی سفارشات
دعوت به همکاری
ورود/عضویت
دیکشنری رشته ها
ورود/عضویت
دیکشنری تخصصی البرز
مجموعه ای کامل از لغات و اصطلاحات تخصصی همه رشته ها
معادل های انگلیسی برای سازمان داده ها
سازمان داده ها
data organization
پیشنهاد شما چیست؟
نام شما(اختیاری)
ایمیل شما(اختیاری)
اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی
جستجو کن
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته
مهندسی كامپيوتر
است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی
سازمان داده ها
و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی
تلفظ
داده ، اطلاعات اطلاعات کلمه data جمع کلمه ی datum و به معنی یک واقعیت واحد است به کارگیری داده برای انجام محاسبات یا تصمیم گیری « پردازش داده » نام دارد ، داده ها ؛ داده ، داده جمع کلمه لاتین datum به معنای موردی از اطلاعات می باشد طبق قائده یک مورد از اطلاعات باید"داده" و بیش از یک مورد باید "داده" گفته شود اما در عمل ، کلمه data به شکل جمع و مفرد به کار می رود ، داده ها اعداد و متن و مانند آن که می توان آنها را به شکل خاصی مرتب کرد تا امکان ذخیره سازی و پردازش آنها به وسیله رایانه فراهم شود ، داده ها ، ارقام ، دادهها
data
منشی فردی که در یک مجموعه ی کامپیوتری ، کارهای دفتری را انجام می دهد
data clerk
مودم داده / فاکس
data /fax modem
ترتیب دستیابی داده ها
data access arangement
ترتیب دستیابی داده ها
data access arrangement
استفاده از داده ها در بانکهای اطلاعاتی
data access object
استفاده از داده ها در بانکهای اطلاعاتی
data access objects
صفحه دستیابی داده ها
data access page
اکتساب داده ، [کسب داده ها] روند به دست آوردن داده ها از یک منبع که معمولا خارج از سیستم است این عمل به وسیله احساس کننده الکتریکی ، مثلا در ابزار کنترلی و ارتباطاتی ، یا از طریق ورودی پایانه داده ها ، مثلا در شبکه ها و یا به وسیله رساناهای مغناطیسی ، مثلا در پردازش اطلاعات ، میتواند صورت بگیرد
data acquisition
وفق دهنده داده
data adapter
سرپرستی داده ها انجام وظایف مربوط به گردآوری و درونداد و ذخیره سازی و پردازش داده ها در سامانه اطلاعات یک سازمان ، سرپرستی دادهها
data administration
مسئول داده ها ، مدیر داده ها ، سرپرست داده ها شخص یا برنامه ای که وظایف مربوط به گردآوری و درونداد و ذخیره سازی و پردازش داده ها در سامانه اطلاعات یک سازمان را برعهده داشته باشد ، سرپرست دادهها
data administrator
انبوده داده ؛ تجمع داده ها
data aggergate
متراکم سازی داده ها ؛ تراکم داده ها داده های متراکم ؛ مجموعه ای از اقلام داده درون یک رکورد که نامی به آن داده شده است و به صورت کلی به آن رجوع می گردد ، متراکم سازی داده ها ، داده های متراکم ، مجموعه ای از اقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است و به صورت کلی به ان رجوع می گردد ، [توده داده ها] مجموعه ای از رکوردها یا بلوکهای داده ای که معمولا شرح مربوط به استقرار هر بلوک و ارتباط آن با کل مجموعه را نیز در بر میگیرد
data aggregate
تجمیع داده
data aggregation
تحلیل داده ها فرایند به کار بستن سامانمند روشها و فنون آماری و منطقی برای توصیف و خلاصه سازی و مقایسه داده ها ، تحلیل دادهها
data analysis
تحلیل داده ای
Data analytic
امنیت برنامه و داده
Data and Applications Security
بینام سازی داده ها
data anonymity
جمع آوری داده ها
data aquistion
صفت داده
data arttibute
[صفت و ویژگی داده ها] اطلاعات ساختاری داده ها که به آنها مفهوم میدهد این اصطلاح در مورد اطلاعات ساختاری تشریحی مربوط به فیلدهای یک رکورد نیز به کار میرود
data attribute
تایید اعتبار داده
data authentication
دسترس پذیری داده
Data Availability
بانک اطلاعاتی ؛ پایگاه داده ها ؛ پایگاه داده ؛ بانک داده ها ( database ) ، [بانک داده ها] مخزن و مجموعه معتنابهی از داده ها و اطلاعات را گویند
data bank
پایگاه داده هانای اطلاعات رجوع به database ، داده پایگاه , پایگاه داده
data base
مدیر پایگاه داده ؛ مسئول پایگاه داده ها ، مسئول پایگاه داده ها مدیر پایگاه داده
data base administrator
تحلیل گر پایگاه داده
data base analyst
تثبیت پایگاه داده
data base consolidation
محیط پایگاه داده
data base environment
مدیریت پایگاه داده ، مدیریت پایگاه داده ها
data base management
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
data base management system
سیستم مدیریت پایگاه داده
data base management system dbms
مدیر پایگاه داده
data base manager
رجوع کنید به: data base management
data base packages
متخصص پایگاه داده
data base specialist
اتصال داده
data binding
بیت داده ای ، [بیت داده ای] در ارتباطات ناهمگام ، گروهی بیت (معمولا 5 ، 6 ، 7 یا 8 بیت) هستند که نشانگر یک کاراکتر از داده های مخابراتی میباشند تعداد بیتهای داده ای مورد استفاده در مخابره داده ها باید به توافق طرفهای فرستنده و گیرنده برسد در ابتدای هر گروه از بیتهای داده ای ، یک بیت آغازین و در انتهای آن یک بیت مقایسه اختیاری و یک یا چند بیت توقف جای میگیرد نیز نگاه کنید به asynchronous transmission ، communications parameter
data bit
بیت های داده بیک پارامتر رابط سری RS-232 بیتهای داده در این رابط سری برای هر کاراکتر ممکن است 7 یا 8 باشد در آغاز این بیتها ، یک بیت شروع و در انتهای آنها یک بیت توازن ( پریتی ) و یک بیت توقف قرار می گیرد نگاه کنید به rs-232, kermit XMODEM
data bits
نقض داده ها
data breach
بافر داده ، [میانگیر داده ها] ناحیه ای در حافظه که برای ذخیره سازی موقت داده ها هنگام جابجایی آنها مورد استفاده قرار میگیرد نیز نگاه کنید به buffer
data buffer
گذرگاه داده ؛ مسیر داده ها ، [گذرگاه داده ها] نگاه کنید به bus
data bus
بایت داده
data byte
کابل داده
data cable
ثبت داده ، [ثبت داده ها] گرد آوری داده ها ، معمولا در زمان ایجاد تغییرات ، به شکلی که برای سیستم کامپیوتر قابل استفاده باشد این اصطلاح به ذخیره سازی روی یک رسانه مانند دیسک سخت یا دیسک فلاپی نیز اطلاق میگردد
data capture
جمع آوری داده ، جمع اوری داده
data capturing
حامل داده ، [حامل داده ها] نگاه کنید به carrier
data carrier
نگاه کنید به DCD
data carrier detected
سلول داده ؛ سلول ، سلول سلول داده
data cell
مرکز داده
data center
مراکز داده
Data Centers
فرآیند اتصال اقلام داده به یکدیگر ، فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر ، [زنجیربندی داده ها] روند ذخیره سازی قسمتهایی از داده ها در نواحی غیر پیوسته روی دیسک ، نوار یا حافظه و توانایی ارتباط دهی مرتب این بخشها به نحوی که شکل کلی خود را بیابند ; به عنوان مثال میتوان ذخیره ادامه یک فایل در یک نوار یا دیسک دیگر و یا ذخیره سازی بخشهای یک فایل در قسمتهای مختلف یک دیسک را نام برد
data chaining
کانال داده ، مجرای داده ها کانال داده ، کانال داده ها ، [کانال داده ها] نگاه کنید به chennel
data channel
مقابله داده ها
data check
ردهبندی دادهها
data classification
رده بندی داده ها برنامه ای برای دسته بندی مجموعه ای از داده ها براساس ویژگیهای آنها ، ردهبند دادهها
data classifier
داده پیرایی فرایند تصحیح خطاهای داده ای در مجموعه ای از داده ها ، برای بالا بردن کیفیت داده ها با توجه به اهداف خاص
data cleansing
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفتر انجام میدهد ، فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفتر انجام می دهد
data clerk
خوشه بندی داده
Data Clustering
جمع آوری داده ها ، گردآوری داده ها فرایند جمع کردن داده های مختلف از منابع متفاوت و پراکنده ، [گردآوری داده ها] روند به دست آوردن اسناد منبع یا داده ها ; همچنین گروه بندی عناصر داده ها در یک مجموعه ، از طریق مرتب سازی و تکنیکهای سازمان دهی کننده دیگر ، گردآوری دادهها
data collection
سیستم جمع اوری داده ها ، سیستم جمع آوری داده ها
data collection system
ارتباطات داده ای انتقال اطلاعات از یک کامپیوتر به دیگری برای ایجاد ارتباط میان کامپیوترها جنبه های گوناگونی از فرایند ارتباطاتی باید استاندارد شود استاندارد بین المللی ISO 7498ISO هفت لایه را معرفی می کند که باید در آنها تصمیمات گرفته شوند این لایه ها عبارتند از :1- لایه فیزیکی - چه نوع سیگنالهای الکترونیکی میان ماشینها مبادله می شود نمونه های استاندارد این سطح در RS-232 , MODEM شرح اده شده اند 2 لایه اتصال - چگونگی دو ماشین ارسال و دریافت فیزیکی ، سیگنالها را هماهنگ می کنند ؟ برای شناخت نمونه ها ، نگاه کنید به : HANDASHKING PACKET لایه ی شبکه - چگونه یک ماشین با دیگری ارتباط بر قرار می کند ؟ برای شناخت نمونه ها نگاه کنید به : Hayes compatibility x 25 packet 4 لایه ی انتقال - چگونه فرستنده مطمئن می شود که پیام را درست دریافت کردن است ؟ برای شناخت نمونه ها ، نگاه کنید به kermit , XMODEM پنج - لایه ی جلسه ( نشست ) - چگونه ماشینها یکدیگر را معرفی می کنند ؟ چگونه کاربران یکدیگر را معرفی می کنند ؟ 6- لایه ی نمایش ( ارائه ) وقتی اطلاعات به ماشین کاربر می رسد به چه چیزی شبیه است ؟ 7 - لایه ی کاربردی - اطلاعات چگونه درون سیستم نرم افزاری که آن را پردازش خواهد کرد جای می گیرد ؟ در یک سیستم ساده برخی از این لایه ها با دست اداره می شوند ، مخابره داده ها ؛ ارتباط داده ها ، ارتباط داده ها ، انتقال اطلاعات ، ارتباط داده ای ، ارتباط داده ای گونه ای از ارتباطات که با انتقال داده ها صورت می گیرد ، داد وستد اطلاعات ، ارتباط دادهای
data communication
تجهیزات ارتباط داده ای تجهیزاتی در شبکه ارتباطی که ارسال و دریافت داده ها را ممکن می سازد ، تجهیزات ارتباط دادهای
data communication equipment
شبکه ارتباط داده ای شبکه ای جهانی که امکان انتقال سریع و به صرفه پیغامها و اطلاعات الکترونیکی را به کاربران می دهد ، شبکه ارتباط دادهای
data communication network
سیستم ارتباطات داده
data communication system
ارتباطات داده ای ارسال و دریافت داده ها که غالباً شامل عملیاتی چون رمزبندی و رمزگشایی و اعتبار سنجی است ، ارتباطات دادهای ، [ارتباطات داده ها] نگاه کنید به communications
data communications
تجهیزات ارتباطات داده ها
data communications equipment
پردازنده ارتباطات داده ها
data communications processor
سیستم ارتباطات داده
data communications system
فشردگی داده ها ، داده فشاری ، فشردگی داده ها چکیده سازی داده ها کاهش پهنای باند و هزینه و زمان و شمار عناصر داده ای برای ایجاد و ارسال و ذخیره سازی ، بدون از دست دادن اطلاعات اصلی که با از میان بردن حشو و زوائد یا استفاده از رمزگذاری ویژه انجام می شود ، [متراکم سازی داده ها] نگاه کنید به data compression ، چکیدهسازی دادهها
data compaction
فشرده سازی داده
Data compression
تمرکز داده ها
data concentration
برگزاری کنفرانس داده ای راه دور
data conferencing
محرمانگی داده
Data confidentiality
کنترل داده ، کنترل داده ها ، [کنترل داده ها] یکی از جنبه های مدیریت داده هاست که مشخص میکند چه کسی و چگونه داده ها را مورد استفاده ، دستیابی ، تغییر و تملک قرار داده است
data control
بلاک کنترل داده ها
data control block
بخش کنترل داده
data control section
تبدیل داده ها ، تبدیل داده ها برگردانی داده ها تغییر رمزبندی داده ها از صورتی به صورت دیگر ، برگردانی دادهها
data conversion
سیستم جمع آوری داده ها
data correction system
آسیب دیدن داده ، [آسیب دیدن داده ها] نگاه کنید به corruption
data corruption
داده بان مسئول گردآوری و نگهداری داده ، داده بان
data custodian
داده بانی مسئولیت گردآوری و نگهداری داده ها ، داده بانی
data custodianship
تعریف داده
data deciaration
پوشیده خوانی داده ها ، پوشیده خوانی ، واپوشیده سازی1 فرایند تبدیل داده های درهم و پوشیده به داده های روشن
data deciphering
[تعریف داده ها] عبارتی در برنامه که خصوصیات متغیر را مشخص میکند در بیشتر زبانهای برنامه نویسی امکان مشخص کردن نام و نوع داده ای متغیر و احتمالا مقدار اولیه آن ، وجود دارد در تعریف آرایه ها معمولا علاوه بر نام و نوع مشخصه اندازه نیز مورد نیاز بوده ، و در تعریف رکوردها نیز عناصر هر رکورد باید مشخص گردد در بعضی از زبانها تمام متغیرها باید تعریف شوند ، در بعضی دیگر از زبانها فقط انواع خاصی از متغیرها (اغلب آرایه ها و رکوردها) باید تعریف شوند ، و در بعضی دیگر نیازی به تعریف متغیرها نیست نیز نگاه کنید به array ، data type ، record ، variable
data declaration
رمزگشایی داده ها ، رمزگشایی فرایند تبدیل داده های رمزبندی شده به داده های روشن
data decryption
تعریف داده
data definition
زبان تعریف داده ها
data definition language
دستور تعریف داده ها ؛ حکم تعریف داده ها ، حکم تعریف داده ها ، دستور تعریف داده ها ، حکم تعریف داده ها دستور تعریف داده ها
data definition statement
حذف داده ها
data deletion
زبان تعریف داده ، [زبان تشریح داده ها] زبانی که اختصاصا برای تعریف ساختارها و فایلهای داده ها طراحی شده است نیز نگاه کنید به data definition language
data description language
توصیف گر داده ها
data descriptor
فهرست داده ها ؛ فرهنگ داده ها ؛ لغت نامه داده ، لغت نامه داده ، فرهنگ داده ها ، فهرست داده ها داده نامه مجموعه ای سازمان یافته از اطلاعات مربوط به تعریف و ساختار و کاربرد داده ها در یک سامانه ، [فرهنگ داده ها] مجموعه حاوی اطلاعات مربوط به تمام پایگاههای داده های تشکیل دهنده یک سیستم پایگاه داده ها محتویات فرهنگ داده ها را میتوان ((داده هایی در مورد داده ها)) دانست به عبارت دیگر ، فرهنگ داده ها تمام طرحهای مختلف و مشخصات فایلی و محل آنها را ذخیره میکند یک فرهنگ داده های کامل ، اطلاعاتی در مورد این که کدام برنامه ها از چه داده هایی استفاده کرده و کدام کاربرها به چه گزارشهایی توجه دارند را نیز در خود جای میدهد ، داده نامه
data dictionary
سامانه مدیریت داده نامه ، سامِدان
data dictionary management system (ddms)
روشی که در آن داده قبل از وارد شدن به کی فایل کامپیوتری در آن کمتر قابل دسترس می باشد اصلاح می شود ، روشی که در ان داده قبل وارد شدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس می باشد اصلاح می شود ، روشی که در آن داده قبل وارد شدن به یک فایل کامپیوتری که در آن کمتر قابل دسترس می باشد اصلاح می شود
data diddling
فهرست راهنمای داده ها ، [فهرست راهنمای داده ها] نگاه کنید به catalog ، data dictionary
data directory
فهرست لغت نامه داده ها
data directory dictionary
توزیع داده
data distribution
سیستم توزیع داده ها
data distribution system
قسمت
data division
پردازش داده گرا
data driven processing
نسبت تلفات داده ای
data drop rate
ویرایش داده
data editing
عنصرداده ، [عنصر داده ای] یک واحد از داده ها که مورد داده ای نیز نامیده میشود عنصر داده ای (مانند یک فیلد) جهت اهداف پردازشی ، تعریف شده و ممکن است اندازه ، نوع و محدوده خاصی داشته باشد نیز نگاه کنید به data field
data element
حفاظت داده ، حفاظت داده رمز بندی داده ها فرایندی که در آن ، داده ها به دلایل امنیتی رمزبندی شوند ، [پنهان سازی داده ها] نگاه کنید به encryption ، رمز بندی داده ها
data encryption
کلید رمز گذاری داده
data encryption kay
استاندارد رمزگذاری داده
Data Encryption Standard
استاندارد رمزبندی داده ها
data encryption standard (des)
استاندارد حفاظت داده
data encyption standard
ورود داده ها ؛ ثبات داده ها ؛داده دهی ، وارد سازی داده ها فرایند وارد کردن اطلاعات در یک سامانه اطلاعاتی ، [ورود داده ها] روند نوشتن داده های جدید در حافظه کامپیوتر ، بخصوص از طریق صفحه کلید ، واردسازی داده ها
data entry
دستگاه داده دهی ، دستگاه داده دهی
data entry device
فرم ورودی داده ها
data entry form
حالت ثبت داده ها
data entry mode
متصدی داده دهی
data entry operator
متخصص داده دهی ، متخصص دادهدهی
data entry specialist
اکتشاف داده ها فرایند جستجو و تحلیل مقدماتی یک دادگان برای تعیین محتوای اطلاعاتی آن ، اکتشاف داده ها
data exploration
کاشف داده ها برنامه ای که یک دادگان را جست و جو و تحلیل مقدماتی کند تا محتوای اطلاعاتی آن تعیین و معمولا دیداری سازی شود ، کاشف داده ها
data explorer
صدور داده
data export
استخراج داده ها
data extraction
فیلد داده ها ، [فیلد داده ای] بخش تعریف شده رکورد داده ای مانند ستونی در یک جدول پایگاه داده ها را گویند
data field
پوشش فیلدهای داده ، [پوشش فیلد داده ای] روند جدا سازی یا انتخاب بخشی از فیلد داده ای به منظور کنترل نحوه بازگشت و (احتمالا) نمایش آن
data field masking
فایل داده مجموعه ای از رکوردهای مرتبط داده که با روش خاصی سازماندهی شده انمد ، پرونده داده ها ؛ فایل داده ها ، فایل داده ها ، پرونده داده ها پرونده ای حاوی داده های معین در قالب متن یا اعداد یا تصاویر نگاره ای ، [فایل داده ای] فایل حاوی داده ها (متنها ، اعداد یا تصاویر) که از یک فایل برنامه ای حاوی دستورالعملهای اجرای متمایز میگردد مقایسه کنید با program file ، پرونده داده ها
data file
پردازش فایل داده
data file processing
فیلد داده ها در یک برنامه مدیریت پایگاه داده ها ، فضایی است که برای یک تکه مشخص شده از اطلاعات درون یک رکورد داده در نظر گرفته می شود در یک برنامه مدیریت پایگاه داده های جدولی که در تمام آن عملیات بازیابی یک جدول یا سطر و ستون ایجاد می کنند فیلد داده ها به صورت ستونهای عمودی نمایش می یابد
data filed
پرونده بندی داده ها
data filing
داده شار ، [جریان داده ها] فایل حاوی داده ها (متنها ، اعداد یا تصاویر) که از یک فایل برنامه ای حاوی دستورالعملهای اجرای متمایز میگردد مقایسه کنید با program file
data flow
تجزیه و تحلیل جریان داده ای
data flow analysis
نمودارجریان داده ها نگرشی به سیستم به صورت جریان داده هایی که وارد آن شده و پردازش هایی که بر روی آن انجام می شود تا برون داده هایی تولید شود منبع: Industrial Engineering Dictionary ، نمودار داده شار ، نمودش نگاره ای که مسیر گردش داده ها را در یک سامانه اطلاعاتی نشان می دهد
data flow diagram
نمودار داده شار ، نمودش
data flow diagram (dfd)
جریان داده
data flow or dataflow
شاخص ( نشان )داده ، [نشان داده ها] در مکینتاش ، بخشی از یک فایل سندی ذخیره شده است که حاوی اطلاعات ارائه شده توسط کاربر میباشد نشان داده ها با نشان منبع تفاوت دارد که در فایلهای برنامه ای معمولا اطلاعات مورد استفاده مکرر مانند بلوکهای کد برنامه اجرایی ، کادرهای ارتباطی ، داده های مجموعه حروف (فونت) ، صوت دیجیتایز شده ، شمایلها (icon) و غیره را در خود جای میدهد یک فایل در مکینتاش میتواند شامل عنوان (خلاصه اطلاعاتی مانند نام فایل و اندازه) ، یک نشان منبع و یک نشان داده ها باشد که سیستم عامل از آنها در ذخیره سازی و مدیریت فایلها استفاده میکند نیز نگاه کنید به resource ، resource fork
data fork
قالب داده ، [قالب داده ها] ساختاری که برنامه کاربردی برای داده ها در نظر میگیرد و در آن شکل برای برنامه (و کاربر) قابل تفسیر میباشد
data format
احکام قالب بندی داده ها
data formatting statements
ارسال داده
Data Forwarding
قاب یا چارچوب داده ، [قاب داده ها] بسته ای از اطلاعات که به عنوان یک واحد در شبکه ارتباطاتی مخابره میشود قاب داده ها به وسیله پروتکل لایه ارتباطی داده ها برای شبکه تعریف شده و فقط در سیم بین ایستگاههای شبکه وجود دارد (اطلاعات در سطوح دیگر ، شکلهای دیگر به خود میگیرند) در این طرح ، داده ها بین اطلاعات کنترلی ابتدایی و انتهایی قاب داده ها محصور میشوند نیز نگاه کنید به frame
data frame
تازگی داده
data freshness
همجوشی داده ها ، هم آمیزی داده ها ه یکپارچگی داده های گرفته شده از منابع مختلف و نامتجانس ، هم جوشی داده ها ، هم آمیزی داده ها
data fusion
الگوریتمهای ادغام داده
data fusion algorithms
جمع آوری داده ، جمع اوری داده ، جمع آوری داده ها
data gathering
سازنده سیستم های مینی کامپیوتر
data general corporation
داده زایی فرایندی که در آن ، داده ها براساس مجموعه ای از خصوصیات از پیش تعریف شده تولید شوند ، داده زایی
data generation
دستکش داده ای
data glove
گرید داده
data grid
گروه بندی داده ها دسته بندی مجموعه ای از داده ها براساس کاربرد و کارکرد آنها ، گروه بندی داده ها
data grouping
پنهان سازی داده ها
Data hiding
سلسله مراتب داده ها
data hierarchy
ورود داده
data import
ناوابستگی داده ها ؛ استقلال داده ها ، استقلال داده ها ، ناوابستگی داده ها ، [استقلال داده ها] در پایگاه داده ها ، مستقل بودن داده ها از برنامه های استفاده کننده آنها میباشد برنامه هایی که از این داده ها استفاده میکنند ، نسبت به ساختار و سازمان دهی پایگاه داده ها تقریبا (یا کاملا) بیاطلاع میمانند استقلال داده ها میتواند از سه نوع فیزیکی ، منطقی و فردی باشد: O استقلال فیزیکی به این معناست که ترکیب پایگاه داده ها یا روشهای دستیابی به اطلاعات میتواند تغییر کند ، به عنوان مثال ، ستونی اضافه یا حذف شود ، و یا این که از روی معیار دیگری مرتب شود ; اما در هر صورت ، پایگاه داده های مزبور مانند قبل برای همان برنامه های کاربردی قابل استفاده باقی میماند O استقلال منطقی بدین معناست که ساختار پایگاه اطلاعاتی میتواند عوض ; به عنوان مثال دو سری از داده ها در یکی ترکیب شوند ، اما از آنجایی که اطلاعات دست نخورده باقی میمانند ، این تغییر ساختاری برای برنامه های کاربردی قابل احساس نیست O استقلال فردی بدین معناست که موقعیت تمام یا قسمتی از پایگاه داده ها (به عنوان مثال در یک یا چند سرویس دهنده شبکه ای) تاثیر اساسی روی برنامه های استفاده کننده از آنها ندارد
data independence
ورود داده ها ؛ درج داده ها ، درج داده ها ، ورود داده ها ، درج داده ها ورود داده ها
data insertion
صحت داده صحت ، ثبات و کامل بودن داده ای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری می شود
data intefrity
ادغام داده ها
data integration
تمامیت داده ؛ صحت ؛ ثبات و کامل بودن داده ای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری می شود ؛ جامعیت دادهی ؛ بی نقصی داده ها ، تمامیت داده ها ، صحت ، ثبات و کامل بودن داده ای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری می شود بی نقصی داده ها ، جامعیت داده ، تمامیت داده ها صحت ، ثبات و کامل بودن داده ای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری می شود بی نقصی داده ها جامعیت داده
data integrety
یکپارچگی داده ای
data integrity
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه می دهد تا داده از یک برنامه برای برنامه های دیگر قابل دسترس باشد ، استاندارد مخصوص فایلهای دادهیل قالب مبادله داده ها ، استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه می دهد تا داده از یک برنامه برای برنامه های دیگر قابل دسترس باشد
data interchange format
فرمت تبادل داده
data interchange format (dif)
فایل با فرمت مبادله ، فایل یا فرمت مبادله
data interchange format file
تفسیر داده ها
data interpretation
مفسر داده ها برنامه ای که روابط و معنای نهفته در مجموعه ای از داده ها را استخراج کند ، مفسر داده ها
data interpreter
data item ، قلم داده ها ؛ واحد داده ، [مورد داده ای] نگاه کنید به data element
data item
دریاچه داده
data lake
جابجایی غیر قانونی داده از امکانات کامپیوتری ، جابجایی غیر قانونی داده از امکانات کامپیوتری
data leakage
بایگان داده
data librarian
کتابخانه داده ، [مجموعه داده ها] مجموعه ای از فایلهای داده ای روی دیسک یا رسانه ذخیره سازی دیگر
data library
تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده را می دهد ؛ پیوند داده ؛ اتصال داده ، تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده را می دهد ، محور مخابرات ، پیوند داده ای ، [پیوند داده ها ، ارتباط داده ای] یک ارتباط فیزیکی که از طریق آن ، داده های یک ابزار به ابزار دیگر مخابره میگردد این ارتباط بین دو ابزار با قابلیت ارسال و دریافت اطلاعات برقرار میشود ، مثل کامپیوتر و چاپگر متصل به آن ، یا کامپیوتر اصلی و یک پایانه شبکه ارتباط داده ای ، گاهی اوقات علاوه بر خط ارتباطی ، تجهیزات ارسال و/ یا دریافت (مثل مودم) را نیز شامل میشود این تجهیزات از قواعد یا پروتکلهایی پیروی میکنند که نحوه مخابره داده ها را مشخص میسازند نیز نگاه کنید به communications protocol ، data-link layer ، DCE ، DTE
data link
شناسه ارتباط پیوند داده ها
data link connection identifier
کنترل اتصال داده
data link control
گریز اتصال داده ای
data link escapa
گریز اتصال داده ای ، یک کاراکتر کنترلی مورد استفاده در مخابره داده ها که مفهوم کاراکتر(های) به دنبال آن را تغییر میدهد
data link escape
لایه پیوند داده
data link layer
لایه پیوند داده
data -link layer
ضبط داده های مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند ، ضبطداده های مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتد ، ضبط داده های مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data logging
مدیریت داده ها ، مدیریت داده ها مدیریت داده ها مجموعه فعالیتهایی که برای بهره برداری بهتر کاربران از داده ها در یک سازمان انجام می شود ، [مدیریت داده ها] کنترل منظم و هدایت شده داده ها از ورود آنها گرفته تا پردازش ، خروج و ذخیره سازی در میکرو کامپیوترها ، مدیریت داده ها به وسیله سخت افزار و نرم افزار انجام میشود سخت افزارها از جمله حافظه ، ابزار ذخیره سازی ، ابزار ورودی و خروجی ، و ریز پردازنده ، داده ها را گرد آوری نموده جابجا کرده و تحت پردازش قرار میدهند سیستم عامل (نرم افزاری که بیشتر این فعالیتها را کنترل میکند) سخت افزار را تحت نظارت قرار میدهد که در نتیجه از هماهنگی بین اجزای سیستم و ذخیره سازی مناسب داده ها ، اطمینان حاصل میشود برنامه های کاربردی تحت نظر سیستم عامل کار میکنند و با پذیرفتن ورودی ، پردازش آن طبق فرمانهای کاربر ، و ارسال نتایج به یک ابزار خروجی یا (با کمک سیستم عامل) به ابزار ذخیره سازی دیسکی ، با داده ها کار میکنند مدیریت داده ها ، مسوولیت کاربر نیز میباشد که وظایفی چون گردآوری و سازمان دهی اطلاعات ، برچسب زدن دیسکها ، تهیه کپی های پشتیبان از داده ها ، بایگانی فایلها در صورت لزوم ، و پاکسازی دیسک سخت از اطلاعات غیر ضروری را برعهده دارد بنابراین ، مدیریت مطلوب داده ها مستلزم ترکیب توانایی سازمان دهی انسان و توانایی پردازشی ، ذخیره سازی و بازیابی داده ها توسط کامپیوتر میباشد ، مدیریت داده ها
data management
برنامه های مدیریت داده ها
data management programs
سیستم مدیریت داده ها
data management system
مدیر داده ها شخص یا برنامه ای که مسئول انجام مجموعه فعالیتهای مربوط به بهره برداری بهتر کاربران از داده ها در یک سازمان باشد ، مدیر داده ها
data manager
زبان دستکاری داده
data manipulating language
دستکاری داده ها ، دستکاری داده فرایند کاربرد زبان برنامه نویسی برای افزودن ف حذف ش ، اصلاح یا بازیابی داده در یک فایل یا پایگاه داده ، [دستکاری داده ها] پردازش اطلاعات ، مثلا ویرایش یک سند ، انجام محاسبات در صفحه گسترده ، یا جستجو در پایگاه داده ها برنامه ها واسطی در روند دستکاری داده ها هستند ، و با پذیرش فرمانهایی از کاربر و به کارگیری روشهای کار با داده ها ، به کامپیوتر میگویند که چه کارهایی ، به چه ترتیبی و در چه زمانی انجام دهد
data manipulation
زبان دستکاری داده ها ، [زبان دستکاری داده ها] با حروف اختصاری DML ، زبانی است معمولا بخشی از سیستم مدیریت پایگاه داده ها که برای جابجایی داده ها ، تغییر (نوسازی) و یا خواندن (پرس وجو) آنها در پایگاه داده ها مورد استفاده قرار میگیرد DML اغلب ویژگیهایی دارد که امر تهیه گزارش را سهولت میبخشد و همچنین قابلیتهای انجام محاسبات ساده ریاضی ، مالی و آماری را میسر میسازد نیز نگاه کنید به structured query language
data manipulation language
زبان پردازش داده ها
data maniputation language (dml)
داده گاه
data mart
نقاب داده ها
data mask
داده رسان ، رسانه داده ها ، رسانه داده ها ؛ داده رسان ، [رسانه داده ها] یک بخش فیزیکی که کامپیوتر داده ها را در آن ذخیره میکند
data medium
داده پیام هر نوع پیام که به شکل داده های رقمی با وسایل الکترونیکی یا نوری یا فناوریهای جدید اطلاعات تولید ، ارسال ، دریافت ، ذخیره یا پردازش می شود ، داده پیام
data message
یکپارچگی داده پیام
data message integrity
انتقال داده ها
Data migration
داده کاوی
data minig
داده کاوی، جستجوی داده، کاوش داده
data mining
مدل داده ، [مدل داده ای] مجموعه ای از موارد مرتبط ، عملگرها و قواعدی که سیستم مدیریت پایگاه داده ها (DBMS) از کلیات آن پشتیبانی میکند بنابراین بسته به مدل داده ای تحت پشتیبانی DBMS ، میتوان از DBMS رابطه ای ، DBMS شبکه ای ، و غیره نام برد به عنوان مثال ، در مدل رابطه ای ، انواع موارد شامل رابطه ها (جداول) ، صفات (ستونها) ، و حوزه ها (مقادیر قابل قبول برای صفات) میباشند عملگرها نیز به وسیله جبر رابطه ای تعریف شده و شامل SELECT ، PROJECT و JOIN هستند قواعد مزبور اینها هستند: 1) هیچ جزئی از مقدار کلیدی اولیه نمیتواند خالی باشد ، 2) تمام مقادیر کلیدی اولیه باید منحصر به فرد باشند و 3) هرمقدار کلیدی خارجی غیر خالی باید با یک مقدار کلیدی اولیه موجود انطباق داشته باشد بطور کلی ، DBMS در عمل فقط از یک مدل داده ای پشتیبانی میکند ، مدل دادهایی
data model
مدل سازی داده ها
Data modeling
مودمی که دارای فکس نباشد ، داده مودم ، رجوع کنید به: modem
data modem
اصلاح داده ها
data modification
زمان صرف شده برای انتقال داده به دیسک
data movement time
نام داده
data name
شبکه داده ، [شبکه داده ها] شبکه ای که برای انتقال داده ها به شکل سیگنالهای رقمی (دیجیتالی) طراحی شده است ، در مقابل آن شبکه صوتی وجود دارد که سیگنالهای قیاسی (آنالوگ) را مخابره میکند
data network
مبهم سازی داده ها
data obfuscation
اساس داده ، سرچشمه داده ها ، سر منشاء داده ها ، سرمنشاء داده ها ؛ سرچشمه داده ها ؛ اساس داده ، اساس داده سرچشمه داده ها سر منشاء داده ها
data origination
مشخصه رابط خدمات ارسال داده ها بر روی کابل
data over cable service interface specification
بسته ی داده ای
data packet
تحویل بسته داده ای
data packet deliery
مسیر داده ها
data path
ثبات داده
Data permanency
بهم ریختگی داده ای
data perturbation
سطح داده
data plane
رسام داده ها ، رسم کننده داده ها ، رسم کننده داده ها ؛ رسام داده ها ، رسام داده ها رسم کننده داده ها
data plotter
نقطه داده ، یک مقدار عددی که روی نمودار مشخص شده است ; بطور کلی هر جفتی از مقادیر مانند یک مقدار سنجیده شده و زمان سنجش آن را گویند
data point
مهیا سازی داده ها؛ آماده سازی داده ؛ آمایش داده ها ؛ داده آمایی ، داده امایی ، امایش داده ها ، اماده سازی داده ، مهیاسازی داده ها ، داده آمایی آمایش داده ها آماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data preparation
دستگاه اماده سازی داده ، دستگاه آماده سازی داده ، دستگاه آمادهسازی داده
data preparation device
حفظت از داده ها
data preservation
حریم خصوصی داده
Data Privacy
پردازش داده ها ؛ داده پردازی ، داده پردازی ، پردازش داده ها ، [داده پردازی ، پردازش داده ها] با حروف اختصاری DP ، و اصطلاحات معادل دیگری چون پردازش الکترونیکی داده ها (EDP) و پردازش اتوماتیک داده ها (ADP) ، بطور کلی به کارهای انجام شده توسط کامپیوتر میگویند ; و به عبارت مشخصتر ، دستکاری سیستماتیک داده ها به منظور تغییر شکل آنها برای دستیابی به یک هدف خاص این اصطلاح همیشه در مورد میکرو کامپیوترها به کار نمیرود نیز نگاه کنید به centralized processing ، decentralized processing ، distributed processng
data processing
مدیر پردازش داده
data processing manager
مرکز داده پردازی ؛ مرکز پردازش داده ، مرکز پردازش داده ، مرکز داده پردازی ، مرکز پردازش داده مرکز داده پردازی
data processing center
دوره تحصیلات پردازش داده
data processing curriculum
چرخه پردازش داده
data processing cycle
مدیریت پردازش داده
data processing management
انجمن مدیریت پردازش داده
data processing management association
مدیر پردازش داده
data processing manager
سیستم پردازش داده
data processing system
تکنولوژی پردازش داده
data processing technology
داده پرداز
data processor
حفاظت از داده
Data Protection
دسترسی پذیری و حفاظت داده
data protection and availability
حفاظت داده ها
data protection, data safe keeping
تامین کننده داده
Data Providers
انتشار داده
data publishing
ضربان داده
data pulse
رتبه بندی داده ها مشخص کردن رتبه یک یک داده ها براساس اهمیت نسبی آنها در یک زیر مجموعه معین ، رتبهبندی داده ها
data ranking
میزان داده ؛ نرخ ، نرخ ، میزان داده ، نرخ داده نگاه کنید به baud ، [میزان داده های انتقالی] بطور کلی ، سرعتی که یک مدار یا خط ارتباطاتی میتواند در آن اطلاعات را منتقل سازد ، و معمولا با واحد بیت در ثانیه (bps) اندازه گیری میشود
data rate
کنترل نسبت داده ای
data rate control
رکورد داده ها در برنامه مدیریت پایگاه داده ها ، یک واحد کامل از اقلام داده های مرتبط که در فیلدهای داده های نامگذاری شده بیان می گردد در باشگاه داده ها رابطه ای رکورد داده ها مترادف با سطر است یک رکورد داده شامل تمام اطلاعاتن مربوط به یک واحد از اطلاعات مرتبط پایگاه داده هاست ، [رکورد داده ای] نگاه کنید به record
data record
کاهش داده ها ؛ تقلیل داده ها ؛ داده کاهی ، داده کاهی ، تقلیل داده ها ، کاهش داده ها ، داده کاهی تقلیل داده ها کاهش داده ها
data reduction
افزونگی داده
Data redundancy
ثبات داده ها
data register
تکثیر داده ها
Data replication
باز نمود داده ها
data representation
بازیابی داده ها
data retrieval
حفاظت داده ها محافظت از اطلاعات سامانه در برابر دستیابی غیر مجاز به داده ها و تغییر عمدی یا سهوی آنها به دلیل خطاهای کاربری و خرابیهای رایانه ای
data safe keeping
نمونه برداری از داده
data sampling
علم داده، دانستنی های اطلاعات، مهارت فهم اطلاعات
data science
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده را کنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش می دهد ، یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده را کنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی آن را نمایش می دهد ، یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده را کنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی آن را نمایش می دهد
data scope
بخش بندی داده ها تقسیم مجموعه ای از داده ها به چند زیر مجموعه برای اعمال فرایند های خاص روی آنها ، بخش بندی داده ها
data sectioning
امنیت داده
data security
قطعه داده ؛ بخش داده ها ، [قطعه داده ها] بخشی از حافظه یا منبع ذخیره سازی کمکی که حاوی داده های مورد نیاز برنامه میباشد
data segment
تفکیک داده،جداسازی داده
data segregation
داده معنایی
data semantic
داده آمیزی معنایی
data semantic fusion
مجموعه داده ای
data set
بلاک کنترل مجموعه داده ها
data set control block
برچسب مجموعه داده ها
data set label
نام مجموعه داده ها
data set name
سازماندهی مجموعه داده ها
data set organization
امادگی مجموعه داده ها ، آمادگی مجموعه داده ها ، نگاه کنید به DSR
data set ready
مجموعه های داده ای
data sets
اشتراک داده
data sharing
برگ داده ها ، ورق داده ها ، صفحه داده ها ، صفحه داده ها ؛ ورق داده ها ؛ برگ داده ها ، برگ داده ها ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet
سیگنال داده ، [سیگنال داده ای] شکل مخابره ای اطلاعات در یک خط یا مدار سیگنال داده ای ، از رقمهای دودویی تشکیل شده و میتواند اطلاعات اصلی (خود پیام) و عناصر دیگری چون کاراکترهای کنترلی و کدهای کنترل خطا را در خود جای دهد سیگنالهای داده ای بسته به نحوه مخابره ، میتوانند از سیمهای الکتریکی ، کابلهای فیبر نوری و کانالهای میکروویو یا رادیویی عبور کنند
data signal
گزیننده سرعت سیگنال داده ها
data signal rate selector
مکانیسم ثبت ، مانند رسانه مغناطیسی یا حافظه که داده ها برای ذخیره شدن به آن ارسال میشوند در ارتباطات ، بخشی از DTE (پایانه داده ای) است که داده های ارسالی را دریافت میکند
data sink
منبع داده ، [منبع داده ها] سر منشا داده های کامپیوتر منبع داده ها معمولا یک ابزار جمع آوری کننده قیاسی (آنالوگ) یا رقمی (دیجیتالی) است در ارتباطات ، بخشی از DTE (پایانه داده ای) است که داده ها را ارسال میکند ، سر چشمه داده ها
data source
پراکندگی داده
data sparsity
ذخیره سازی داده
data storage
دستگاه ذخیره داده
data storage device
روش ذخیره داده
data storage techniques
مخزن داده ها محل ذخیره داده ها در یک سامانه ، مخزن داده ها
data store
جریان داده
Data stream
جاری سازی داده انتقال داده های دوگانی به صورت زنجیره ای پیوسته ، جاری سازی داده
data streaming
جریان های داده ای
data streams
چاهک داده ها
data strike
ساختار داده
data structres
ساختمان داده ها ؛ ساختار داده ها ، ساختار داده ها طرح سازمانی (مثل رکورد یا آرایه) که بر روی داده ها اعمال می گردد تا قابل تفسیر گشته و عملیات خاصی نیز روی آنها قابل اجرا باشد ساختار داده ها 1- مجموعه ای از عناصر یا اقلام داده ای (data element) که حکم یک واحد را داشته باشد 2- آرایش منطقی داده ها به نحوی که بتوان از آنها برای مدیریت داده ها در یک سامانه استفاده کرد ، داده ساختار , ساختمان داده ، [ساختمان داده ها] طرح سازمانی (مثل رکورد یا آرایه) که بر روی داده ها اعمال میگردد تا قابل تفسیر گشته و عملیات خاصی نیز روی آنها قابل اجرا باشد ، ساختار داده ها ، دادهساختار
data structure
ساختارهای داده ، ساختارهای داده ها روشهای تنظیم اطلاعات در حافظه ی کامپیوتر در برنامه نویسی کامپیوتری معمولاً لازم است تا مجموعه گسترده ای از اطلاعات به گونه ای ذخیره شوند که رابطه ای میان انها منعس شود سه روش برای انجام این کار چنین است 1 هر آرایه بسیاری از اقلام اطلاعاتی همنوع را دارد که با شماره معرفی شده اند نمرات امتحانی یک کلاسه دانشکده را ممکن است به صورت آرایه ای از اعداد نمایش داد 2 هر رکورد اقلام اطلاعاتی غیر همنوع را دارد که با یکدیگر ذخیره شده اند مثلا رکورد دانش آموز ممکن است به صورت آرایه ای از اعداد نمایش داد 2 هر رکورد اقلام اطلاعاتی غیر همنوع را دارد که با یکدیگر ذخیره شده اند مثلا رکورد دانش آموز ممکن است شامل یک نام ( داده ی کاراکتری ) تعداد غیبت ها _ یک عدد صحیح ) و معدل ( یک عدد اعشاری ) باشد 3 هر فهرست پیوندی ، شبیه به آرایه است بااین تفاوت که مکانهای فیزیکی حافظه که اقلام اطلاعاتی آنها ذخیره می شوند لزوماً متوالی ( کنار هم ) نیستند این امر موجب می شود که بتوان اقلام اطلاعاتی را در وسط یک فهرت قرار داد بدون اینک اقالم دیگر را جابه جا کرد با ذخیره کردن بیش از یک آدرس در هر عنصر اطلاعاتی ، می توان ساختارهای پیوندی پیچیده ای مانند ( درختها ) را ذخیره نمود نگاه کنید به rexord array linked list
data structures
ساختار بندی داده ها
data structuring
موضوع داده ها
data subject
گزینش گر داده ها ، [راه یابی داده ها] محلی در سیستم کامپیوتر که از آنجا ، داده های وارده به مکانهای مختلف هدایت میگردد
data switch
جدول داده ها
data table
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی ، یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش (گرافیکی ) ؛ صفحه داده دهی ، یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data tablet
ترمینال داده
data terminal
تجهیزات ترمینال داده
data terminal equipment
امادگی ترمینال داده ، آمادگی ترمینال داده ، نگاه کنید به DRT
data terminal ready
ردگیری داده ها فرایند دریافت یا به کارگیری داده ها یا نمایش آنها در جایی دیگر ، ردگیری داده ها
data tracking
ترافیک داده
data traffic
دستگاه مبادله اطلاعات ، دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data transceiver
داده رسانی ، [انتقال داده ها] انتقال دادن اطلاعات از یک محل به محل دیگر ، که در یک کامپیوتر (مثلا از دیسک گردان به حافظه با دستیابی مستقیم) و یا بین یک کامپیوتر و یک ابزار خارجی (مثلا بین دو کامپیوتر یا یک سرویس دهنده و یک کامپیوتر شبکه) صورت میگیرد سرعت انتقال داده ها معمولا با واحد بیت در ثانیه (bps) اندازه گیری میشود حداکثر سرعت انتقال داده ها معمولا بسیار بالاتر از سرعتی است که عملا داده های دارای مفهوم مخابره میشوند زیرا روندهای کنترلی مقداری از زمان را به خود اختصاص میدهند انتقالات داده ای که از منابع مختلف به مقاصد مختلف در یک مسیر داده ای (مثل شبکه یا گذرگاه سیستم کامپیوتر) صورت میگیرد ، با هم رقابت میکنند
data transfer
عملیات انتقال داده ، عملیات انقال داده
data transfer operations
سرعت انتقال داده ها ، نرخ ارسال داده ، میزان ارسال داده ، میزان انتقال داده ، میزان انتقال داده ؛ میزان ارسال داده ؛ نرخ ارسال داده ؛ سرعت انتقال داده ها ، [میزان انتقال داده ها] نگاه کنید به data rate
data transfer rate
انتقال داده
data transmission
راهبردهای انتقال داده
Data Transmission Strategies
زمان انتقال داده
data transmission time
انتقال داده
data transter
نوع داده ها ، نوعِ داده
data type
انواع داده ها - محدوده ی مقادیر ممکن که یک قلم داده می تواند داشته باشد برخی از انواع داده ها عبارتند از : اعداد صحیح ، اعداد اعشاری ، مقادیر بولی ، یا رشته های کاراکتری بعضی از زبانها مانند پسکال ، نسبت به تعریف نوع داده قبل از به کارگیری آن بسیار سخت گیرند و اگر مقدار نامناسبی در یک متغیر قرار گیرد ، پیام خطا می دهند سایر زبانها درباره ی انواع تعریف نشده ، پیش فرضهایی دارند نگاه کنید به FORTRAN تعریف نوع داده در برنامه ها توسط برنامه نویسان ، موجب منضبط شدن آنها در به کارگیری متغیرها و در نتیجه تشخیص انواع خطاها توسط کامپیوتر می شود سخنگیری بیش از اندازه در تعریف نوع داده ، اشکالاتی نیز به همراه دارد ، مثلاً هنگام تعویض محتویات متغیرها با یکدیگر ، کار به آسانی نخواهد بود نگاه کنید به data structures
data types
مدیریت بهره وری از داده
data utilization management
معتبرسازی داده ، [اعتبار سنجی داده ها] روند کنترل تطبیق داده ها با مقادیر محدوده مشخص شده
data validation
مقدار داده ، [مقدار داده ای] مفهوم عینی یا تفسیری یک مورد داده ای (مانند ورودی فیلد پایگاه داده ها) یا یک نوع داده ای (مانند عدد صحیح) که برای یک متغیر قابل استفاده میباشد
data value
خزانه داده
Data Vault
یک روش مدلسازی پایگاه داده که برای ذخیره تاریخی بلند مدت داده از چند سیستم عملیاتی طراحی شده است.و روشی که به دور از جنبه مدلسازی به بررسی داده تاریخی میپردازد، با مسائلی چون تغییر حسابرسی، ردیابی داده، سرعت بارگذاری سروکار دارد
Data Vaults
بازبینی داده
data verification
دیداری سازی داده ها
data visualization
انبار داده
Data warehouse
سیستم های انباره داده ای
data warehouse systems
انبار داده ها
DATA WAREHOUSES
انبارسازی داده
Data warehousing
کلمه داده ، [کلمه داده ای] نگاه کنید به word
data word
اندازه کلمه داده
data word size
داده آگاه
data-aware
پایگاه داده
database
سرپرستی دادگان وظیفه یا مسئولیتی که سرپرست دادگان برعهده دارد
database administration
سرپرست دادگان متخصصی دارای دانش کامل در مدیریت و طراحی و بهینه سازی و فعال سازی دادگان ، [سرپرست پایگاه داده ها] با حروف اختصاری DBA ، به مفهوم فرد یا افرادی است که مسوول پایگاه داده ها هستند DBA معمولا مسوول تعیین اطلاعات موجود در پایگاه داده ها ، ساختار ذخیره سازی داخلی و دستیابی به اطلاعات ، حفاظت پایگاه داده ها و نظارت بر عملکرد و پاسخ دهی آن نسبت به نیازهای متغیر میباشد
database administrator
تحلیل پایگاه داده
Database analysis
[تحلیل گر پایگاه داده ها] شخصی که امور تجزیه و تحلیلی مربوط به طراحی و/ یا نگهداری برنامه های لازم برای استفاده از پایگاه داده ها را انجام میدهد وظیفه این شخص شباهت زیادی با وظایف تحلیل گر سیستم در روند برنامه نویسی دارد
database analyst
طراح پایگاه داده ، [طراح پایگاه داده ها] شخصی که امور مربوط به طراحی و پیاده سازی پایگاه داده ها را انجام میدهد وظیفه این شخص شباهت زیادی با وظایف یک برنامه نویس دارد
database designer
طراح پایگاه داده ها ، طرح پایگاه داده ها
database disign
برنامه راه انداز پایگاه داده
database driver
موتور پایگاه اطلاعاتی ، واحد یا واحدهای برنامه ای که امکان دستیابی به سیستم مدیریت پایگاه داده ها را فراهم میسازد ; به عبارت دیگر رابطی بین زبان به کارگیری داده ها (DML) یا برنامه های نوشته شده به زبانهای معمول و توابعی که تحت پشتیبانی DBMS قرار دارند
database engine
ماشین پایگاه اطلاعاتی ، [ماشین پایگاه داده ها] یک ابزار جانبی کامپیوتر که از نقطه نظر کامپیوتر ، امور مربوط به پایگاه داده ها را مستقیما انجام داده و بار این کار را از دوش کامپیوتر اصلی برمیدارد ماشین پایگاه داده ها را میتوان از طریق یک کانال یا شبکه محلی (LAN) به کامپیوتر متصل نمود ماشین پایگاه داده ها ، خود یک کامپیوتر است ، اما چون فقط امور مربوط به پایگاه داده ها را انجام میدهد ، سخت افزار و نرم افزار آن را میتوان خاص این کار طراحی نمود نیز نگاه کنید به database server
database machine
مدیریت پایگاه داده
Database Management
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
database management program
سیستم مدیریت پایگاه داده ها ، سیستم مدیریت پایگاه داده ، سیستم مدیریت پایگاه داده ها سیستم مدیریت پایگاه داده ها (Database Management System ) با حروف اختصاری DBMS یک لایه نرم افزاری بین پایگاه داده ها و کاربر است این سیستم تمام درخواستهای کاربر نسبت به پایگاه داده ها ( مثلاً پرس و جو و نوسازی ) را کنترل میکند بنابراین کاربر الزامی به پیگیری جزئیات فیزیکی محل فایلها و قالبها ، طراحی شاخص دهی و غیره نخواهد داشت علاوه بر این DBMS کنترل تمرکز یافته مربوط به حفاظت داده ها را نیز میسر میسازد از معروفترین سیستمهای مدیریت پایگاه داده میتوان به دی بیس ، فاکس پرو ، پارادکس ، اکسس ، اینفورمیکس و اوراکل اشاره کرد ، سیستم مدیریت پایگاه داده ها سامانه مدیریت دادگان ، سامد سامانه ای برای پشتیبانی از ایجاد و دستیابی ونگهداری و کنترل دادگان و تسهیل اجرای برنامه های کاربردی با بهره گیری از داده های این دادگان ، [سیستم مدیریت پایگاه داده ها] با حروف اختصاری DBMS ، یک لایه نرم افزاری بین پایگاه داده ها و کاربر است این سیستم تمام درخواستهای کاربر نسبت به پایگاه داده ها (مثلا پرس وجوها و نوسازیها) را کنترل میکند بنابراین کاربر الزامی به پیگیری جزئیات فیزیکی محل فایلها و قالبها ، طرحهای شاخص دهی و غیره نخواهد داشت علاوه بر این ، DBMS کنترل تمرکز یافته مربوط به حفاظت داده ها را نیز میسر میسازد نیز نگاه کنید به database engine
database management system
سامانه مدیریت دادگان ، سامد
database management system (dbms)
سیستم مدیریت پایگاه داده
database management sysyem
مدیر دادگان شخص یا برنامه ای که مدیریت دادگان را بر عهده دارد ، [