دیکشنری تخصصی البرز

معادل های انگلیسی برای افق C ، علامت سنگ مادر که در زیر خاک قرار داشته ، افق

افق C ، علامت سنگ مادر که در زیر خاک قرار داشته ، افق c ، کربن
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی عبارت است از:
نام عنصر :Carbon
شماره اتمی :6
وزن اتمی :12 011
آرایش الکترونی :2-4
نوع عنصر :غیر فلزات
گروه جدول تناوبی :14 - lVA
دوره جدول تناوبی :2
c
این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته زمين شناسی است.
واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی افق C ، علامت سنگ مادر که در زیر خاک قرار داشته ، افق c ، کربن
موقعیت این عنصر در جدول تناوبی ع
و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده است
فارسی
انگلیسی تلفظ
آبراه ، کانال ، ترعه ، آبراهه ، کانال
(جریان آب یا رودخانه): الف) بستری که در آن یک حجم طبیعی آب سطحی جریان دارد یا می تواند در آن جریان یابد یک محل گذر طبیعی یا فرورفتگی با گستردگی اصلی که دارای جریان آب پیوسته یا دوره ای است یا ارتباط بین دو حجم یا توده آب را برقرار می کند یک بستر یا مسیر رود/ آب آب گذر مترادف: کانال عبور
ب) عمیق ترین بخش یا قسمت مرکزی جریان آب یا رودخانه که دارای جریان اصلی است و کمابیش بطور پیوسته بوسیله آب اشغال شده است Thnlu خط القعر
ج) اصطلاحی که در زمین ریخت شناسی کمی د) یک مسیر آب متروکه یا مدفون که بوسیله رسوبات جریانی گراول و ماسه مشخص می شود
هـ) یک آبراه مصنوعی ، یا یک آبگذر ، یک کانال یا جوی آبیاری ، یا یک سیل گذر
و) یک اصطلاح منسوخ برای رودخانه یا رود کوچک ، کانال (جریان آب یا رودخانه): الف) بستری که در آن یک حجم طبیعی آب سطحی جریان دارد یا می تواند در آن جریان یابد یک محل گذر طبیعی یا فرورفتگی با گستردگی اصلی که دارای جریان آب پیوسته یا دوره ای است یا ارتباط بین دو حجم یا توده آب را برقرار می کند یک بستر یا مسیر رود/ آب آب گذر مترادف: کانال عبور ب) عمیق ترین بخش یا قسمت مرکزی جریان آب یا رودخانه که دارای جریان اصلی است و کمابیش بطور پیوسته بوسیله آب اشغال شده است Thnlu خط القعر ج) اصطلاحی که در زمین ریخت شناسی کمی د) یک مسیر آب متروکه یا مدفون که بوسیله رسوبات جریانی گراول و ماسه مشخص می شود هـ) یک آبراه مصنوعی ، یا یک سیل گذر و) یک اصطلاح منسوخ برای رودخانه یا رود کوچک
آب‌مروارید
نوعی بیماری چشم که با تار شدن عدسی چشم آغاز شده و با افزایش تیرگی و کدر شدن عدسی ، بینایی چشم مختل می شود خوشبختانه بیماری چشمی آب مروارید در بیشتر موارد در زمانی که به آن " زمان رسیدن " می گویند با جراحی ساده ای برطرف می شود
ریشه‌های بیماری : الف ) کهولت سن و پیری(شایع‌ترین علت) ب) ضربه به سر که انگیزه اخلال در تغذیه عدسی می‌شود ج) اشعه‌های یونیزه (اشعه x) اشعه گاما ناشی از تلویزیون های قدیمی د) تماس طولانی با نور آفتاب (پرتو فرابنفش) ر) دیابت ز) ضربه به چشم و عدسی س) نقصان‌های مادرزادی ش) سوءتغذیه ط) مصرف طولانی مدت بعضی از داروها مثل کورتون‌ها ، آب‌مروارید نوعی بیماری چشم که با تار شدن عدسی چشم آغاز شده و با افزایش تیرگی و کدر شدن عدسی ، بینایی چشم مختل می شود خوشبختانه بیماری چشمی آب مروارید در بیشتر موارد در زمانی که به آن " زمان رسیدن " می گویند با جراحی ساده ای برطرف می شود ریشه‌های بیماری : الف ) کهولت سن و پیری(شایع‌ترین علت) ب) ضربه به سر که انگیزه اخلال در تغذیه عدسی می‌شود ج) اشعه‌های یونیزه (اشعه x) اشعه گاما ناشی از تلویزیون های قدیمی د) تماس طولانی با نور آفتاب (پرتو فرابنفش) ر) دیابت ز) ضربه به چشم و عدسی س) نقصان‌های مادرزادی ش) سوءتغذیه ط) مصرف طولانی مدت بعضی از داروها مثل کورتون‌ها
اسیر ، ربایش ، گیراندازی ، پدیده تصرف ، تصرف ، جذب
(شیمی): در ساختار یک بلور ، جایگزینی یا جانشینی یک عنصر کمیاب به جای عنصر اصلی با والنس پایین تر ، مثلاً Ba++ به جای K+ عناصر کمیاب تصرف شده معمولاً دارای تمرکز بالاتری نسبت به عناصر اصلی ، در کانی هستند تا در مایعی که کانی از آن متبلور شده است
مقایسه شود با: admittance (شیمی): نهان سازی
(جریان های آب ، رودخانه ها): تغییر مسیر طبیعی سرچشمه یک جریان به کانال یک رود یا جریان آب دیگر که دارای فعالیت فرسایشی بیشتر است و در سطح یا ارتفاع پایین تری جریان دارد خصوصاً تغییر مسیر متاثر از یک جریان که سرچشمه را با آهنگ تندی فرسوده می کند به خاطر اینکه ضربه می زند و شروع می کند آبهای یک جریان دیگر را
نیز ببینید: abstraction (جذب) beheading (بریده شدن) intercision
مترادف: تصرف جریانی/ جذب جریانی/ جذب رودخانه/ آب دزدی ـ آب دزدی جریان/ آب دزدی رودخانه/ سرقت جریانی ، جذب (شیمی): در ساختار یک بلور ، در کانی هستند تا در مایعی که کانی از آن متبلور شده است مقایسه شود با: admittance (شیمی): نهان سازی (جریان های آب ، رودخانه ها): تغییر مسیر طبیعی سرچشمه یک جریان به کانال یک رود یا جریان آب دیگر که دارای فعالیت فرسایشی بیشتر است و در سطح یا ارتفاع پایین تری جریان دارد خصوصاً تغییر مسیر متاثر از یک جریان که سرچشمه را با آهنگ تندی فرسوده می کند به خاطر اینکه ضربه می زند و شروع می کند آبهای یک جریان دیگر را نیز ببینید: abstraction (جذب) beheading (بریده شدن) intercision مترادف: تصرف جریانی/ جذب جریانی/ جذب رودخانه/ آب دزدی ـ آب دزدی جریان/ آب دزدی رودخانه/ سرقت جریانی
برش مرکزی
دراین برش 4یا 6چال را درمرکز تونل به نحوی حفرمی کنندکه انتهایشان به هم برسندو دربعضی موارد علاوه برآنها یک چال در وسط برش وعمود برسینه کار حفرمی شود چالهای هرمی همزمان آتش می شوند و نتیجه حاصل از انفجار آنها تشکیل فضایی به شکل هرم می باشد این نوع برش برای حفرتونل درسنگهای سخت به کار می رود زیرا انفجار همزمان چالها موجب جمع شدن انرژی حاصل ازانفجار آنهاشده و سنگ بخوبی شکستهمی شود مصرف زیادماده منفجره ، لرزش هوا و گرد وخاک زیاد و مهارت داشتن درحفر چالها ازمعایب این روش است ، برش مرکزی دراین برش 4یا 6چال را درمرکز تونل به نحوی حفرمی کنندکه انتهایشان به هم برسندو دربعضی موارد علاوه برآنها یک چال در وسط برش وعمود برسینه کار حفرمی شود چالهای هرمی همزمان آتش می شوند و نتیجه حاصل از انفجار آنها تشکیل فضایی به شکل هرم می باشد این نوع برش برای حفرتونل درسنگهای سخت به کار می رود زیرا انفجار همزمان چالها موجب جمع شدن انرژی حاصل ازانفجار آنهاشده و سنگ بخوبی شکستهمی شود مصرف زیادماده منفجره
بلور سنگ
فرمول شیمیایی :SiO2
درصد مواد:SiO2100% و ادخال های B ، Li ، Al ، Mg ، Fe ، A ، Ti ، Ca ، Rb
سیستم تبلور: هگزاگونال تا دمای 573 درجه
رده بندی:اکسید
رخ:ناقص ، مطابق با سطح /1011/
جلا: شیشه ای
شکستگی:صدفی ، تراشه ای(خشن)
شفافیت: شفاف
نوع سختی:ترد
اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتدانه ای ، توده ای
ژیزمان : کمیاب ; سوئیس ، فرانسه ، ایتالیا ، لهستان ، چک واسلواکی ، آلمان غربی ، روسیه امریکا ، برزیل و ماداگاسکار
خواص شیمیایی : محلول درHF
رنگ کانی : سیاه ، خاکستری ، قهوه ای ، بنفش ، تیره ، سبز ، صورتی
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه : سختی ، چگالی ، رخ پذیری ، انحلال در اسیدها ، واکنش های شیمیایی ، اشعه X
تشابه کانی شناسی : آپاتیت ، پولوسیت ، بریل ، توپاز ، فناکیت
پاراژنز : تیتانیت ، روتیل ، آدولار ، آلبیت ، اپیدوت
منشا تشکیل :پگماتیت ، رگه های هیدروترمال ، رگه های تیپ آلپی ، رسوبی
شکل بلورها: منشوری ، بی پیرامیدال ، پسودوکوبیک
محل پیدایش: ایتالیا
لومینسانس سبز کامل تا کرم و نارنجی وقرمز دارد قابلیت هدایت الکتریکی دارد
نام آن از واژه دگرگ کریتا لوس اخذ شده است
سختی : 7
چگالی :2 65 ، بلور سنگ - فرمول شیمیایی :SiO2 - درصد مواد:SiO2100% و ادخال های B ، Rb - سیستم تبلور: هگزاگونال تا دمای 573 درجه - رده بندی:اکسید - رخ:ناقص ، مطابق با سطح /1011/ - جلا: شیشه ای - شکستگی:صدفی ، تراشه ای(خشن) - شفافیت: شفاف - نوع سختی:ترد - اشکال ظاهری :بلوری ، توده ای - ژیزمان : کمیاب ; سوئیس ، برزیل و ماداگاسکار - خواص شیمیایی : محلول درHF - رنگ کانی : سیاه ، صورتی - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه : سختی ، اشعه X - تشابه کانی شناسی : آپاتیت ، فناکیت - پاراژنز : تیتانیت ، اپیدوت - منشا تشکیل :پگماتیت ، رسوبی - شکل بلورها: منشوری ، پسودوکوبیک - محل پیدایش: ایتالیا - لومینسانس سبز کامل تا کرم و نارنجی وقرمز دارد قابلیت هدایت الکتریکی دارد - نام آن از واژه دگرگ کریتا لوس اخذ شده است - سختی : 7 - چگالی :2 65
پهنه زمین ساختاری ایران مرکزی بخش از ایران میانی است که در میان دو زمیندرز تتیس کهن (در شمال) و تتیس جوان (در جنوب) قرار دارند از اواخر پالئوزوییک کافتش سبب حرکت آن به سوی شمال خاوری و برخورد با ابرقاره اوراسیا(بستن تتیس کهن) شده است ویژگی های متمایز کننده این پهنه از دیگر مناطق ایران 1-چین خوردگی ، دگرگونی و پلوتونیسم شدید مزوزوییک و2- تکاپوی شدید آتشفشانی سنوزوییک می باشد سازند های سنگ چینه ای مهم این پهنه از قدیم به جدید عبارتند از: سازند تکنار ، سازند تاشک ، سازند کلمرد ، مجموعه بُنه شورو ، مجموعه چاپـدونی ، سری دزو ، سری ریـــزو ، سری مُراد ، سری داهو ، سازند کوهبنان گروه میلا:سازند درنجال ، سازند کالشانه ، سازند شیرگشت/ گـروه گوشکمر : سازند نیــور ، سازند پادها گروه ازبک کوه : سازند دولومیتی سیب زار ، سازند آهکی بهرام ، سازند شیشتو ، افق موش ، سازند آواری سردر سازند گچال ، سازند جمال ، سازند خان ، سازند سُرخ شیل ، سازند دولومیتی شتری ، سازند نایبند گروه نخلک:سازند علم ، سازند باقرق ، سازند آشین /سازند آب حاجی ، سازند بادامو ، سازند هُجدک ، سازند پروده ، سازند بغمشاه ، سازند بیدو گروه مگو:سازند قلعه دختر ، سنگ آهک های پکتن دار ، سازند اسفندیار ، سازند گچی مگو ، سازند سرخ گره دو/کرتاسه در منطقه خور:سازند نقره ، سازند شاه کوه ، سازند بازیاب ، سازند دبَرسو ، سازند هفتمون ، سازند فرخی/ کرتاسه در بلوک یزد_پشت بادام:سازند آواری سنگستان ، سازند آهکی تفت ، سازند شیلی دره زنجیر شیل های بیابانک/ کنگلومرای کرمان ، سازند سُرخ بالایی ، سازند قم ، سازند سرخ بالایی ، رخساره کنگلومرایی پلیوسن
پهنه زمین ساختاری ایران مرکزی بخش از ایران میانی است که در میان دو زمیندرز تتیس کهن (در شمال) و تتیس جوان (در جنوب) قرار دارند از اواخر پالئوزوییک کافتش سبب حرکت آن به سوی شمال خاوری و برخورد با ابرقاره اوراسیا(بستن تتیس کهن) شده است ویژگی های متمایز کننده این پهنه از دیگر مناطق ایران 1-چین خوردگی ، دگرگونی و پلوتونیسم شدید مزوزوییک و2- تکاپوی شدید آتشفشانی سنوزوییک می باشد سازند های سنگ چینه ای مهم این پهنه از قدیم به جدید عبارتند از:
سازند تکنار ، سازند تاشک ، سازند کلمرد ، مجموعه بُنه شورو ، مجموعه چاپـدونی ، سری دزو ، سری ریـــزو ، سری مُراد ، سری داهو ، سازند کوهبنان
گروه میلا:سازند درنجال ، سازند کالشانه ، سازند شیرگشت/
گـروه گوشکمر : سازند نیــور ، سازند پادها
گروه ازبک کوه : سازند دولومیتی سیب زار ، سازند آهکی بهرام ، سازند شیشتو ، افق موش ، سازند آواری سردر
سازند گچال ، سازند جمال ، سازند خان ، سازند سُرخ شیل ، سازند دولومیتی شتری ، سازند نایبند
گروه نخلک:سازند علم ، سازند باقرق ، سازند آشین /
سازند آب حاجی ، سازند بادامو ، سازند هُجدک ، سازند پروده ، سازند بغمشاه ، سازند بیدو
گروه مگو:سازند قلعه دختر ، سنگ آهک های پکتن دار ، سازند اسفندیار ، سازند گچی مگو ، سازند سرخ گره دو/
کرتاسه در منطقه خور:سازند نقره ، سازند شاه کوه ، سازند بازیاب ، سازند دبَرسو ، سازند هفتمون ، سازند فرخی/
کرتاسه در بلوک یزد_پشت بادام:سازند آواری سنگستان ، سازند آهکی تفت ، سازند شیلی دره زنجیر شیل های بیابانک/
کنگلومرای کرمان ، سازند سُرخ بالایی ، سازند قم ، سازند سرخ بالایی ، رخساره کنگلومرایی پلیوسن
تبدیل ، تقارب ، همگرایی ، همگرایی
(سنگ شناسی): به تولید ، عموماً در حین دگرگونی سنگهایی که از نظر سنگ شناسی مشابه هم هستند از سنگهایی با منشاء متفاوت با هم ، گویند
(نقشه برداری): همگرایی نصف النهار ها
(هواشناسی): انقباض توده هوا به سمت یک ناحیه یا بخش مرکزی که محتاج حرکت عمودی به دور از ناحیه و حرکت افقی به سمت آن می باشد متضاد: واگرا
(چینه شناسی): به کاهش تدریجی در فاصله عمودی یا فاصله بین دو واحد سنگی مشخص شده یا افق های زمین شناسی در نتیجه باریک شدن چینه های درهم داخل شده گویند مثلاً کاهش ضخامت طبقات رسوبی (مانند آنچه در یک جهت مشخص و با زاویه های قائم با صفحات لایه بندی است) که بوسیله آهنگهای متغییر رسوبگذاری یا توسط رابطه غیر هم شیب حاصل می شود
(جریان ها): برخورد یا بهم پیوستن جریان های اقیانوسی یا توده های آب با چگالی ها ، درجه حرارت ، یا درجه شوری متفاوت حاصل از غرق شدن آب چگال تر ، سردتر و یا با درجه شوری بیشتر همچنین: خط یا ناحیه ای (مساحت) که در آن همگرایی رخ می دهد نیز ببینید: همگرایی قطبی مقایسه شود با: واگرایی (جریان ها)
(تکامل): تحصیل یا مالکیت خصوصیات مشترک بوسیله جانوران یا گیاهان از گروه های مختلف که در نتیجه شباهت در حالت یا شکل یا محیط می باشد
مقایسه شود با: انتشار انتخابی ، توازی ، انتشار
همچنین ببینید: تکامل همگرا ، همگرایی (سنگ شناسی): به تولید ، گویند (نقشه برداری): همگرایی نصف النهار ها (هواشناسی): انقباض توده هوا به سمت یک ناحیه یا بخش مرکزی که محتاج حرکت عمودی به دور از ناحیه و حرکت افقی به سمت آن می باشد متضاد: واگرا (چینه شناسی): به کاهش تدریجی در فاصله عمودی یا فاصله بین دو واحد سنگی مشخص شده یا افق های زمین شناسی در نتیجه باریک شدن چینه های درهم داخل شده گویند مثلاً کاهش ضخامت طبقات رسوبی (مانند آنچه در یک جهت مشخص و با زاویه های قائم با صفحات لایه بندی است) که بوسیله آهنگهای متغییر رسوبگذاری یا توسط رابطه غیر هم شیب حاصل می شود (جریان ها): برخورد یا بهم پیوستن جریان های اقیانوسی یا توده های آب با چگالی ها ، سردتر و یا با درجه شوری بیشتر همچنین: خط یا ناحیه ای (مساحت) که در آن همگرایی رخ می دهد نیز ببینید: همگرایی قطبی مقایسه شود با: واگرایی (جریان ها) (تکامل): تحصیل یا مالکیت خصوصیات مشترک بوسیله جانوران یا گیاهان از گروه های مختلف که در نتیجه شباهت در حالت یا شکل یا محیط می باشد مقایسه شود با: انتشار انتخابی ، انتشار همچنین ببینید: تکامل همگرا
چشم گربه ای
کریزوبریل شفاف تا نیمه شفاف و کاتویانت که در آن سایه هایی از زرد ، سبز زرد خاکستری و قهوه ای تا زرد قهوه ای دیده می شود به ندرت تغییر رنگ هم نشان می دهد این سنگ ، آلومینات برلیم است ، مخلوطی از آلومینیوم و برلیم که اثراتی از اکسید آهن و کرومیم در آن دیده می شود این سنگ ، یکی از سنگهایی است که اثر چشم گربه ای نشان می دهند پدیده ای که در آن وقتی سنگ در نور گرفته می شود ، از مرکز سنگ ، خطی بازتابی دیده می شود این سنگها در جواهرسازی مورد استفاده هستند کریزوبریل چشم گربه ای ، که شبیه الکساندریت دارای تغییر رنگ است ، نوعی کریزوبریل است که وقتی چرخانده می شود ، نواری از نور در یکی از وجوه آن دیده می شود عمدتا در برزیل ، سریلانکا و روسیه یافت می شود
ویژگیهای فیزیکی
رنگ:زرد ، سبز ، قهوه ای ، طلایی
سختی: 5/8
وزن مخصوص:78/3- 68/3
شاخص شکست: 757/1- 742/1 ، چشم گربه ای - کریزوبریل شفاف تا نیمه شفاف و کاتویانت که در آن سایه هایی از زرد ، سریلانکا و روسیه یافت می شود - ویژگیهای فیزیکی - رنگ:زرد ، طلایی - سختی: 5/8 - وزن مخصوص:78/3- 68/3 - شاخص شکست: 757/1- 742/1
خاک رس ، خاک رس چسبنده ، ذرات کوچکی که کم و بیش خاصیت چسبندگی داشته ودر اثر مرطوب شدن خواص کلوئیدی از خود ظاهر می کند ، ماده ای که رس دارد ، رس
ذرات دارای اندازه کمتر از 2 میکرون و دارای خاصیت کلوییدی

در زمین شناسی : الف) قطعه یا ذره سنگ یا کانی یا ذرات تخریبی با ترکیب رسی (معمولاً یک ذره بلورین یک کانی رسی) ، کوچکتر از یک دانه بسیار ریز سیلت و دارای قطر کمتر از شش هزارم میلی متر (6 میکرون یا 0 00016 اینچ یا 8 فی) این اندازه حدوداً حد بالایی اندازه ذره ای است که می تواند نشان دهنده خصوصیات کلوئیدی باشد
ب) یک رسوب طبیعی با سنگ نرم ناپیوسته ، خاکی و بشدت ریز دانه که عمدتاً از ذرات در اندازه رس یا ذرات کلوئیدی ساخته شده اند این رس وقتی با آب مخلوط شود تشکیل یک توده موم سان و قابل قالب گیری را می دهد که شکل خود را بعد از خشک شدن حفظ می نماید و محکم و سخت می گردد
ج) یک اصطلاح که معمولاً برای هر رسوب ریز دانه ، چسبنده نرم بکار می رود
در خاک شناسی : الف) اصطلاحی که در ایالات متحده آمریکا و توسط جامعه بین المللی علوم خاک برای یک ذره سنگ یا کانی در خاک استفاده می شود که دارای قطری کمتر از 2 میکرومتر باشد (2 میکرون)
ب) خاک رس
ج) کانی رسی
در مهندسی : مواد خمیری یا موم سان که عمدتاً از ذراتی تشکیل شده اند که دارای قطری کمتر از 0 074 میلی متر می باشند مقایسه شود با سیلت ، رس - ذرات دارای اندازه کمتر از 2 میکرون و دارای خاصیت کلوییدی -
در زمین شناسی : الف) قطعه یا ذره سنگ یا کانی یا ذرات تخریبی با ترکیب رسی (معمولاً یک ذره بلورین یک کانی رسی) ، کوچکتر از یک دانه بسیار ریز سیلت و دارای قطر کمتر از شش هزارم میلی متر (6 میکرون یا 0 00016 اینچ یا 8 فی) این اندازه حدوداً حد بالایی اندازه ذره ای است که می تواند نشان دهنده خصوصیات کلوئیدی باشد - ب) یک رسوب طبیعی با سنگ نرم ناپیوسته ، خاکی و بشدت ریز دانه که عمدتاً از ذرات در اندازه رس یا ذرات کلوئیدی ساخته شده اند این رس وقتی با آب مخلوط شود تشکیل یک توده موم سان و قابل قالب گیری را می دهد که شکل خود را بعد از خشک شدن حفظ می نماید و محکم و سخت می گردد - ج) یک اصطلاح که معمولاً برای هر رسوب ریز دانه ، چسبنده نرم بکار می رود - در خاک شناسی : الف) اصطلاحی که در ایالات متحده آمریکا و توسط جامعه بین المللی علوم خاک برای یک ذره سنگ یا کانی در خاک استفاده می شود که دارای قطری کمتر از 2 میکرومتر باشد (2 میکرون) - ب) خاک رس - ج) کانی رسی
در مهندسی : مواد خمیری یا موم سان که عمدتاً از ذراتی تشکیل شده اند که دارای قطری کمتر از 0 074 میلی متر می باشند مقایسه شود با سیلت
دره کوچک ، دره های کوچک با ته نسبتاً‌ پهن که از سمت چپ وراست وبالادست دارای شیبی تند بوده ودره های خشک را بوجود می آورد ، شانه کوه
(زمین ریخت شناسی): الف) شانه کوه: نوک قله یا تاج یک کوه یا تپه مترادف: Combe ب) یک نوع از تنگ دره ، یک دره ج) یک نوع چالگاه ، پهنه چال ، سیرک
شانه : (دیرین شناسی): الف) یک ساختار از تنندگان که شبیه شانه می باشد مثلاً یک ردیف از موهای کوتاه اره مانند بر روی استخوان قوزک یک عنکبوت که فقط در تیره تریدیده یافت می شود یا یک جفت زائده بطنی که بر روی استرنیت قرار دارد که در ادامه اوپرکول (درپوش) تناسلی قراردارد و در تمام عقربها حاضر است ولی در هیچ نوع از عنکبوتها یافت نمی شود ب) یک سری شعاعی برآمدگی ها (غده ها ) یا بیرون زدگی ها در رادیولارین های آکانتارین ، شانه کوه (زمین ریخت شناسی): الف) شانه کوه: نوک قله یا تاج یک کوه یا تپه مترادف: Combe ب) یک نوع از تنگ دره ، سیرک شانه : (دیرین شناسی): الف) یک ساختار از تنندگان که شبیه شانه می باشد مثلاً یک ردیف از موهای کوتاه اره مانند بر روی استخوان قوزک یک عنکبوت که فقط در تیره تریدیده یافت می شود یا یک جفت زائده بطنی که بر روی استرنیت قرار دارد که در ادامه اوپرکول (درپوش) تناسلی قراردارد و در تمام عقربها حاضر است ولی در هیچ نوع از عنکبوتها یافت نمی شود ب) یک سری شعاعی برآمدگی ها (غده ها ) یا بیرون زدگی ها در رادیولارین های آکانتارین
رس سنگ ، سنگ رسی
رس سنگها از سنگهای رسوبی میباشند و حاوی کانیهای رسی هستند رسها کانیهایی سیلیکاته هیدروکسیل دار هستند که ابعاد ذرات آنها کوچکتر از 4 میکرومتر است رسها اغلب بر اثر هوازدگیهای شیمیایی ایجاد میشوند اما در بعضی مناطق بر اثر فعالیتهای هیدروترمال ایجاد میشود رسها توان جذب آب به مقدار زیاد دارند و دارای ضریب پلاستیکی بالایی نیز می باشند
رس ها در سه گروه اصلی تقسیم بندی میشوند ، کائولینیت - سرپانتینیت ، ایلیت و اسمکتیت

(سنگ شناسی آذرین):
الف) یک اصطلاح منسوخ برای یک سنگ آذرین فلدسپاتی دگرسان شده است که در آن ماده زمینه یا تمام سنگ به یک توده فشرده از محصولات دگرسان شده خاکی یا رسی ، تقلیل یافته است (هودمز 1928)
ب) نیز نوشته می شود: Clay Stone
، سنگ رسی - رس سنگها از سنگهای رسوبی میباشند و حاوی کانیهای رسی هستند رسها کانیهایی سیلیکاته هیدروکسیل دار هستند که ابعاد ذرات آنها کوچکتر از 4 میکرومتر است رسها اغلب بر اثر هوازدگیهای شیمیایی ایجاد میشوند اما در بعضی مناطق بر اثر فعالیتهای هیدروترمال ایجاد میشود رسها توان جذب آب به مقدار زیاد دارند و دارای ضریب پلاستیکی بالایی نیز می باشند - رس ها در سه گروه اصلی تقسیم بندی میشوند ، ایلیت و اسمکتیت - - (سنگ شناسی آذرین): الف) یک اصطلاح منسوخ برای یک سنگ آذرین فلدسپاتی دگرسان شده است که در آن ماده زمینه یا تمام سنگ به یک توده فشرده از محصولات دگرسان شده خاکی یا رسی ، تقلیل یافته است (هودمز 1928) - ب) نیز نوشته می شود: Clay Stone -
رنگ نگاری
- جداسازی اجزای یک مخلوط با استفاده از فازهای جامد ، مایع و گاز ، بر اساس تمایل مولکول‌ها به آن حالت
- یک نام کلی برای فرآیندهای متعدد که منجر به جدایش اجزائ یک نمونه ، بوسیله حرکت دادن نمونه در یک مخلوط یا محلولی ، در بالای یا درون یک واسطه با استفاده رونشینی ، تفکیک یا جدایش ، تبادل یونی یا سایر خصوصیات به روشی که اجزائ مختلف ، جنبش های متفاوت دارند ، و در نتیجه از هم جدا می شوند یکی از استعمال های اولیه در جدایش سازنده های مخلوط های رنگی بود که نوارهای رنگی متفاوتی را بوجود می آورد ، و بدین دلیل chronography خوانده می شد
نیز ببینید: رنگ نگاری ستونی ، رنگ نگاری الکترونیکی ، رنگ نگاری گازی ، رنگ نگاری مایع ، رنگ نگاری کاغذ ، رنگ نگاری نازک لایه
، رنگ نگاری - - جداسازی اجزای یک مخلوط با استفاده از فازهای جامد ، بر اساس تمایل مولکول‌ها به آن حالت - - یک نام کلی برای فرآیندهای متعدد که منجر به جدایش اجزائ یک نمونه ، و بدین دلیل chronography خوانده می شد - نیز ببینید: رنگ نگاری ستونی ، رنگ نگاری نازک لایه -
زغال ، زغال سنگ ، سنگ رسوبی احتراق پذیر سیاه رنگی که در اثر فشار و گرمای وارد بر لایه های پیت (زغال نارس) که زیر رسوبات فوقانی مدفون شده اند ، بوجود آمده است فشار حاصل از دفن موجب خروج ترکیبات آب و گاز می شود و درصد کربن افزایش می یابد تصور می شود که زغال درجه بالا یا آنتراسیت ، جزء سنگ های دگرگونی است

یک سنگ با قابلیت اشتعال بالا که بیش از 50% وزنی و بیش از 70% حجمی دارای مواد کربن دار ، شامل رطوبت همراه که از فشردگی و سخت شدگی بقایای گیاهی متنوع دگرسان شده مشابه مواد درون تورب بوجود آمده می باشد تفاوت در انواع مواد گیاهی (تیپ) در درجه دگرگونی (رده) و در دامنه ناخالصی (درجه) از خصوصیات زغال سنگ می باشد و در رده بندی مورد استفاده قرار می گیرند (ASTM - 1970)
مترداف: الماس سیاه
، جزء سنگ های دگرگونی است -
یک سنگ با قابلیت اشتعال بالا که بیش از 50% وزنی و بیش از 70% حجمی دارای مواد کربن دار ، شامل رطوبت همراه که از فشردگی و سخت شدگی بقایای گیاهی متنوع دگرسان شده مشابه مواد درون تورب بوجود آمده می باشد تفاوت در انواع مواد گیاهی (تیپ) در درجه دگرگونی (رده) و در دامنه ناخالصی (درجه) از خصوصیات زغال سنگ می باشد و در رده بندی مورد استفاده قرار می گیرند (ASTM - 1970) - مترداف: الماس سیاه -
زمین در حال انقباض
نظریه ای که در قرن 19 و اوایل قرن 20 بسیار مورد قبول بود که بر طبق آن ساختمان های کوهزایی و سایر ساختمانهای زمین بوسیله تراکم و فشردگی پوسته در حین انقباض تدریجی آن بر روی سطح یک کره در حال سرد شدن تولید شده که بطور اولیه مذاب بوه است یک توضیح اصل کتاب درسی مشابه درآن زمان ، a dried apple بوده است) این نظریه در حال حاضر رد شده است به این عنوان که کره زمین در حال انجماد یا سرد و سخت شدن و منقبض شدن به آن روش شرح داده شده نمی باشد
مقایسه شود با: تتراهدرال ، نظریه گوه فرضیه زمین در حال انبساط Expanding earth ، زمین در حال انقباض نظریه ای که در قرن 19 و اوایل قرن 20 بسیار مورد قبول بود که بر طبق آن ساختمان های کوهزایی و سایر ساختمانهای زمین بوسیله تراکم و فشردگی پوسته در حین انقباض تدریجی آن بر روی سطح یک کره در حال سرد شدن تولید شده که بطور اولیه مذاب بوه است یک توضیح اصل کتاب درسی مشابه درآن زمان ، a dried apple بوده است) این نظریه در حال حاضر رد شده است به این عنوان که کره زمین در حال انجماد یا سرد و سخت شدن و منقبض شدن به آن روش شرح داده شده نمی باشد مقایسه شود با: تتراهدرال
زیست نمودار ، نمودار نمایشگر نحوه تکامل و اجداد یک گروه ویژه از جانوران
الف) یک نمودار درختی می باشد که روابط طبقه بندی بین یک گروه از موجودات یا ارگانیسم ها را بیان می کند مانند آنچه بر پایه روابط تکاملی یا بتارزایی نتیجه گیری شده ، استوار است
مترادف: درخت بتارزایی
ب) در هم نیایی یک نمودار درختی که نشان دهنده روابط بتارزایی در میان تاکسونها ، از نظر تجزیه یا نوئی نیاکان مشترک ، است هویت/ همانندی/ همانی گره ها (پناگان) مشخص نیست و خطوط متصل بهم معمولاً نشان دهنده خصوصیات اشتراکی مشتق شده است و تمام تاکسون ها پایانی در این موقعیت می باشند
مقایسه شود با: درخت بتارزایی ، نمودار نمایشگر نحوه تکامل و اجداد یک گروه ویژه از جانوران - الف) یک نمودار درختی می باشد که روابط طبقه بندی بین یک گروه از موجودات یا ارگانیسم ها را بیان می کند مانند آنچه بر پایه روابط تکاملی یا بتارزایی نتیجه گیری شده ، استوار است - مترادف: درخت بتارزایی - ب) در هم نیایی یک نمودار درختی که نشان دهنده روابط بتارزایی در میان تاکسونها ، است هویت/ همانندی/ همانی گره ها (پناگان) مشخص نیست و خطوط متصل بهم معمولاً نشان دهنده خصوصیات اشتراکی مشتق شده است و تمام تاکسون ها پایانی در این موقعیت می باشند - مقایسه شود با: درخت بتارزایی
ساختار هسته و پوسته
اصطلاحی که توسط مک کی (1954) برای یک ساختار رسوبی استفاده شد که مشابه یک سنگال است که در گلسنگ سیلتی توده ای بوجود آمده و توسط یک کلوخه گردشده (هسته) بیضی تا دراز و کشیده و دارای قطر بین 3 تا 30 سانتی متر تشخیص داده می شود که بوسیله سری از لایه های هم مرکز احاطه شده است (پوسته ها) هر کدام دارای دامنه ضخامتی بین 3 تا 12 میلی متر می باشند و ظاهراً به خاطر انقباض در گل یکنواخت بی ساختمان بوجود می آیند این خصوصیت شرایط خشکی پس از سیل در ناحیه ای با رطوبت قابل ملاحظه ای می باشد ، ساختار هسته و پوسته اصطلاحی که توسط مک کی (1954) برای یک ساختار رسوبی استفاده شد که مشابه یک سنگال است که در گلسنگ سیلتی توده ای بوجود آمده و توسط یک کلوخه گردشده (هسته) بیضی تا دراز و کشیده و دارای قطر بین 3 تا 30 سانتی متر تشخیص داده می شود که بوسیله سری از لایه های هم مرکز احاطه شده است (پوسته ها) هر کدام دارای دامنه ضخامتی بین 3 تا 12 میلی متر می باشند و ظاهراً به خاطر انقباض در گل یکنواخت بی ساختمان بوجود می آیند این خصوصیت شرایط خشکی پس از سیل در ناحیه ای با رطوبت قابل ملاحظه ای می باشد
ساختمانی
الف) به یک زمین بوم گویند که منشأ یا خصوصیت عمومی خود را مدیون فرآیندهای بالاآورنده ، مانند تجمع بوسیله رسوبگذاری (مثلاً یک دشت یا پلکان آبرفتی) ، فوران آتشفشانی (مثلاً یک مخروط آتشفشانی) و دیاستروفیسم یا فعالیت کوهزایی (مانند یک کوه ، یک بلوک گسل ، یک دره زمینساختی) می باشد همچنین به سطحی گفته می شود که شکل آن توسط فرسایش متاثر نشده است
متضاد: Destructional غیر ساختمانی ، تخریبی ، مقایسه شود با زمین بود اولیه
ب) به یک رودخانه یا الگوی زهشکی گویند که بوسیله روان آب از یک زمین بود یا سطح ساختمانی تشکیل شده است (دیویس 1894) ، ساختمانی الف) به یک زمین بوم گویند که منشأ یا خصوصیت عمومی خود را مدیون فرآیندهای بالاآورنده ، یک دره زمینساختی) می باشد همچنین به سطحی گفته می شود که شکل آن توسط فرسایش متاثر نشده است متضاد: Destructional غیر ساختمانی ، مقایسه شود با زمین بود اولیه ب) به یک رودخانه یا الگوی زهشکی گویند که بوسیله روان آب از یک زمین بود یا سطح ساختمانی تشکیل شده است (دیویس 1894)
سازند آهکی چهل کمان (پالئوسن بالایی)
در
پهنه رسوبی ساختاری کپه داغ قرار دارد بُرش الگوی این سازند در تنگ چهل کمان ، واقع در 16 کیلومتری باختر – جنوب باختری سرخس اندازه‌‌گیری شده که به طور عمده شامل 229 متر سنگ آهک و دولومیت و با میان‌لایه‌های ناچیز از مارن و شیل آهکی است و به طور محلی ، لایه‌های نازک ماسه سنگ و سنگ گچ (چاه شماره 3 گنبدلی) دارد حد بالایی آن به سازند خانگیران پیوسته و تدریجی است بر روی سازند آب تلخ قرار دارد
سازند آهکی چهل کمان (پالئوسن بالایی) در پهنه رسوبی ساختاری کپه داغ قرار دارد بُرش الگوی این سازند در تنگ چهل کمان ، واقع در 16 کیلومتری باختر – جنوب باختری سرخس اندازه‌‌گیری شده که به طور عمده شامل 229 متر سنگ آهک و دولومیت و با میان‌لایه‌های ناچیز از مارن و شیل آهکی است و به طور محلی ، لایه‌های نازک ماسه سنگ و سنگ گچ (چاه شماره 3 گنبدلی) دارد حد بالایی آن به سازند خانگیران پیوسته و تدریجی است بر روی سازند آب تلخ قرار دارد
سپر (زمین شناسی یخچالی) ، دیوار قفسه ای
در مهندسی: الف) یک دیوار حایل نوع صندوقی که از بخش های درهم قفل شده فولاد ، بتن یا چوب ساخته شده است و برای ثابت کردن شیبها و حفاظت از جاده ها استفاده می شود
ب) یک سازه مهندسی که یک آبگیر بوده و دور از ساحل سرند در یک دریاچه را احاطه می کند
ج) در معدنکاری و استخراج سازه ای که معمولاً از تنه های درخت در هم قفل شده ای ساخته می شود که تشکیل یک شمع یا پشت بند بین سقف و کف را می دهد همچنین ، قطعات کوتاهی از چوب یا سایر مواد قرار داده شده در تونلها برای انتقال بارها به دسته های باری فولادی یا سایر شمع ها
، دیوار قفسه ای - در مهندسی: الف) یک دیوار حایل نوع صندوقی که از بخش های درهم قفل شده فولاد ، بتن یا چوب ساخته شده است و برای ثابت کردن شیبها و حفاظت از جاده ها استفاده می شود - ب) یک سازه مهندسی که یک آبگیر بوده و دور از ساحل سرند در یک دریاچه را احاطه می کند - ج) در معدنکاری و استخراج سازه ای که معمولاً از تنه های درخت در هم قفل شده ای ساخته می شود که تشکیل یک شمع یا پشت بند بین سقف و کف را می دهد همچنین ، قطعات کوتاهی از چوب یا سایر مواد قرار داده شده در تونلها برای انتقال بارها به دسته های باری فولادی یا سایر شمع ها -
ستون ، ستونی
نمودی که در غارها یافت می شود و از اتصال استالاکتیت و استالاگمیت به وجود می آید

(غارشناسی) : یک نهشته ستونی که بوسیله همبستگی و یکی شدن یک چکیده با چکنده مکمل اش تشکیل شده است مترداف: پیلار ، استالاکتواستالاگمیت
(دیرین شناسی): الف) یک ساختار استوانه ای که از یک سری صفحات متفاوت که بر روی هم قرار گرفته اند و به انتهای سطح بالایی جام لاله وش ، بلاستویید و بیشتر کیسه تنان متصل شده است ، ساخته شده و احتمالاً برای مهار شدن یا ثابت شدن یا به عنوان وسیله ای برای تکیه گاه استفاده می شود انتهای دیستال در بعضی از انواع به عنوان یک بخش بشدت تعدیل یافته شناخته می شود مترادف: ساقه
ب) دیواره بدنی استوانه ای مسطح پولیپ مرجان Scleracfiniar بین دیسکهای دهانی و قاعده ای
، ستونی - نمودی که در غارها یافت می شود و از اتصال استالاکتیت و استالاگمیت به وجود می آید - - (غارشناسی) : یک نهشته ستونی که بوسیله همبستگی و یکی شدن یک چکیده با چکنده مکمل اش تشکیل شده است مترداف: پیلار ، استالاکتواستالاگمیت - (دیرین شناسی): الف) یک ساختار استوانه ای که از یک سری صفحات متفاوت که بر روی هم قرار گرفته اند و به انتهای سطح بالایی جام لاله وش ، ساخته شده و احتمالاً برای مهار شدن یا ثابت شدن یا به عنوان وسیله ای برای تکیه گاه استفاده می شود انتهای دیستال در بعضی از انواع به عنوان یک بخش بشدت تعدیل یافته شناخته می شود مترادف: ساقه - ب) دیواره بدنی استوانه ای مسطح پولیپ مرجان Scleracfiniar بین دیسکهای دهانی و قاعده ای -
سرعت بحرانی (آب زیرزمینی ) ، سرعت بحرانی
الف) سرعت یک جریان مایع که در آن سرعت جریان از آرام به آشفته تغییر می کند
ب) آن سرعتی از جریان مایع که در آن جریان از آرام به آشفته تغییر می کند و در آن اصطکاک متناسب با توان سرعت بیشتر از توان اولیه می گردد مترادف: سرعت بحرانی رینولدز
ج) آن سرعتی از جریان مایع که در آن مقدار انرژی حداقل جریان ، بدست می آید مترادف: سرعت بحرانی بلانگر
د) در یک کانال باز ، آن سرعت جریان مایع که در آن سیلت نه برداشته می شود و نه ته نشین می گردد مترادف: سرعت بحرانی کندی
ه) در یک کانال باز ، آن سرعتی از جریان مایع که در آن بار سرعت برابر با 2/1 عمق میانگین می شود و بار انرژی در حداقل مقدار خود وجود دارد مترادف: سرعت بحرانی آن وین
نیز ببینید: جریان بحرانی و عمق بحرانی
، سرعت بحرانی - الف) سرعت یک جریان مایع که در آن سرعت جریان از آرام به آشفته تغییر می کند - ب) آن سرعتی از جریان مایع که در آن جریان از آرام به آشفته تغییر می کند و در آن اصطکاک متناسب با توان سرعت بیشتر از توان اولیه می گردد مترادف: سرعت بحرانی رینولدز - ج) آن سرعتی از جریان مایع که در آن مقدار انرژی حداقل جریان ، بدست می آید مترادف: سرعت بحرانی بلانگر - د) در یک کانال باز ، آن سرعت جریان مایع که در آن سیلت نه برداشته می شود و نه ته نشین می گردد مترادف: سرعت بحرانی کندی - ه) در یک کانال باز ، آن سرعتی از جریان مایع که در آن بار سرعت برابر با 2/1 عمق میانگین می شود و بار انرژی در حداقل مقدار خود وجود دارد مترادف: سرعت بحرانی آن وین - نیز ببینید: جریان بحرانی و عمق بحرانی -
سروانتیت
فرمول شیمیایی :Sb2O4
درصد مواد: Sb79 19% O20 81%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:اکسید
رخ:کامل ، مطابق با سطح /001/
جلا: چرب ، مات ، تیره
شکستگی:صدفی
شفافیت: نیمه کدر
اشکال ظاهری :آگرگاتدانه ریز تا توده ای به ندرت بلوری
ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی ، اسپانیا ، ایتالیا ، یوگسلاوی ، رومانی و بولیوی
خواص شیمیایی : به سختی در HCl حل میشود ذوب ناپذیر
رنگ کانی : زرد ، زرد نارنجی ، سفید
رنگ خاکه: روشن تر از رنگ کانی
تفاوت با کانی های مشابه : چگالی ، ذوب ، اشعه X ، واکنش های شیمیائی
تشابه کانی شناسی : والنتینیت ، استیبکونیت
پاراژنز : استیبین ، والنتینیت ، استیبکونیت و غیره
منشا تشکیل :
ژیزمان :های ثانوی Sb
شکل بلورها: خوشة جواهری
محل پیدایش: رومانی
نام آن از واژة محل Cervantes در اسپانیا اخذ شده است
سختی :4 - 5
چگالی :6 5-6 6 ، سروانتیت - فرمول شیمیایی :Sb2O4 - درصد مواد: Sb79 19% O20 81% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:اکسید - رخ:کامل ، مطابق با سطح /001/ - جلا: چرب ، تیره - شکستگی:صدفی - شفافیت: نیمه کدر - اشکال ظاهری :آگرگاتدانه ریز تا توده ای به ندرت بلوری - ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی ، رومانی و بولیوی - خواص شیمیایی : به سختی در HCl حل میشود ذوب ناپذیر - رنگ کانی : زرد ، سفید - رنگ خاکه: روشن تر از رنگ کانی - تفاوت با کانی های مشابه : چگالی ، واکنش های شیمیائی - تشابه کانی شناسی : والنتینیت ، استیبکونیت - پاراژنز : استیبین ، استیبکونیت و غیره - منشا تشکیل : - ژیزمان :های ثانوی Sb - شکل بلورها: خوشة جواهری - محل پیدایش: رومانی - نام آن از واژة محل Cervantes در اسپانیا اخذ شده است - سختی :4 - 5 - چگالی :6 5-6 6
سلستین
فرمول شیمیایی :SrSO4
سیستم تبلور : ارترومبیک
رخ: عالی - مطابق با سطح /001/ خوب - سطح /210/
جلا: شیشه ای – صدفی
شفافیت: شفاف - نیمه شفاف
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری :بلور- اگرگات الیافی
ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی و شرقی ، بریتانیای کبیر ، ایتالیا ، چک و اسلواکی
ترکیب شیمیایی : SrO56 4% SO343 6% با Ba ، Ca
رنگ کانی :بیرنگ - سفید - آبی - زرد – قرمز
رنگ خاکه : سفید
پاراژنز : سوفر- کلسیت- آراگونیت
منشا تشکیل :رسوبی – هیدروترمال
شکل بلورها: ورقه ای – منشوری
محل پیدایش:چک و اسلواکی از کلمه لاتین Coelestis به معنای آسمانی و ملکوتی است ، سلستین - فرمول شیمیایی :SrSO4 - سیستم تبلور : ارترومبیک - رخ: عالی - مطابق با سطح /001/ خوب - سطح /210/ - جلا: شیشه ای – صدفی - شفافیت: شفاف - نیمه شفاف - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری :بلور- اگرگات الیافی - ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی و شرقی ، چک و اسلواکی - ترکیب شیمیایی : SrO56 4% SO343 6% با Ba ، Ca - رنگ کانی :بیرنگ - سفید - آبی - زرد – قرمز - رنگ خاکه : سفید - پاراژنز : سوفر- کلسیت- آراگونیت - منشا تشکیل :رسوبی – هیدروترمال - شکل بلورها: ورقه ای – منشوری - محل پیدایش:چک و اسلواکی از کلمه لاتین Coelestis به معنای آسمانی و ملکوتی است
سنگ آواری
الف) یک سنگ رسوبی تحکیم یافته که بطور عمده از ذرات شکسته ای تشکیل شده است که از سنگهای از پیش موجود (با هر منشائی) یا از محصولات تحکیم یافته قبلی حاصل شده اند در طول هوازدگی شیمیایی چنین سنگهایی ، که به طریقه مکانیکی به محل رسوبگذاریشان منتقل شده اند ، مشتق می شوند
مثلاً یک ماسه سنگ ، کنگلومرا ، شیل یا سنگ آهک که از ذرات یا قطعات ماخوذ از سنگ آهک از پیش موجود ساخته شده اند
نیز ببینید: سنگ اپی کلاستیک
مترادف: سنگ تکه شده (آواری)

ب) سنگ آذر آواری
ج) سنگ زیست آواری
د) سنگ کالیدی یا تنش آواری
، سنگ آواری - الف) یک سنگ رسوبی تحکیم یافته که بطور عمده از ذرات شکسته ای تشکیل شده است که از سنگهای از پیش موجود (با هر منشائی) یا از محصولات تحکیم یافته قبلی حاصل شده اند در طول هوازدگی شیمیایی چنین سنگهایی ، مشتق می شوند - مثلاً یک ماسه سنگ ، شیل یا سنگ آهک که از ذرات یا قطعات ماخوذ از سنگ آهک از پیش موجود ساخته شده اند - نیز ببینید: سنگ اپی کلاستیک - مترادف: سنگ تکه شده (آواری) - - ب) سنگ آذر آواری - ج) سنگ زیست آواری - د) سنگ کالیدی یا تنش آواری -
سنوزوئیک ، نوزیستی
نوزیدی؛ دوران جدید؛ دوران نوزیستی؛ یک دوران زمان زمین شناسی ، از آغاز دوره ترشیری تا عهد حاضر (بعضی از نویسندگان کواترنری را در نظر نمی گیرند و آن را یک دوران مجزا به حساب می آورند) این دوران از نظر دیرین شناسی بوسیله تکامل و فراوانی پستانداران ، نرم تنان پیشرفته و پرندگان ، تشخیص داده می شود از نظر دیرین شناسی ، بوسیله نهاندانگان تشخیص داده می شود؛ آغاز سنوزوئیک حدود 65 میلیون سال پیش در نظر گرفته می شود
دورانی از دورانهای زمین شناسی از آغاز ترشیری تا زمان حال که از لحاظ دیرینه شناسی جانوری با تکامل و فراوانی پستانداران ، دوکفه ای های پیشرفته و پرندگان و از لحاظ دیرینه شناسی گیاهی با گیاهان گلدار مشخص می شود
نیز نوشته می شود: Kainozoic/ cainozoic ؛
نیز ببینید: عصر پستانداران ، نوزیستی نوزیدی؛ دوران جدید؛ دوران نوزیستی؛ یک دوران زمان زمین شناسی ، بوسیله نهاندانگان تشخیص داده می شود؛ آغاز سنوزوئیک حدود 65 میلیون سال پیش در نظر گرفته می شود دورانی از دورانهای زمین شناسی از آغاز ترشیری تا زمان حال که از لحاظ دیرینه شناسی جانوری با تکامل و فراوانی پستانداران ، دوکفه ای های پیشرفته و پرندگان و از لحاظ دیرینه شناسی گیاهی با گیاهان گلدار مشخص می شود نیز نوشته می شود: Kainozoic/ cainozoic ؛ نیز ببینید: عصر پستانداران
سولفید مس کریستالیزه شده در سیستم هگزاگونال را گویند ، کوولیت
فرمول شیمیایی : CuS
گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید
رنگ:آبی متالیک ، زرد و قرمز
جلا:فلزی
سیستم تبلور:هگزاگونال
کلیواژ: در یک جهت کامل
سختی: 1 5 - 2
رنگ خاکه:خاکستری تا سیاه
وزن مخصوص : 4 6 - 4 8
کانیهای همراه: پیریت کالکوپیریت کوپریت
شرایط تشکیل: این کانی در بیشتر محیطهای جغرافیایی و زمینشناسی یافت میشود و در نهشتهای هیدروترمال ، رسوبی و دگرگونی مجاورتی تشکیل میشوند اثر اسید نیتریک بر روی آن باعث کدر شدن آن و سیانید پتاسیم نیز لکه های سیاه بر سطح آن ایجاد میکند ، کوولیت - فرمول شیمیایی : CuS - گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید - رنگ:آبی متالیک ، زرد و قرمز - جلا:فلزی - سیستم تبلور:هگزاگونال - کلیواژ: در یک جهت کامل - سختی: 1 5 - 2 - رنگ خاکه:خاکستری تا سیاه - وزن مخصوص : 4 6 - 4 8 - کانیهای همراه: پیریت کالکوپیریت کوپریت - شرایط تشکیل: این کانی در بیشتر محیطهای جغرافیایی و زمینشناسی یافت میشود و در نهشتهای هیدروترمال
سیترین
فرمول شیمیایی : SiO2
رده بندی: اکسید
رخ: ناقص - مطابق با سطح /1011/
جلا: شیشه ای
شکستگی: صدفی - تراشه ای(خشن)
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری - آگرگات دانه ای - توده ای
ژیزمان : کمیاب ; برزیل ، امریکا ، اسپانیا ، روسیه ، ماداگاسکار ، فرانسه و انگلستان
خواص شیمیایی : در اثر گرم کردن آمتیست ، این کانی حاصل می شود محلول در HNO3 و مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود
ترکیب شیمیایی : MgO23 41% FeO41 71% SiO234 88% ) خالص 1/1 Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت)
رنگ کانی :زرد روشن تا زرد طلائی
رنگ خاکه : سیاه
پاراژنز : ارتوز – موسکویت
منشا تشکیل : پگماتیتی – هیدروترمال
شکل بلورها: پهن و کوتاه - ندرتاْ دوهرمی (بی پیرامیدال)
کاربرد : سنگ ظریف زینتی
محل پیدایش:زیمباوه
سایر ویژگی ها : خواص فیزیکی و شیمیایی این کانی مشابه کوارتز است
نام آن از رنگ آن (لیموئی)گرفته شده است ، سیترین - فرمول شیمیایی : SiO2 - رده بندی: اکسید - رخ: ناقص - مطابق با سطح /1011/ - جلا: شیشه ای - شکستگی: صدفی - تراشه ای(خشن) - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری - آگرگات دانه ای - توده ای - ژیزمان : کمیاب ; برزیل ، فرانسه و انگلستان - خواص شیمیایی : در اثر گرم کردن آمتیست ، این کانی حاصل می شود محلول در HNO3 و مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود - ترکیب شیمیایی : MgO23 41% FeO41 71% SiO234 88% ) خالص 1/1 Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت) - رنگ کانی :زرد روشن تا زرد طلائی - رنگ خاکه : سیاه - پاراژنز : ارتوز – موسکویت - منشا تشکیل : پگماتیتی – هیدروترمال - شکل بلورها: پهن و کوتاه - ندرتاْ دوهرمی (بی پیرامیدال) - کاربرد : سنگ ظریف زینتی - محل پیدایش:زیمباوه - سایر ویژگی ها : خواص فیزیکی و شیمیایی این کانی مشابه کوارتز است - نام آن از رنگ آن (لیموئی)گرفته شده است
سیترین
نوعی کوارتز شفاف ، زرد ، نارنجی یا نارنجی قهوه ای که معمولا برای تهیه سیترین از آمیتیست یا تهیه سیترین سبز زرد(که کوارتز عسلی نامیده می شود)از کوارتز دودی ، آن را گرم می کنند کلیه سیترینها ، تحت عمل گرم کردن قرار می گیرند به خاطر دوام و فراوانی ، از رایجترین سنگهای قیمتی است نام آن از واژه فرانسوی سیترون گرفته شده که به معنای لیمویی است چون اکثر سیترینها ، رنگ زرد دارند سیترین ، سایه هایی زرد ، طلایی ، نارنجی یا قهوه ای از کوارتز شفاف دارد در جواهرسازی ، سیترین را درخشان کرده و با نور زرد طلای صیقلی مخلوط می کنند سیترین ، ارزانتر از آمیتیست است و به اندازه ها و شکلهای مختلفی در می آید ، حتی به اندازه های خیلی بزرگ سیترین عمدتا در برزیل و اسپانیا یافت می شود
ویژگیهای فیزیکی
رنگ:زرد تا نارنجی ، از سبز روشن تا سبز آبی در تغییر است
سختی: 7
وزن مخصوص:66/2- 64/2
شاخص شکست: 56/1- 54/1 ، سیترین - نوعی کوارتز شفاف ، حتی به اندازه های خیلی بزرگ سیترین عمدتا در برزیل و اسپانیا یافت می شود - ویژگیهای فیزیکی - رنگ:زرد تا نارنجی ، از سبز روشن تا سبز آبی در تغییر است - سختی: 7 - وزن مخصوص:66/2- 64/2 - شاخص شکست: 56/1- 54/1
سیکلوتم
الف) اصطلاح ولر (در وانلس و ولر 1932 - ص1003) برای یک سری از لایه ها یا طبقات نهشته شده در حین یک چرخه رسوبی منفرد مانند انواع دوره پنسیلوانین که معادل واحد سنگ چینه ای غیر رسمی برای سازند است به خاطر رشد شدیداً متغیر ، یک سیکلوتم نمی تواند بطور ثابت به عنوان جزء همیشه موجود تعریف شود (ولر – 1956) سیکلوتم ها معمولاً همراه با شرایط ناپایدار فلات یا حوضه داخلی بوده ، در آنها پیشروی ها و پسروی های دریایی متناوب رخ می دهد رسوبات غیر دریایی معمولاً در نیمه زیرین و رسوبات دریایی در نیمه بالایی سیلکوتم دیده می شوند این اصطلاح همچنین برای سنگهای با سن متفاوت و سنگ شناسی های مختلف از سیکلوتم های پنسلیوانین کاربرد دارد مفهوم سیکلوتم توسط ولر (1930) بوجود آمد نیز ببینید: سیکلوتم آرمانی ، مگاسیکلوتم ، رتیمیت
ب) چرخه ای که برای سنگهای رسوبی کاربرددارد ( داف و والتون 1962) ، سیکلوتم الف) اصطلاح ولر (در وانلس و ولر 1932 - ص1003) برای یک سری از لایه ها یا طبقات نهشته شده در حین یک چرخه رسوبی منفرد مانند انواع دوره پنسیلوانین که معادل واحد سنگ چینه ای غیر رسمی برای سازند است به خاطر رشد شدیداً متغیر ، رتیمیت ب) چرخه ای که برای سنگهای رسوبی کاربرددارد ( داف و والتون 1962)
سیلندریت
ترکیب شیمیایی :Pb3Sn4Sb2S14
درصد مواد:Pb30 59% Sn23 36% Sb23 96% S22 09%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی: سولفور
رخ: ندارد
جلا:فلزی
شفافیت: کدر(اپاک)
اشکال ظاهری : تجمع استوانه ای در مقطع مایل ، دایروی مانند یک لوله کاغذ
ژیزمان : کمیاب ; بولیوی و روسیه
خواص شیمیایی : کمی محلول در اسید کلریدریک گرم و اسیدنیتریک ، باآب تمیز می شود
رنگ کانی : خاکستری سربی تیره
رنگ خاکه:سیاه ، اثر آن مانند گرافیت است
پاراژنزجمسونیت ، فرانکئیت ، استانیت
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها:مشخص نیست
کاربرد :در گذشته به عنوان کانسار قلع مصرف می شده است
محل پیدایش: بولیوی
کمی محلول در اسید کلریدریک گرم و اسید نیتریک ، باآب تمیز می شود
نام آن از کلمه یونانی Kulindros مشتق شده است
سختی :2 5
چگالی : 5 4 ، سیلندریت - ترکیب شیمیایی :Pb3Sn4Sb2S14 - درصد مواد:Pb30 59% Sn23 36% Sb23 96% S22 09% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی: سولفور - رخ: ندارد - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری : تجمع استوانه ای در مقطع مایل ، دایروی مانند یک لوله کاغذ - ژیزمان : کمیاب ; بولیوی و روسیه - خواص شیمیایی : کمی محلول در اسید کلریدریک گرم و اسیدنیتریک ، باآب تمیز می شود - رنگ کانی : خاکستری سربی تیره - رنگ خاکه:سیاه ، اثر آن مانند گرافیت است - پاراژنزجمسونیت ، استانیت - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها:مشخص نیست - کاربرد :در گذشته به عنوان کانسار قلع مصرف می شده است - محل پیدایش: بولیوی - کمی محلول در اسید کلریدریک گرم و اسید نیتریک ، باآب تمیز می شود - نام آن از کلمه یونانی Kulindros مشتق شده است - سختی :2 5 - چگالی : 5 4
شاپمانیت
ترکیب شیمیایی :Fe2Sb[OH|(SiO4)2]
درصد مواد: Fe2O336 73% Sb2O333 55% SiO227 65% H2O2 07%
سیستم تبلور: رومبوئدریک
رده بندی: سیلیکات
رخ:
جلا:مات
شفافیت: کدر(اپاک)
اشکال ظاهری : بلوری
ژیزمان : کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی و مکزیک
رنگ کانی : سبز زرد ، زرد ، سبززیتونی
رنگ خاکه:مانند رنگ کانی
پاراژنز :استیبین ، برتیئریت و غیره
منشا تشکیل : هیدروترمال ، ثانوی
شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشوری
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از نام کانی شناس کانادائی E J Chapman گرفته شده است
سختی : 2 5
چگالی: 3 7 ، شاپمانیت - ترکیب شیمیایی :Fe2Sb[OH|(SiO4)2] - درصد مواد: Fe2O336 73% Sb2O333 55% SiO227 65% H2O2 07% - سیستم تبلور: رومبوئدریک - رده بندی: سیلیکات - رخ: - جلا:مات - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری : بلوری - ژیزمان : کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی و مکزیک - رنگ کانی : سبز زرد ، سبززیتونی - رنگ خاکه:مانند رنگ کانی - پاراژنز :استیبین ، برتیئریت و غیره - منشا تشکیل : هیدروترمال ، ثانوی - شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشوری - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از نام کانی شناس کانادائی E J Chapman گرفته شده است - سختی : 2 5 - چگالی: 3 7
صدف حلزونی
الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، ویژه حجره اولیه یا جنینی یا تمام بخش های آهکی سخت یک نوتیلویید (که شامل صدف خارجی ، سپتا یا دیواره ها و سیفونکل می باشد) ویژه ته نشست های کامرال هر ساختمان دیگری درون سیفونکل
ب) هر کدام از انواع متعدد گاستروپدهای دریایی با صدف مارپیچی بزرگ ، همچنین پوسته چنین صدفی که معمولاً برای ساختن برجسته کاری ها استفاده می شود و قبلاً از آنها بوق می ساختند
ج) هر کدام از انواع متعدد صدف دریایی بی مهره گان که شامل نرم تنان دو کفه ای و براکیوپودها می باشد جمع: Conchs ، صدف حلزونی الف) قسمت یک صدف سرپا که بعد از صدف جنینی بوجود می آید مثلاً صدف کامل آمونیت ، سپتا یا دیواره ها و سیفونکل می باشد) ویژه ته نشست های کامرال هر ساختمان دیگری درون سیفونکل ب) هر کدام از انواع متعدد گاستروپدهای دریایی با صدف مارپیچی بزرگ ، همچنین پوسته چنین صدفی که معمولاً برای ساختن برجسته کاری ها استفاده می شود و قبلاً از آنها بوق می ساختند ج) هر کدام از انواع متعدد صدف دریایی بی مهره گان که شامل نرم تنان دو کفه ای و براکیوپودها می باشد جمع: Conchs
صدف سنگ
یک سنگ آهک تخریبی که بطور کامل یا عمدتاً از قطعات فسیلی که به طور مکانیکی جور شده اند و سایش و حمل و نقل قبل از رسیدن به محل رسوبگذاری را تجربه کرده اند ، ساخته شده است این سنگ بطور ضعیف تا متوسط سیمانی شده است ، ولی بطور کامل سخت و محکم نشده است خصوصاً یک سنگ آهک متخلخل روشن رنگ که تقریباً از صدفها و قطعات صدفی اگرگاتی شده تشکیل شده است مانند نهشته نسبتاً جدیدی که در فلوریدا دیده می شود و برای بستر یا زیر کاری و ساخت و ساز کاربرد دارد ونت ورنث (1935) اندازه دانه بزرگتر از 2 میلی متر را پیشنهاد داده است
ریشه کلمه: اسپانیولی صدف ماهی یا جانور دریایی
مقایسه شود با: سنگ آهک Coquinite ، microcoquina ، coquiniod ، صدف سنگ یک سنگ آهک تخریبی که بطور کامل یا عمدتاً از قطعات فسیلی که به طور مکانیکی جور شده اند و سایش و حمل و نقل قبل از رسیدن به محل رسوبگذاری را تجربه کرده اند ، ولی بطور کامل سخت و محکم نشده است خصوصاً یک سنگ آهک متخلخل روشن رنگ که تقریباً از صدفها و قطعات صدفی اگرگاتی شده تشکیل شده است مانند نهشته نسبتاً جدیدی که در فلوریدا دیده می شود و برای بستر یا زیر کاری و ساخت و ساز کاربرد دارد ونت ورنث (1935) اندازه دانه بزرگتر از 2 میلی متر را پیشنهاد داده است ریشه کلمه: اسپانیولی صدف ماهی یا جانور دریایی مقایسه شود با: سنگ آهک Coquinite
غبار کیهانی
الف) ذرات بسیار ریز مجزا از مواد جامد که در یک فضای میان سیاره ای یا در هر بخش دیگری از جهان در حرکت می باشند
ب) کوچکترین ذراتی که به جو کره زمین از فضای میان سیاره ای هجوم می آورند و به سطح کره زمین (مثلاً به کف دریا یا در یخ قطبی) در یک حالت اساساً غیر دگرسان شده با یک آهنگ تجمع تخمین زده شده (1000 به 1000000 تن در سال) می رسند ترکیب و ساختار آنها مشابه شخانه هاست و در مورد آنها این باور وجود دارد که محصول در هم فشردگی ازلی جهان یا محصول وافشردگی ، آوارهای ستاره های دنباله دار یا آوارهای حاصل از برخورد بین شخانه ها و اخترچه ها یا از برخورد شخانه ها ، اخترچه ها و ستاره های دنباله دار با ماه و کره زمین می باشند مقایسه شود با: غبار شخانه ای
مترادف: غبار منطقه البروج ، غبار کیهانی الف) ذرات بسیار ریز مجزا از مواد جامد که در یک فضای میان سیاره ای یا در هر بخش دیگری از جهان در حرکت می باشند ب) کوچکترین ذراتی که به جو کره زمین از فضای میان سیاره ای هجوم می آورند و به سطح کره زمین (مثلاً به کف دریا یا در یخ قطبی) در یک حالت اساساً غیر دگرسان شده با یک آهنگ تجمع تخمین زده شده (1000 به 1000000 تن در سال) می رسند ترکیب و ساختار آنها مشابه شخانه هاست و در مورد آنها این باور وجود دارد که محصول در هم فشردگی ازلی جهان یا محصول وافشردگی ، اخترچه ها و ستاره های دنباله دار با ماه و کره زمین می باشند مقایسه شود با: غبار شخانه ای مترادف: غبار منطقه البروج
قالب یا اثر کتونوئید
یک اثر بخش تحتانی لایه دندان مانند و بسیار نادر که دارای شکل یک استوانه بطور اوریب بریده شده و بطور طولی دنده دار شده است و احتمالاً نشانگر یک اثر پرشی در گل ساخته شده توسط ساقه های گیاهEquisetites است که بطور متناوب کف را لمس کرده هنگامی که در امتداد توسط یک جریان آب حمل می شده اند این اصطلاح به شکل "علامت گذاری کتنوئید" توسط بیسیلی(1914) معرفی شد ، کسی که این ساختار را شبیه شانه بزرگ لاک سنگ پشت دانست که در آرایش موی زنان ابتدای دوره ویکتوریا رایج بود ریشه کلمه: یونانی ، Comb ، Ktenos ، شانه ، قالب یا اثر کتونوئید یک اثر بخش تحتانی لایه دندان مانند و بسیار نادر که دارای شکل یک استوانه بطور اوریب بریده شده و بطور طولی دنده دار شده است و احتمالاً نشانگر یک اثر پرشی در گل ساخته شده توسط ساقه های گیاهEquisetites است که بطور متناوب کف را لمس کرده هنگامی که در امتداد توسط یک جریان آب حمل می شده اند این اصطلاح به شکل "علامت گذاری کتنوئید" توسط بیسیلی(1914) معرفی شد
قشر محافظ
الف) لایه ای از الکتوسوم یک اسفنج که توسط یک اسکلت ویژه چه معدنی ، چه آلی و یا هر دو تحکیم یافته است همچنین لایه ای از سوزنهای تخصصی شده اسفنج یا ساختمان تغییر یافته در سطح بیرونی اسکلت
ب) یک لایه بیرونی کوانشیمال در اکتاکورال های ویژه (مانند گورگوناسه)
ج) لایه چگال افتراقی خارجی یک تیغ یا برجستگی یک خارپوست که معمولاً دارای تزییناتی می باشد بافتی که عمدتاً از سلولهای پارانشیم ساخته شده است ، بین استوانه آوندی مرکزی و روپوست یک ساقه یا ریشه (1961 - Cronquist) ، قشر محافظ الف) لایه ای از الکتوسوم یک اسفنج که توسط یک اسکلت ویژه چه معدنی ، چه آلی و یا هر دو تحکیم یافته است همچنین لایه ای از سوزنهای تخصصی شده اسفنج یا ساختمان تغییر یافته در سطح بیرونی اسکلت ب) یک لایه بیرونی کوانشیمال در اکتاکورال های ویژه (مانند گورگوناسه) ج) لایه چگال افتراقی خارجی یک تیغ یا برجستگی یک خارپوست که معمولاً دارای تزییناتی می باشد بافتی که عمدتاً از سلولهای پارانشیم ساخته شده است
کابرریت ، نوعی سنگ آتش زنه ای که بوسیله ماده شیری رنگ پوشیده گردد ، کابرریت
ترکیب شیمیایی : (Ni ، Mg)3 [AsO4]2 8H2O
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: آرسنیات
رخ: کامل ، مطابق با /010/
جلا:الماسی ، صدفی
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، اگرگاتهای پودر
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; پرتغال ، یونان و اطریش
خواص شیمیایی : در اسیدها محلول است
رنگ کانی : سبز سیبی
رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی
پاراژنز :اریتریت ، ژرسدرفیت ، کلوآنتیت و غیره
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:منشوری ، آسیکولار
محل پیدایش: یونان
نام آن از نام محل اکتشاف آن Sierra Cabreira درپرتقال گرفته شده است
سختی 2
چگالی :3 1 ، کابرریت - ترکیب شیمیایی : (Ni ، Mg)3 [AsO4]2 8H2O - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: آرسنیات - رخ: کامل ، مطابق با /010/ - جلا:الماسی ، صدفی - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، اگرگاتهای پودر - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; پرتغال ، یونان و اطریش - خواص شیمیایی : در اسیدها محلول است - رنگ کانی : سبز سیبی - رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی - پاراژنز :اریتریت ، کلوآنتیت و غیره - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:منشوری ، آسیکولار - محل پیدایش: یونان - نام آن از نام محل اکتشاف آن Sierra Cabreira درپرتقال گرفته شده است - سختی 2 - چگالی :3 1
کاتاستروفیسم
نظری که طبق آن زمین توسط وقایع ویرانگر کوتاه مدت شکل گرفته است
الف)یک اصل (قاعده/ قانون/ اعتقا تولید شده) ، که بر طبق آن رویدادهای شدید ، سخت ، کوتاه مدت و کمابیش جهانی ، در خارج از تجربیات یا دانش امروزه ، پوسته کره زمین را بطور عظیمی/ زیادی تغییر داده است
ب)اصلی که بر طبق آن ترکیب و ترتیب حال حاضر پوسته کره زمین ، همانند پراکنش موجودات زنده ، بطور عمده نتیجه یک انقلاب بزرگ و ناگهانی (سویز)در حدود 5000 تا 6000 سال پیش می باشد ، و بطور گسترده تر ، فرآیندهای زمین شناسی دارای شدت واقعی و مقدار بیشتر از حال حاضر بوده اند
ج)اصلی که بر طبق آن تغییرات درون گونه های گیاهی و جانوری کره زمین ، بوسیله ظهور مجدد فجایع ، که به دنبال آنها خلق ارگانیسم های متفاوت می باشد ، توضیح داده می‌شوند
مقایسه شود با: همدیس گرایی (uniformatarian)
مترادف: convulsionism ، کاتاستروفیسم نظری که طبق آن زمین توسط وقایع ویرانگر کوتاه مدت شکل گرفته است الف)یک اصل (قاعده/ قانون/ اعتقا تولید شده) ، پوسته کره زمین را بطور عظیمی/ زیادی تغییر داده است ب)اصلی که بر طبق آن ترکیب و ترتیب حال حاضر پوسته کره زمین ، فرآیندهای زمین شناسی دارای شدت واقعی و مقدار بیشتر از حال حاضر بوده اند ج)اصلی که بر طبق آن تغییرات درون گونه های گیاهی و جانوری کره زمین ، توضیح داده می‌شوند مقایسه شود با: همدیس گرایی (uniformatarian) مترادف: convulsionism
کاچولونگ
ترکیب شیمیایی :SiO2
درصد مواد:SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Fe ، Mg ، Ca ، Ni ، Cr
رده بندی:اکسید
شکستگی: صدفی
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی : از تمامی انواع کالسدوئن نرم تر است
ژیزمان :تقریباْ کمیاب ; اطریش ، چک و اسلواکی ، بسیار فراوان در استپ های مونگول (ترکمنستان)
خواص شیمیایی : محلول در KOH
رنگ کانی : سفید گچی
تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت
پاراژنز : اپال ، کالسدوئن ، آگات
منشا تشکیل :ثانوی
شکل بلورها:منشوری کوتاه
محل پیدایش: عراق ، نجف
خواص فیزیکی و شیمیایی آن شبیه کالسدوئن است
نام آن از کلمة مونگول چینی ‌(رودخانه Kach) در ترکمنستان گرفته شده است
سختی : 6 – 7 ، کاچولونگ - ترکیب شیمیایی :SiO2 - درصد مواد:SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Cr - رده بندی:اکسید - شکستگی: صدفی - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی : از تمامی انواع کالسدوئن نرم تر است - ژیزمان :تقریباْ کمیاب ; اطریش ، بسیار فراوان در استپ های مونگول (ترکمنستان) - خواص شیمیایی : محلول در KOH - رنگ کانی : سفید گچی - تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت - پاراژنز : اپال ، آگات - منشا تشکیل :ثانوی - شکل بلورها:منشوری کوتاه - محل پیدایش: عراق ، نجف - خواص فیزیکی و شیمیایی آن شبیه کالسدوئن است - نام آن از کلمة مونگول چینی ‌(رودخانه Kach) در ترکمنستان گرفته شده است - سختی :
کارفولیت
ترکیب شیمیایی :MnAl2](OH)4|Si2O6]
درصد مواد:MnO21 56% Al2O330 98% SiO236 52% H2O10 94%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:ناقص
جلا: ابریشمی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: نیمه شفاف
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات رشته ای ، شعاعی ، فشرده
ژیزمان :کمیاب ; آلمان شرقی ، چک و اسلواکی ، بلژیک ، یوگسلاوی ، انگلیس و ژاپن
خواص شیمیایی : نامحلول در اسیدها
رنگ کانی : زرد کاهی ، خاکستری سبز ، قهوه ای زرد
رنگ خاکه: سفید
پاراژنز :فلوئوریت ، کوارتز ، کاسیتریت
منشا تشکیل :پنوماتولیتی
شکل بلورها:سوزنی ، رشته ای
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از واژه یونانی Karphos بمعنای کاه و lithos گرفته شده است
سختی : 5 5
چگالی : 2 9 ، کارفولیت - ترکیب شیمیایی :MnAl2](OH)4|Si2O6] - درصد مواد:MnO21 56% Al2O330 98% SiO236 52% H2O10 94% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:ناقص - جلا: ابریشمی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: نیمه شفاف - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، فشرده - ژیزمان :کمیاب ; آلمان شرقی ، انگلیس و ژاپن - خواص شیمیایی : نامحلول در اسیدها - رنگ کانی : زرد کاهی ، قهوه ای زرد - رنگ خاکه: سفید - پاراژنز :فلوئوریت ، کاسیتریت - منشا تشکیل :پنوماتولیتی - شکل بلورها:سوزنی ، رشته ای - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از واژه یونانی Karphos بمعنای کاه و lithos گرفته شده است - سختی : 5 5 - چگالی : 2 9
کارنالیت ، کارنالیت
ترکیب شیمیایی :KMgCl3 6H2O
درصد مواد:K14 07% Mg8 75% Cl38 28 H2O38 9%
سیستم تبلور: ارترومبیک
سختی : 2 5
چگالی : 1 6
رده بندی: هالوژن
رخ: ندارد
جلا:شیشه ای ، چرب
شکستگی: صدفی
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری : ندرتاْ بلوری ، آگرگاتهای دانه ای و رشته ای
ژیزمان : فراوان ; آلمان و روسیه
خواص شیمیایی : به راحتی ذوب میشودورنگ شعله بنفش است به راحتی درآب حل میشودودارای مزه تلخ است
رنگ کانی : بیرنگ ، سفید ، متمایل به زرد ، متمایل به صورتی ، متمایل به قهوه ای ، سبزروشن
رنگ خاکه:سفید
تشابه کانی شناسی : سیلوین ، هالیت
پاراژنز :سیلوین ، هالیت
منشا تشکیل : ژیزمانهای نمک دریایی ، دریاچه های شور
شکل بلورها:صفحه ای ضخیم ، بی پیرامیدال ، پسودوهگزاگونال
محل پیدایش: روسیه (اورال)
نام آن ازنام مهندس معدن آلمانی R Von Carnall گرفته شده است
کاربرد : منبع پتاسیم و منیزم ، یکی از کانی های مهم پتاسیم و منیزیم به شمار می‌رود ناخالصی اکسید آهن آن را به رنگ قرمز یا صورتی و هیدروکسید آهن به رنگ زرد یا قهوه ای در می آورد کارنالیت معمولاً از تبدیل سیلویت به وجود می‌آید
این کانی دارای خاصیت فسفرسانس نیز می‌باشد کارنالیت هایی که در لجن های نمکی ایجادمی شود مخلوط کارنالیت و نمک طعام ، کارنالیتیت نامیدهمی شود ، کارنالیت - ترکیب شیمیایی :KMgCl3 6H2O - درصد مواد:K14 07% Mg8 75% Cl38 28 H2O38 9% - سیستم تبلور: ارترومبیک - سختی : 2 5 - چگالی : 1 6 - رده بندی: هالوژن - رخ: ندارد - جلا:شیشه ای ، چرب - شکستگی: صدفی - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری : ندرتاْ بلوری ، آگرگاتهای دانه ای و رشته ای - ژیزمان : فراوان ; آلمان و روسیه - خواص شیمیایی : به راحتی ذوب میشودورنگ شعله بنفش است به راحتی درآب حل میشودودارای مزه تلخ است - رنگ کانی : بیرنگ ، سبزروشن - رنگ خاکه:سفید - تشابه کانی شناسی : سیلوین ، هالیت - پاراژنز :سیلوین ، هالیت - منشا تشکیل : ژیزمانهای نمک دریایی ، دریاچه های شور - شکل بلورها:صفحه ای ضخیم ، پسودوهگزاگونال - محل پیدایش: روسیه (اورال) - نام آن ازنام مهندس معدن آلمانی R Von Carnall گرفته شده است - کاربرد : منبع پتاسیم و منیزم ، یکی از کانی های مهم پتاسیم و منیزیم به شمار می‌رود ناخالصی اکسید آهن آن را به رنگ قرمز یا صورتی و هیدروکسید آهن به رنگ زرد یا قهوه ای در می آورد کارنالیت معمولاً از تبدیل سیلویت به وجود می‌آید - این کانی دارای خاصیت فسفرسانس نیز می‌باشد کارنالیت هایی که در لجن های نمکی ایجادمی شود مخلوط کارنالیت و نمک طعام
کارنوتیت
فرمول شیمیایی : K2 [(UO2)2|V2O8] 3H2O
سیستم تبلور : مونوکلینیک
رده بندی: وانادات
جلا: مات - خاکی – صدفی
شفافیت: شفاف
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; امریکا (کلرادو) ، استرالیا ، زئیر و روسیه
اشکال ظاهری : بلوری
خواص شیمیایی : دراسیدها محلول است
ترکیب شیمیایی :K2O10 44% UO263 42% V2O520 16% H2O5 98%
رنگ کانی :زرد قناری -زرد – سبز
رنگ خاکه : زرد روشن
تشابه کانی شناسی : کوپیاپیت – تیویامونیت
پاراژنز : - تیویامونیت - آسفالت - وانادینیت و غیره
شکل بلورها: پهن و کوتاه – رمبوئدر
کاربرد : کانسار اورانیوم
محل پیدایش:امریکا (آریزونا)
سایر ویژگی ها : دارای رادیواکتیویته شدید-ازکانیهای مشابه آن کوپیاپیت و تیویامونیت است
نام آن از نام شیمیدان فرانسوی M A Carnot گرفته شده است ، کارنوتیت - فرمول شیمیایی : K2 [(UO2)2|V2O8] 3H2O - سیستم تبلور : مونوکلینیک - رده بندی: وانادات - جلا: مات - خاکی – صدفی - شفافیت: شفاف - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; امریکا (کلرادو) ، زئیر و روسیه - اشکال ظاهری : بلوری - خواص شیمیایی : دراسیدها محلول است - ترکیب شیمیایی :K2O10 44% UO263 42% V2O520 16% H2O5 98% - رنگ کانی :زرد قناری -زرد – سبز - رنگ خاکه : زرد روشن - تشابه کانی شناسی : کوپیاپیت – تیویامونیت - پاراژنز : - تیویامونیت - آسفالت - وانادینیت و غیره - شکل بلورها: پهن و کوتاه – رمبوئدر - کاربرد : کانسار اورانیوم - محل پیدایش:امریکا (آریزونا) - سایر ویژگی ها : دارای رادیواکتیویته شدید-ازکانیهای مشابه آن کوپیاپیت و تیویامونیت است - نام آن از نام شیمیدان فرانسوی M A Carnot گرفته شده است
کاسیتریت ، سنگ قلع ، اکسید قلع طبیعی - ترکیب شیمیایی :SnO2 - درصد مواد:Sn78 6% O21 4% با انکلوزیون های Fe ، Ta - سیستم تبلور: کوادراتیک - رده بندی:اکسید - رخ:نا کامل - جلا: الماسی ، فلزی - شکستگی: صدفی - شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی : شکننده - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، قلوه ای ، پسودومرف ، قلوه سنگی - ژیزمان :فراوان ; آلمان شرقی ، چک و اسلواکی ، انگلستان ، فرانسه ، روسیه ، امریکا ، مالزی ، تایلند ، بولیوی ، استرالیا ، مکزیک و - خواص شیمیایی : در اسیدها نامحلول است ، ذوب نمی شود - رنگ کانی : قهوه ای سیاه ، زرد خاکستری - رنگ خاکه: سفید ، زرد ، قهوه ای روشن - تشابه کانی شناسی : اسفالریت - پاراژنز : فلوئوریت ، شیلیت ، ولفرامیت ، توپاز - منشا تشکیل :پگماتیتی ، هیدروترمال ، ثانوی ، آبرفتها - شکل بلورها:منشوری ، بی پیرامیدال ، ندرتا آسیکولار ، ماکله - کاربرد :کانسار قلع - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از کلمه یونانی Kassiteros یعنی قلع گرفته شده است - سختی : 7 - چگالی : 6 8 – 7
کاکوگزن
ترکیب شیمیایی : Fe4 3+[OH|PO4]3 12H2O
درصد مواد:Fe2O341 18% P2O527 46% U2O31 36%
سیستم تبلور:هگزاگونال
رده بندی: فسفات
رخ:ندارد
جلا:ابریشمی ، چرب
شفافیت: نیمه شفاف
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری:آگرگات درخشان ، الیافی و اسفرولیک
ژیزمان:تقریباْ کمیاب ; آلمان غربی ، چک و اسلواکی ، سوئد و امریکا
خواص شیمیایی:حل شونده در اسیدها
رنگ کانی : زرد ، زرد پررنگ ، قهوه ای
رنگ خاکه: زرد کاهی
پاراژنز : واولیت ، استرنژیت ، لیمونیت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها: سوزنی
محل پیدایش: آلمان شرقی
نام آن در زبان یونانی Kakos به معنای بد و Xenos به معنای مهمان است
سختی : 3
چگالی : 2 3 ، کاکوگزن - ترکیب شیمیایی : Fe4 3+[OH|PO4]3 12H2O - درصد مواد:Fe2O341 18% P2O527 46% U2O31 36% - سیستم تبلور:هگزاگونال - رده بندی: فسفات - رخ:ندارد - جلا:ابریشمی ، چرب - شفافیت: نیمه شفاف - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری:آگرگات درخشان ، الیافی و اسفرولیک - ژیزمان:تقریباْ کمیاب ; آلمان غربی ، سوئد و امریکا - خواص شیمیایی:حل شونده در اسیدها - رنگ کانی : زرد ، قهوه ای - رنگ خاکه: زرد کاهی - پاراژنز : واولیت ، لیمونیت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها: سوزنی - محل پیدایش: آلمان شرقی - نام آن در زبان یونانی Kakos به معنای بد و Xenos به معنای مهمان است - سختی : 3 - چگالی : 2 3
کالاوریت ، نام نوعی از کانی است ، کالاوریت
ترکیب شیمیایی :AuTe2
درصد مواد:Au43 59% Te56 41% با انکلوزیون های Ag
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: تلورور
رخ: ندارد
جلا:فلزی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری : بلوری (کمیاب) ، اگرگاتهای دانه ای
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; امریکا ، استرالیا ، رومانی ، مکزیک
خواص شیمیایی : محلول در اسیدنیتریک واسیدسولفوریک
رنگ کانی : برنزی ، سفید نقره ای
رنگ خاکه:خاکستری ، سبز خاکستری ، زرد
تشابه کانی شناسی : پیریت و دیگر تلورورها
پاراژنز : طلا ، سیلوانیت ودیگرتلورورها
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها:منشوری با سطوح متعدد ، شیاردار ، سوزنی ، ماکله
کاربرد :کانسار طلا
محل پیدایش: امریکا
نام آن نامش از محل Calaveras در کالیفرنیا که برای اولین بار کشف شده ، گرفته شده است
سختی : 2 5
چگالی :9 3 ، کالاوریت - ترکیب شیمیایی :AuTe2 - درصد مواد:Au43 59% Te56 41% با انکلوزیون های Ag - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: تلورور - رخ: ندارد - جلا:فلزی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری : بلوری (کمیاب) ، اگرگاتهای دانه ای - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; امریکا ، مکزیک - خواص شیمیایی : محلول در اسیدنیتریک واسیدسولفوریک - رنگ کانی : برنزی ، سفید نقره ای - رنگ خاکه:خاکستری ، زرد - تشابه کانی شناسی : پیریت و دیگر تلورورها - پاراژنز : طلا ، سیلوانیت ودیگرتلورورها - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها:منشوری با سطوح متعدد ، ماکله - کاربرد :کانسار طلا - محل پیدایش: امریکا - نام آن نامش از محل Calaveras در کالیفرنیا که برای اولین بار کشف شده ، گرفته شده است - سختی : 2 5 - چگالی :9 3
کالسدوئن قرمز رنگ ، رنگ آن در اثر وجود ترکیبات اکسید آهن است ، کارنلین ، عقیق جگری
نوعی کلسدونی نیمه شفاف به رنگ نارنجی- قرمز که معمولا دارای رنگ یکنواخت است و گاهی اوقات نواربندی ضعیفی دارد کارنلین ، جلای تیره و مومی دارد نام کارنلین ، از واژه لاتین کارن گرفته شده که به معنای گوشت است و احتمالا به خاطر رنگش ، که شبیه به رنگ گوشت است ، این نام به آن داده شده است کارنلین ، از دی اکسید سیلیسیم ، Sio2 ، تشکیل شده است و رنگ قرمز آن به خاطر وجود ناخالصی هماتیت است کارنلین ، یکی از جواهرات یونانیها و رومیها بود که در مهر از آن استفاده می کردند به منظور افزایش رنگ طبیعی ، اغلب رنگ شده یا گرم می شود عمدتا در هند ، برزیل و اوروگوئه یافت می شود
ویژگیهای فیزیکی
رنگ:نارنجی قرمز
سختی: 7- 5/6
وزن مخصوص : 65/2
شاخص شکست: 55/1- 54/1 ، عقیق جگری - نوعی کلسدونی نیمه شفاف به رنگ نارنجی- قرمز که معمولا دارای رنگ یکنواخت است و گاهی اوقات نواربندی ضعیفی دارد کارنلین ، برزیل و اوروگوئه یافت می شود - ویژگیهای فیزیکی - رنگ:نارنجی قرمز - سختی: 7- 5/6 - وزن مخصوص : 65/2 - شاخص شکست: 55/1- 54/1
کالکانتیت - ترکیب شیمیایی :CuSO4 5H2O - درصد مواد:CuO31 87% SO332 06% H2O36 07% - سیستم تبلور: تری کلینیک - رده بندی: سولفات - رخ: ناکامل مطابق با /110/ و /110/ - جلا:شیشه ای - شکستگی: صدفی - شفافیت: شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، پوسته ای ، قشری ، استالاگتیتی ، رگه های دانه ای ، رشته ای مایل - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، انگلیس ، اسپانیا و شیلی - خواص شیمیایی : محلول درآب بابوی نامطبوع ، درهوای آزاد آب خودراازدست میدهد ، درسطح به صورت پودر و شوره سفید متمایل به سبز نمایان میگردد - رنگ کانی : آبی - رنگ خاکه:سفید - تشابه کانی شناسی : کروهنکیت ، لیروکونیت - پاراژنز : پیکرینژیت ، اپسونیت ، ملانتریت ، فیبروفریت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:پهن و ضخیم ، منشوری کوتاه - محل پیدایش: اسپانیا - محلول درآب بابوی نامطبوع ، درسطح به صورت پودر و شوره سفید متمایل به سبز نمایان میگردد - نام آن از کلمات یونانی Khalkos به معنای مس و anthos به مفهوم گل گرفته شده است - سختی : 2 5 - چگالی :2 2 - 2 3 - نامهای دیگر این کانی : Blue Vitrol
کالکانتیت
ترکیب شیمیایی :CuSO4 5H2O
درصد مواد:CuO31 87% SO332 06% H2O36 07%
سیستم تبلور: تری کلینیک
رده بندی: سولفات
رخ: ناکامل مطابق با /110/ و /110/
جلا:شیشه ای
شکستگی: صدفی
شفافیت: شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، پوسته ای ، قشری ، استالاگتیتی ، رگه های دانه ای ، رشته ای مایل
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، انگلیس ، اسپانیا و شیلی
خواص شیمیایی : محلول درآب بابوی نامطبوع ، درهوای آزاد آب خودراازدست میدهد ، درسطح به صورت پودر و شوره سفید متمایل به سبز نمایان میگردد
رنگ کانی : آبی
رنگ خاکه:سفید
تشابه کانی شناسی : کروهنکیت ، لیروکونیت
پاراژنز : پیکرینژیت ، اپسونیت ، ملانتریت ، فیبروفریت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:پهن و ضخیم ، منشوری کوتاه
محل پیدایش: اسپانیا
محلول درآب بابوی نامطبوع ، درسطح به صورت پودر و شوره سفید متمایل به سبز نمایان میگردد
نام آن از کلمات یونانی Khalkos به معنای مس و anthos به مفهوم گل گرفته شده است
سختی : 2 5
چگالی :2 2 - 2 3
نامهای دیگر این کانی : Blue Vitrol
کالکوپیریت ، سولفور مس و آهن ، پیریت مس دار - مهمترین کانه مس است واساسی ترین قسمتی است که هنگام رسوبگذاری در رگه هاتشکیل می شود کالکوپیریت به راحتی توسط آب وعناصر فعال دیگر شکسته می شود ومحدوده ای ازکانیهای می راتشکیل می دهد نام آن از کالکوی سبز به پیریت مس تغییر یافته است - ویژگیها - محتوای مس:/6/34 - رنگ:برنجی باجلای کدر وفلزی زرد ، آبی ، سبز (رنگین کمانی) - چگالی:3/4تا1/4 ، میانگین 19/4 - رنگ خاکه:سیاه مایل به سبز - سیستم تبلور : مربعی با ماکل‌های فراوان ، تتراگونال - جلای فلزی :زرد ، گاهی زرد تیره - رنگ خاکه : سیاه مایل به سبز یا زرد طلایی با رنگریزه های رنگین کمانی قرمز یا آبی(یه علت دگرسانی و هوازدگی سطحی در هوا) - شکست : صدفی - سختی 5/3 : تا 4 - فرمول شیمیایی : CuFeS2 - گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید - جلا:فلزی - کلیواژ: یک جهت ضعیف - کانیهای همراه: کوارتز ، فلئوریت ، آپاتیت ، دلومیت ، کلسیت ، پلاتنریت ، پیریت - شرایط تشکیل: کالکوپیریت یا پیریت مس دار ، بسیار شبیه به پیریت است این کانی نیز مانند پیریت به طلای دروغی مشهور است زیرا دارای جلای طلایی رنگ است این کانی نیز بعنوان یکی از کانه های مهم مس در بیش از نیمی از جهان محسوب میشود با وجود اینکه تنها 25 درصد مس در ترکیب خود دارد در تمام سنگ های آذرین درونی قلیایی ، الترابازیک ، سنگ های تراکیتی ، آندزیتی دیده می‌شود
کالکوپیریت ، سولفور مس و آهن ، پیریت مس دار
مهمترین کانه مس است واساسی ترین قسمتی است که هنگام رسوبگذاری در رگه هاتشکیل می شود کالکوپیریت به راحتی توسط آب وعناصر فعال دیگر شکسته می شود ومحدوده ای ازکانیهای می راتشکیل می دهد نام آن از کالکوی سبز به پیریت مس تغییر یافته است
ویژگیها
محتوای مس:/6/34
رنگ:برنجی باجلای کدر وفلزی زرد ، آبی ، سبز (رنگین کمانی)
چگالی:3/4تا1/4 ، میانگین 19/4
رنگ خاکه:سیاه مایل به سبز
سیستم تبلور : مربعی با ماکل‌های فراوان ، تتراگونال
جلای فلزی :زرد ، گاهی زرد تیره
رنگ خاکه : سیاه مایل به سبز یا زرد طلایی با رنگریزه های رنگین کمانی قرمز یا آبی(یه علت دگرسانی و هوازدگی سطحی در هوا)
شکست : صدفی
سختی 5/3 : تا 4
فرمول شیمیایی : CuFeS2
گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید
جلا:فلزی
کلیواژ: یک جهت ضعیف
کانیهای همراه: کوارتز ، فلئوریت ، آپاتیت ، دلومیت ، کلسیت ، پلاتنریت ، پیریت
شرایط تشکیل: کالکوپیریت یا پیریت مس دار ، بسیار شبیه به پیریت است این کانی نیز مانند پیریت به طلای دروغی مشهور است زیرا دارای جلای طلایی رنگ است این کانی نیز بعنوان یکی از کانه های مهم مس در بیش از نیمی از جهان محسوب میشود با وجود اینکه تنها 25 درصد مس در ترکیب خود دارد در تمام سنگ های آذرین درونی قلیایی ، الترابازیک ، سنگ های تراکیتی ، آندزیتی دیده می‌شود
کالکوزین
ترکیب شیمیایی :Cu2S
درصد مواد: Cu79 8% S20 2% با انکلوزیون های Fe ، Ag
سیستم تبلور:دوشکلی ، ارترومبیک در زیر 103 درجه سانتی گراد ، هگزاگونال در بالاتر از 103 درجه
رده بندی: سولفور
رخ: نا کامل
جلا:فلزی
شکستگی: صدفی ، نامساوی
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری : بلوری ، تجمع توده ای ، دانه ای ، خاکه ای ، اندود ، پسودومرفوز
ژیزمان : فراوان ; در انگلستان ، روسیه ، امریکا ، آلمان ، شیلی و
خواص شیمیایی : درشعله گاز پراکنده میشود درشعله آتش با قطرات مس ذوب میشود دراسید نیتریک محلول است ، با آب تمیز میشود
رنگ کانی : خاکستری سربی که فوراْ ‌تیره شده و به آبی یا به سبز میزند
رنگ خاکه:خاکستری تیره
تشابه کانی شناسی : آکانتیت ، تترائدریت ، بورنیت
پاراژنز : مس ، کالکوپیریت ، بورنیت ، کوپریت و غیره
منشا تشکیل : هیدروترمال ، ثانوی ، درکلاهک آهن معادن آهن
شکل بلورها:پهن و نسبتاْ ضخیم ، منشورهای کوتاه ، گاه بی پیرامیدال ، ماکله
کاربرد :کانسار مس
محل پیدایش: انگلستان
دراسیدنیتریک محلول است ، با آب تمیز میشود ، کانیهای مشابه آن آکانتیت ، تترائدریت و بورنیت است که ازنظر رنگ خاکه ازیکدیگر قابل تفکیک می باشند
از کلمه یونانی Khalkos به معنای مس است
سختی : 2 5 - 3
چگالی :5 7 - 5 8 ، کالکوزین - ترکیب شیمیایی :Cu2S - درصد مواد: Cu79 8% S20 2% با انکلوزیون های Fe ، Ag - سیستم تبلور:دوشکلی ، هگزاگونال در بالاتر از 103 درجه - رده بندی: سولفور - رخ: نا کامل - جلا:فلزی - شکستگی: صدفی ، نامساوی - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری : بلوری ، پسودومرفوز - ژیزمان : فراوان ; در انگلستان ، شیلی و - خواص شیمیایی : درشعله گاز پراکنده میشود درشعله آتش با قطرات مس ذوب میشود دراسید نیتریک محلول است ، با آب تمیز میشود - رنگ کانی : خاکستری سربی که فوراْ ‌تیره شده و به آبی یا به سبز میزند - رنگ خاکه:خاکستری تیره - تشابه کانی شناسی : آکانتیت ، بورنیت - پاراژنز : مس ، کوپریت و غیره - منشا تشکیل : هیدروترمال ، درکلاهک آهن معادن آهن - شکل بلورها:پهن و نسبتاْ ضخیم ، ماکله - کاربرد :کانسار مس - محل پیدایش: انگلستان - دراسیدنیتریک محلول است ، تترائدریت و بورنیت است که ازنظر رنگ خاکه ازیکدیگر قابل تفکیک می باشند - از کلمه یونانی Khalkos به معنای مس است - سختی : 2 5 - 3 - چگالی :5 7 - 5 8
کالکوسیت
فرمول شیمیایی : Cu2S
گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید
رنگ:خاکستری تیره ، سیاه
جلا:فلزی
سیستم تبلور:اورترومبیک
کلیواژ: دو جهت ناقص
شکستگی:صدفی
سختی: 2 5 - 3
رنگ خاکه:سیاه ، خاکستری سربی
وزن مخصوص : 5 5 - 5 8
کانیهای همراه: کوارتز ، انارژیت ، مالاکیت ، آزوریت ، مس ، کوپریت ، تتراهدریت ، بورنیت و سایر سولفیدها
شرایط تشکیل: کالکوسیت یکی از مهمترین کانیهای معدنی مس است و دارای 80 درصد وزنی مس در ترکیب خود است کالکوسیت یک کانی ثانویه در بسیاری از معادن نوع سوپرژن است با وجود اینکه این کانی بصورت اولیه نیز ایجاد میشود اما معمولا از دگرسان شدن کانی مس دار اولیه نیز ایجاد میشود ، کالکوسیت - فرمول شیمیایی : Cu2S - گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید - رنگ:خاکستری تیره ، سیاه - جلا:فلزی - سیستم تبلور:اورترومبیک - کلیواژ: دو جهت ناقص - شکستگی:صدفی - سختی: 2 5 - 3 - رنگ خاکه:سیاه ، خاکستری سربی - وزن مخصوص : 5 5 - 5 8 - کانیهای همراه: کوارتز ، بورنیت و سایر سولفیدها - شرایط تشکیل: کالکوسیت یکی از مهمترین کانیهای معدنی مس است و دارای 80 درصد وزنی مس در ترکیب خود است کالکوسیت یک کانی ثانویه در بسیاری از معادن نوع سوپرژن است با وجود اینکه این کانی بصورت اولیه نیز ایجاد میشود اما معمولا از دگرسان شدن کانی مس دار اولیه نیز ایجاد میشود
کالکوفیلیت
ترکیب شیمیایی :Cu18 Al2[(OH)9|S04|AsO4]3 36H2O
درصد مواد: CuO47 55% Al2O33 39% As2O511 45% SO37 98% H2O29 63%
سیستم تبلور: تری کلینیک
رده بندی: آرسنیات
رخ: کامل ، مطابق با /0001/
جلا:شیشه ای ، الماسی ، صدفی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری : آگرگاتهای گل مانند یاتوده ای ، بلوری
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، اطریش ، انگلیس ، روسیه ، شیلی ، امریکا و
خواص شیمیایی : محلول در اسیدها و آمونیاک ، به راحتی ذوب میشود
رنگ کانی : سبز زمردی ، سبز متمایل به آبی تا سبز چمنی
رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی
پاراژنز :آزوریت ، کریزوکل ، مالاکیت ، لیمونیت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:پهن و کوتاه
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از کلمات یونانی Khalkos یعنی مس و Phullon به معنای برگ گرفته شده است
سختی :2
چگالی :2 4 - 2 6 ، کالکوفیلیت - ترکیب شیمیایی :Cu18 Al2[(OH)9|S04|AsO4]3 36H2O - درصد مواد: CuO47 55% Al2O33 39% As2O511 45% SO37 98% H2O29 63% - سیستم تبلور: تری کلینیک - رده بندی: آرسنیات - رخ: کامل ، مطابق با /0001/ - جلا:شیشه ای ، صدفی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری : آگرگاتهای گل مانند یاتوده ای ، بلوری - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، امریکا و - خواص شیمیایی : محلول در اسیدها و آمونیاک ، به راحتی ذوب میشود - رنگ کانی : سبز زمردی ، سبز متمایل به آبی تا سبز چمنی - رنگ خاکه:روشن تر از رنگ کانی - پاراژنز :آزوریت ، لیمونیت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:پهن و کوتاه - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از کلمات یونانی Khalkos یعنی مس و Phullon به معنای برگ گرفته شده است - سختی :2 - چگالی :2 4 - 2 6
کانکرینیت
ترکیب شیمیایی :Na6Ca2[(CO3)2|(AlSiO4)6] 2H2O
ترکیب شیمیایی بشدت متغیر دارد
سیستم تبلور: هگزاگونال
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /11010/ و ضعیف ، مطابق با سطح /0001/
جلا: شیشه ای ، صدفی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات فشرده ، دانه ای
ژیزمان :کمیاب ; آلمان غربی ، نروژ ، رومانی ، URSS ، امریکا و
خواص شیمیایی : نامحلول در HCl
رنگ کانی : سفید ، خاکستری ، متمایل به زرد ، متمایل به سبز
رنگ خاکه: سفید
تفاوت با کانی های مشابه :کلیواژ ، اشعه X ، واکنش های شیمیایی
تشابه کانی شناسی : نفلین
پاراژنز :کلسیت ، نفلین ، زئولیت ها
منشا تشکیل :ماگمایی
شکل بلورها:منشوری ، خوشه جواهری
نام آن از نام یکی از وزرای روسی E Cancrin اخذ شده است
سختی : 6
چگالی : 2 4 - 2 6 ، کانکرینیت - ترکیب شیمیایی :Na6Ca2[(CO3)2|(AlSiO4)6] 2H2O - ترکیب شیمیایی بشدت متغیر دارد - سیستم تبلور: هگزاگونال - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /0001/ - جلا: شیشه ای ، صدفی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، دانه ای - ژیزمان :کمیاب ; آلمان غربی ، امریکا و - خواص شیمیایی : نامحلول در HCl - رنگ کانی : سفید ، متمایل به سبز - رنگ خاکه: سفید - تفاوت با کانی های مشابه :کلیواژ ، واکنش های شیمیایی - تشابه کانی شناسی : نفلین - پاراژنز :کلسیت ، زئولیت ها - منشا تشکیل :ماگمایی - شکل بلورها:منشوری ، خوشه جواهری - نام آن از نام یکی از وزرای روسی E Cancrin اخذ شده است - سختی : 6 - چگالی : 2 4 - 2 6
کانی رس ، کانی رسی
یکی از گروه های پیچیده با توضیح مختصر و نادقیق سیلیکات های بی شکل آبدار یا متاکلوییدی که به خوبی بلورین می باشند و اساسا سیلیکات های آلومینیوم هستند (و گاهی اوقات سیلیکات های منیزیم و آهن ) اینها دارای شبکه بلوری منوکلینیک از نوع دو یا سه لایه هستند که در آنها یون های سیلیس و آلومینیوم هم آرایی تتراهدرال نسبت به اکسیژن دارند و در آنها آلومینیوم ، آهن سه و دو ظرفیتی ، منیزیم ، کروم ، لیتیم ، منگنز و سایر یون ها دارای هم آرایی هشت وجهی نسبت به اکسیژن یا هیدروکسیل دارند ممکن است کاتیون های تبادلی (معمولاً کلسیم و سدیم و برخی اوقات پتاسیم ، هیدروژن و آلومینیوم) بر روی سطح لایه های سیلیکات ، در مقادیر تعیین شده توسط بار منفی زیاد درون لایه وجود داشته باشد ، کانی رسی یکی از گروه های پیچیده با توضیح مختصر و نادقیق سیلیکات های بی شکل آبدار یا متاکلوییدی که به خوبی بلورین می باشند و اساسا سیلیکات های آلومینیوم هستند (و گاهی اوقات سیلیکات های منیزیم و آهن ) اینها دارای شبکه بلوری منوکلینیک از نوع دو یا سه لایه هستند که در آنها یون های سیلیس و آلومینیوم هم آرایی تتراهدرال نسبت به اکسیژن دارند و در آنها آلومینیوم
کتل ، گردنه
الف) یک گذرگاه یا فرورفتگی بلند ، باریک با لبه های تیز در یک رشته کوه ، معمولاً در عرض یک پشته یا درون یک بخشاب یا بین دو قله مجاور هم ، خصوصاً یک گذرگاه عمیق که توسط فرسایش قهقرایی و تقاطع دو سیرک ، مانند آنچه در آلپ فرانسه دیده می شود ، تشکیل می شود همچنین بلندترین یا مرتفع ترین نقطه بر روی یک بخشاب بین دو دره
ب) یک فرورفتگی نشاندار شده گرند یا تاقدیس یا زین مانند در خط الراس یک پشته کوهستانی ، پائین ترین نقطه بر روی یک پشته
ج) یک پشته کوتاه یا گراند مرتفع شده زمین که دو توده بزرگتر و مرتفع تر را بهم متصل می کند ریشه کلمه: فرانسوی به معنای گردن یا گردنه مقایسه شود با gap (زمین ریخت شناسی) ، notch شکاف یا بریدگی مترادف: joch ، گردنه الف) یک گذرگاه یا فرورفتگی بلند ، تشکیل می شود همچنین بلندترین یا مرتفع ترین نقطه بر روی یک بخشاب بین دو دره ب) یک فرورفتگی نشاندار شده گرند یا تاقدیس یا زین مانند در خط الراس یک پشته کوهستانی ، پائین ترین نقطه بر روی یک پشته ج) یک پشته کوتاه یا گراند مرتفع شده زمین که دو توده بزرگتر و مرتفع تر را بهم متصل می کند ریشه کلمه: فرانسوی به معنای گردن یا گردنه مقایسه شود با gap (زمین ریخت شناسی)
کتنوزامیت ، سنگواره گیاهی ( از گونه های سیکادال ها" گروهی از بازدانگان")
شاخص ژوراسیک و گاهی هم در تریاس فوقانی وجود داشته است تنها سیکادوفیتی است که فروند بی پنه دارد راشیز اصلی ضخیم و مشخص و فروند نسبتا بزرگ دارد شکل پینول ها حالت لوزی یا متوازی الاضلاع دارد از نظر سیستم رگبرگی رگبرگ ها در راستای هم ، ساده یا دیکوتومی می باشند و برخی از انها حاشیه پینول را قطع می کنند و برخی تا انتهای پینول ادامه دارند رگبرگ ها در بخش قاعده نزدیک به هم هستند و در انتهای پینول حالت دور شونده دارند برخی نمونه ها کاملا شبیه این جنس ولی فروند حالت دیکوتوم دارد به این نمونه هاپتیلوزامیت (ptilozamites) گویند از نظر سن و مشخصات کاملا شبیه به کتنوزامیت هستند و چون نمونه ای که خصلت هر دو را نشان دهد شناسایی نشده است بنابراین جداگانه نامیده می شوند ، سنگواره گیاهی ( از گونه های سیکادال ها" گروهی از بازدانگان") شاخص ژوراسیک و گاهی هم در تریاس فوقانی وجود داشته است تنها سیکادوفیتی است که فروند بی پنه دارد راشیز اصلی ضخیم و مشخص و فروند نسبتا بزرگ دارد شکل پینول ها حالت لوزی یا متوازی الاضلاع دارد از نظر سیستم رگبرگی رگبرگ ها در راستای هم
کردیلرا
الف) یک اصطلاح جامع برای یک سری گسترده از رشته کوه هایی که کمابیش موازی هستند (به همراه دره ها ، حوضه ها ، دشت ها ، فلات ها ، روخانه ها و دریاچه های آنها) ، که بخش های سازنده دارای جهت های مختلف هستند ولی خود بدنه اصلی دارای یک جهت عمومی می باشد خصوصاٌ محور کوهستانی اصلی یک قاره مانند ناحیه کوهستانی غرب آمریکای شمالی از جبهه شرقی کوه های راکی به سمت اقیانوس آرام یا رشته های موازی آنه در آمریکای جنوبی ، یک ایالت کوهستانی
ب) یک رشته کوه منفرد با قله های بهم متصل و مشخص که شبیه تارهای یک طناب یا حلقه های یک زنجیر می باشد مثلاً یکی از رشته های موازی کوه های راکی
ج) اصطلاح رایج در آمریکای لاتین برای یک رشته کوه منفرد ریشه کلمه: اسپانیولی زنجیر یا رشته یا سلسله جبال از لغت لاتین chordaبه معنای ریسمان/ رشته ، کردیلرا الف) یک اصطلاح جامع برای یک سری گسترده از رشته کوه هایی که کمابیش موازی هستند (به همراه دره ها ، یک ایالت کوهستانی ب) یک رشته کوه منفرد با قله های بهم متصل و مشخص که شبیه تارهای یک طناب یا حلقه های یک زنجیر می باشد مثلاً یکی از رشته های موازی کوه های راکی ج) اصطلاح رایج در آمریکای لاتین برای یک رشته کوه منفرد ریشه کلمه: اسپانیولی زنجیر یا رشته یا سلسله جبال از لغت لاتین chordaبه معنای ریسمان/ رشته
کروسیدولیت
ترکیب شیمیایی: Na2O7 03% Fe2O336 29% SiO254 63% H2O2 05% وادخال های (Al ، Mg ، Ti ، Fe(+2
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /110/
جلا: شیشه ای ، مات
شفافیت: غیرشفاف ، نیمه کدر
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات رشته ای ، شعاعی
ژیزمان :کمیاب ; آفریقای جنوبی ، روسیه و گاهی در استرالیا
خواص شیمیایی : در زیر شعله سبز رنگ است در برابر اسیدها مقاوم است
رنگ کانی : قهوه ای سبز ، سیاه ، قهوه ای تیره
رنگ خاکه: آبی روشن ، آبی سیاه
تفاوت با کانی های مشابه :پارازنزها ، سختی ، کلیواژ ، واکنش های شیمیایی و اشعه X
تشابه کانی شناسی : تورمالین
پاراژنز :کومینگونیت ، ریبکیت ، آلبیت
منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی
شکل بلورها:منشوری ، رشته ای
محل پیدایش: آفریقای جنوبی
نام آن از واژه یونانی Krokus یعنی رشته ای اخذ شده است
سختی : 5 5 - 6
چگالی : 2 9 - 3 4 ، کروسیدولیت - ترکیب شیمیایی: Na2O7 03% Fe2O336 29% SiO254 63% H2O2 05% وادخال های (Al ، Fe(+2 - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /110/ - جلا: شیشه ای ، مات - شفافیت: غیرشفاف ، نیمه کدر - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، شعاعی - ژیزمان :کمیاب ; آفریقای جنوبی ، روسیه و گاهی در استرالیا - خواص شیمیایی : در زیر شعله سبز رنگ است در برابر اسیدها مقاوم است - رنگ کانی : قهوه ای سبز ، قهوه ای تیره - رنگ خاکه: آبی روشن ، آبی سیاه - تفاوت با کانی های مشابه :پارازنزها ، واکنش های شیمیایی و اشعه X - تشابه کانی شناسی : تورمالین - پاراژنز :کومینگونیت ، آلبیت - منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی - شکل بلورها:منشوری ، رشته ای - محل پیدایش: آفریقای جنوبی - نام آن از واژه یونانی Krokus یعنی رشته ای اخذ شده است - سختی : 5 5 - 6 - چگالی : 2 9 - 3 4
کروم دیوپسید
فرمول شیمیایی : CaMg[Si2O6]
سیستم تبلور : مونوکلینیک
رده بندی: سیلیکات
رخ: ضعیف - مطابق با سطح /110/
شکستگی: صدفی - نامنظم
جلا: شیشه ای – چرب
شفافیت: شفاف - نیمه کدر
نوع سختی: ترد
خاصیت مغناطیسی:ندارد
اشکال ظاهری : بلوری - آگرگات دانه ای - توده ای - شعاعی
ژیزمان : کمیاب ; روسیه ، فنلاند ، آفریقای جنوبی ، مکزیک ، ژاپن ، زلاندنو ، هند ، کوبا و بیرمانی
خواص شیمیایی : محلول در HCl و به سختی ذوب می شود
ترکیب شیمیایی : CaO25 9% MgO18 6% SiO255 5% وادخالهای Cr (مشابه کروم دیوپسید) ، Zn - Mn - Fe
رنگ کانی :قرمز - قرمزسیاه - خاکستری
رنگ خاکه : سیاه
تفاوت با کانی های مشابه : واکنش های شیمیایی - اشعه X
تشابه کانی شناسی :اوژیت - فاسائیت
پاراژنز : - کلریت- بیوتیت- مگنتیت- گارنت ها
منشا تشکیل :توده های بازیک تا اولترابازیک - دگرگونی- اسکارن ها
شکل بلورها: منشوری - بلور های طویل کامل - قرصی شکل - ماکله
محل پیدایش:فنلاند
نام آناز واژگان کروم و دیوپسید اخذ شده است ، کروم دیوپسید - فرمول شیمیایی : CaMg[Si2O6] - سیستم تبلور : مونوکلینیک - رده بندی: سیلیکات - رخ: ضعیف - مطابق با سطح /110/ - شکستگی: صدفی - نامنظم - جلا: شیشه ای – چرب - شفافیت: شفاف - نیمه کدر - نوع سختی: ترد - خاصیت مغناطیسی:ندارد - اشکال ظاهری : بلوری - آگرگات دانه ای - توده ای - شعاعی - ژیزمان : کمیاب ; روسیه ، کوبا و بیرمانی - خواص شیمیایی : محلول در HCl و به سختی ذوب می شود - ترکیب شیمیایی : CaO25 9% MgO18 6% SiO255 5% وادخالهای Cr (مشابه کروم دیوپسید) ، Zn - Mn - Fe - رنگ کانی :قرمز - قرمزسیاه - خاکستری - رنگ خاکه : سیاه - تفاوت با کانی های مشابه : واکنش های شیمیایی - اشعه X - تشابه کانی شناسی :اوژیت - فاسائیت - پاراژنز : - کلریت- بیوتیت- مگنتیت- گارنت ها - منشا تشکیل :توده های بازیک تا اولترابازیک - دگرگونی- اسکارن ها - شکل بلورها: منشوری - بلور های طویل کامل - قرصی شکل - ماکله - محل پیدایش:فنلاند - نام آناز واژگان کروم و دیوپسید اخذ شده است
کرومیت ، از گروه اسپینل ها که می تواند محتوی منیزیوم نیز باشد ، کانه کروم و آهن
ترکیب شیمیایی : (Fe ، Mg)Cr2O4
درصد مواد: FeO17 26% MgO9 69% Cr2O373 05% و ادخال های Al ، Zn ، Mn
سیستم تبلور: کوبیک (مکعبی)
رده بندی:اکسید
رخ:ندارد
جلا: چرب ، نیمه فلزی
شکستگی: صدفی ، نامنظم
شفافیت: کدر(اپاک)
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلورهای کامل ، (بندرت) آگرگاتهای توده ای و دانه ای اشباع شده
ژیزمان :فراوان ; آلمان غربی و شرقی ، اطریش ، ترکیه ، یوگسلاوی ، بلغارستان ، آلبانی ، ایران ، زیمبابوه و آفریقای جنوبی
خواص شیمیایی : غیر محلول در اسیدها
رنگ کانی : سیاه ، قهوه ای سیاه
رنگ خاکه: قهوه ای
تفاوت با کانی های مشابه :رنگ خاکه ، سختی ، انحلال در اسیدها ، محتوای Sr
تشابه کانی شناسی : ماگنتیت ، فرانکلینیت
پاراژنز : ماگنتیت ، برونزیت ، اولیوین ، اوواروویت و غیره
منشا تشکیل :ماگمایی ، اولترابازیک ، متئوریت ها
شکل بلورها:اکتائدر
محل پیدایش: آلبانی
نام آن از واژه کروم (ترکیب شیمیایی ) گرفته شده است
سختی : 5 5
چگالی : 4 5 - 4 8
کرومیت ، کانه کروم و آهن - ترکیب شیمیایی : (Fe ، Mg)Cr2O4 - درصد مواد: FeO17 26% MgO9 69% Cr2O373 05% و ادخال های Al ، Zn ، Mn - سیستم تبلور: کوبیک (مکعبی) - رده بندی:اکسید - رخ:ندارد - جلا: چرب ، نیمه فلزی - شکستگی: صدفی ، نامنظم - شفافیت: کدر(اپاک) - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلورهای کامل ، (بندرت) آگرگاتهای توده ای و دانه ای اشباع شده - ژیزمان :فراوان ; آلمان غربی و شرقی ، اطریش ، ترکیه ، یوگسلاوی ، بلغارستان ، آلبانی ، ایران ، زیمبابوه و آفریقای جنوبی - خواص شیمیایی : غیر محلول در اسیدها - رنگ کانی : سیاه ، قهوه ای سیاه - رنگ خاکه: قهوه ای - تفاوت با کانی های مشابه :رنگ خاکه ، سختی ، انحلال در اسیدها ، محتوای Sr - تشابه کانی شناسی : ماگنتیت ، فرانکلینیت - پاراژنز : ماگنتیت ، برونزیت ، اولیوین ، اوواروویت و غیره - منشا تشکیل :ماگمایی ، اولترابازیک ، متئوریت ها - شکل بلورها:اکتائدر - محل پیدایش: آلبانی - نام آن از واژه کروم (ترکیب شیمیایی ) گرفته شده است - سختی : 5 5 - چگالی : 4 5 - 4 8
کروندوم - فرمول شیمیایی :Al2O3 - گروه کانی شناسی (شیمیایی): اکسید - رنگ:بیرنگ ، سفید ، قرمز ، زرد ، سبز ، قهوهای ، صورتی و گاه حالت زونینگ دارد - جلا:شیشهای - سیستم تبلور:تریگونال - کلیواژ: ندارد - شکستگی :صدفی - سختی: 9 - وزن مخصوص:1/4- 95/3 - شاخص شکست: 78/1- 76/1 - کانیهای همراه: کلسیت ، زوئیزیت ، فلدسپات و میکا - کانی شفاف تا تیره رنگی که با همه رنگهای طیف وجود دارد در شرایط عادی کروندوم شفاف است اما هنگامی که ناخالصی در آن وجود داشته باشد ، رنگهای مختلفی نشان می دهد معمولا بر حسب رنگ ، به سه نوع تقسیم می شود: یاقوت آبی(آبی بنفش تا آبی سبز) ، یاقوت سرخ(نارنجی تا قرمز ارغوانی و قرمز قهوه ای) و یاقوت خیالی(همه رنگها به استثنای رنگهایی که دریاقوت آبی و یاقوت سرخ دیده می شود) این ماده می تواند از خود تغییر رنگ ، ستاره سانی و به ندرت کاتویانسی(چشم گربه ای) نشان دهد به رنگهای مختلف یاقوت خیالی ، نامهای مختلفی داده اند مثلا نوع گرانقیمت آن به رنگ نارنجی صورتی ، یاقوت پادپارادشا نامیده می شود کروندوم ، اکسید آلومینیوم بلورین و یکی از کانیهای سنگ ساز است در کروندوم ، ستاره شش پری وجود دارد که زاویه متغیری دارد سوزنهای بسیار ریز روتیل موجود در کروندوم ، این ستاره ها را ایجاد می کنند
کریپتوزون
الف) ساختاری در سنگهای پرکامبرین که این باور در مورد آنها وجود دارد که بقایای حیات ابتدایی می باشند
ب) یک ساختار جلبکی نیمکره ای یا کلم شکل در اندازه های متنوع که تقریباً در بالای قائده اش پراکنده شده و از ورقه های بی نظم و هم مرکز کلسیت با ضخامت های بسیار نابرابر بریده شده توسط کانال های بسیار کوچکی ساخته شده بطور نامنظم شاخه دار می شوند و بوسیله جلبکهای آهکی ریف ساز مبهم یا مشکل ساز کامبرین و اردوویسین از سرده cryptozoon تولید شده اند جمع: کریپتوزوآ ، کریپتوزون الف) ساختاری در سنگهای پرکامبرین که این باور در مورد آنها وجود دارد که بقایای حیات ابتدایی می باشند ب) یک ساختار جلبکی نیمکره ای یا کلم شکل در اندازه های متنوع که تقریباً در بالای قائده اش پراکنده شده و از ورقه های بی نظم و هم مرکز کلسیت با ضخامت های بسیار نابرابر بریده شده توسط کانال های بسیار کوچکی ساخته شده بطور نامنظم شاخه دار می شوند و بوسیله جلبکهای آهکی ریف ساز مبهم یا مشکل ساز کامبرین و اردوویسین از سرده cryptozoon تولید شده اند جمع: کریپتوزوآ
کریزوبریل
فرمول شیمیایی : Al2BeO4
سیستم تبلور : ارترومبیک
رده بندی: اکسید
جلا: شیشه ای – مات
شکستگی: صدفی
شفافیت: شفاف - نیمه شفاف
اشکال ظاهری :
ژیزمان : کمیاب ; ایتالیا ، فنلاند ، روسیه (اورال) ، کانادا ، امریکا ، برزیل ، چین ، ماداگاسکار ، زئیر ، برمه ، زیمبابوه ، تانزانیا و سری لانکا
خواص شیمیایی : نامحلول در اسیدها و ذوب نمی شوند
ترکیب شیمیایی : Al2O380 29% BeO19 71%
رنگ کانی :زرد-سبز روشن - سبز زمردی - سبز تیره - سبزقهوه ای
تشابه کانی شناسی :بریل
پاراژنز : بریل- تورمالین- گرونا- اسپینل
منشا تشکیل :پگماتیتی – دگرگونی
شکل بلورها: پهن - منشوری کوتاه
کاربرد : برخی انواع آن جزو سنگهای تزئینی می باشند
محل پیدایش:چک و اسلواکی
سایر ویژگی ها : دارای لومینسانس زرد ، سبز کانی شبیه آن بریل می باشد نام آن از کلمه یونانی Chrysos بمعنای طلائی و کانی بریل گرفته شده است این ماده هزاران سال در آسیا ارزشمند بود و تصور می شد که از بدیها جلوگیری می کند عمدتا در برزیل ، سریلانکا و روسیه یافت می شود ، کریزوبریل - فرمول شیمیایی : Al2BeO4 - سیستم تبلور : ارترومبیک - رده بندی: اکسید - جلا: شیشه ای – مات - شکستگی: صدفی - شفافیت: شفاف - نیمه شفاف - اشکال ظاهری : - ژیزمان : کمیاب ; ایتالیا ، تانزانیا و سری لانکا - خواص شیمیایی : نامحلول در اسیدها و ذوب نمی شوند - ترکیب شیمیایی : Al2O380 29% BeO19 71% - رنگ کانی :زرد-سبز روشن - سبز زمردی - سبز تیره - سبزقهوه ای - تشابه کانی شناسی :بریل - پاراژنز : بریل- تورمالین- گرونا- اسپینل - منشا تشکیل :پگماتیتی – دگرگونی - شکل بلورها: پهن - منشوری کوتاه - کاربرد : برخی انواع آن جزو سنگهای تزئینی می باشند - محل پیدایش:چک و اسلواکی - سایر ویژگی ها : دارای لومینسانس زرد
کریزوکل
فرمول شیمیایی :CuSiO3 + nH2O
ترکیب شیمیاییناپایدار دارد
سیستم تبلور: آمرف
رده بندی:سیلیکات
رخ:ندارد
جلا: شیشه ای ، کدر
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری :قلوه ای ، استالاکتیت ، آگرگاتخوشه ای ، توده ای ، خاکی
ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی ، مکزیک ، شیلی ، امریکا و URSS
رنگ کانی : سبز ، آبی ، سبز تا آبی
رنگ خاکه: سبزروشن
تشابه کانی شناسی : اوریچالکیت
پاراژنز : کوپریت ، آزوریت ، مالاکیت و
منشا تشکیل :ثانوی
شکل بلورها: منشوری ، آسیکولار
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از کلمات یونانی Khrusos یعنی طلا و Kolla به معنی چسب گرفته شده است
سختی : 2 - 4
چگالی :2 -2 2 ، کریزوکل - فرمول شیمیایی :CuSiO3 + nH2O - ترکیب شیمیاییناپایدار دارد - سیستم تبلور: آمرف - رده بندی:سیلیکات - رخ:ندارد - جلا: شیشه ای ، کدر - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری :قلوه ای ، خاکی - ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی ، امریکا و URSS - رنگ کانی : سبز ، سبز تا آبی - رنگ خاکه: سبزروشن - تشابه کانی شناسی : اوریچالکیت - پاراژنز : کوپریت ، مالاکیت و - منشا تشکیل :ثانوی - شکل بلورها: منشوری ، آسیکولار - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از کلمات یونانی Khrusos یعنی طلا و Kolla به معنی چسب گرفته شده است - سختی : 2 - 4 - چگالی :2 -2 2
کریزولیت ، اولیوین سبز مایل به زرد ، زبرجدسبز
ترکیب شیمیایی : (Mg ، Fe)2[SiO4]
درصد مواد:MgO23 41% FeO41 71% SiO234 88% ( خالص 1/1 Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت)
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /001/ ، ناقص ، مطابق با سطح /010/
جلا: شیشه ای ، صدفی
شکستگی: صدفی
شفافیت: نیمه کدر
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: پارامغناطیس
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، توده ای
ژیزمان :کمیاب ; بیرمانی ، استرالیا ، برزیل ، امریکا ، نروژ و چک و اسلواکی
خواص شیمیایی : محلول در HNO3 و مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود
رنگ کانی : سبز ، قرمز
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه :سختی ، چگالی ، لومیناسانس
تشابه کانی شناسی : ویلمیت ، تفروئیت ، کریزوبریل
پاراژنز :فلوگوپیت ، مگنتیت ، آپاتیت ، دیوپسید
منشا تشکیل :ماگمایی ، پگماتیت ها ی بازیک ، دگرگونی مجاورتی ، آبرفت ها ، متئوریت ها
شکل بلورها:سوزنی
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از واژه کووسویی اخذ شده است
سختی : 6 5 - 7
چگالی : 3 3 ، زبرجدسبز - ترکیب شیمیایی : (Mg ، Fe)2[SiO4] - درصد مواد:MgO23 41% FeO41 71% SiO234 88% ( خالص 1/1 Mg / Fe) (سری ایزومورف فورستریت تافایالیت) - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /010/ - جلا: شیشه ای ، صدفی - شکستگی: صدفی - شفافیت: نیمه کدر - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: پارامغناطیس - اشکال ظاهری : بلوری ، توده ای - ژیزمان :کمیاب ; بیرمانی ، نروژ و چک و اسلواکی - خواص شیمیایی : محلول در HNO3 و مقدار Mg تحت تاثیر اسیدها کم می شود - رنگ کانی : سبز ، قرمز - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه :سختی ، لومیناسانس - تشابه کانی شناسی : ویلمیت ، کریزوبریل - پاراژنز :فلوگوپیت ، دیوپسید - منشا تشکیل :ماگمایی ، متئوریت ها - شکل بلورها:سوزنی - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از واژه کووسویی اخذ شده است - سختی : 6 5 - 7 - چگالی : 3 3
کریستوبالیت - ترکیب شیمیایی :SiO2 - با انکلوزیون SiO2%100 Ca ، Fe ، Al ، K ، Na - سیستم تبلور: دوشکلی ، آلفا کریستوبالیت تتراگونال و بتا کریستوبالیت مکعبی - رده بندی:اکسید - رخ:ندارد - جلا: شیشه ای ، چرب - شکستگی: صدفی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی : شکننده - اشکال ظاهری : بلوری ، اسفرولیتی ، رشته ای ، قلوه ای ، کریپتیوکریستالین - ژیزمان :نسبتاَ فراوان ; یافته شده در آلمان ، چک و اسلواکی ، فرانسه ، مکزیک ، هند ، روسیه و امریکا - خواص شیمیایی : محلول در HF و Na2CO3 گرم - رنگ کانی : سفید ، سفیدشیری - رنگ خاکه: سفید - تفاوت با کانی های مشابه :اشعه X - تشابه کانی شناسی : تریدیمیت - پاراژنز : کلسیت ، اوپال ، کالسدوئن ، تریدیمیت - منشا تشکیل :بعد از آتشفشانی ، ماگمائی ، ثانوی - شکل بلورها:اکتائدر ، هگزاگونال ، پهن و کوتاه ، ماکله - محل پیدایش: مکزیک - محلول در HF و Na2CO3 گرم ، کانیهای مشابه تریدیمیت که با اشعه X از آن قابل تفکیک است - نام آن از نام ژیزمان کریستوبال در مکزیک گرفته شده است - سختی :
کریستوبالیت ، از کانی های کاذب مکعبی ویکی از اشکال بلورین سیلیس sio2 واغلب در سنگ های آتشفشانی وجود دارد ، کریستوبالیت
ترکیب شیمیایی :SiO2
با انکلوزیون SiO2%100 Ca ، Fe ، Al ، K ، Na
سیستم تبلور: دوشکلی ، آلفا کریستوبالیت تتراگونال و بتا کریستوبالیت مکعبی
رده بندی:اکسید
رخ:ندارد
جلا: شیشه ای ، چرب
شکستگی: صدفی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
نوع سختی : شکننده
اشکال ظاهری : بلوری ، اسفرولیتی ، رشته ای ، قلوه ای ، کریپتیوکریستالین
ژیزمان :نسبتاَ فراوان ; یافته شده در آلمان ، چک و اسلواکی ، فرانسه ، مکزیک ، هند ، روسیه و امریکا
خواص شیمیایی : محلول در HF و Na2CO3 گرم
رنگ کانی : سفید ، سفیدشیری
رنگ خاکه: سفید
تفاوت با کانی های مشابه :اشعه X
تشابه کانی شناسی : تریدیمیت
پاراژنز : کلسیت ، اوپال ، کالسدوئن ، تریدیمیت
منشا تشکیل :بعد از آتشفشانی ، ماگمائی ، ثانوی
شکل بلورها:اکتائدر ، هگزاگونال ، پهن و کوتاه ، ماکله
محل پیدایش: مکزیک
محلول در HF و Na2CO3 گرم ، کانیهای مشابه تریدیمیت که با اشعه X از آن قابل تفکیک است
نام آن از نام ژیزمان کریستوبال در مکزیک گرفته شده است
سختی : 6 5
چگالی : 2 32
کریسوپراز ، کریزوپراس ، عقیق سبز
ترکیب شیمیایی :SiO2
درصد مواد: SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Fe ، Mg ، Ca ، Ni ، Cr
رده بندی:اکسید
سختی: 7
وزن مخصوص:66/2- 65/2
شاخص شکست: 539/1- 530/1
شکستگی: صدفی
شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف
ژیزمان :تقریباََ کمیاب ; لهستان ، روسیه (اورال) ، امریکا ، استرالیا ، آلمان (کمیاب) ، برزیل ، تانزانیا ، زیمباوه و آفریقای جنوبی
خواص شیمیایی : محلول در KOH
رنگ کانی : سبز زمردی تا سبز سیب
تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت
پاراژنز : گارنی ئیریت ، سزپانتین ، اپال
منشا تشکیل :قشرهای هوازده سنگهای اولترابازیک
شکل بلورها:پهن و کوتاه
کاربرد :به عنوان سنگ ظریف در تزئینات و زینت آلات مصرف می شود
محل پیدایش: لهستان
نام آن از کلمات یونانیKhrusos به معنای طلا و Prasos به مفهوم Poireau گرفته شده است ، عقیق سبز - ترکیب شیمیایی :SiO2 - درصد مواد: SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Cr - رده بندی:اکسید - سختی: 7 - وزن مخصوص:66/2- 65/2 - شاخص شکست: 539/1- 530/1 - شکستگی: صدفی - شفافیت: غیرشفاف ، نیمه شفاف - ژیزمان :تقریباََ کمیاب ; لهستان ، زیمباوه و آفریقای جنوبی - خواص شیمیایی : محلول در KOH - رنگ کانی : سبز زمردی تا سبز سیب - تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت - پاراژنز : گارنی ئیریت ، اپال - منشا تشکیل :قشرهای هوازده سنگهای اولترابازیک - شکل بلورها:پهن و کوتاه - کاربرد :به عنوان سنگ ظریف در تزئینات و زینت آلات مصرف می شود - محل پیدایش: لهستان - نام آن از کلمات یونانیKhrusos به معنای طلا و Prasos به مفهوم Poireau گرفته شده است
کریسوتیل ، کریزوتیل
فرمول شیمیایی :Mg6[(OH)8|Si4O10]
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
جلا: ابریشمی
شفافیت: نیمه شفاف
اشکال ظاهری :آگرگات ، الیافی
ژیزمان : فراوان ; ایتالیا ، چک و اسلواکی ، روسیه ، کانادا ، زیمبابوه ، آفریقای جنوبی و
خواص شیمیایی : حل شونده در HCl ، H2SO4 ، در اسید HCl حل میشود و یک اسکلت رشته ای از SiO2 بجا میگذارد
رنگ کانی : خاکستری ، آبی خاکستری ، زرد ، زرد سبز
رنگ خاکه: سفید ، خاکستری
پاراژنز :سرپانتین ، ترمولیت ، الیوین
منشا تشکیل :هیدروترمال ، اولترابازیک
شکل بلورها: الیافی یا رشته ای
محل پیدایش: چک و اسلواکی
دارای لومینسانس کرم رنگ در امواج بلند است ، در اسید HCl حل میشود و یک اسکلت رشته ای از SiO2 بجا میگذارد
نام آن از کلمات یونانی Khrusos به معنای طلا و tilos به معنای الیاف و رشته گرفته شده است
سختی : 3 - 4
چگالی :2 5 - 2 6 ، کریزوتیل - فرمول شیمیایی :Mg6[(OH)8|Si4O10] - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - جلا: ابریشمی - شفافیت: نیمه شفاف - اشکال ظاهری :آگرگات ، الیافی - ژیزمان : فراوان ; ایتالیا ، آفریقای جنوبی و - خواص شیمیایی : حل شونده در HCl ، در اسید HCl حل میشود و یک اسکلت رشته ای از SiO2 بجا میگذارد - رنگ کانی : خاکستری ، زرد سبز - رنگ خاکه: سفید ، خاکستری - پاراژنز :سرپانتین ، الیوین - منشا تشکیل :هیدروترمال ، اولترابازیک - شکل بلورها: الیافی یا رشته ای - محل پیدایش: چک و اسلواکی - دارای لومینسانس کرم رنگ در امواج بلند است ، در اسید HCl حل میشود و یک اسکلت رشته ای از SiO2 بجا میگذارد - نام آن از کلمات یونانی Khrusos به معنای طلا و tilos به معنای الیاف و رشته گرفته شده است - سختی : 3 - 4 - چگالی :2 5 - 2 6
کریوستاتیک ، موضوعی که رابطه مستقیم با بزرگترین جریان های سرد سطح زمین را دارد ، یخ ایستایی
اصطلاح توصیفی برای پدیده های هیدرواستاتیک القاء شده توسط یخبندان (1956 – ص 842) مثلاً حرکت مواد اشباع از آب تحت فشار توسط یخ های پیش رونده به سمت پایین و یک سطح نفوذ ناپذیر مانند سطح پرمافراست یا سنگ بستر چنین انجماد پیش رونده رو به پائین ممکن است باعث تولید فشارهای هیدرواستاتیک زیادی شود
یخ کره
بخشی از سطح کره زمین که بطور سالیانه یخ زده است قسمتی از کره زمین در جایی که یخ و زمین یخ زده تشکیل می شوند ، یخ ایستایی اصطلاح توصیفی برای پدیده های هیدرواستاتیک القاء شده توسط یخبندان (1956 – ص 842) مثلاً حرکت مواد اشباع از آب تحت فشار توسط یخ های پیش رونده به سمت پایین و یک سطح نفوذ ناپذیر مانند سطح پرمافراست یا سنگ بستر چنین انجماد پیش رونده رو به پائین ممکن است باعث تولید فشارهای هیدرواستاتیک زیادی شود یخ کره بخشی از سطح کره زمین که بطور سالیانه یخ زده است قسمتی از کره زمین در جایی که یخ و زمین یخ زده تشکیل می شوند
کریولیت ، یخ سنگ ، فلورید سدیم و آلومینیم
ترکیب شیمیایی :Na3AlF6
درصد مواد:Na32 86% Al12 84% F54 30%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: هالوژن
رخ: خوب ، مطابق با سطح /001/
جلا:شیشه ای ، چرب ، صدفی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای دانه ای
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; گروئنلند ، امریکا ، روسیه (اورال) و نیجریه
خواص شیمیایی : به راحتی ذوب میشود و شیشه بیرنگ میدهد دراسیدسولفوریک و کمی در HCl حل میشود
رنگ کانی : سفید ، خاکستری ، متمایل به قرمز ، متمایل به قهوه ای
رنگ خاکه:سفید
تشابه کانی شناسی : انیدریت ، باریتین
پاراژنز :گالن ، سیدریت ، پیریت ، کوارتز
منشا تشکیل : پگماتیتی
شکل بلورها:پسودوتتراگونال ، پسودوکوبیک ، ماکله
کاربرد :در ساخت شیشه آلات در صنایع اپتیک ، کانسارآلومینیوم
محل پیدایش: گروئنلند
نام آن از کلمات یونانی Krous به معنای سرد و lithos یعنی سنگ گرفته شده است
سختی: 2 5 – 3
چگالی :2 95 ، فلورید سدیم و آلومینیم - ترکیب شیمیایی :Na3AlF6 - درصد مواد:Na32 86% Al12 84% F54 30% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: هالوژن - رخ: خوب ، مطابق با سطح /001/ - جلا:شیشه ای ، صدفی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای دانه ای - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; گروئنلند ، روسیه (اورال) و نیجریه - خواص شیمیایی : به راحتی ذوب میشود و شیشه بیرنگ میدهد دراسیدسولفوریک و کمی در HCl حل میشود - رنگ کانی : سفید ، متمایل به قهوه ای - رنگ خاکه:سفید - تشابه کانی شناسی : انیدریت ، باریتین - پاراژنز :گالن ، کوارتز - منشا تشکیل : پگماتیتی - شکل بلورها:پسودوتتراگونال ، ماکله - کاربرد :در ساخت شیشه آلات در صنایع اپتیک ، کانسارآلومینیوم - محل پیدایش: گروئنلند - نام آن از کلمات یونانی Krous به معنای سرد و lithos یعنی سنگ گرفته شده است - سختی: 2 5 – 3 - چگالی :2 95
کلاترات ، شبکه مانند ، اندرون گیر
الف ) یک ترکیب غیر استوکیومتری یا غیر آمیزه شناسی که از شبکه ای از مولکول های آب با مولکول های گاز ( co2 ، ch4 ، h2s و ) تشکیل شده که سوراخ ها یا منفذهای درون شبکه را اشغال کرده اند این ترکیب در میانبارهای مایع بخصوصی در دماهای پایین تشکیل می شوند (کالینز 1979) مترادف: هیدارت گاز
ب ) اصطلاحی که توسط واشنگتن در سال 1906 برای بافتی استفاده شد که معمولاً در سنگهای دارای لوسیت یافت می شود که در آنها بلورهای لوسیت بوسیله بلورهای اورنیت مماس احاطه می شوند و باعث بوجود آمدن ظاهر یک شبکه یا اسفنج می گردند که در آن اورنیت نماینده رشته ها یا دیوارها و لوسیت نشانگر سوراخها می باشد (جانسن 1939 – صفحه 205) ، اندرون گیر الف ) یک ترکیب غیر استوکیومتری یا غیر آمیزه شناسی که از شبکه ای از مولکول های آب با مولکول های گاز ( co2 ، h2s و ) تشکیل شده که سوراخ ها یا منفذهای درون شبکه را اشغال کرده اند این ترکیب در میانبارهای مایع بخصوصی در دماهای پایین تشکیل می شوند (کالینز 1979) مترادف: هیدارت گاز ب ) اصطلاحی که توسط واشنگتن در سال 1906 برای بافتی استفاده شد که معمولاً در سنگهای دارای لوسیت یافت می شود که در آنها بلورهای لوسیت بوسیله بلورهای اورنیت مماس احاطه می شوند و باعث بوجود آمدن ظاهر یک شبکه یا اسفنج می گردند که در آن اورنیت نماینده رشته ها یا دیوارها و لوسیت نشانگر سوراخها می باشد (جانسن 1939 – صفحه 205)
کلرادوئیت
ترکیب شیمیایی :HgTe
سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی)
رده بندی: تلورور
رخ:ندارد
جلا:فلزی
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی: شکننده
سختی : 3
چگالی : 8 - 8 1
اشکال ظاهری:آگرگات توده ای و فلزی
ژیزمان:کمیاب ; استرالیا ، امریکا و چک و اسلواکی
خواص شیمیایی:محلول در HNO3
رنگ کانی : سیاه
رنگ خاکه: سیاه
تشابه کانی شناسی : پتزیت
پاراژنز : تلورور طلا و نقره
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها: ناشناخته
محل پیدایش: استرالیا
کانیهای شبیه آن پتزیت است که در H2SO4 حل می شود و در شعله عکس العمل دارد شکستگی آن ناصاف است نام آن از نام محل اکتشاف آن در امریکا (کلرادو) گرفته شده است ، کلرادوئیت - ترکیب شیمیایی :HgTe - سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی) - رده بندی: تلورور - رخ:ندارد - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - نوع سختی: شکننده - سختی : 3 - چگالی : 8 - 8 1 - اشکال ظاهری:آگرگات توده ای و فلزی - ژیزمان:کمیاب ; استرالیا ، امریکا و چک و اسلواکی - خواص شیمیایی:محلول در HNO3 - رنگ کانی : سیاه - رنگ خاکه: سیاه - تشابه کانی شناسی : پتزیت - پاراژنز : تلورور طلا و نقره - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: ناشناخته - محل پیدایش: استرالیا - کانیهای شبیه آن پتزیت است که در H2SO4 حل می شود و در شعله عکس العمل دارد شکستگی آن ناصاف است نام آن از نام محل اکتشاف آن در امریکا (کلرادو) گرفته شده است
کلریت ، کلریت
ترکیب شیمیایی :Fe-Mg
سیستم تبلور:مونوکلینیک ، هگزاگونال کاذب
رده بندی: سیلیکات
رخ:بسیار خوب - /001/
جلا:شیشه ای - صدفی
شفافیت: شفاف - نیمه شفاف
اشکال ظاهری:بلور- تجمع توده ای - فلسی - دانه ای
ژیزمان:فراوان ; مانند کانیهای تشکیل دهنده سنگها
رنگ کانی : سبز- سبز تیره - قرمز - بنفش - سفید
رنگ خاکه: سفید تا سبز روشن
پاراژنز :- روتیل - کوارتز و غیره
سختی : 2 -- 2 5
چگالی : 2 5 - 4 8
منشا تشکیل : ماگمائی - دگرگونی - هیدروترمال - رسوبی
شکل بلورها: ورقه ای
محل پیدایش: اتریش (Zillertal)
قابل انعطاف ولی غیر قابل ارتجاع ، نام آن از کلمه یونانی Khloros به معنی سبز گرفته شده است کانی ورقه ای ، نرم و به رنگ سبز تیره که شبیه میکاست این کانی معمولا به صورت یک کانی هوازده یا دگرگون شده است که از کانیهای فرومنیزیم تشکیل شده است یکی از خانواده های عمده کانی های بلورین که صاف و مسطح بوده و کلیواژ کامل دارد و تیغه های تاشدنی را تولید کرده که دارای خاصیت الاستیکی کم و دارای رنگ سبز می باشد از کانی های مشترک سنگ های ماگمایی بوده که از دگرسانی سیلیکات های آهن و منیزیم دار(بویژه بیوتیت) به وجود می‌آید و در سنگ هائی که دارای دگرگونی ضعیفی می‌باشند(شیست سبز) فراوان یافت می‌شود یکی از مهمترین گروه سازنده خاک های رسی می‌باشد
از فیلوسیلیکات ها با ورقه های ضخیم ابتدایی حدود 14 انگستروم ، آبدار و فرومنیزیم دار ، کلریت - ترکیب شیمیایی :Fe-Mg - سیستم تبلور:مونوکلینیک ، هگزاگونال کاذب - رده بندی: سیلیکات - رخ:بسیار خوب - /001/ - جلا:شیشه ای - صدفی - شفافیت: شفاف - نیمه شفاف - اشکال ظاهری:بلور- تجمع توده ای - فلسی - دانه ای - ژیزمان:فراوان ; مانند کانیهای تشکیل دهنده سنگها - رنگ کانی : سبز- سبز تیره - قرمز - بنفش - سفید - رنگ خاکه: سفید تا سبز روشن - پاراژنز :- روتیل - کوارتز و غیره - سختی
کلنی
الف) یک مجموعه ریخت شناسی یا کارکردی از موجودات زنده که با محیط به عنوان یک موجود واحد برهم کنش دارد تمام جانوران و سایر بخش ها بطور ژنتیک واحد و یکپارچه تصور می شوند مانند آنچه در بریوزوآها ، گراپتولیتها و مرجانهای گلسان دیده می شود
ب) گروهی از موجودات زنده یا فسیل شده که در یک محل یا واحد سنگی یافت می شوند تا آنهایی که برای این موجودات به عنوان خصوصیت شناسایی در نظر گرفته می شوند یا موجودات زنده یا فسیل هایی که به محل مهاجرت کرده و در یک ناحیه بایر ساکن می شوند ، کلنی الف) یک مجموعه ریخت شناسی یا کارکردی از موجودات زنده که با محیط به عنوان یک موجود واحد برهم کنش دارد تمام جانوران و سایر بخش ها بطور ژنتیک واحد و یکپارچه تصور می شوند مانند آنچه در بریوزوآها ، گراپتولیتها و مرجانهای گلسان دیده می شود ب) گروهی از موجودات زنده یا فسیل شده که در یک محل یا واحد سنگی یافت می شوند تا آنهایی که برای این موجودات به عنوان خصوصیت شناسایی در نظر گرفته می شوند یا موجودات زنده یا فسیل هایی که به محل مهاجرت کرده و در یک ناحیه بایر ساکن می شوند
کلومبیت
ترکیب شیمیایی : (Fe ، Mn)(Nb ، Ta)2O6
ترکیب شیمیایی از سری ایزومرفیک ، نیوبیت ، تانتالیت
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:اکسید
رخ:خوب ، مطابق با /010/ ناکامل ، مطابق با /100/
جلا: شیشه ای ، چرب ، نیمه فلزی
شکستگی: صدفی ، نامساوی
شفافیت: غیرشفاف
نوع سختی : شکننده
ژیزمان :فراوان ; آلمان غربی ، سوئد ، نروژ ، روسیه ، موزامبیک ، بولیوی ، گروئنلند ، استرالیا
رنگ کانی : قهوه ای سیاه ، سیاه
رنگ خاکه: قهوه ای سیاه ، قهوه ای
تشابه کانی شناسی : ولفرامیت ، فربریت ، تانتالیت
پاراژنز : اسپودومن ، کاسیتریت ، بریل ، توپاز
منشا تشکیل :پگماتیتی ، آبرفتی
شکل بلورها:منشوری ، پهن و کوتاه
کاربرد :منبع اصلی و مهم Nb ، Ta
محل پیدایش: گروئنلند
گاه بر حسب داشتن انکلوزیون دارای خاصیت رادیواکتیویته است
نام آن ازنام قدیمی(Nb(Columbium گرفته شده است
سختی : 6
چگالی : 5 2 - 6 ، کلومبیت - ترکیب شیمیایی : (Fe ، Ta)2O6 - ترکیب شیمیایی از سری ایزومرفیک ، تانتالیت - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:اکسید - رخ:خوب ، مطابق با /100/ - جلا: شیشه ای ، نیمه فلزی - شکستگی: صدفی ، نامساوی - شفافیت: غیرشفاف - نوع سختی : شکننده - ژیزمان :فراوان ; آلمان غربی ، استرالیا - رنگ کانی : قهوه ای سیاه ، سیاه - رنگ خاکه: قهوه ای سیاه ، قهوه ای - تشابه کانی شناسی : ولفرامیت ، تانتالیت - پاراژنز : اسپودومن ، توپاز - منشا تشکیل :پگماتیتی ، آبرفتی - شکل بلورها:منشوری ، پهن و کوتاه - کاربرد :منبع اصلی و مهم Nb ، Ta - محل پیدایش: گروئنلند - گاه بر حسب داشتن انکلوزیون دارای خاصیت رادیواکتیویته است - نام آن ازنام قدیمی(Nb(Columbium گرفته شده است - سختی : 6 - چگالی : 5 2 - 6
کلیچه ، شوره ، کالیچ
لایه سختی که غنی از کربنات کلسیم است و در زیر افق b و در خاکهای ناحیه خشک درست می شود
در خاک شناسی: اصطلاحی که بطور گسترده در جنوب غربی آمریکا (خصوصاً آریزونا) برای یک ماده آهکی قهوه ای مایل به قرمز تا نخودی یا سفید با تجمع ثانویه ، معمولاً در لایه هایی در نزدیکی سطح خاک در نواحی خشک تا نیمه خشک یافت می شود ، استفاده می شود بطور عمده از قشرهای نمک های محلول کلسیم به علاوه موادی مانند گراول ، ماسه ، سیلت و رس تشکیل شده است ضخامت ان از چند سانتی متر تا یک یا چند متر می باشد ، نفوذناپذیر و بشدت محکم است؛ ماده سیمانی شامل کربنات کلسیم و گاها ، کربنات منیزیم ، سیلیس یا ژیپس است

مترادف: soil coliche سپیدک خاک/ calcareous crust قشر آهکی/ tepetate/ sabach/ croute calcaire/nari
، کالیچ - لایه سختی که غنی از کربنات کلسیم است و در زیر افق b و در خاکهای ناحیه خشک درست می شود - در خاک شناسی: اصطلاحی که بطور گسترده در جنوب غربی آمریکا (خصوصاً آریزونا) برای یک ماده آهکی قهوه ای مایل به قرمز تا نخودی یا سفید با تجمع ثانویه ، سیلیس یا ژیپس است - - مترادف: soil coliche سپیدک خاک/ calcareous crust قشر آهکی/ tepetate/ sabach/ croute calcaire/nari -
کلینوپتیلولیت
فرمول شیمیایی : Na ، K ، Ca)2 ، (3[Al3(Al ، Si)2 Si13 O36] 12H2O
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
جلا: شیشه ای
شکستگی:ناصاف
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری :آگرگات ، بلوری
ژیزمان : تقریباََ کمیاب ; امریکا ، استرالیا ، زلاندنو و چک و اسلواکی
رنگ کانی : سفید ، قرمز
رنگ خاکه: سفید
پاراژنز : زئولیتهای دیگر
منشا تشکیل :هیدروترمال
شکل بلورها: پهن و کوتاه ، رمبوئدر
محل پیدایش: چک و اسلواکی
دارای شکستگی ناصاف است
نام آن از کلمات یونانی klinein به معنای خوابیده شده و pitilon به معنای پر یا قلم و lithos به معنای سنگ گرفته شده است
سختی : 3 5 - 4
چگالی :2 1 - 2 2 ، کلینوپتیلولیت - فرمول شیمیایی : Na ، Si)2 Si13 O36] 12H2O - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - جلا: شیشه ای - شکستگی:ناصاف - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری :آگرگات ، بلوری - ژیزمان : تقریباََ کمیاب ; امریکا ، زلاندنو و چک و اسلواکی - رنگ کانی : سفید ، قرمز - رنگ خاکه: سفید - پاراژنز : زئولیتهای دیگر - منشا تشکیل :هیدروترمال - شکل بلورها: پهن و کوتاه ، رمبوئدر - محل پیدایش: چک و اسلواکی - دارای شکستگی ناصاف است - نام آن از کلمات یونانی klinein به معنای خوابیده شده و pitilon به معنای پر یا قلم و lithos به معنای سنگ گرفته شده است - سختی : 3 5 - 4 - چگالی :2 1 - 2 2
کلینوکلاز
ترکیب شیمیایی :Cu[(OH)3|AsO4]
درصد مواد:CuO62 71% As2O530 19% H2O7 1%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی: آرسنیات
رخ: بسیارخوب ، مطابق با /001/
جلا:شیشه ای ، صدفی
شکستگی: نامنظم
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای رشته ای و دانه ای ، پوسته ای ، اندود
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، انگلستان ، شیلی و امریکا
خواص شیمیایی : دراسیدها و آمونیاک محلول است به راحتی ذوب میشود
رنگ کانی : سبز تیره ، سبز متمایل به آبی
رنگ خاکه:آبی متمایل به سبز
تشابه کانی شناسی : آزوریت
پاراژنز :تیرولیت ، کالکوفیلیت ، الیونیت ، کورن والیت و غیره
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:منشوری ، پهن و کوتاه ، پسودورمبوئدر
محل پیدایش: انگلستان
به راحتی ذوب میشود ، کانی مشابه آن آزوریت است
نام آن از کلمات یونانی Klinos به معنای خم شده و Klas یعنی خردشده گرفته شده است
سختی 2 5 - 3
چگالی 4 2 - 4 4 ، کلینوکلاز - ترکیب شیمیایی :Cu[(OH)3|AsO4] - درصد مواد:CuO62 71% As2O530 19% H2O7 1% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: آرسنیات - رخ: بسیارخوب ، مطابق با /001/ - جلا:شیشه ای ، صدفی - شکستگی: نامنظم - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، اندود - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، شیلی و امریکا - خواص شیمیایی : دراسیدها و آمونیاک محلول است به راحتی ذوب میشود - رنگ کانی : سبز تیره ، سبز متمایل به آبی - رنگ خاکه:آبی متمایل به سبز - تشابه کانی شناسی : آزوریت - پاراژنز :تیرولیت ، کورن والیت و غیره - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:منشوری ، پسودورمبوئدر - محل پیدایش: انگلستان - به راحتی ذوب میشود ، کانی مشابه آن آزوریت است - نام آن از کلمات یونانی Klinos به معنای خم شده و Klas یعنی خردشده گرفته شده است - سختی 2 5 - 3 - چگالی 4 2 - 4 4
کلیواژ ، رخ ، کلیواژ
تمایل کانی یا سنگ برای شکستن در امتداد یک جهت ترجیحی در سطوح موازی در سنگهای دگرگونی ، بر گوارگی یا شیست وارگی هم نامیده می شود (به شیست وارگی مراجعه شود )
رخ کامل
رخ خوب
رخ مشخص
رخ ناقص ، کلیواژ تمایل کانی یا سنگ برای شکستن در امتداد یک جهت ترجیحی در سطوح موازی در سنگهای دگرگونی ، بر گوارگی یا شیست وارگی هم نامیده می شود (به شیست وارگی مراجعه شود ) رخ کامل رخ خوب رخ مشخص رخ ناقص
کلئوفان
ترکیب شیمیایی :ZnS
سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی)
رده بندی: سولفور
رخ:عالی ، مطابق با سطح /110/
جلا:الماسی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
نوع سختی: شکننده
اشکال ظاهری:بلور ، آگرگات دانه ای خاکی ، توده ای
ژیزمان:نسبتاََ کمیاب ; چک و اسلواکی ، رومانی ، اسپانیا ، امریکا و مکزیک
خواص شیمیایی:محلول در HCl و HNO3
رنگ کانی : سفید ، سفید زرد ، زرد سبز ، زرد عسلی
سختی: 3 5 – 4
چگالی : 3 9 - 4 1
رنگ خاکه: سفید
پاراژنز : بولانژریت ، گالن ، کلسیت و غیره
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها: تترائدر ، دودکائدر ، ماکله
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از دو کلمه یونانی Kleos به معنای تصویر و Phainein به مفهوم ظاهر شدن گرفته شده است ، کلئوفان - ترکیب شیمیایی :ZnS - سیستم تبلور:کوبیک (مکعبی) - رده بندی: سولفور - رخ:عالی ، مطابق با سطح /110/ - جلا:الماسی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری:بلور ، توده ای - ژیزمان:نسبتاََ کمیاب ; چک و اسلواکی ، امریکا و مکزیک - خواص شیمیایی:محلول در HCl و HNO3 - رنگ کانی : سفید ، زرد عسلی - سختی: 3 5 – 4 - چگالی : 3 9 - 4 1 - رنگ خاکه: سفید - پاراژنز : بولانژریت ، کلسیت و غیره - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: تترائدر ، ماکله - محل پیدایش: چک و اسلواکی - نام آن از دو کلمه یونانی Kleos به معنای تصویر و Phainein به مفهوم ظاهر شدن گرفته شده است
کنترل کردن ، کاربری ، مهار ، کنترل
الف) داده های بعدی هم رشد یا مطابق که برای تعیین موقعیت ، ارتفاعات ، مقیاس و جهت گیری جزئیات یک نقشه استفاده می شوند و برای تفسیرها و توضیحات بر روی نقشه بکار می روند
ب) تجمع نقاط با قرارگیری دقیق که تعیین کننده دقت یک نقشه است و با آن مساحی ثانویه محلی ممکن است برای اطمینان از دقت الزامی آنها همراه شود سیستمی از اندازه گیری های نسبتاً دقیق نقاط ، نشانه ها یا اشیاء بر روی زمین ، که موقعیتهای افقی و یا عمودی آنها کمابیش با دقت خوبی توسط ابزارهای مساحی تعیین شده است نقشه ای که شامل نقاط بسیاری از این دست است به نقشه ای گفته می شود که دارای مهار یا کنترل خوب یا مناسب می باشد
(هیدرولیک): یک مقطع یا بخش مستقیم یک کانال باز که در آن شرایط طبیعی یا مصنوعی سبب می شود سطح آب بالاتر از آن نشان دهنده تخلیه باشد ب) مقطع عرضی آبراهه که گلوگاهی برای یک جریان مشخص بوده و بار انرژی مورد نیاز برای کاهش جریان را تعیین می نماید در یک کانال باز ، این نقطه ای که در آن جریان بحرانی است در یک آب گذر یا لوله بستر این نقطه ای است که آن فشار هیدروستاتیک و مساحت مقطع عرضی جریان مشخصاً ثابت شده است به جز در حالی که جریان در یک نقطه دیگر توسط یک فشار هیدرواستاتیک برابر با بیشترین خلا ء برابر است که می تواند در آن نقطه بدون خدشه باقی بماند ، کنترل الف) داده های بعدی هم رشد یا مطابق که برای تعیین موقعیت ، مقیاس و جهت گیری جزئیات یک نقشه استفاده می شوند و برای تفسیرها و توضیحات بر روی نقشه بکار می روند ب) تجمع نقاط با قرارگیری دقیق که تعیین کننده دقت یک نقشه است و با آن مساحی ثانویه محلی ممکن است برای اطمینان از دقت الزامی آنها همراه شود سیستمی از اندازه گیری های نسبتاً دقیق نقاط ، که موقعیتهای افقی و یا عمودی آنها کمابیش با دقت خوبی توسط ابزارهای مساحی تعیین شده است نقشه ای که شامل نقاط بسیاری از این دست است به نقشه ای گفته می شود که دارای مهار یا کنترل خوب یا مناسب می باشد (هیدرولیک): یک مقطع یا بخش مستقیم یک کانال باز که در آن شرایط طبیعی یا مصنوعی سبب می شود سطح آب بالاتر از آن نشان دهنده تخلیه باشد ب) مقطع عرضی آبراهه که گلوگاهی برای یک جریان مشخص بوده و بار انرژی مورد نیاز برای کاهش جریان را تعیین می نماید در یک کانال باز
کندایل
(دیرین شناسی): الف) در بعضی از بریوزوآهای کیلوستوم ، یکی از جفت دندان های روبروی هم یا اندام های برجسته ای که بر روی آنها درپوش یک اتوزویید ، آرواره پایینی یک آویکولاریوم یا تارهای یک ویبراکولوم آویخته می شود مقایسه شود با: cardella
ب) یک برجستگی بادکرده بر روی سطح صدف یک رادیولر آکانتارین
ج) یک بیرون زدگی گردشده بندگاهی بر روی یک استخوان ، نیز ببینید: occipital condyle
(زمین شناسی دریایی): یکی از سری برجستگی هایی در داده های گرانی سنجی یا ژرفاسنجی با طول موجی حدود 300 کیلومتر که در امتداد گودالهای اقیانوسی و خط میانی کوه های زیر دریایی توزیع شده اند (مور 1985) ، کندایل (دیرین شناسی): الف) در بعضی از بریوزوآهای کیلوستوم ، آرواره پایینی یک آویکولاریوم یا تارهای یک ویبراکولوم آویخته می شود مقایسه شود با: cardella ب) یک برجستگی بادکرده بر روی سطح صدف یک رادیولر آکانتارین ج) یک بیرون زدگی گردشده بندگاهی بر روی یک استخوان ، نیز ببینید: occipital condyle (زمین شناسی دریایی): یکی از سری برجستگی هایی در داده های گرانی سنجی یا ژرفاسنجی با طول موجی حدود 300 کیلومتر که در امتداد گودالهای اقیانوسی و خط میانی کوه های زیر دریایی توزیع شده اند (مور 1985)
کندرودیت
فرمول شیمیایی :Mg5[(OH ، F)2|(SiO4)2]
درصد مواد:MgO58 88% SiO23 08% F7 39% H2O1 75%
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:خوب
جلا: شیشه ای ، چرب
شکستگی:صدفی ، نامنظم
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتدانه ای ، توده ای ، آغشته
ژیزمان : تقریباََ کمیاب ; آلمان غربی ، فنلاند ، سوئد ، ایتالیا و امریکا
خواص شیمیایی : در HCl و H2SO4 محلول است ، در شعله به سختی ذوب می شود ولی رنگ آن سفید می شود
رنگ کانی : زرد ، نارنجی ، متمایل به قهوه ای ، متمایل به قرمز ، متمایل به سبز
رنگ خاکه: سفید ، خاکستری
تشابه کانی شناسی : الیوین
پاراژنز :فلوگوپیت ، مگنتیت ، آپاتیت ، اولیوین
منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی
شکل بلورها: ایزومتریک
محل پیدایش: نروژ
دارای لومینسانس گاهی زرد ، قهوه ای نارنجی ، کانی های مشابه آن الیوین است
نام آن از کلمه یونانی Khondros بمعنای دانه کوچک گرفته شده است
سختی : 6 -6 5
چگالی :3 1 - 3 2 ، کندرودیت - فرمول شیمیایی :Mg5[(OH ، F)2|(SiO4)2] - درصد مواد:MgO58 88% SiO23 08% F7 39% H2O1 75% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:خوب - جلا: شیشه ای ، چرب - شکستگی:صدفی ، نامنظم - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری :بلوری ، آغشته - ژیزمان : تقریباََ کمیاب ; آلمان غربی ، ایتالیا و امریکا - خواص شیمیایی : در HCl و H2SO4 محلول است ، در شعله به سختی ذوب می شود ولی رنگ آن سفید می شود - رنگ کانی : زرد ، متمایل به سبز - رنگ خاکه: سفید ، خاکستری - تشابه کانی شناسی : الیوین - پاراژنز :فلوگوپیت ، اولیوین - منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی - شکل بلورها: ایزومتریک - محل پیدایش: نروژ - دارای لومینسانس گاهی زرد ، کانی های مشابه آن الیوین است - نام آن از کلمه یونانی Khondros بمعنای دانه کوچک گرفته شده است - سختی : 6 -6 5 - چگالی :3 1 - 3 2
کندریت کربنی
یک نام برای گروهی از شهاب سنگهای گسلی یا شخانه های سنگی گرد شونده ، سیاه ، مات کندریتی که بوسیله حضور کانی های سیلیکاته رسی آب دار (معمولاً سرپانتین یا کلریت ریزدانه) ، مقادیر قابل توجه و انواع زیادی از ترکیبات آلی (هیدروکربن ها ، اسیدهای چرب و آروماتیک و پورفیرین ها) ، غیبت نسبی یا کامل آهن ـ نیکل آزاد و مقدار زیادی گازهای خنثی ناهنجار (مثلاً زنون) تشخیص داده می شوند این باور وجود دارد که دارای منشء فرازمینی باشند
نوع I اول: دارای بیشترین مقدار آب و مواد آلی (%5-3 کربن ترکیب شده ، %30-24 افت در اثر احتراق)
نوع II دوم: دارای ترکیب حد واسط می‌باشد (%24-12 افت در اثر احتراق) و
نوع III سوم: دارای کانی های دما بالا و مقداری سازنده های فلزی می باشد (افت احتراق %12-2) ، کندریت کربنی یک نام برای گروهی از شهاب سنگهای گسلی یا شخانه های سنگی گرد شونده ، غیبت نسبی یا کامل آهن ـ نیکل آزاد و مقدار زیادی گازهای خنثی ناهنجار (مثلاً زنون) تشخیص داده می شوند این باور وجود دارد که دارای منشء فرازمینی باشند نوع I اول: دارای بیشترین مقدار آب و مواد آلی (%5-3 کربن ترکیب شده ، %30-24 افت در اثر احتراق) نوع II دوم: دارای ترکیب حد واسط می‌باشد (%24-12 افت در اثر احتراق) و نوع III سوم: دارای کانی های دما بالا و مقداری سازنده های فلزی می باشد (افت احتراق %12-2)
کنودونت
یکی از پرشمارترین عناصر یا اجزای فسیلی بنددار کوچک که متعلق به راسته کنودونتوفوریدا در نظر گرفته می شود دارای ترکیب فسفاته است و معمولاً دندان مانند است ولی عملکرد مشابه دندان ندارد به شکل جفت شده دوسویه تشکیل می شود و آرایش سریالی دارند این آثار توسط موجودات دریایی متحرک کوچک با خویشاوندی نامطمئن بوجود می آیند
ببینید: هاس (1962) گستردگی زمانی از کامبرین (احتمالاً اواخر پره کامبرین) تا تریاسیک بالایی ، که معمولاً فراوان با گسترش وسیع می باشد که از نظر زیست چینه شناسی مفید است ، کنودونت یکی از پرشمارترین عناصر یا اجزای فسیلی بنددار کوچک که متعلق به راسته کنودونتوفوریدا در نظر گرفته می شود دارای ترکیب فسفاته است و معمولاً دندان مانند است ولی عملکرد مشابه دندان ندارد به شکل جفت شده دوسویه تشکیل می شود و آرایش سریالی دارند این آثار توسط موجودات دریایی متحرک کوچک با خویشاوندی نامطمئن بوجود می آیند ببینید: هاس (1962) گستردگی زمانی از کامبرین (احتمالاً اواخر پره کامبرین) تا تریاسیک بالایی
کوبالتیت
فرمول شیمیایی : CoAsS
سیستم تبلور : کوبیک (مکعبی)
رده بندی: سولفور
رخ: کامل
جلا: فلزی
شکستگی: نامنظم
نوع سختی: ترد
خاصیت مغناطیسی:ندارد
اشکال ظاهری : بلوری - آگرگات دانه ای
ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی و شرقی ، چک و اسلواکی ، اطریش ، فرانسه ، مراکش و کانادا
خواص شیمیایی : محلول در HNO3
ترکیب شیمیایی : Co35 41% As45 27% S19 33% و ادخال های Fe-Ni-Sb
رنگ کانی :سفید نقره ای با درخشندگی صورتی
رنگ خاکه : خاکستری - سیاه
تفاوت با کانی های مشابه : محتوای As ، اشعه X و واکنش های شیمیائی
پاراژنز :- کالکوپیریت- پیروتین- آرسنوپیریت
منشا تشکیل :هیدروترمال - دگرسانی مجاورتی
شکل بلورها: اکتائدر - هگزائدر – پناگونودودکائدر
محل پیدایش:سوئد
نام آن از کلمه کوبالت (ترکیب شیمیاییآن) گرفته شده است
سختی : 5 5
چگالی :6 - 6 4 ، کوبالتیت - فرمول شیمیایی : CoAsS - سیستم تبلور : کوبیک (مکعبی) - رده بندی: سولفور - رخ: کامل - جلا: فلزی - شکستگی: نامنظم - نوع سختی: ترد - خاصیت مغناطیسی:ندارد - اشکال ظاهری : بلوری - آگرگات دانه ای - ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی و شرقی ، مراکش و کانادا - خواص شیمیایی : محلول در HNO3 - ترکیب شیمیایی : Co35 41% As45 27% S19 33% و ادخال های Fe-Ni-Sb - رنگ کانی :سفید نقره ای با درخشندگی صورتی - رنگ خاکه : خاکستری - سیاه - تفاوت با کانی های مشابه : محتوای As ، اشعه X و واکنش های شیمیائی - پاراژنز :- کالکوپیریت- پیروتین- آرسنوپیریت - منشا تشکیل :هیدروترمال - دگرسانی مجاورتی - شکل بلورها: اکتائدر - هگزائدر – پناگونودودکائدر - محل پیدایش:سوئد - نام آن از کلمه کوبالت (ترکیب شیمیاییآن) گرفته شده است - سختی : 5 5 - چگالی :6 - 6 4
کوپرولیت ، بعضی از سنگ های آهکی سرشار از فضولات فسیلی سخت پوستان وبندپایان بوده وبه صورت لایه های نازکی در درون سنگ های دیده می شود ، بقایای سنگواره شده فضولات حیوانی
مدفوع فسیلی شده مهره داران مانند ماهی ها ، خزندگان و پستانداران که بزرگتر از پلت مدفوعی می باشد که تا 20 سانتی متر طول داشته و توسط یک شکل بیضی تا کشیده و سطحی که با هم پیچی های حلقوی با رنگ قهوه ای یا سیاه تشخیص داده می شود و معمولاً عمدتاً از فسفات کلسیم ساخته شده است
اصطلاح "مدفوع سنگ شده" : این اصطلاح بطور نادرست برای اشاره به بقایای مدفوع تازه یا خشک شده استفاده می شود این اصطلاح توسط باکلند معرفی شد (1829) ، بقایای سنگواره شده فضولات حیوانی مدفوع فسیلی شده مهره داران مانند ماهی ها ، خزندگان و پستانداران که بزرگتر از پلت مدفوعی می باشد که تا 20 سانتی متر طول داشته و توسط یک شکل بیضی تا کشیده و سطحی که با هم پیچی های حلقوی با رنگ قهوه ای یا سیاه تشخیص داده می شود و معمولاً عمدتاً از فسفات کلسیم ساخته شده است اصطلاح "مدفوع سنگ شده" : این اصطلاح بطور نادرست برای اشاره به بقایای مدفوع تازه یا خشک شده استفاده می شود این اصطلاح توسط باکلند معرفی شد (1829)
کورنالین
ترکیب شیمیایی :SiO2
درصد مواد: SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Fe ، Mg ، Ca ، Ni ، Cr
رده بندی:اکسید
شکستگی: صدفی
شفافیت: نیمه شفاف
ژیزمان :چک و اسلواکی ، هند ، برزیل ، مصر ، رومانی و عربستان
خواص شیمیایی : محلول در KOH
رنگ کانی : قرمز تا زرد ، قرمز
تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت
شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشورهای هرمی
کاربرد :برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد
محل پیدایش: هند
خواص فیزیکی و شیمیایی آن شبیه کالسدوئن است برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد
نام آن از کلمه یونانی corneus به معنای شاخی (corne) اخذ شده است
سختی : 6 - 7 ، کورنالین - ترکیب شیمیایی :SiO2 - درصد مواد: SiO2100% همراه با ادخالهای Al ، Cr - رده بندی:اکسید - شکستگی: صدفی - شفافیت: نیمه شفاف - ژیزمان :چک و اسلواکی ، رومانی و عربستان - خواص شیمیایی : محلول در KOH - رنگ کانی : قرمز تا زرد ، قرمز - تشابه کانی شناسی : کالسدوئن ، اوانسیت - شکل بلورها:پهن و کوتاه ، منشورهای هرمی - کاربرد :برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد - محل پیدایش: هند - خواص فیزیکی و شیمیایی آن شبیه کالسدوئن است برش داده آن به صورت سنگ تزئینی مصرف دارد - نام آن از کلمه یونانی corneus به معنای شاخی (corne) اخذ شده است - سختی :
کورندون ، در سیستم رومبئدریک ، کرندون
ترکیب شیمیایی :Al2O3
درصد مواد:Al52 91% O47 9% با انکلوزیون های Ti ، Fe ، Cr ، V ، Ni ، Mn
سیستم تبلور: رمبوئدریک
رده بندی:اکسید
رخ:عالی ، مطابق با سطح /0001/
جلا: شیشه ای ، چرب ، مات
شکستگی: صدفی
شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، قلوه سنگی
ژیزمان :تقریباََ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، سوئیس ، روسیه ، کانادا ، امریکا ، استرالیا ، افغانستان ، تایلند ، ژاپن و افریقای جنوبی
خواص شیمیایی : در اسیدها نامحلول است ، ذوب نمی شود
رنگ کانی : بی رنگ ، آبی(نوع سافیر) ، قرمز (نوع روبیس) ، صورتی ، قهوه ای ، خاکستری ، بنفش ، آبی سبز ، یا رنگ شدگی منطقه ای
رنگ خاکه: سفید
پاراژنز : مگنتیت ، دیاسپور ، اسپینل ، توپاز و غیره
منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی و ناحیه ای ، پگماتیتی ، آبرفتها
شکل بلورها:پهن و کوتاه ، بی پیرامیدال ، رمبوئدر ، منشوری ، ماکله
کاربرد :ابزار برش و صیقلی و حفاری و سنگ ظریف در تزئینات از آن استفاده می شود
محل پیدایش: سری لانکا
در نوع سافیر ، انکلوزیون های روتیل ستاره ای شکل مشاهده می شود دارای لومینسانس گاهی زرد است کانیهای شبیه آن آپاتیت ، زیرکن ، اسپینل و توپاز می باشد
نام آن احتمالا ازهندی قدیمی Kauruntaka گرفته شده است
سختی : 9
چگالی : 3 9 - 4 1 ، کرندون - ترکیب شیمیایی :Al2O3 - درصد مواد:Al52 91% O47 9% با انکلوزیون های Ti ، Mn - سیستم تبلور: رمبوئدریک - رده بندی:اکسید - رخ:عالی ، مطابق با سطح /0001/ - جلا: شیشه ای ، مات - شکستگی: صدفی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، قلوه سنگی - ژیزمان :تقریباََ کمیاب ; آلمان ، ژاپن و افریقای جنوبی - خواص شیمیایی : در اسیدها نامحلول است ، ذوب نمی شود - رنگ کانی : بی رنگ ، یا رنگ شدگی منطقه ای - رنگ خاکه: سفید - پاراژنز : مگنتیت ، توپاز و غیره - منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی و ناحیه ای ، آبرفتها - شکل بلورها:پهن و کوتاه ، ماکله - کاربرد :ابزار برش و صیقلی و حفاری و سنگ ظریف در تزئینات از آن استفاده می شود - محل پیدایش: سری لانکا - در نوع سافیر ، اسپینل و توپاز می باشد - نام آن احتمالا ازهندی قدیمی Kauruntaka گرفته شده است - سختی : 9 - چگالی : 3 9 - 4 1
کورندون ، در سیستم رومبئدریک ، کروندوم
فرمول شیمیایی :Al2O3
گروه کانی شناسی (شیمیایی): اکسید
رنگ:بیرنگ ، سفید ، قرمز ، زرد ، سبز ، قهوهای ، صورتی و گاه حالت زونینگ دارد
جلا:شیشهای
سیستم تبلور:تریگونال
کلیواژ: ندارد
شکستگی :صدفی
سختی: 9
وزن مخصوص:1/4- 95/3
شاخص شکست: 78/1- 76/1
کانیهای همراه: کلسیت ، زوئیزیت ، فلدسپات و میکا
کانی شفاف تا تیره رنگی که با همه رنگهای طیف وجود دارد در شرایط عادی کروندوم شفاف است اما هنگامی که ناخالصی در آن وجود داشته باشد ، رنگهای مختلفی نشان می دهد معمولا بر حسب رنگ ، به سه نوع تقسیم می شود: یاقوت آبی(آبی بنفش تا آبی سبز) ، یاقوت سرخ(نارنجی تا قرمز ارغوانی و قرمز قهوه ای) و یاقوت خیالی(همه رنگها به استثنای رنگهایی که دریاقوت آبی و یاقوت سرخ دیده می شود) این ماده می تواند از خود تغییر رنگ ، ستاره سانی و به ندرت کاتویانسی(چشم گربه ای) نشان دهد به رنگهای مختلف یاقوت خیالی ، نامهای مختلفی داده اند مثلا نوع گرانقیمت آن به رنگ نارنجی صورتی ، یاقوت پادپارادشا نامیده می شود کروندوم ، اکسید آلومینیوم بلورین و یکی از کانیهای سنگ ساز است در کروندوم ، ستاره شش پری وجود دارد که زاویه متغیری دارد سوزنهای بسیار ریز روتیل موجود در کروندوم ، این ستاره ها را ایجاد می کنند
کورنستون
الف) یک سنگال آهکی احاطه شده در مارن که به سنگ آهک سنگالی تبدیل می شود حضور این سنگال نشان دهنده خاک حاصلخیز مناسب برای رشد ذرت می باشد
ب) یک کنگلومرای آهکی که از قطعات مارن و سنگ آهک احاطه شده در یک خمیره آهکی یا ماسه ای ساخته شده است این اصطلاح در انگلستان استفاده می شود و اشاره به دو نوع سنگ متمایز دارد که هر دو بطور نمادین همراه ماسه سنگ قرمز قدیمی و قرمز جدید می باشند آلن (1960) پیشنهاد می کند که استفاده کونستون سنگالی و کونستون کنگلومرایی از ابهام جلوگیری می نماید ، کورنستون الف) یک سنگال آهکی احاطه شده در مارن که به سنگ آهک سنگالی تبدیل می شود حضور این سنگال نشان دهنده خاک حاصلخیز مناسب برای رشد ذرت می باشد ب) یک کنگلومرای آهکی که از قطعات مارن و سنگ آهک احاطه شده در یک خمیره آهکی یا ماسه ای ساخته شده است این اصطلاح در انگلستان استفاده می شود و اشاره به دو نوع سنگ متمایز دارد که هر دو بطور نمادین همراه ماسه سنگ قرمز قدیمی و قرمز جدید می باشند آلن (1960) پیشنهاد می کند که استفاده کونستون سنگالی و کونستون کنگلومرایی از ابهام جلوگیری می نماید
کورنولیتید
(فسیل شناسی): یک جانور بی مهره که فقط از روی لوله مارپیچی هرمی ساخته شده از کربنات کلسیم شناخته شده که دارای مقطع عرضی دایره ای است و حلقه های عرضی در مراحل بعدی رشد در آن بوجود آمده اند کورنولیتیدها به تیره کورنولیتیدا تعلق دارند و از نظر علم رده بندی نامشخص (تعیین نشده) درtip می باشند (ص 137 pt w- 1962) ولی اولین بار به عنوان موجوداتی با قرابت نزدیک با کرم های حلقوی انلیدها توصیف شدند گستردگی زمانی اردووسین میانی تا می سی سی پین ، کورنولیتید (فسیل شناسی): یک جانور بی مهره که فقط از روی لوله مارپیچی هرمی ساخته شده از کربنات کلسیم شناخته شده که دارای مقطع عرضی دایره ای است و حلقه های عرضی در مراحل بعدی رشد در آن بوجود آمده اند کورنولیتیدها به تیره کورنولیتیدا تعلق دارند و از نظر علم رده بندی نامشخص (تعیین نشده) درtip می باشند (ص 137 pt w- 1962) ولی اولین بار به عنوان موجوداتی با قرابت نزدیک با کرم های حلقوی انلیدها توصیف شدند گستردگی زمانی اردووسین میانی تا می سی سی پین
کوریت
فرمول شیمیایی :PbO 8UO3 4H2O
درصد مواد:PbO22 10% UO275 52% H2O2 38%
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:اکسید
رخ:کامل ، مطابق با سطح /100/ ، /110/
جلا: الماسی
شفافیت: نیمه کدر
نوع سختی:ترد
اشکال ظاهری :بلوری دانه ریز ، توده ای ، دانه ای ، بلوکی ، پسودومرف
ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی ، ماداگاسکار ، استرالیا و
خواص شیمیایی : به سختی در اسیدها حل میشود و با Pb واکنش میدهد
رنگ کانی : زرد ، قرمز نارنجی ، قهوه ای زرد
رنگ خاکه: نارنجی
پاراژنز : کازولیت ، مونازیت ، آلانیت ، اورانینیت
منشا تشکیل :زون های اکسیدان ثانوی U دار
شکل بلورها: خوشة‌ جواهری
محل پیدایش: زئیر
رادیواکتیویته قوی دارد
نام آن از نام فیزیکدان فرانسوی P Curie اخذ شده است
سختی : 4 5
چگالی :7 19 ، کوریت - فرمول شیمیایی :PbO 8UO3 4H2O - درصد مواد:PbO22 10% UO275 52% H2O2 38% - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:اکسید - رخ:کامل ، /110/ - جلا: الماسی - شفافیت: نیمه کدر - نوع سختی:ترد - اشکال ظاهری :بلوری دانه ریز ، پسودومرف - ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی ، استرالیا و - خواص شیمیایی : به سختی در اسیدها حل میشود و با Pb واکنش میدهد - رنگ کانی : زرد ، قهوه ای زرد - رنگ خاکه: نارنجی - پاراژنز : کازولیت ، اورانینیت - منشا تشکیل :زون های اکسیدان ثانوی U دار - شکل بلورها: خوشة‌ جواهری - محل پیدایش: زئیر - رادیواکتیویته قوی دارد - نام آن از نام فیزیکدان فرانسوی P Curie اخذ شده است - سختی : 4 5 - چگالی :7 19
کوکولیت
الف) یک اصطلاح کلی که برای عناصر یا عوامل ساختمانی آهکی میکروسکوپی متنوعی یا صفحات دکمه مانندی استفاده می شود که دارای اشکال مختلف هستند و دارای قطر میانگین حدود 3 میکرون می باشند (گرچه بعضی از آنها دارای قطرهای بزرگتر از 35 میکرون نیز می باشند) و از بلورهای بسیار ریز کلسیت یا آراگونیت ساخته شده اند و تشکیل دهنده بقایای اسکلت بیرونی یک کوکولیتوفور را می دهند کوکولیتها در گچ و لجن های عمیق دریایی اقیانوس های مناطق حاره و معتدل یافت می شوند و احتمالاً قبل از ژوراسیک متداول و معمول / فراوان نبوده اند
نیز ببینید: رابدولیت
ب) دو مسیر متصل شده بوسیله یک مجرای مرکزی در یک کوکولیتوفور
ج ) اصطلاحی که بطور تخصیص نیافته برای کوکولیتوفوراستفاده می شود د) یک نوع دیوبسید دانه ای در رنگهای متنوع ، کوکولیت الف) یک اصطلاح کلی که برای عناصر یا عوامل ساختمانی آهکی میکروسکوپی متنوعی یا صفحات دکمه مانندی استفاده می شود که دارای اشکال مختلف هستند و دارای قطر میانگین حدود 3 میکرون می باشند (گرچه بعضی از آنها دارای قطرهای بزرگتر از 35 میکرون نیز می باشند) و از بلورهای بسیار ریز کلسیت یا آراگونیت ساخته شده اند و تشکیل دهنده بقایای اسکلت بیرونی یک کوکولیتوفور را می دهند کوکولیتها در گچ و لجن های عمیق دریایی اقیانوس های مناطق حاره و معتدل یافت می شوند و احتمالاً قبل از ژوراسیک متداول و معمول / فراوان نبوده اند نیز ببینید: رابدولیت ب) دو مسیر متصل شده بوسیله یک مجرای مرکزی در یک کوکولیتوفور ج ) اصطلاحی که بطور تخصیص نیافته برای کوکولیتوفوراستفاده می شود د) یک نوع دیوبسید دانه ای در رنگهای متنوع
کوکیمبیت
ترکیب شیمیایی :Fe2 3+[SO4]3 9H2O
درصد مواد:Fe2O328 41% SO342 74% H2O28 85% همراه با انکلوزیون های Al2O3
سیستم تبلور: هگزاگونال
رده بندی: سولفات
رخ: ناکامل ، مطابق با /1011/
جلا:شیشه ای
شفافیت: شفاف
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای دانه ای و گرد
ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، چک و اسلواکی ، اسپانیا ، شیلی و امریکا
خواص شیمیایی : به آسانی در آب حل میشود درهوای آزادآب خودرا ازدست میدهد و می پاشد
رنگ کانی : متمایل به سبز ، متمایل به آبی تا بنفش روشن
رنگ خاکه:سفید
تشابه کانی شناسی : کنس تدتیت
پاراژنز : کنستدتیت ، کوپیاپیت
منشا تشکیل : ثانوی
شکل بلورها:پهن و ضخیم ، منشوری کوتاه
محل پیدایش: شیلی(کوکیم بو)
نام آن از نام محل و ایالت Coquimbo درشیلی گرفته شده است
سختی : 2
چگالی : 2 1 ، کوکیمبیت - ترکیب شیمیایی :Fe2 3+[SO4]3 9H2O - درصد مواد:Fe2O328 41% SO342 74% H2O28 85% همراه با انکلوزیون های Al2O3 - سیستم تبلور: هگزاگونال - رده بندی: سولفات - رخ: ناکامل ، مطابق با /1011/ - جلا:شیشه ای - شفافیت: شفاف - اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگاتهای دانه ای و گرد - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; آلمان ، شیلی و امریکا - خواص شیمیایی : به آسانی در آب حل میشود درهوای آزادآب خودرا ازدست میدهد و می پاشد - رنگ کانی : متمایل به سبز ، متمایل به آبی تا بنفش روشن - رنگ خاکه:سفید - تشابه کانی شناسی : کنس تدتیت - پاراژنز : کنستدتیت ، کوپیاپیت - منشا تشکیل : ثانوی - شکل بلورها:پهن و ضخیم ، منشوری کوتاه - محل پیدایش: شیلی(کوکیم بو) - نام آن از نام محل و ایالت Coquimbo درشیلی گرفته شده است - سختی : 2 - چگالی : 2 1
کولوکلاست
اصطلاحی که توسط ساندر (ص 388 – 327 – 1967) برای یک سیلیت ریز دانه یا مصالح بهم پیوسته گل با سیمان ضعیف استفاده شد که عموماً دارای بی نظمی هایی سطحی با یک برون نمای لبه دار می باشد و همچنین بافتی شبیه به چینه ای دارد که در آن ظاهر می شود مانند مصالحی که به اندازه ماسه یا سیلیت می رسد و در محل بر روی کف دریا تشکیل می شود یا مصالحی که به اندازه گراول یا ماسه می رسد و بوسیله حمل و نقل و رسوبگذاری مجدد ذرات ساخته شده از سیلیت ماسه یا کربناتهای اندازه گراول با سیمان شدگی ضعیف پیش از حرکت تشکیل شده است ، کولوکلاست اصطلاحی که توسط ساندر (ص 388 – 327 – 1967) برای یک سیلیت ریز دانه یا مصالح بهم پیوسته گل با سیمان ضعیف استفاده شد که عموماً دارای بی نظمی هایی سطحی با یک برون نمای لبه دار می باشد و همچنین بافتی شبیه به چینه ای دارد که در آن ظاهر می شود مانند مصالحی که به اندازه ماسه یا سیلیت می رسد و در محل بر روی کف دریا تشکیل می شود یا مصالحی که به اندازه گراول یا ماسه می رسد و بوسیله حمل و نقل و رسوبگذاری مجدد ذرات ساخته شده از سیلیت ماسه یا کربناتهای اندازه گراول با سیمان شدگی ضعیف پیش از حرکت تشکیل شده است
کومینگتونیت
ترکیب شیمیایی : (Mg ، Fe)7 [OH|Si4O11]2
درصد مواد:MgO15 84% FeO26 21% SiO253 93% H2O2 02% و ادخالهای Ca ، Mn
سیستم تبلور: مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:کامل ، مطابق با سطح /110/
جلا: ابریشمی
شفافیت: غیرشفاف ، نیمه کدر
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، خوشه جواهری
ژیزمان :کمیاب ; آلمان غربی ، روسیه ، امریکا ، سوئد ، فنلاند ، ژاپن و کانادا
خواص شیمیایی : نامحلول در اسیدها
رنگ کانی : سبز تیره ، خاکستری سبز ، قهوه ای خاکستری
رنگ خاکه: سفید
تفاوت با کانی های مشابه :واکنش های شیمیایی و اشعه X
تشابه کانی شناسی : تره مولیت
پاراژنز : کلریت ، مگنتیت ، گارنت
منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی یا ناحیه ای
شکل بلورها:قرصی شکل ، ماکله
محل پیدایش: زلاندنو
نام آن از واژه محل کشف آن کومینگتون Cummington در آمریکا اخذ شده است
سختی : 5 – 6
چگالی : 3 1 - 3 4 ، کومینگتونیت - ترکیب شیمیایی : (Mg ، Fe)7 [OH|Si4O11]2 - درصد مواد:MgO15 84% FeO26 21% SiO253 93% H2O2 02% و ادخالهای Ca ، Mn - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:کامل ، مطابق با سطح /110/ - جلا: ابریشمی - شفافیت: غیرشفاف ، نیمه کدر - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، خوشه جواهری - ژیزمان :کمیاب ; آلمان غربی ، ژاپن و کانادا - خواص شیمیایی : نامحلول در اسیدها - رنگ کانی : سبز تیره ، قهوه ای خاکستری - رنگ خاکه: سفید - تفاوت با کانی های مشابه :واکنش های شیمیایی و اشعه X - تشابه کانی شناسی : تره مولیت - پاراژنز : کلریت ، گارنت - منشا تشکیل :دگرگونی مجاورتی یا ناحیه ای - شکل بلورها:قرصی شکل ، ماکله - محل پیدایش: زلاندنو - نام آن از واژه محل کشف آن کومینگتون Cummington در آمریکا اخذ شده است - سختی :
کوولین
فرمول شیمیایی : CuS
سیستم تبلور : هگزاگونال
رده بندی: سولفور
رخ: کامل - مطابق باسطح /0001/
جلا: مات - صمغی
شفافیت: کدر(اپاک)
اشکال ظاهری :بلورهای کمیاب - تجمع توده ای - دانه ای
ژیزمان : فراوان ; انواع هیدروترمال آن در امریکا ، نامیبیا ، یوگسلاوی ، رومانی ، آلمان ، شیلی ، بولیوی و
خواص شیمیایی : قابل حل در HNO3 گرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند
ترکیب شیمیایی : Cu66 48% ، S33 52% با انکلوزیون هایی از Fe ، Se ، Ag ، Pb
رنگ کانی :آبی متمایل به بنفش
رنگ خاکه : خاکستری یا سیاه
پاراژنز : - برونیت- کالکوزین - کالکوپیریت - پیریت - انارژیت و غیره
منشا تشکیل :منطقه تغییر ترکیب
ژیزمان :های سولفوره – هیدروترمال
شکل بلورها: بلورهای نازک شش گوش
کاربرد : کانسار مس
سایر ویژگی ها : به صورت پولک یا ورقه های کوچک نرم ، سبک ، با قابلیت هدایت الکتریکی خوب ، قابل حل در HNO3 گرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند
نام آن از نام کانی شناس ایتالیایی N Covelli کوولی(1829 -1790 ) گرفته شده است ، کوولین - فرمول شیمیایی : CuS - سیستم تبلور : هگزاگونال - رده بندی: سولفور - رخ: کامل - مطابق باسطح /0001/ - جلا: مات - صمغی - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری :بلورهای کمیاب - تجمع توده ای - دانه ای - ژیزمان : فراوان ; انواع هیدروترمال آن در امریکا ، بولیوی و - خواص شیمیایی : قابل حل در HNO3 گرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند - ترکیب شیمیایی : Cu66 48% ، Pb - رنگ کانی :آبی متمایل به بنفش - رنگ خاکه : خاکستری یا سیاه - پاراژنز : - برونیت- کالکوزین - کالکوپیریت - پیریت - انارژیت و غیره - منشا تشکیل :منطقه تغییر ترکیب - ژیزمان :های سولفوره – هیدروترمال - شکل بلورها: بلورهای نازک شش گوش - کاربرد : کانسار مس - سایر ویژگی ها : به صورت پولک یا ورقه های کوچک نرم ، ورقه های نازک بلورهای شش گوشه با شعله آبی می سوزند و SO2 متصاعد می نمایند - نام آن از نام کانی شناس ایتالیایی N Covelli کوولی(1829 -1790 ) گرفته شده است
کیاستولیت
کیاستولیت ، نوعی آندالوزیت است و به خاطر وجود الگوی متقاطعی که با رنگهای متفاوت در آن دیده می شود و به طور طبیعی پدید می آید ، سنگ صلیبی نامیده می شود این سنگ ، در بقیه بلور ، محور و زاویه ای با رنگ متفاوت نشان داده و صلیبی طبیعی را تشکیل می دهد بلورهای آندالوزیتی که دارای انکلوزیونهای گرافیت هستند ، کیاستولیت نامیده می شوند کیاستولیت در الجزیره ، جنوب استرالیا ، بولیوی ، شیلی ، فرانسه ، روسیه ، اسپانیا و کالیفرنیا در ایالات متحده یافت می شوند
ترکیب شیمیایی :Al[16]Al[5][O|SiO4]
درصد مواد:Al2O362 93% SiO237 07% وادخال هایMn (مشابه ویریدین)
سیستم تبلور: ارترومبیک
رده بندی:سیلیکات
رخ:ضعیف ، مطابق با سطح /110/
جلا: شیشه ای ، چرب ، مات
شکستگی: نامنظم
شفافیت: غیرشفاف
نوع سختی : ترد
خاصیت مغناطیسی: ندارد
اشکال ظاهری : بلوری ، آگرگات دانه ای ، فشرده ، رشته ای ، شعاعی
ژیزمان :کمیاب ; یافت شده درشیست های دگرگونی رسی آلمان غربی ، اسپانیا ، الجزایر ، فرانسه و انگلستان
خواص شیمیایی : به سختی در اسیدها حل می شود
رنگ کانی : سبز ، قهوه ای تیره
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه :واکنش های شیمیایی ، اشعه X
تشابه کانی شناسی : تورمالین
پاراژنز : روتیل ، کوارتز ، تورمالین ، گارنت
منشا تشکیل :دگرگونی ، پگماتیتی
شکل بلورها:منشوری
محل پیدایش: انگلستان
نام آن از واژه کیاستوس اخذ شده است
سختی : 7 5
چگالی : 3 1 - 3 2
شاخص شکست: 638/1 ، 632/1
، کیاستولیت - کیاستولیت ، اسپانیا و کالیفرنیا در ایالات متحده یافت می شوند - ترکیب شیمیایی :Al[16]Al[5][O|SiO4] - درصد مواد:Al2O362 93% SiO237 07% وادخال هایMn (مشابه ویریدین) - سیستم تبلور: ارترومبیک - رده بندی:سیلیکات - رخ:ضعیف ، مطابق با سطح /110/ - جلا: شیشه ای ، مات - شکستگی: نامنظم - شفافیت: غیرشفاف - نوع سختی : ترد - خاصیت مغناطیسی: ندارد - اشکال ظاهری : بلوری ، شعاعی - ژیزمان :کمیاب ; یافت شده درشیست های دگرگونی رسی آلمان غربی ، فرانسه و انگلستان - خواص شیمیایی : به سختی در اسیدها حل می شود - رنگ کانی : سبز ، قهوه ای تیره - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه :واکنش های شیمیایی ، اشعه X - تشابه کانی شناسی : تورمالین - پاراژنز : روتیل ، گارنت - منشا تشکیل :دگرگونی ، پگماتیتی - شکل بلورها:منشوری - محل پیدایش: انگلستان - نام آن از واژه کیاستوس اخذ شده است - سختی :
کیووت
(رسوب شناسی): یک حوضه بزرگ مقیاس که در آن رسوبگذاری رخ داده است یا در حال انجام است از یک حوضه تکتونیکی به خاطر چین خوردگی سنگهای از قبل موجود تشخیص داده می شود مثلاً: کیووت آنگلوپاریسیا در جنوب شرقی انگلستان و شمال شرقی فرانسه ، که در آنها سنگهای سنوزوئیک تجمع یافته اند و بعداً در چندین حوضه مشخص ولی کوچکتر چین خورده اند ، مانند حوضه پاریس و لندن ریشه کلمه: فرانسوی: پاتیل یا شعار کوچک ، گاهی اوقات به اشتباه به شکل currette نوشته می شود
(جواهر شناسی): یک نقش برجسته به صورت کاری برجسته در یک فرورفتگی صیقلی را گویند ، کیووت (رسوب شناسی): یک حوضه بزرگ مقیاس که در آن رسوبگذاری رخ داده است یا در حال انجام است از یک حوضه تکتونیکی به خاطر چین خوردگی سنگهای از قبل موجود تشخیص داده می شود مثلاً: کیووت آنگلوپاریسیا در جنوب شرقی انگلستان و شمال شرقی فرانسه ، گاهی اوقات به اشتباه به شکل currette نوشته می شود (جواهر شناسی): یک نقش برجسته به صورت کاری برجسته در یک فرورفتگی صیقلی را گویند
گچ ، گل سفید ، گل سفید یا چالک
سنگ آهک دریایی نرم ، خالص ، ریزدانه ، سفید تا خاکستری روشن که 90-99% آن از کلسیت تشکیل شده است اغلب در محیط های آبی کم عمق و از تجمع پوسته آهکی ریزیاخته های شناور و بقایای جلبک های آهکی شکل می گیرد
الف) یک سنگ آهک نرم ، خاکی ، با بافت ریز ، معمولاً سفید تا خاکستری روشن یا نخودی با منشأ دریایی که تقریباً بطور کامل (99%-90) از کلسیت ساخته شده است و عمدتاً بوسیله تجمع آب کم عمق پوسته های آهکی میکروارگانیسم های معلق (اکثراً فرامنیفرها) و همچنین از بقایای گرد یا آرد شده جلبکهای آهکی (مانند کوکولیتها و رابدولیتها) تشکیل شده است این سنگ ممکن است شامل بقایای آمونیت ها ، خارپوستان و پلسی پودها و ندول های چرت ویبریت باشد بیشترین انواع گل های سفید متعلق به عصر کرتاسه می باشد
مترادف: creta ب) یک کربنات کلسیم سفید خالص (یا تقریباً خالص) طبیعی ، که به ذرات پودری یا خرده ریزه ای شکسته می شود
ج) سنگ گچ ریشه کلمه: انگلیسی قدیمی cealc سیلک از کلمه لاتین calx به معنای آهک ، گل سفید یا چالک سنگ آهک دریایی نرم ، سفید تا خاکستری روشن که 90-99% آن از کلسیت تشکیل شده است اغلب در محیط های آبی کم عمق و از تجمع پوسته آهکی ریزیاخته های شناور و بقایای جلبک های آهکی شکل می گیرد الف) یک سنگ آهک نرم ، خارپوستان و پلسی پودها و ندول های چرت ویبریت باشد بیشترین انواع گل های سفید متعلق به عصر کرتاسه می باشد مترادف: creta ب) یک کربنات کلسیم سفید خالص (یا تقریباً خالص) طبیعی ، که به ذرات پودری یا خرده ریزه ای شکسته می شود ج) سنگ گچ ریشه کلمه: انگلیسی قدیمی cealc سیلک از کلمه لاتین calx به معنای آهک
گوشه
الف) نقطه ای در فصل مشترک یا تقاطع دو خط مرزی یک تکه زمین خصوصاً نقطه ای بر روی سطح کره زمین که بوسیله نقشه برداری تعیین می شود و یک مرز در تقسیم بندی اراضی عمومی را نشان می دهد گوشه ها از نظر نقاطی که مجسم یا ترسیم می کنند ، توصیف می شوند مثلاً گوشه شهر که در دورترین نقطه یک شهر قرار گرفته است نیز ببینید: گوشه شاهد witness corner
ب) اصطلاحی که گاهی به اشتباه برای نشان دادن ایستگاه فیزیکی با همان استفاده می شود که برای معین کردن گوشه است ، گوشه الف) نقطه ای در فصل مشترک یا تقاطع دو خط مرزی یک تکه زمین خصوصاً نقطه ای بر روی سطح کره زمین که بوسیله نقشه برداری تعیین می شود و یک مرز در تقسیم بندی اراضی عمومی را نشان می دهد گوشه ها از نظر نقاطی که مجسم یا ترسیم می کنند ، توصیف می شوند مثلاً گوشه شهر که در دورترین نقطه یک شهر قرار گرفته است نیز ببینید: گوشه شاهد witness corner ب) اصطلاحی که گاهی به اشتباه برای نشان دادن ایستگاه فیزیکی با همان استفاده می شود که برای معین کردن گوشه است
گوگردپسند
سولفورگرا؛ کالکوفیل؛
الف) به عنصری گفته می شود که به جای تجمع در فازهای فلزی و سیلیسی شهاب سنگها در فاز سولفیدی آنها تمرکز می کنند و این عنصر در گوشته کره زمین نسبت به هسته و پوسته آن ، تمرکز دارد (در نمودار سه گانه تقسیم بندی عناصر زمین گلداشمیت ، جامد یا خاک کره زمین) مقایسه شود با: لیتوفیل ، سیدروفیل
ب) به عنصری گویند که تمایل به تمرکز در کانی های سولفیدی و کانه های سولفیدی دارد چنین عناصری دارای پتانسیل های اکسیدی حد واسط هستند و در مونوسولفید آهن محلول می باشند (گلداشمیت 1954 ، کراسکوف ، 1967) برای مثال می توان عناصری از این دست را نام برد: فسفر s Se سلنیم آرسنیک as آهن fe Pb سرب Zn روی Cd کادمیوم Cu مس ، طلا ag ، گوگردپسند سولفورگرا؛ کالکوفیل؛ الف) به عنصری گفته می شود که به جای تجمع در فازهای فلزی و سیلیسی شهاب سنگها در فاز سولفیدی آنها تمرکز می کنند و این عنصر در گوشته کره زمین نسبت به هسته و پوسته آن ، سیدروفیل ب) به عنصری گویند که تمایل به تمرکز در کانی های سولفیدی و کانه های سولفیدی دارد چنین عناصری دارای پتانسیل های اکسیدی حد واسط هستند و در مونوسولفید آهن محلول می باشند (گلداشمیت 1954
لایه های محتوی رگه های زغالی دوره کربونیفر اول ، لایه های زغال دار
لایه های زغال سنگ دار؛
الف) یک اصطلاح چینه شناسی در اروپا (خصوصاً در بریتانیای کبیر) برای کربنیفر بالایی ، یا برای توالی از سنگها (معمولاً ، ولی نه الزاماً ، دارای زغال سنگ) که در بخش بالایی سیستم کربنیفر ظاهر می شوند این بطور وسیعی هم زمان با پنسیلوانین آمریکای شمالی می باشد
ب)یک توالی از سنگهای رسوبی (یا لایه ها) که ضخامت آن از 1 متر تا چندین هزارمتر نوسان می کند و از رس سنگها ، شیلها ، لای سنگ ها ، کنگلومراها و سنگ آهکها با میان لایه ها یا میان چینه های طبقات زغال سنگ تشکیل شده است
ج) گروهی از رگه های زغال سنگی ، لایه های زغال دار لایه های زغال سنگ دار؛ الف) یک اصطلاح چینه شناسی در اروپا (خصوصاً در بریتانیای کبیر) برای کربنیفر بالایی ، دارای زغال سنگ) که در بخش بالایی سیستم کربنیفر ظاهر می شوند این بطور وسیعی هم زمان با پنسیلوانین آمریکای شمالی می باشد ب)یک توالی از سنگهای رسوبی (یا لایه ها) که ضخامت آن از 1 متر تا چندین هزارمتر نوسان می کند و از رس سنگها ، کنگلومراها و سنگ آهکها با میان لایه ها یا میان چینه های طبقات زغال سنگ تشکیل شده است ج) گروهی از رگه های زغال سنگی
ماسه سنگ ، نوعی سنگ سخت وخاکستری که زود ترک وشکاف برداشته وبه پودر تبدیل می گردد ، کمره ، پرتگاه
(رسوب شناسی): یک ماسه سنگ صدفی یا مارل ماسه ای فسیل دار متراکم شده با منشاء دریایی و زمان پلیوسن و پلیستوسن که در شرق انگلستان یافت شده است (نورفولک ، لافولک و السکس) و به عنوان کود استفاده می شود مثلاً کرگ کورالین
(زمین ریخت شناسی): الف) یک بلندی یا نقطه پرتگاهی سنگی ، خصوصاً آنکه از دامنه یک کوه بیرون می زند مترادف: craig
ب) یک اصطلاح منسوخ برای قطعه سنگ بیرون زده یا گسسته شده سخت و تیز ، پرتگاه (رسوب شناسی): یک ماسه سنگ صدفی یا مارل ماسه ای فسیل دار متراکم شده با منشاء دریایی و زمان پلیوسن و پلیستوسن که در شرق انگلستان یافت شده است (نورفولک ، لافولک و السکس) و به عنوان کود استفاده می شود مثلاً کرگ کورالین (زمین ریخت شناسی): الف) یک بلندی یا نقطه پرتگاهی سنگی ، خصوصاً آنکه از دامنه یک کوه بیرون می زند مترادف: craig ب) یک اصطلاح منسوخ برای قطعه سنگ بیرون زده یا گسسته شده سخت و تیز
ماسه سنگ بلوری
الف) ماسه سنگی که در آن دانه های کوارتز توسط ته نشین شدن سیلیس به گونه ای بزرگ می شوند که دانه ها نشان دهنده وجوه بلوری دوباره تولید شده و برخی اوقات یوهدرال یا خوش ریخت های کوارتز کامل می باشند ماسه سنگهای بلوری با این طبیعت در نور خورشید می درخشند
ب) ماسه سنگی که در آن کلسیت درون خلل و فرج به شکل تکه های بزرگ یا واحدهایی ته نشین شده که درای سوگرفتگی بلور شناسی منفرد حاصل از اثر پولکیلوپلاستیک یا جلای لکه لکه می باشند در بعضی از ماسه سنگهای کماب با سیمانی شدن ناقص ، کربنات به شکل اسکالنوهدرهای پرشده از بلور های ماسه کلسیت ظاهر می شود بلورهای ماسه (پتی جان و یاتروسیلور 1972) ، ماسه سنگ بلوری الف) ماسه سنگی که در آن دانه های کوارتز توسط ته نشین شدن سیلیس به گونه ای بزرگ می شوند که دانه ها نشان دهنده وجوه بلوری دوباره تولید شده و برخی اوقات یوهدرال یا خوش ریخت های کوارتز کامل می باشند ماسه سنگهای بلوری با این طبیعت در نور خورشید می درخشند ب) ماسه سنگی که در آن کلسیت درون خلل و فرج به شکل تکه های بزرگ یا واحدهایی ته نشین شده که درای سوگرفتگی بلور شناسی منفرد حاصل از اثر پولکیلوپلاستیک یا جلای لکه لکه می باشند در بعضی از ماسه سنگهای کماب با سیمانی شدن ناقص
مخروط
(زمین شناسی دریایی): یک نوع بادبزن زیردریایی این اصطلاح اغلب برای توصیف یک بادبزن عمیق همراه با یک دلتای سازنده اصلی بکار می رود ، مانند می سی سی پی ، نیل و گنگ (کلینگ و استانلی 1976)
(زمین شناسی یخچالها): یک تپه یا کپه پرشیب ماسه ، شن و گاهی اوقات تخته سنگ با یک قائده بادبزن مانند از برون شست که در کنار جبهه یک یخچال توسط رودخانه های برفاب ، رسوبگذاری شده اند
(زمین ریخت شناسی): یک کوه ، تپه یا سایر زمین شکل ها که شبیه یک مخروط هستند و دارای سرازیری های نسبتاً پرشیب و یک نوک برجسته یا تیز می باشند به ویژه یک مخروط آبرفتی
(گیاه شناسی): یک شاخه پرمیوه که دارای یک گروه خاص از پولک برگهای دارای هاگ می باشد ، مانند آنچه در کاج دیده می شود
مقایسه شود با: Strobilus ، مخروط (زمین شناسی دریایی): یک نوع بادبزن زیردریایی این اصطلاح اغلب برای توصیف یک بادبزن عمیق همراه با یک دلتای سازنده اصلی بکار می رود ، نیل و گنگ (کلینگ و استانلی 1976) (زمین شناسی یخچالها): یک تپه یا کپه پرشیب ماسه ، رسوبگذاری شده اند (زمین ریخت شناسی): یک کوه ، تپه یا سایر زمین شکل ها که شبیه یک مخروط هستند و دارای سرازیری های نسبتاً پرشیب و یک نوک برجسته یا تیز می باشند به ویژه یک مخروط آبرفتی (گیاه شناسی): یک شاخه پرمیوه که دارای یک گروه خاص از پولک برگهای دارای هاگ می باشد ، مانند آنچه در کاج دیده می شود مقایسه شود با: Strobilus
مخروط افت فشار
یک مخروط افت در یک سطح پتانسومتریک ، یک توده آب زیر زمینی تحت فشار ، مانند آنچه توسط تولمان (ص 562 – 1937) تعریف شده ، یک سطح فرضی که نشان دهنده شرایط افت فشار در یک آبخوان تحت فشار به خاط پمپاژ می باشد rectangular coordinates|rectilinear coordinates مختصات راست گوش
مختصات دو یا سه بعدی بر روی هر سیستمی که در آن ، محورهای مرجع با زاویه های قائم یکدیگر را قطع می کنند مختصات سطح یا صفحه ای همچنین یک سیستم مختصات که از مختصات متعامد استفاده می کند
مترادف: rectilinear coordinates ، مخروط افت فشار یک مخروط افت در یک سطح پتانسومتریک ، یک سطح فرضی که نشان دهنده شرایط افت فشار در یک آبخوان تحت فشار به خاط پمپاژ می باشد rectangular coordinates|rectilinear coordinates مختصات راست گوش مختصات دو یا سه بعدی بر روی هر سیستمی که در آن ، محورهای مرجع با زاویه های قائم یکدیگر را قطع می کنند مختصات سطح یا صفحه ای همچنین یک سیستم مختصات که از مختصات متعامد استفاده می کند مترادف: rectilinear coordinates
مخروط فرونشینی
گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید
مخروط افت:
افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد
مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی) ، مخروط تخلیه ، مخروط فرونشینی گودی مخروطی شکلی که بلافاصله پس از برداشت آب در یک چاه آب به وجود می آید مخروط افت:افتی در سطح پتانسیومتری یک حجم آب زیرزمینی که دارای شکل یک مخروط معکوس شده می باشد و به دور یک چاه بوجود می آید که از آن آب برداشت شده است شکل این افت حاصل این واقعیت است که آب در نزدیکی چاه باید از درون مقاطع عرضی بطور متناوب/ پیش رونده کوچکتری جریان داشته باشد و در نتیجه فشار هیدرولیکی باید پرشیب تر باشد مقایسه شود با: drown down (آب زیر زمینی)
مرجان
الف) یک نام کلی برای هر کدام از گروه بزرگ موجودات زنده بی مهره ثابت کف زی (پولیپها ) در دریا که متعلق به رده آنتوزوآ (شاخه کوالنتراتا) می باشند و در دریاهای جدید بین مدارهای گرم گسترش داشته و در سابقه یا رکورد فسیلی در تمام دوره های بعد از کامبرین فراوان می باشد این موجودات تولید اسکلتهای خارجی کربنات کلسیم را می کند و به عنوان موجودات تک رست یا در کلونی ها وجود دارند
ب) یک ماده سخت آهکی که از اسکلت پیوسته تراوش شده/ تولید شده توسط پولیپهای مرجانی برای حفاظت و محل زندگی شان ساخته شده است و در نمونه های منفرد با رشد گیاهی بر روی کف دریا و یا به شکل تجمع های سخت شده گسترده یافت می شود
ج ) یک بخش یا تکه از مرجان
، مرجان الف) یک نام کلی برای هر کدام از گروه بزرگ موجودات زنده بی مهره ثابت کف زی (پولیپها ) در دریا که متعلق به رده آنتوزوآ (شاخه کوالنتراتا) می باشند و در دریاهای جدید بین مدارهای گرم گسترش داشته و در سابقه یا رکورد فسیلی در تمام دوره های بعد از کامبرین فراوان می باشد این موجودات تولید اسکلتهای خارجی کربنات کلسیم را می کند و به عنوان موجودات تک رست یا در کلونی ها وجود دارند ب) یک ماده سخت آهکی که از اسکلت پیوسته تراوش شده/ تولید شده توسط پولیپهای مرجانی برای حفاظت و محل زندگی شان ساخته شده است و در نمونه های منفرد با رشد گیاهی بر روی کف دریا و یا به شکل تجمع های سخت شده گسترده یافت می شود ج ) یک بخش یا تکه از مرجان
معیار کولمب
یک معیاری برای گسیختگی برشی شکننده بر پایه این مفهوم که گسیختگی برشی در امتداد یک سطح زمانی رخ خواهد داد که تنش برشی فعال در آن سطح به اندازه کافی برای غلبه بر مقاومت چسبندگی مواد به علاوه مقاومت اصطکاکی برای حرکت ، بزرگ باشد مقاومت چسبندگی زمانی که تنش قائم وارد بر سطح برش صفر است برابر با مقاومت برشی درونی است مقاومت اصطکاکی در برابر حرکت مساوی با تنش قائم نسبت به سطح برش به علاوه ضریب اصطکاک داخلی مواد می باشد
نیز ببینید: تساوی کولمب ، معیار کولمب یک معیاری برای گسیختگی برشی شکننده بر پایه این مفهوم که گسیختگی برشی در امتداد یک سطح زمانی رخ خواهد داد که تنش برشی فعال در آن سطح به اندازه کافی برای غلبه بر مقاومت چسبندگی مواد به علاوه مقاومت اصطکاکی برای حرکت ، بزرگ باشد مقاومت چسبندگی زمانی که تنش قائم وارد بر سطح برش صفر است برابر با مقاومت برشی درونی است مقاومت اصطکاکی در برابر حرکت مساوی با تنش قائم نسبت به سطح برش به علاوه ضریب اصطکاک داخلی مواد می باشد نیز ببینید: تساوی کولمب
میانبر
(رودخانه ها): الف) کانال جدید و نسبتاً کوتاه که وقتی تشکیل شده است که یک رودخانه از میان یک نوار باریک خشکی عبور می کند و بدین طریق طول کانال آن را کوتاه می نماید نیز ببینید: باریکه میانبر ، آبراهه ناودانی مترادف: میانبر مئآندری کانال قطع شده
ب) کانالی که برای مستقیم کردن رودخانه یا برای کوتاه کردن خمیدگی های ساخته می شود و از طریق آن منطقه ای را که بطور معمول در معرض سیل یا فرسایش کانال می باشد ، به حالت تعادل بر می گردانند نیز ببینید: کانال پیلوت
ج) یک پیکره یا توده هلالی شکل آب که بوسیله قطع شدگی از رودخانه اصلی جدا شده است
د) تشکیل یک قطع شدگی یا میانبر ، میانبر (رودخانه ها): الف) کانال جدید و نسبتاً کوتاه که وقتی تشکیل شده است که یک رودخانه از میان یک نوار باریک خشکی عبور می کند و بدین طریق طول کانال آن را کوتاه می نماید نیز ببینید: باریکه میانبر ، آبراهه ناودانی مترادف: میانبر مئآندری کانال قطع شده ب) کانالی که برای مستقیم کردن رودخانه یا برای کوتاه کردن خمیدگی های ساخته می شود و از طریق آن منطقه ای را که بطور معمول در معرض سیل یا فرسایش کانال می باشد ، به حالت تعادل بر می گردانند نیز ببینید: کانال پیلوت ج) یک پیکره یا توده هلالی شکل آب که بوسیله قطع شدگی از رودخانه اصلی جدا شده است د) تشکیل یک قطع شدگی یا میانبر
نشان هلالی ، بخسارنشان
(گسل): هر علامت ، فرورفتگی یا خراش بوجود آمده بر روی سطح سنگ بوسیله سطح یک توده که بر روی آن حرکت می کند این علامتها ممکن است توسط مواد جا گرفته در کف یک یخچال بوجود آیند یا می توانند بر روی سطح گسل ظاهر شد
خراشیدگی سطح؛ یک علامت هلالی مانند بر روی سنگ ریزه خراشیده شده توسط امواج ، مانند فلیت (سنگ آتشزنه) که در اثر کوبیده شدن ساحل در اثر عمل امواج بوجود می آید
(زمین شناسی یخچالها): یک سری خراش ها یا بریدگی های کوچک ، منحنی شکل ، کوتاه و نزدیک بهم (کوچکتر از شکاف هلالی) که بوسیله تراشیدن ارتعاشی یک سطح سنگ بستر شکننده اما مقاوم ، توسط قطعات سنگی حمل شده در قائده یک یخچال ، ایجاد می شود هر نشانه نسبت به جهت حرکت یخ تقریبا به حالت عرضی است (با وجود اینکه توالی از این نشانه موازی با جهت حرکت است) و معمولاً به سمت جهتی که یخ حرکت کرده است ، محدب است (شاخ های آن به سمت جهت حرکت یخ اشاره دارند) این اصطلاح بصورت غیر دقیق ، برای هر علامت هلالی یخچالی بکار می رود و همچنین نوشته می شود: chatter mark ، بخسارنشان (گسل): هر علامت ، فرورفتگی یا خراش بوجود آمده بر روی سطح سنگ بوسیله سطح یک توده که بر روی آن حرکت می کند این علامتها ممکن است توسط مواد جا گرفته در کف یک یخچال بوجود آیند یا می توانند بر روی سطح گسل ظاهر شد خراشیدگی سطح؛ یک علامت هلالی مانند بر روی سنگ ریزه خراشیده شده توسط امواج ، مانند فلیت (سنگ آتشزنه) که در اثر کوبیده شدن ساحل در اثر عمل امواج بوجود می آید (زمین شناسی یخچالها): یک سری خراش ها یا بریدگی های کوچک
نهان پرتیتی ، کریپتوپرتیت
یک نوع از پریتیت که بشدت ریز دانه است و در آن تیغه ها دارای ابعاد بسیار ریز (آنقدر کوچک که حتی با میکروسکوپ هم نمی توان آنها را دید) (عرض 5-1 میکرون) می باشند و فقط با اشعه x یا با کمک میکروسکوپ الکترونی قابل شناسایی هستند) میزبان غنی از K می تواند سانیدین ، ارتوکلاز یا میکروکلین باشد تیغه های غنی از سدیم می تواند آنالبیت یا آلبیت باشد کریپتوپرتیت اغلب نشانگر یک جلای مایل به آبی تا شیری مایل به سفید می باشد
مقایسه شود با: میکروپرتیت ، کریپتوپرتیت یک نوع از پریتیت که بشدت ریز دانه است و در آن تیغه ها دارای ابعاد بسیار ریز (آنقدر کوچک که حتی با میکروسکوپ هم نمی توان آنها را دید) (عرض 5-1 میکرون) می باشند و فقط با اشعه x یا با کمک میکروسکوپ الکترونی قابل شناسایی هستند) میزبان غنی از K می تواند سانیدین ، ارتوکلاز یا میکروکلین باشد تیغه های غنی از سدیم می تواند آنالبیت یا آلبیت باشد کریپتوپرتیت اغلب نشانگر یک جلای مایل به آبی تا شیری مایل به سفید می باشد مقایسه شود با: میکروپرتیت
همنه ، مولفه ، سازنده
یکی از اجزای مجموعه ای از مواد شیمیایی در یک سیستم ترمودینامیک که جرم نسبی آن ممکن است برای توصیف تمام ترکیب های درون آن سیستم متنوع باشد یک همند احتیاجی/ الزاماً نباید بطور فیزیکی قابل فهم باشد و ممکن است آنقدر به خوبی شرح داده شده باشد که تمرکز منفی برای بعضی از سازنده ها یا همنه های سیستم داشته باشد همنه ها تعداد کمینه واحدهای شیمیایی مورد نیاز برای توصیف رفتار قانون فاز یک سیستم می باشند/ مقایسه شود با: عامل تبادل ، سازنده یکی از اجزای مجموعه ای از مواد شیمیایی در یک سیستم ترمودینامیک که جرم نسبی آن ممکن است برای توصیف تمام ترکیب های درون آن سیستم متنوع باشد یک همند احتیاجی/ الزاماً نباید بطور فیزیکی قابل فهم باشد و ممکن است آنقدر به خوبی شرح داده شده باشد که تمرکز منفی برای بعضی از سازنده ها یا همنه های سیستم داشته باشد همنه ها تعداد کمینه واحدهای شیمیایی مورد نیاز برای توصیف رفتار قانون فاز یک سیستم می باشند/ مقایسه شود با: عامل تبادل
واریزه ، نهشته های واریزه ای ، واریزه/نهشته های واریزه ای
1- به مجموعه موادی گفته میشود که در اثر نیروی آب یا نیروی ثقل در پای کوهها و طول دامنه های کوهی انباشته می شود 2- واریزه ها و پاره سنگ هائی که در شیب 1 تا 15 درجه ای متراکم میگردد و انباشتگی آن نسبت به آبرفت ها زیادتر است مقایسه کلوویونها با آلوویونها : کولوویونها نتیجه جابجائی های نسبتا ضعیف بوده و اغلب در نیمرخ های عرضی دره ها دیده می شوند ، در صورتیکه آلوویونها از نواحی دور بوسیله آب آورده می شوند و سپس نیمرخ های طولی را پدید می آورند ، واریزه/نهشته های واریزه ای 1- به مجموعه موادی گفته میشود که در اثر نیروی آب یا نیروی ثقل در پای کوهها و طول دامنه های کوهی انباشته می شود 2- واریزه ها و پاره سنگ هائی که در شیب 1 تا 15 درجه ای متراکم میگردد و انباشتگی آن نسبت به آبرفت ها زیادتر است مقایسه کلوویونها با آلوویونها : کولوویونها نتیجه جابجائی های نسبتا ضعیف بوده و اغلب در نیمرخ های عرضی دره ها دیده می شوند
یخچال قاره ای
الف) یخچالی با ضخامت قابل توجه که بطور کامل یک ناحیه وسیع از یک قاره یا ناحیه ای با مساحت حداقل 50000 کیلومتر مربع را می پوشاند و برجستگی سطح زیرین را مخدوش می کند ، مانند صفحات یا ورقه های یخ پوشاننده قطب جنوب و گرینلند
نیز ببینید: یخ جزیره ای مترادف: یخ پهنه یا صفحه یخ قاره ای ، یخ قاره ای ، یخ پهنه یا صفحه یخ
ب) هر یخچالی درون یک محیط آب و هوایی (مخالف یک محیط کرانه ای یا ساحلیَ) قاره ای این استفاده توصیه شده نمی باشد ، یخچال قاره ای الف) یخچالی با ضخامت قابل توجه که بطور کامل یک ناحیه وسیع از یک قاره یا ناحیه ای با مساحت حداقل 50000 کیلومتر مربع را می پوشاند و برجستگی سطح زیرین را مخدوش می کند ، مانند صفحات یا ورقه های یخ پوشاننده قطب جنوب و گرینلند نیز ببینید: یخ جزیره ای مترادف: یخ پهنه یا صفحه یخ قاره ای ، یخ پهنه یا صفحه یخ ب) هر یخچالی درون یک محیط آب و هوایی (مخالف یک محیط کرانه ای یا ساحلیَ) قاره ای این استفاده توصیه شده نمی باشد

موسسه ترجمه البرز با بیش از 13 سال تجربه

به دنبال ترجمه تخصصی متن یا مقاله زمين شناسی هستید؟
موسسه البرز ادیت مقاله ISI زمين شناسی را هم انجام می دهد:
ممکن است به دنبال تولید محتوا در زمینه زمين شناسی باشید:
پارافریز مقاله ISI و رفع plagiarism
ترجمه فیلم، فایل صوتی و زیر نویس فیلم از دیگر خدمات ماست:

دیکشنری آنلاین زمین شناسی

مترجمان رشته زمین شناسی یک دیکشنری تخصصی برای این رشته ایجاد نموده اند. دیکشنری تخصصی زمین شناسی شامل اصطلاحات گرایش های چینه و فسیل شناسی، آب شناسی، رسوب شناسی، زمین شناسی زیست محیطی و سایر گرایش های این رشته می گردد.

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (انگلیسی به فارسی)

A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z

واژه نامه تخصصی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا (فارسی به انگلیسی)

آ ا ب پ ت ث ج چ ح خ د ذ ر ز ژ س ش ص ض ط ظ ع غ ف ق ک گ ل م ن و ه ی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های فنی و مهندسی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم انسانی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های علوم پایه

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های پزشکی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های کشاورزی

لغات و اصطلاحات تخصصی رشته های هنر


Skip Navigation Links